...
قاق!
محمدعلی زم طی بیانیهای در ارتباط با بازداشت فرزندش (روح الله زم) اظهار داشته:
بازگرداندن روحالله ... نشانی از صفای باقیمانده، طینت پاک، فطرت نیالوده و رسوبنیافتگی زنگارهای دنیازدگی و برخی اتهامهای منتسب در وجود او بوده و بابت نعمت سلامت و بازگشت او، سر و سجده به آستان بیکران حضرت کریم ارباب میسائیم! ... انشاءالله چهره همه منافقان، منحرفان، نفوذیها و نمکدانشکنهای تنیده در پیکره نظام مقدس که اسبابِ فریبِ فرزندانِ سادهدل و سهلانگاری چون فرزند ما را فراهم ساختهاند، آشکار خواهد شد! ... و از همه بزرگواران برای روحالله زم، طلب بخشش و حلالیت کنیم.
...
جناب زم آنگونه در توصیف روحاللهشان نوشته و انگاشتهاند کآنه فرزند دلبندشان از انتهای الوهیت و از اعماق یک نبرد حماسی و ظفرمند در مصاف با دشمنان مملکت به سلامت به کشور بازگشته و به شکرانه این بازگشت مردم موظف به برگزاری مراسم سپاس و احترام به دُردانه جناب زماند!
جناب زم طوری از ساده دلی فرزندشان دل مویه کردهاند کآنه در حال صحبت درباره گلپسری ده سالهاند!
جناب زم ـ از جوار دسته گلهای پسر رشید و بالغ تان خون بیگناهانی در ماجرای دراویش بر زمین ریخت!
جناب زم ـ گیریم بپذیریم منافقان و منحرفان و نفوذیها پسرتان را فریفتند! لاکن آقازاده محترمتان «قاق» تشریف داشتند!؟
قند عسلتان زیر بوته که به عمل نیآمده و حضرتعالی مسئولیت بخشی از رشد و تکوین شخصیت ایشان را بر عهده داشتهاید! از آن گذشته تکلیف مسئولیت فردی ایشان چه میشود؟ یعنی شخصا ارزنی شعور و بلوغ فکری نداشتند تا بتوان همه مسئولیت انحراف ایشان را بر عهده منافقان و منحرفان و نفوذیها انداخت!؟
کاش تاسی به امام میکردید که حکم تیر و شلیک به نوهاش (سید حسین) را به نیروهای انتظامی داد وقتی در مقابل انقلاب، سرکشی و زیادهخواهی کرد!
#داریوش_سجادی
پایان یک تراکنش!
یابش ابوبکر البغدادی و کشته شدنش توسط کماندوهای آمریکائی قبل از آنکه ارزش عملیاتی داشته باشد برخوردار از تراکنشی سیاسی است.
حذف فرمانده داعش بوی یک معامله سیاسی را میدهد که میتواند موید تبادلی دو یا چند جانبه بین طرفهای درگیر در مناقشه خاورمیانه باشد.
قدر مسلم واشنگتن طرف اصلی چنین معامله خوش سودی میتواند باشد آن هم در موقعیتی که ترامپ از ناحیه ناکامی و ناکارآمدی در سیاست خارجی بشدت در مضیقه بود و اکنون با توسل به جنازه البغدادی میتواند و توانست واریته و شوآفی مُهیج از توفیقی بزرگ در یکی از حوزههای سیاست خارجی آمریکا را کارناوال کند!
ظاهرا بعد از تصمیم ترامپ جهت خروج ارتش آمریکا از سوریه طرفین برای یک پاکسازی مرضیالطرفین به منظور جُرمشوئی و پاک کردن «شواهد ایذائی» به توافق رسیدند و معامله بر سر البغدادی یکی از مفاد چنین توافقی میتواند باشد!
هر چند هلاکت البغدادی کمترین جای را تاسف ندارد اما عبرتی است برای دیگر پاپتهائی که مانند وی با توهم خویشباشی در زمین سیاستی بازی میکنند که قواعدش را اصحاب قدرت تعریف کرده و همان اصحاب قدرت با تمام شدن تاریخ مصرف آن پاپتها و در راستای تحصیل منویات خود ایشان را لامحاله «ریسایکل» (!) میکنند.
#داریوش_سجادی
#ابوبکر_البغدادی
#ترامپ
#داعش
مغرورانه به کوروش مینازند که مُنجی یهودیان شد و ایشان را از ستم بُختالنصر نجات
داد و علیرغم نازیدنشان به سعدی و شعار «بنی آدم اعضای یک پیکرند ـ که در آفرینش
ز یک گوهرند» آنگاه عنودانه شعار میدادند «نه غزه ، نه لبنان» و لجوجانه میگویند
«سوریه و یمن به ما چه؟»
کاش ارزنی شعور و دوزی از سواد را پشتوانه شعارهای خود میکردید!
بمناسبت بیمسمای روز کوروش
#داریوش_سجادی
چیستی آمریکاناستیزی!؟
کراهتیون از استکبارستیزی خوبست قبل از چیستی آمریکاستیزی بکوشند آمریکاناستیزی مطمح نظرشان را معنا کنند!
ابراهیم اصغرزاده از حلقه اصلی دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا ۴۰ سال بعد از اشغال سفارت در توجیه چرائی استحاله خود و ندامتاش از اشغال سفارت ابراز داشته:
عینکی که سال ۵۸ بر چشم داشتیم سیاه و سفید میدید و یک گوشه دنیا را همه شر و پلشت و دشمن و یک طرف دیگر را همه فرشته و مظلوم و معصوم میدیدیم.
هر چند اصغرزاده میکوشد با چنان پاسخی بلوغ فکری خود در گذر زمان را دلالت کند اما ایشان به این نکته توجه ندارند که این اصغرزادههایند که عوض شدهاند و واقعیت کماکان ثابت مانده!
صرافت اصغرزاده تداعیکننده سماحت روژه گارودی دبیر کل وقت حزب کمونیست فرانسه در تبیین چرائی صیرورت فرزندش از نوباوگی به میانسالی است که با صداقت اذعان میداشت:
پسر من اگر در ۱۸ سالگی کمونیست نباشد تعجب میکنم و اگر در ۳۰ سالگی هنوز کمونیست باشد تعجب میکنم!
به عبارت دیگر رفتار انسان تحت تراکنش محرکهای محیطی و مستقل از ذات یک پدیده تابع اقتضای سن انسان است.
به تعبیر فیزیسینهای فیزیک دیجیتال شنیدن شکستن صدای یک درخت در جنگل مشروط به وجود مستمع است و بدین منوال عالم واقعیات و تعین یافتن یک واقعیت در گرو موجودیت دو عامل معنادهنده و معناکننده آن واقعیت ثابت است.
واقعیت موجود آن است که انقلاب اسلامی به پشتوانه مبانی معرفتشناختی و برخورداری از عمق آنالیتیک، تکانش و رُمبشی ساختارشکنانه علیه مناسبات هژمونیک و یکجانبهگرایانه و متکبرانه امریکا بود.
همه استعداد و احتجاج مخالفین استکبارستیزی و یا به تعبیر بهتر همه اهتمام آمریکاناستیزان تلخیصی از کوفی مسلکی اقشاری است که انگشت ملامت خود را مشابه آمریکاناستیزان امروز متوجه فرزند رسولالله کردند و ایشان را احتراز میدادند از سرکشی در مقابل اتوریته فرزند ابوسفیان با این توجیه که زندگی نرمال و تعامل با ساختار اموی به عنوان نظام مقتدر و مستقر شرط بلاغت و عقلانیت است و پسندیده نیست با شاخ گاو گلاویز شد و مناسب است تن به مناسبات گاوسالار داد و ره چنان رفت که رهروان رفتند و «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شدن» را مبنای تعامل با دنیا قرار دادن.
کوفی مسلکان خاماندیشانه بر این باورند که نزد کدخدا، آمریکاستیزان مغضوباند و آمریکاناستیزان محبوب!
برخلاف باورداشت کوفیان، در ترمینولوژی آمریکائی همه رعیتاند و برخی رعیتراند! و آنانی رعیتراند که در زمین کدخدا خوشرقصتراند!
#داریوش_سجادی
...........
از لفظ آمریکاستیزی کهیر میزنند و منادی تعامل با کدخدا و متقاضی رفتار نرمال با آمریکايند!
مگر «مخالفین» جمهوری اسلامی را فاسد و ظالم و جنایتکار نمیانگارند و با چنین فرضی«جمهوری اسلامی ستیزی» را تجویز و تمجید و ترویج نمیکنند و برای سپهسالاران این ستیزشان کل نمیکشند؟
چطور به اعتبار فهم ظالمانهتان ار نظام، ستیز با نظام را افتخار خود میدانید؟ اما همین ستیز را برای کسانی که از ظلم و فساد و جنایت آمریکا رنجور و محزون و مصدوماند برنتابیده و آمریکاستیزی را ذنب لایغفر تلقی و آنرا مذمت میکنید؟
#داریوش_سجادی
....................
................
صندلی بطالت!
علی لاریجانی با معوجات سیاسیاش نایاب مردی است که ظفرمندانه و یک تنه توانائی آن را پیدا کرده تا کرسی ریاست پارلمان ایران را مخنث نماید بشکلی که طی ۴ سال گذشته «بود و نبود» ریاست پارلمان در ایران علیالسویه شده و یکی از اضلاع قوای سهگانه کشور عملا و مدتها است بیفروغ شده و به تعطیلات رفته!
این در حالی است که تا پیش از این و صرف نظر از مواضع و جهتگیری قابل مناقشه سخنگویان قبلی قوه مقننه در مجموع پارلمان ایران بنام افرادی نظیر هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری و مهدی کروبی برند شده بود.
علیرغم این اکنون علی لاریجانی سالها است که ریاست قوه مقننه را مخنث کرده بشکلی که دیگر کرسی ریاست پارلمان حتی جنبه نمادین نیز نداشته و به زائدهای حشو در ساختار قدرت ایران مُبدل شده!
خسته نباشید جناب لاریجانی! میان این همه چیزها، کاش لااقل یه چیزی بودید!
مهم نبود چپ بودید یا راست . اصلاحطلب یا اصولگرا. فقط یه چیزی باشید!
بقول بیدل دهنوی:
ز بس جوش مخنث میزند این عرصهٔ عبرت
زنان ریشی برون آرند تا پیدا شود مردی
#داریوش_سجادی
.................
آشوب در عراق
درخواست چندی پیش آیتالله سیستانی از معترضین در عراق مبنی بر «احتراز از خشونت» هر چند با بیوقعی شهرآشوبان مواجه شد اما همین بیوقعی بنوبه خود یک فکت ریختشناسانه از ماهیت آشوب در عراق را شناسه کرد.
جنس ماجرا قرینه فتوائی است که آیتالله منتظری در تابستان ۸۸ و در اوج شهرآشوبیهای تهران صادر کرد و طی آن «آیتالله» جائریت نظام جمهوری اسلامی را مُسَجَل اعلام کردند!
در همان تاریخ خطاب به آیتالله منتظری نوشتم:
چه سری است که زمانی میرزای شیرازی با نیم خط فتوای «حرمت تدخین» میتوانست ارکان حکومت ناصرالدین شاه را آنچنان متزلزل کند تا قبله عالم لاجرم قرارداد رژی را فسخ نماید اما اکنون آیت الله منتظری تفصیلاً بر جائریت نظام افتاء میکند اما اتفاق خاصی نمیافتد؟ پاسخ روشن است. غالب آنانکه در ۸۸ کف خیابان تمامیت و موجودیت نظام را به چالش کشیده بودند اساسا اهل فتوا نبودند تا بخواهند معطل فتوای آیتالله منتظری باشند و ایشان از ابتدا ادبار خود از دین و زیست مومنانه و حاکمیت دینانه را بصراحت علمداری و عهدهداری کرده و اساسا جنبششان ماهیتا رُمبشی علیه «دین ـ زیستی» بود!
اکنون نیز هر چند بذرافشانی و بهرهبرداری و نفتافشانی ثلاثی «ریاض ـ تلآویو ـ واشنگتن» بر آتش آشوب در عراق را نمیبایست نادیده انگاشت. اما واقعیت آنست که گدازه فتنه نمیتواند در خلاء بجوشد و چنان جوششی محصول همیابی و همافزائی اذناب فتنه با اصحاب فتنه است.
واقعیت غیر قابل کتمان آنست که عراق نیز از حیث ساختار طبقاتی برخوردار از تقارن و تشابه با ایران است و بر همین روال هر چند عراق مانند ایران کشوری شیعی و مذهبی است اما همچنان و همگنان با ایران از طبقات دینستیز و دینگریز معتنابهی نیز میزبانی و برخورداری میکند که اکنون همین طبقات با دغدغه «معیشت» طلایهدار آشوبیان در عراق شدهاند.
علیایحال این که ماهیت طبقاتی آشوبیان چیست یک بحث است اما از آن مهمتر چگالی بحران و چیستی بحران و چگونگی مدیریت بحران در عراق است که دلالت بر شرارتی متضایف بین اصحاب فتنه دارد.
شواهد موید آنست که در ثلاثی صحابی فتنه این واشنگتن است که ابتکار عمل و مدیریت بحران را با رویکرد آمریکائی در دست گرفته.
بر اساس مدل مدیریت بحران با شگرد آمریکائی:
وقتی دو نفر در جنگل در معرض تهاجم شیر قرار گرفتند یکی از آن دو بسرعت کفش ورزشی خود را به پا کرد و آماده دویدن و گریختن از مهلکه شد و آنگاه که دوستش به طعنه گفت: اما هیچ انسانی نمی تواند از شیر سریعتر بدود! پاسخ شنید: مهم نیست نتوانم از شیر سریعتر بدوم. فقط باید بکوشم از تو سریعتر بدوم!
این دقیقا همان اقدام بیاخلاقانهای بود که پیشتر ترامپ در بحران سوریه با اکراد کرد و با خروج شتابزده و ناغافلش از منطقه، کردها را در مقابل ماشین جنگی و آماده کشتار ترکیه تنها گذاشت!
اکنون و در آشوب عراق نیز واشنگتن میکوشد از طریق دامن زدن به شیرانگاشتی ایران در خرد جمعی آشوبیان، نامحسوس ایشان را مدیریت کند تا در پروای دریده شدن زیر چنگال آن دشمن فرضی، آشوبیان را آسیمهسر به اردوی خود دلالت و هدایت کنند!
#داریوش_سجادی
بسم الله!
فائزه هاشمی در جدیدترین مصاحبه خود در اعتراض به پیشنهاد اخیر چند همسری مردان اظهار داشته:
قدیم میگفتند چندهمسری برای مردان وجود دارد چون اگر این قضیه برای زنان وجود داشته باشد و طرف باردار شود، مشخص نمیشود چه کسی پدر بچه است و نمیتوانیم چندشوهری داشته باشیم. ولی الان که تکنولوژی و آزمایش «دیانای» این مشکل را حل کردهاند. اگر آقایان فکر میکنند چندهمسری پسندیده است، آن را برای زنان هم آزاد کنند. بالاخره مجتهدان ما باید به روز باشند. چرا فقط مردها میتوانند از این موضوع بهرهمند شوند(!)
لینک مصاحبه:
https://bit.ly/2qG8pQ1
بسیار خُب خانم هاشمی.
بسمالله! بیائید از خودتان شروع کنیم:
Will You Marry Me?
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
😡😡😡
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#داریوش_سجادی
فائزه لوژی!
سخن خانم فائزه هاشمی مبنی بر مجوز چند همسری زنان که واکنش ایشان به بحث چند همسری مردان بود و نقد توام با هزل اینجانب مبنی بر پیشقدم شدن ایشان در تعدد همسر، برخوردار از تحشیههای فراوانی شد که تکملهای را بر عهده اینجانب قرار میدهد.
طبیعتا این امر پنهانی نیست که نیت سرکار خانم هاشمی در بیان آن نظر شاذ صرفا یک طعنه بود تا بدانوسیله و به زعم خود ناخجستگی مفروضشان از تعدد همسر توسط مردان را از طریق ترفند برسمیت شناختن متقابل حق تعدد همسر توسط زنان، معادلسازی کند! هم چنانکه واکنش اینجانب نیز ترفندی بود تا ناروائی احتجاج ایشان را به مشارالیه عریاننمائی کنم!
ناروائی احتجاج خانم هاشمی از آن جهت حائز شماتت است که نامبرده بنا بر شخصیت پرخاشگر و واکنشهای هیستریک و شناخته شدهاش، بعضا مرتکب شاذیاتی میشوند که قبل از مستدل بودن دهان کجی به عرف جامعه را میماند.
در بحث تعدد زوجات نیز گفتار هیستریک و شخصیت دماگوژیک ایشان مانع از آن شد تا حقوق همجنسان خود را با معرفتی ملین و متین و وزین سنگربانی کند.
بزرگترین خبط ایشان آنست که بدون عمق اندیشگی، برابری «زن و مرد» را بدون تفاوت «زن و مرد» وجدان میکنند!
تفاوت این دو آنجاست که مردان به صفت ذاتی «تمامیت طلبند» هم چنانکه زنان به صفت ذاتی «انحصار طلبند» و بر همین مبنا اگر تمام زنان دنیا را نصیب مردی کنند باز هم طلب میکند! این در حالی است که زن یگانه مرداش را منحصرا برای خود و تنها برای خود میخواهد.
همین ریحانگی بانوان است که در شخصیت زمخت فائزه آنقدر رقیق شده که نمیتواند متوجه شود تعدد همسر در ذات زن نامقبل است.
زن خود را موهبتی میانگارد که مشتاق است این موهبت را به ثمن بخس پیشکش همسرش کند مشروط بر آنکه مرداش و همه وفاداری مرداش نیز منحصرا به خودش و تنها خودش متعلق باشد.
فهمی روان از لطافتی عیان که شوربختانه هامش و خامهاش و خوانش و پردازش فائزه از آن بیبهره مانده!
#داریوش_سجادی
#فائزه_هاشمی
شبکه من و تو
حجامت اجتنابناپذیر خون ملت ایران!
تلویزیون ماهوارهای «من و تو» تجربه منحصربفردی از توفیق مشتی لوزر فارسی زبان است که بنمایندگی و سخنگوئی از جانب سلطنتطلبان یا همان «اسپرمسالاران» توانسته بمنظور اثبات شانیت و وجاهت اسپرمسالاری و خرید آبرو برای سلطنت طلبی، دست به جعل تاریخ بزند و قهرمان پلاستیکی بسازد.
کل بضاعت این ممارست خلاصه شده در یابش و چینش و آمایش و پردازش نیم دوجین رقاص و مُطرب و مزقونچی تاکسیدرمی شده و بجا مانده از سلسله منقرضه پهلوی تا در این شبکه برای نوستالوژی هایشان در کوچینی و باکارا و میامی و شکوفه نو، سوتهدلی و مرثیهخوانی و بوتیماری کنند!
تاریخ را حسرت به دل گذاشتهاند تا در اثبات وجاهت مفروض انگاشتهشان از سلسله منقرضه پهلوی لااقل چهار تا دانشمند فرزانه یا دستآوردهای فنآورانه را سوندآلوژی کنند!
همه سرمایه اجتماعیشان شده گوگوش و شماعی زاده و «مهوش پریوش چه بد کرد
غلط کرد شوهر کرد همه را دربدر کرد»!
این شبکه به هیچ دردی نخورد لااقل سندی است مُبرهن از حجامت خون ملت ایران که در بهمن ۵۷ برون ریخت شد!
#داریوش_سجادی
از حسن تا ابولحسن!
سخنرانی حسن روحانی در یزد و لنترانی ایشان نسبت به عملکرد قوه قضائیه در امر فساد اقتصادی و تداوم این لنترانی در روزهای بعد هر چند بنوعی نشاندهنده کدورت ایشان نسبت به حبس برادرش میتواند باشد لاکن سیاست محل حب و بغضها و فامیل بازی در عرصه منافع ملی نیست.
متاسفانه رفتار این «حسن» بنوعی تداعی کننده رفتار آن «ابولحسن» شده.
آقای روحانی ـ پیش از شما و سلف شما «ابولحسن بنیصدر» نیز مانند امروز شما کوشید با دمیدن بر آتش دو قطبی «بنیصدر ـ بهشتی» بتواند ناتوانیها و ناکامیهای خود در کاخ ریاست جمهوری را پنهانسازی کند.
آقای روحانی ـ سخنرانی ۱۹ آبان شما در یزد قرینه سخنرانی ۱۴ اسفند بنیصدر بود که مانند امروز جنابعالی پنجه در صورت رئیس عدلیه وقت (آیتالله بهشتی) کشید و آن آشوب را راه انداخت.
آقای روحانی ـ نگذارید تراژدی تاریخ این بار کُمیک شود!
فراموش نکنید در آن تاریخ نیز ترفند بنیصدر نگرفت و این امام بودند که با تَغَیُّر ایشان را خطاب توام با عتاب کردند که:
غلط میکنی قانون را قبول نداری، قانون تو را قبول ندارد.
#داریوش_سجادی
ماست نبسته!
اغتشاش در ایران بابت افزایش قیمت بنزین هر چند امر نامفهومی نیست اما بنا به دلائلی مشهود محکوم به زوال است!
دلیلش فضله موشهائی است که بصورت شتابزده و هیجانزده و در عین حال نابخردانه در تمام اغتشاشاتی از این دست توسط عوامل برانداز داخلی و خارجی درون دیگ اعتراض معترضین انداخته میشود.
اعتراض به افزایش قیمت بنزین دغدغه بخش متوسط رو به مستمند جامعه است که در تحلیل نهائی فاقد سویههای سیاسی و ساختارشکنانه است که بصورت طبیعی معترضین را صاحب حق میکند!
اما درست از آغاز اعتراضها وقتی «بی بی سی» و «من و تو» و «ایراناینترنشنال» و «صدای آمریکا» تمام قد وارد ماجرا شدند و با دادن تریبون به عوامل ساختارشکن و برانداز دست به مصادره اعتراضها زدند و میزنند و آشوب در ایران را به سمت خشونت میکشانند، همین ورود ناخوانده و خودخوانده منجر به آن میشود تا بدنه معترضین که غالبا شهروندان مدنیاند علی رغم نارضایتی از وضعیت معیشتی نامطلوبشان در ادامه از صرافت ادامه اعتراض افتاده و زمین در اختیار ماجراجویان و ساختارشکنان و براندازان افتاده و بدین ترتیب حکومت نیز ولو با تاخیر اما با خشونتی اجتنابناپذیر آشوبگران را سرکوب میکند.
کاش حرامیان از تجربیات قبلی خود عبرت میگرفتند:
ماستی که مایهاش فاقد خلوص باشد، نمیبندد!
#داریوش_سجادی