eitaa logo
کانال تحلیلی سیاسی صراط
2.4هزار دنبال‌کننده
629 عکس
429 ویدیو
60 فایل
تحلیل مسائل روز ایران وجهان کانال دوم ( رسانه= صوتی+تصویری) eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi دست نوشته های اینجانب👇️ @hamraah_batahlil برای ارسال نظرات و ارتباط مستقیم👇️ @Yasin1y ⚠️ #تبلیغ_و_تبادل_نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
سفر عراقی پزشکیان و یک امّا..! ✍صابر گل_عنبری سفر رئیس جمهور ایران به عراق از جهاتی متفاوت با سفرهای مقامات پیشین ایران به این کشور بود. تور عراقی پزشکیان در خارج از بغداد به شهرهای مذهبی خلاصه نشد، بلکه شامل اربیل، سلیمانیه و بصره نيز بود که در چند سده اخیر بی‌سابقه بوده است. در کنار آن هم، پزشکیان در این سفر نوعی دیپلماسی عمومی قابل توجه را به کار بست که در سفرهای خارجی مقامات ایرانی به این شکل مسبوق به سابقه نبوده است. اما این سفر یک کاستی مهم هم داشت که مورد انتقاد و توجه ناظران عراقی و غیر عراقی نیز قرار گرفت. اما تور عراقی پزشکیان عموما با دو متحد شیعی و کردی بود و دیداری منفصل مانند دیدار با جریان‌های شیعی و کرد با رهبران احزاب و جریان‌های اهل سنت عراق برگزار نشد و همچنین سفری به یک شهر سنی نشین نیز صورت نگرفت که اگر این اتفاق می‌افتاد به قول عرب‌ها «توری مکتمل الارکان» بود. اگر هم احتمالا شرایط امنیتی مرکز سنی‌نشین عراق اجازه چنین سفری نمی‌داد، دستکم برای منع برخی دریافت‌ها و تصوراتِ مخالف الزامات ایده «اتحادیه اسلامی»، دیداری جداگانه با برخی رهبران اهل سنت در بغداد یا بازدید از مسجد ابو حنیفه (معروف به جامع الإمام الأعظم) یا مرقد عبدالقادر گیلانی در بغداد به عنوان دو نماد هویت سُنیان عراق ممکن بود. در مقابل دیدار با محسن مندلاوی معاون اول شیعی رئیسِ سنیِ برکنار شدهِ مجلسِ عراق بر انتقادات برخی جریان‌های اهل سنت افزود. از این جهت که منصب ریاست مجلس عراق پس از سهمیه بندی قدرت میان شعیان، کردها و اهل سنت سهم سنی‌های این کشور شده است. به همین دلیل، دیدار با معاون اول شیعی رئیس سابق مجلس عراق از دید برخی کنشگران عراقی به تلاش برای حذف ضلع سُنی از گردونه قدرت حاکمه در عراق تفسیر شد. این در حالی است که هر چند سیاستمداران سُنی‌ عراق غالبا به دلایل مختلف در جبهه بازیگران رقیب ایران در عراق از ترکیه و عربستان و... قرار دارند، اما روابط خوبی هم میان برخی احزاب اهل سنت عراق با ایران وجود دارد. می‌توان گفت که به نوعی قرار گرفتن بازیگر سنی عراق در حاشیه در این سفر تکرار اشتباه اردوغان در سفر در اردیبهشت ماه گذشته و اکتفا به دیدار با رهبران اهل سنت و کُرد بدون دیداری مشابه با رهبران شیعی عراقی بود. البته احتمالا اردوغان دیدار با نخست وزیر شیعی عراق را به عنوان دیدار با رهبران شیعه فاکتور کرده است. در کل، اقتصاد موتور محرکه روابط خارجی ترکیه است و غالبا نفوذ سیاسی و ژئوپلیتیک خود را از کانال نفوذ اقتصادی پیگیری می‌کند. در این راستا نیز روابط تجاری و اقتصادی عراق و ترکیه در سالیان اخیر توسعه قابل توجهی یافته است؛ به گونه‌ای که هم اکنون هم تجارت میان دو کشور تقریبا دو برابر ایران است و به گفته اردوغان به رقم حدود 20 میلیارد دلار نزدیک شده است. البته جالب هم اینجاست که هیچ قدرت منطقه‌ای جز ترکیه در عراق نیرو و پایگاه نظامی ندارد و بیشتر از نیروهای آمریکاست، اما این مساله به اندازه نفوذ سخت ایران در عراق از طریق حشد الشعبی پرصدا نیست. دلیل آن هم این است روابط ایران و عراق بیشتر در چارچوب تقابل ایران و آمریکا تعریف شده و نمود یافته است؛ در حالی که اساسا نفوذ و مناسبات بازیگران ترک و عرب منطقه در عراق بر مدار تقابل با آمریکا نیست و بعضا نیز هم پوشانی وجود دارد. مناسبات و نفوذ ایران در عراق با چالش‌های فراینده ناشی از تقابل با آمریکا و رقابت با ترکیه و عربستان و... روبرو است. عربستان در سال‌های اخیر در کنار تحکیم روابط خود با دولت مرکزی، نفوذ سیاسی در بیت شیعی عراق به عنوان بازیگر قدرتمند صحنه سیاسی عراق را نیز پیگیری کرده و دعوت از رهبران شیعه عراق از جمله عمار حکیم برای سفر به ریاض و دیدارهای سفیر این کشور با آن‌ها در عراق نیز در این راستاست. امروز سه بازیگر عراق (شیعیان، اهل سنت و کردها) نه تنها فیمابین دچار اختلافات اساسی هستند، بلکه هر کدام از تشتت و انقسام داخلی شدید نیز رنج می‌برد. جدا از نقش عامل تعارض منافع درون عراقی و درون گروهی میان آن‌ها، یک سر مهم این انقسام هم به تعارض منافع بازیگران و قدرت‌های خارجی ذی نفوذ در عراق بر می‌گردد. در میان این بازیگران، ماهیت سیاست‌ورزی ایران در این کشور تا حدودی متفاوت از دیگران است و در حالی که ایران نفوذ سیاسی قابل توجهی در آن دارد؛ اما مانند تاکنون رقیب ترکی برگردان اقتصادی همسنگی نداشته است. در سال‌های اخیر دول عربی و ترکیه بر روی پروژه‌های اقتصادی کلان در عراق متمرکز شده‌اند؛ مانند ابرپروژه "راه توسعه" یا جاده ابریشم عراق که به عبارتی دیگر یک ابرطرح برای ترکیه و در درجه بعدی حوزه عربی خلیج فارس نیز هست و منطقه را از طریق یک شبکه ریلی و زمینی به اروپا وصل می‌کند و می‌تواند اطلس ترانزیتی و کریدوری در منطقه را به زیان دیگر کریدورها دگرگون کند. @tahlilisiyasiseraat
هنیه "الوتر الموتور" نیست! ✍محسن قنبریان این تعبیر در زیارات برای سید مظلومان اباعبدالله الحسین(ع) به کار می رود. "الوتر" یعنی فرد و تنها و "الموتور"، کشته رها شده ای است که انتقام او گرفته نشده است. به تعبیر دیگر: تنها بازمانده اش، یاوری برای خونخواهی نمی یابد! تفاوت سیدالشهدا با شهدای دیگر یکی در همین است که او "الوتر الموتور" است. آنچه مختار و قیامهای لثارات الحسینی کردند، حقیقتاً انتقام خون حسین(ع) نبود؛ و الا امام زمان(عج) "الموتور بأبیه" خوانده نمی شد. جای دیگر توضیح داده ام انتقام حسین(ع) به برقراری حکومت ائمه عدل و تحقق قسط جهانی است؛ که از "امام مطلق" برمی آید.۱ آیا مهمانِ ترور شده ایران (اسماعیل هنیه)، الوتر الموتور است؟!! یا ما در خونخواهی مستضعفیم؟! ظاهرا توان نظامی و وعده قطعی و همراهی مردمی به خونخواهیِ مهمان، او را الوتر الموتور نگذاشته است؛ لکن طولانی شدن زمان تحقق و سطح مقابله ها با جنایات بی باک صهیونیست ها می فهماند که گرچه قوی اما مستضعفیم! "چگونه جواب دهیم که جنگ فراگیر نشود؟!" این از خونخواهی شهیدان فخری زاده و سلیمانی و... با ماست! "در جنگ ترکیبی چه کنیم که هزینه ها، منافع ملی و رضایت عمومی گردد؟!!" علیرغم اقتدار نظامی مان با ماست. منعی ندارد هم "مقتدر" باشیم هم مشمول "الذین استضعفوا"! ما با همه اقتدار برای ریشه کنی نهایی ظلم و استکبار، به حجت خداییم؛ لکن اعاده حیثیت و شرف را وظیفه داریم. ...................... ۱. ر.ک: مقاله منتقم دادگر • دو مطلب مرتبط: ۱ و ۲ @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
آنگاه که انتقام نگیریم❗️ ✍یداله یاسینی تا زمانی که جبهه ی مقاومت راهبردش را عوض نکند و پاسخ ترورها را متقابل و حتی چند سطح بالاتر ندهد، وضع همین است! اما انتقام باید چگونه باشد؟ پاسخ در یک کلام، اجرای دستور خداوند است! بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ «۴۵ مائده» نَفْس را در مقابل نَفْس قصاص کنید و چشم را مقابل چشم و بینی را به بینی و گوش را به گوش و دندان را به دندان، و هر زخمی را قصاص خواهد بود. بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ ۙ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ «با پیشوایان کفر و ضلالت کارزار کنید که آنها را عهد و سوگند استواری نیست، باشد که بس کنند» «12 توبه» 🔻 مطلب مرتبط 👇 https://eitaa.com/hamraah_batahlil/792 // یداله یاسینی 👇 @hamraah_batahlil
پیام های شلیک ؛ تست، هشدار و ✍دکتر مجتبی صدیقی سرمست از و برخی عملیات ویژه و با همراهی حامیان در حال فشار برای تسلیم حماس بود و روی این گزاره تاکید می کرد که حماس منتظر ضربه ايران نباشد اما شلیک هایپرسونیک یمنی را ابلاغ کرد! یکم؛ مقاومت حتما در چنته چیزهایی دارد که سامانه های پدافندی رژیم را مغلوب می کند اینبار بحث بر سر هدف زنی پرتابه های مقاومت هم نیست بلکه و هم رخ نخواهد داد چه برسد به انهدام. این شلیک اولین بود؛ هم برای سامانه های پدافندی دشمن هم موشک های جدید مقاومت. دوم؛ مقاومت دست بر ماشه است و برخلاف تبلیغات روانی طرف مقابل، هم و هم کافی برای ضربه دردناک وجود دارد. سوم؛ وقتی یمن از فاصله دورتر موشک خود را به فضای سرزمین‌های اشغالی می رساند و از لایه های چندگانه پدافندی عبور می دهد، به طریق اولی ج.ا. حتما می تواند غافلگیرانه تر و دقیق تر بزند! چهارم؛ دیگر امن نخواهد بود و از این پس امنیت روانی اشغالگران ساکن تل‌آویو مورد تاخت و تاز خواهد بود. پنجم؛ حاکم بر فلسطین اشغالی اراده تشدید حمله به یک حلقه دیگر از مقاومت را در سر بپروراند از جبهه ی دیگری خواهد خورد. راهبرد همچنان از پس و پیش رژیم ادامه خواهد یافت. ششم؛ ، ، و مقاومت را باور کنید. غر نزنید که چرا انتقام گرفته نمی شود، سعی کنید این نکته را هضم کنید که مقاومت رژیم را در (Melting Point) قرار داده است! به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
آیا حکومت اسلامی حق قیمت‌گذاری روی کالاها را ندارد؟ ✍سید یاسر جبرائیلی یکی از مباحث جدی این ایام که محل منازعه فکری دو جریان اقتصاد اسلامی و اقتصاد لیبرال است، بحث قیمت‌گذاری است. سوال این است که آیا حکومت اسلامی حق دارد به یک فروشنده تکلیف کند که کالای خود را به چه قیمتی بفروشد؟ لیبرال‌ها برای آزادسازی قیمت‌ها از مداخله دولت، به ادبیات شرعی و دینی هم متوسل می شوند و می‌گویند تسعیر یا تعیین قیمت در هر شرایطی حرام است و اقتضای مالکیت خصوصی این است که هر کس مختار باشد کالای خود را به هر قیمتی که می‌خواهد، به فروش برساند. قبل از نقد این ادعا، طرح یک مقدمه، ضروری است. در اندیشه اقتصاد اسلامی ما یک مفهوم مهم با عنوان «مالکیت الهی» داریم. وقتی می‌گوییم مالکیت اصلی و واقعی ازآن خداست، این یک حرف تشریفاتی نیست. امتداد عملی این سخن آن است که پذیرش مالکیت خصوصی در اسلام، بدین معنی نیست که انسان مالک، بتواند هر کاری که نفسش اراده می‌کند، با مایملک خود انجام دهد. چنان‌که انسان مالکیت تام جسم خود را هم ندارد و اجازه ندارد به خود آسیب بزند و حتی تکالیفی نسبت به جسم خود دارد، درباره مال هم همین است. اگر خدای متعال برای جسم انسان برنامه دارد و انسان مکلف است این جسم تحت مالکیت خود را طبق برنامه‌ای که از سوی خدای متعال ارائه شده اداره کند، مال که در نسبت با جسم در مرتبه نازل‌تری قرار دارد و تبعیتش از برنامه الهی بدیهی‎‌تر است. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بحث مفصلی که پیرامون «آزادی اقتصادی» دارند، می‌فرمایند «اگر آزادى فعّالیّت‌هاى اقتصادى را این‌جور معنا کنیم که آن کسانى که قدرت فعّالیّت و مانور اقتصادى دارند اینها آزادنند هرچه خواستند تولید کنند، هر جور خواستند عرضه کنند، هروقت خواستند توزیع کنند، هر جور خواستند بفروشند، هر جور خواستند مصرف کنند، این یقیناً نظر اسلام نیست». ایشان در جایی دیگر می‌فرمایند «در اقتصاد جامعه اسلامى اگرچه مردم در فعّالیّت‌هاى اقتصادى میدان باز و وسیعى دارند و آزادى‌هاى زیادى دارند و هرکسى این حق را دارد که فعّالیّت و تلاش اقتصادى بکند، امّا در کنار این حق و اختیار براى مردم، یک اختیار و حقّى هم براى دولت اسلامى و قدرت حاکم بر جامعه اسلامى قرار داده شده است و آن حقّ کنترل و نظارت و مراقبت است؛ زیرا اگر این حق براى حاکم اسلامى نباشد و مردم بدون نظارت دولت و بدون رعایت سیاست‌هاى دولت تلاش اقتصادى را شروع کنند و انجام بدهند این یقیناً در جامعه به طغیان، به ظلم، به بغى، به فساد منتهى خواهد شد و همان وضعى پیش خواهد آمد که در دنیاى سرمایه‌دارى هست». بنابراین، در اندیشه اسلامی، آزادی در برخورد با مال، اطلاق ندارد و اعمال مالیکت انسان بر ال خود، تحت ضوابطی صورت می گیرد که از سوی حکومت اسلامی تعیین می شود. حال سوال اینجاست که در رابطه با قیمتگذاری، آن ضوابط اسلامی چیست؟ امیرالمومنین علی (ع) در نامه معروف خود به مالک اشتر نخعی می‌فرمایند: «وَ لْیَکُنِ الْبَیعُ بَیْعاً سَمْحاً بِمَوازینِ عَدْل وَ اَسْعار لا تُجْحِفُ بِالْفَریقَیْنِ مِنَ الْبایِعِ وَ الْمُبْتاعِ فَمَنْ قارَفَ حُکْرَةً بَعْدَ نَهْیِکَ اِیّاهُ فَنَکِّلْ بِه وَ عاقِبْهُ فى غَیْرِ اِسْراف»؛ باید معاملات با شرایط آسان صورت گیرد؛ با موازین عدل و نرخ‌هایى که نه به فروشنده زیان برساند و نه به خریدار! و هرگاه کسى پس از نهى تو از احتکار، به چنین کارى دست بزند، او را کیفر کن! و در مجازاتش بکوش، ولى زیاده روى نکن. این مفهوم «نرخی که نه فروشنده زیان ببیند و نه خریدار» بسیار حیاتی است؛ به نحوی که مولای متقیان، این مفهوم را از مصادیق «عدالت» ذکر کرده‌اند. مرحوم حجت الاسلام سید عباس موسویان، رئیس فقید شورای فقهی بانک مرکزی، در همین موضوع یک مقاله مهم علمی نوشته‌اند که مستند آن، کتاب «البیع» حضرت امام خمینی(ره) است. آقای موسویان در این مقاله با استناد به ادله فقهی، استدلال کرده‌اند که «1. در شرایط عادی، کسی حق قیمت گذاری ندارد و قیمت را بازار تعیین میکند؛ 2. در شرایط احتکار، انحصار و تبانی، محتکر و انحصارگر به عرضه کالا موظف می‌شود؛ 3. در صورت امتناع محتکر و انحصارگر از قیمت عادلانه، به کاهش قیمت وادار می‌شود؛ 4. در صورت امتناع از قیمت عادلانه، برای او قیمت تعیین می‌شود؛ 5. در موارد تعیین قیمت، با مراجعه به دیدگاه کارشناسی، قیمت‌ها به گونه‌ای (عادلانه) تعیین می‌شود که به هیچیک از فروشنده و خریدار اجحاف نباشد». بنابراین، این ادعای لیبرال‌های مذهبی و غیرمذهبی که حکومت اسلامی حق قیمت‌گذاری روی اجناس مردم را ندارد، نه تنها باطل، بلکه خلاف عدالت است و اگر در جامعه اسلامی، دولت بخواهد قیمت‌ها را رها کند، همان وضعیتی پیش می‌آید که حضرت آقا فرموده‌اند، یعنی ظلم و فساد و بغی و طغیان. @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ هشدار/ تصاویر دلخراش است❗️ 🚨 ✍یداله یاسینی تصاویر جراحات به وجود آمده حملات امروز در ! ☄ پیجرهای منفجر شده ساخت شرکت Apollo Gold در تایوان بوده که اخیرا حزب‌الله از طریق یک واسطه عربی به تعداد زیاد خریداری کرده است. مسلماً باطری پیجرها معمولی نبوده، بلکه احتمالاً مواد منفجره خاصی در آنها بکار رفته است! // یداله یاسینی 👇 @hamraah_batahlil
؛ به‌نام ، به‌کام ✍سید حامد ترابی ردیابی مالی، الزام تحقق تحریم‌ها یکی از الزاماتی که در سخنان آمریکایی‌ها به آن بارها اشاره ‌شده، ردیابی مالی است. به طور مثال دیوید کوهن معاون اداره تروریسم و اطلاعات مالی وزارت خزانه‌داری در سال 2011 تا 2015 که مسئول تحریم‌ها در وزارت خزانه‌داری آمریکا بود، لازمه اجرای موفق تحریم‌ها را ردیابی و داشتن اطلاعات مالی از سراسر دنیا می‌داند.با بررسی اظهارنظرها و اقدام‌های مختلف مسئولین وزارت خزانه‌داری آمریکا می‌توان روش‌های مختلف اتاق جنگ اقتصادی آمریکا را برای شناسایی جریانات مالی در سه محور اصلی خلاصه کرد. 1⃣ ؛ ابزار ردیابی و تنبیه نقش دلار در تجارت جهانی و فراگیر بودن آن، باعث شده تا دلار هم به‌عنوان ابزاری برای ردیابی جریانات مالی مورد استفاده قرار گیرد و هم ممنوعیت استفاده از آن به‌عنوان تنبیه عامل اثربخشی تحریم‌ها شود. 2⃣ برنامه ردیابی مالی تروریسم (TFTP) آمریکا در قالب برنامه TFTP، دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری آمریکا امکان یافت برای دسترسی به تراکنش‌های مالی برای شرکت سوئیفت احضاریه اداری بفرستد چرا که مرکز داده این شرکت در خاک ایالات‌متحده است. از این تاریخ تا سال 2006 بیش از 64 احضاریه اداری برای سوئیفت ارسال شد. این احضاریه‌ها به اوفَک امکان داد که اطلاعاتی مانند نام مشتریان، شماره‌حساب‌های بانکی، آدرس و شماره تلفن را به دست آورد. اوفَک این عملیات را با همکاری CIA و FBI انجام می‌داد. مطابق با اظهارات استوارت لوی مسئول دفتر اطلاعات مالی و تروریسم وزارت خزانه‌داری در سال‌های 2004 تا 2011، دهها هزار جست‌وجو در پنج سال اولیه برنامه رهگیری تأمین مالی تروریسم انجام شد. آن‌ها تقریباً محدودیتی در اجرای این برنامه نداشتند. 3⃣گروه ویژه اقدام مالی (FATF#) و ایجاد سازوکارهای دو اقدام بالا علی‌رغم اینکه اطلاعات زیادی را برای آنالیز و تحقیق در اختیار آمریکایی‌ها قرار می‌داد، اما آمریکا نیاز داشت تا سازوکارهای داخلی هر کشور به نحوی طراحی شود تا آن کشور علاوه بر اشتراک‌گذاری اطلاعات مالی خود با سایر نظام‌های مالی در دنیا، اطلاعات ذی‌نفع واقعی هر تراکنش را نیز در اختیار سایر نظام‌های مالی قرار دهد. سازوکارهای گفته‌شده توسط FATF این کار را انجام می‌داد. FATF به‌جای اینکه خود اطلاعاتی را دریافت کند یا اقدامی را انجام دهد با تحمیل سازوکارهایی بر سیستم مالی هر کشور، آن کشور را ملزم می‌کرد تا یک گام دیگر روبه‌جلو بردارد و علاوه بر دادن اطلاعات تبادلات مالی‌اش به سایر نظام‌های مالی، اطلاعات افراد و گروه‌هایی را که در پشت پرده آن تراکنش و تبادل مالی در داخل هستند نیز در اختیار سایر نظام‌های مالی قرار دهد و به‌اصطلاح ذی‌نفع واقعی هر تراکنش کاملاً روشن و مشخص شود؛ اما از آنجا که شناسایی ذی‌نفع واقعی و نهایی هر تراکنش مالی عمدتاً در چارچوب کشورها بود، این اقدام نیاز به همکاری همه کشورها داشت؛ بنابراین در این گام آمریکا باید کاری می‌کرد که اولاً نیازهایش در شناسایی و ردیابی مالی برطرف شود و ثانیاً این سازوکارها در کشورهای دیگر با پذیرش همراه باشد. به همین دلیل یک نهاد بین‌المللی در ظاهر تخصصی مانند FATF که موردپذیرش نهادهای مهم مالی و سیاسی دنیا از جمله شورای امنیت سازمان ملل، گروه 20، صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی بود و پروسه‌ها، رویه‌ها و مدیریت آن را آمریکایی‌ها برعهده داشتند، بهترین گزینه بود. ✅ لزوم دوری از ابزارهای شناسایی آمریکا ردیابی و شناسایی جریانات مالی، عامل موفقیت تحریم‌های مالی آمریکاست. به همین دلیل مارشال بیلینگسلیا مدیر کنونی FATF که دستیار وزارت خزانه‌داری آمریکاست، همزمان با پذیرش مدیریت FATF در چند هفته اخیر، سفرهای خود به کشورهای مختلف را نیز برای رایزنی در مورد اعمال تحریم‌های آمریکا علیه ایران آغاز کرده است. در نتیجه، لازم است ایران ضمن توجه به ابزارهای شناسایی جریانات مالی توسط آمریکا، برای اینکه از تحریم‌ها آسیب نبیند، هرچه بیشتر خود را از ابزارهای شناسایی آمریکا دور کند. البته آمریکا این موارد را به‌عنوان راه‌های شفافیت مالی در کشورها مطرح می‌کند، اما همان‌طور که گفته شد در واقع این شفافیت برای آمریکایی‌هاست و چیزی جز شناسایی و ردیابی جریانات مالی نیست؛ بنابراین ضرورت دارد ایران با روش‌هایی مانند فروش ریالی نفت به جای وابستگی به دلار، استفاده از پیام‌رسان‌های ملی و یا پیام‌رسان‌های مشترک با کشورهایی که با آن‌ها تجارت عمده دارد به جای سوئیفت و ایجاد قوانین و شفافیت‌های داخلی به جای اجرای برنامه اقدام و الزامات FATF از شناساندن جریانات مالی خود که موجب اثرگذاری تحریم‌های آمریکا می‌شود، دوری کند. متن کامل: http://qudsonline.ir/news/612532 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
کانال تحلیلی سیاسی صراط
⚠️ هشدار/ تصاویر دلخراش است❗️ 🚨 #تغییر_تاکتیک ✍یداله یاسینی تصاویر جراحات به وجود آمده حملات
. ✍ابوقاسم محور مقاومت در بعد امنیتی و اطلاعاتی بسیار آسیب پذیر نشان داده است و به نظر می رسد این موضوع دایره انتخاب اسرائیل برای حذف فیزیکی و نفوذ امنیتی و اطلاعاتی را گسترش می دهد فکر میکنم طعمه های امنیتی بعدی آن ها آماده است و در زمان خود استفاده خواهند کرد،دقیقا مشابه عملیات آن ها در لبنان که از قبل طراحی کرده بودند دستاورد های اسرائیل از عملیات نفوذ امنیتی در واقع با یک جنگ نظامی برابری می کند و بخشی از توان رزمی و اطلاعاتی حزب الله را آلوده کرده است در آستانه فعال شدن جبهه شمال ،رژیم صهیونیستی ضربه عمیقی را به نیروی انسانی حزب الله وارد کرد و صدها نیرو از چرخه عملیاتی حزب الله خارج شدند و تعداد زیادی شناسایی شده و خواهند شد. منشاء انفجار پیجرها ،نفوذ و جاسازی بوده است ظاهرا موساد توانست به پیجرهای حزب‌الله قبل از تحویل آن‌ها دسترسی پیدا کند. موساد ماده شدید انفجار PETN را روی باتری‌های پیجرها قرار داده و با بالا بردن دمای باتری، آن را منفجر کرده است متاسفانه زنجیره تامین پیجرها و پروسه خرید و تحویل آن به صورت کامل در چتر اطلاعاتی اسرائیل بوده است. دقیقا مثل خرابکاری موساد در صنایع موشکی وزارت دفاع که خنثی شد. باوجود تجربه خرابکاری اسرائیل در زنجیره تامین قطعات و ابزارهای الکترونیکی ایران و خنثی سازی آن، چرا عملیات نفوذ با موفقیت انجام شده؟ ماهیت عملیات نفوذ اسرائیل در ساختار حزب الله از آن منظر که ضربه به سیستم اطلاعاتی حزب الله بود یک تهدید وجودی برای حزب الله ارزیابی می شود. حذف فیزیکی صدها نفر از جنبش حزب الله پیام یک رویارویی سرنوشت ساز وجودی است و ماهیت آن با ترور فواد شکر متفاوت است. آرام اما پر سر و صدا دقیقا مانند ترور اسماعیل هنیه در تهران پیش می روند و همه چیز را از جمله حمله موشکی انصارالله را از افکار عمومی حذف کردند. اوضاع امنیتی و اطلاعاتی ایران و محور مقاومت نیازمند به تغییر،تحول، خانه تکانی و برکناری است کسی که با دانش و هوش قوی بیگانه است اما در نقاط کلیدی حضور دارد کشور را با کوهی از باگ امنیتی و اطلاعاتی روبه رو می کند جمهوری اسلامی بداند او فقط به فکر منافع مالی و دلالی است نه امنیت برایش مهم است و نه اقتدار این کشور،از ما گفتن بود! بعد از پیجر ها این بار بیسیم های تاکی واکیم ،به نظر می رسد اسرائیل عملیات خود بر علیه حزب الله لبنان را آغاز کرده است ارتش اسرائیل واحدهای زرهی و توپخانه های خود را به جبهه شمال منتقل کرده است نمایش مذاکرات فرسایشی آتش بس در غزه نیز عملا به پایان رسید و رژیم صهیونیستی بدون پذیرش پایان در جنگ نوار غزه جبهه شمال را آغاز خواهد کرد. روزهای سرنوشت سازی پیش روی محور مقاومت خواهد بود یکی از برنامه های تهاجمی اسرائیل عملیات زمینی در جنوب سوریه و لبنان ‌و ایجاد منطقه حائل خواهد بود. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
کانال تحلیلی سیاسی صراط
آنگاه که انتقام نگیریم❗️ ✍یداله یاسینی تا زمانی که جبهه ی مقاومت راهبردش را عوض نکند و پاسخ تروره
. سومین ترور در بیروت! ✍صابر_گل_عنبری اسرائیل امروز حمله‌ای هوایی به ساختمانی در ضاحیه جنوبی بیروت پایگاه حزب‌الله انجام داده که هدف آن ترور ابراهیم عقیل فرمانده عملیات‌های ویژه حزب‌الله و طراح طرح سیطره بر الجلیل در جنگ احتمالی بوده است. هنوز حزب‌الله بیانیه رسمی درباره این حمله صادر نکرده است. همچنین گفته می‌شود که فرمانده عملیات‌های ویژه حزب‌الله در جلسه‌ای با تعدادی دیگر از فرماندهان نیروی الرضوان ‌بوده که هدف این حمله قرار گرفته است. هر چند حضور این تعداد فرمانده حزب‌الله در یک مکان‌ واحد در این وضعیت جنگی و پس از انفجار پیجرها و بی‌سیم‌ها یک اشتباه امنیتی بزرگ است، این پرسش کانونی نیز مطرح شده است که چرا از قبل ترتیبات امنیتی پیچیده‌ای برای چنین مواقعی همچون احداث تونل‌های عمیق مانند غزه در ضاحیه برای چنین نشست‌های حساسی لحاظ نشده است. حمله امروز به بیروت در بحبوحه تشدید حملات به حزب‌الله واجد دلالت‌های جدیدی است، اما در همین جنگ غزه مسبوق به سابقه بوده و در صورت صحت ترور ابراهیم عقیل سومین حادثه ترور در نوع خود در بیروت پس از ترور ابراهیم العاروری نایب رئیس حماس و فواد شکر فرمانده ارشد حزب‌الله است. از این رو، از قبل از موج جدید حملات، اسرائیل با اولین ترور در بیروت ژانویه گذشته قواعد درگیری متعارف با حزب‌الله را شکسته و با ترور دوم و سوم در صرافت تثبیت این معادله در چارچوب راهبرد جدید خود در جبهه شمالی است. تکرار ترور رهبران و فرماندهان عالی در بیروت از گستردگی شبکه نفوذ در لبنان و احتمال دستیابی اسرائیل به اطلاعات حساس امنیتی درباره مقامات و نیروهای حزب‌الله از طریق کار گذاشتن ادوات شنود و ردیابی در سیستم‌های ارتباطی حکایت دارد و نیز تاکیدی بر این است که پاسخ به دو ترور قبلی در سطحی بازدارنده برای جلوگیری از تکرار ترورها نبوده است. مساله دیگر این که در جنگ فراگیر ۲۰۰۶، اسرائیل نتوانست این تعداد فرمانده عالی حزب‌الله را ترور کند و عماد مغنیه هم دو سال بعد از آن در دمشق ترور شد، اما در جنگ غیر فراگیر کنونی چند فرمانده کلیدی را ترور کرده است و این پرسش نیز مطرح می‌شود که آیا این امر به دستیابی تل آویو به بانک اطلاعاتی مهمی از طریق همان پیجرها و بی‌سیم‌ها مرتبط است؟ به نظر می‌رسد که حزب‌الله با هدف جلوگیری از وقوع جنگ فراگیر از واکنش‌های سنگین به ترورهای قبلی پرهیز می‌کرد و در کنار سطحی از واکنش می‌خواست با تداوم فرسایشی کردن جبهه شمال برای اسرائیل و به تبع آن انباشت تدریجی دستاوردهای میدانی راهبرد خود را پیش ببرد. اما در مقابل دولت اسرائیل از یک طرف تداوم وضعیت فرسایشی بی‌سابقه در شمال را در آستانه یک سالگی برای خود به ویژه در سایه اعتراضات مستمر شهر‌ک‌نشینان کوچ کرده از شهرک‌های مرزی غیر قابل تحمل دانسته و تصویر تخلیه بخشی از مناطق شمالی بدون تغییر این معادله فرسایشی را مکمل هفتم اکتبر می‌دانست. از دیگر سو، دولت اسرائیل پس از تداوم یک‌ ساله بن‌بست در غزه و شکست مذاکرات، با درک نگرانی طرف مقابل نسبت به وقوع جنگی تمام عیار و پرهیز آن از افزایش متقابل سطح تنش و همچنین وجود فرصتی برای کسب دستاوردهای امنیتی تصمیم گرفته که تمرکز خود را به جبهه شمالی برای متوقف کردن جنگ فرسایشی حزب‌الله منتقل کند. اکنون حزب‌الله در کنار ادامه حملات فرسایشی، احتمالا خود را ناچار به پاسخ شدید به اسرائیل برای جلوگیری از تغییر تصاعدی قواعد درگیری و موازنه ببیند، اما جدا از این که با وضعیت پیش آمده تا چه اندازه چنین پاسخی هم اکنون میسر است، اما انجام آن ممکن است موجب شعله‌ور شدن همان جنگ تمام عیاری شود که حزب‌الله پاسخ‌های قبلی خود را معطوف به عدم وقوع آن تنظیم می‌کرد و اگر هم واکنشی درخور نشان داده نشود، اسرائیل جری‌تر از قبل شده و جلوتر می‌آید؛ در حالی که به گفته برخی ناظران اگر قبلا به اولین اقدام قاعده‌شکن اسرائیل در جبهه شمالی همان پاسخی که اکنون حزب‌الله بیش از هر زمانی ناچار به آن است، داده می‌شد، احتمال این که موجب جنگی گسترده شود، کمتر از امروز بود و از سوی دیگر، احتمالا اسرائیل را در حرکت به جلو به درنگ و توقف وا می‌داشت. شرایط و لحظات خطیر و حساسی است. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
🏴 درگذشت استاد و کارشناس سیاسی دکتر رضا سراج، فعال رسانه‌ای، کارشناس ارشد مسائل راهبردی، عضو هیئت علمی دانشگاه و سخنگو و معاون فعلی ارتباطات دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بعد از یک عمل جراحی سخت تومور مغزی دعوت حق رو لبیک گفت 🔹ریاست دانشکده و پژوهشکده پیامبر اعظم (ص) دانشگاه جامع امام حسین (ع)، ریاست سازمان بسیج دانشجویی و معاونت سیاسی قرارگاه ثارالله از جمله مسئولیت‌های آقای سراج در طول خدمت بوده است. او از رزمندگان دوران دفاع مقدس بود و تالیفاتی در زمینه‌های راهبردی، سیاسی و فرهنگی داشته و سابقه راهنمایی و داوری رساله‌های دکتری متعددی را در کارنامه خود برجای گذاشته است. 🔹خرداد ۱۴۰۲، وزارت خزانه‌داری رژیم ایالات متحده او را تحریم کرد. 💔بارها از مطالب تحلیلی و ارزشمند ایشان در این کانال استفاده کرده بودیم. اینجانب به نوبه خودم و از طرف مخاطبین کانال تحلیلی سیاسی صراط، درگذشت این استاد فرزانه را به خانواده ایشان تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم طلب بخشش و برای خانواده محترم و بازماندگان ایشان صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت می نمایم. روحش شاد یادش گرامی ✍یداله یاسینی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞🔞حاوی صحنه های هولناک شیطان دریافته است که نابودی نزدیک است پس برای متوقف کردن هزیمت، صحنه هایی اینگونه از جنایت علیه کودکان را خلق می کند‌ تا شاید مردان حق را دچار تردید و ترس نماید؛ قتل عام کودکان فلسطینی اینبار در مدرسه الزیتون در شهر غزه.. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
کانال تحلیلی سیاسی صراط
🔞🔞حاوی صحنه های هولناک شیطان دریافته است که نابودی نزدیک است پس برای متوقف کردن هزیمت، صحنه هایی ای
. تنهایی"اباالفضل" انقلاب اسلامی ✍دکتر محمد صادق کوشکی حزب الله لبنان اولین ثمره انقلاب اسلامی در بیرون مرزهای جمهوری اسلامی است.نهالی که بدست حضرت امام در لبنان کاشته شد و امروز قدرتمندترین و باسابقه ترین متحد و برادر ج.ا در جهان است. حزب الله نه تنها در بحران سوریه که در مقابله با فتنه داعش در عراق یاور و همراه ج.ا بود و بدون ورود حزب الله، سرکوبی فتنه گسترده تکفیری در منطقه ممکن نمی شد! شاید خیلی ها ندانند اما نیروهای حزب الله رابط و حلقه اصلی اتصال سپاه با گروههای جهادی فلسطینی و یمنی بوده اند و بخش عمده ای از انتقال تجهیزات و آموزشهای نظامی به رزمندگان جهاد اسلامی و حماس در فلسطین و انصارالله یمن توسط حزب الله و با کمک موثر نیروهای آن صورت گرفته است. سالهاست که "حزب الله" نقش اباالفضل (ع) را برای انقلاب اسلامی ایفا می کند( هم محافظ رشید و غیرتمند انقلاب اسلامی بوده و هم رکن اساسی محور مقاومت و مربی و معلم مجاهدان و رزمندگان آن.) این ساختار مبارک نه تنها موجب عزت پیروان اهل بیت در لبنان و سوریه و عراق و یمن شده بلکه در برخی مواقع به عنوان سپر مدافع جمهوری اسلامی و یاور و ناصر آن به میدان آمده و همه اینها بر مبنای باور و ایمان نیروهای حزب الله به انقلاب اسلامی و صحت و صداقت رهبری آن انجام شده است. از ابتدای عملیات طوفان الاقصی تا به امروز،حزب الله جوانمردانه و صادقانه در حمایت از مقاومت اسلامی فلسطین پا به میدان جهاد گذارده و برخی از نیروها و فرماندهان کم نظیر خود را در مسیر نابودی غده سرطانی منطقه و آزادی قدس تقدیم کرده و با وجود تحمل ضربه ها و زخم های پی در پی ،همچنان حامی اول مردم غزه و مقاومت آنها باقی مانده است. این روزها مستضعفین و مظلومان لبنان که حامیان و هواداران اصلی حزب الله بوده و هستند علاوه بر تحمل مشکلات سنگین اقتصادی (تحمل ویرانی ها و آسیبهای تهاجمات روزمره صهیونیستها به خانه و مزرعه و ...آن هم در اوج تورم بی سابقه و کمبود برق و سوخت و امکانات درمانی و بهداشتی)،شاهد شهادت و جراحت روزمره فرزندان و عزیزان خود هستند و عملا درگیر جنگی سخت و عجیب با رژیم صهیونیستی شده و بعد از خدا و اهل بیت ،چشم امید به برادر بزرگتر و بانی انقلاب اسلامی یعنی جمهوری اسلامی دوخته اند! برادری که می تواند و باید در هنگام بالاگرفتن شدت جنگ،تکیه گاه حزب الله و حامیان و هواداران آن باشد و با ضربات اساسی خود،چنگ و دندان گرگهای تل آویو را در هم بکوبد و ساختار مستحکم اما مجروح مقاومت اسلامی لبنان را از آسیب بیشتر محافظت کند! روزهای پیش رو بهترین فرصت برای شکستن ماشین جنگی رژیم و کاهش قدرت تهاجمی آن به غزه و لبنان است و پاسخ دفاعی و بازدارنده رزمندگان اسلام علیه اسرائیل می تواند با یک تیر،چند هدف را محقق کند : ▪️تنبیه رژیم و ایجاد بازدارندگی و ممانعت از ادامه تهاجمات رژیم به ج.ا ▪️کاستن از تهاجمات رژیم به مردم غزه و مقاومت اسلامی لبنان ▪️افزایش روحیه و قدرت دفاعی مردم و مجاهدان فلسطین و لبنان ▪️افزایش هزینه های انسانی و اقتصادی رژیم و اجبار آن به قبول آتش بس و خاتمه جنگ درغزه و لبنان. ❇️ انشالله عملیات ج.ا و تنبیه شدید رژیم بدست رزمندگان اسلام، پایان تنهایی"اباالفضل انقلاب اسلامی" خواهد بود. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
چهار سرفصل مفهومی و راهبردی در فهم تحولات اخیر منطقه ✍حمید رسایی 1️⃣ پیجرهای لبنان و تاملاتی در نسبت دانش و اخلاق انفجارهای نامتعارف و وحشیانه لبنان، همچون بمباران اتمی ژاپن، بسیاری از دانشمندان را در نسبت علم و دین و تعهدات اخلاقی دانشمندان به فکر واداشته است و افق‌های بلندی را برای اندیشیدن به "سناریوهایی فاجعه‌بارتر" با کمک دانش‌های نوین پیش رویمان می‌گذارد که در آن "هر چیزی که در زندگی ما وابسته به فناوری و تکنولوژی است، می‌تواند به‌مثابۀ یک سلاح بالقوه و خطرناک و کشنده عمل کند". گوشی‌های هوشمند، ساعت‌های هوشمند، تبلت‌ها، لپ‌تاپ‌ها و حتی اسباب‌بازی‌های کودکان مانند اسکوتر چه سطحی از ناامنی را میتوانند تولید کنند؟ به این فهرست اضافه کنیم امکان هک هر دستگاه دیگری را که حاوی کد یا نرم‌افزار قابل برنامه‌نویسی است: ژنراتورهای برق، آب‌شیرین‌کن، سدها،نیروگاههای زیرساختی، سیستم‌های حمل‌ونقل و سایر تأسیسات زیرساختی که اِخلال‌افکنی در آن‌ها محتملاً به خسارات هنگفت مادی و انسانی می‌انجامد و حتی ممکن است از این هم فراتر، فنون جنگ‌های بشری را وارد مرحلۀ جدیدی از خرابکاری کند؛ مرحله‌ای که در آن، دیگر فرقی بین نظامی و غیرنظامی یا بین بزرگ و کوچک نخواهد بود. 2️⃣ معادلات امنیت ملی، تابع مولفه‌های قدرت ماست در دامنه همین مباحث، این سوال کلیدی در حوزه امنیت ملی پیش آمده است که اگر اسراییل، پالایشگاه‌های ما را بزند چه؟ آیا می‌توانیم از قدرتمان در منطقه توبه کنیم و مصالحه کنیم و در امان قرار بگیریم؟ معادله امنیت ملی ایران می‌گوید که اگر عسلویه یا نیروگاه‌های ما را بزنند آن وقت نه گنبد شمالی قطر، نه فجیره امارات، نه آرامکو عربستان و نه پالایشگاه‌های عسقلان و حیفا اسرائیل لحظه ای امنیت نخواهد داشت و در کوتاه مدت وجود نخواهد داشت. آمریکاها مدعی اند که بلاشک مسئله آرامکو کار ایرانی‌ها بوده است و یمنی‌ها واسطه بوده اند، آن وقت عده ای هنوز نگرانند که نکند اسراییل عسلویه ما را بزند؟! چرا قدرت ملی‌مان را نمی‌شناسیم؟ آیا قبلا ما این قدرت را داشتیم که از طریق بازیگران ثالث و یاران وفادار و به شکل نیابتی این کارها را انجام بدهیم؟ این ویژگی قدرت منطقه‌ای بودن ایران را چرا قدر نمی‌دانیم؟ ما از 2015 و در پی موفقیت‌های بی‌نظیر ایجابی در سوریه، عراق و یمن و لبنان و به اذعان غربی‌ها از یک قدرت ملی دارای نفوذ، به یک قدرت منطقه‌ای ارتقا پیدا کرده‌ایم. شرایط جدید ایران مثل داشتن خودرویی با کلاس بالاتر است که هم تبعات و هزینه‌هایی دارد و هم ابزارها و امکانات جدید. امکانات جدید بسیاری از نگرانی‌ها و ترس‌ها را از بین می‌برد اما اگر شرایط جدید را درک نکنیم این ترس‌ها مانع ما خواهد شد که تصمیمات راهبردی بگیریم. یکی از دلایل اصرار امریکایی‌ها بر شهادت حاج قاسم سلیمانی این بود که تبیین او از قدرت منطقه ای ایران، ترس مردم، نخبگان و مسئولین را از بین می‌برد. آمریکایی‌ها چند سال بیشتر این مسئله را تحمل نکردند و پس از ماجرای آرامکو او را ترور کردند و ضربه بی سابقه ای به ما زدند و الان یکی از ضعف‌های اصلی ما این است که راوی جایگزین برای قدرت منطقه‌ای مان نداریم و اکثر فرماندهان کشور پس از حاج قاسم ، قدرت تبیینی او را ندارند و خلا ایشان پر نشده است.وقتی روایت استراتژیک خودمان از قدرت خودمان دقیق  نباشد، تردیدها سر جایش باقی می‌ماند، ضربه می‌خورید و حتی نمی‌فهمید چرا دارند شما را محکمتر از قبل می‌زنند. واضح است که قدرت منطقه ای یا بین‌المللی شدن توبه ندارد و راه بازگشت ندارد و نمی‌شود به سطح یک قدرت ملی ارتجاع کرد و گفت که دیگر با من کاری نداشته باشید! اگر عقبگرد کنیم به جز بازیگران وفادار به ما که اتفاقات بدی برایشان خواهد افتاد، سراغ ایران هم خواهند آمد و تمامیت ارضی ما هدف قرار خواهد گرفت. به ما رحم نخواهند کرد و تا نابود کردن همه زیرساخت های اقتدار و قدرت ما پیش میروند تا مطمئن شوند نمیتوانیم دیگر قد علم کنیم. ادامه 👇 به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/tahlilisiyasiseraat/5469
کانال تحلیلی سیاسی صراط
چهار سرفصل مفهومی و راهبردی در فهم تحولات اخیر منطقه ✍حمید رسایی 1️⃣ پیجرهای لبنان و تاملاتی در ن
. 3️⃣ نگرانی از تحلیل های القایی غربگرایان لبنان و جبهه مقاومت، یک تغییر محاسبه ای می‌خواهد تا دشمنی را که این اندازه گستاخ شده است، فورا تنبیه و مودب کند. دستور انتقام و خونخواهی شهید هنیه از مهمترین نقطه نظام صادر شده بود، چرا تا امروز انجام نشده است؟ تبعات این نحو برخورد در عده ای و این نفهمیدنِ محاسبات واقعی، چگونه کشور و کل جبهه مقاومت را به هزینه های بزرگ مثل ترور جمعی روزهای پیش می‌رساند و نهایتاً چگونه ما را به جنگی سخت تر خواهد کشاند؟ هستند کسانی که هنوز نمی‌فهمند که «وعدهٔ صادق» است که جلوی جنگ را می‌گیرد نه اینکه جلوی وعدهٔ صادق بایستی از ترس جنگ! این محاسبه غلط در کشور ما در عده ای از مسئولین وجود دارد و تا امروز برای کل جبهه مقاومت هزینه های بزرگی تراشیده است. دولتی که با افکار کسانی اداره می‌شود که هنوز از تجربه تلخ برجام عذرخواهی نکرده اند ممکن است هزینه های بزرگی به کشور تحمیل کنند. 4️⃣ تحلیل کلان جنگ آخرالزمانی ما و صهیونیزم، تابع اتفاقات مصداقی نیست با همه این اوصاف اما گستاخی دشمن دلیل بلندمدت و مهمتری هم دارد. جبهه‌ی مقاومت و در رأس آن ایران اسلامی، در این سال‌ها حلقه‌ی محاصره‌ را بر ضدّ اسرائیل تنگ‌تر کرده و فشارش را بیش‌تر و تهدیداتش را موثرتر کرده است و رسما و علنا  به رژیم ضربات پی در پی می‌زند با هدف علامی و مشخص و بلندمدّت نابودی اسراییل. رژیم در این نبرد سنگین دو گزینه بیش‌تر ندارد: یا تدریجاً توان این جبهه را تحلیل ببرد یا صبر کند کار به نقطه‌ای برسد که جنگ تمام‌عیار اجتناب‌ناپذیر شود. اگر بنشیند و هیچ کاری نکند و فقط ضربه بخورَد، در بلندمدّت نابود می‌شود. آینده‌ی دیگری می‌شود برایش تصوّر کرد؟! بنابراین او هم دست به اقداماتی می‌زند. ماهیت جنگ همین است، اسرائیل برای بقاء می‌جنگد و نمی‌شود او را با آمریکا یا متّحدانش مقایسه کرد و آنها در بدترین حالت (برای خودشان) این گزینه را دارند که از منطقه بروند و موجودیّتشان و هویتشان در خطر نیست. امّا رژیم چنین گزینه‌ای ندارد و از بین می‌رود. جبهه‌ی مقاومت، رسما کمر بسته به حذف و نابودی‌ رژیم در بلندمدّت. هدف جبهه مقاومت در مواجهه با صهیونیزم کاهش نفوذ نیست. هدف تغییر رفتار نیست. هدف تغییر حکومت نیست. هدف نابودی است و این را هر دو طرف می‌دانند.با این پیش فرض، فلذا واجب است که جواب بدهیم، جواب کوبنده هم بدهیم، امّا این توّهم را و این تصور را که ضربه‌های اسرائیل به جبهه‌ی مقاومت را می‌توانیم متوقّف کنیم نداشته باشیم. این که اگر انتقام می‌گرفتیم گستاخ نمی‌شد و مدتی عقب می‌نشست! بله، شاید می‌توانستیم جلوی فلان اقدام خاص را در فلان مقطع زمانی خاص بگیریم. امّا نه برای همیشه و نه برای همه جا. اینها ادامه خواهند داشت و دو طرف به حملات ادامه خواهند داد و ضربه‌های کوچک‌تر تدریجی یا جنگ بزرگ دفعی بر ضدّ هسته‌های مقاومت اجتناب‌ناپذیر است و این گزینه‌ها را نمی‌شود از روی میز رژیم برداشت، چون در غیر این صورت او باید فقط بنشیند و منتظر انقراضش باشد!ما به جراحی عظیم حذف غده سرطانی می‌اندیشیم و متقابلا رژیم برای بقاء به هر کاری دست می‌زند.معادله روشنی ست. مراقبت کنیم که در تحلیل هایمان به جبهه خودی تعریض بی‌جا نکنیم. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
مرگ در معدن درد کدام جراحی است؟ 🖋رضا امیدی گفته می‌شود حادثۀ مرگبار امروز در معدن طبس ۱۲امین حادثه در معادن ایران طی ۴ ماه اخیر است و طی این حوادث حدود ۶۴ نفر جان خود را از دست داده‌اند. حادثۀ معدن یورت گلستان که در سال ۱۳۹۶ رخ داد بیش از ۴۰ کشته داشت، اما از آن حادثه چه درس‌هایی گرفته شد و تا چه اندازه صدای اعتراضی آن کارگران شنیده شد؟ رویکرد غالب در تحلیل مخاطرات کاری در ایران بیش از هر چیز بر «فردی‌دیدن» مخاطره مبتنی است. ازهمین‌رو، حتی در دسته‌بندی عوامل بروز حادثه برچسب «بی‌احتیاطی» بیشترین میزان فراوانی را دارد. برای مثال، از مجموع حدود ۱۴۰۰ نفر مرگ‌ومیر حین کار و همین مقدار قطع عضو حین کار در سال، بیش از ۹۰ درصد موارد به بی‌احتیاطی نسبت داده می‌شود. همین نرخ در حوادث رانندگی هم تکرار می‌شود. یا مسئلۀ بیکاری به «ضعف مهارت‌های فردی» تقلیل می‌يابد. اساساً این «فرد» است که باید در مقابل مخاطره‌های مداوم از خود مراقبت کند و گویی ساختارها و نهادها وظیفه‌ای برعهده ندارند. این نوع تحلیل مبتنی بر «انکار وضعیت» است؛ انکار عوامل ساختاری. زیرا تأکید بر این نوع عوامل، بی‌مسئولیتی‌ها، رهاشدگی‌ها، و ناکارآمدی‌ها را آشکار می‌کندو «پاسخگویی» می‌طلبد. چیزی که ساختار از آن فراری است. اقتصاد سیاسی نهفته در مناسبات کاری ایران هم نقد استراتژی «انکار وضعیت» را دشوار می‌کند. در حادثۀ شلاق‌خوردن کارگران معدن آق‌قلا، در حادثۀ معدن یورت، و در بسیاری دیگر از موارد، پای نهادهایی در میان بود که اگر در وقوع حادثه بر «وضعیت و ابعاد ساختاری حادثه» تأکید می‌شد، مسئله ابعاد دیگری پیدا می‌کرد. خودِ این موضوع، سلطۀ موجود در روابط و محیط کار را تشدید می‌کند. «موقتی‌سازی شغلی» هم از یکسو تشکل‌یابی نیروی کار را تضعیف کرده و از سوی دیگر شرایطی را بر کارگران تحمیل می‌کند که جرئت پیگیری ساده‌ترین و بنیادین‌ترین حقوق‌شان را از دست می‌دهند. در جریان حادثۀ معدن یورت در سال ۱۳۹۶، کارگران می‌گفتند «جرئت بیان واقعیت‌های ایمنی معدن را به بازرسان نداشتیم، چون به اخراج از کار تهدید می‌شدیم». موقتی‌سازی شغلی، بی‌ثبات‌کاری، تشکل‌زدایی از نیروی کار، امنیتی‌کردنِ تشکل‌یابی و ... جراحی‌هایی است که درد آن وضعیت امروز کارگران معدن و کارگران پروژه‌ای و ... است. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
کمی عمیق تر درباره حادثه جان باختن کارگران خراسان جنوبی ✍ محمدامین_رضایی 1⃣ خراسان جنوبی جز پنج استان اول معدنی کشور بیش از ۸۰۰معدن با ذخیره بالای ۷ملیارد تن مواد معدنی دارد؛ چیزی حدود ۶٪ از ظرفیت کل معادن کشور و حدود ۱۳درصد از ذخیره قطعی معادن کشور! انواع مختلف سنگ های معدنی(۴۹ نوع) مثل سنگ آهن، زغال سنگ، سنگ های تزئینی و ۶معدن طلا و...در خراسان جنوبی موجود است. سالانه۳۴مییلون تن مواد معدنی از استان خارج میشود میزان درآمد سالانه حاصل از استخراج معادن بلیاردی است! سوال جدی این است چرا با وجود این ظرفیت معدنی خراسان جنوبی جز سه استان با محرومیت بالا به حساب می آید؟ و چرا مردم استان ما جز اقشار کم درآمد کشور به حساب می آیند؟ راه درمان چیست؟ 2⃣شهیدصدر در مقاله نظریه اسلام درباره توزیع منابع طبیعی (۱) در تفاوت اسلام با سرمایه داری در سه گانه تولید، توزیع، مصرف میگوید در اسلام ما دو توزیع داریم یک «توزیع قبل از تولید» و یک «توزیع بعد از تولید» در حقیقت یک چهارگانه شکل میگیرد: توزیع، تولید، توزیع، مصرف. اگر عدالت را در سه ساحت عدالت در منابع، عدالت در درآمدها و عدالت در فرصت ها تقسیم کنیم در نگاه شهیدصدر مهم ترین بخش که موجب تحقق عدالت در جامعه میشود عدالت در منابع «توزیع اولیه» است. مساله ای که اصل ۴۳،۴۴،۴۵،۴۸ و...قانون اساسی پشتوانه و ظرفیت خوبی در تحقق و مطالبه آن هست. از مصادیق توزیع اولیه میشود اشاره کرد به زمین های موات و معادن که در زمان غیبت بر اساس قول بعضی از فقها جز ثروت‌های عمومی و مباحات عامه و بر اساس قول بعضی از فقها من جمله امام خمینی ره معادن جز انفال به حساب می آید.(۲) اصل ۴۵ قانون اساسی نیز انفال را (از مصادیق آن معادن) را در اختیار حکومت میداند تا در جهت مصالحه عامه مردم خرج کند. 3⃣ متاسفانه ۵۲کارگر جان خود را از دست دادند! چند وقت پیش یک جوان در شهرستان زیرکوه که نگهبان معدن بود جانش را از دست داد؛به خانواده اش زنگ زدم گفتند تازه عقد کرده بود! فارغ از پیام های احساسی یک سوال جدی این است سهم مردم محروم خراسان جنوبی از معادن جز کارگر بودن چیست؟ وقتی اکثریت معادن به بخش خصوصی-خصولتی واگذار شده چرا عموم مردم در مالکیت این معادن شریک نباشند؟ چرا از معادن سود چندصد میلیاردی صرفا برای دولت و یک عده سرمایه دار باشد و سهم مردم عادی صرفا یک حقوق کارگری حداقلی است؟! آیا این وضعیت با پیوست عدالت که سالهاست رهبری میگویند در تضاد نیست؟ اساسا کسی به این سوال ها فکر میکند؟ اینکه چگونه میشود مردم سهامدار معادن بشوند و سود حاصله از معادن استان به سر سفره مردم عادی بیاید. 4⃣ یکی از راهکارها(۳) این است بر اساس ماده ۱۴قانون معادن، صاحبان معادن بر اساس نوع سنگ معدنی و نرخ به روز آن باید درصدی (در بعضی سنگ ها ۸درصد) سود سالانه را به عنوان «حقوق دولتی» به دولت بپردازند. تبصره ۴ از ماده ۱۴ قانون معادن «دولت را مکلف میکند درآمد حاصل از اجرای این ماده را هر در بودجه سالانه منظور کند.» بر اساس تبصره ۶ این ماده «دولت مکلف است ۱۵% از حقوق دولتی وصولی را به اعتبارات همان استان اضافه نماید، به طوری که تمام اعتبار یاد شده جهت ایجاد زیرساخت و رفاه و توسعه شهرستان با اولویت بخشی که معدن در آن واقع شده، اختصاص یابد.» درباره خراسان جنوبی که سالانه ۳۴میلیون مواد معدنی استخراج میشود ۱۵درصد از حقوق دولتی معادن عدد بزرگی است باید صرف رفع محرومیت شود آیا میشود؟ 5⃣راهکار بنیادین تر اما این است ما در عمل می بینیم اکثر معادن بزرگ با حفظ اصل مالکیت آن به بخش خصوصی واگذار شده است. مسأله جدی این است در دنیا این تنها روش واگذاری نیست؛ میشود بجای واگذاری حق استفاده معادن به سرمایه دارها، معادن را در قالب تعاونی های فراگیر به صورت سهام های کوچک به مردم واگذار شود. بر اساس ظرفیت اصل ۴۵قانون اساسی حاکمیت میتواند برای مردم محلی استان و کارگران معادن که جز طبقات محروم هستند هم اولویت تخصیص قرار دهد. با این روش کارگران و مردم محلی در اصل سود حاصله از معادن نه صرفا اجرت( دستمزد کارگری) سهیم میشوند. این مسأله بیشتر یک روش سیاست گذارانه است و نیاز به قانون جدید نیست؛ قوانین و فتاوای موجود از آن پشتیبانی میکنند. مسأله سرمایه گذاری اولیه در معادن بزرگ هم از تجمیع ثروت های خرد از طریق سهام و کمک های دولت تا حد زیادی قابل حل است. راه اصلی درمان محرومیت مردم مناطق محروم من جمله خراسان جنوبی سهیم کردن مردم از منابع ثروت های اولیه است که در استان ما زمین های موات و معادن جز مصادیق این امر هستند. مسئولین امر،روحانیت و فعالان رسانه ای اگر می‌خواهند کاری انجام دهند میدان اصلی اینجاست. ۱: بارقه ها، شهید صدرص ۱۳۹ ۲.مقالات فقهی ۳.قانون معادن کشور کانال تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
حاشیه‌ای بر اعلام تعطیلیِ درس آقامجتبی خامنه‌ای! ✍محسن قنبریان سال‌هاست که دشمن ایشان را به اتّهام «تلاش برای جانشینیِ رهبری» تخریب می‌کند؛ حال‌آنکه غیر از شنیده‌های سابق، اخیراً نیز از پدر متّقی و حکیم‌شان نَقل و رسانه‌ای شد که مخالف جانشینیِ فرزندشان -به‌خاطر شبههٔ موروثی‌شدن یا چیز دیگری- هستند. این را به کمیتهٔ خاصّ خبرگان (کمیسیون اصل ۱۰۷ و ۱۰۹) هم گفته‌اند؛ اما می‌بینید قضیه تمام نمی‌شود! تعطیلیِ درس ایشان (به دلیلی بین خودشان و خدا) گرچه می‌شد مسئله‌ای «عادی» در حوزه تلقّی شود، باز مسئله‌ای «خاص» بین دوست و دشمن می‌شود؛ برخی دوستان به جهات اخلاقیِ ایشان استناد و استدلال کردند که «اقبال» هزاروششصد متقاضی برای شرکت در درس ایشان، آن‌هم در هنگام رکود حلقه‌های استادوشاگردی، و کم‌رونقی و تعطیلیِ برخی دروس در حوزه، عاملی برای تعطیل‌کردن درس‌شان شده است، دشمنان هم که...! بندهٔ ناچیز در مسئلهٔ جانشینی، هم‌نظر -بلکه مطیع- پدر بزرگوار ایشان هستم؛ اما در سایر مسائل از جهات علمی و عملی نباید به فرزندان ایشان -از جمله این فرزند فاضل‌شان- جفا شود؛ مثلاً ایشان حق دارند از عالمان حوزه باشند، آن‌چنان که فرزندانِ برخی زعمای گذشته بودند و هستند. البته اینجا نکته‌ای مهم می‌شود که «جریانی عادی» را «غیرمعمول» می‌کند و آن، غیر از شائبهٔ جانشینِ رهبری و اشتهار در رسانه‌هاست: «معمول» در حوزه‌ها این بوده که فرزند فاضل و درس‌خوان، درس می‌گوید و دروسش منتشر می‌شود، تألیف می‌کند و نقد می‌شود؛ مؤافق و مخالفِ علمی پیدا می‌کند و تدریجاً در صحن علنیِ حوزهٔ علمیه، در مرآی اساتید و بزرگان رشد می‌کند. فخرالمحققین در قدما، و آقامصطفی خمینی در متأخرین، نمونه‌های روشنی هستند؛ سیدمصطفی باآن‌که مستشکلِ درس امام بود، خودش درسی بعضاً شلوغ‌تر هم داشت و آثار علمیِ ایشان منتشر می‌شد (هشت‌کتاب فقهی و فلسفی، دوکتاب در تبعیدِ ترکیه، ده‌اثر در تبعیدِ نجف). این‌گونه بود که غیرشاگردانش، او را نه به شهادت شاگردان و هم‌بحث‌ها، بلکه به شهادت آثارش قضاوت می‌کردند. می‌دانیم که در حوزه، هم‌نشینیِ نام با عنوان «آیت‌الله» و پیداشدن نمودهای زعامت؛ تحفّظ یا ملاحظه‌کاری دربارهٔ پرداختن به آرای آن شخص شکل می‌دهد و معمولاً مورد نقد و ابرام جدّی قرار نمی‌گیرد. (مگر دربارهٔ کسانی که خلاف مشهورشان فزونی گیرد!) لذا دورهٔ مناسب جهت تناظرها و بحث‌ها، دقیقاً در همین دورهٔ سنّی و مرحلهٔ علمیِ مثل آقامجتبی دامت‌توفیقاته انجام می‌شود و خروجیِ آن مواجهات علمی با هم‌سطح‌ها، با «روندی طبیعی» و «روشی عادلانه» به ارتقاهای علمی رسیدن و نشستن بر پلّه‌های فضلیت است. اقتضای «ورع» این نیست که برای انتشار صوت و متنِ «سیزده‌سال تدریس» اقدامی نشود. چه‌اینکه حضور در میزگردها و همایش‌های علمی، با ارائه‌های تخصّصی برای عالمان دینی؛ ناجورتر از برخی فعالیت‌های سیاسی-انتخاباتی نیست که تقوا و خویشاوندی با رهبر انقلاب اسلامی بخواهد مانع آن و موجب احتیاط گردد، یا رانت و امتیازِ آقازادگی تلقی شود. همه شاهدیم که آقازاده‌های فاضل و درس‌خوانده - حتی اگر در زیّ شخصیِ برخی از ایشان اخلاق آقازادگی مشهود باشد - در این مسئله، نوعاً «عادی»اند؛ یعنی دروس‌شان منتشر و کتاب‌های‌شان چاپ می‌شود و در معرض نقد قرار می‌گیرد. در مجامع تخصصی، لَه یا علیه آرای علمی حاضر می‌شوند و این‌گونه به شکل عادی، دارای مؤافق و مخالف علمی، شاگرد و منتقد می‌شوند. درس‌شان هم از همین مجرای عادی؛ پُر یا خالی، شروع یا تعطیل می‌شود. بنده البته به شهادت برخی فضلا، باخبرم از سطح خوب و مقبولِ درس آقامجتبی؛ لکن اگر تعطیلیِ درس‌شان ادامه یافت، به‌نظر می‌رسد بهتر است که دروس گذشتهٔ ایشان منتشر شود و در معرض استفاده و نقد جامعهٔ علمیِ حوزه قرار گیرد. چه‌اینکه حضور علمیِ ایشان در مسئله‌های مطروحه در حوزه، علاوه‌بر استفادهٔ جامعهٔ علمی، پاسداشت رویه‌های معمول در ارتقای علمی در انظار نخبگان حوزوی نیز هست و ازقضا دقیقاً همین روش، اقتضای تقوا و ورع و ناآقازادگیِ متوقع از ایشان است. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
آتش بس در لبنان! ✍صابر گل_عنبری تحرکات دیپلماتیک فشرده‌ای با محوریت آمریکا و فرانسه در مورد جنگ لبنان شروع شده است و گویا واشنگتن و پاریس طرحی برای آتش بس موقت 21 روزه میان اسرائیل و حزب الله پیشنهاد کرده‌اند. از عصر دیروز هم تقریبا نوعی آرامش سوال برانگیز در جبهه شمال حاکم شده است؛ با وجود تداوم حملات اسرائیل اما از شدت آن‌ها تا حدودی کاسته شده و از عصر دیروز حزب الله نیز حملات موشکی خاصی انجام نداده است. به احتمال زیاد این آرامش نسبی در پیوند با تحرکات دیپلماتیک باشد. پرسش این است که این تحرکات چرا خیلی زود شروع شده است؟ در پاسخ می‌توان گفت که طرف اسرائیلی به این جمع بندی رسیده است که باید دستاوردهای خود تاکنون در این جنگ را حفظ کند و از آن بیم دارد که فرسایشی شدن جنگ و درگیر شدن بیشتر عمق اسرائیل، آن‌ها را بر باد دهد. از این رو، می‌خواهد با هماهنگی طرف آمریکایی تحقق اهداف جنگ را از طریق دیپلماسی و تحت فشار این جنگ ویرانگر که تاکنون گوشه‌ای از آن را به نمایش گذاشته است، پیگیری کند. به همین خاطر، طرح آتش بس 21 روزه ارائه شده است که پس از برقراری آن، طی این مدت مذاکراتی برای رسیدن به توافق صورت گیرد. اما این طرح دیپلماتیک یعنی آتش بس موقت در جبهه شمال بدون شمول غزه عملا به معنای گسست میان دو جبهه، توقف حملات حزب الله و مقدمه‌سازی برای بازگشت آوارگان اسرائیلی به شهرک‌های خود در شمال است و اینها دقیقا همان اهدافی است که اسرائیل برای جنگ خود علیه حزب الله تعریف کرده است. علی رغم نابرابری‌ در امکانات و تسلیحات و قدرت تخریب دو طرف، اما معمولا در چنین جنگ‌هایی معیار برد و باخت تحقق و یا عدم تحقق اهداف است. به همین خاطر، دبیر کل حزب الله در سخنرانی یک هفته قبل خود پس از انفجار پیجرها و بی‌سیم‌ها تاکید داشت که اجازه نخواهیم داد دشمن به اهداف خود یعنی قطع ارتباط دو جبهه لبنان و غزه و بازگشت ساکنان شهرک‌های تخلیه شده به آنجا برسد. حالا اسرائیل و در همکاری با آمریکا و بعضا فرانسه می‌خواهد پس از یک هفته جنگ ویرانگر اسرائیل و ضربات به حزب الله از طریق دیپلماسی اهداف پیشگفته را تحقق بخشد. از این رو، طرح کنونی آتش بس در جبهه شمال منهای غزه را می‌توان یک نوع تله دیپلماتیک برای حزب الله و اعلام پیروزی اسرائیل پنداشت. واقعیت هم این است که حزب الله در برابر معادله بسیار دشواری قرار گرفته است. اگر با این آتش بس مخالفت کند، خود را در مظان اتهام ادامه جنگ قرار می‌دهد و اگر هم آن را بپذیرد، اهداف طرف مقابل برآورد شده است و به معنای باخت در این جنگ است. کما این که جنگ کنونی به شدت ویرانگر و تلفات و خسارات آن بالاست و حزب الله نمی‌خواست درگیری محدود یک سال اخیر در شمال به چنین جنگی ختم شود. اما در عین حال نیز با توجه به این که اهداف حزب الله در جبهه شمال در حمایت از غزه به نوعی جنبه حیثیتی برای خود حزب و کلیت محور پیدا کرده است، گسست پیوند دو جبهه لبنان و غزه پیامدهای فراتر از تحقق اهداف اسرائیل در جنگ علیه لبنان دارد. از این رو، بعید است که حزب الله با طرح آتش بس موقت در لبنان بدون غزه موافقت کند، مگر با این توجیه که در مدت برقراری این آتش بس مذاکرات غزه از سرگرفته شود و حتما توافقی حاصل شود که البته در آن صورت باید دید که رسیدن به توافق در غزه هم در این مدت تا چه اندازه محتمل خواهد بود. اگر توافقی هم در غزه حاصل نشود، بعد از پایان آتش بس نیز از سرگیری حملات حزب الله دشوار به نظر می‌رسد و اسرائیل پس از تحقق گسست پیوند میان دو جبهه و تبدیل کردن دستاوردهای تاکتیکی خود به بردی راهبردی، وارد فاز بازگرداندن نیروهای حزب الله به شمال رودخانه لیتانی خواهد شد. حزب الله اکنون در برابر تصمیم سرنوشت‌سازی در این معادله سخت قرار گرفته است و باید دید که چه تصمیمی خواهد گرفت. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
عوامل در چیست؟ ✍علی عبدی پس از ماجرای انفجار پیجرها و بیسیم ها در و شهادت جمعی فرماندهان ارشد مقاومت در لبنان این پرسش که اسرائیل چگونه به این حد از اشراف اطلاعاتی رسیده است به سوالی همگانی تبدیل شده است. برای پاسخ به این سئوال به چند نکته اشاره می کنم: ۱. در معادلات امنیتی بعنوان یک اصل : کاهش قدرت اقتصادی رابطه مستقیمی با میزان افزایش قدرت نفوذ برای جمع آوری با تکیه بر نیروی انسانی  دارد. فشار و تحریم اقتصادی چندسال اخیر در لبنان در افرایش منابع و عوامل موساد در لبنان حتی بین شیعیان و اثربخشیش در این حملات بسیار موثر بوده است. ۲. جدای از مشکلات اقتصادی بزرگترین چالش مساله تکنولوژی است.هر دو اپراتور لبنان دست امریکاییهاست و اطلاعات تمام ارتباطات را دارند.زیرساختهای اینترنت و کلیه خدمات فناوری هم در دست جریان رقیب است یعنی انحصار تحت کنترل آمریکا. لبنانی ها همه ارتباطاتشان در شبکه های اجتماعی خصوصا واتساب است و تحفظی ندارند. ۳. علاوه بر این تمرکز رژیم بر هوش مصنوعی در چند سال گذشته توانسته تقریبا شبکه بزرگی از افراد را شناسایی کند. برای نمونه یکی از افرادی که ترور شد موبایل نداشت. همسرش به خواهرش پیام داده بود فلانی امشب می آید منزل بیایید پیش ما. رصد شد و همگام خروج در جاده ترور شد. ۴. ضمنا همه سرویس های اطلاعاتی غربی در لبنان فعال هستند. علاوه بر موساد سرویسهای انگلیس فرانسه سرویس های عربی و ...یکبار شنیدم بیش از ۶۰ سرویس از طرف امریکا مکلف شده اند از مقاومت اطلاعات جمع کنند. اضافه کنید به این فهرست، سرویس‌های اطلاعاتی دول عربی هم‌پیمان آمریکا و اسرائیل حاضر در لبنان همچون عربستان سعودی ، امارات، مصر، اردن، بحرین و ... ۵. از آن طرف چند میلیون آواره سوری به لبنان آمده اند و در آپارتمان‌ها ،محلات و.. نگهبان و ناطور و کارگر خدماتی شده اند. عملا جای آفریقایی ها را گرفتند. بدلیل وضع بد معیشتی براحتی اطلاعات جمع می کنند. از این رو پنهان ماندن در این فضا بسیار بسیار سخت است. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
کانال تحلیلی سیاسی صراط
تصاویر حمله رژیم غاصب اسرائیل به لبنان
. حمله به قلب ضاحیه بیروت! ✍صابر گل_عنبری حملات لحظاتی پیش به ضاحیه بیروت بی‌سابقه‌‍ترین و سنگین‌ترین حمله در جنگ لبنان بود که در آن‌ها حداقل 8 ساختمان 7 طبقه‌ای با خاک یکسان شده است. ارتش اسرائیل اعلام کرد که هدف حمله مقر اصلی رهبری حزب الله بوده است و برخی منابع اسرائیلی نیز هدف را ترور سید حسن نصر الله اعلام کرده‌اند؛ اما در عین حال نیز سازمان رادیو و تلویزیون اسرائیل گفته‌ است که هنوز به طور قطع نمی‌توان گفت که ایشان در لحظه حمله در آنجا حضور داشته است. اکنون نیز موجی از گمانه‌زنی به راه افتاده است. روشن است که این مکان از قبل لو رفته بود؛ اما این که این حجم حمله بی‌سابقه در جریان حضور نتانیاهو در نیویورک انجام می‌شود و او هم فورا نشست با خبرنگاران را ترک کرده است، نشان می‌دهد که حمله با قید فوریت پس از دریافت سریع اطلاعاتی مشخص و پس از گرفتن دستور از نتانیاهو انجام شده است. این اطلاعات یا درباره حضور شخص سید حسن نصر الله یا کادر رهبری حزب الله برای نشستی در مکان مورد نظر بوده است. برخی منابع و حساب‌های مجازی نزدیک به حزب الله از شکست ترور دبیر کل حزب الله خبر می‌دهند، اما فعلا باید منتظر بیانیه حزب الله درباره این حمله و نتایج آن بود. اما این حمله را می‌توان تغییر کلیه قواعد درگیری با حزب الله به صورت کامل و سرآغاز جنگ تمام عیار دانست. به احتمال زیاد حزب الله پس از این حمله، دیگر خود را در قید و بند قواعد قبلی نداند و واکنش خود را بر این مبنا تنظیم کند. در این میان البته نتیجه حملات امروز نیز تاثیر خود را در تصمیم حزب الله خواهد داشت. حملات امروز در سایه بالا گرفتن تحرکات دیپلماتیک در دو روز اخیر و طرح پیشنهاد آتش بس موقت 21 روزه انجام شد. صبح امروز در پایان یادداشت «بازی مذاکره و آتش بس» بیان شد که شواهد و تجاربی نشان می‌دهد که طرف اسرائیلی برخی اوقات از مذاکره و توافق به عنوان یک حربه برای تحقق هدف دیگری از طریق القای یک برآورد اشتباه به طرف مقابل استفاده می‌کند؛ به عنوان مثال، در ژانویه گذشته در همان روز ترور صالح العاروری معاون هنیه در بیروت از طریق میانجیگران از آمادگی خود برای توافق خبر داده و همچنین گفته بود که منتظر پاسخ حماس به پیشنهاد جدید آمریکاست که قرار بود در همان شب ترور ارسال شود. نتانیاهو قبل از ترور هنیه نیز قرار بود هیاتی را برای مذاکره غیر مستقیم با حماس اعزام کند. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
. 🚨 در صورت تأیید ترور سید حسن نصرالله، و فرماندهان ارشد سپاه قدس و حزب الله در این حمله، موازنه به شدت به نفع اسراییل تغییر خواهد کرد! اگر از زمان ترور شهید سلیمانی پاسخ ها «یک به ده» داده شده بود، حتماً الان موازنه به نفع محور مقاومت، تغییر اساسی کرده بود! . // یداله یاسینی 👇 @hamraah_batahlil