eitaa logo
تحلیل راهبردی
3.2هزار دنبال‌کننده
320 عکس
218 ویدیو
15 فایل
تحلیل های راهبردی از مسائل سیاسی روز به صورت علمی،موثق و مختصر. *ارتباط با مدیر کانال: @Ali6399M
مشاهده در ایتا
دانلود
پالرمو، تحفظ و منافع ملی پیوستن ایران به کنوانسیون پالرمو، یکی از موضوعات کلیدی در چارچوب الزامات گروه ویژه اقدام مالی (FATF) است. این کنوانسیون با هدف مقابله با جرائم سازمان‌یافته فراملی طراحی شده و عضویت در آن از منظر FATF، گامی مهم برای خروج ایران از لیست سیاه و تسهیل تعاملات مالی بین‌المللی محسوب می‌شود. پرسش اصلی این است که آیا ایران می‌تواند با حق تحفظ به این کنوانسیون ملحق شود؟ بر اساس حقوق بین‌الملل، به‌ویژه کنوانسیون وین ۱۹۶۹، کشورها مجازند هنگام الحاق به یک معاهده بین‌المللی، تحفظ‌هایی اعلام کنند، مشروط بر آن‌که این شروط با «هدف و موضوع» معاهده ناسازگار نباشد. از این منظر، ایران نیز می‌تواند با شروط مشخصی به پالرمو بپیوندد. تحفظ‌های ایران عمدتاً شامل تفسیر خاص از مفاهیم حساس مانند «گروه مجرمانه»، عدم شناسایی گروه‌های مقاومت به‌عنوان مصداق جرم سازمان‌یافته، و مخالفت با ارجاع اختلافات به دیوان بین‌المللی دادگستری است. این نوع تحفظ‌ها در میان بسیاری از کشورها رایج است. به‌عنوان نمونه، ایالات متحده هنگام پیوستن به پالرمو صراحتاً اعلام کرده که تنها با رضایت خود به داوری یا دیوان بین‌المللی تن می‌دهد. عربستان سعودی نیز اجرای مفاد کنوانسیون را مشروط به عدم مغایرت با شریعت اسلامی دانسته است. بنابراین، تحفظ‌های ایران نیز در چارچوب پذیرفته‌شده بین‌المللی قرار می‌گیرند، مگر آن‌که به‌گونه‌ای باشند که اجرای مؤثر مفاد اصلی کنوانسیون را از بین ببرند. تا زمانی که ایران به اصل مقابله با جرائم سازمان‌یافته پایبند باشد و تحفظ‌ها نافی این هدف نباشند، پیوستن مشروط ایران به پالرمو از نظر حقوقی ممکن و مشروع است. البته در این بین توجه به دو نکته ضروری است: اول: غرب در مواجهه با ایران عمدتا نگاه فنی نداشته و با غرض‌ورزی های سیاسی مانع از انتفاع ایران هستند. دوم: حتی با پیوستن ایران به دو کنوانسیون CFT و پالرمو، گروه ویژه اقدام مالی هیچ تضمینی برای خروج ایران از لیست سیاه نمی دهد و از گام های بعدی سخن می گوید. @tahlileghtesadi
هدایت شده از سیاست نامه
🔰درمان اقتصاد بیمار با تزریق دلار اعراب 📝 🔹اقتصاد آمریکا با چالش‌های جدی و بدهی‌های فزاینده روبرو است. کسری بودجه، اشتغال و رکود اقتصادی از مشکلاتی هستند که بر دوش اقتصاد آمریکا سنگینی می‌کنند. ترامپ به‌دنبال راه‌حل‌هایی برای بهبود وضعیت اقتصادی است. 🔷️سفر او به خاورمیانه و تلاش برای جذب سرمایه‌گذاری از کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، قطر و امارات، نشان‌دهنده استراتژی او برای استفاده از دلارهای نفتی این کشورها به‌عنوان راهی برای درمان اقتصاد بیمار آمریکاست. ترامپ با چرب زبانی و رفتارهایی شبیه به بلاگرهای معروف، سعی در فریب اعراب دارد. او به‌دنبال ایجاد روابط نزدیک‌تر و جلب سرمایه‌گذاری‌های کلان از سوی این کشورهاست. 🔷️کشورهای عربی به‌عنوان «گاوه‌های شیرده» برای ترامپ عمل می‌کنند که به‌واسطه دوشیده شدن توسط او، به‌عنوان ابزاری برای نجات اقتصاد آمریکا ظاهر می‌شوند. ترامپ می‌داند که اعراب در عرصه‌های نظامی، صنعتی و سیاسی توانمندی خاصی ندارند و تنها نقطه قوت آن‌ها نفت و دلارهای حاصل از فروش نفت است. لذا، برای خوشایند این کشورها، سعی دارد آن‌ها را از ایران قدرتمندتر نشان دهد. اما تاریخ نشان داده که وقتی آمریکا کارش با اعراب تمام شود، سرنوشت‌هایی مشابه لیبی و عراق در انتظار آن‌ها خواهد بود. 🟢ایران با وجود شدیدترین تحریم‌ها، به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای توانسته نفوذ و قدرت خود را حفظ کند. توانمندی‌های ایران به‌ویژه در عرصه‌های پزشکی، علمی و دفاعی قابل توجه است. در توانمند بود ایران همین بس که ترامپ به توان پهپادی ایران اذعان کرده و این نشان‌دهنده قدرت و پیشرفت ایران در مورد کوچک در عرصه نظامی است. اگر تحریم‌ها وجود نداشت، روند رشد و پیشرفت ایران به‌طور غیرقابل مهاری ادامه می‌یافت. ایران با وجود تحریم‌ها پیشرفت هایش را می سازد در حالی که اعراب حاشیه خلیج فارس با دلارهای نفتی سعی در خریدن پیشرفت دارند و این تفاوت فاحش ایران و کشورهای عربی در منطقه است. کانال تحلیلی 👇 👇 👇 https://eitaa.com/siyastnameh
تفاوت دو استقبال؛ تصویری از واقعیت منطقه. از سلطه بر دلارها تا نفوذ در قلب ها غرب آسیا سال‌هاست که صحنه‌ی حضور قدرت‌های گوناگون جهانی است؛ اما نحوه‌ی ورود و میزان استقبال از این قدرت‌ها، فراتر از پروتکل‌های رسمی، بازتابی از احساسات واقعی ملت‌هاست. این تفاوت را می‌توان در دو تصویر آشکار دید: فرود شبانه و پر از هراس ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا در عراق، یا سفر پر از زرق و برق و استعمار گونه او به منطقه و در مقابل، استقبال پرشور و مردمی از شهید آیت‌الله رئیسی در پاکستان یا دکتر قالیباف در اندونزی. وقتی ترامپ با هواپیمای چراغ‌خاموش و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی وارد عراق شد، این فقط یک اقدام حفاظتی نبود؛ بلکه سندی گویا از نفرت عمیق ملت‌های منطقه از چهره‌ی سلطه‌گر و اشغالگر آمریکا بود. آمریکایی که چیزی جز جنگ، ویرانی، تحقیر ملت‌ها و حمایت از رژیم‌های جنایتکار و سرکوبگر برای منطقه به ارمغان نیاورده، نمی‌تواند انتظار داشته باشد که با آغوش باز و فرش قرمز دل‌ها روبه‌رو شود. سفر او نه از سر احترام، که از سر ترس و تحمیل بود. نمونه‌ی روشن‌تر این واقعیت، سفر نمایشی ترامپ به عربستان بود؛ سفری پرزرق‌وبرق، اما خالی از احترام واقعی. جایی که با قراردادهای میلیارد دلاری، مراسم شمشیرزنی و وعده‌های امنیتی ساختگی، تصویر واضحی از رابطه‌ی ارباب و رعیت به نمایش گذاشته شد. آن‌چه ترامپ به‌دنبال آن بود، نه دوستی با ملت‌ها، بلکه دوشیدن ثروت آنان و تحکیم سلطه‌ی آمریکا بر دلارهای نفتی بود. در نقطه‌ی مقابل، حضور رئیس‌جمهور شهید ایران در پاکستان یا سفر اخیر رئیس مجلس به اندونزی، نشان‌دهنده‌ی رابطه‌ای از جنس احترام، اشتراک فرهنگی و اعتماد متقابل بود. این استقبال‌های گرم نه بر پایه‌ی زر و زور، بلکه بر اساس جایگاه اخلاقی، استقلال سیاسی و حمایت صادقانه ایران از ملت‌های مظلوم شکل گرفت. همان‌گونه که ملت لبنان با اشک و افتخار از سردار دل‌ها، شهید قاسم سلیمانی، یاد کردند، مردم منطقه ایران را کشوری دوست و همراه می‌دانند؛ نه سلطه‌گر و استثمارگر. در نهایت، تفاوت در نوع استقبال‌ها، بازتاب دو نگاه متفاوت است: یکی نگاه تحقیرآمیز سلطه‌طلبانه که با زور می‌آید و با استثمار می رود؛ دیگری نگاهی عزتمند و برادرانه که در دل‌ها جای می‌گیرد. این، تصویر امروز منطقه‌ی ماست؛ واقعیتی زنده و غیرقابل انکار، که باید آن را دید، شناخت و با آن همراه شد. @tahlilrahbordi
بنزین؛ عددی ساده یا مسئله‌ای پیچیده؟ هزینه واقعی تولید هر لیتر بنزین چقدر است؟ آیا دولت از فروش بنزین زیان می‌بیند یا یارانه پنهان می‌دهد؟ دو رویکرد متفاوت در محاسبه قیمت بنزین وجود دارد—هر کدام با نتایج و پیامدهای خاص خود. در این گزارش، بدون جانب‌داری، این دو دیدگاه را کنار هم می‌گذاریم و به تأثیرات اجتماعی و اقتصادی آن، به‌ویژه برای خانوارهای کم‌درآمد، نگاهی دقیق‌تر می‌اندازیم. @tahlileghtesadi
شهید رییسی، میدان داری در تراز انقلابی در سال‌های اخیر، جمهوری اسلامی ایران با چالش‌های متعددی در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مواجه بود؛ با این حال، دولت شهید آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی، با رویکردی متعهدانه و واقع‌گرایانه، توانست مسیر جدیدی از حکمرانی مبتنی بر مردم‌باوری، عدالت‌محوری و بهره‌گیری از ظرفیت‌های داخلی و بین‌المللی را پایه‌گذاری کند تا بخشی از معضلات اقتصادی موجود مرتفع گردد . عملکرد این دولت از ابعاد گوناگون قابل تحلیل و ارزیابی است و کارنامه آن، بیانگر اراده‌ای مستحکم برای اصلاح ساختارها و ارتقای جایگاه جمهوری اسلامی در سطح ملی و بین‌المللی است. نخستین ویژگی متمایز دولت سیزدهم، رویکرد مردمی و میدانی رئیس‌جمهور و اعضای کابینه بود. سفرهای استانی مستمر، ارتباط مستقیم با مردم، بازدید از مناطق محروم و پیگیری میدانی مطالبات عمومی، جلوه‌ای از اهتمام دولت به کاهش فاصله میان مردم و مسئولان بود. این سیاست موجب افزایش سرمایه اجتماعی دولت و بازسازی اعتماد عمومی شد. در حوزه اقتصاد، دولت با جدیت به احیای واحدهای تولیدی راکد و نیمه‌فعال پرداخت. با استفاده از ظرفیت‌های قانونی، تسهیلات بانکی و حمایت‌های نهادی، هزاران بنگاه اقتصادی در بخش‌های مختلف کشور دوباره فعال شدند. این رویکرد، ضمن افزایش بهره‌وری داخلی، تأثیر مستقیمی بر کاهش نرخ بیکاری و رونق بازار کار داشت. از دیگر دستاوردهای قابل توجه دولت شهید رئیسی، بهره‌گیری از ظرفیت‌های مغفول‌مانده داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی بود. در بعد داخلی، توسعه صنایع دانش‌بنیان، فعال‌سازی معادن، و گسترش زیرساخت‌های کشاورزی و انرژی مورد توجه قرار گرفت. در بعد منطقه‌ای و جهانی، سیاست همسایگی تقویت شد و ایران توانست با پیوستن به سازمان‌های مهمی چون سازمان همکاری شانگهای و بریکس، جایگاه خود را در نظام بین‌الملل ارتقا بخشد و زمینه‌های توسعه اقتصادی و سیاسی پایدار را فراهم سازد. در زمینه‌ی سیاست‌های مالی و پولی نیز، دولت تلاش‌های مهمی در کنترل نقدینگی، مهار تورم و ایجاد انضباط مالی صورت داد. هرچند آثار این اقدامات به‌صورت تدریجی نمود یافت، اما روند کاهش نرخ تورم و کنترل رشد نقدینگی نشانگر صحت این مسیر بود. دولت شهید رئیسی، با وجود عمر کوتاهش، اثبات کرد که حکمرانی مبتنی بر اصول انقلابی، روحیه جهادی و مردم‌باوری می‌تواند زمینه‌ساز تحولی عمیق در مسیر پیشرفت کشور باشد. آثار این رویکرد، فراتر از دوره مدیریتی وی، در آینده نیز تداوم خواهد یافت. @tahlilrahbordi
تریتا پارسی; من از اصرار مارکو روبیو و استیو ویتکوف برای دستیابی به «غنی‌سازی صفر» شگفت‌زده و سردرگم هستم. این یک پیش‌شرط غیرقابل‌قبول است که پنجره‌ی فرصت موجود با چشم‌اندازی اندک برای باز شدن دوباره‌ را خواهد بست. حتی اگر این فقط یک تاکتیک مذاکره باشد و خط قرمز واقعی چیز دیگری باشد، باز هم این موضوع باید پشت درهای بسته و بر سر میز مذاکره مطرح شود نه در انظار عمومی. مذاکره علنی به‌هیچ‌وجه به موفقیت منجر نمی‌شود. اما حتی در آن صورت نیز زمان ارزشمندی به خاطر مهلت مکانیسم ماشه (snapback) از دست خواهد رفت. روبیو به نظر می‌رسد معتقد است که فعال‌کردن سازوکار بازگشت تحریم‌ها فشار بر ایران را افزایش خواهد داد اما من آن را بیشتر یک وضعیت دوگانه (و نه الزاماً مثبت) می‌بینم. چین و روسیه مشروعیت سازوکار بازگشت تحریم‌ها را زیر سؤال خواهند برد و همین موضوع اثرگذاری آن را بسیار کمتر از آنچه انتظار می‌رود خواهد کرد. کشورهای خارج از بلوک غرب به‌ندرت تحریم‌های یک‌جانبه جدیدی را اعمال خواهند کرد. اگر مذاکراتی برای تمدید مهلت بازگشت تحریم‌ها آغاز شود، آنچه پیش‌تر یک گفت‌وگوی دوجانبه آمریکا و ایران بود، به مذاکره‌ای چندجانبه میان آمریکا، ایران، روسیه، چین، آلمان، فرانسه و بریتانیا تبدیل خواهد شد که فرآیندی بسیار پیچیده‌تر، زمان‌برتر و دشوارتر خواهد بود اگر این راهبرد برای تحت فشار قرار دادن تهران جهت توقف موقتی غنی‌سازی باشد، من این راهبرد را نیز زیر سؤال می‌برم؛ هم به خاطر بی‌فایده بودن چنین هدفی و هم به دلیل احتمال بسیار کم موفقیت آن. ایران هیچ‌گاه به طور موقتبا توقف کامل غنی‌سازی موافقت نکرده است. مقامات ایرانی می‌دانند که شروع مجدد غنی‌سازی پس از توقف، حتی اگر آمریکا توافق را نقض کند، هزینه سیاسی بسیار سنگینی برایشان خواهد داشت. این یعنی آن‌ها باید اهرم اصلی خود را در ازای وعده‌ی پاداشی در آینده رها کنند. نه‌تنها آن‌ها هیچ اعتمادی به آمریکا ندارند بلکه به‌خوبی دیدند که چه بر سر حماس آمد. نتانیاهو پس از مرحله اول، آتش‌بس را شکست و هیچ‌گونه پیامدی از سوی آمریکا بابت برهم‌زدن مراحل دوم و سوم متوجه او نشد. گفته می‌شود آزادی گروگان‌های آمریکایی در ازای وعده آمریکا برای فشار به نتانیاهو جهت برقراری آتش‌بس صورت گرفت، اما چنین چیزی محقق نشده. در عوض، نتانیاهو تهاجم زمینی گسترده‌ای به غزه آغاز کرده است. پس این تصور که ایران حاضر است اهرم اصلی خود را فقط با امید به اینکه بعدها طرف مقابل حسن‌نیت نشان دهد کنار بگذارد، پیش‌فرضی دارد مبنی بر اینکه ایران به آمریکا اعتماد و اطمینان دارد—پیش‌فرضی که در طول ۴۵ سال گذشته هیچ‌گاه واقعیت نداشته است. وعده‌های رفع تحریم‌های اولیه هم این وضعیت را به شکل قابل توجهی تغییر نمی‌دهد و حتی اگر توقف موقتی غنی‌سازی حاصل شود—که من به شدت به آن تردید دارم—باز هم فایده‌اش برایم قابل درک نیست، مگر آن‌که این یک تله باشد. اگر هم تله نباشد، تنها یک توقف موقتی خواهد بود که شاید ترامپ بتواند آن را به عنوان دستاوردی برای تقویت توافق نشان دهد، اما در واقع نه برای حلقه‌های تصمیم‌گیر در واشنگتن قانع‌کننده خواهد بود، و نه برای بازیگران خارج از آن حلقه‌ها که دغدغه‌شان بیشتر جلوگیری از جنگ و دستیابی به فرصت‌های تجاری و ایجاد اشتغال است تا بحث‌های فنی مرتبط با غنی‌سازی. خلاصه آن‌که: هدف «غنی‌سازی صفر» همان چیزی است که جان بولتون و مایک پمپئو دنبال می‌کردند، دقیقاً چون می‌دانستند که به جنگ ختم خواهد شد. این موضوع همچنان صادق است. @tahlileahbordi
✴️ رهبر انقلاب در بخشی از فرمایشات امروز خود فرمودند: چرا این قدر طرف‌های غربی و آمریکایی و دیگران اصرار دارند که باید در ایران غنی‌سازی نباشد... ♨️پاسخ: غرب دست‌کم به سه دسته دلیل بنیادین با غنی‌سازی در ایران مخالف است: 1⃣ دلایل توسعه‌محور: غنی‌سازی اورانیوم، نقطه آغاز بسیاری از فناوری‌های آینده است؛ همان‌گونه که نفت، ماده‌ خام تحول صنعتی در قرن گذشته بود. کشورهای غربی نمی‌خواهند انحصار تاریخی خود بر علم و فناوری را از دست بدهند و معتقدند گشوده‌شدن مسیر دانش در ایران، انحصار علم در غرب را به چالش می کشد. مخصوصا که ایرانیان به لحاظ هوش و استعداد قادر به عبور از دانش غرب هستند. 2⃣ دلایل استقلال‌محور: تسلط ایران بر چرخه‌ کامل غنی سازی، اهرم وابستگی به غرب را تضعیف می‌کند و قدرت ملی را در مسیر خودکفایی تقویت می‌نماید. برای غرب، کشوری مستقل و مقاوم که نیازمند آنها نباشد، تهدیدی برای نظم جهانی مدنظر آنهاست. 3⃣ دلایل الگوسازانه: ایرانِ دارای فناوری هسته‌ای، با تکیه بر هویت اسلامی-انقلابی_ملی خود، می‌تواند الگویی الهام‌بخش برای ملت‌های خارج از نظام سلطه باشد. غرب از تکثیر این الگو در دنیا هراس دارد؛ چراکه استعمار غرب را به چالش می کشد. 📌در خصوص دول عربی می توان به ترس آنها در خصوص تقویت توزان قوا در منطقه به نفع ایران اشاره کرد. @tahlileghtesadi
هدایت شده از سیاست نامه
🔰هوشیاری ملی و آینده مذاکرات هسته‌ای 📝حسین نجفی 🔷️مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا در بستری از تنش‌های سیاسی و امنیتی گرفتار شده است. واشنگتن با طرح خواسته‌های افراطی و فراتر از چارچوب توافقات پیشین، روند گفتگو را به بن‌بست کشانده؛ با این حال، تحلیلگران تداوم مذاکرات را ابزاری برای مدیریت تنش و مقابله با جنگ روانی غرب ارزیابی می‌کنند. 🔷️در این میان، تهدیدات نظامی آمریکا گرچه از مواضعی تند و گستاخانه نشأت می‌گیرد، اما ملاحظات اقتصادی و امنیتی مانع اقدام نظامی مستقیم می‌شود. تجربه پرهزینه حضور آمریکا در خاورمیانه و شناخت هزینه‌های احتمالی درگیری با ایران—کشوری دارای قدرت دفاعی و نفوذ منطقه‌ای—ایالات متحده را به سمت اقدامات غیرمستقیم سوق داده است. به‌ویژه آنکه واشنگتن به‌خوبی از تبعات تخریب زیرساخت‌های انرژی منطقه آگاه است. 🔷️با احتمال شکست مذاکرات یا تداوم سیاست فشار حداکثری، نقش جریان‌های داخلی در تقویت انسجام اجتماعی و مقابله با جنگ رسانه‌ای حیاتی است. احزاب و جناح‌ها باید از دامن‌زدن به اختلافات پرهیز کرده و با امیدآفرینی، مانع تضعیف روحیه عمومی شوند. تنش‌های داخلی، خوراک تبلیغاتی دشمن را فراهم کرده و فضای کشور را برای بحران‌آفرینی مستعد می‌سازد. 🔷️تمرکز بر اقتصاد مقاومتی و کاهش وابستگی به متغیرهای خارجی، راهی برای کاهش آسیب‌پذیری در برابر تحریم‌هاست. تقویت ظرفیت‌های داخلی و تعمیق همکاری‌های منطقه‌ای می‌تواند ثبات اقتصادی کشور را—even در شرایط فشار—تضمین کند. 🔚در این مسیر، حمایت از دولت و اجرای «جهاد تبیین» برای شفاف‌سازی واقعیت‌ها، زمینه‌ساز افزایش اعتماد عمومی است. تاریخ ایران نشان می‌دهد که وحدت ملی، مؤثرترین ابزار در برابر فشارهای خارجی است. آینده مذاکرات اگرچه نامشخص است، اما پیروزی ایران وابسته به هوشیاری ملی، انسجام اجتماعی و خوداتکایی خواهد بود. کانال تحلیلی 👇 👇 👇 https://eitaa.com/siyastnameh
هدایت شده از سیاست نامه
🔰«مذاکره یا سلطه؟ رویکرد راهبردی رهبر انقلاب در برابر آمریکا» 📝 🟢رهبر معظم انقلاب اسلامی، بر اساس تجربیات عملی و تحلیل راهبردی، مذاکره با آمریکا را بی‌فایده می‌دانند. ایشان با اشاره به نقض مکرر تعهدات واشنگتن در برجام، خروج یک‌جانبه از توافق و تشدید تحریم‌ها، تأکید دارند که آمریکا قابل اعتماد نیست و مذاکره با آن، بیشتر ابزاری برای فشار و امتیازگیری است تا حل اختلافات. تأکید ایشان بر بی‌اعتمادی به آمریکا بر چند محور استوار است: 1️⃣ سابقه نقض تعهدات: پس از برجام، به‌جای کاهش تحریم‌ها، فشارهای اقتصادی افزایش یافت تا ایران وادار به عقب‌نشینی شود. 2️⃣تضاد اهداف: ایران به دنبال لغو تحریم‌ها و حفظ حقوق خود است؛ در حالی که آمریکا خواهان محدودسازی توان دفاعی و منطقه‌ای ایران است. 3️⃣رفتار خصمانه منطقه‌ای: از ترور سردار سلیمانی تا تحریم دارویی، رفتار آمریکا نشان‌دهنده نیت واقعی آن برای تضعیف حاکمیت ایران است. 4️⃣لزوم خوداتکایی اقتصادی: رهبر انقلاب راه مقابله را در توسعه درون‌زا، کاهش وابستگی به غرب و تقویت همکاری‌های منطقه‌ای می‌دانند. 5️⃣ جنگ روانی و تفرقه‌افکنی: آمریکا از مذاکره برای تضعیف روحیه و وحدت ملی بهره‌برداری می‌کند. 🔚در نتیجه، ایشان مذاکره با آمریکا را «تبادل امتیاز با وعده‌های توخالی» دانسته و راهبرد اصلی را در تقویت توان داخلی و مقاومت هوشمندانه در برابر جنگ ترکیبی دشمن معرفی می‌کنند. کانال تحلیلی 👇 👇 👇 https://eitaa.com/siyastnameh
هدایت شده از سیاست نامه
🔰از غزه تا واشنگتن: بازتاب جهانی نسل‌کشی صهیونیستی 📝 🔴اقدامات رژیم صهیونیستی در غزه و دیگر مناطق فلسطینی موجی از نفرت جهانی به همراه داشته است. کشتار بیش از ۴۵۰۰۰ فلسطینی از جمله ۱۷۰۰۰ کودک، حمله به کادر درمان و نهادهای بین‌المللی، و سیاست‌های نسل‌کشی، نشانه‌ای آشکار از نقض حقوق بشر و بی‌توجهی به قوانین بین‌المللی است. این رفتارها واکنش‌های گسترده‌ای در سطح جهانی به دنبال داشته و حتی در خاک آمریکا نیز به واکنش‌های تند، مانند حمله به وابستگان این رژیم در واشنگتن، منجر شده است. 1️⃣ نسل‌کشی و کشتار غیرنظامیان: حملات بی‌وقفه به غیرنظامیان، ایجاد قحطی و محرومیت دارویی در غزه، جنایاتی هستند که افکار عمومی جهان را عمیقاً تحت تأثیر قرار داده‌اند. این اقدامات به‌روشنی مصداق جنایت جنگی هستند. 2️⃣ واکنش افکار عمومی جهانی: جهان امروز، از مردم عادی تا نهادهای مدنی، نسبت به جنایات اسرائیل آگاه‌تر شده‌اند. در بسیاری از کشورهای غربی نیز اعتراضاتی گسترده علیه سیاست‌های این رژیم شکل گرفته است؛ اعتراضاتی که مشروعیت اسرائیل را به چالش کشیده‌اند. 3️⃣ پیامدهای سیاسی برای دولت نتانیاهو: گسترش نارضایتی داخلی و کاهش مشروعیت جهانی، دولت نتانیاهو را با فشارهای سنگین سیاسی مواجه کرده است. افکار عمومی داخلی و خارجی، رژیم را سفاک و فاقد اعتبار می‌دانند و این امر موجب تضعیف موقعیت سیاسی آن شده است. 4️⃣ حملات علیه وابستگان رژیم: رویدادهایی مانند قتل اعضای سفارت اسرائیل در آمریکا نشان می‌دهد که خشم جهانی به خشونت‌ورزی منتهی شده است. این تنش‌ها نشانگر عمق انزجار نسبت به رفتارهای ضدانسانی رژیم صهیونیستی است. 🔚 نتیجه‌گیری: ادامه‌ی نسل‌کشی و نقض حقوق بشر، اسرائیل را در انزوای جهانی قرار داده است. افزایش فشار افکار عمومی، اعتراضات جهانی و اقدامات کشورهای غربی، زمینه‌ساز بحران عمیق سیاسی برای نتانیاهو و دولتش شده است؛ بحرانی که سرنوشت این رژیم را بیش از پیش به مخاطره انداخته است. کانال تحلیلی 👇 👇 👇 https://eitaa.com/siyastnameh
    از خرمشهر نظامی تا خرمشهر اقتصادی خرمشهر را خدا آزاد کرد، اما با مشارکت مردم و با دستان آن‌ها. این جمله تاریخی، معنایی فراتر از یک پیروزی نظامی دارد؛ گواهی است بر قدرت اراده ملت در لحظات حساس تاریخ. فتح خرمشهر صرفاً نتیجه تاکتیک‌های نظامی متعارف یا ابزارهای کلاسیک جنگ نبود، بلکه نقطه عطفی در تاریخ دفاع مقدس بود؛ نقطه‌ای که در آن، با تکیه بر مردم و کنار گذاشتن قالب‌های سنتی جنگ، فصلی نو از مقاومت فعالانه شکل گرفت. مردمی که نه‌تنها در میدان نبرد، بلکه در پشت جبهه، با همت، پشتیبانی و حضور بی‌دریغ خود، سرنوشت یک ملت را تغییر دادند. از این منظر، خرمشهر تنها یک شهر نیست؛ یک نماد است. نمادی از آنچه می‌توان با اتکا به توان مردم، امید به پیروزی و باور به تغییر مسیرهای سنتی محقق ساخت. اگر آزادسازی خرمشهر با تغییر رویکرد در جنگ ممکن شد، بی‌تردید خرمشهرهای اقتصادی نیز با دگرگونی در نگرش اقتصادی ما و عبور از مسیرهای متعارف اقتصاد دولتی، امکان‌پذیر خواهند بود. شرط تحقق این هدف، مردمی‌سازی اقتصاد است؛ رویکردی که بنیان آن بر مشارکت گسترده مردم در تولید، سرمایه‌گذاری، تصمیم‌سازی و توسعه استوار است. تجربه‌های درخشان پس از انقلاب، در نهادهایی چون جهاد سازندگی، بنیاد مسکن و بنیاد مستضعفان، نشان داد که اعتماد به مردم نه‌تنها ممکن است، بلکه ضامن آبادانی و توسعه واقعی است. این نهادها، برخاسته از دل مردم و هم‌سو با نیازهای آنان، با بسیج منابع مردمی و همت جوانان، جانی تازه به مناطق محروم کشور بخشیدند. مردمی‌سازی در این تجربه‌ها، فقط یک شعار نبود؛ بلکه راهکاری عملی و اثربخش بود که کارآمدی خود را به‌خوبی اثبات کرد. همین باور ریشه‌دار در ظرفیت‌های مردمی، موجب شد که رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۸۴ با درایت، سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی را ابلاغ کنند. این سیاست‌ها، با هدف گسترش مالکیت عمومی، کاهش تصدی‌گری دولت، و فراهم کردن بستر رقابت سالم در اقتصاد، راهبردی روشن برای عبور از چالش‌های اقتصادی با اتکا به مردم ترسیم نمودند. همان‌گونه که در دفاع مقدس، دشمن تنها زمانی به عقب رانده شد که مردم پا به میدان گذاشتند، در عرصه اقتصاد نیز چالش‌ها تنها با حضور واقعی و فعال مردم قابل‌حل خواهد بود.اقتصاد مقاومتی مفهومی بی‌روح نیست؛ زمانی جان می‌گیرد که به مردم میدان داده شود، همان‌گونه که در خرمشهر مردم میدان‌دار بودند. فتح خرمشهر اقتصادی ممکن است، اگر به مردم اعتماد کنیم و مسیر تصمیم‌گیری، تولید و توزیع را با مشارکت آنان هموار سازیم. تحقق شعار امسال که کلید رونق تولید بوده و زیربنای فتح خرمشهرهای اقتصادی است، نیز به دست مردم و با استفاده از سرمایه و نقدینگی آن‌ها امکان‌پذیر خواهد بود. @tahlilrahbordi