خیلی صریح وبی تعارف؛ در نگاه اهل معرفت این اعتباریات واندیشه های مفهومی ودانسته های حصولی و اطلاعات انباشته ومتراکم علوم حوزوی پشیزی نمی ارزند اگر نباشد حیثیت اِعداد اینها در مسیر تطهیر وتکمیل نفس انسانی و الهی شدن این ودیعه الهی.
آنگاه اگر محور ومبنای سلوک انسان دراین چندروززندگی دنیایی براساس معرفت نفس وتکمیل وتطهیرنفس صورت گرفت، این انسانی که در قوس صعود با سرعتی بسیار به دیدارحقیقت ابدی خود درحرکت است، درتمامی کنش های باطنی وظاهری خود، نسبت آنها را با آن غایت قصوای انسانی محاسبه خواهد کرد ومعیارتحصیل وتدریس و قبول و رد مناصب و موقعیت های سیاسی واجتماعی وفرهنگی وفعالیت های رسانه ای و ... را همو قرار خواهد داد. چه اینکه همه این شئون جزئی وکلی وباطنی وظاهری همان حقیقت جان ونفس انسانی را صورت بندی می کنند.
اما اینجا یک نکته مهم وجود دارد وآن اینکه بزرگان اهل معرفت معتقدند تحصیل آن غایت قصوی سهل نیست؛ که صدالبته گوهرسعادت ابدی انسانی را ارزان نمی فروشند؛ هم بلحاظ فکری ونظری تحصیلات وتحقیقات دقیق و گسترده می خواهد و هم بلحاظ عملی یک آیین نامه سلوک بسیار حساب شده لازم دارد که گفت:
ترک این مرحله بی همرهی خضر مکن/
ظلمات است بترس ازخطرگمراهی
https://eitaa.com/taher_alizadeh
سخن را کوتاه می کنم واین بخش از سخنانم را با نقل کلماتی از شیخنا الاستاد عزیزم مرحوم علامه حسن زاده رحمت الله علیه_که درجلسات درس ایراد فرمودند _ به پایان می برم:
《مبادا خدای نخواسته بربنده وشما شب وروز بگذرد ما درپیشگاه حضرت حق ودرحضور کتاب او نباشیم؛ مبادا سیره طلبه ها این باشد. طوری کارهای ما چیده شده که همه اش درحال سرکله هم هستیم؛
مبادا اصطلاحاتی انباشته شود وخدای نخواسته خودمان رافراموش کنیم؛ مبادا غفلت مارا گرفتار کرده باشد
ما مهمترین کاری که درنظام هستی داریم این است که اینجا خودمان را بسازیم. ما ابد درپیش داریم یعنی هستیم که هستیم که هستیم ودر اینجا داریم خودمان را می سازیم. الدنیا مزرعه الاخره وببینید چگونه خودرا دارید می سازید وعلم وعمل عرض نیستند جوهراند. ماداریم باعلم وعمل خودمان را می سازیم.
تصمیم بگیرید، شما خودتان هستید، کتاب وجود خودتان را دریابید. این را پاک داشته باشید. اول اندیشه وانگهی گفتار. حرف ناروا ازدهان صادر نشود غذای ناروا از دهان وارد نشود در شنیدن ها درخواندن ها..
تصمیم بگیرید اعتلا وارتقای وجودی داشته باشید واین علوم برای اعتلای به فهم خطاب محمدی ص بوده باشد وگرنه آدم برای چی حرکت دوری داشته باشد
خدای نکرده انسان خیلی الفاظ واصطلاحات جمع کند وانباشت کند ولی راهی نرفته باشد به اعتلای وجودی خودتان دلخوش باشید
ما برای ساختن خودمان وآدم سازی آمدیم انبیا برای این کار آمدند ومادرمسیرانبیا ع هستیم. در هم بسته نیست؛ نازتان را می کشند؛ شما یک وجب بیا آنها یک قدم می آیند ازالان خودتان را دریابید به انتظار کی بنشینید؟ تصمیم بگیرید؛ سروران من به راه بیفتید؛ یعنی کتاب الله را در خودتان پیاده بفرمایید وبی خود خودتان را گول نزنید وسردیگری هم کلاه نگذارید
به چه هوس داری خودت را ؟ چه می پنداری؟ چرا تن به کار نمی دهی ؟ چرا شب نداری؟ چرا سحرنداری؟ چرا خلوت نداری؟ چرا قرآن نداری؟ چرا دهان پاک نداری؟ چرا فکر پاک نداری؟ چرا حرم دل را پاسداری نمی کنی؟
سعی کنید طهارت داشته باشید قرآن نازل شده که ما قرآن بشویم
این حرم را حفظ کنید؛ این حرم جای خداست وگرنه بعدها پشیمان می شوید آقا؛ بعد ها به سروسینه تان می زنید که چی شده که چیزی دردست ندارم
هرشخصی میهمان سفره خودش است؛ زرع وزارع ومزرعه، خودش است ؛ تمام اقوال او اعمال او افعال او حالات او روزهای او شب های او همه بذر هایی است که دراین مزرعه می کارد
تلاش کنید دارا بشوید آقاجان وبه فعلیت برسید؛ باصرف دانایی انسان به فعلیت نمی رسد؛ اتصاف به حقایق اسما است که انسان را بالفعل می کند》
https://eitaa.com/taher_alizadeh
فرمایشات اصحاب معرفت درخصوص کمال اعلی وغایت قصوای انسانی چون مبتنی ومستند به کشف تام احمدی ومحمدی(صلی الله علیه وآله) است، با تغییر شرایط واقتضائات ازمنه تغییر نمی کند؛ چه اینکه تمامی شئون شریعت_ازفردی ترین جهات تا اجتماعی ترین جهات آن_ درحقیقت به یک اعتبار تعینات ولایت تامه احمدی (صلی الله علیه وآله) وبه اعتباری زمینه ساز ومقدمه تکمیل و تطهیرنفوس خلق الله می باشند؛ و محوریت ورکنیت معرفت نفس و تعمیر نفس آدمی_بعنوان پیچیده ترین، پررمزورازترین وشریف ترین گوهرجهان امکانی_ درمقیاس کلان معارف الهی ازهمین جا نمایان می شود؛ به طوری که در اجتماعی ترین وسیاسی ترین تفسیر از اسلام که در اندیشه بزرگانی چون حضرت امام رحمه الله جلوه کرده است، همچنان می توان آن غایت القصوای خلقت انسان را که در کلمات بزرگان اهل معرفت آمده است، به خوبی مشاهده کرد.
به راستی چرا چنین نباشد وقتی کل منازل نزولی وصعودی وکل تاروپود عالم، ازانسان وبرای انسان است و دنیای انسان وقیامت صغرا وقیامت کبرای انسان درسرّ وباطن خودانسان محقق می شود.
https://eitaa.com/taher_alizadeh
به چند نمونه از فرمایشات حضرت امام دراین زمینه اشاره می کنم:
۱.《اسلام برای تهذیب انسان آمده است؛ برای انسانسازی آمده است. همه مکتبهای توحیدی برای انسانسازی آمدهاند، ما مکلفیم انسان بسازیم...
مقصد اسلام و مقصد همه انبیا این است که آدمها را تربیت کنند، صورتهای آدمی را آدم معنوی و واقعی کنند. مهم در نظر انبیا این است که انسان درست بشود، اگر انسان تربیت شد، همه مسایل حل است.》 صحیفه/ج۷/ ص۵۳۱
۲.《تمام آن مسائلی که در اسلام [است] حتی مسائل سیاسیاش، مسائل تهذیبی است، برای درست کردن آدم است. ما نباید همه مسایل را حالا دنبال مسایل سیاسی قرار بدهیم، باید همه مسایل را دنبال مسایل اسلامی و خصوصاً، این وجهه تهذیب مردم [قرار دهیم]، شما ملاحظه میفرمایید که لحن قرآن در این باب از همه ابواب دیگر، زیادتر و بیشتر تأکید در آن دارد؛ چندین آیه قسم هست و بعدش «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها * وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها» این به ما میفهماند که اساس مسایلی که همه چیز به آن درست میشود، آن تهذیب است و اساس همه مسایلی که انحرافی است، این عدم تهذیب است》؛ صحیفه/ج۱۵/ص۵۰۵
۳.《تمام مسایلی که هست، [این است که] ما میخواهیم دست ظالمها را کوتاه کنیم -انشاءالله- و میخواهیم که قدرتها را سرکوب کنیم و پایشان را از این بلاد مسلمین کوتاه کنیم؛ انشاءالله. همه اینها مقدّمه این است که یک آرامشی در این بلاد پیدا بشود و دنبال این آرامش، یک سیر روحی پیدا بشود، یک هدایت به سوی خدا پیدا بشود، آن چیزی که اساس است سیر الی الله است، توجه به خداست. همه عبادات برای اوست. همه زحمات انبیا از آدم تا خاتم برای این معنا هست که سیر الی الله باشد، شکستن بت نفس که بالاترین بتهاست دنبال او شکستن بتهای دیگر》؛صحیفه/ج۱۹/ص۵۱
https://eitaa.com/taher_alizadeh
یکی از مباحث بسیارکاربردی واساسی در علم اصول و فقه، مبحث اعتباریات می باشد. شناخت قواعد حاکم برمحیط اعتبار ومنطق اعتباریات برای تحلیل صحیح مسائل فقهی واصولی ضروری است؛ چنانکه در شعب علوم انسانی نیزنقش پررنگ منطق اعتباریات قابل چشم پوشی نیست.
درجلسات فوق که با محوریت آثارعلامه طباطبایی رحمه الله درسال ۱۴۰۰ برگزارشده است سعی کرده ایم خطوط کلی مبحث فوق را به بحث بگذاریم.
لازم بذکر است که مبحث اعتباریات جنبه دیگری نیز دارد که در حکمت وعرفان اسلامی مطرح می شود؛ این جلسات متعرض حیث فلسفی وعرفانی مبحث فوق نشده است.
https://eitaa.com/taher_alizadeh
قال مولی الموحدین امیرالمومنین امام الملک والملکوت علیه صلوات الله وسلامه و ارواحنا له الفدا: الدنیا فی الآخرة و الآخرَة محیطة بالدنیا.
✍راه ورسم فلسفه خوانی:
بازهم بسم الله الرحمن الرحیم
پیرو سوالات برخی دوستان عزیز پیرامون طریقه تحصیل علم فلسفه و علم اصول، مطالبی را خدمت عزیزان عرض می کنم؛
ابتدا در مورد علم فلسفه اسلامی چند کلمه ای می نویسم؛
دانش فلسفه اسلامی بعنوان دانشی که بخشی(نه همه)از مبادی کلان معرفتی عالمان دینی را تامین می کند، اهمیت بسزایی دارد که بخش هایی از آن را در بخش اول ودوم رساله"اجتهاد دراسلام" سعی کردم به اجمال توضیح دهم.
مع الوصف قبل ازتوصیه وارائه طریق بایستی مخاطب این گفتار هدف خود را ازتحصیل این دانش روشن کند. در ادامه به چند سطح از تحصیل فلسفه اشاره می کنم:
سطح اول؛آشنایی با مفاهیم
برای چنین سطحی از فلسفه خوانی، بیش از کتاب بدایه الحکمه یا کتاب آموزش فلسفه را لازم نمی دانم البته هریک که انتخاب شود بایستی کامل خوانده شود نه فقط چند مبحث ابتدایی کتاب. درصورتی که مخاطب بخواهد به سطح آشنایی با مفاهیم فلسفی اکتفا کند(تا بااصطلاحات فلسفی در کتب عقلی واصول فقه و... آشنا شود) صرف زمان و عمر بیش از این اندازه را صحیح نمی دانم.
سطح دوم؛ آشنایی با نظام فلسفی مشهور
برای این سطح از فلسفه خوانی، بایستی کتاب بدایه الحکمه ونهایه الحکمه به طورکامل با استاد خوانده شوند. وتاکید می کنم از ابتدا تا انتها. غالب مباحث اساسی ومهم حکمت اسلامی بعد از مبحث ماهیات شروع می شوند و صرف زمان وعمر زیاد در مباحث ابتدایی فلسفه_بدون آنکه به مباحث متاخر پرداخته شود_ به هیچ عنوان شیوه صحیحی نیست. چنین روشی موجب می شود متعلم نگاه صحیح وبرداشت مطلوبی از نظام واره حکمت اسلامی نداشته باشد و به نوعی کل مباحث فلسفی را از روزنه تنگ چند مبحث ابتدایی فلسفه تجزیه وتحلیل نماید. معیاردراین سطح آن است که مدعای کلام علامه طباطبایی رحمه الله درمباحث مختلف درحد قابل قبولی فهم و تصویر گردد. علامه طباطبایی رحمه الله سعی کرده است درکتاب نهایه نظام فلسفی مشهور( حکمت متعالیه) را تببین نماید. در کنار کتاب نهایه الحکمه می توان از کتاب اصول فلسفه وروش رئالیسم علامه طباطبایی رحمه الله نیز استفاده کرد.
https://eitaa.com/taher_alizadeh
سطح سوم؛ بررسی نظامات فلسفی مختلف واجتهاد درمبادی کلان معرفتی اسلام
برای این سطح ازکارعلمی دو شرط اساسی نیاز است؛ یکی پشتکارزیاد ومستمر چندین ساله(حدود ۲۰سال، البته بدیهی است که به تناسب افراد مختلف با استعدادها وذائقه ها ی مختلف مساله متفاوت می شود) ؛ودیگری ذوق وعلاقه؛
در این نوع از کار علمی، متعلم بایستی یک برنامه منظم و مرتب وحساب شده بلند مدت برای خود ترتیب دهد؛ با حوصله کامل وبدون تعجیل؛
در این سطح از کار، دست کم بایستی سه مسلک کلان حکمت اسلامی در قالب کتب زیرتحصیل شود؛
الف. کتاب اشارات وتنبیهات شیخ الرئیس رحمه الله به همراه شرح جناب خواجه طوسی رحمه الله و کتاب طبیعیات و الهیات شفاء شیخ الرئیس رحمه الله(نه فقط الهیات). این دو کتاب متعلم را به خوبی به مبانی حکمت مشاء مسلط می کنند.
ب. کتاب حکمه الاشراق جناب شیخ سهروردی با شرح جناب قطب الدین شیرازی رحمهما الله. برای فهم مبانی حکمت اشراق تحقیق این کتاب لازم است.
ج. کتاب اسفار جناب صدرالدین شیرازی رحمه الله(حکمت متعالیه). به همراه برخی شروح و حواشی شارحان ومحشین این دستگاه فلسفی. این کتاب، صرف وقت زیادی را از متعلم طلب می کند ولی خروجی آن بسیار ارزشمند وگرانبهاست.
اصرار دارم که تحصیل این کتب بایستی در قالب درس و تدرّس انجام شود نه مطالعه.
ناگفته پیداست که همه مباحث فلسفی در کتب مورد اشاره به یک اندازه مهم نیستند؛ برخی نقش اساسی ومحوری وبرخی جنبه فرعی دارند و محصِّل فلسفه به تدریج می تواند روند کارتحصیلی خود را تدبیر کند.
پیمودن این طریق، بخش مهمی از سلوک علمی عالم دین در حوزه جهان بینی اسلامی را تامین می کند ولی یک تتمه بسیار مهم دیگری وجود دارد که در قسمت بعدی به آن می پردازم.
https://eitaa.com/taher_alizadeh
تتمه؛
تتمه مهمی که در خصوص تحصیل حکمت اسلامی به عرض می رسد صرفا مربوط به سطح سوم از کار فلسفی می باشد وآن این است که:
حکمت متعالیه که بعنوان آخرین دستاورد حکمت اسلامی در عرصه هستی شناسی وانسان شناسی شناخته می شود، بخش های بسیارمهمی از ساختارخود را وامدارتحقیقات عمیق اهل معرفت است. به تعبیر جناب خواجه طوسی رحمه الله درشرح اشارات، حکمت متعالیه حکمتی است که مباحث نظری آن با ره آورد اهل معرفت تتمیم وتکمیل گردد. چه اینکه خود جناب صدرالدین شیرازی رحمه الله در اسفار می آورد که "فان معرفت النفس مفتاح خزائن الملکوت الخ. صدرالمتالهین رحمه الله درمواضع متعددی از آثار خود خصوصا در ارکان مباحث نظام فلسفی خود با خضوعی فراوان در برابر ره آورد اهل معرفت تسلیم می گردد و فرمایش آنان را بعنوان نظریه مختارخویش برمی گزیند. اکنون جای تفصیل این مهم نیست ولی اجمالا این اندازه برای آشنایان با نظام فکری صدرالمتالهین رحمه الله روشن است که بدون داشتن سرمایه معرفتی اهل الله عزاسمه، فهم دستگاه حکمی حکمت متعالیه با صعوبت بسیار همراه است.
ازاین رو متعلم سطح سوم ازتحصیل فلسفه اسلامی، در کنارکتاب اسفاریا بعدازآن بایستی به تدریج به تحصیل آراء اهل معرفت درصحف شریفه عرفانی بپردازد.
محققین از اهل معرفت سیرمتقنی را که دراین عرصه معرفی می کنند به ترتیب عبارت است از:
کتاب شریف تمهید القواعد جناب ابن ترکه رحمه الله؛
کتاب شریف فصوص الحکم جناب قیصری رحمه الله؛
کتاب شریف مصباح الانس ابن فناری رحمه الله؛
کتاب شریف فتوحات مکیه جناب محیی الدین رحمه الله.
بدیهی است ضرورت خواندن این کتب با استاد، بسیار بیشتر ازکتب حکمی است و بسنده کردن به مطالعه این کتب موجب عدم فهم صحیح در بسیاری ازمباحث آنها می گردد.
https://eitaa.com/taher_alizadeh