هدایت شده از ابوذر
آخرین دورهای که در آن جمعگرایی بدبینانه را دیدیم دورۀ مککارتی بود. راینهولد نیبور، الهیدان آمریکایی، در آن زمان متوجه شد همتایانِ ضدکمونیست وی دائماً خواستار «تنفر کافی از دشمن» هستند. صرف مخالفت با کمونیسم کافی نبود؛ افراد باید در زمانهایی در نفرتِ گروهی مشارکت میکردند. همزمان، روشنفکران جناح چپ نسبت به عصر قریبالوقوع فاشیسم آمریکایی هشدار میدادند. این وضعیتِ تشدید خشم به چیزی منجر شد که نیبور آن را «سختگیری خشمناک» نامید، یعنی ناتوانی از دیدن جهان آنطور که هست و توجهِ صرف به عناصر کابوسواری که نفرت و خشم را توجیه میکنند. این نفرت و خشم منشأ عزتنفس افراد بود.
چیزی نگذشت که سختگیری خشمناک به وضعیت پیشفرض در درک امور تبدیل شد. این وضعیت به توانایی درک واقعیت آسیب میرساند. یکی از معماهای بزرگ مقطع سیاسی کنونی آن است که چرا همه نسبت به اقتصاد بیمناک هستند درحالیکه درواقع وضعیت بد نیست. تولید ناخالص ملی درحال رشد است، تورم درحال کاهش است، بهنظر میرسد نابرابری درآمد کاهش مییابد، دستمزد واقعی درحال افزایش است، بیکاری کم است، و بازار سهام درحال رسیدن به نقطۀ اوج جدیدی است. بااینحال، بسیاری از مردم عقیده دارند اوضاع اقتصاد خراب است. تنها جمهوریخواهان نیستند که نمیخواهند اعتراف کنند در زمان رئیسجمهوری دموکراتها کارها خوب پیش میروند. شکاف اصلی درواقع بین نسلهاست. طبق نظرسنجی اخیری که توسط نیویورک تایمز و دانشگاه سییِنا انجام شد، ۶۲ درصد افراد بالای ۶۵ سال که در سال ۲۰۲۰ به جو بایدن رأی داده بودند وضعیت اقتصادی را «عالی» یا «خوب» توصیف کردهاند. اما از میان طرفداران بایدن در ردۀ سنی ۱۸ تا ۲۹ سال تنها ۱۱ درصدشان گفتهاند وضعیت اقتصادی عالی یا خوب است و ۸۹ درصد دیگر گفتهاند «ضعیف» یا «حداقلی» است.
آیا این امر بدان دلیل است که شرایط اقتصاد برای جوانان بهطور ویژه بدتر است؟ دادهها چنین چیزی را نشان نمیدهند. طبق گفتۀ توئنگی، خانوارهای نسل هزاره، بهطور متوسط و با احتساب تورم، بسیار بیشتر از خانوارهای نسل خاموش [متولدان بین ۱۹۲۸ تا ۱۹۴۵]، بیبیبومرها [متولدان بین ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴] و نسل ایکس [متولدان بین دهههای ۱۹۵۵ تا ۱۹۸۰] در سن مشابه درآمد دارند. آنها سالانه ۹هزار دلار بیشتر از خانوارهای نسل ایکس و ۱۰هزار دلار بیشتر از خانوارهای نسل بیبیبومر، در سن مشابه، درآمد دارند. درآمد خانوار برای بزرگسالان جوان در بالاترین سطح خود در طول تاریخ است، درحالیکه نرخ مالکیت مسکن نزد آنها با نسلهای پیشین قابل مقایسه است. همۀ اینها نشان میدهد که تفاوت در تجربۀ نسلی تفاوتی اقتصادی نیست، بلکه روانی است.
میدانم چرا در جهانی سرشار از تنهایی، افراد از جامعهای استقبال میکنند که منفیبافی عمومی را رواج میدهد. همانطور که دیوید فرنچ، نویسنده نیویورک تایمز، اشاره میکند تجمعاتِ دور و برِ ترامپ پر از خشم هستند، اما آنها فضایی شاد و حس تعلق متقابل را نیز تجربه میکنند. مهاجرها خون آمریکایی را آلوده میکنند، اما ما ترانۀ «وای.ام.سی.ای» را با هم میخوانیم و خوش میگذرانیم.
هدایت شده از ابوذر
بهعلاوه، منفینگری باعث میشود باهوش بهنظر برسید. در یک بررسی کلاسیک مربوط به سال ۱۹۸۳، که توسط روانشناسی بهنام ترزا آمابیل انجام شد، نتیجه این بود که نویسندگانی که بر کتابها نقدهای منفی کوبنده مینوشتند نسبت به نویسندگان نقدهای مثبت باهوشتر تصور میشدند. افرادی که از نظر فکری متزلزل هستند به منفینگری گرایش دارند، زیرا فکر میکنند این کار قدرت فکری آنها را نشان میدهد.
باور به نظریههای توطئه نیز عزتنفس شما را تقویت میکند. با این کار شما به ذهن برتری تبدیل میشوید که میتواند اعماق را ببیند و قلمروهای پنهانی را بشناسد که از آنجا شیطان واقعاً جهان را اداره میکند. دانش شما از شیوۀ ادارۀ جهان واقعی است و عامۀ مردم آنقدر سادهلوح هستند که آن را نمیبینند. نظریههای توطئه به شما نقش قهرمانی راستگو را میدهد. پارانویا افیون کسانی است که میترسند بیاهمیت جلوه کنند.
مشکل اینجاست که اگر بخواهید احساسات منفی را به بازی بگیرید، این احساسات نیز شما را به بازی میگیرند و درنهایت زندگی شما را تسخیر میکنند. تمرکز بر امور منفی باعث گسترش منفیگرایی میشود. طبق گفتۀ جان تیِرنی و روی اف. بامایستر در کتاب خود به نام قدرت بد7، اگر جهان را از منظر آسیبهای جمعی تفسیر کنید، با امواج دائمی ترس، خشم و نفرت مواجه خواهید شد؛ احتمالاً در چرخۀ روانرنجوری میافتید و در این حالت وقایع را اغلب منفی تلقی میکنید. این باعث میشود احساس بسیار بدی داشته باشید که شما را نسبت به تهدیدها هوشیارتر میکند و در نتیجه رویدادهای منفی بیشتری را درک کنید و این چرخه همینطور ادامه مییابد. علاوهبراین، وقتی افراد پیرامون ما بدبین، آزرده و خشمگین باشند، بهزودی ما نیز شبیه آنها میشویم. اینگونه است که فرهنگ امروزی تودههای روانرنجور تولید میکند.
مشکل روانرنجوری در جناح چپ حادتر است. طبق پژوهشی که در سال ۲۰۲۲ توسط محققان بیماریهای روانی همهگیر انجام شد، در طول دهۀ گذشته نرخ افسردگی در همۀ بزرگسالان جوان افزایش یافته، اما این افزایش در همۀ گروهها یکسان نبوده است. زنان جوان لیبرال بیشترین افزایش افسردگی را تجربه کردهاند. آنها همچنین بیشتر از سایرین احتمال دارد به افسردگی مبتلا شوند و پس از آنها مردان جوان لیبرال، زنان جوان محافظهکار و مردان جوان محافظهکار قرار دارند که این آخری کمترین میزان افسردگی را نشان دادهاند. دلیل این امر چیست؟
در پژوهشهای مهم دربارۀ تأثیر متقابل شادی و ایدئولوژی، یکی از معتبرترین یافتهها این است که محافظهکاران شادتر از ترقیخواهان هستند. این یافته برای مدتی طولانی براساس این واقعیت توضیح داده میشد که محافظهکاران بیشتر متأهل هستند و به کلیسا میروند، دو فعالیتی که با میزان بالای شادی مرتبط هستند (همچنین محافظهکاران، ماهیتاً، از وضعیت موجود رضایت بیشتری دارند).
هدایت شده از ابوذر
اما توضیح دیگری نیز برای این یافته وجود دارد که به نظر من قانعکنندهتر است. گفتمان چپ معاصر حس عاملیت را از مردم سلب میکند و بهقول روانشناسان «مرکز کنترل درونی» را از آنها میگیرد. برای نمونه، در نظرسنجیای که در سال ۲۰۲۲ انجام شد، ۵۳ درصد از کسانی که خود را «بسیار لیبرال» معرفی میکردند با این حرف موافق بودند که «زنان در آمریکا، به دلیل تبعیض جنسی، امیدی به موفقیت ندارند». همچنین ۵۹ درصد از کسانی که خود را «بسیار لیبرال» میدانستند با این حرف موافق بودند که «اقلیتهای نژادی در ایالات متحده، به دلیل نژادپرستی، امیدی به موفقیت ندارند». اگر شما قربانی بیعدالتی باشید و درنتیجه هیچ امیدی به موفقیت نداشته باشید، چطور ممکن است برای انجام کاری انگیزه داشته باشید؟ چگونه میتوانید حس عاملیت بکنید؟ گفتمانی که هدفش توانمندسازی افرادی است که از آسیبهای ساختاری رنج میبرند، و این کار را از طریق آشکارسازی نیروهای پنهانی انجام میدهد که این شرایط را ایجاد کردهاند، درنهایت کاملاً برعکس نتیجه میدهد. این گفتمان افراد را در حس قربانیبودن غرق میکند و باعث میشود حس کنند هیچ کنترلی بر زندگی خود ندارند.
جیل فیلیپوویچ روزنامهنگار است و اخیراً در سابستک نوشت «تقریباً همۀ چیزهایی که محققان دربارۀ استقامت و سلامت ذهنی میدانند نشان میدهد افرادی که احساس میکنند معمار اصلی زندگی خود هستند بهمراتب بهتر از کسانی هستند که فرض را بر قربانیبودن، آسیبدیدن و منفعلبودن در زندگی میگذارند». بااینحال، قربانیبودن، دردکشیدن و ناتوانی وضعیتهای مورد تأیید زمانۀ ما هستند.
نمیگویم آمریکا مشکلات جدی ندارد؛ ترامپ، تغییرات اقلیمی، بیعدالتی نژادی، نابرابری دائمی درآمد، و موج فزاینده اقتدارگرایی در سراسر جهان مشکلاتی واقعی و جدی هستند. در عصر ما نیز مانند هر عصر دیگری چیزهایی وجود دارد که باید به آنها اعتراض کنیم و چیزهایی که باید قدردان آنها باشیم.
حرف من این است که شکاف دائمی بین واقعیت امور و نحوۀ درک آنها، شکافی جدید و شاید حتی بیسابقه است. در موارد متعدد دادهها یک چیز را نشان میدهند و عقل متعارف چیز دیگری درک میکند. رئیس جمهور، جو بایدن، با رهبری اقتصادی خود میلیونها شغل ایجاد کرد و دستمزدها را واقعاً افزایش داد، اما نتیجۀ نظرسنجیها دربارۀ رهبری اقتصادی او بسیار بد است. وی قانونی تصویب کرد که بهموجب آن صدها میلیارد دلار برای انرژیهای پاک سرمایهگذاری خواهد شد، اما همان کسانی که از تغییرات اقلیمی بیشتر از همه شکایت دارند، هیچ توجهی به آن نکردند. گناه بایدن این است که نهتنها با جمهوریخواهان، بلکه با روح زمانه به مبارزه برخاسته است.
هدایت شده از ابوذر
ما فرهنگی ساختهایم که از فاجعهسازی استقبال میکند. این فرهنگ جایی برای راهبردهای مؤثرِ تغییر اجتماعی باقی نمیگذارد. فرضیۀ غالب این است که هرچه مردم شدیدتر یک واقعیت را محکوم کنند، انگیزۀ بیشتری برای تغییر آن خواهند داشت. اما تاریخ دقیقاً خلاف این را نشان میدهد. بنجامین فریدمن، اقتصاددان دانشگاه هاروارد، در کتاب پیامدهای اخلاقی رشد اقتصادی8 میگوید اصلاح اجتماعی در وضعیت رشد و شکوفایی اتفاق میافتد، یعنی زمانی که مردم احساس امنیت کنند و بخواهند خوشبختی خود را با دیگران شریک شوند. این وقتی است که رهبران بتوانند دورنمایی قابلقبول از خیر مشترک و عمومی ارائه دهند.
مقالهای که اخیراً توسط چهار اقتصاددان منتشر شده است این ایده را تقویت میکند که وضعیت فرهنگی مستقیماً بر پیشرفت مادی اثرگذار است. این محققان ۱۷۳هزار و ۳۱ اثر منتشرشده در فاصلۀ سالهای ۱۵۰۰ تا ۱۹۰۰ را بررسی کردند و دریافتند در این آثار واژههای مربوط به پیشرفت از حدود سال ۱۶۰۰ افزایش یافتهاند. آنها به این نتیجه رسیدند که «تکامل فرهنگی» که طی قرون پس از آن آشکار شد به ظهور انقلاب صنعتی و مزایای اقتصادی حاصل از آن کمک کرد. جان برن-مرداک، روزنامهنگار فایننشال تایمز که کارش روزنامهنگاری مبتنی بر داده است، بهتازگی با استفاده از ابزار گوگل نگرام این تحلیل را به زمان حاضر گسترش داده و به این نتیجه رسیده است که «کاربرد اصطلاحات مربوط به پیشرفت، بهبود و آینده از دهۀ ۱۹۶۰ حدود ۲۵ درصد کاهش یافته و در عوض کاربرد اصطلاحات مربوط به تهدید، خطر و نگرانی چندین برابر شده است». برن-مرداک میگوید کندشدن رشد اقتصادی در این دوره تصادفی نیست. پیشگویی عذاب همچون تلقینی محقق خواهد شد.
فکرکردن به دورۀ دوم ریاست جمهوری ترامپ مرا وحشتزده میکند. اما باید به دوستان ترقیخواه خودم که مدام آخرالزمان را پیشگویی میکنند و به منفیبافی و غرولند مشغولاند بگویم که شما دارید به ترامپ کمک میکنید. دونالد ترامپ در فضای تهدید رشد میکند. اقتدارگرایی در بدبینی، ترس و خشم شکوفا میشود. ترامپ از تفکر «همه یا هیچ» تغذیه میکند، از این ایده که جامعه صحنۀ جنگ است، از این ایده که ما دربرابر آنها هستیم، از ایدۀ خودخواهی و بیرحمی. هرچه بیشتر به فرهنگ منفیبافی و افسردگی دامن بزنید، احتمال انتخاب مجدد ترامپ بیشتر میشود.
فرهنگ فردگراییِ افسارگسیختۀ اواخر قرن بیستم باید متوقف میشد. این فرهنگ باعث آزادی افراد بود، اما پیوندهایی را که پیشتر آنها را با هم متحد میکرد از بین برد. فرهنگ جمعی و جدید ما باید بهنحوی پیوندهای منفی مبتنی بر دوقطبیشدن فضا و قربانیانگاری جمعی را با پیوندهای مبتنی بر عشق مشترک و کنش دستهجمعی جایگزین کند.
لحظهای در تاریخ وجود دارد که به من امید میدهد. دوران مککارتی در دهۀ ۱۹۵۰، همانطور که گفتم، موجی از ترس شدید را در مورد کمونیستها به راه انداخت. اما آن ترس به عقبنشینی فرهنگی منجر شد که درنهایت نطق تحلیف جان اف. کندی ثمرۀ آن بود، یکی از خوشبینانهترین سخنرانیهای تاریخ آمریکا که میگوید «بیایید با هم ستارهها را کشف کنیم، بیابانها را فتح کنیم، بیماریها را ریشهکن کنیم، به اعماق اقیانوسها برسیم، و هنر و تجارت را رونق دهیم». و زمان زیادی نمیگذرد از وقتی که باراک اوباما با بشارت امید و وعدۀ تغییر خود میلیونها نفر را به وجد آورد. نباید اجازه دهیم فصل تاریک و تهدیدآمیز کنونی پیشگویی خود را محقق کند، بلکه باید کمک کنیم کشور برای حس تعلق مشترک آماده شود. تاریخ نشان داده است که بدبینبودن نسبت به بدبینی ثمرهای ندارد.
#بسته_خبری
#طوفان_الاقصی
🔹رسانه های رژیم صهیونیستی از تعطیلی ۵۰ درصد رستورانها در شمال فلسطین اشغالی خبر دادند.
🔸۲۵ نفر در حملات هوایی چند ساعت گذشته رژیم صهیونیستی به لبنان شهید شدند.
🔹آژانس پناهجویان سازمان ملل متحد: در ۷۲ ساعت اخیر با تشدید تنشها میان حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی، بیش از ۳۰ هزار نفر که عمدتاً شهروندان سوری هستند، لبنان را به مقصد کشور خود ترک کردهاند.
🔸شرکت هواپیمایی یونان از لغو پروازهای خود به اراضی اشغالی تا هفتم اکتبر آینده خبر داد.
🔹گردانهای قسام شاخه نظامی جنبش حماس: یک تانک مرکاوا۴ ارتش رژیم صهیونیستی را در شرق خان یونس در جنوب نوار غزه را با راکت یاسین ۱۰۵ منهدم کردیم.
وزیر نیرو با تایید وجود ناترازی شدید در بخش برق، بیان کرد: توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر با نگاه ملی و یکپارچه به حوزه انرژی و با هدف کاهش ناترازی در اولویت است.
2.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترک مجمع سازمان ملل هنگام سخنرانی نتانیاهو
همزمان با سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل، شماری از اعضای هیاتهای نمایندگی کشورها، محل برگزاری نشست را ترک کردند.
ـــــــــــــــــــــــ
✍کانال تحلیل سیاسی
https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e
𝗣𝗼𝗹𝗶𝘁𝗶𝗰𝗮𝗹 | تحلیلسیاسی
ترک مجمع سازمان ملل هنگام سخنرانی نتانیاهو همزمان با سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل، شماری از اعضا
ادعاهای گزاف نتانیاهو:
حملات به لبنان را تا زمانی که به اهدافمان برسیم ادامه خواهیم داد
نخستوزیر رژیم صهیونیستی در مجمع عمومی سازمان ملل:
اسرائیل دنبال صلح است. اسرائیل مشتاق به صلح است. اسرائیل در غزه پس از جنگ با هر گونه حکمرانی حماس مخالف است.
بعد از ۷ اکتبر ایران در ۶ جبهه دیگر حملاتی را علیه ما راهاندازی کرد.
حملات به لبنان را تا زمانی که به اهدافمان برسیم ادامه خواهیم داد.
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ»
#مرگ_بر_اسرائیل
https://virasty.com/Jahromi/1727454614220926441
غریبآبادی خواستار تحریم رژیم اسرائیل ذیل فصل هفت شورای امنیت شد
معاون حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه :
وضعیت در فلسطین فاجعه اور است و هر لحظه در حال وخیمتر شدن است و «شورای امنیت به دلیل حمایت بیقید و شرط آمریکا از رژیم اسرائیل، نتوانسته است ماشین کشتار رژیم صهیونیستی را متوقف کند.»
ایالات متحده با کمکهای بیحد و مرز خود، در ارتکاب این جنایات سهیم است و به همراه با رژیم اسرائیل، مسئول اقدامات خلاف بینالمللی و جانهای از دست رفته است.
زمان آن رسیده که حاکمیت قانون برقرار شده و عدالت اجرا شود. شورای امنیت سازمان ملل متحد باید ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد، تحریمهای مؤثری را علیه رژیم اسرائیل اعمال کند. تمامی کشورها باید از هرگونه کمک یا تعامل اقتصادی با این رژیم خودداری کنند تا به توقف حملات نسلکشی و پایان اشغالگری کمک شود.
فوری: یک مقام اسرائیلی به آکسیوس گفت: مقامات ارشد حزب الله در زمان حمله در مقر مرکزی در حومه جنوبی حضور داشتند
طی دقایق اخیر گذشته اخبارهای گوناگونی درباره شخص یا اشخاص حاضر در محل مورد هدف قرار گرفته منتشر شده که تاکنون جزئیات دقیقی از آن منتشر نشده است.
خبرگزاری الجزیره نیز بهنقل از رادیوی ارتش اسرائیل و شبکه ۱۲ تلوزیون اسرائیل اعلام کرد «اطلاعات اولیه برای تأیید یا تکذیب حضور دبیرکل حزبالله لبنان در محل مورد نظر کافی نیست و مشخص نیست که سیدحسن نصرالله در محل حضور داشته باشد»