✨﷽✨
#پندانه
عاقبت تملّق
کریمخان زند پس از آنکه به پادشاهی رسید، شیراز را به پایتختی انتخاب کرد و از چنان محبوبیتی برخوردار شد که نامش بهعنوان سرسلسله زندیه در سراسر ایران پیچید.
روزی عموی او برای دیدنش به پایتخت آمد. کریمخان دستور داد از وی پذیرای کنند و لباسهای فاخر به او بپوشانند.
چند روزی از اقامتش نگذشته بود که در یکی از جلسات مهم مملکتی شرکت کرد.
با دیدن قدرت و منزلت برادرزادهاش بادی به غبغب انداخت و گفت:
کریمخان، دیشب خواب پدرت را دیدم که در بهشت کنار حوض کوثر ایستاده بود و حضرت علی (علیهالسلام) جامی از آب کوثر به او میداد.
کریمخان اخمهایش را درهم کشید و دستور داد وی را از مجلس اخراج و سپس از شهر بیرون کنند. رؤسای طوایف از او علت این رفتار خشونتآمیز را جویا شدند.
کریمخان گفت:
من پدر خود را میشناسم. او مردی نیست که لایق گرفتن جامی از آب کوثر از دست حضرت علی باشد. این مرد میخواهد با تملّق و چاپلوسی مورد توجه قرار گیرد و اگر تملّق و چاپلوسی بهصورت عادت درآید، پادشاه دچار غرور و بدبینی میشود و کار رعیت هرگز به سامان نمیرسد.
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
🔆 #پندانه
✍ غصه از دستدادن نعمتی را نخور، خدا بهترش را میدهد
ماری كوچولو دختری پنجساله، زیبا و با چشمانی درخشان بود.
یک روز كه با مادرش برای خرید به بازار رفته بودند، چشمش به یک گردنبند مروارید پلاستیكی افتاد. از مادرش خواست تا گردنبند را برایش بخرد.
مادر گفت:
اگر دختر خوبی باشی و قول بدهی اتاقت را هر روز مرتب كنی، آن را برایت میخرم.
ماری قول داد و مادر گردنبند را برایش خرید. ماری به قولش وفا كرد؛ او هر روز اتاقش را مرتب میكرد و به مادر كمک میكرد. او گردنبند را خیلی دوست داشت و هر جا میرفت، آن را با خودش میبرد.
ماری پدری دوستداشتنی داشت كه هر شب برایش قصه میگفت تا او بخوابد.
شبی بعد از اینكه داستان به پایان رسید، بابا از او پرسید:
ماری، آیا بابا را دوست داری؟
ماری گفت:
معلومه كه دوست دارم.
بابا گفت:
پس گردنبند مرواریدت را به من بده!
ماری با دلخوری گفت:
نه! من آن را خیلی دوست دارم، بیایید این عروسک قشنگ را به شما میدهم، باشد؟
بابا لبخندی زد و گفت:
آه، نه عزیزم!
بعد بابا گونه اش را بوسید و شب بهخیر گفت.
چند شب بعد، باز بابا از ماری مرواریدهایش را خواست. ولی او بهانهای آورد و دوست نداشت آنها را از دست بدهد.
عاقبت یک شب دخترک گردنبندش را باز كرد و به بابایش هدیه كرد.
بابا در حالی كه با یک دستش مرواریدها را گرفته بود، با دست دیگر از جیبش یک جعبه قشنگ بیرون آورد و به ماری كوچولو داد.
وقتی ماری در جعبه را باز كرد، چشمانش از شادی برق زد:
خدای من، چه مرواریدهای اصلِ قشنگی!
بابا این گردنبند زیبای مروارید را چند روز قبل خریده بود و منتظر بود تا گردنبند ارزان را از او بگیرد و یک گردنبند پرارزش را به او هدیه بدهد.
خدا گاهی نعمتهایش را میگیرد و در عوض خیلی بهترش را میدهد. پس هیچوقت غصه از دستدادن یک نعمت را نخور.
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
#پندانه
✍ رفتار دیگران آینهای برای پالایش روح توست
🔹دو آتشنشان وارد جنگلی میشوند تا آتش کوچکی را خاموش کنند.
🔸آخر کار وقتی از جنگل بیرون میآیند و کنار رودخانه میروند، صورت یکی کثیف و آلوده به خاکستر شده و صورت آن یکی تمیز است.
🔹سوال: کدامشان صورتش را میشوید؟
🔸آنکه صورتش کثیف شده به آن یکی نگاه میکند و فکر میکند صورت خودش هم مانند او تمیز است. اما آنکه صورتش تمیز است، میبیند که سرتاپای رفیقش غبار گرفته است و به خودش میگوید حتما من هم کثیفم، باید خودم را تمیز کنم.
🔹حالا فکر کنید چند بار اتفاق افتاده که دیگران از رفتار بد ما یا ما از رفتار بد دیگران بـــه شستوشو و پالایش روح خودمان پرداخته باشیم.
🔸وقتی فرد مقابل ما مهربان و خوب و دوستداشتنی است، کمی باید به خودمان شک کنیم.
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
#پندانـــــــهـــ
هر وقت رزقت کم شد، خواستی زیادتر بشود، از همان اندکی که داری انفاق کن. وقت نداری، پول نداری، بدهکاری، اما از همان مختصری که هست به دیگران ببخش. با صدق دل و خدایی. یک دفعه میبینی در باز شد و روزی سرازیر شد. خدا بیش و کم را کاری ندارد، با انفاق شما رزقت را بیشتر میکند.
💠 هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کین کیمیای هستی قارون کند گدا را
📚 حاج اسماعیل دولابی
#انفاق
🌸🍃 ↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
🔅 #پندانه
✍ اگر میتوانی گره از کار دیگران باز کنی، دریغ نکن
🔹بچه كه بودم گاهی با مادرم به عطاری میرفتم.
🔸بر دیوار عطاری دو تابلو نصب بود كه خيلی برايم جذاب و بامعنی بود و تاثیر زیادی در زندگیام داشت.
🔹در طول زمان خرید مادرم بارها آنها را نگاه میکردم و میخواندم.
🔸يكی نقاشی جالبی بود از دو مرد كه یکی مردی مفلوک و فقیر بود و زیر آن نوشته شده بود: «عاقبت نسيهفروش» و كنار او مردی چاق با گاوصندوقی پر از پول که زیر آن نوشته شده بود: «عاقبت نقدفروش».
🔹دومی تابلويی بود كه روی آن با خط خوش اين شعر نوشته شده بود:
🔸دانی كه چرا خدا تو را داده دو دست؟
من معتقدم كه اندر آن سری هست
▫️يک دست به كار خويشتن پردازی
▫️با دست دگر ز دیگران گيری دست
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
🔅 #پندانه
✍ کلید مشکلاتت دست خداست، فقط کافیست او را صدا بزنی
🔹«آدم» خطا کرد.
کلید: «رَبّنَا ظلمنا أنفسنا وَإِنْ لَمْ تغفر لنا وَتَرْحَمنَا لَنَكُونَنَّ مِنْ الْخاسرِينَ»
پس مورد عفو و بخشش قرار گرفت.
🔸«نوح» بین دشمنانش گیر افتاده بود.
کلید: «رب اني مغلوب فانتصر»
پس گشایش الهی نصیبش شد و با کشتیاش نجات یافت و دشمنانش نابود شدند.
🔹«زكريا» پیر بود و همسرش هم نازا.
کلید: «رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ»
پس یحیی به او عطا گردید.
🔸«يونس» در تاریکی دریا و شکم ماهی تنها مانده بود.
کلید: «لا إله إلّا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين»
پس نجات یافت.
🔹«ايوب» به مصیبت و بیماریهای سختی دچار شد.
کلید: «رَبِّ إنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ»
پس از درد و رنج نجات یافت.
🔸«ابراهيم» در آتش افکنده شد.
کلید: «حسبنا الله ونعم الوكيل»
پس نجات یافت و پیروز گشت.
🔹«يعقوب» یوسف را از دست داده بود.
کلید: «إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه»
پس خداوند بعد از سالها یوسف را به او برگرداند.
🔸«محمد» صلیالله علیه وآله در غار ثور توسط کفار محاصره شده بود.
کلید: «لا تحزن إن الله معنا»
پس بر آنها پیروز گشت.
🔹به پروردگارت اعتماد داشته باش، قفلهای زندگیات را خواهد گشود
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
🔅 #پندانه
✍ کلید مشکلاتت دست خداست، فقط کافیست او را صدا بزنی
🔹«آدم» خطا کرد.
کلید: «رَبّنَا ظلمنا أنفسنا وَإِنْ لَمْ تغفر لنا وَتَرْحَمنَا لَنَكُونَنَّ مِنْ الْخاسرِينَ»
پس مورد عفو و بخشش قرار گرفت.
🔸«نوح» بین دشمنانش گیر افتاده بود.
کلید: «رب اني مغلوب فانتصر»
پس گشایش الهی نصیبش شد و با کشتیاش نجات یافت و دشمنانش نابود شدند.
🔹«زكريا» پیر بود و همسرش هم نازا.
کلید: «رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ»
پس یحیی به او عطا گردید.
🔸«يونس» در تاریکی دریا و شکم ماهی تنها مانده بود.
کلید: «لا إله إلّا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين»
پس نجات یافت.
🔹«ايوب» به مصیبت و بیماریهای سختی دچار شد.
کلید: «رَبِّ إنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ»
پس از درد و رنج نجات یافت.
🔸«ابراهيم» در آتش افکنده شد.
کلید: «حسبنا الله ونعم الوكيل»
پس نجات یافت و پیروز گشت.
🔹«يعقوب» یوسف را از دست داده بود.
کلید: «إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه»
پس خداوند بعد از سالها یوسف را به او برگرداند.
🔸«محمد» صلیالله علیه وآله در غار ثور توسط کفار محاصره شده بود.
کلید: «لا تحزن إن الله معنا»
پس بر آنها پیروز گشت.
🔹به پروردگارت اعتماد داشته باش، قفلهای زندگیات را خواهد گشود
برای سلامتی #امام_زمان عجل الله ۵صلوات
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
🔅 #پندانه
✍ کلید مشکلاتت دست خداست، فقط کافیست او را صدا بزنی
🔹«آدم» خطا کرد.
کلید: «رَبّنَا ظلمنا أنفسنا وَإِنْ لَمْ تغفر لنا وَتَرْحَمنَا لَنَكُونَنَّ مِنْ الْخاسرِينَ»
پس مورد عفو و بخشش قرار گرفت.
🔸«نوح» بین دشمنانش گیر افتاده بود.
کلید: «رب اني مغلوب فانتصر»
پس گشایش الهی نصیبش شد و با کشتیاش نجات یافت و دشمنانش نابود شدند.
🔹«زكريا» پیر بود و همسرش هم نازا.
کلید: «رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ»
پس یحیی به او عطا گردید.
🔸«يونس» در تاریکی دریا و شکم ماهی تنها مانده بود.
کلید: «لا إله إلّا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين»
پس نجات یافت.
🔹«ايوب» به مصیبت و بیماریهای سختی دچار شد.
کلید: «رَبِّ إنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ»
پس از درد و رنج نجات یافت.
🔸«ابراهيم» در آتش افکنده شد.
کلید: «حسبنا الله ونعم الوكيل»
پس نجات یافت و پیروز گشت.
🔹«يعقوب» یوسف را از دست داده بود.
کلید: «إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه»
پس خداوند بعد از سالها یوسف را به او برگرداند.
🔸«محمد» صلیالله علیه وآله در غار ثور توسط کفار محاصره شده بود.
کلید: «لا تحزن إن الله معنا»
پس بر آنها پیروز گشت.
🔹به پروردگارت اعتماد داشته باش، قفلهای زندگیات را خواهد گشود
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
🔅 #پندانه
✍ کلید مشکلاتت دست خداست، فقط کافیست او را صدا بزنی
🔹«آدم» خطا کرد.
کلید: «رَبّنَا ظلمنا أنفسنا وَإِنْ لَمْ تغفر لنا وَتَرْحَمنَا لَنَكُونَنَّ مِنْ الْخاسرِينَ»
پس مورد عفو و بخشش قرار گرفت.
🔸«نوح» بین دشمنانش گیر افتاده بود.
کلید: «رب اني مغلوب فانتصر»
پس گشایش الهی نصیبش شد و با کشتیاش نجات یافت و دشمنانش نابود شدند.
🔹«زكريا» پیر بود و همسرش هم نازا.
کلید: «رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ»
پس یحیی به او عطا گردید.
🔸«يونس» در تاریکی دریا و شکم ماهی تنها مانده بود.
کلید: «لا إله إلّا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين»
پس نجات یافت.
🔹«ايوب» به مصیبت و بیماریهای سختی دچار شد.
کلید: «رَبِّ إنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ»
پس از درد و رنج نجات یافت.
🔸«ابراهيم» در آتش افکنده شد.
کلید: «حسبنا الله ونعم الوكيل»
پس نجات یافت و پیروز گشت.
🔹«يعقوب» یوسف را از دست داده بود.
کلید: «إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه»
پس خداوند بعد از سالها یوسف را به او برگرداند.
🔸«محمد» صلیالله علیه وآله در غار ثور توسط کفار محاصره شده بود.
کلید: «لا تحزن إن الله معنا»
پس بر آنها پیروز گشت.
🔹به پروردگارت اعتماد داشته باش، قفلهای زندگیات را خواهد گشود
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
🔅#پندانه
✍ مواظب الماسهای زتدگیات باش
🔹بعضی وقتا آدما الماسی تو دست دارن، بعد چشمشون به یه گردو میفته.
🔸خم میشن تا گردو رو بردارن، یههو الماسه میفته رو شیب زمین، قل میخوره و تو عمق چاهی فرومیره.
🔹میدونی چی میمونه؟
▫️یه آدم دهنباز...
▫️یه گردوی پوک...
▫️و یه دنیا حسرت...
🔹مواظب الماسهای زندگیمون باشیم. شاید بهدلیل اینکه صاحبش هستیم و بودنش برامون عادی شده ارزشش رو از یاد بردیم.
🔸میدونی الماسهای زندگی آدم چی هستن:
پدر، مادر، همسر، فرزند، سلامتی، سرفرازی، خانواده، دوستان خوب، کار، عشق و...
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
🔅#پندانه
✍️ زندگی خود را درگیر انسانهای حقیر نکنید
🔹استاد ریاضی در وقت خارج از درس میگفت؛ اعداد کوچکتر از یک، خواص عجیبی دارند. شاید بتوان آنها را با انسانهای بخیل مقایسه کرد.
◽مثلا (0/2)!
🔸وقتی در آنها ضرب میشوی و میخواهی با آنها مشارکت کنی، تو را نیز کوچک میکنند:
3×0/2=0/6
🔹وقتی میخواهی مشکلاتت را با آنها تقسیم کنی که بازگو کنی، مشکلاتت بزرگتر میشوند:
3÷0/2=15
🔸وقتی با آنها جمع شوی و در کنار آنها هستی مقدار زیادی به تو اضافه نمیشوند و چیزی به تو نمیآموزند:
3+0/2=3/2
🔹و اگر آنها را از زندگی کم کنی چیز زیادی از دست ندادهای:
3-0/2=2/8
💢زندگی ارزشمند خودتان را بهخاطر آدمهای کوچک و حقیر بیارزش نکنید.
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پندانه
عامل ۹۰ درصد از سرکوفت های دهه هفتادی ها رو آوردن شبکه سه😉😅
ایشون آقای طباطبایی هستن حافظ کل قرآن کریم تو کودکی👌
ان شالله بتونیم #قرآن رو حفظ کنیم و بهش عمل کنید🤲
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr