🚨مناسبتی
📢توصیه آیت الله حائری شیرازی ره برای گرامیداشت عید غدیر در خانواده
#غدیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* #برش_یک_دقیقهای #غدیر
🎥 اهمیت غدیر
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
19.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلام_امام
📹 عید غدیر از همه اعیاد بالاتر است
⭐️ غدير؛ مايه وحدت اسلامی
🔻#امام_خامنهای :
مسأله غدیر میتواند مایه وحدت باشد؛ همچنان که مرحوم آیةاللَه شهید مطهری مقالهای با عنوان «الغدیر و وحدت اسلامی» دارد.
🔹او کتاب الغدیر را - که درباره مسائل مربوط به غدیر است - یکی از محورهای #وحدت اسلامی میداند که درست هم هست. ممکن است به نظر عجیب بیاید، اما واقعیت مطلب همین است.
🔹خودِ مسأله غدیر، غیر از جنبهای که شیعه آن را به عنوان اعتقاد قبول کرده است - یعنی حکومت منصوب امیرالمؤمنین علیهالصلاةوالسلام از طرف پیامبر که در حدیث غدیر آشکار است - اصل مسأله ولایت هم مطرح شده است.
🔹این دیگر شیعه و سنی ندارد.
🔺اگر امروز #مسلمانان جهان و ملتهای کشورهای اسلامی، شعار ولایت اسلامی سر دهند، بسیاری از راههای نرفته و گرههای ناگشوده امت اسلامی باز خواهد شد و مشکلات کشورهای اسلامی به حل نزدیک خواهد گشت. ۷۹/۰۱/۰۶
عید غدیر.rar
12.35M
🌹🍃تبلیغ غدیر واجب است.
🌹🍃حضرت امام رضا (علیهالسلام):
کسی که عید غدیر را گرامی بدارد خداوند خطاهای کوچک و بزرگ او را می بخشد و اگر از دنیا برود در زمره شهدا خواهد بود.
🔸بمجموعه بسته های ایده پردازی جهت عملیات میدانی و مجازی
#ایده_پردازی
#عید_غدیر
#تقویم_شیعه
📅 امروز سه شنبه
☀️ 05 مرداد ماه 1400 شمسی
🌙 16 ذی الحجه 1442 قمری
❄️ 27 جولای 2021 میلادی
☀️ #شمسی
➕ آغاز عمليات غرورآفرين "مرصاد" در منطقه اسلام آباد غرب (1367 ش)
➕ اقامه اولين نماز جمعه رسمي جمهوري اسلامي ايران در تهران به امامت آيت اللَّه طالقاني (1358 ش)
🌙 #قمری
➕ درگذشت "محمد بن جياني" منجم مسلمان اندلسي(471 ق)
➕ چاپ نخستين شماره از روزنامه ي "اختر"(1292 ق)
❄️ #میلادی
➕ كشف ماده انسولين (1921م)
➕ ختراع دوچرخه در آلمان (1779م)
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم
▪️14 روز تا آغاز ماه محرم الحرام
▪️23 روز تا عاشورای حسینی
▪️38 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام
▪️47 روز تا شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
💠آغاز عمليات غرورآفرين "مرصاد" در منطقه اسلام آباد غرب (1367 ش)
✍️ گروهك تروریستی منافقين با تصور اين كه پذيرش قطعنامه 598 ناشي از ضعف ایران است، فرصت را غنيمت شمرد و با جمع آوري ضد انقلابيون سرخورده، و با بهره گيري از جنگ افزارهاي اهدايي صدام و ديگر اربابان خود، در سوم مرداد 1367، حمله ای را با نام فروغ جاویدان، از غرب كشور به خاك جمهوري اسلامي ايران به قصد فتح تهران و سرنگونی نظام آغاز كردند.
✅ نيروي هوايي عراق با حمايت مقدماتي، آنها را براي ورود به عمق خاك ايران و در نهايت، فتح تهران، ترغيب كرد. با اين اتحاد شوم، قسمت هايي از اراضي ميهن اسلامي مورد تجاوز قرار گرفت. ملت سلحشور و مسلمان ايران، پس از اطلاع از تجاوز منافقين به ميهن اسلامي، به خروش آمده و به جبهه هاي جنگ اعزام شدند.
✅ سرانجام عمليات مرصاد در پنجم مرداد ماه 1367، با رمز مبارك يا علي(ع) به فرماندهی شهید صیاد شیرازی و به منظور مقابله با منافقين در منطقه اسلام آباد و كرند غرب در استان كرمانشاه، آغاز گرديد. رزمندگان اسلام در يك اقدام متهورانه، و با پشتیبانی هوانیروز تعداد زيادي از ادوات سنگين زرهي منافقين را هدف قرار داده و به آتش كشیدند و منافقين را دچار شكست سخت و سنگيني و فراري مفتضحانه کرد. در اين عمليات، 4800 نفر از منافقین كشته و زخمي شدند.
🔴روایت کمتر دیدهشده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات/ بهمناسبت پنجم مرداد؛ سالروز عملیات مرصاد
♦️منافقین میخواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلامآباد تا کرمانشاه با هر وسیلهای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی اینها را گرفت، خود مردم بودند.
♦️ساعت ۵ صبح رفتیم. همهی خلبانها در پناهگاه آماده بودند. توجیهشان کردم که اوضاع در چه مرحلهای هست. دو تا هلیکوپتر کبری و یک هلیکوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلیکوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همینجور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همینطور از روی جاده میرفتیم، نگاه میکردیم، مردم سرگردان را میدیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنهی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشتهاند «گردنهی مرصاد».
♦️یکدفعه نگاه کردم، مقابل آنور خاکریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همینجور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار میآورند تا از این خاکریز رد بشوند. به خلبانها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را میزنند. به اینها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. میتوانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: اینها را میبینید؟ اینها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبانهای دو تا کبریها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دویشان برگشتند. من یکدفعه دادوبیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودیاند. چیچی بزنیم اینها رو؟!
♦️خوب اینها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودیها بودند و من هرچه سعی داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشستهایم و ما هم پیاده شدیم و من هم بهخاطر اینکه درجههایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلیکوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چهجوری به اینها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجهام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من میترسم؛ من اگر بزنم، اینها خودیاند، ما را میبرند دادگاه انقلاب.
♦️حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل اینکه متوجه بودند که ما داریم بحث میکنیم راجع به اینکه میخواهیم بزنیم آنها را، منافقین سر لولهی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. اینها مثل اینکه وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که اینها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودیها را؟ اینها بچهی کرمانشاه بودند، با لهجهی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را میرسیم. سوار هلیکوپتر شدند و رفتند.
♦️اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهماتشان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلولهها که داخل بود، مثل آتشفشان میرفت بالا. بعد هم اینها را هرچه میزدند، از این طرف، جایشان سبز میشدند، باز میآمدند.
بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند.
♦️بعضی از آنها فراری میشدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار میکشیدیم، نمیآمدند. میرفتیم دنبال آنها، میدیدیم مردهاند. اینها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی اینها، دخترها مثلاً فرماندهی میکردند. از بیسیمها شنیده میشد: زری، زری! من بهگوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آنها خراب بود.
♦️بههرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیهی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیهی شریفه میفرماید: «با اینها بجنگید، من اینها را به دست شما عذاب میکنم و دلهای مؤمن را شفا میدهم و به شما پیروزی میدهم.» و نقطهی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیفترین و خبیثترین دشمنان ما (منافقین) در اینجا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.»
📚رمز عبور، ۱، صفحهی ۱۱۳