eitaa logo
تاج نمک |طب طبیعتگرا
2.8هزار دنبال‌کننده
488 عکس
286 ویدیو
7 فایل
💥هر کی یه بار «تاج نمکُ»تجربه کرد... برگشت 😍 💯 آسونترین و بهترین راه برای درمان فوری 📚 نویسنده «سلامتی ارزان» 🧑‍🎓 مدرس دوره طبیب‌خانه + آموزش حجامت 💥برای مشاوره رایگان اینجام 👇😍 @tabibesonati1
مشاهده در ایتا
دانلود
چند وقت پیشا بود ... شاید دوسه سال پیش بود... (میدونید که خیلی وقتا کسایی که اصلا قبولت ندارن شایدم نمیتونن به سادگی قبولت کنن دقیقا نزدیکانت هستن)😒 از یک طریق غیر متعارفی😁 متوجه شدیم که یک از نزدیکانمون چند وقته درگیر یک بیماری هست و هر چی دکتر میره فایده نداره یعنی موقتی بهتر میشه ولی دوباره مجبور میشه آنتی بیوتیک مصرف کنه اونم انواع و اقسام زیادی از آنتی بیوتیک ها رو از قرص بگیر تا آمپول ... خوب بالاخره توی بیمارستان آشنا داشتن فایده هم داره دیگه.... میتونی پیش چندتا دکتر و متخصص بری و هر کدوم هم بنا بر نظر خودش داروی خاص خودشو تجویز کنه ... وای یادم رفت بگم مشکلش چی بود🙈 آره مشکلش کلیه بود و عفونت کلیه... کسایی که درد کلیه کشیدن میفهمن چی میگم میخوای زمینو گاز بزنییییی ....
... جالبه بدونید بخش عظیمی از با اعتقاد صورت میگیره یعنی وقتی اعتقاد به یک پزشک داشته باشی راحت تر مسیر درمانت طی میشه و خوب میشی تا وقتی با شک و تردید میری پیشش این یک واقعیت هست که شاید خیلی از ما توی زندگی هامون تجربه ش کرده باشیم مثلا مادری که میگه بچه من با داروی خونگی خوب نمیشه آخرش مجبور میشن برن دکتر و بیمارستان و اونی که میگه بچه من شفاش دست خداست و خدا هم میتونه با همین چیزای ساده ای که تو خونه دارم شفا بده بچه مو ... اگه دقت کرده باشید گاهی مریضی اونقدر مارو جلو میبره تا واقعا کم میاریم و مستاصل میشیم و اونوقتی که با اضطرار میریم در خونه خدا زمان درمان شدنه .... انگار خدا دلش واسه ما تنگ شده باشه هاااا و هر چی صدامون کرده باشه ندیده باشیم و نشنیده باشیم یا خودمونو زده باشیم به اون راهههه ... و بعد دیگه موقع یک داد یا یک تلنگور رسیده ... ( حالا شاید داستان فلج شدن یک هفته ای دختر کوچولوی3 ساله رو براتون بعدا تعریف کردم... که چطوری باعث شد مدتها نماز صبح پدر و مادر برن مسجد و حرم زیارت...) .....
درسته نمیشد مستقیم وارد بشیم اما واقعا هم نمیشد بگیم به ما چه و مشکل خودشه و... خودش بیاد بپرسه و ... باید ی کاری میکردیم... حالا باید ی کاری میکردیم🤔 ...
.... آدم دلش میسوخت جوون قوی هیکل به خاطر کلیه ای که اندازه یک مشت هم نمیشه بخواد زمینو گاز بزنهههه😥 خلاصه از یک طریقی که خیلی متوجه نشن از طرف ما داره آب میخوره... بهشون رسوندیم که چیکار کنن و چون اون شخص واسطه رو دقیق انتخاب کرده بودیم ... بلطف خدا چند روز بعد خبر رسید که کلا درد و عفونت تموم شده و مارمیت اذ رمیت و لکن الله رمی حالا... زمان این بود که ها رو کمی تقویت کنیم که دیگه این مشکل براش پیش نیاد... دوتا حدس: 1) و 2) تقویت کلیه حدس تا ساعت 23 هم داره ...
برای تقویت کلیه ها: 1)پرهیز از مصرف مایعات فراوان خصوصا نوشابه... 2)پرهیز از تکیه زدن به دیوار در حمام 3)گرم نگه داشتن با بستن شال یا استفاده از تاج نمک و... مخصوصا در زمانهایی که هوا سرد هست 4) نوره درمانی که باید نوره رو به پهلوها زد و بعدش حنا استفاده کرد 5) خوردن زنیان همراه گردو(گردو را باید خودتان در لحظه مصرف مغز کنید تا خواص گردو از بین نرود) حالا چیزهای دیگه هم هست که به صورت عمومی نمیشه مطرحش کرد و باید مطابق مزاج و شخصی بیان بشه... ....
یکی از اشتباهات مهم که توی خیلی از خونه ها و تربیت مادرها رخ میده موقع غذا خوردن بچه هاست... مامان میگه... آفرین آفرین تند تند یالاه غذاتو نو بخورررررید هر کی زودتر غذاشو خورد برنده سس...و اازین حرفهای تحریک کننده... این روش تربیت باعث میشه تند غذا خوردن و نجویده خوری نهادینه بشه تو وجود بچه ... و در ادامه بچه ندونه خدا دندونو تو دهنش چرا قرار داده و برای اینکه این نعمت الهی بی استفاده واقع نشه شروع کنه به گاز گرفتن اطرافیان که نکنه یه وقتی خمس بهش بخوره یا اسرافی رخ بده... 🙈 اینم نکته طبی امشب ببخشید کوتاه بود ... مهمون داشتیم
شیراز... شیراز که نه نیزار استان فارس که با شیراز سه چهار ساعت فاصله داره و بعد از استهبان هست و .. .وعجب انارهایی و چه انجیرهای خوشمزه و خوبیییییییی....مهد انجیر واقعا کیف کردم این میوه قرآنی که خدا بهش قسم خورده (واقعا ای کاش به جای کاشت انواع کاج توی معابر عمومی میرفتیم سراغ گیاهان و میوه های قرآنی خصوصا اونایی که خدابهشون قسم خورده، جالبه که ماها که مثلا مسلمان هستیم کاج میکاریم و از زیتون که کل سال سبز هست و درختی معنوی و با برکت هست و خدا بهش قسم خودره دوری میکنیم ...این داستان و غصه خوردنش ادامه دارههههههههه😥) رفتیم با یکی از دوستان برای مشاوره و تدریس و اینا... سه روز اونجا بودیم حدود 145 مشاوره و تشخیص انجام شد... حالا بماند بعدا... شب آخر توی مسجد سخنرانی کردم راجع به طب و درمان ها و... و البته بازم مثل همیشه ساده درمان ها ... اینکه این منطقه شاید بخاطر آبش هست یا چیز دیگه ولی اغلب آدمها مشکل گوارشی شدید دارن در حالی که داروی اصلی گوارش در دست خودشون هست ...و... بله انجیر شاید بگیم بهترین دارو برای گوارش هم باشه... کلسیم بالایی داره و استخوان بندی را محکم میکنه ... قلب را برای دریافت معارف نرم میکنه و... @tajenamak
البته من که نمیخوام خواص انجیر را اینجا بگم و الا باید صفحات زیادی را پر کنم... مثلا از امام رضای عزیز خودمون علیه السلام نقل شده که انجیر بوی دهان را می برد، ساق را محکم میکند(کلسیم بسیار بالایی دارد) موی را می رویاند، و درد را می برد طوری که احتیاج به داروی دیگری نباشد.... چاق کننده افراد لاغر است دفع سموم بدن میکند. خوردنده زخم هاست ورم و التهاب پروستات باز کننده گرفتگی ها ملین و مسهل خوبی است کثیر الغذاء هست یعنی مغذی است مقوی کبد است مفید برای کلیه ها مفید برای انواع زیادی از مشکلات رحم و تخمدان مناسب جهت تنگی نفس و آسم است انجیر به همراه مغز گردوی تازه برای دفع سموم کشنده از بدن کاربرد خوبی دارد باز کننده مجاری غذایی است انجیر به همراه عسل برای زخم گازگرفتگی سگ وحشی بسیار مفید است ووووو.... حالا من دیدم تو کتاب دانش آموزان نوشته شده کاج خاصیتی داره که اگه چند سال یک جایی باشه از طریق ریشه اش موادی داخل خاک زمین تزریق میکنه که دیگه اون محدوده درختی نمیشه کاشت... @tajenamak
داشتم میگفتم... زیر زمین یک مسجد که پله های بلندی داشت و خیلی تند بود موقع پایین رفتن باید با احتیاط میرفتی ... ما دو نفری اونجا نشتسه بودیم فضای خوبی بود... کمی طول کشید تا مرتب بشه چون انتظار این همه استقبال از طرف مردم را نداشتن ... خودمون هم ی جورایی غافلگیر شدیم ولی چاره نبود باید میرفتیم جلو و برنامه کمی تغییر کرد چون قرار بود من تدریس داشته باشم اما شروع کردم به مشاوره دادن... @tajenamak
فقط شب آخر بود که توی صحن مسجد یعنی دقیقا بالای همین جایی که مشاوره میدادیم ... بعد از نماز مغرب و عشا حدود یک ساعتی صحبت کردم... @tajenamak
....و شاید نیم ساعت هم جلسه پرسش و پاسخ... یادمه بعد از اینکه قرار شد از مسجد بیایم بیرون توی راه یک آقایی که واقعا خیلی چاق بود اومد جلو و گفت دلشوره دلشوره.... @tajenamak
دلشوره و استرس الکی داره منو میکشه.... خوب اونجا که جایی دادن نسخه کامل و دقیق نبود فقط یک نکته بهش گفتم ... فرداش خانومش اومد محلی که بودیم ... مادیگه آماده شده بودیم که بریم شیراز تا از پرواز جا نمونیم و ... وقتی گفت من خانوم فلانی هستم که شما دیشب بهش نکته گفته بودید... (خوب تو اون شرایط که تازه سخنرانی کردی و حالا تعدادی دوره ت کردن که ازت سوال بپرسن و گاهی سوالها شخصی میشه و نمیشه به این سرعت جواب داد و... فقط چیزهای عمومی رو میشه بیان کرد که اصلا عارضه نداشته باشه یا کمترین عارضه رو داشته باشه اما بالاخره شرایط آرامش و تمرکز و اینا ... نیست دیگه ... ) راستش اولش یک لحظه دلم هری ریخت که نکنه اتفاقی افتاده... گفتم : بله یادم اومد ... و منتظر که ایشون بگن چه اتفاقی افتاده و قصدشون از اومدن این وقت روز و صبح زود و...🤔 @tajenamak