چشم به راه - قسمت صد و چهل و یکم.mp3
28.81M
●━━━━━━───────
⇆ ㅤ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ↻
📻 #رادیو_مهدویت| برنامه چشم به راه
🎬 قسمت: صد و چهل و یکم
🎙اجرای برنامه: امین عارف
▫️کثرت روایات درباره امام عصر عج (در کلام حجتالاسلام رفیعی)
▫️دلنوشته (نویسنده: زینب بابالو، گوینده: ریحانه فهیمثانی)
▫️فرازی از دعای الهی عظم البلاء
▫️مهمترین رسالت اولیای الهی در جامعه بشری چیست؟ (در کلام حجت الاسلام عزیزالله حیدری)
▫️کتابخانه؛ مروری بر کتاب "میلاد؛ مجموعه مقالات درباره تولد امام عصر عج" (گوینده: محمدمهدی دهبان)
و...
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
💚 #امام_زمان(عج):
🔸هیچ چیز به مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمی ساید، پس نماز بگذار و بینی ابلیس رابه خاک بمال.
📚بحارالانوار ج۵۳، ص ۱۸۲، ح ۱۱
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 فرازی از زیارت اربعین
🔸اَشْهَدُ اَنَّكَ الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّكِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ
🔸 #اربعین حسینی
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
10.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 چجوریه که بعد ظهور همه مثل آبخوردن دیندار میشن؟
❗️چرا قبلش اینجوری نمیشه؟
🔻رازش چیه؟
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
🔴 حزب الله در دومین بیانیه امروز اعلام کرد، پادگان زرعیت و محل استقرار سربازان اسرائیلی در اطراف این منطقه را با تسلیحات راکتی و توپخانهای مورد حمله قرار داده است.
#تکمیلی
💥 #حزب_الله #لبنان با استفاده از چند فروند پهپاد انتحاری مقر فرماندهی تیپ ۳۰۰ غربی در پادگان یعرا و پایگاه سانات چین (سنط جین)، پایگاه لجستیکی تابع فرماندهی شمال ارتش #اسرائیل را مورد حمله قرار داد. حزب الله در این حملات، اماکن استقرار سربازان اسرائیلی را مورد اصابت دقیق قرار دادند.
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خانم هانا، قهرمان بوکس، مدل و خواننده آلمانی، مسلمان میشه و حالا برای اسلام تبلیغ میکنه✌️
📖 یَدخلونَ فی دینِ اللهِ افواجا
✅در آخرالزمان مردم دسته دسته
گروه گروه وارد به دین خدا میشوند
#امام_زمان
#حجاب
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
10.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌓 بزرگ منشی و نیک اندیشی را بیشتر بیاموزیم.
🔺لطفا به انیمیشن فوق با دقت نیک بنگرید، فوق العاده هشدار آمیز و زیباست.
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢نماز اول وقت
سیره #شهدا💢
در روزهای اول زندگی در اردوگاه، عراقی ها فشار می آوردند که ما نماز جماعت را ترک کنیم؛ ولی ما اعتنا نمی کردیم.
آن ها تلاش می کردند تا نماز ما را به هم بزنند. وقتی که از این کارشان هم نتیجه ای نگرفتند، گفتند: «اگر می خواهید نماز جماعت بخوانید، حق ندارید بیش از ده نفر باشید!»
مدتی نمازهای جماعت ده نفره می خواندیم؛ ولی پس از مدتی بر تعداد افراد افزوده شد و این دستور هم ور افتاد.
وقتی دیدند که به مقصودشان نرسیده اند، جیره ی غذایی ما را کم کردند. ما گرسنگی می کشیدیم، اما نماز جماعت هم می خواندیم.
مدتی گذشت و عاجزانه اعلام کردند: «اگر نماز جماعت نخوانید، هر چه بخواهید برایتان می آوریم.» در جواب آن ها گفتیم: «ما نماز جماعت را به هیچ قیمتی رها نمی کنیم».
بعد از مدتی نماز جمعه را هم برپا کردیم. روز به روز بر همبستگی ما افزوده می شد و عراقی ها کلافه شده بودند.
آن ها برای مقابله با ما به زور متوسل شدند؛ به نوبت ما را می بردند و شکنجه می کردند، ولی باز هم نتیجه ای نگرفتند.
فرمانده ی اردوگاه که حسابی از دست ما شاکی شده بود، گفت: «معلوم نیست شما چه جور آدم هایی هستید! با زور برخورد می کنیم، حرف گوش نمی دهید؛ امکانات رفاهی می گذاریم، باز هم به حرف ما توجه نمی کنید. غذایتان را کم یا زیاد می کنیم، برایتان فرقی نمی کند؛
حرف فقط حرف خودتان است. شما در این جا یک جمهوری اسلامی راه انداخته اید».
منبع: قصه ی نماز آزادگان، ص ۱۸۳، محمدرضا صادقی
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُم
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
🍂
🔻 بسیجی عاشق
نمازهای خاشعانهاش پزشك عراقی را در بيمارستان متأثر كرده بود.
در اردوگاه كه بود، تمام وقتش را گذاشته بود برای بچهها و به زخمیها خدمت میكرد.
او " محمدحسين راحتخواه " اهل ايذه بود.
وقتی سرطان معده به جانش افتاد و بردنش بيمارستان، همه چشم انتظار آمدنش بودند. آنجا هی میگفت: « سوختم، سوختم. »
يك روز نمازش را كه خواند، يك تشت خواست.
سرش را كرد توی تشت، يك لخته بزرگ خون از دهانش بيرون ريخت بعد هم آرام گرفت.
پزشك عراقی طاقت را از دست داده بود و زار زار گريه میكرد.
ديگر آن بسيجی عاشق به اردوگاه برنگشت.
مزارش هم در قبرستان « وادی عكاب » غريب بود.
صليب سرخ فقط گزارش داد: « قبر شماره 47 »
راوی:حميد كاووسی حیدری
از كتاب قصه نماز آزادگان - صفحه: 68
التماس دعا
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr