eitaa logo
جرعه ای ازدریا( مکتوبات طاهر علیزاده)
173 دنبال‌کننده
14 عکس
12 ویدیو
13 فایل
اینجا برخی نوشته ها ونکات خود را درموضوعات اصولی، فلسفی، عرفانی، تفسیری، فقهی وغیره به اشتراک می گذارم؛ باشد که مورد قبول درگاه قدس ربوبی قرارگیرد وگامی کوچک درراستای فهم ونشرمعارف الهی وفرهنگ اهل بیت علیهم السلام به شمارآید. پل ارتباطی: @t_alizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام برتوای محمد (صلی الله علیه وآله) ای دردانه آفرینش، ای گل سرسبد نشئه امکانی، ای رحمت عالمیان؛ خوشا به حالت وخوشا آن لحظه های شیرین ونجوا های عاشقانه ای که درخلوت خود با آن جمال مطلق داشتی وداری؛ طوبی لک یا خیرخلق الله سبحانه وتعالی https://eitaa.com/taher_alizadeh
قال الله سبحانه وتعالی فی لیله معراج: یا أَحْمَدُ! هَلْ تَدْری أَىُّ عَیْش أَهْنـا وَأَیَّةُ حَیاة أَبْقى؟ قالَ: أَللّهُمَّ! لا. قالَ: أَمَّا العَیْشُ الهَنِىُّ، فَهُوَ الَّذی لا یَفْتُرُ صاحِبُهُ عَنْ ذِکْری، وَلا یَنْسى نِعْمَتى، وَلا یَغْفُلُ عَنّی، وَلا یَجْهَلُ حَقِّی، وَیَطْلُبُ رِضاىَ لَیْلَهُ وَنَهارَهُ. وَأَمَّا الحَیاةُ الباقِیَةُ، فَهِىَ لِلَّذی یَعْمَلُ لِنَفْسِهِ، حَتّى تَهُونَ عَلَیْهِ الدُّنْیا وَتَصْغُرَ فى عَیْنِهِ، وَتَعْظُمَ الآخِرَةُ عِنْدَهُ، وَیُؤْثِرَ هَواىَ عَلى هَواهُ، فَیَبْتَغی مَرْضاتی، وَیُعَظِّمَنی حَقَّ عَظَمَتی، وَیَذْکُرَ عِلْمی بِهِ، وَیُراقِبَنی بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ عِنْدَ کُلِّ سَیِّئَة وَمَعْصِیَة، وَیَنْقى قَلْبَهُ عَنْ کُلِّ ما أَکْرَهُ، وَیُبْغِضَ الشَّیْطانَ وَوَسْواسَهُ، وَلا یَجْعَلَ لاِِبْلیسَ عَلى قَلْبِهِ سُلْطاناً وَسَبیلاً. فَإِذا فَعَلَ ذلِکَ، أَسْکَنْتُ قَلْبَهُ حُبّاً، حَتّى أَجْعَلَ قَلْبَهُ لی، وَفَراغَهُ وَاشْتِغالَهُ وَهَمَّهُ لی، وَحَدیثَهُ مِنَ النِّعْمَةِ الَّتی أَنْعَمْتُ بِها عَلى أَهْلِ مَحَبَّتی مِنْ خَلْقی، وَأَفْتَحُ عَیْنَ قَلْبِهِ وَسَمْعِهِ، حَتّى یَسْمَعَ بِقَلْبِهِ مِنّى، وَیَنْظُرَ بِقَلْبِهِ إِلى جَلالی وَعَظَمَتی، وَاُضَیِّقُ عَلَیْهِ الدُّنْیا، وَاُبَغِّضُ إِلَیْهِ ما فیها مِنَ اللَّذّاتِ، وَاُحَذِّرُهُ مِنَ الدُّنْیا وَما فیها، کَما یُحَذِّرُ الرّاعی غَنَمَهُ مِنْ مَراتِعِ الهَلَکَةِ; فَإِذا کانَ هکَذا، یَفِرُّ مِنَ النّاسِ فِراراً، وَیَنْقُلُ مِنْ دارِ الفَنآءِ إِلى دارِ البَقآءِ، وَمِنْ دارِالشَّیْطانِ إِلى دارِ الرَّحْمانِ. اى احمد! آیا مى دانى عیش گوارا و زندگى جاودانى چیست؟ پیامبر عرض کرد: نه! خداوندا نمى دانم. خداوند فرمود: عیش گوارا آن است که صاحب آن، هیچ گاه از یاد من خسته نشود و نعمت مرا فراموش نکند. از من غافل و بى خبر نشود. به حق من جاهل نباشد و شب و روزش در پى خشنودى من به سرآید. امّا زندگى جاودان، از آن کسى است که براى نفس خویش تلاش مى کند تا جایى که دنیا برایش خوار و در چشمش خُرد و آخرت در نزدش بزرگ گردد و خواست مرا بر خواسته خود برگزیند و در پى رضایت و خشنودى من باشد و آن گونه که باید و شاید مرا عظیم و بزرگ بشمارد و همواره آگاهى من به خودش را در یاد داشته باشد و شب و روز و هنگام پیش آمد بدى ها و گناهان، مرا مراقب باشد و قلبش از هر چه که من ناخوش دارم پاک شود و شیطان و وسوسه هایش را دشمن دارد و براى او هیچ راه نفوذ و تسلّطى بر دلش، باقى نگذارد. هنگامى که بنده چنین کند قلبش را با محبّت خویش آرامش بخشم تا این که آن را یک باره از آن خود گردانم و آسودگى، گرفتارى و تلاشش را همه از خود سازم و سخنش را بر بازگویى نعمت هایى که بر اهل محبّت مخصوص گردانیدم، باز کنم و دیده قلبش و شنوایى اش را بگشایم تا با دلش از ناحیه من به همه چیز شنوا گردد و با دیده دل به جلال و عظمت من بنگرد. دنیا را بر او تنگ کنم و لذّات و خوشى هاى دنیا را در نظرش مبغوض و ناپسند قرار دهم و او را از دنیا و آن چه در آن است بر حذر دارم; همان گونه که چوپان، گوسفندانش را از چراگاه هاى مرگبار بر حذر مى دارد. وقتى چنین شد، از مردم به شدّت مى گریزد و از سراى فانى به سراى جاوید سیر مى کند و از خانه شیطان به خانه رحمان منتقل مى شود. ارشادالقلوب/ج۱ ص۵۵۵ https://eitaa.com/taher_alizadeh
051_8374279831.mp3
زمان: حجم: 7.18M
📢"صوت کمیاب" توضیح مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله درخصوص "ادراک وشعور ماده" تنبیه۱: شاید درنظره اولی ارتباط وثیقی بین پرسش وپاسخ حس نشود ولی باتامل بیشتر ارتباط پرسش وپاسخ کم کم نمایان می شود. تنبیه ۲: شاید بتوان گفت این پاسخ مرحوم علامه نظر نهایی ایشان نبوده وبراساس مبانی مستحکم تر عرفان اسلامی وحکمت متعالیه این مساله افق بالاتری پیدا کرده و پاسخ بسیار متفاوتی خواهد داشت. https://eitaa.com/taher_alizadeh
3.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماه شعبان منه ازدست قدح کاین خورشید/ ازنظرتاشب عید رمضان خواهد شد https://eitaa.com/taher_alizadeh
✍ یادداشت انتخاباتی 🔴رمزورازتخریب های انتخاباتی درچندماه اخیربانزدیک ترشدن ایام انتخابات شاهد برخی جبهه بندی های سیاسی مرسوم بودیم که امرغیرمعمولی درخصوص انتخابات نمی باشد اما اتفاق نامیمونی که دردوره های اخیرانتخاباتی شروع شد و دردوره کنونی بسیاررواج یافته "تخریب گسترده جریانات مدعی انقلابی گری توسط یکدیگراست"؛ حقیقتا رمز و راز این حجم از تخریب ها و زدوخورد های سیاسی را در میان جریانات منسوب به انقلاب نمی فهمم. درعین اینکه فضای سیاست وکشمکش های سیاسی یک فضای خاص وپیچیده ای است اما درعین حال محکمات مبانی اسلامی ازآغاز تا پایان فعالیت یک شخص یا جریان فرهنگی_سیاسی بایستی معیارحرکت وفعالیت وموضع گیری ها قرارگیرد. اگر این مهم مراعات نشود فعالیت اشخاص وجریان ها _ولو منسوب به جبهه انقلاب باشند_ یک کنش آلوده وظلمانی وشیطانی خواهد بود نه الهی وانقلابی. چند مطلب را درقالب سوال ازحاضران درعرصه انتخابات که خود را منسوب به جبهه انقلاب می دانند ومرتکب اقدامات وموضع گیری های ناشایست می شوند طرح می کنم؛ آیا احساس وتشخیص وظیفه حضوردرعرصه انتخابات بعنوان نامزد این قدر راحت است؟ اگرحضوردرعرصه انتخابات ازباب احساس وتشخیص وظیفه برای شما متعین نباشد این حرکت واین حضورشما چه اسمی دارد؟ چه مفهومی دارد؟ چه حکمی دارد؟ وچه تبعاتی دارد؟ اگربر فرض تشخیص وظیفه، تصمیم به حضور گرفتید،حدود وصغور این وظیفه تا کجاست؟ آیا شرع مقدس برشما تکلیف کرده است که به هرقیمتی ازجامعه هدف رای بگیرید؟ اگر به هردلیلی جامعه هدف به شما رای نداد، خوب طبیعتا تکلیف ازدوش شما برداشته می شود. شما ازاینکه تکلیف مهمی ازدوش شما برداشته شده ناراحت می شوید یا خوشحال؟ آیا شرع مقدس به شما تکلیف کرده با زدن سخنان نسنجیده ونامربوط و عوام فریبانه ازجامعه هدف رای بگیرید؟ برفرض با این اقدامات موفق به اخاذی رای شدید، آیا می دانید چه تبعات شرعی واخروی برایتان دارد؟ آیا شرع مقدس به شما تکلیف کرده که بخش زیادی از انرژی خود را صرف تخریب _نه انتقاد_رقیبان سیاسی بکنید؟ آن هم رقیبانی که درجبهه انقلابیون تعریف می شوند. آیا واقعا برخی هایتان ازحجم آلودگی رفتارها واقدامات غیرالهی تان نَفَستان بند نمی آید؟ این احساس تکلیف شما مجوزهمه این اقدامات غیرشرعی وغیراخلاقی را برایتان می دهد؟ شما که خودرا تابع امام ورهبری می دانید؟ کجای سیره امام ورهبری گویا وموید چنین اقدامات ناشایستی است؟ گیرم با چشم پوشی ازموارد ذکر شده توانستید پُستی ومنصبی اکتساب کنید، آیا می دانید اگر خود را درموقعیتی وجایگاهی قراردهید که متعین به شما نبود ومال شما نبود وحق شما نبودو شما شایسته آن جایگاه نبودید، لحظه لحظه حضوروفعالیت شما درآن جایگاه مشمول چه حکمی خواهد بود وچه تبعات اخروی خوفناکی درانتظارتان خواهد بود؟ شاید این حجم ازتخریب ها وتشتت های گسترده(هرچند اصل تعدد وتکثراعضا وجریانات جبهه انقلاب فی نفسه مذموم نیست)دربین برخی اعضا وجریانات منسوب به انقلاب بیش از آنکه ریشه در ضعف فکر وعقلانیت فرهنگی _سیاسی آنها داشته باشد ناشی ازضعف معرفتی واخلاق اجتماعی وسیاسی آنهاست. بدیهی است چنین اقدامات و رویکرد ها وموضع گیری هایی به تعبیر رهبرانقلاب موجب سلب برکت وعنایت الهی می شود. اگر واقعا محورکارشما خداوند سبحان، اسلام، امام ورهبری است، بدانید بسیاری از مواضع ورویکرد های شما با محکمات مبانی اسلام سازگاری ندارد ونه تنها موجب بی برکتی انتخابات جمهوری اسلامی که موجب ظلمانی شدن نفوس و آخرت خود نیز می شوید. https://eitaa.com/taher_alizadeh
"فلسفه" حرف می آورد و "عرفان" سکوت. آن عقل را بال و پر می دهد و این عقل را بال و پر می کَند. آن نور است و این نار. آن درسی بود و این در سینه. از آن دلشاد شوی و از این دلدار. از آن خداجو شوی و از این خداخو. آن به خدا کشاند و این به خدا رساند. آن راه است و این مقصد. آن شجر است و این ثمر. آن فخر است و این فقر .… آن کجا و این کجا." علامه حسن زاده قدّس الله نفسه الزکیه ▫️▫️▫️ وحقیرگوید: آن راه نشان می دهد واین راه می برد. آن ارائه طریق است واین خود آن. آن رفع تحیّر می‌کند واین برآن می افزاید. آن مفهوم می افزاید واین درد. آن ساز است واین سوز. آن دانایی است واین دارایی. https://eitaa.com/taher_alizadeh
مولی الموحدین امیرالمومنین امام ملک وملکوت علیه الصلات و السلام فرمود: "مَا أَسْرَعَ السَّاعَاتِ فِی الْیَوْمِ، وَ أَسْرَعَ الاَْیَّامَ فِی الشَّهْرِ، وَ أَسْرَعَ الشُّهُورَ فِی السَّنَةِ، وَ أَسْرَعَ السِّنِینَ فِی الْعُمُرِ..." "فَسَابِقُوا ـ رَحِمَکُمُ اللهُ ـ إِلَى مَنَازِلِکُمْ الَّتِی أُمِرْتُمْ أَنْ تَعْمُرُوهَا، فَإِنَّ غَداً مِنَ الْیَوْمِ قَرِیبٌ." خطبه۱۸۸ "ساعتها در روز چه به شتاب مى گذرند و روزها در ماهها و ماهها در سالها. و سالهاى عمر چه تند و پرشتاب مى روند...   "خدا شما را بيامرزد، بر يكديگر پيشى گيريد به سوى منازلى كه به آباد كردنشان مامور شده ايد، كه فردا به امروز نزديك است."   🔹یک سال دیگر از سال های گرانقدرعمرشریف رفت ورفت که رفت ودیگر هیچ گاه بازنمی گردد... کلامم را اصلاح کنم اتفاقا نرفت وباقی ماند وچه باقی ماندنی؛ سال ۱۴۰۲ را نیزمانند دیگرسالهای گذشته مان باهمه احوال واطوار وافعالمان بخشی ازجانمان وحقیقتمان کردیم وچه حقیقتی. حقیقتی همیشگی وابدی.هست که هست که هست.. احوال واطوار وافعالی که در۱۴۰۲ برما گذشت وخودمان رقمش زدیم شدند ما؛ مای واقعی؛ شمارا نمی دانم ولی حقیروقتی برمی گردم وبه سال‌های ازدست داده ام نگاه می کنم میخواهم ازآن سال ها بهتر بگویم ازآن حقایقی که جزو من وهویتم شده اند فرارکنم "يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا"آل عمران/۳۰ بار الها من این جان واین حقیقت را نمی خواهم. من این "من" ی که برای خودم دست وپا کرده ام را دوست ندارم و نمی دانم با این همه احوال واطوار وافعالی که شئون وجودی مرا دراین سال‌های ازدست داده شکل داده اند چه کنم.. تلخی داستان اینکه این حقایقی که جان مارا شکل داده اند خود تاحدبسیارزیادی دررقم خوردن احوال واطواروشئون پیش روی ما نیز موثرند وچه تاثیری. مگرمی شود تاثیرنداشته باشند؟ فیوض الهی به تناسب جان ومن ی که برای خودمان دست وپاکرده ایم نازل می شوند که محتمل است یکی ازمعانی کلام حضرت وصی ع نیز همین باشد که فرمود:تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلى قَدْرِ الْمَؤُونَةِ.نهج البلاغه حکمت۱۳۹ بارالها من بلدنیستم ازلحظات باارزش و بی بدیل عمرشریف برای تعمیرابدیتم استفاده کنم هرچه که می گذرد بیشتروبیشتر ذره ذره آب شدن این سرمایه گرانبها را بانگرانی به نظاره می نشینم؛ توخود تدبیرمان کن وعنان مارا به دست گیروجان ما را بتکان واین گوهرشریف ولحظه لحظه های باقی عمرشریف را درراه خودت وبرای خودت مصروف بدار که خودت درقرآن شریف فرموده ای:"فاعلموا ان الله مولاکم نعم المولی ونعم النصیر"انفال/۴۰ https://eitaa.com/taher_alizadeh
سلام ودرود بی پایان خداوند سبحان بردلاورمردان وغیورمردان الهی ومجاهدان اسلام اللهم انصرالاسلام واهله واخذل الکفر ومن تبعه اللهم انصرجیوش المسلمین وعساکرالموحدین واخذل الکفاروالمنافقین
✍کلامی در معاد مثالی انسان درفلسفه اسلامی این مساله با بیانی متین تبیین شده است که شیئیت شئ به صورت آن است. وبه لحاظی این ماده است که حجاب شیئیت شئ است. به تعبیری اگرچنانچه به فرض، صورت بدن طبیعی انسان را ازماده آن تصفیه وتجرید نماییم، وماده که به یک اعتبار طفیلی و تفاله آن است ازحقیقت اوگرفته شود، بدنی خالص ومصفای ازتفاله می‌ماند؛ که بسیارراهواروخوش نشین وخوش سواروتیزپاوسبکبال وسبکباراست زیرا این ماده است که موجب سنگینی و گرانباری وبطئ است. واین بدن خالص ومصفا همان بدن طبیعی است باتفاوت درتیره گی وجلاء وبه تعبیر دیگر در نقص وتمام. باتصفیه شدن بدن طبیعی، صورت بدن نه زائل که کاملتر ولذیذتروخوشتر می شود. واین بدن تجرید شده ازماده به یک اعتبار بدن برزخی مثالی می باشد. یا بگوجسم راقی مثالی. اساسا به لحاظی صوربرزخیه ازتعلق به صور طبیعیه روییده اند و نفس ناطقه دروعاء خیال به وزان صورت طبیعی وبه تطابق آن صورت برزخی انشاء می کند. آری انشاء می کند. براین اساس صورت برزخی ومثالی را می توان جسم طبیعی تمام تر وکامل تر خواند. جسم ناسوتی انسانی که تلطیف شود و الطف شود عصاره آن، جسم مثالی شود که هردو جسم اند ولی این کجا وآن کجا؛ لذاست که گفته اند جسم برزخی همین جسم طبیعی است. هوهویت را در نسبت حقیقت ورقیقت محفوظ بدارکه درتصویراین مساله یاری رساند. حاصل آنکه توان گفت ناقص اگرازنقص خود نمیرد به حیات کاملترخود دست نمی یابد؛ هرچند درنگاه دقیق‌تر ناقص نه بمیرد که بدون مرگ زنده ترمی شود. آنچه گذشت درصورتگری صورت حقیقی انسان نقش کمی دارد هرچند این کم نیزدرحدخود زیاد است لکن درقیاس با منزلت و استعداد بی نهایت ابعاد متعالی نفس انسانی حقیقتا کم است. ساحت های نفس انسانی به پهنای مراتب بی نهایت هستی گسترانیده شده اند ومنتظر راکب ذوالهمم چابکی هستند که براین مرکب براق گونه بنشیند وبتازد. وبداند که هرغذایی که به قوای مختلف ومتعدد وجودی خود می خوراند حتی در طبیعی ترین ومادی ترین قالب آن، تاثیروجودی آن ضرب در بی نهایت می شود. آری ضرب دربی نهایت. خاصه غذاهایی که ازسنخ معرفت اند که الذ اغذیه و گواراترین شراب های لُبّ نفس انسانی اند که شاید بتوان گفت به یک اعتبار سنخ این مقوله دیگر درعداد ودرعدل برزخ ومثال نمی گنجد ومعادی دیگر باید. https://eitaa.com/taher_alizadeh
✍ غذای حقیقی انسان "نفس انسانی"؛ این دردانه آفرینش طول وعرضی دارد به پهنای هستی وامتدادی دارد از "قاب قوسین اوادنی" تا نشئه ناسوت وطبیعت ظلمانی. وقتی برلوح صنعت عظیم الهی چنین مکتوب شد که این گوهرشریف در قوس صعود خود از دل نشئه طبیعت برویَد جوانه بزند و بال درآورد و به اعلا علیین پرکشد، بلحاظ شئون مختلف وقوای متعدد و مراتب تودرتوی نفس غذاهایی تعبیه شد که قوای انسان ازآنها تغذیه کند وبرویَد واعتلاء بیابد. انزل مراتب نفس انسان که همان نشئه طبیعی وجسمانی اوست غذایی می‌خواهد متناسب با جهاز خود که تغذیه کند؛ سمع او، بصر او، خیال او، وهم او، همه وهمه با واردات خود سر می کنند و واردات این قوا غذاهای آنهایند. لکن با حفظ حرمت وحریم همه این قوا ومراتب وجودی انسان، آنچه لُبّ انسان وجان انسان وحقیقت انسان است نه اینها که مرتبه بالاتراین قواست. نه اینکه این قوا انسان نباشند، هستند ولی براساس نسبت حقیقت ورقیقت، اینها به یک اعتبار طفیلی ورقیقت آن حقیقتی اند که بلحاظ شرافت واشرفیت خود به افق اعلای نظام هستی تکیه زده است. وقتی نسبت حقیقت ورقیقت را محفوظ بداری خواهی دانست آن مرتبه، انسان تر است ولُبّ گوهرانسانی هموست. وانگهی آن گوهرپراستعداد که می توان بانظر به برخی جهات ومراتبش نام عقل را براونهاد، برای رشد ونمو واعتلای خود غذا می خواهد. غذای آن حقیقتِ جان آدمی، دیگرغذای طبیعی عنصری مادی نیست؛ غذای او واردات حواس ظاهری هم نیست که اینها غذای قوه خیال ومثال آدمی اند او چیز دیگر می خواهد؛ غذای او معرفت عقلانی است وتعقل؛ وقتی ازحضرت باقر علیه السلام درمورد آیه شریفه ۲۴/ عبس (فلینظرالانسان الی طعامه) سوال کردند حضرتش آن را علم ومعرفت معنا فرمود وچه معنای زیبا وگوارایی. آری غذای حقیقی انسان علم ومعرفت است؛ علی الخصوص معرفت عقلانی که شریف ترین معارف است. تعقل، غذای حقیقی حقیقت انسان است؛ هم تعقل حصولی وهم حضوری وشهودی. اگرغذایش را به او ندهی رفته رفته می میرد؛ یعنی حقیقت انسان می میرد؛ حقیقت انسان با دیدن ها وشنیدن های ظاهری وسیرآفاقی وتحصیل برخی باید ونباید های ظاهری بالفعل نمی شود. عیار انسانیت انسان با میزان به فعلیت رسیدن آن حقیقت انسانی سنجیده می شود هرکه حقیقت وعقل وقلبش بالفعل تر، انسان تر. قدرخودبشناس ومشمرسرسری/ خویش را کزهرچه گویم برتری آنکه دست قدرتش خاکت سرشت/ حرف حکمت دردل پاکت نوشت حقیقت این صنعت الهی به غیراین ضایع می شود، حیف می‌شود، وپایمال می شود. هرچند به اعتباری عمل صالح نیز غذای انسان است و اتحاد عمل وعامل حق است؛ اما نباید این نکته را ازنظردورداشت که عیارارزش عمل به نیت وایمان منطوی درمتن وبطنِ آن است وعیارایمان به سطح معرفت مومن. مولای متقیان امیرمومنان امام ملک وملکوت علیه السلام فرمود: علَيكُم بِصِدقِ الإخلاصِ و حُسنِ اليَقينِ ، فإنّهُما أفضَلُ عِبادَةِ المُقَرَّبينَ که هم صدق اخلاص زیرسرمعرفت است وهم حسن یقین. واساسا سرّ بهای بهیءِ عمل صالحان ومقربان محضرقدس ربوبی، نه کالبد اعمال آنها که همان گوهرمعرفتی است که به آنها حضورتام وصدق اخلاص می بخشد ودیگران چون آن ندارند این نیزهم. طریق ولایت تکوینی به ساحت ملکوت همواره همواراست لکن دوشرط اساسی دارد؛ یکی کسب معرفت ودومی همت والا که دومی نیزبه نوعی ولیده اولی است. کسب معرفت حقیقی که همان معرفت عقلانی وغذای حقیقی انسان است، بذررویش انسانیت انسان و به یک اعتبار، قوه به فعلیت رسیدن حقیقت انسان را فراهم می کند که هرچه معرفت وتحقق عقلانی بیشتر، همّت انسانی بیشتروبه فعلیت رسیدن انسان بیشتر، وهرچه فعلیت حقیقت انسان بیشتر برای او معادی تماشایی تر. وهرچه تحقق این مقصد اقصی درجان انسان بیشتر، امتداد وسریان آن گوهرشیرین درشئون مختلف فردی واجتماعی انسان بیشتر. وچقدرانسان ها ازکنارتحصیل وکسب این اکسیراعظم وسعادت کبری بی تفاوت وکم تفاوت عبورمی کنند و اندک نفحات ربانی حقیقت ساز خود را زیرتوجهات به سنگ وگِل و مشغله ها و توهمات واعتباریات غَرور دنیایی خود دفن می کنند. https://eitaa.com/taher_alizadeh
مرا آن دلبر پنهان همي گويد به پنهاني به من ده جان به من ده جان چه باشد اين گران جاني يکي لحظه قلندر شو قلندر را مسخر شو سمندر شو سمندر شو در آتش رو به آساني در آتش رو در آتش رو در آتشدان ما خوش رو که آتش با خليل ما کند رسم گلستاني نمي داني که خار ما بود شاهنشه گل ها نمي داني که کفر ما بود جان مسلماني سراندازان سراندازان، سراندازي سراندازي مسلمانان مسلمانان، مسلماني مسلماني مولای رومی/غزلیات شمس https://eitaa.com/taher_alizadeh