آرامش حس حضور خداست
#آخرین_عروس🌸 #قسمت_بیست_هشت #حضرت_نرجس_خاتون_و_تولد_آخرین_موعود ــ امام با تو چه كارى داشت؟ ــ سري
#آخرین_عروس🌸
#قسمت_بیست_نه
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
اكنون نگاهى به تو مى كنم. تو ديگر خسته نيستى. مى دانم مى خواهى تا همراه بِشر بروى.
ما به سوى بغداد مى رويم...
فاصله سامرّا تا بغداد حدود 120 كيلومتر است و ما مى توانيم اين مسافت را با اسب، دو روزه طى كنيم.
شب را در ميان راه اتراق كرده و صبح زود حركت مى كنيم. در مسيرِ راه بِشر به ما مى گويد:
فكر مى كنم اين كنيزى كه ما به دنبال او هستيم اهل روم باشد.
چطور مگر؟
آخر امام هادى(ع) نامه اى را به من داد تا به آن كنيز بدهم اين نامه به خط رومى نوشته شده است.
عجب!
تو نگاهى به من مى كنى. ديگر يقين دارى اين كنيزى كه ما در جستجوى او هستيم همان مليكا است. همان بانويى كه دختر قيصر روم است و...
ما بايد قبل از غروب آفتاب به بغداد برسيم وگرنه دروازه هاى شهر بسته خواهد شد. پس به سرعت پيش مى تازيم.
موقع غروب آفتاب مى رسيم. چه شهر بزرگى!
بغداد پايتخت فرهنگى جهان اسلام است. در اين شهر ، شيعيان زيادى زندگى مى كنند.
بِشر دوستان زيادى در اين شهر دارد. به خانه يكى از آنها میرويم.
صبح زود از خواب بيدار مى شوم.
بِشر هنوز خواب است:
چقدر مى خوابى، بلند شو! مگر يادت رفته است كه بايد مأموريّت خود را انجام بدهى؟
هنوز وقتش نشده است. امروز سه شنبه است; ما بايد تا روز جمعه صبر كنيم.
چرا روز جمعه؟
امام هادى(ع) همه جزئيّات را به من گفته است.
روز جمعه كشتى كنيزان از رود دجله به بغداد مى رسد. عجله نكن!
دجله رود پر آبى است كه از مركز شهر مى گذرد، از شمال بغداد وارد مى شود و از جنوب اين شهر خارج مى شود. كشتى هاى كوچك در آن رفت و آمد دارند
اكنون مليكا در راه بغداد است. خوشا به حال او! همه زنان دنيا بايد به او حسرت بخورند.
درست است كه الآن اسير است; امّا به زودى همه فرشتگان اسير نگاه او خواهند شد.
بايد صبر كنيم تا روز جمعه فرا رسد
چند روز مى گذرد، همراه با بِشر به كنار رود دجله مى رويم.
چند كشتى از راه مى رسند، كنيزهاى رومى را از كشتى پياده مىكنند آنها در آخرين جنگ روم اسير شده اند
كنيزان را در كنار رود دجله مى نشانند. چند نفر مأمور فروش آنها هستند.
ما چگونه مى توانيم در ميان اين همه كنيز، مليكا را پيدا كنيم؟
بِشر رو به من مى كند و مى گويد: اين قدر عجله نكن! همه چيز درست مىشود
بِشر به سوى يكى از مأموران مى رود. از او سؤال مى كند
آيا شما آقاى نَحّاس را مى شناسى؟
آرى، آنجا را نگاه كن!آن مرد قد بلند كه آنجا ايستاده است، نَحّاس است
ما به سوى او مى رويم. او مسئول فروش گروهى از كنيزان است
بِشر از ما مى خواهد تا گوشه اى زير سايه بنشينيم. ساعتى مى گذرد، كنيزان يكى پس از ديگرى فروخته مى شوند. فقط چند كنيز ديگر مانده اند. يكى از آنها صورتش را با پارچه اى پوشانده است.
يك نفر به اين سو مى آيد، مثل اينكه يكى از تاجران بغداد است كه هوس خريدن كنيز كرده است
مرد تاجر رو به نحّاس مى كند و مى گويد:
من آن كنيز را مى خواهم بخرم!
براى خريدن آن چقدر پول مى دهى؟
سيصد سكّه طلا!
باشد، قبول است، سكّه هاى طلايت را بده تا بشمارم
بيا اين هم سه كيسه طلا! در هر كيسه، صد سكّه طلاست.
صدايى به گوش مى رسد: آهاى مردِ عرب! اگر سليمانِ زمان هم باشى به كنيزى تو در نمى آيم.
پول خود را بيهوده خرج نكن! به سراغ كنيز ديگر برو
نحّاس تعجّب مى كند، اين كنيز رومى به عربى هم سخن مى گويد.
#ادامه_دارد
🍃
🌼🍃 @takhooda ✨
#آخرین_عروس🌸
#قسمت_سی
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
ــ من آن كنيز را مى خواهم بخرم!
ــ براى خريدن آن چقدر پول مى دهى؟
ــ سيصد سكّه طلا!
ــ باشد، قبول است، سكّه هاى طلايت را بده تا بشمارم.
ــ بيا اين هم سه كيسه طلا! در هر كيسه، صد سكّه طلاست.
صدايى به گوش مى رسد: آهاى مردِ عرب! اگر سليمانِ زمان هم باشى به كنيزى تو در نمى آيم.
پول خود را بيهوده خرج نكن! به سراغ كنيز ديگری برو.
نحّاس تعجّب مى كند، اين كنيز رومى به عربى هم سخن مى گويد.
او جلو مى آيد و به كنيز مى گويد:
ــ درست شنيدم، تو به زبان عربى سخن
مى گويى؟
ــ آرى.
ــ نكند تو عرب هستى؟
ــ نه، من رومى هستم. ولى زبان عربى را ياد گرفته ام.
مرد تاجر جلو مى آيد و به نحّاس مى گويد: حالا كه اين كنيز عربى حرف مى زند، حاضر هستم پول بيشترى برايش بدهم.
بار ديگر صداى كنيز به گوش مى رسد: يك بار به تو گفتم من به كنيزى تو در نمى آيم.
نحّاس رو به كنيز مى كند و مى گويد:
ــ يعنى چه؟ آخر من بايد تو را بفروشم و پول آن را تحويل دهم.
اين طور كه نمى شود.
ــ چرا عجله مى كنى؟ من منتظر كسى هستم كه او خواهد آمد.
ــ چه كسى خواهد آمد؟ نكند منتظر هستى كه جناب خليفه براى خريدن تو بيايد؟
ــ به زودى كسى براى خريدن من مى آيد كه از خليفه هم بالاتر است.
نحّاس تعجّب مى كند، نمى داند چه بگويد، در همه عمرش كنيزى اين گونه نديده است.
اكنون بِشر از جاى خود بلند مى شود. او الآن يقين كرده است كه گمشده خود را يافته است.
خودش است. او مليكا را يافته است!
مليكا همان نرجس است!!
تعجّب نكن! او براى اين كه شناسايى نشود نام خود را تغيير داده است. اگر مسلمانان مى فهميدند كه او دخترِ قيصر روم است هرگز نمى گذاشتند به محبوب خود برسد.
من فكر مى كنم كه در آن ديدارهاىِ شبانه، امام از او خواسته است تا نام نرجس را براى خود انتخاب كند. وقتى او اسير شد و مسلمانان از نام او سؤال كردند و او در جواب همين نام جديد را گفت.
آرى، تاريخ ديگر اين نام را هرگز فراموش نمى كند، به زودى نرجس مايه افتخار هستى خواهد شد!
ما هم ديگر نبايد بانو را به نام اصلى اش صدا بزنيم; زيرا با اين كار خود باعث مى شويم تا همه به رازِ او پى ببرند.
ما از اين لحظه به بعد او را به نام جديدش مى خوانيم:
نرجس! چه نام زيبايى!
بِشر به سوى نحّاس مى رود: من اين خانم را خريدارم.
صداى كنيز به گوش مى رسد: وقت و مال خويش را تلف نكن.
#ادامه_دارد...
🍃
🌸🍃 @takhooda ✨
@Ostad_ShojaeAUD-20201213-WA0014.mp3
زمان:
حجم:
9.03M
#سبک_زندگی_شاد ۱۰
👏شادی بهشت، ابدی و بی پایان است
و شادی دنیا، فانی و تمام شدنی....
بعضی از شادی های موقت، شادیهای جاودانه ات رو خراب میکنند!
حواست بهشون باشه❗️
#استاد شجاعی 🎤
🍃
🌼🍃 @takhooda ✨
11.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 این پرچم به دست امام زمان خواهد رسید...
👈 پیشبینی های امام خمینی که تحقق یافت
👈 امداد های الهی
👤 حاج حسین یکتا
✅ حتما ببینید
🍃
🌼🍃 @takhooda 🕊
#آموزنده
از سوسک میترسیم از له کردن شخصیت دیگران مثل سوسک نمیترسیم!
از عنکبوت میترسیم از این که تمام زندگیمون تار عنکبوت ببنده نمیترسیم !
از خفاش شب میترسیم از شبی که افکارمون خفاشی میشه نمیترسیم!
از خوب سرخ نشدن سبزی قورمه میترسیم از سرخ کردن آدما از خجالت نمیترسیم!
ازجا نیفتادن خورشت میترسیم از این که هیچ کسی جای خودش نباشه نمیترسیم!
از دیر جوش اومدن آب برای چای میترسیم از جوش آوردن خون آدما نمیترسیم !
از لولو خور خوره های تو فیلم ها میترسیم از هیولای نفس نمیترسیم!
از تاریکی میترسیم از خاموش کردن آخرین شمع تو تاریکی نمیترسیم !
از گم کردن سکه هامون میترسیم ازسکه یه پول کردن دیگران نمیترسیم!
از سرماخوردگی میترسیم از سر خورده کردن دوستامون نمیترسیم !
از شکستن لیوان میترسیم از شکستن دل آدما نمیترسیم!
از لکه دار شدن لباسای سفید میترسیم از کثیف شدن سفیدی روحمون نمیترسیم!
از خواب موندن میترسیم از عمری که همه به خواب سپری شد نمیترسیم!
از وقت کم آوردن میترسیم ازهدر رفتن وقتی که داریم نمیترسیم !
از درس پرسیدن و امتحان پس دادن میترسیم از رد شدن تو امتحان آخرت نمیترسیم!
از اینکه بهمون خیانت کنند میترسیم از خیانت کردن به خودمون نمیترسیم !
از اینکه دلمون بشکنه میترسیم از درب و داغون کردن دل آدما نمیترسیم!
از اینکه دلخورمون کنند میترسیم از دل خون کردن دیگران نمیترسیم !
از گم کردن راه میترسیم از هیچ وقت به هیچ جایی نرسیدن نمیترسیم!
از خستگی سفر میترسیم از دست خالی رفتن و برگشتن نمیترسیم!
از اینکه نادیده گرفته شیم میترسیم از اینکه نادیدنی هارو نمی بینیم نمیترسیم!
از اینکه یه روز تموم بشیم میترسیم از اینکه تموم نشده بی مصرف شیم نمیترسیم!
از اینکه آدما فراموشمون کنند میترسیم از اینکه خدا از یادمون بره نمیترسیم
🍃
🌼🍃 @takhooda ✨
#آموزنده
روی هر جمله 1 دقیقه فکر کن ؛
1.دعا لاستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از ان استفاده کنی
بلکه فرمان است که مسیر را به راه درست هدایت می کند.
2.می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟
چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.
3.دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره
ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه
4.تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر،
برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش،
برای همیشه دوام نخواهند داشت
5.دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس.
اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن
چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری.
6.اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ،
خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم ،
این فقط یک پیچه نه پایان
7.وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری.
وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره
🍃
🌸🍃 @takhooda ✨
💢هرچه از دنيا وآخرت ميخواهيداينجاهست
🌺اثرات صله رحم (ارتباط با خویشاوندان)
١- مال را رشد ميدهد.
٢- عمل ها را پاك ميكند.
٣- بلا را دفع ميكند.
٤- حساب را آسان ميكند.
٥- از گناهان حفظ ميكند.
٦- انسان رانزد اهل وعيال محبوب كند.
٧- دشمن را ذليل ميكند.
٨- خلق را نيكو كند.
٩- اجل را دور كند ،گاهي عمر
سه ساله را تا سي سال افزايش دهد.
١٠- براي هر قدم جهت صله رحم
چهل هزار حسنه نوشته شود.
📚 سراج الشيعة ص١٨
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
🍃
🌼🍃 @takhooda ✨