eitaa logo
جرعه ای ازدریا( مکتوبات طاهر علیزاده)
173 دنبال‌کننده
14 عکس
12 ویدیو
13 فایل
اینجا برخی نوشته ها ونکات خود را درموضوعات اصولی، فلسفی، عرفانی، تفسیری، فقهی وغیره به اشتراک می گذارم؛ باشد که مورد قبول درگاه قدس ربوبی قرارگیرد وگامی کوچک درراستای فهم ونشرمعارف الهی وفرهنگ اهل بیت علیهم السلام به شمارآید. پل ارتباطی: @t_alizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
صلی الله علیک یا علی بن الحسین السجاد علیهما السلام براستی اگر درروز سوال که"ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم" ازما سوال شود که چرا ازمعارف حیات بخش علی بن الحسین علیه السلام درصحیفه سجادیه و سایرادعیه ومناجات های نورانی منقوله ازآن حضرت استفاده نکردید و چراقدر آن مصباح معرفت وهدایت وآن طریق سعادت را ندانستید وازآن تحفه الهیه برای تعمیرجان وابدیت خود بهره نبردید، چه پاسخی خواهیم داد؟ حالت من درقبال چنین سوالی سکوت شرم و حسرت است؛ با چشمانی شبیه چشمان مردگان روبه سائل می کنم وبازبانی بند آمده جام جگرسوزحسرت را سرمی کشم و به حال رهروان ولایی آن مصباح فروزان که شراب معرفت وتوحید را نوشیدند چنان حسرتی می خورم که درد آن تا ابد دراعماق وجودم می ماند. https://eitaa.com/taher_alizadeh
✍ اوراقی ازکتاب نفس براساس مبانی انسان شناسی اسلامی می توان گفت نفس انسانی لطیف ترین موجودات عالم است؛ لطافتی بسیار اعجاب آور اما واقعی؛ انسان بعنوان دردانه نشئه امکانی دارای نفسی است که صرف "توجّه" و" رو کردن" او به جهات متعدد الهی وغیرالهی می تواند حقیقت اورا در آنی الهی ویا غیرالهی کند! با صرف توجه؛ اساسا نفس آدمی که مظهر "کل یوم هو فی شان است "، هیچ گاه خالی از توجه نیست. اما اصلا چرا توجه می کنیم وچرا به چیزهایی که شبانه روز ازصحیفه جانمان می گذرند رو می کنیم وچرا به چیزهای دیگر توجه نمی کنیم، اینجا سخن فراوان است وفعلا مجال بسط این مساله بسیارمهم نیست. توجهات نفس انسانی دردووادی علم وعمل منعکس می شوند. "نفس" ازسویی مَصدرتوجهات واطوارواحوال خویش است وازسوی دیگر خودهمین "نفس" ازتوجهات علمی وعملی خود آرام آرام وبه تدریج در طول مسیرحیات دنیایی انسان به ضرب من البیان ساخته می شود وبازهمین "نفس" مصدرتوجهات بعدی علمی وعملی خود می شود؛ ازیک سو نفس انسان عمل را می سازد وازسوی دیگرعمل انسان نفس را! معادله ای بسیار عجیب، حیرت آور، دلهره آور ودرعین حال بسیارزیبا وتماشایی.. به یک اعتبار تو عاملِ اعمال واطوارواحوال خویشی وبه اعتباری دیگراعمال واطوارواحوال وافعال وشئون مُلکی تو عامل صورت بندی حقیقت وملکوت تو اند. به یک اعتبار توجهاتی که امروزداشتی وگذشت وتبدیل به حقیقت جانت شد را نمی توانستی نداشته باشی وبه یک اعتبارتوجهات فردا وپس فردای نفست را نیزبا همین توجهات امروزت رقم زدی. خود امروزت محصول کِشت سال ها وماه ها وروز های گذشته ات هستی و امروز درکشتزارجانت بذرافعال واحوال واطواروشئون روزها وماه ها وسال های پیش رویت را می کاری ومی پرورانی... به یک اعتباراین توجهات نفس تو ملکوت تو اند وبه اعتباری دیگراین تویی که ملکوت خودت را آرام آرام صورت بندی می کنی والبته به اعتباری دیگر"بیده ملکوت کل شئ" . وتو ای انسانِ دعوت شده به طیّ مسلک عبودیت وسعادت، بدان که تمام شئون حیاتت ملکوت دارد؛ توجهت ملکوت دارد، نگاهت ملکوت دارد، غذایت ملکوت دارد، گفت وشنودت ملکوت دارد وآن ملکوت، حقیقت توست والبته ابدی است وابدی وابدی وابدی وابدی...ملکوت تو دیر ودور نیست توهمین حالا هم ملکوتی وابدی هستی اگربتوانی ببینی؛ وحضرت ختمی مرتبت، شاهد کل، دردانه نشئه امکانی، اشرف کائنات، امام ملک وملکوت صلی الله علیه وآله فرمود: "لولا ان الشیاطین یحومون علی قلوب بنی آدم لنظرو الی ملکوت السماء" باید مراقب ملکوت اطوارواحوال وافعال وشئونت باشی که فرمود" اولم ینظرو فی ملکوت السموات والارض" که الهی وربانی شوی. وتو ای انسان، ای اعجوبه خلقت، باید مراقب باشی مراقب خودت جانت وکشتزارهستی خودت که بتوانی درمراحل پیش روی حیات ابدی ات با آنچه پرورانده ای سَرکنی. تو به هر چه رو کنی همان می شوی که هم علم با عالم متحد است وهم عمل باعامل؛ تا مورد توجهت چه باشد ودرچه مرتبه ای باشد؛ رو کردن های امروزت نیزبه اعتباری درگرو توجهات ومنازل ومراحلی است که تاکنون پیموده ای وبا آنها یکی شدی. حقیقت افعال واطوارِمُلک انسانی "توجه" است و افعال واطوار واحوال بی توجه حقیقت سازنیستند؛ هرچند به اعتباری افعال واطوارانسان خالی ازتوجه نخواهند بود. توای انسان، به کلمات نورانی قرآن عزیز وسفرای الهی علیهم السلام اعتنا کن وچون طبیبی دلسوز و شفیق با خودت رفتارکن واوراق کتاب وجود خویش را الهی بنویس تا کل کتاب جانت منصبغ به صبغه الله سبحانه وتعالی شود که دورنیست ندای " اقرا کتابک " به گوش رسد. خوشا آنان که کتاب جان خود را جلوه ای ازجلوات قرآن کردند که "انه لقرآن کریم،فی کتاب مکنون، لایمسه الاالمطهرون" وبدا آنان که قدرگوهرخویشتن ندانستند وبرخرمن جان خویش وتنها متاع خود آتش زدند که فرمود: "قل ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم" فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید/ شرمنده رهروی که عمل برمجازکرد https://eitaa.com/taher_alizadeh
✍چند کلمه پیرامون معنای اسم‌‌‌ "الله" سبحانه ۱. درنگاه اهل معرفت اسماء الهی مراتبی دارند البته بدون آنکه اسماء که جلوات حقند ازمسمی ومتجلی جدایی داشته باشند. بعضی جلوه ذات حقند برای او، بعضی جلوه ذاتند درمقام اسماء وصفات، وبعضی جلوه ذاتند درمقام فعل. ۲. یکی از قواعدی که درباب اسماء الهی درکلمات اهل معرفت به کرّات آمده است ونقش مهمی درفهم نظام ومراتب اسماء دارد قاعده ای است که به اصطلاح ازآن به «الاسماء کلها فی الکل» تعبیرمی شود. مفاد قاعده فوق این است که وقتی چیزی اسم الهی است، بقیه اسماء هم درآن اسم حضوردارند. اسم دقیقتاً به جهت همان اسمیت خودباید همه کمالات را داشته باشد. ازاین رو هرچه در"الله"هست " در"رحمن " و"رحیم" وسایراسماء هست. اگرگفته می شود مطلق به جهت اطلاق خود بایستی واجد همه کمالات باشد، اسمی که ظهوراین مطلق است نیزضرورتاً همه کمالات را خواهد داشت. درهراسمی همه حقایق مستکن ومندمج است والا تعین پیدا می کند ودرنتیجه ازاسم الهی بودن خارج می شود. ۳.ازسوی دیگرجلوه تام آن حقیقت الحقایق کسی نیست جزقلب ولی الهی. وتجلی آن حقیقت الحقایق درقلب ولی الهی به حسب مراتب سه گانه ای که پیشتر ذکرشد، متفاوت خواهد بود. چه سالک صراط مستقیم عبودیت درمراتب توحیدی خود به ضرب من البیان ظرف تجلیات مختلف حقیقت الحقایق باشد. ۴. درنتیجه می توان گفت: اسم "الله" که نه ذات حق بلکه جلوه ذات حقیقت الحقایق است، به اعتبارآنکه جلوه جمعی احدی است، اسم اعظم مقام ذات است؛ دراین صورت اسمائی مانند "رحمان" و"رحیم" خود جلوه های آن اسم اعظم جمعی خواهند بود. وبه اعتبارآنکه اسم "الله" را مستجمع جمیع اسماء وصفات بدانیم، اسم درمقام صفات خواهد بود. وبه اعتبار آنکه اسم "الله" اسم جامع مرتبه مشیّت وظهورفعلی حقیقت الحقایق باشد، اسم اعلای مقام فعل خواهد بود. ۵.براین اساس، نظربه اینکه اسم"الله" می‌تواند سه نحوه اسم برای سه مرتبه وسه مقام متفاوت ازمراتب اسماء حسنای الهی باشد، طبیعتا این تفاوت درفقره شریفه"بسم الله الرحمن الرحیم" خود را نشان می دهد وبراساس مراتب اسم والبته نکته سومی که گفته شد بایستی تعیین تکلیف گردد. اجمالا اینکه "بسم الله" سالکان واولیای الهی باتوجه به مقاماتشان مختلف خواهد بود چه اینکه "بسم الله " یک سالک درمقامات مختلفش باهم متفاوت خواهد بود. هرکدام ازمطالب مهم واساسی فوق پرونده ویژه اي می‌طلبد که شرایط آن فعلا مهیا نیست. ازاجمال واختصارمطالب عذرخواهی می کنم. شاید درآینده نوشته ای مبسوط که دراین زمینه منتشرکردم. https://eitaa.com/taher_alizadeh
مقاصد وحالات خودمان را عرضه کنیم بردو روایت نورانی که درباب اهل علم از حضرت صادق وحضرت باقرعلیهما السلام نقل شده است باشد که مایه تذکار و تنبیه گردد؛ 🔸حدیث اول؛ عن ابی عبدالله علیه الصلات والسلام انه قال: إِنَّ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ مَنْ يُحِبُّ أَنْ يَخْزُنَ عِلْمَهُ وَ لاَ يُؤْخَذَ عَنْهُ فَذَاكَ فِي اَلدَّرْكِ اَلْأَوَّلِ مِنَ اَلنَّارِ (امام صادق(ع)فرمود: پاره اي از دانشمندان خواهان اندوختن دانش اند بدون اينكه بديگران بياموزند چنين دانشمندي در طبقه اول آتش جاي دارد) وَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ مَنْ إِذَا وُعِظَ أَنِفَ وَ إِذَا وَعَظَ عَنَّفَ فَذَاكَ فِي اَلدَّرْكِ اَلثَّانِي مِنَ اَلنَّارِ (و پاره اي از دانشمندان چون ديگري پندش دهد خشم نشان دهد ونپذيرد و چون خود پند دهد نخوت به خرج دهد وسختگير باشد چنين دانشمندي جايگاهش در طبقه دوم آتش است) وَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ مَنْ يَرَى أَنْ يَضَعَ اَلْعِلْمَ عِنْدَ ذَوِي اَلثَّرْوَةِ وَ اَلشَّرَفِ وَ لاَ يَرَى لَهُ فِي اَلْمَسَاكِينِ وَضْعاً فَذَاكَ فِي اَلدَّرْكِ اَلثَّالِثِ مِنَ اَلنَّارِ (و پاره اي از دانشمندان معتقد است كه بايستي دانش را به ثروتمندان و طبقه اشراف آموخت و درمیان طبقه محروم وتهی دستان جایی برای علم نمی بیند، چنين دانشمند در طبقه سوم آتش خواهد بود) وَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ مَنْ يَذْهَبُ فِي عِلْمِهِ مَذْهَبَ اَلْجَبَابِرَةِ وَ اَلسَّلاَطِينِ فَإِنْ رُدَّ عَلَيْهِ شَيْ ءٌ مِنْ قَوْلِهِ أَوْ قُصِّرَ فِي شَيْ ءٍ مِنْ أَمْرِهِ غَضِبَ فَذَاكَ فِي اَلدَّرْكِ اَلرَّابِعِ مِنَ اَلنَّارِ ( و پاره اي از دانشمندان در بهره برداري از دانش روش زورگويان و پادشاهان را دارد كه اگر به گفتارش جواب رد و اعتراضي بشود و يا در خدمت به آنها کوتاهی شود به خشم آيد اين چنين دانشمند در طبقه چهارم از آتش است) وَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ مَنْ يَطْلُبُ أَحَادِيثَ اَلْيَهُودِ وَ اَلنَّصَارَى لِيُغْزِرَ بِهِ وَ يُكْثِرَ بِهِ حَدِيثَهُ فَذَاكَ فِي اَلدَّرْكِ اَلْخَامِسِ مِنَ اَلنَّارِ ( و پاره اي از دانشمندان بدنبال سخنان يهود و نصاري در تكاپويند تا بدين وسيله بر دانش خويش بيفزايد و مطالب بيشتري فراهم آورد چنين دانشمند را در پنجمين طبقه آتش جايگاه است) وَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ مَنْ يَضَعُ نَفْسَهُ لِلْفُتْيَا وَ يَقُولُ سَلُونِي وَ لَعَلَّهُ لاَ يُصِيبُ حَرْفاً وَاحِداً وَ اَللَّهُ لاَ يُحِبُّ اَلْمُتَكَلِّفِينَ فَذَاكَ فِي اَلدَّرْكِ اَلسَّادِسِ مِنَ اَلنَّارِ ( و پاره اي از دانشمندان در مسند فتوا مي نشيند و بمردم ميگويد وظايف خود را از من بپرسيد و چه بسا يك كلمه را درست نفهمد خداوند افرادي را كه بدون استحقاق بمقامي تكيه ميزنند دوست نميدارد چنين دانشمندي در طبقه ششم آتش جاي دارد) وَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ مَنْ يَتَّخِذُ عِلْمَهُ مُرُوءَةً وَ عَقْلاً فَذَاكَ فِي اَلدَّرْكِ اَلسَّابِعِ مِنَ اَلنَّارِ . (و پاره اي از دانشمندان دانش خود را وسيله نمايش مردانگي و خردمندي وفضل فروشی قرار مي دهد جاي اینان در طبقه هفتم دوزخ است.) خصال شیخ صدوق/ج۲/ باب هفتم 🔸حدیث دوم؛ عن محمدبن علی الباقر علیه السلام انه قال: من طلب العلم لیباهی به العلماء او یماری به السفهاء اویصرف وجوه الناس الیه، فلیتبوء مقعده من النار؛ ان الرئاسه لاتصلح الا لاهلها. (کسی که دانش بجوید تابا آن بر علمای دیگر فخربفروشد یا با نادان ها مجادله ومراء کند یا توجه مردم را به خود جلب کند، منزلگاه او آتش است. ریاست جز برای اهل آن شایسته نیست.) اصول کافی/ج۱/ کتاب فضل العلم https://eitaa.com/taher_alizadeh
معرفت که کم شد و مقصد ومقصود که الهی نشد، نفس وشیطان، دواعی مختلف را درتعینات مختلف برای شخص عالم جلوه می دهند وعمری اورا بدانها مشغول می دارند وبه همین راحتی شخص یک عمربی راهه می رود ولا یزید السیر الا خسارا. وبه همین راحتی بعد یک عمرکارظاهرالصلاح، حقیقتا وواقعا می‌شود یکی از ولیده های شیطان. وبدیهی است که چنین شخصی درحشرخود با همان صور وحقایق مناسب با ملکات باطنی خود_نه با پوستین اعتباری دنیایی_ متمثل می شود.
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درد عمیق غزه.. نه دردنیا می بخشمتون نه درآخرت
مردان خدا پرده پندار دریدند یعنی همه جا غیرخدا یارندیدند هردست که دادند ازآن دست گرفتند هرنکته که گفتند همان نکته شنیدند فریادکه دررهگذرآدم خاکی بس دانه فشاندند وبسی دام تنیدند همت طلب ازباطن پیران سحرخیز زیرا که یکی را زدوعالم طلبیدند فروغی بسطامی
بدان ای عزیزکه ما تا دراین حجب غلیظ عالم طبیعت هستیم وصرف وقت درتعمیردنیا ولذائذ آن می کنیم وازحق تعالی وذکروفکراوغافل می باشیم، تمام عبادات واذکاروقرائات ما بی حقیقت است.. کسی که زبان حال وقالش مشحون به مدح اهل دنیاست، چطور"الحمدلله" گوید؟! وکسی که وجهه قلبش طبیعی وبویی ازالهیت درآن نیست واعتماد واتکالش به خلق است، با چه زبان ایاک نعبد وایاک نستعین گوید؟ پس اگرمرد این میدانی، دامن همت به کمرزن وبا شدت تذکروتفکردرعظمت حق وذلت وعجزوفقر مخلوق، این حقایق را به قلب خود برسان ودل خود را به ذکرحق تعالی زنده کن تا بویی ازتوحید به شامه قلبت برسد... . (امام خمینی) وحقیرگوید چه مصیبتی بالاترازاین که انسان این کلمات را ببیند وبخواند وبشنود و دربهترین حالت یک آه تکراری وبی حاصل بکشد وبازبه زندگی مادی وحیوانی سابق خود ادامه دهد. انسان باید بنشیند وبیندیشد که چه چیزیاچیزهایی مانع تغییرواعراض ازحیات طبیعی وحیوانی اومی شوند؟ گاهی انسان درتامل دراموریادشده به مسائل خطرناکی می رسد. بسیارخطرناکترازآن چیزی که فکرش را میکنیم؛ والبته بسیارمهم ترازچیزهای دیگری که شبانه روز دراین زندگی کوتاه، خودرا درلابلای آنها گم کرده ایم. یادگاری_ نجف اشرف یا امیرالمومنین یا مولی المتقین یا امام الملک والملکوت صلوات الله وصلوات المصلین علیک وعلی ابن عمک وعلی زوجتک وعلی ابنائک الطاهرین https://eitaa.com/taher_alizadeh
برنامه کلاس های سال تحصیلی جدید بدین شرح می باشد: ۱. نهایه الحکمه_ پایه ۱۰ (ساعت۸ _مدرسه الهادی علیه السلام) ۲. بدایه الحکمه_پایه ۷و۸ ازالماهیه واحکامها تا آخر کتاب (ساعت۱۰ _موسسه فقهی امیرالمومنین علیه السلام) ۳. کتاب شرح اشارات شیخ الرئیس ابن سینا رحمه الله بخش"نمط سوم " ( مبحث نفس) (دوشنبه ها_ موسسه اسرا_ ساعت ۵ تا ۷) ۴. آشنایی با حکمت اشراق ( سه شنبه ها. موسسه اسرا_ ساعت ۵تا ۷) https://eitaa.com/taher_alizadeh
آماده سازی فضا برای رشد معنویت درانسانهای مستعد، ازبرترین آرزوهای ماست که غالبا به آن توجهی نیست؛ باید فضا جوری شود که انسانهایی مانند حاج میرزاعلی آقای قاضی ها وعلامه طباطبایی ها درآن به وجود بیایند.(مقام معظم رهبری) بمناسبت ۶ربیع الاول سالروز ارتحال آیت حق میرزا علی آقای قاضی رحمت الله علیه
نفس انسان بواسطه مراتب عالی ودانی وگسترده دامنش، با هرمرتبه ازتکاملش به یک اعتبارحجابی را خرق و وارد عالم راقی تر می گردد. آنگاه وقتی ازافق عالم فعلی خود به عالم قبلی خود _که درحقیقت حجابی بود برای او_ می نگرد، ازاین که مدت ها وشاید ماه ها وسال ها گرفتارآن حجاب بود، درنزد خود متعجب و درعین حال شرمنده می شود وبه ذُلّ و حقارت خود بیش ازپیش پی می برد. به قول برخی ازبزرگان اهل معرفت زاهد اگربداند دنیا ومتاع آن بسیارحقیرترازآن است که مورد توجه نفس شریف انسان قرارگیرد، به زهد خود نیز نمی بالد. وتحت هذا سِرّ بل اسرارومفاتیح لمعرفت الحقایق https://eitaa.com/taher_alizadeh
تا این اندازه از" مراقب باشیم تا درتله جنگ نیفتیم را " واقعا نمی فهمم... والبته تا این اندازه از" زمان ومکان مناسب" را نمی فهمم... ولی به اندازه فهم خودم مشاهده می کنم که هزینه ها بسیار دارد از فایده ها پیشی می گیرد.