eitaa logo
معاونت تهذیب حوزه علمیه کرمان
720 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
7.1هزار ویدیو
728 فایل
جهت ارتباط با معاون تهذیب @Amomen313 جهت ارتباط در مورد فعالیتها و شبهات قرآنی @ghadirmohyi جهت ارتباط با ادمین محتوایی کانال @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ندای تهذیب
🍂سلسله مباحث: راه و رسم طلبگی شماره 24 موضوع: طلبه کارآمد / قسمت سوم/ کارآمدی در تربیت + مهارت‏های عمومی 3.. کارآمدی در تربیت از جمله وظایف مهم در آینده صنفی طلبه، وظیفة تلاش برای تزکیه نفوس و پرورش اخلاقی و معنوی جامعه است. اگر مسئولیت صنفی روحانی را تعلیم و تربیت بدانیم، تربیت نیمی از وظایف او را پوشش می‏دهد و اگر تعلیم را هم در راستای تربیت و به عنایت رشد انسان در نظر بگیریم، وظیفة روحانی در تربیت منحصر خواهد شد و تبلیغ و تعلیم به عنوان مقدمة لازم برای رشد و تربیت انسان، مطلوب است. تربیت دینی، مراتب و سطوح مختلفی دارد و هر طلبه متناسب با سطح مخاطبان خود، باید آمادگی انجام این وظیفه را داشته باشد. مقصد تربیت و الگوی رشد دینی را نیک بشناسد؛ اصول و قواعد تربیت را بداند و بر مهارت‏های تربیتی مسلط باشد. البته این همه بدون تجربه عملی، سلوک و تزکیة نفس امکان‏پذیر نیست. 4.. مهارت‏های عمومی علاوه بر این سه مهارت اصلی، توانمندی‏های فرعی دیگری وجود دارد که به طلبگی اختصاص ندارد، ولی در زندگی عمومی او به کار می‏آید؛ توانایی‏هایی چون خوش‌نویسی، طراحی، رانندگی، انواع ورزش‏ها، توانمندهای نظامی، اطلاعات عمومی غیر مرتبط با حوزه دین و... . این مهارت‏ها در هویت صنفی طلبه تأثیر چندانی ندارد؛ یعنی می‏توان عالمی ربانی و کارآمد تصور کرد که از این توانایی‏ها بی‏بهره باشد. این توانمندی‏ها را به دو دسته تقسیم می‏کنیم. دسته اول گروهی که با صرف زمان اندک، می‏توان بر آن تسلط یافت و بهرة فراوانی از آن دریافت؛ مثل رانندگی، تایپ (حروف چینی و ماشین نویسی)، مهارت‏های عمومی امداد و کمک‏های اولیه؛ این دسته مهارت‏ها تجهیزات ارزنده‏ای هستند که با صرف زحمت و مؤونة اندک، فایده و معونت فراوانی می‏دهند و به حکم عقل، پی‏گیری و تحصیل آنها مقرون به صرفه است. دسته دوم مهارت‌هایی است که برای کسب آنها به زمان طولانی و توان بسیار نیاز است. علوم غیرحوزوی مانند پزشکی، مهندسی و تخصص‏های مربوط به سایر مشاغل، همچون آهنگری و نجاری و.. . از این دسته‏اند. پی‏جویی این مهارت‏ها وظیفة طلبه نیست، بلکه با ایجاد مشغولیت مزاحم، نرخ کارآمدی او را در هویت صنفی‏اش پایین می‏آورد، به همین جهت مانع انجام وظیفه محسوب می‏شود. 🌺 @nedaye_tahzib 🍃 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
11.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پروردگارا به ناتوانی جسمم و نازکی پوستم و نرمی استخوانم رحم کن 🌺 @nedaye_tahzib
هدایت شده از ندای تهذیب
📚 ✅سوره مبارکه ، صفحه245، آیات 79 تا 86 🗓1399/07/11 🌼 @nedaye_tahzib
هدایت شده از ندای تهذیب
245.mp3
656.6K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه245 🗓1399/07/11 🌼@nedaye_tahzib
هدایت شده از ندای تهذیب
171.pdf
134.5K
📂هر روز با قرآن و عترت 📚 ✅ حیات طیبه در پرتو ایمان و عمل صالح 🗓1399/07/11 🌼 @nedaye_tahzib
هدایت شده از ندای تهذیب
💠مجموعه پوسترهای نمایشگاهی 🔰 انس با امام زمان علیه السلام در سیره علما و بزرگان؛ شماره 10 ، 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
اهمیت امامت شیعه با اعتقاد به امامت گره خورده است و با این طرح، راه خویش را در تاریخ آغاز کرده و در این راه رنج ها برده است، تا آن جا که به اعتراف برخی محققان (4) آن قدر که در این راه شمشیر کشیده شد و جان فشانی شد، در هیچ برهه ای از زمان و در مورد هیچ یک از دیگر آموزه های دین، شمشیر زده نشده و جان فشانی نشده است . این جان فشانی و اهتمام، از آن جا برخاسته که به گفته ی قرآن، امام مکمل دین و متمم همه ی نعمت هایی است که خداوند در هستی قرار داده است . (5) رسول صلی الله علیه و آله آن قدر که به این امر سفارش می کرد به هیچ یک از امور دیگر سفارش نمی کرد (6) و آن قدر که برای این مهم از اولین روزهای دعوت علنی تا آخرین لحظات عمرش در بستر بیماری، گام برمی داشت و اقدام می کرد، برای هیچ کار دیگری اقدام نمی کرد و زمینه سازی نمی نمود . (7) امروز و در این نسل، ما امامت را پذیرفته ایم، ولی هنوز برای بسیاری از ما، طرح امامت و در نتیجه، بحث امام زمان (عج) گنگ و مبهم می باشد و به صورت میراثی از آن پاسداری می شود . میراثی که هنوز عمق و ضرورتش را نچشیده ایم . طرح هایی که امامت را برای چند نسل بر اساس نص و سنت می گیرند و سپس شورایی حسابش می کنند . و طرح هایی که امامت را در حد رهبری تفسیر می کنند و شرایطش را حذف می کنند، خواه از نسل علی علیه السلام یا دیگری و طرح هایی که امامت را موروثی و سلطنتی و نور چشم بازی خیال می کنند . و طرح هایی که امامت را غیرقابل تحلیل می شناسند و بر اساس تعبد با تمام ابهامش باورش می کنند . تمام این طرح ها، امامت را نفهمیده اند و جایگاه و بنیادهایش را نشناخته اند و در تاریکی تیر انداخته اند . شاید این همه تفسیر و تاویل از آن جا مایه می گیرد که ما حکومت ها را در همین اشکال موجود دنبال می کنیم و در میان همین سیستم ها نقد می زنیم و از آن جا که هیچ کدام از این ها با امامت نمی خواند یا از کنار آن می گذریم یا آن را تخفیف می دهیم تا مورد قبول روشنفکران قرار گیرد . شاید این گمان ها از این جا برخاسته اند که ما امامت را مبهم طرح کرده ایم و آثار و مرزها و اثراتش را نشان نداده ایم و این طرح حکومتی را جدی نگرفته ایم . اگر ما جایگاه امامت را بشناسیم و ضرورتش را لمس کنیم، بر اساس همان ضرورت، وجود امام زمان (عج) را احساس می کنیم و از زیر بار اشکال های بنی اسراییلی، آزاد می شویم و بر اساس همان ضرورت و احساس به عشقی از امام می رسیم . آن هم نه عشقی ساده و سطحی، که عشق شکل گرفته و جهت یافته و تبدیل شده به حرکت و به سازندگی مهره هایی که این حکومت سنگین و بلند به آن احتیاج دارد . 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*داستان بسیار بسیارآموزنده* *«حبّۀ انگور»* حجةالإسلام قرائتی نقل می‌کند: روزی به مسجدی رفتیم که امام‌جماعت مسجد دوست پدرم بود، گفت: داستان بنا شدن این مسجد در این شهر قصّۀ عجیبی دارد ، برایتان تعریف کنم : روزی شخص ثروتمندی یک‌من انگور میخرد، و به خدمتکار خود می‌گوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده، و به محلّ کسب و کاری که داشته میرود ، بعدازظهر که از کارش به خانه برمی‌گردد، به اهل و عیالش می‌گوید، لطفاً انگور را بیاورید تا دور هم با بچه‌ها انگور بخوریم، همسرش باخنده می‌گوید:‌ من و فرزندانت همۀ انگورها را خوردیم، خیلی‌هم خوش‌مزه و شیرین بود... مرد با تعجّب می‌گوید تمامش را خوردید!... زن لبخند دیگری می‌زند و می‌گوید بله تمامش را...، مرد ناراحت شده می گوید: یک من(۳ کیلو) انگور خریدم، یه حبّۀ اون رو هم برای من نگذاشتید!!! الآن هم داری میخندی!!!؟!جالب است!!!, خیلی ناراحت می‌شود و بعد از اندکی که به فکر فرومی‌رود... ناگهان ازجا برخاسته و از خانه خارج می‌شود...، همسرش که از رفتار خودش شرمنده شده‌بود، او را صدا میزند... ولی هیچ جوابی نمی‌شنود، مرد ناراحت ولی متفکّر می‌رود سراغ کسی‌که املاک خوبی در آن شهر داشته...، به او می‌گوید: یک‌قطعه زمین می‌خواهم در یک جای این‌شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته‌باشند، و آن را نقداً خریداری می‌کند، سپس نزد معمار ساختمانی شهر رفته، و از او جهت ساخت و ساز دعوت بکار می‌کند... و می‌گوید: بی‌زحمت همراه من بیائید...، او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برده، و به معمار می‌گوید میخواهم مسجدی برای اهل این محلّ بنا کنید، و همین الآن هم جلو چشمان‌خودم ساخت و ساز را شروع کنید....، معمار هم وقتی عجلۀ مرد را می‌بیند...، تمام وسائل و کارگران را آورده و شروع به کارکردن و ساخت و مسجد می‌کند...، مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن میشود به خانه‌اش برمی‌گردد...، همسرش اژ او می‌پرسد: کجا رفتی مرد؟... چرا بی‌جواب، چرا بی‌خبر؟؟؟؟ مرد درجواب همسرش می‌گوید.. هیچ!!! رفته بودم یک حبّۀانگور از یک من مالی که در این دنیا دارم، برای سرای باقی خودم کنار بگذارم....، و اگر همین الآن‌هم بمیرم، دیگر خیالم راحت است، که حدّاقلّ یک حبّۀانگور ذخیره دارم. همسرش می‌گوید چطور!!!...، مگه چه شده...؟ اگر بابت انگورها ناراحت شدید حقّ با شما بوده، ما کم لطفی کردیم معذرت می‌خواهم....، در جواب زن، مرد با ناراحتی می‌گوید: شما حتّی با یک دانه، از یک‌من انگور هم بیاد من نبودید، و فراموشم کردید، البتّه این خاصیت این دنیاست، و تقصیر شما نیست...، جالب این‌است که این اتّفاق در صورتی افتاده، که من هنوز بین شما زنده هستم، چگونه انتظار داشته‌باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید، و برایم صدقه‌ای بدهید؟؟؟و بعد قصّۀ خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف می‌کند....، امام‌جماعت تعریف می‌کرد، که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر، الان ۴۰۰ سال‌است که این مسجد بنا شده، ۴۰۰ سال است این مسجد صدقۀجاریه برای آن مرد است، چون از یک دانۀ انگور درس و عبرت گرفت...،ای انسان قبل از مرگ برای خودت عمل‌خیر انجام بده و به انتظار کسی منشین که بعد از مرگ تو کار خیری برایت انجام دهد ، محبوب‌ترین مردم تو را فراموش می‌کنند حتی اگر فرزندانت باشند... *از الآن بفکر فردایمان باشیم.*
⭕️کارگاه تغذیه صحیح جهت تقویت سیستم ایمنی ،برای طلاب مدرسه علمیه حضرت ولی عصر عج کهنوج توسط کارشناس تغذیه بهداشت شهرستان، دکتر محمدی بارعایت پروتکل های بهداشتی