🔹 تو مصاحبه ای که دفتر آقا با حاج قاسم داشت... حاج قاسم میگفت، تو ماجرای جنگ ۳۳ روزه من اومدم تهران و آقا به من فرمودن بهشون بگو دعای جوشن صغیر رو بخونن، این دعا به شدت بین لبنانی ها رواج پیدا کرد، شبکه المنار هم این دعا رو با یه صوت حزین پخش میکرد. کار به جایی رسد که حتی مسیحی ها هم این دعا رو میخوندن!!
🔺 حالا آقا دعای هفتم صحیفه سجادیه رو توصیه فرمودن...
علاوه بر اینکه خودمون از این دعا استفاده میکنیم، تو نشر این دعا هم کوشا باشیم...
👋 از همگی التماس دعا داریم...
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
💠شهیدی که قرض تفحص کننده ی خود را داد..
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
دعوت می کنیم با خواندن این متن مهمان ویژه ی یک شهید شوید...
آن طور که خودش تعریف می کرد از سادات و اهل تهران بود و پدرش از تجار بازار تهران.
علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقش به شهدا، حجره ی پدر را ترک کرد و به همراه بچه های تفحص لشکر27 محمد رسول الله (صلی الله علیه وآله) راهی مناطق عملیاتی جنوب شد.
یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان. بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کرد و همسرش را هم با خود همراه کرد.
یکی دو سالی گذشته بود و او و همسرش این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص می گذراندند.
سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلشان، از یاد خدا شاد بود و زندگیشان، با عطر شهدا عطرآگین. تا اینکه...
تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دوپسرعمویش که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان آنان خواهند شد.
آشوبی در دلش پیدا شد.حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و او این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بود... نمی خواست شرمنده ی اقوامش شود.
با همان حال به محل کارش رفت و با بچه ها عازم شلمچه شد.
بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردند و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد. شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین. اعزامی از ساری...گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما او...
استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادند و کارت شناسایی شهید به او سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید،به بنیاد شهید تحویل دهد.
قبل از حرکت با منزلش تماس گرفت و جویای آمدن مهمان ها شد و جواب شنید که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرش وقتی برای خرید به بازار رفته مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرده اند به علت بدهی زیاد، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرش هم رویش نشده اصرار کند...
با ناراحتی به معراج شهدا برگشت و در حسینیه با شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداخت...
"این رسمش نیست با معرفت ها.
ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم. راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم...". گفت و گریست.
دو ساعت راه شلمچه تا اهواز را مدام با خودش زمزمه کرد: «شهدا! ببخشید. بی ادبی و جسارتم را ببخشید...»
وارد خانه که شد همسرش با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس او کسی در خانه را زده و خود را پسرعموی همسرش معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسر او بدهکار بوده و حالا آمده که بدهی اش را بدهد.
هر چه فکرکرد، یادش نیامد که به کدام پسرعمویش پول قرض داده است...با خود گفت هر که بوده به موقع پول را پس آورده.
لباسش را عوض کرد و با پول ها راهی بازار شد. به قصابی رفت. خواست بدهی اش را بپردازد که در جواب شنید:بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است. به میوه فروشی رفت...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بود سر زد. جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است...
گیج گیج بود. مات مات. خرید کرد و به خانه بر گشت و در راه مدام به این فکر می کرد که چه کسی خبر بدهی هایش را به پسرعمویش داده است؟ آیا همسرش؟
وارد خانه شد و پیش از اینکه با دلخوری از همسرش بپرسد که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته ... با چشمان سرخ و گریان همسرش مواجه شد که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار می گریست...
جلو رفت و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودند در دستان همسرش دید. اعتراض کرد که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟
همسرش هق هق کنان پاسخ داد: خودش بود.
خودش بودکسی که امروز خودش راپسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود. به خدا خودش بود.... گیج گیج بود.مات مات...
کارت شناسایی را برداشت و راهی بازار شد. مثل دیوانه ها شده بود. عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می داد. می پرسید: آیا این عکس،عکس همان فردی است که امروز...؟
نمی دانست در مقابل جواب های مثبتی که شنیده چه بگوید...مثل دیوانه هاشده بود.
به کارت شناسایی نگاه می کرد.
شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین. اعزامی از ساری...وسط بازار ازحال رفت...
پی نوشت۱. این خاطره در مراسم تشییع این شهید بزرگوار، توسط این برادر برای حضار بیان شد.
پی نوشت۲. قبر مطهر این شهید، طبق وصیت خودش در دل جنگلهای اطراف شهر ساری، در کنار بقعه ی کوچک و ساده ی امامزاده جبار، قرار دارد.
#در_جستجوی_تحول
#شهید
http://eitaa.com/tahavole
وصیت اول و آخر
امروز(اواسط اسفندماه ۹۸) من قدم به ۳۶ سالگی گذاشتم. خبر مهمی نیست؛ اما مهم است که دوستان من بدانند که این جوان۳۶ ساله، به تعداد کتابهایی که نخوانده است غمگین است؛ به شمار دستهایی که نگرفته است، پشیمان است و به عدد مهربانیهایی که نکرده است، خاطری آزرده دارد. فریبکاری روزگار تیزرو، او را خام کرد و آینده را چنان فراخ و بلند نمایاند که همهچیز را به آن حوالت داد. در خانۀ او کتابهایی است که سالها چشم به دست او دوخته بودند که از قفس کتابخانه بیرون آیند و از روی میز مطالعه بر چشم او بتابند؛ اما او همیشه به آنها وعدۀ فردا داد؛ فردایی که هیچ حُسن و امتیازی بر امروز و دیروز نداشت. اگر امروز از این جوان ۳۶ ساله بپرسند که تنها وصیت تو به جوانان و میانسالان و حتی پیران و بیماران چیست، میگوید بخوانید و بخوانید و بخوانید. درد ما ندانستن نیست؛ درد ما خودداناپنداری و بیاشتهایی به دانستن و خواندن است. کتاب، تنها گنج دنیاست که نه در زیر خاک، که در پیش چشم ماست و ما آن را نمیبینیم.
#محمد_روضه_سرا
#در_جستجوی_تحول
#کتاب
#دانشجو
http://eitaa.com/tahavole
میلاد امام جواد الائمه ع مبارک باد خدایا ما را در حرز او قرار بده
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
🌀 سلام و درود؛
💠 حضور شما را در پویش سراسری #راهیان_نور_مجازی خیرمقدم عرض میکنیم، ممنون از اینکه به ما پیوستید.
📃 به زودی برنامه های این پویش اعلام خواهد شد.
◀️ تقاضا داریم در صورت امکان بذل محبت فرموده و پست دعوت به پویش را به دوستان خود و گروه هایی که عضو هستید ارسال فرمائید.
✅ همراهی شما در نشر محتوای پویش کمک به تقویت حس ناب معرفتی و معنویتی یاد شهدا خواهد شد.
#انتشار_حداکثری
🔻با کاروان راهیان نور مجازی همراه شوید👇👇
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💮#ویروس_کرونا، آزمونی الهی برای #پرستاران، #پزشکان، و ...
#مومن_بودن به قیافه و شغل... نیست، به شرکت کردن و قبولی در آزمون خداوند متعال است؛
هرکه میخواهد در دانشگاه ایمان، کلاس بالاتر برود باید امتحان بدهد. (سوره عنبکوت، آیات1-3)
📝امروز برگه آزمون را جلوی کادر سلامت کشور گذاشتهاند:
▫️برخی با بهانه های واهی از آزمون فرار میکنند؛
▫️برخی رفوزه میشوند؛ اما
▫️بسیاری هم بقدری پاسخشان کامل و جامع است که برگه اضافی طلب میکنند.
خداوند در این آزمون، عیار افراد را آشکار می کند؛
نه تنها برای خود آنها؛
بلکه برای اینکه همه بفهمند که علیرغم وجود #دانشجویان_مشروطی و #رفوزه،
#مؤمن_واقعی هم کم نداریم.
امروزه بسیاری از پرستاران و پزشکان و ... میخواهند نشان دهند که:
#قاسم_هنوز_زنده_است.
🔰رمز موفقیت در شکست کرونا از زبان #حاج_قاسم_سلیمانی (کلیپ ضمیمه)
اگر حتی فقط 1 درصد امکان موفقیت دارید، با توکل بر خدا تمام توانتان را در همان 1 درصد به کار بگیرید،
خداوند 99 درصد بقیه را انجام میدهد.
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
📸تصویر #پیکر_بدون_سر🌷
شهید ابراهیم همت سرداری که سر خود را در راه دفاع از میهن #جانانه هدیه کرد
#در_جستجوی_تحول
#راهیان_نور_مجازی
http://eitaa.com/tahavole
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید| #نماهنگ
💞شهید همت سوار بر موتور، نه سوار بر بنز ضدگلوله به صورت ناشناس به شهادت رسید و تا ساعتها کسی نمیدانست او همت است...
🎙سردار دل ها، شهید قاسم سلیمانی
📆 ۱۷ اسفند، سالروز شهادت ابراهیم همت
#در_جستجوی_تحول
#راهیان_نور_مجازی
http://eitaa.com/tahavole
#جانبازان_قرنطینه😔
یادمون باشه این روزا که حوصلمون سر رفته انقدر خونه موندیم، یه عده ۳۵ساله خونه نشین شدند و بیرون نرفتند چون مشکل تنفسی دارند، دست و پا ندارند و...
#جانبازان_مظلوم
📎پ ن : عکس مربوط به جانباز دفاع مقدس شهید حسن املی هست...
#در_جستجوی_تحول
#راهیان_نور_مجازی
http://eitaa.com/tahavole
🌀 سلام و درود؛
💠 حضور شما را در پویش سراسری #راهیان_نور_مجازی خیرمقدم عرض میکنیم، ممنون از اینکه به ما پیوستید.
📃 به زودی برنامه های این پویش اعلام خواهد شد.
◀️ تقاضا داریم در صورت امکان بذل محبت فرموده و پست دعوت به پویش را به دوستان خود و گروه هایی که عضو هستید ارسال فرمائید.
✅ همراهی شما در نشر محتوای پویش کمک به تقویت حس ناب معرفتی و معنویتی یاد شهدا خواهد شد.
#انتشار_حداکثری
🔻با کاروان راهیان نور مجازی همراه شوید👇👇
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
#ادمین_نوشت
جهت برخی کارهای نرم افزاری کانال؛ نیاز به کمک و مدد دانشجویان عزیز داریم.
دانشجویان عزیزی که فرصت و توان مدد رسانی به کانال را دارند،از طریق ادمین
اطلاع بدهند🙏
#ادمین_نوشت
پیرو سوالاتی که درباره سیر مطالعاتی و
سوالات محتوایی کتاب هایی که مطالعه می کنید و همین طور درباره سوالات و مشورت های دانشجویی،درسی،تشکیلاتی
و... که از استاد دارید.
کلیه سوالات دسته بندی موضوعی شده اند و خدمت استاد تقدیم شده اند.
بفضل الهی طی چند روز آتی که حال
جسمی استاد بصورت کامل مساعد شد و امکان حضور در فضای مجازی را داشتند
با سرعت پاسخ ها را تقدیم محضرتان خواهیم کرد.
از صبر و بردباری تان کمال تشکر را داریم🙏
#شناسنامه اش چند سال از خودش بزرگتر بود
اما همچنان درخت ها صدایش می زدند
#پارک ها ، #اسباب بازی ها ، #چرخ و فلک ها
نمیشنید...
دلش هوای غزل کرده بود.
هوای باران
احساس کرد
#سنگرها ، #تفنگ ها و رفت...
حالا از شناسنامه اش خیلی بزرگتر شده...
#در_جستجوی_تحول
#راهیان_نور_مجازی
http://eitaa.com/tahavole
نماز را
باید به جانب قبله گزارد
و اكنون قبله نیز در كف حرامیان است...!
پس تا آن روز كه قبله
از سیطرهی اهل باطل خارج شود،
باید نماز را در #جبهه خواند
و این نماز حقیقی است.
📚گنجینه آسمانی ص 314
#در_جستجوی_تحول
#راهیان_نور_مجازی
http://eitaa.com/tahavole
ام داوودی از جنس شهید
🖌محمد روضه سرا
یادش بخیر، دو سال گذشته اعتکاف دانشجویی،تو این ساعت ها دیگه سوره های پایانی اعمال ام داوود،رو به اتمام بودند و تپش های قلب بچه ها شدت گرفته بود که کم کم داره مهلت سه روز عاشقی تو خونه خدا، تموم میشه و دیگه بعد از اذان مغرب حق ماندن تو مسجدی را که سه روز مهمونش بودیم را نداریم.
صدای قاری قرآن،با صدای هق هق معتکفین عجین شده بود و ی فضای کاملا غریبانه ای تو مسجد حاکم شده بود. مشغول خواندن ترجمه قرآن بودم که چشم خورد به ی پیرمردی که گوشه مسجد نشسته بود و مثل ابر بهاری گریه می کرد و با کف دست گاهی به پیشونی و گاهی به روی پاش می زد!
کنجکاوانه از بچه ها پرسیدم می شناسیدش؟ بچه ها گفتند جز معتکفین نیست و حتما اومده از مراسم ام داوود استفاده کنه ولی ما هم از این متعجبیم که چرا اینطوری داره گریه می کنه و اشک می ریزه؟او که معتکف نبوده تا دلش تنگ ایام اعتکاف باشه!
نتونستم بی خیال کنجکاویم بشم واسه همین پاشدم و رفتم کنارش نشستم.
ازش پرسیدم پدرم حال خوش و حس معنوی و چشمای بارونیت بدطور من را جذب خودت کرده، میشه بگی داستان چیه؟!
ی نگاهی بهم کرد و با آستینش اشک هاش را پاک کرد و دهنش را بیخ گوشم گذاشت و گفت:
پسرم هنوز زوده که تو متوجه حال دل من بشی؟!
من و همسرم، 30 ساله ی گمشده هم سن و هم قد همین دانشجوها داریم! اسمش حامد هست.
30 سال پیش،حامد رفت جبهه و هنوز بر نگشته!
پسر خواهرم که باهاش بوده میگه؛که تو عملیات رمضان با زبون روزه شهید شده و خودم چفیه کشیدم رو سرش که تیر خورده بود و رفتیم جلو.
30 ساله ماه رمضان و فصل روزه که میشه، سفره افطار من و مادرش سفره روضه و اشک و ناله است.
30 ساله تابستون ها،کولر نمی زنیم و زمستونا بخاری روشن نمی کنیم؛چون بچه مون 30ساله زیر آفتاب و بارون تو بیابون ها خوابیده.
حالا دیگه اون حرف می زد و من اشک هام را با آستینم پاک می کردم،(آخه چند روز بود که از راهیان نور برگشته بودم و با هق هق گریه هاش داغ دلم تازه شد و دلتنگ تک تک یادمان ها افتادم.) بهش گفتم پدرم؛ فدات بشم ادامه بده که تو خودت روضه مجسمی!
آهی کشید و گفت:
چی بگم پسرم؟
مادرش فرستادم اینجا، سر ظهر گفت؛مرد پاشو برو مسجد بین این جوون های معتکف بشین و ام داوود بخون.
آخه دیشب از حاج آقا پناهیان تو تلویزیون شنیدم که می گفت: اعمال ام داوود را ی مادری خوانده تا پسرش را که گم کرده پیدا کنه
پاشو برو قاطی این جوون ها ام داوود بخون،ایشالله پسر منم پیدا بشه دیگه دلم خوش باشه که پنجشنبه ها رو مزارش میرم استخون هاش هستند.
بعد از این آتیشی که این پدر شهید به دلم زد،رفتم پشت میکروفون که مراسم وداع اعتکاف را شروع کنم.
اثر نفس گرم و آه پدر شهید،کار خودش را کرد و تو مجلس غوغا به پا شد و کلا هر چی واسه گفتن آماده کرده بودم از تو ذهنم پریدند و فقط اثر حرفای برآمده از جگر سوخته پدر شهید بود که رو زبونم می اومد.
وداع اون سال اعتکاف، وداعی شد دقیقا از جنس روایت گری های غروب شلمچه و ظهر فکه و عصر طلاییه.
سال بعدش قبل از اعتکافی رفتم سر زدم بهش،خانمش گفت رو بستر افتاده و ناتوان هست،رفتم کنارش نشستم و بوسه ای بر کف پاش به نیابت از پسر شهیدش زدم و بهش گفتم امسال هم ام داوود میای پدر؟گفت اگه تونستم و توان داشتم حتما میام،ولی نیومد.
چقدر امیدوار بودم که امسال اعتکاف بشسه و اون پدر شهیده را دعوت کنیم و بیاد حرف بزنه برامون،ولی حیف که نه اعتکاف برگزار شد و نه اون پدر شهید دیگه در قید حیات بود،شنیدم که پایین پای مزار خالی حامد پسرش دفنش کردند.
صوت مراسم وداع اون سال و سال بعدش را برای دل بی تاب خودم میذارم،اگه دوست داشتید شما هم ی وضو بگیرید و ی خلوت بشینید و گوشش بدید،اگه اشکی از چشماتون چکید هدیه اش کنید به روح پدر حامد😭
#محمد_روضه_سرا
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
4_5816606704971810026.mp3
9.04M
وداع اعتکاف دانشجویی سال97
#محمد_روضه_سرا
زمان: 13:58
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
سلام لطفا دوستانتان را بخصوص دانشجویان عزیز را دعوت کنید به کانال بفضل الهی از فردا شروع کار راهیان نور مجازی در کانال خواهد بود. محتواهایی که بناست در راهیان نور مجازی بارگذاری بشه مطالبی هست که استاد و 3 نفر از اساتید دیگر از چند ماه قبل با مطالعات جدی و مباحثات و تبادل نظرهای قابل توجه جهت ارایه در کاروان های راهیان نور امسال آماده کردند که به دلیل حذف راهیان نور امسال امکان ارایه در یادمان ها ایجاد نشد. لذا تصمیم بر این شد که مطالب و محتواهای مذکور در قالب مجازی به اشتراک گذاشته بشند و تقریبا 30 نفر از دانشجویان دانشگاه های مختلف هم در تولید محتواها همراهی کردند. لذا به پاس این تلاش اساتید و دانشجویان جهادی سهم شماها اضافه کردن عزیزان دانشجو یا دوستانتان هست تا هر چه باشکوه تر راهیان نور مجازی برگزار بشود. یا علی❤️👌
رفقا کاروان راهیان نور مجازی ساعت 15 امروز برنامه اولین یادمانش را شروع می کنه هر کس دست چندتا از رفقاش را بگیره و به کاروان متصل کنه یا علی❤️👌
❇️ برنامه های روزانه کاروان راهیان نور مجازیِ«مسیر شهادت»:
▫️ کلیپ های کوتاه تصویری یا صوتی جهت معرفی هر یادمان
▫️ روایتگری و پادکست های صوتی با موضوع هر یادمان
▫️ هر روز یک پادکست در مورد شهدای مدافع حرم,(#مدافعان_حرم)
▫️هر روز یک پادکست با موضوع سیره عملی شهدا(#سیره_شهدا)
▫️ هر روز یک کلیپ صوتی یا تصویری طنز دفاع مقدس(#لبخند_بزن_بسیجی)
▫️ هر روز یک پادکست با موضوع خانواده شهدا(#معراج_شهدا)
▫️ هر روز یک #معرفی_کتاب
▫️ هر روز یک #داستان_صوتی
▫️ روایت های نوشتاری از سیره شهدای آن یادمان و معرفی آن یادمان
▫️ عکس نوشته های متنوع همراه با جملات کوتاه
🔶 22تا 29اسفند۱۳۹۸- هر روز از ساعت 15
کانال #در_جستجوی_تحول
🇮🇷با کار گروهی و جهادی دانشجویان و طلاب انقلابی🇮🇷
🌴کاروان راهیان نور مجازی«مسیرشهادت» را در کانال در جستجوی تحول مشاهده فرمایید:
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
پیامی که برای دعوت دوستانتان به کاروان راهیان نور مجازی در پی وی خدمتتان ارسال می شود پیام دعوت استاد هست جهت یادآوری سهم تک تک مان برای خادم اشهدا بودن و اضافه کردن دوستانمان به این کاروان🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰بسم الله الرحمن الرحیم
▪️چقدر دوست داشتیم این روزها که داغ حاج قاسم رو تو دلمون داریم مثل هر سال در مناطق عملیاتی دفاع مقدس پای درس زندگی و عاشقی شهدا می نشستیم و جون تازه ای می گرفتیم،
حقیقتا دلمون بدجوری گرفته، بدجوری تنگه یادمان هاست، بدجوری هوای جبهه داره!!!
🔸اما حالا که دست روزگار همه ما رو امسال از اون بهشت واقعی دور نگه داشته، چند روزی رو باهم همراه میشیم و در گوشه خونه هامون، در کنج اتاقمون، با قدم های دلمون، سفر راهیان نور رو در کاروان مجازی «#مسیر_شهادت »
آغاز میکنیم.
«هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله»
«هرکه دارد سر همراهی ما بسم الله»
🌴به رسم شب های عملیاتی دفاع مقدس ما هم عملیات فرهنگی و مجازی مون رو با رمز مقدسی آغاز می کنیم.
به امید اثرگذاری حداکثری این عملیات فرهنگی مجازی بر همه عقل ها و دل ها و با یاد سردار بزرگ جبهه مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی
🇮🇷بسم الله القاصم الجبارین🇮🇷
یا فاطمه الزهرا
یا فاطمه الزهرا
یا فاطمه الزهرا
#شروع_عملیات
همراه با کاروان راهیان نور مجازیِ «مسیر شهادت»
🔶 22تا 29اسفند۱۳۹۸- هر وز از ساعت 15
کانال #در_جستجوی_تحول
🇮🇷با کار گروهی و جهادی دانشجویان و طلاب انقلابی🇮🇷
🌴کاروان راهیان نور مجازی«مسیرشهادت» را در کانال در جستجوی تحول مشاهده فرمایید:
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
🌹و یک سال به انتظار گذشت
تا برسد به امروز !
سلام بر تو ای دوکوهه...
#دوکوهه
🔶 22تا 29اسفند۱۳۹۸- هر وز از ساعت 15
کانال #در_جستجوی_تحول
🇮🇷با کار گروهی و جهادی دانشجویان و طلاب انقلابی🇮🇷
🌴کاروان راهیان نور مجازی«مسیرشهادت» را در کانال در جستجوی تحول مشاهده فرمایید:
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوكوهه مغموم است اما اشتباه نكنید! او جنگ را دوست ندارد،جمع با صفای بسیجی ها را دوست دارد،جمع شهدا را.
شهید آوینی
⚙️ #شهلا_فرهادی_فر
🎞 #نیلوفر_ابطحی
#دوکوهه
🌴کاروان راهیان نور مجازی«مسیرشهادت» را در کانال در جستجوی تحول مشاهده فرمایید:
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
دوکوهه-حاج احمد پناهیان.mp3
6.5M
🎧 #از_دوکوهه_چه_خبر
▶️روایت به یادماندنی حجت الاسلام حاج احمد #پناهیان از حال و هوای پادگان #دوکوهه در ایام دفاع مقدس
#دوکوهه
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
🌸🍃
🍃
✏️آخرین ایستگاه قطار همین جا بود:"دوکوهـــــــــــه".
بچه ها از همین جا به مناطق مختلف اعزام میشدند.
دوکوهه نام آشنای همه ی رزمنده هاست...
سردار فراوان داشت: حاج احمد متوسلیان، حاج همت، حاج عباس کریمی و...
اگر خوب گوش کنی صدای دلنشین شهید گلستانی را می شنوی:اللهم اجعل صباحنا،صباح الابرار...
یکی از بسیجی ها روی یکی از دیوارها نوشته:
"ای کسانی که بعداً به این ساختمان ها می آیید، تورو خدا با وضووارد شوید..."
ایمان استوار، شاخص بچه های دوکوهه بود...
#دوکوهه
🌴کاروان راهیان نور مجازی«مسیرشهادت» را در کانال در جستجوی تحول مشاهده فرمایید:
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole
دوکوهه.mp3
4.76M
حمید: اون فانوسا روببین، چقدر قشنگن!!
فرزانه: اره خیلی،، حتما شبا قشنگترم میشن🌸
#نمایش_رادیویی شهید حمید سیاهکالی و همسرش در پادگان #دوکوهه، قدمگاه شهدا
🎙 #جمعی_از_گویندگان
🎤 #روایتگر_حاج_همت
⚙️ #زهرا_مقیمیان
#نمایش_صوتی
#دوکوهه
🌴کاروان راهیان نور مجازی«مسیرشهادت» را در کانال در جستجوی تحول مشاهده فرمایید:
#راهیان_نور_مجازی
#در_جستجوی_تحول
http://eitaa.com/tahavole