eitaa logo
تفسیر صوتی آیه به آیه
419 دنبال‌کننده
169 عکس
63 ویدیو
0 فایل
هر گونه استفاده از مطالب کانال مجاز است 😊 ارتباط با مدیر انتقاد و پیشنهاد 👈👈 @zzirani
مشاهده در ایتا
دانلود
10.Yunus.087.mp3
1.31M
تفسیر آیه ۸۷ سوره تفسیر سایر آیه ها 👇👇 ✨ @tafsireayeha
10.Yunus.088.mp3
2.63M
تفسیر آیه ۸۸ سوره تفسیر سایر آیه ها 👇👇 ✨ @tafsireayeha
خلاصه ۲۵ از کتاب ادامه تفسیر آیه ۲۳ ✨وَ إِن کنتُمْ فى رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَ ادْعُوا شهَدَاءَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ صدِقِینَ(23) 🔹و بنابراین ضمیر در کلمه (مثله )، به کلمه (ما)، در جمله ((مما نزلنا)) برمى گردد و در نتیجه آیه شریفه تعجیزى است از طرف قرآن و بى سابقه بودن اسلوب و طرز بیان آن . 🔸ممکن هم هست ضمیر نامبرده به کلمه (عبد)، در جمله ((عبدنا)) برگردد، که در این صورت آیه شریفه تعجیز به خود قرآن نیست ، بلکه به قرآن است از حیث اینکه مردى بى سواد و درس نخوانده آن را آورده ، کسى آن را آورده که تعلیمى ندیده و این معارف عالى و گرانبها و بیانات بدیع و بى سابقه و متقن را از احدى از مردم نگرفته ، در نتیجه آیه شریفه در سیاق آیه : ((قل لو شاء اللّه ما تلوته علیکم ، و لا ادریکم به ، فقد لبثت فیکم عمرا من قبله افلا تعقلون ؟)) (بگو: اگر خدا مى خواست نه من آن را بر شما مى خواندم ، و نه خدا شما را از آن آگاه مى ساخت ، خود شما شاهدید که مدتها از عمرم قبل از این قرآن در بین شما زیستم ، در حالى که خبرى از آنم نبود، باز هم تعقل نمى کنید؟) و در بعضى روایات هر دو احتمال نامبرده به عنوان تفسیر آیه مورد بحث آمده . 🔹این نکته را هم باید دانست که این آیه و نظائر آن دلالت دارد بر اینکه قرآن کریم همه اش معجزه است ، حتى کوچکترین سوره اش ، مانند سوره کوثر و سوره عصر و اینکه بعضى احتمال داده و یا شاید بدهند، که ضمیر در (مثله ) به خصوص ‌ سوره مورد بحث و در آیه سوره یونس به خصوص سوره یونس برگردد، احتمالى است که فهم ماءنوس با اسلوبهاى کلام آن را نمى پذیرد، براى اینکه کسى که به قرآن تهمت مى زند: که ساخته و پرداخته رسول خدا (ص ) است و آنجناب آن را به خدا افتراء بسته ، به همه قرآن نظر دارد، نه تنها به یک سوره و دو سوره . 🔸با این حال معنا ندارد در پاسخ آنان بفرماید: اگر شک دارید، یک سوره مانند سوره بقره و یا یونس بیاورید، چون برگشت معنا به نظیر این حرف میشود، که بگوئیم : اگر در خدائى بودن سوره کوثر یا اخلاص مثلا شک دارید، همه دست به دست هم دهید و یک سوره مانند بقره و یا یونس بیاورید و این طرز سخن را هر کس بشنود زشت و ناپسند مى داند. 🔹سوالی اینجا مطرح می شود که معجزه چگونه صورت مى گیرد، با اینکه اسمش با خودش است ، که مشتمل بر عملى است که عادت جارى در طبیعت ، آن را نمى پذیرد، چون فکر میکند، قانون علت و معلول استثناء پذیر نیست ، نه هیچ سببى از مسببش جدا میشود، و نه هیچ مسببى بدون سبب پدید مى آید، و نه در قانون علیت امکان تخلف و اختلافى هست ، پس چطور مى شود که مثلا عصاى موسى بدون علت که توالد و تناسل باشد، اژدها گردد؟ و مرده چندین سال قبل با دم مسیحائى مسیح زنده شود؟! 🔸قرآن کریم این شبهه را زایل کرده و حقیقت امر را از هر دو جهت بیان مى کند، یعنى هم بیان مى کند: اصل اعجاز ثابت است و قرآن خود یکى از معجزات است و براى اثبات اصل اعجاز دلیلى است کافى ، براى اینکه احدى نمى تواند نظیرش را بیاورد. 🔹و هم بیان مى کند که حقیقت اعجاز چیست ، و چطور میشود که در طبیعت امرى رخ دهد، که عادت طبیعت را خرق کرده و کلیت آن را نقض کند؟ ادامه دارد ... مشاهده سایر خلاصه ها 👈 ✨ @bairanii
10.Yunus.089.mp3
1.6M
تفسیر آیه ۸۹ سوره تفسیر سایر آیه ها 👇👇 ✨ @tafsireayeha
10.Yunus.090-91.mp3
2.1M
تفسیر آیه ۹۰ و ۹۱ سوره تفسیر سایر آیه ها 👇👇 ✨ @tafsireayeha
هدایت شده از کانال جامع حفظ قرآن
شهادت می‌دهم‌ که جسم شما را کشتند اما حریف روح زنده‌ی شما نشدند شهادت می‌دهم که مرا می‌بينيد و سلامم را پاسخ می‌دهید حتی اگر انکار کنندگان را خوش نیاید... سالروز شهادت مولایمان حضرت امام موسی کاظم علیه السلام بر محبین ایشان و آنانی که مقام "امامت" را شناختند تسلیت باد. Eitaa.com/hefzequranchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خلاصه ۲۶ از کتاب اعجاز قرآن 🔹در اینکه قرآن کریم براى اثبات معجزه بودنش بشر را تحدى کرده هیچ حرفى و مخالفى نیست و این تحدى ، هم در آیات مکى آمده و هم آیات مدنى ، که همه آنها دلالت دارد بر اینکه قرآن آیتى است معجزه و خارق ، حتى آیه قبلى هم که مى فرمود: و ان کنتم فى ریب مما نزلنا على عبدنا فاتوا بسوره من مثله استدلالى است بر معجزه بودن قرآن ، به وسیله تحدى و آوردن سوره اى نظیر سوره بقره و به دست شخصى بى سواد مانند رسول خدا (ص )، نه اینکه مستقیما و بلاواسطه استدلال بر نبوت رسول خدا (ص ) باشد، به دلیل اینکه اگر استدلال بر نبوت آن جناب باشد، نه بر معجزه بودن قرآن ، باید در اولش مى فرمود: ((و ان کنتم فى ریب من رساله عبدنا))، (اگر در رسالت بنده ما شک دارید)، ولى اینطور نفرمود، بلکه فرمود: اگر در آنچه ما بر عبدمان نازل کرده ایم شک دارید، یک سوره مثل این سوره را به وسیله مردى درس نخوانده بیاورید، پس در نتیجه تمامى تحدى هائیکه در قرآن واقع شده ،استدلالى را میمانند که بر معجزه بودن قرآن و نازل بودن آن از طرف خدا شده اند و آیات مشتمله بر این تحدی ها از نظر عموم و خصوص مختلفند، 🔸بعضى ها درباره یک سوره تحدى کرده اند، نظیر آیه سوره بقره ، و بعضى بر ده سوره و بعضى بر عموم قرآن و بعضى بر خصوص بلاغت آن و بعضى بر همه جهات آن . 🔹یکى از آیاتی که بر عموم قرآن تحدى کرده ، آیه : ((قل لئن اجتمعت الانس و الجن على ان یاتوا بمثل هذا القرآن ، لا یاتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا)) است که ترجمه اش گذشت ، این آیه در مکه نازل شده و عمومیت تحدى آن جاى شک براى هیچ عاقلى نیست . 🔸اعجاز قرآن فقط از نظر اسلوب کلام یا جهتى دیگر از جهات ، به تنهائى نیست پس اگر تحدیهاى قرآن تنها در خصوص بلاغت و عظمت اسلوب آن بود، دیگر نباید از عرب تجاوز میکرد، و تنها باید عرب را تحدى کند، که اهل زبان قرآنند، آنهم نه کردهاى عرب ، که زبان شکسته اى دارند، بلکه عربهاى خالص ‌ جاهلیت و آنها که هم جاهلیت و هم اسلام را درک کرده اند، آن هم قبل از آنکه زبانشان با زبان دیگر اختلاط پیدا کرده و فاسد شده باشد، و حال آنکه مى بینیم سخنى از عرب آن هم با این قید و شرطها به میان نیاورده و در عوض روى سخن به جن و انس کرده است ، پس معلوم میشود معجزه بودنش تنها از نظر اسلوب کلام نیست . 🔹و همچنین غیر بلاغت و جزالت اسلوب ، هیچ جهت دیگر قرآن به تنهائى مورد نظر نیست و نمیخواهد بفهماند تنها در فلان صفت معجزه است. مثلا در اینکه مشتمل بر معارفى است حقیقى و اخلاق فاضله و قوانین صالحه و اخبار غیبى و معارف دیگری که هنوز بشر نقاب از چهره آن بر نداشته ، معجزه است ، 🔸چون هر یک از جهات را یک طائفه از جن و انس مى فهمند، نه همه آنها، پس اینکه به طور مطلق تحدى کرد، (یعنى فرمود: اگر شک دارید مثلش را بیاورید) و نفرمود کتابى فصیح مثل آن بیاورید و یا کتابى مشتمل بر چنین معارف بیاورید، مى فهماند که قرآن از هر جهتى که ممکن است مورد برترى قرار گیرد برتر است ، نه یک جهت و دو جهت . 🔹بنابراین قرآن کریم هم معجزیست در بلاغت ، براى بلیغ ‌ترین بلغاء و هم آیتى است فصیح ، براى فصیح ترین فصحاء و هم خارق العاده ایست براى حکماء در حکمتش و هم سرشارترین گنجینه علمى است معجزه آسا، براى علماء و هم اجتماعى ترین قانونى است معجزآسا، براى قانون گذاران و سیاستى است بدیع و بى سابقه براى سیاستمداران و حکومتى است معجزه ، براى حکام و خلاصه معجزه ایست براى همه عالمیان ، در حقایقى که راهى براى کشف آن ندارند، مانند امور غیبى و اختلاف در حکم و علم و بیان . ادامه دارد ... مشاهده سایر خلاصه ها 👈 ✨ @bairanii
10.Yunus.092.mp3
1.83M
تفسیر آیه ۹۲ سوره تفسیر سایر آیه ها 👇👇 ✨ @tafsireayeha
10.Yunus.093.mp3
3.19M
تفسیر آیه ۹۳ سوره تفسیر سایر آیه ها 👇👇 ✨ @tafsireayeha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خلاصه ۲۷ از کتاب 🔹عمومیت اعجاز قرآن براى تمامى افراد انس و جن، از اینجا روشن میشود که قرآن کریم دعوى اعجاز، از هر جهت براى خود مى کند، آنهم اعجاز براى تمامى افراد جن و انس ، چه عوام و چه خواص ، چه عالم و چه جاهل ، چه مرد و چه زن ، چه فاضل متبحر و چه مفضول ، چه و چه و چه ، البته به شرطى که اینقدر شعور داشته باشد که حرف سرش شود. 🔸براى اینکه هر انسانى این فطرت را دارد که فضیلت را تشخیص دهد و کم و زیاد آن را بفهمد. پس هر انسانى میتواند در فضیلت هائى که در خودش و یا در غیر خودش سراغ دارد، فکر کند و آنگاه آنرا در هر حدی که درک مى کند، با فضیلتى که قرآن مشتمل بر آنست مقایسه کند، آنگاه به حق و انصاف داورى نماید و فکر کند و انصاف دهد، آیا نیروى بشرى میتواند معارفى الهى و آن هم مستدل از خود بسازد؟ 🔹به طوری که با معارف قرآن هم سنگ باشد؟ و واقعا و حقیقتا معادل و برابر قرآن باشد؟ و آیا یک انسان این معنا در قدرتش هست که اخلاقى براى سعادت بشر پیشنهاد کند، که همه اش بر اساس حقایق باشد؟ و در صفا و فضیلت درست آنطور باشد که قرآن پیشنهاد کرده ؟! و آیا براى یک انسان این امکان هست ، که احکام و قوانینى فقهى تشریع کند، که دامنه اش آنقدر وسیع باشد، که تمامى افعال بشر را شامل بشود؟ و در عین حال تناقضى هم در آن پدید نیاید؟ و نیز در عین حال روح توحید و تقوى و طهارت، مانند بند تسبیح در تمامى آن احکام و نتائج آنها، و اصل و فرع آنها دویده باشد؟ 🔸و آیا عقل هیچ انسانی که حداقل شعور را داشته باشد، ممکن میداند که چنین آمارگیرى دقیق از افعال و حرکات و سکنات انسان ها، و سپس جعل قوانینى براى هر حرکت و سکون آنان ، به طوریکه از اول تا به آخر قوانینش یک تناقض ‌ دیده نشود، از کسى سر بزند که مدرسه نرفته باشد، و در شهرى که مردمش باسواد و تحصیل کرده باشند، نشو و نما نکرده باشد، 🔹 بلکه در محیطى ظهور کرده باشد، که بهره شان از انسانیت و فضائل و کمالات بى شمار آن ، این باشد که از راه غارتگرى و جنگ لقمه نانى به کف آورده و دختران را زنده بگور کنند، و فرزندان خود را بکشند، و به پدران خود فخر نموده ، مادران را همسر خود سازند، و به فسق و فجور افتخار نموده ، علم را مذمت و جهل را حمایت کنند و در عین پلنگ دماغى و حمیت دروغین خود، تو سرى خور هر رهگذر باشند، روزى یمنى ها استعمارشان کنند، روز دیگر زیر یوغ حبشه در آیند، روزى برده دسته جمعى روم شوند، روز دیگر فرمانبر بى قید و شرط فارس شوند؟ آیا از چنین محیطى ممکن است چنین قانون گذارى برخیزد؟ 🔸مزایایى که قرآن مشتمل بر آن است فوق طاعت بشرى است و آیا هیچ عاقلى به خود جرئت میدهد که کتابى بیاورد، و ادعاء کند که این کتاب هدایت تمامى عالمیان ، از بى سواد و دانشمند و از زن و مرد و از معاصرین من و آیندگان ، تا آخر روزگار است و آنگاه در آن اخبارى غیبى از گذشته و آینده و از امتهاى گذشته و آینده ، نه یکى و نه دو تا، آن هم در بابهاى مختلف و داستانهاى گوناگون قرار داده باشد، که هیچ یک از این معارف با دیگرى مخالفت نداشته و از راستى و درستى هم بى بهره نباشد، هر قسمتش قسمت هاى دیگر را تصدیق کند؟! 🔹و آیا یک انسان که خود یکى از اجزاء عالم ماده و طبیعت است و مانند تمامى موجودات عالم محکوم به تحول و تکامل است ، میتواند در تمامى شئون عالم بشرى دخل و تصرف نموده ، قوانین و علوم و معارف و احکام و مواعظ و امثال و داستانهائى در خصوص کوچکترین و بزرگترین شئون بشرى به دنیا عرضه کند، که با تحول و تکامل بشر متحول نشود و از بشر عقب نماند؟ 🔸 و حال و وضع خود آن قوانین هم از جهت کمال و نقص مختلف نشود، با اینکه آنچه عرضه کرده ، به تدریج عرضه کرده باشد و در آن پاره اى معارف باشد که در آغاز عرضه شده ، در آخر دوباره تکرار شده باشد و در طول مدت ، تکاملى نکرده تغیرى نیافته باشد، و نیز در آن فروعى متفرع بر اصولى باشد؟ با اینکه همه میدانیم که هیچ انسانى از نظر کمال و نقص عملش به یک حال باقى نمى ماند، در جوانى یک جور فکر مى کند، چهل ساله که شد جور دیگر، پیر که شد جورى دیگر. 🔹پس انسان عاقل و کسى که بتواند این معانى را تعقل کند، شکى برایش باقى نمى ماند، که این مزایاى کلى و غیر آن ، که قرآن مشتمل بر آن است ، فوق طاقت بشرى و بیرون از حیطه وسائل طبیعى و مادى است و به فرض هم که نتواند این معانى را درک کند، انسان بودن خود را که فراموش نکرده و وجدان خود را که گم ننموده ، وجدان فطرى هر انسانى به او میگوید: در هر مسئله اى که نیروى فکریت از درکش عاجز ماند و آنطور که باید نتوانست صحت و سقم و درستى و نادرستى آن را بفهمد، و ماخذ و دلیل هیچیک را نیافت ، باید به اهل خبره و متخصص در آن مسئله مراجعه بکنى . ادامه دارد ... مشاهده سایر خلاصه ها 👈 ✨ @bairanii