تحلیل استراتژیک سینما
فیلمهای لوگان و لئون هر دو درباره تقابل و تعامل غریزههای خشم و عطوفت صحبت میکنند البته با فاصله زمانی بیست و دو سال
در هر دو فیلم مرد بسیار خشن و زن بسیار ظریف و آسیبپذیر نمایش داده می شوند
در هر دو فیلم مرد و زن ناخواسته هم خانه یا همسفر هم می شوند
گویا هر دو فیلم میخواهند داستان زن و مرد را در روی کره زمین بازگو کنند
علیرغم شباهت های بیشمار فیلم لوگان با فیلم لئون یا حرفهای ما شاهد تضادهای چشمگیر بین آنها هستیم که در واقع می توان این تضادها را نوعی تقابل فلسفی بین دو اندیشه تلقی کرد
در فیلم لئون ما شاهد مردی خشن و تنها هستیم که از یک گل نگهداری میکند و همچنان دارد آدم میکشد ولی در فیلم لوگان آدمکشِ ماجرا مسافرکشی را بر قتل ترجیح داده و به جای نگهداری از یک گلدان از یک پیرمرد معلول نگهداری میکند
همچنین در فیلملئون دخترک عاطفی پس از آنکه کل خانواده اش را از دست می دهد به یک آدمکش پناه میبرد و در پایان فیلم با غریزه تقویت شده خشم پای به دنیای پر از خشونت می گذارد
او هم تنها و با گلدانی در دست
حال آنکه دخترک تراریختهی فیلم لوگان با غریزه تقویت شده خشونت و بدون داشتن خانواده به یک مرد مهربان سپرده میشود و در پایان فیلم تبدیل به یک دختر عاطفهجو شده به سمت دنیایی عاری از خشونت به نام بهشت مهاجرت می کند و البته نه به تنهایی بلکه با گروهی از دختران و پسران شبیه به خود به عنوان اعضای یک خانواده
از دیگر تضادهای این دو فیلم سکوت مرد و پرحرفی دخترک فیلم لئون و بالعکس در پرحرفی مرد و سکوت دخترک فیلملوگان است
از این مصادیق عینی که بگذریم آنچه در حقیقت این دو فیلم را دوئلوار در برابر هم قرار میدهد این است که فیلم لئون تسلیم شرایط جامعهی وحشی شدن و تنها زندگی کردن را توصیه می کند البته با خشمی تقویت شده
حال آنکه اندیشهی حاکم بر فیلم لوگان تقویت عاطفه و بازگشت به زندگی خانوادگی میباشد
این گردش صد و هشتاد درجهای اندیشه در سینمای مخاطبمحور نشان دارد از نوعی مهاجرت نگرش بشر متفکر از انفعالِ تخریبگر و انزواجو به سوی اختیاری سازنده و اجتماع طلب
#نقد_فیلم
#لوگان
#لئون
#سینما_فلسفه
#مردان_مریخی_زنان_ونوسی
#خانواده
#مرگ_خشونت
تحلیل استراتژیک سینما
فیلم کتاب ایلای و دهها فیلم و رمان قرن معاصر گویای یک آخرالزمان حتمی هستند با محوریت مرگ تکنولوژی
فیلم کتاب ایلای تقلیدی دیالوگدار از فیلم آخرین نبرد ساختهی لوکبسون به سال ١٩٨٣ است که به نوعی از زندگی آخرالزمانی اشاره دارد دورانی که زندگی انسان از تکنولوژی خلع سلاح شده است البته به جبر جنگ اتمی در آخرالزمان
جامعهشناسان و آیندهپژوهان در قالب سناریوهای آخرالزمانی پیشبینی میکنند بشر تکنولوژی را تا حد رفع نیازهای بسیار سخت عقب خواهد راند و زندگی پیچیده شده با ماشینآلات را سادهسازی خواهد نمود
هماکنون نیز قبل از آخرین جنگ جهانی نمونهای از سبک زندگی بدون تکنولوژی توسط گردشگران در ایران مورد استقبال قرار گرفته است به نام بومگردی
زندگی چند روزه در قالب بومگردی مدلی از سبک زندگی بدون تکنولوژی است
بومگردی نوعی خلع سلاح ماشینآلات به بهانهی اشباع حس نوستالژی است
قطعاً در آینده انسان در ایجاد زندگی ایدهآل خود بدون آنکه جنگ اتمی و خونریزی راه بیاندازد شهرها و روستاهای کمتر فنآوریشده را جایگزین شهرهای فعلی خواهد کرد
اینکه ما و معاصرانمان در همهی کشورهای کره خاکی تحت پارادایم نوستالژی به اشیاء دوران کودکیمان سر میزنیم فقط یک پیام دارد
از این همه تکنولوژی خسته شدهایم
#کتاب_ایلای
#دنزل_واشنگتن
#آخرالزمان
#نقد_فیلم
#تحلیل_فیلم
#سینمای_آخرالزمانی
#بومگردی
#bookofeli
#denzelwashington
تحلیل استراتژیک سینما
انتخاب یک هنرپیشه شبیه به جودی فاسترِ فیلم سکوتِبرهها برای فیلم مردنامرئی ذهن را تحریک میکند تا بر روی پیام مشترک این دو فیلم بیشتر تمرکز کند
در فیلم سکوت برهها قهرمان فیلم زنی است در قامت افسر پلیس که هیچ مرد قابل اعتمادی در زندگیاش وجود ندارد
رئیس او مردی تنگنظر و البته چشمسفید است که او را آزار میدهد
مشاور پروندهاش یک روانشناس آدمخوار است که سعی در تسخیر روح او دارد
و مجرم پروندهاش مردی خیاط است که زنان را شکار میکند تا با پوست تن آنان برای خود لباس بدوزد
این از مردان فیلم اسکار گرفتهی سکوت برهها
حالا بعد از سیسال فیلم قدرتمندی با نام مرد نامرئی ظهور پیدا میکند تا همان پیام را به جامعهی زنان مخابره کند و بگوید مردها دشمن زنان هستند
در فیلم مرد نامرئی دوباره قهرمان فیلم زنی تسخیر شده در قصر مردی دیو سیرت است که از او فقط تولید یک بچه میخواهد
هیچکس حرف زن را باور نمیکند حتی مرد پلیسی که او را در خانهاش پناه داده است
زن یکّه و تنها حقانیت خودش را اثبات میکند و دیو داستان را در قصر خودش و با دستان خودش نابود میکند و با لباس نامرئی شدن میرود که او هم در جامعه به صورت نامرئی زندگی کند
راستی چرا مدافعان زنان در پشت نقاب فمینیسم میخواهند رشتهی محبت و تعلق او را از مردان قطع کنند و علاقه و تعلقش را وابستگی و اسارت جا بیاندازند؟
فمینیسم از دنیای زنان بدون مردان چه سودی میبرد؟
آیا جز این است که زنان ملکهی مردان هستند و نه برده و کنیز و نه ماشین تولید انسان؟
نباید منکر سختیهای زنان در ازدواجهای غلطی شد که منجر به عدم درک آنان شده است
ولی زندگی کردن در تنهایی مردگی است چه برای زن چه برای مرد
پینوشت:
تکرار و تقلید جذاب و قدرتمندانهی صحنهی جستجوی مردی که دیده نمیشود در فیلم مرد نامرئی از فیلم سکوت برهها ستودنیاست همان حس ترس و تعلیق دوباره تکرار شده است
#نقد_فیلم
#تحلیل_فیلم
#سکوت_بره_ها
#مرد_نامرئی
#فمینیسم
#فیمینیسم
#silenceofthelambs
#invisibleman
#silenceofthelambs_vs_invisibleman
#invisibleman_vs_silenceofthelambs
تحلیل استراتژیک سینما
آهای مردم دنیا حال مردم کرهجنوبی خوب نیست پیام طوطی محبوس در قفس بازرگان به زبان مورسِ سینما با تصویری از زانوی مرد مسلح بر گردن یک شهروند
دو قسمت اول سریال بازی مرکب را دیدم ولی به دلیل خشونت بیش از حد تصمیم به دیدن بقیهاش نداشتم
تا اینکه دوستم امیر اصرار کرد که ببینم و ناچاراً دیدم
حیرتزده شدم از اینهمه وضوح در پیامی که از دل سئول مخابره شده است
زن کره جنوبی از زن کره شمالی میپرسد حالا کره جنوبی بهتر از کره شمالی بود و جوابی نمیشنود
زن کره شمالی وصیت میکند که مادرش را به کره جنوبی بیاورند یعنی سرزمین مادریشان را متحد کنند
بازیگر نقش علی که نماد کشور شیعی ایران است سرش کلاه میرود و سرمایه زنده بودنش تبدیل به سنگ بیارزش میشود همانگونه که سامسونگ و الجی سر ایران را کلاه گذاشتند و پولهای ایرانیان را بلوکه کردند
مردم در زمین بازی نام ندارند و فقط یک شماره هستند حتی اگر کت و شلوار تنشان باشد باز هم یک شماره هستند
ناظران کشتار مردم فقیرشده پنج مقام بعلاوه یک میزبان است
یکی از مقامها با ماسک شیر یا سلطان جنگل صدای ترامپ دارد و لهجه آمریکایی و مرتباً قماربازی میکند
یک مقام هم لهجه انگلیسی دارد و ماسک روباه و متکبرانه حرف میزند
آنکه ماسک گوزن سیبریایی دارد لهجهاش روسی هست و ضربالمثل چینی به کار میبرد
یک کت سورمهای هم با شلوار خاکستری در بین مقامها هست که شاید مکرون باشد
هوی و هوس مقام آمریکایی در ارتباط با جوان خدمتکار اشاره به ترویج گروههای موسیقی پسران دخترنمای کره جنوبی دارد که در حقیقت بردهی سرمایهداران آمریکا هستند
اعتصاب کارگران خودروسازی کره اشاره میکند به اعتصاب کارگران خودروسازی هیوندای
و
و
و
اینها و دیگر پیامهای کدگذاری شده در سریال ماهی مرکب شرح حال فقط مردم کره جنوبی نیست
بلکه گزارشی از مستضعفین جهان است که در زیر زانوی نظامیان نظم جهانی والاستریت نفسهایشان به شماره افتاده و صدایشان خفه میشود
و انقلاب مستضعفین در راه است
انقلابی که نتیجهاش به ارث رسیدن زمین به مردم محروم و به ضعف کشانده شده است
وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ
ما میخواستیم به آنان كه در آن سرزمین به ناتوانی و زبونی گرفته شده بودند، نعمت های باارزش دهیم، و آنان را پیشوایان مردم و وارثان [اموال، ثروتها و سرزمینهای فرعونیان] گردانیم. (۵)
قصص - 5
قرآن مبین
#بازی_مرکب
#تحلیل_فیلم
#نقد_فیلم
#انقلاب
#انقلاب_جهانی_امام_زمان
#squidgame
تحلیل استراتژیک سینما
در فیلم سولو داستان جنگ ستارهای یک ابرقدرت نیاز به کواکسویم داره که نوعی ماده انرژی آفرین اتمی هست
به نوچه اش میگه تهیه کنه نوچه به نوچه کوچکتره میگه براش بیاره اونم میره دزدی
نوچه کوچکتره کواکسیومها رو سر صحنه دزدی به فنا میده
برمیگرده پیش نوچه بزرگه میگه شرمنده ولی یکجایی هست کواکسویم ناپایدار دارن ما چون متحد شما نیستیم ما رو راه میدن میریم یکجورایی میاریم
خلاصه تحت عنوان نماینده سازمان تخصیص و اعتباریابی اتحادیه تجارت نفوذ میکنند و کواکسویم ناپایدارشون رو صاحب میشن
عینهو برجام و آژانس انرژی اتمی گوگولمگولی خودمون
جالب اینجاست که این یکی فیلم جنگ ستارگان که اتفاقاً در سال 2018 در بحبوحه برجام ساخته شده در ردیف سری جنگ ستارگان شماره گذاری نشده
این فیلم رو که دیدم باعث شد بقیه جنگ ستارگان رو هم بشینم تماشا کنم
انشاءاللّه موارد دیگهی شباهتهای جنگ ستارگان با واقعیتها ارائه خواهد شد
#سولو
#جنگ_ستارگان
#star_wars
#برجام
#آژانس_انرژی_اتمی
#soloastarwarsstory
تحلیل استراتژیک سینما
در زمانهای که سینمای هالیوود به وحدت معنا در نمایش سرانجام خوش بشریت میرسد سینمای ایران و کرهجنوبی وارد ماشین زمان شده و به بیش از نیم قرن قبل برمیگردد و دوران پوچگرایی و خدازدایی از ادبیات دراماتیک را استفراغ میکند
زبانِ بخش پرکار سینمای هماکنونِ ایران و کرهجنوبی زبان #نیهیلیسم از نوع صادقهدایت است که مترادف نیست با سیستم عدالتمحور خالق_مخلوقی
در این نوع سینما آدمها همدیگر را بازیچه قرار میدهند و تعقیب و گریزهای پلنگصورتیگونه تنها جذابیت سینمایی اینگونه آثار است
در فاصله بیست و چهارساعت از زندگی سیر میشوی آن هم با تماشای دو فیلم ایرانی #استراحت_مطلق و #نیمه_شب_اتفاق_افتاد
در هر دو فیلم رد پایی از خداوند و عدالتش وجود ندارد
در فیلم استراحت مطلق شما به تماشای یک آکواریوم مینشینید که ماهیهایش دارند همدیگر را به هر نحوی گاز میگیرند و میخورند و زمانی آرام مینشینند که ضعیفترینشان از بین میرود
و در فیلم نیمه شب اتفاق افتاد هم خدا وجود ندارد یا اگر وجود داشته باشد یک خدای عقدهای است که قاتلزاده را قاتل میکند و از عشق و عاشقی هم متنفر است و دلش نمیخواهد لیلی به مجنون برسد
خدای فیلم نیمه شب اتفاق افتاد خدای ادبیات تلخ و پوچگرای #صادق_هدایت و خدای رباعیات منتسب به خیام است
این کوزهگر دهر چنین جام لطیف
میسازد و باز بر زمین میزندش
حال آنکه خداوند جمیل در احسنالقصص قرآن خود یعنی داستان يوسف سبک داستانگویی جذاب و مبتنی بر عدالت را آموزش داده است
سبک داستانگویی سوره یوسف را دو دسته خوب رعایت کردهاند هالیوودِ آمریکا و بالیوودِ هندوستان
سینمای قصهگوی آمریکا و هند به درک کاملی از روایت دراماتیک رسیدهاند و آن چیزی نیست جز عاقبت خوش برای قهرمانان فیلم و جزای عادلانه برای آدمبدهای فیلم و پشیمانی و توبه قابل پذیرش برای آدمهای خاکستری
شهید سید مرتضی آوینی نیز دقیقا بر همین مبانی سینمایی تأکید میکرد و اصرار داشت که سینما را زمانی میتوانیم سینما بنامیم که بتواند اصول صنعت یعنی جذابیت برای مشتری یا مخاطب و فروش بیش از هزینه را تأمین کند
سینمای غیراقتصادیِ کنونیِ ایران و کرهجنوبی نه بر فطرت خداجوی انسان تکیه کرده است و نه بر غریزهی تفریحطلب
سینمای فعلی ایران و کرهجنوبی خودش را بر روی درگاههای دانلود رایگان به زور زنده نگاه میدارد آنهم به مدد ابهامسازی و ترسآفرینی در داستانهایی پوچگرا
باید سینمای ایران صنعتی شود همانگونه که شهیدآوینی یادمان میداد
#تحلیل_فیلم
#تحلیل_سینما
#شهید_آوینی
#سید_مرتضی_آوینی
#سینمای_ایران