ضمن آرزوی سلامت برای #نماینده_سراوان و طلب رحمت و مغفرت الهی برای آیتالله #هاشمی_شاهرودی، باید مراقب بود که این حوادث باعث نشود که هتاکیِ جناب #درازهی و #سرقت_علمی او تحت شعاعِ آنها قرار بگیرد و خدایی ناکرده به فراموشی سپرده شود؛ مخصوصاً الان که صاحب مقاله نیز متوجه شده و بنحوی پای آبروی کشور درمیان است!!
#مهدی_قاسم_زاده
#هاشمی_شاهرودی
حسین قدیانی: دربارهی مرحوم #هاشمی_رفسنجانی بسیار نوشتهام؛ چه به زبان زندهباد و چه به لسان انتقاد! نخستین سالیانی که روزنامهنگار شدم، مصادف شده بود با عصر حملات جریان موسوم به اصلاحات به هاشمی و خب! با وجودی که حتی همان زمان هم هاشمی خیلی علیهالسلام نبود، لیکن به قدر وسعم دفاع میکردم از ایشان در نوشتههایم! حتم داشتم جریان مذکور دارد هاشمی را به نمایندگی از انقلاب میزند! جز این، عاشق خطبههای هاشمی بودم در دههی ۶۰ و زمانی که خیلی شیک و مجلسی بر دهان دشمن میکوفت؛ «این غربیها مثل گاو تحلیل میکنند!» همان زمان هم خیلی حال نمیکردم با حزباللهیهایی که هیچ با هاشمی حال نمیکردند! بگذریم که پدر نیز اسمی از هاشمی در یکی از آخرین نوشتههایش برده بود! آنهم به نیکی! مجموع این چیزها باعث شده بود که هاشمی همیشه برایم بزرگ باشد، حتی سالیان آخر حیاتش که دم به ساعت، نقدش میکردم! القصه! هاشمی که رفت، خیلی زودتر از خیلیها، یک متن راحت نوشتم که نه لوس بود، نه عبوس! و خیلی زود به عنوان یک نگاه منصفانهی عاری از افراط و تفریط، چرخ خورد در مجازستان! همیشه تکلیفم با هاشمی روشن بود! بدون هیچ عذاب وجدانی! نه نادم بودم از تعاریفم، نه پشیمان بودم از نقدهایم! حسم این بود که برای همهی رفسنجانینوشتهایم، جواب دارم در محضر خدا! شگفتا اما از این تعارض! برای هاشمی دیگری، یعنی آیتالله هاشمی شاهرودی، تنها و تنها یک متن نوشته باشی و چندی بعد، متأثر از توضیح استادت، بفهمی که تند رفته بودی در متن! و اینکه معالجات اولیه در همین ایران خودمان بوده و معالاسف کمی تا قسمتی به حیث پزشکی، مشکوک! و ناچار از ادامهی معالجه در غربستان! به اصرار دوستان و بعضا بزرگان! و همین نیز که بفهمی حیات آیتالله آنقدر برای رهبر انقلاب، موضوعیت داشته که ماهها صبر کنند برای حکم رئیس جدید مجمع! لذا پست کذا را پاکیدم و پستی جدید گذاشتم به نشانهی عذر! و برایم شد درس عبرتی که دیگر زود قضاوت نکنم، حتی ناظر بر مفهوم مقدس عدالت! پس به صرف یک فیلم که هیچ خبری از قبل و بعدش ندارم، از من نخواهید فلان وکیل ولو وکیلالدوله را بکوبم! الغرض! از استادم خواستم که از طرف من از آیتالله شاهرودی، حلالیت بخواهد! از خدا هم خواستم که ایشان حالاحالاها با دار فانی وداع نکنند، بلکه عذاب وجدان ما کمتر شد! استاد به حرفم گوش داد و خدا نه! دی چند سال پیش که هاشمی رفسنجانی رفت، اگر چه ناراحت شدم ولی هیچ عذاب وجدانی نداشتم! برعکس الان! چه دی بدی! کاش اصلا هیچ چیز ننوشته بودی برای شاگرد اول درس صدر شهید...
#حسین_قدیانی
https://www.instagram.com/p/BryRX9UnZlT/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=aomzligjr8v6