تحلیل استراتژیک سینما
یک کشتی تفریحی پر از افراد پولدار توسط دزدان دریایی غرق می شود و افرادی که با جلیقه نجات به یک جزیره ناشناخته می رسند توسط سر کارگر نظافتچی های کشتی که یک زن آسیای شرقی است استثمار می شوند چون این زن میتواند شکار کند و آنان را از گرسنگی و مرگ نجات دهد
فیلم مثلث غم ماجرای مردمی است که دیگران را تحت سلطه خود در آورده و استثمار میکنند یا به عبارتی برده خویش می سازند
فیلم مثلث غم با بگو مگوی یک دختر پسر جوان شروع می شود آن هم سر حساب کردن پول شام رستوران در دومین شب آشنایی شان
راننده تاکسی پس از پیاده شدن دختر به پسر جوان می گوید اگر کوتاه نیایی و مبارزه نکنی عاقبت برده این دختر خواهی شد
پسر جوان در بخش دوم فیلم به اجبار برده زن میانسال آسیای شرقی میشود و در پایان فیلم تصمیم به رهایی از این وضعیت گرفته شتابان بسوی جنگل فرار میکند اگرچه صورتش با شاخه های درخت زخمی میشود
فیلم قدرتمند مثلث غم هرچند در فضای استعماری جهان کنونی شبیه یک اعلامیه حقوق بشری است ولی در واقع گزارشی دقیق از فرهنگ و تمدن لیبرالیسم یا همان برده داری مدرن در جوامع طبقاتی میباشد
در سکانسی از فیلم مشاهده می کنیم که مدیر داخلی تشریفات کشتی به کارمندانش دستور میدهد تا در مقابل هر خواسته مشروع و نامشروع مسافرین پولدار کشتی چشم قربان بگویند تا در پایان سفر به پول خوبی دست پیدا کنند
این سکانسِ گویا تصویری کامل و بی نقص از بت پرستی مدرن در غرب وحشی میباشد همانجایی که پولدارها به خاطر پولشان پرستیده میشوند و هویت انسانها که آزاد خلق شده اند زیر پای ثروتمندان نابود میشود
فیلم مثلث غم به سه راس مثلث بیچارگی بشریت یعنی استعمارگر و استعمارشده و عامل استعمار که میتواند پول یا قدرت باشد اشاره میکند
قیام مستضعفین که خداوند در قرآن و قبل از آن در دیگر کتب آسمانی نویدش را داده است هنگامی اتفاق میافتد که انسانها خودشان را از ذهنیت مثلث گونه بیچارگی و استعمار شدگی خارج کنند
ظهور موعود نجات دهنده مستضعفان عالم یک قیام فرهنگی است بر علیه تفکر برده داری لیبرالی و نه یک جنگ نظامی و مبارزین جبهه ظهور جهادگران بین المللی تبیین هستند
#مثلث_غم
#نقد_فیلم
#تحلیل_سینما
#قیام_مستضعفین
#جامعه_طبقاتی
#برده_داری_مدرن
#لیبرالیسم
#سرمایه_سالاری
#triangleofsadnessmovie
تحلیل استراتژیک سینما
توصیف دقیق یک دبیرستان آمریکایی مملو از امکانات آموزشی که خروجی آن افراد قاتل و یا سرخورده و افسرده است ماجرای فیلم سینمایی فیل میباشد
فیلم فیل که در سال دوهزار و سه بر اساس یک ماجرای واقعی ساخته شده است ماجرایی که در آن دو دانش آموز دبیرستانی در آمریکای فوق مدرن اقدام به کشتار انبوه همکلاسی هایشان میکنند
فیلم فیل میخواهد بگوید آنجا که بيشترين امکانات تحصیلی در اختیار نوجوانان آمریکا قرار گرفته همه چیز هست جز تحصیل علم
فساد در این مدرسه نمونه بیداد میکند چنانچه در بخشی از فیلم ناظمی را میبینیم که به بهانه تنبیه نوجوانان دانشآموز را مورد سوء استفاده جنسی قرار میدهد
فیلم فیل انتقادی دارد به اختلاط دختر و پسر در نظام آموزشی آمریکا آنجا که در گوشه گوشه آن دبیرستان مجهز روابط بی حد و مرز و آشفته دخترپسرهای درس نخوان را به نمایش میگذارد طوری که مخاطب میپرسد اینها پس کی درس میخوانند
فیلم فیل نمایی باز از سیستم آموزشی آمریکا است که نهایتاً منجر به خودفروپاشی از درون شده است همان سیستمی که قرار بود به بهانه اجرای سند بیست سی یونسکو در ایران هم اجرا شود
خوشبختانه بدنه اصیل نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران این سند ضد آموزشی را برنتابید و اولین منتقدان سند بیست سی یونسکو همان معلمان متدین و دلسوز و وطن پرست بودند که شروع به سوت زنی و انتقاد کردند
اگر طبق فیلم سینمایی واقع گرای فیل و صدها گزارش دیگر دبیرستانهای آمریکا قاتل روانی تربیت میکند بالعکس نظام آموزشی ایران اسلامی به پروراندن شهدایی همچون محسن حججی و آرمان علیوردی به خود میبالد
#تحلیل_فیلم
#تحلیل_سینما
#نقد_فیلم
#سیستم_آموزشی_غرب
#سیستم_آموزشی_آمریکا
#سند2030
#سند_2030
#فیلم_فیل_2003
#elephantmovie
#elephant2003
#سینمای_غرب
#سینمای_سیاسی
#سینمای_آمریکا
#مدارس_آمریکا
#کشتار_در_مدارس_آمریکا
تحلیل استراتژیک سینما
فیلمهای دوگانه روز استقلال که با فاصله بیست سال ساخته شده اند ماجرای نابودی دشمن دنیا را توسط مثلاً مردان جنگجوی آمریکا به نمایش میگذارد
در هر دو فیلم دشمن دنیا بیگانگانی از فضا هستند که قصد نابود کردن زندگی و دزدیدن منابع کره زمین را دارند
البته در فیلم دوم به این اشاره میشود که آمریکا فقط بخاطر مردم خودش با فضایی ها میجنگد آنجا که رئیس جمهور اسبق به دخترش میگوید اینبار بخاطر تو میجنگم
از آنجا که آمریکا بزرگترین و هولناک ترین دشمنش را جمهوری اسلامی ایران میداند میتوان چنین قلمداد کرد که مراد از دشمن فضایی در فیلمهای دوگانه روز استقلال جمهوری اسلامی ایران است
نکته جالب توجه این است که در فیلم اول روز استقلال که در سال هزارونهصدونودوشش ساخته شده دولت آمریکا تلاش دارد که سفینه اصلی یا سفینه مادر فضایی ها را از کار بیاندازد تا دشمن دنیا را نابود کرده باشد
ولی در فیلم دوم که در سال دوهزاروشانزده ساخته شده فقط به فکر نابود کردن ملکه یا رهبر فضایی ها است
یعنی بجای از بین بردن حکومت در کشور دشمن اینبار باید رهبر اصلی را از میان برداشت
این تغییر رویکرد در فاصله زمانی بیست ساله نشان از ناامید شدن دولت آمریکا در از میان برداشتن کوه استوار نظام جمهوری اسلامی ایران است
و همچنین پی بردن به اهمیت نقش ولی فقیه در نظام ضد استعماری جمهوری اسلامی ایران است
لذا میبینیم از سال دوهزاروشانزده با روی کار آمدن دلقکی وقیح با نام دونالد ترامپ در راس هرم شیطانی آمریکا هجوم همه جانبه به جایگاه علمای اسلام و بالاخص ولی فقیه تشدید پیدا کرده است
ترور شهید سلیمانی در جهت تضعیف توان اجرایی رهبر معظم انقلاب از جمله نقشه های کور دولت احمق ترامپ بود که الحمدللّه اثر عکس در پی داشت و باعث استحکام بیشتر پیوند جبهه جهانی مقاومت با رهبری و نظام جمهوری اسلامی ایران شد
و اخیراً توهین نشریه شارلی ابدو فرانسوی به جایگاه مرجعیت شیعه در همین راستا اتفاق افتاد که آن هم منجر به راهپیمایی های اعتراض آمیز در کشورهای مختلف با شعارهای حمایت از رهبر معظم انقلاب شد
چنانچه همین راهپیمایی ها خود باعث شهرت دوچندان ولی فقیه و رهبر مقاومت در جهان پر از سانسور رسانه ای گردید
پی نوشت اول
در اولین فیلم روز استقلال که پنج سال قبل از حادثه یازده سپتامبر ساخته شده است فضایی ها با نابود کردن یک برج بلند در آمریکا خصومتشان را علنی میکنند که البته اولین پیشگویی هالیوود در این باره نبوده است
پی نوشت دوم
در دومین فیلم روز استقلال همکاری و اتحاد استراتژیک چینی ها با آمریکا به شکلی بارز نمایش داده شده است که این مورد در سالهای اخیر در فیلمهای هالیوود به تکرار دیده شده و جای تأمل دارد
پینوشت سوم
برخی منتقدین معتقدند ساخت اینگونه فیلمها و تبلیغات دروغین راجع به بشقابهای پرنده مهاجم ایجاد توجیه برای داشتن بمب اتم توسط آمریکا است
#تحلیل_فیلم
#تحلیل_سینما
#نقد_فیلم
#سینمای_آخرالزمانی
#افول_آمریکا
#لیبرالیسم
#شارلی_ابدو
#روز_استقلال
#دونالد_ترامپ
#ولی_فقیه
#قاسم_سلیمانی
تحلیل استراتژیک سینما
فیلم تفکربرانگیز خانه گوچی ماجرای زنی جاه طلب است که سودای پول و قدرت او را به تلاش وامیدارد تا قلب پسر مالک برند معروف گوچی را تسخیر کند
علیرغم مخالفت گوچی بزرگ پسر در دام این دختر اغواگر افتاده و پس از ازدواج اختیار خودش و کسب و کارش را به همسر قدرت طلبش میدهد
زن همچون دیوانه ای رها شده خانواده گوچی را از هم میپاشاند و نهایتا توسط شوهرش کنار گذاشته میشود
زن که همچون ماری زخم خورده است دست به قتل شوهر میزند و دوسال بعد از قتل رسوا و دستگیر و راهی زندان میشود
فیلم خانه گوچی در حقیقت داستان فریبندگی دنیای زهراگین مادیات است که ظاهری رنگارنگ و باطنی کشنده و عاقبتی نافرجام دارد
فیلم خانه گوچی ماجرای یک زندان بزرگ از جنس شیشه است که زندانیان ابدیِ آن از صبح تا شب زحمت میکشند تا همدیگر را زیر پا له کنند
ریدلی اسکات در فیلم خانه گوچی مرد جوانی را نشان میدهد که به شغل پوچ خانواده اش علاقه ندارد و دلخوشی اش خوردن قهوه صبحگاهی و دوچرخه سواری و تحصیل در رشته دانشگاهی وکالت است ولی ناخواسته وارد دنیای پَستِ پول و قدرت میشود لیکن در پایان فیلم به همان دنیای شاد قبلی خودش برمیگردد
گویی این چند سال مدیریت گوچی او را از زندگی ساده و خوبی که داشت جدا کرده بود
به راستی انسان چه کند تا گرفتار چرخه بیهوده پرستش دنیا نشود؟
چرا انسان نتیجه زحماتش را صرف خرید کالاهایی گران شده بخاطر نام صاحبان بدنامش میکند؟
فخرفروشی با پوشیدن برندها چه دردی از انسان دوا میکند؟
که چه بشود؟
آیا زندگی با برند پوشیدن شیرین میشود؟
ثروت و کثرت انسان را از نعمت حقیقی غافل میکند نعمتی که بخاطر هدر دادنش مواخذه خواهد شد
أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ
مباهات و افتخار بر یكدیگر [به ثروت و كثرت] شما را متوقف کرد
سوره تكاثر - آیه ١
.
.
.
ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ
آن گاه شما در آن روز از نعمت ها بازپرسی خواهید شد. (۸)
سوره تكاثر - آیه ٨
قرآن مبین
#نقد_فیلم
#تحلیل_سینما
#خاندان_گوچی
#خانه_گوچی
#گوچی
#تحلیل_فیلم
#gucci
#houseofguccimovie
تحلیل استراتژیک سینما
فیلم خسته کننده علفزار ساخته شده بر اساس ماجرای واقعی چهار برادر است که پس از ورود به باغی تفریحی مردان را به درخت بسته و به زنانشان تجاوز می کنند
داستان فیلم در یک نصف روز از صبح تا ظهر اتفاق میافتد
در فیلم علفزار ما در کنار داستان اصلی ماجرای یک زن و مرد معتاد که تلاش میکنند برای دختر نامشروعشان شناسنامه بگیرند را مشاهده میکنیم
علفزار در پشت یک نقاب دلسوزانه مثلاً قصد دارد معضلات اجتماعی را بازگو کند حال آنکه در سلسله فیلم های متعددی قرار گرفته است که میخواهند چهره درخشان جامعه کنونی ایران را سیاه نشان دهند تا شاید برای خود از پس مانده سفره دشمنان فرهنگ و تمدن ایران زمین لقمهای شکم سیرکن برگیرند
متأسفانه فیلم علفزار کشور ایران را یک علفزار و مردم ایران را دور از جانشان گوسفندانی بیشعور در این علفزار معرفی میکند
لازم به ذکر است که فیلمهای علفزار و گربه سیاه را بهرام رادان به عنوان تهیهکننده به کارنامه نه چندان درخشان کاری اش چسبانده است
متاسفانه بهرام رادان این هنرپیشه از دور خارج شده دیروز و تهیه کننده نوظهور امروز رسالت خود را در ارائه چهره ای زشت و سیاه از ایران و ایرانیان تعریف کرده است
بهرام رادان قبلاً در پروژه سرقت ژنهای ایرانیان از طریق جمع آوری بزاق دهان با همکاری گلشیفته فراهانی فراری نمک گیر سفره چرب دشمنان ایران شده بود
و اکنون نیز با تولید فیلم های سیاه و تلخ دایره خوش خدمتیش را به دشمنان ایران وسیعتر کرده است
جای آن دارد که بزرگمردان گمنام حوزه امنیت عرصه فرهنگ را بیشتر از قبل مورد رصد دقیق قرار دهند
در مقابل لازم است فیلمهایی همچون خسته نباشید که فرهنگ غنی مردم ایران را در کنار تمدن کهن این مرز و بوم به درستی و زیبایی نمایش میدهند مورد تقدیر و تمجید مناسب قرار گیرد
#تحلیل_فیلم
#تحلیل_سینما
#نقد_فیلم
#سینمای_مصیبت
#علفزار
#بهرام_رادان
#سیاه_نمایی_ایران
تحلیل استراتژیک سینما
فیلم مونیخ اثری گمنام از کارگردان مشهور استیون اسپیلبرگ است که ماجرای یکی از جوخه های ترور موساد را بازگو میکند تا طی یک مأموریت تحت عنوان عملیات خشم خدا طراحان و مجریان فلسطینی گروگانگیری ورزشکاران اسرائیلی در المپیک مونیخ را ترور کند
فیلم از انفکاک یک مامور موساد و در اختیار قرار دادن مبالغ هنگفت پول نقد به او شروع می شود و با تشکیل تیم مثلاً حرفهای تروریستی و نمایش جزئیات تکتک ترور ها ادامه پیدا میکند
شاید آنچه باعث گمنام شدن این فیلم شده است نمایش عاقبت نافرجام تیم ترور است که همگی با پوچی و افسردگی و یا خودکشی و قتل بدعاقبت میشوند
استیون اسپیلبرگ در پایان فیلم مونیخ مامور اصلی موساد را که مدیریت این جوخه ترور را به عهده گرفته فردی پشیمان عاجز و افسرده نشان میدهد که حتی حاضر نیست به زادگاهش اسرائیل جعلی بازگردد
فیلم مونیخ نمایشی از استیصال رژیم آدمکش اسرائیل است که بدلیل عدم شهامت و قدرت برخورد رودررو از روش بزدلانه و ناجوانمردانه ترور استفاده می کند
در برخی نقدهای سینمایی گفته میشود فیلم مونیخ توبه نامه یا برائت استیون اسپیلبرگ از فیلم قبلی وی یعنی فهرست شیندلر می باشد هرچند در هر دو فیلم شعار کارگردان نفی آدم کشی و ایجاد و صلح و تداوم زندگی بوده است
اسپیلبرگ از آنجا که در فیلم صهیونیسم پسند فهرست شیندلر افسانه دروغین هلوکاست را به تصویر میکشد تلاش دارد در فیلم مونیخ برای جبران اشتباهش رژیم صهیونیستی اسرائیل را مجری هلوکاست های متعدد و گسترده در تمام جهان نشان دهد
جوخه های ترور موساد برای مردم شریف ایران که بهترین دانشمندان شان را به شهادت رساندند ناشناس نیستند
دانشمندان مومن و تلاشگر هستهای همچون شهید شهریاری و رضایی نژاد و شهید فخری زاده نمونه هایی از اقدامات تروریستی رژیم جعلی و آدمکش اسرائیل میباشد که فیلم مونیخ مواردی شبیه آنها را به نمایش گذاشته است
البته ایران نیز بیکار ننشست و توانست ایلاک رون یکی از معروفترین سرجوخه های ترور موساد را در اربیل عراق به وسیله پهپاد به درک واصل کند که در سریال تمام رخ به گونهای دیگر به حذف وی اشاره شده است
در پایان لازم به ذکر است که فیلم مونیخ پنج سال قبل از شروع ترورهای دانشمندان هسته ای ایران ساخته شده است
#نقد_فیلم
#تحلیل_سینما
#سینمای_سیاسی
#سینمای_آمریکا
#موساد
#جوخه_ترور
#فیلم_مویخ
#مونیخ
#munichmovie
#StevenSpielberg
#اسپیلبرگ
#استیون_اسپیلبرگ