eitaa logo
جوانان مدرسه فاطمه زهرا(س)
23 دنبال‌کننده
685 عکس
372 ویدیو
138 فایل
﷽ کانال روشنگری .. شهادت توفیقه موندن وظیفه سرباز سیدعلی بودن یه‌چیز دیگه‌س..:) . ای‌همه‌ۍخیرهاۍعـالم..🌸🍃 أربٰـا‌بُنَا‌بَقِیَّہ‌اللَّہ‌ِ‌.. . پایان ماَموریتِ بسیجی شهادت است. (ان شاء الله)
مشاهده در ایتا
دانلود
" یکی از مصیبت های زمان ما این است که اشخاص دارند کم کم جانشین ارزش ها می شوند... !! محمد حسین بهشتی
🕊✨ دیندار آن‌است‌کہ‌درکشاکش‌بلادینداربماند... وگرنہ‌درهنگام ‌راحتےوفراغت‌وصلح‌وسلام چہ‌بسیارنداهل‌دین! -شهیدسیدمرتضےآوینے
اگه حس کردی بین تو و خدا فاصله‌ای هست؛ شک نکن این فاصله باپا قطع نشده با قلب قطع شده، پس سجده کن و بگو: "خدایا قلبم رو سرشار از محبت خودت کن..."
دیدے وقتے کسے و دوست دارے،چقد زمانے که عبارت "is tayping" بالاے صفحه چت‌ش میاد قند تو دلت آب میشه..! خدا همونقدر با عشق منتظره ما باهاش صحبت کنیم ...
استاد علی صفائی حائری: در دنیایی که پیرمردها زیر بار هستند دخترها فاسد و پسرها ضایع شده اند، دل من به این خوش است که پول هایم را روی هم گذاشته ام و یا آن ها را به انگشتر یا طلای چند میلیونی تبدیل کرده ام و بعد هم توقع دارم که در نماز شب، دلم بلرزد و یا در حرم که قرار می گیرم، منقلب شوم!
✨﷽✨ 🔰 در ۲۷ آبان ماه سال ۱۳۶۳ سردار شهید مهدی زین الدین به همراه برادرش شهید مجید در حال برگشت از کرمانشاه به سوی مقر لشکر ۱۷ [در آن مقطع لشکر ۱۷ در حال تدارکات برای عملیاتی در غرب بود] حوالی غروب در جاده سردشت, دارساوین مورد تهاجم و کمین گروهک‌های ضدانقلاب قرار گرفت وبعد از مقاومتی عاشورایی و طولانی با بدنی مجروح و زخمی به مقام والای شهادت رسیدند. ضدانقلاب قصد داشت سر ایشان را غنیمت ببرد اما با مقاومت ایشان که تا حوالی صبح طول می‌کشد، دشمن ناکام می‌ماند و با آگاهی نیروهای خودی، پیکر مطهر او و برادرش به سردشت منتقل می‌شود. ✍خوابی که شهید قاسم سلیمانی پس از شهادت سردار مهدی زین‌الدین دیدن: 🍀هیجان‌زده پرسیدم «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟همین چند وقت پیش،‌ توی جاده‌ی سردشت...» حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانی‌اش افتاد. بعد باخنده گفت: من توی جلسه‌هاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زنده‌ن. عجله داشت. می‌خواست برود. یك دیگر چهره‌ی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: پس حالا كه می‌خوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمنده‌ها برسونم. رویم را زمین نزد. قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی می‌گم زود بنویس. هول‌هولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگه‌‌ی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: بفرما برادر! بگو تا بنویسم. گفت: بنویس: سلام، ‌من در جمع شما هستم. 📣همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ بی‌زحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: «سیدمهدی زین‌الدین» نگاهی بهت‌زده به امضا و نوشته‌ی زیرش كردم. باتعجب پرسیدم: چی نوشتی آقا مهدی؟ تو كه سید نبودی!... اینجا بهم مقام سیادت دادن. از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ «سلام، من در جمع شما هستم» 📚برشی از کتاب "تنها؛ زیر باران"
خدا هست خدا دوستمون داره اینکه تو احساس میکنی این یه احساس کاذبه... که حضرت آدم هم کرد و به درخت ممنوعه نزدیک شد + هیچوقت بخاطر احساس به نزدیک نشو! ♥️
[+بد زندگۍ ‌ڪردن؟! -یعنے نفھمے از زندگےکࢪدݩ چے‌میخواے وَ هࢪدفعھ دࢪگیرِ یڪےاز خواسٺھ هاٺ شے ! . . ☘] ‌
درنهان‌غیب،منتظربه‌کسی‌می‌گویند که‌منتظر باشد♥️🕊🌱•.
[ تا زمانے ڪه من زنده هستم و مسئولیت دارم، نخواهم گذاشت حرڪت عظیم ملت ایران به سوے آرمان‌ها، ذره‌اے منحرف شود! ] 💛🌱 . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوب بشنوید! این پیام ظلم دیده‌ها است... منتظر ما بمان...👊🏻