یکی از مباحث بسیارکاربردی واساسی در علم اصول و فقه، مبحث اعتباریات می باشد. شناخت قواعد حاکم برمحیط اعتبار ومنطق اعتباریات برای تحلیل صحیح مسائل فقهی واصولی ضروری است؛ چنانکه در شعب علوم انسانی نیزنقش پررنگ منطق اعتباریات قابل چشم پوشی نیست.
درجلسات فوق که با محوریت آثارعلامه طباطبایی رحمه الله درسال ۱۴۰۰ برگزارشده است سعی کرده ایم خطوط کلی مبحث فوق را به بحث بگذاریم.
لازم بذکر است که مبحث اعتباریات جنبه دیگری نیز دارد که در حکمت وعرفان اسلامی مطرح می شود؛ این جلسات متعرض حیث فلسفی وعرفانی مبحث فوق نشده است.
https://eitaa.com/taher_alizadeh
قال مولی الموحدین امیرالمومنین امام الملک والملکوت علیه صلوات الله وسلامه و ارواحنا له الفدا: الدنیا فی الآخرة و الآخرَة محیطة بالدنیا.
✍راه ورسم فلسفه خوانی:
بازهم بسم الله الرحمن الرحیم
پیرو سوالات برخی دوستان عزیز پیرامون طریقه تحصیل علم فلسفه و علم اصول، مطالبی را خدمت عزیزان عرض می کنم؛
ابتدا در مورد علم فلسفه اسلامی چند کلمه ای می نویسم؛
دانش فلسفه اسلامی بعنوان دانشی که بخشی(نه همه)از مبادی کلان معرفتی عالمان دینی را تامین می کند، اهمیت بسزایی دارد که بخش هایی از آن را در بخش اول ودوم رساله"اجتهاد دراسلام" سعی کردم به اجمال توضیح دهم.
مع الوصف قبل ازتوصیه وارائه طریق بایستی مخاطب این گفتار هدف خود را ازتحصیل این دانش روشن کند. در ادامه به چند سطح از تحصیل فلسفه اشاره می کنم:
سطح اول؛آشنایی با مفاهیم
برای چنین سطحی از فلسفه خوانی، بیش از کتاب بدایه الحکمه یا کتاب آموزش فلسفه را لازم نمی دانم البته هریک که انتخاب شود بایستی کامل خوانده شود نه فقط چند مبحث ابتدایی کتاب. درصورتی که مخاطب بخواهد به سطح آشنایی با مفاهیم فلسفی اکتفا کند(تا بااصطلاحات فلسفی در کتب عقلی واصول فقه و... آشنا شود) صرف زمان و عمر بیش از این اندازه را صحیح نمی دانم.
سطح دوم؛ آشنایی با نظام فلسفی مشهور
برای این سطح از فلسفه خوانی، بایستی کتاب بدایه الحکمه ونهایه الحکمه به طورکامل با استاد خوانده شوند. وتاکید می کنم از ابتدا تا انتها. غالب مباحث اساسی ومهم حکمت اسلامی بعد از مبحث ماهیات شروع می شوند و صرف زمان وعمر زیاد در مباحث ابتدایی فلسفه_بدون آنکه به مباحث متاخر پرداخته شود_ به هیچ عنوان شیوه صحیحی نیست. چنین روشی موجب می شود متعلم نگاه صحیح وبرداشت مطلوبی از نظام واره حکمت اسلامی نداشته باشد و به نوعی کل مباحث فلسفی را از روزنه تنگ چند مبحث ابتدایی فلسفه تجزیه وتحلیل نماید. معیاردراین سطح آن است که مدعای کلام علامه طباطبایی رحمه الله درمباحث مختلف درحد قابل قبولی فهم و تصویر گردد. علامه طباطبایی رحمه الله سعی کرده است درکتاب نهایه نظام فلسفی مشهور( حکمت متعالیه) را تببین نماید. در کنار کتاب نهایه الحکمه می توان از کتاب اصول فلسفه وروش رئالیسم علامه طباطبایی رحمه الله نیز استفاده کرد.
https://eitaa.com/taher_alizadeh
سطح سوم؛ بررسی نظامات فلسفی مختلف واجتهاد درمبادی کلان معرفتی اسلام
برای این سطح ازکارعلمی دو شرط اساسی نیاز است؛ یکی پشتکارزیاد ومستمر چندین ساله(حدود ۲۰سال، البته بدیهی است که به تناسب افراد مختلف با استعدادها وذائقه ها ی مختلف مساله متفاوت می شود) ؛ودیگری ذوق وعلاقه؛
در این نوع از کار علمی، متعلم بایستی یک برنامه منظم و مرتب وحساب شده بلند مدت برای خود ترتیب دهد؛ با حوصله کامل وبدون تعجیل؛
در این سطح از کار، دست کم بایستی سه مسلک کلان حکمت اسلامی در قالب کتب زیرتحصیل شود؛
الف. کتاب اشارات وتنبیهات شیخ الرئیس رحمه الله به همراه شرح جناب خواجه طوسی رحمه الله و کتاب طبیعیات و الهیات شفاء شیخ الرئیس رحمه الله(نه فقط الهیات). این دو کتاب متعلم را به خوبی به مبانی حکمت مشاء مسلط می کنند.
ب. کتاب حکمه الاشراق جناب شیخ سهروردی با شرح جناب قطب الدین شیرازی رحمهما الله. برای فهم مبانی حکمت اشراق تحقیق این کتاب لازم است.
ج. کتاب اسفار جناب صدرالدین شیرازی رحمه الله(حکمت متعالیه). به همراه برخی شروح و حواشی شارحان ومحشین این دستگاه فلسفی. این کتاب، صرف وقت زیادی را از متعلم طلب می کند ولی خروجی آن بسیار ارزشمند وگرانبهاست.
اصرار دارم که تحصیل این کتب بایستی در قالب درس و تدرّس انجام شود نه مطالعه.
ناگفته پیداست که همه مباحث فلسفی در کتب مورد اشاره به یک اندازه مهم نیستند؛ برخی نقش اساسی ومحوری وبرخی جنبه فرعی دارند و محصِّل فلسفه به تدریج می تواند روند کارتحصیلی خود را تدبیر کند.
پیمودن این طریق، بخش مهمی از سلوک علمی عالم دین در حوزه جهان بینی اسلامی را تامین می کند ولی یک تتمه بسیار مهم دیگری وجود دارد که در قسمت بعدی به آن می پردازم.
https://eitaa.com/taher_alizadeh
تتمه؛
تتمه مهمی که در خصوص تحصیل حکمت اسلامی به عرض می رسد صرفا مربوط به سطح سوم از کار فلسفی می باشد وآن این است که:
حکمت متعالیه که بعنوان آخرین دستاورد حکمت اسلامی در عرصه هستی شناسی وانسان شناسی شناخته می شود، بخش های بسیارمهمی از ساختارخود را وامدارتحقیقات عمیق اهل معرفت است. به تعبیر جناب خواجه طوسی رحمه الله درشرح اشارات، حکمت متعالیه حکمتی است که مباحث نظری آن با ره آورد اهل معرفت تتمیم وتکمیل گردد. چه اینکه خود جناب صدرالدین شیرازی رحمه الله در اسفار می آورد که "فان معرفت النفس مفتاح خزائن الملکوت الخ. صدرالمتالهین رحمه الله درمواضع متعددی از آثار خود خصوصا در ارکان مباحث نظام فلسفی خود با خضوعی فراوان در برابر ره آورد اهل معرفت تسلیم می گردد و فرمایش آنان را بعنوان نظریه مختارخویش برمی گزیند. اکنون جای تفصیل این مهم نیست ولی اجمالا این اندازه برای آشنایان با نظام فکری صدرالمتالهین رحمه الله روشن است که بدون داشتن سرمایه معرفتی اهل الله عزاسمه، فهم دستگاه حکمی حکمت متعالیه با صعوبت بسیار همراه است.
ازاین رو متعلم سطح سوم ازتحصیل فلسفه اسلامی، در کنارکتاب اسفاریا بعدازآن بایستی به تدریج به تحصیل آراء اهل معرفت درصحف شریفه عرفانی بپردازد.
محققین از اهل معرفت سیرمتقنی را که دراین عرصه معرفی می کنند به ترتیب عبارت است از:
کتاب شریف تمهید القواعد جناب ابن ترکه رحمه الله؛
کتاب شریف فصوص الحکم جناب قیصری رحمه الله؛
کتاب شریف مصباح الانس ابن فناری رحمه الله؛
کتاب شریف فتوحات مکیه جناب محیی الدین رحمه الله.
بدیهی است ضرورت خواندن این کتب با استاد، بسیار بیشتر ازکتب حکمی است و بسنده کردن به مطالعه این کتب موجب عدم فهم صحیح در بسیاری ازمباحث آنها می گردد.
https://eitaa.com/taher_alizadeh
تنبیه؛
نکته ای در کلمات حضرت امام رحمه الله زیاد وارد شده است و مدام به آن هشدار می دهد وآن را ازشاهکارهای شیطان قطاع الطریق می خواند آن است که کسانی که آشنایی وشناختی از مباحث ومسائل عمیق معرفتی ومقامات ومدارج غیبیه معنویه ندارند دست به انکار آن بزنند.
براساس"امرنا ان نکلم الناس علی قدرعقولهم" وبراساس اینکه مراتب فهم انسان از قرآن عظیم ومعارف شریعت اسلام می تواند بی نهایت باشد، طبیعتا مطالبی که از اهل معرفت در جنبه های معرفتی وجهان بینی اسلام مطرح شده است ممکن است برای بسیاری ازعالمان دین قابل پذیرش نباشد اما ملاک ومعیار در نفی واثبات آراء معرفتی اهل معرفت، بایستی در درجه اول فهم صحیح کلمات آنان وبعد ارزیابی براساس ادله متقن باشد.
بنابراین، آن چه شایسته است این است که کسانی که ورود مطلوبی در مباحث یادشده ندارند از اظهارنظر در آن ها پرهیز نمایند.
https://eitaa.com/taher_alizadeh
چقدر نورانی و عمیق وتکان دهنده است این سعادت نامه انسان و این قرآن باعظمت؛
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿۱۹﴾/حشر
ودرسوره مبارکه طه می فرماید:
وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى ﴿۱۲۴﴾
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا ﴿۱۲۵﴾
قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَى ﴿۱۲۶﴾/ طه
علی الخصوص با درنظرداشتن تشکیک درمراتب وانحاء ذکر ونسیان وفسق، این آیات بسیاراعجاب انگیز وتکان دهنده خواهند بود.
https://eitaa.com/taher_alizadeh
شیخنا الاستاد عزیزعلامه حسن زاده آملی رضوان الله تعالی علیه می فرمودند: حیف است که این صنعت عظیم آلوده شود؛ حیف جناب انسان که آلوده شود؛ مبادا یوم الحسره دادمان آنطور بلندشود که ارکان کهکشان به لرزه دربیاید؛ مبادا یوم الحسره آهی ازنهادمان بلند شود که جهنم انفعال داشته باشد..
تحلیل اجزای قضیه یکی از مباحث مهمی است که در فلسفه به آن پرداخته می شود. این مساله برخلاف ظاهر ساده آن، به جهت ارتباطش با حیث حکم نفس و تکثیرادراکات انسان در وعاء علم ونیز برخی جهات معرفت شناسانه، دقت بسیار بالایی طلب می کند. رساله فوق با عنوان "اجزاء قضیه درنگاه علامه طباطبایی رحمه الله" به تحلیل وجمع بندی نظر مرحوم علامه درآثارمختلف ایشان پرداخته است.
https://eitaa.com/taher_alizadeh