#داستانک
#تلنگر
یکی از دوستان در مشکلات زیادی گرفتار شده بود. طوری که هر کاری میکردیم و میکرد ، مشکلاتش هیچ تکانی نمیخورد و وقتی مشکلی حل میشد، مشکل دیگری برای او پیش میآمد.
شب قدر بود در مسجد کنار هم نشسته بودیم التماس دعایی جانسوز کرد و آه سردی از ضمیر کشید .
حس کردم میخواهد سخنی بگوید ولی نمیتواند، کمکش کردم تا راز خود را فاش کرد.
گفت: حدود 5 سال پیش برای خواهرزنم، خواستگاری آمد و پدرزنم کشاورز سادهای بود که به من اعتماد زیادی داشت. مرا مامور کرد که از خواستگار تحقیق کنم، به محل کارش رفتم ، پسر بسیار مودب و متین و مومنی بود که در بازار در غرفه کوچکی که برای خودش بود، لباس میفروخت.
حس حسادت من گل کرد، و شیطان در من وارد شد و من مطمئن بودم که خواستگار جدید اگر تایید شود و داماد گردد، جایگاه من در نزد خانواده پدر خانمم به کل از بین خواهد رفت. و چاره ندیدم جز از او عیبجویی کنم.
به خانه رفتم و از او عیب جویی کردم و گفتم، هرچند انسان مومنی است ولی شلخته است. هرچند مغازه دارد ولی در مغازه نمی نشیند و با ارثیه به گمانم آن را خریده است و....
بالاخره با کمک شیطان و گلکردن صفت خبیثه حسادت در وجود من، نتیجه مورد نظر شیطان و من حاصل شد و آن خواستگار رد شد.
خواهرزنم بعد از مدتی خداوند جایگاه و سرنوشت او را در موقعیت بالاتری گشود، و با یک استاد دانشگاه که وضع مالی عالی داشت ازدواج کرد و من بسیار ناراحت شدم که کاش حداقل ما شیطنت نمیکردیم و باجناق مان همان غرفهدار بازار میشد.
دقیقا بعد از گذشت دو روز از اجرایی شدن نقشه شیطانی من، روزی نیست که من دچار اتفاقات بد نشوم و گرهای در زندگی من بسته نمیشود مگر دیگری بلافاصله گشوده میشود. و این مجازات کسی که حسادت در او نفوذ کند.
این را گفت و اشکی ریخت و در شب قدر دست بر توبه برد . توبه ای که باید برای پذیرش آن زمان به عقب برمی گشت و می شد سرنوشت خواستگار جوان بی گناه را ترمیم کرد. توبه سختی که اگر خدا هم ببخشد عذاب وجدانش برای همیشه باقی می ماند....
⚠️بیشتر از هرچیزی مواظب حق الناس باشیم....
🍃
🌺🍃 @takhooda
✅ تو اتوبوس پیرمرد به دختره که کنارش نشسته بود ! گفت :
دخترم این چه حجابیه که داری ؟
همه ی موهات بیرونه ؟
دختره با پررویی گفت :
تو نگاه نکن !
بعد از چند دقیقه پیر مرد کفشش را درآورد بوی جوراب در فضا پخش شد !!
دختره درحالی که دماغشو گرفته بود به پیر مرد گفت : اه اه اه این چه کاریه میکنی خفمون کردی ؟
پیرمرد باخونسردی گفت :
تو بو نکن !
جامعه چهاردیواری اختیاری ما نیست !
دست برداریم از توجیهات شیطانی...!
جامعه محل شهوترانی نیست
پوشش نامناسب تو در حریم عمومی , حق الناس است...
حق به هم ریختن امنیت اخلاقی جامعه را نداریم.
اگر دین هم ندارید , دنیای دیگران را با توجیه شیطانی" دلم می خواهد" به هم نریزید...
حق الناس , حق الناس است
چه دلت بخواهد و چه نخواهد
بدحجابی تو حق الناس است...
دین و دنیای دیگران را تباه نکن
هر پوششی مناسب مکان عمومی نیست ..همانطور که هر رفتاری مناسب مکان عمومی نیست...
🍃
🌺🍃 @takhooda
فوق العاده زیباست این متن...
وقتی ناراحتی تصمیم نگیر
وقتی دیر میشه عجله نکن
وقتی یکیو دوسش داری زود بهش نگو بذار خودش بفهمه
وقتی خیلی خوشحالی به کسی قول نده
وقتی یکی دلتو شکست سر یکی دیگه تلافی نکن
وقتی بغضت گرفته پیش هرکی گریه نکن شاید همون دشمنت باشه از ته دل خوشحال بشه
وقتی با یکی قهر کردی پشت سرش حرف نزن شاید دوباره بخوای باهاش دوست بشی
و آخرش اینکه اگر خودت دلت پاکه,
فکر نکن همه مثل خودتن .!
🍃
🌺🍃 @takhooda
#مظلوم_امیرالمومنین
▪️مردی نزد امیرالمومنین علی (ع) آمده و گفت: از هفتاد فرسنگ دور به اینجا آمده ام تا هفت سوال از شما بپرسم:
۱.چه چیز «از آسمان عظیم تر» است؟
۲.چه چیز «از زمین پهناورتر» است؟
۳.چه چیز «از کودک یتیم ناتوان تر» است؟
۴.چه چیز «از آتش داغ تر» است؟
۵. چه چیز «از زمهریر سردتر» است؟
۶. چه چیز «از دریا بی نیازتر» است؟
۷. چه چیز «از سنگ سخت تر» است؟
▫️امام علی (ع) در پاسخ به این هفت سوال فرمودند :
۱. «تهمت به ناحق» از آسمان عظیم ترست.
۲. «حق» از زمین وسیع تر است.
۳. فرد«سخن چین» ، ازکودکی یتیم ضعیف تر است.
۴. «آز و طمع» از آتش داغ تر است.
۵.«حاجت بردن به نزد بخیل» از زمهریر سردتر است.
۶. بدن شخص با «قناعت» از دریا بی نیازتر است.
۷. «قلب کافر» از سنگ سخت تر است.
#التماس_دعا
🍃
🌺🍃 @takhooda
خدایا 🙏
آدم وقتی تنها میشود✨
آدم وقتی خیلی ، خیلی تنها میشود✨
تازه اول آشناییش باتوست✨
🙏یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ🙏
🍃
🌺🍃 @takhooda
#پای_درس_استادمحمدشجاعی
#شادی
😍مومن در غم و شادی انسانی، همیشه شاد و آرام است
👌 وقتی انسان رشد حقیقی میکند و به کمالی که برایش آفریده، نزدیک میشود، #شاد و آرام میشود
و اگر از آن کمال محروم بشود، دچار عوارضی مثل سردرگمی، ناامیدی، پوچی، استرس و.... میشود.
همه کمالات را همه که داشته باشد، باز میبینید که غصه میخورد و ناراحت است. چون به حقیقت انسانی و آن چیزی که آن را حقیقت خودش میداند، نمیرسد. کمالات دیگر هیچ وقت ارضایش نمیکند.
😑خیلی از مردم دنیا دوست دارند شبیه دیگران بشوند. مثلاً «رابین ویلیامز» که یک بازیگر به آن مهمی در هالیوود، فیلمهایش چقدر فیلمهای عالی هستند، ولی خودکشی میکند. «جیمکری» را شما ببینید که فیلمهایش را هنوز هم تلویزیون نشان میدهد. همه هم لذت میبرند و میخندند. ولی به خاطر افسردگی تا الان سه بار دست به خودکشی زده.
چون اینها رشد حقیقی نکرده اند. خیلیها میگویند خوش به حال این و آن. ای کاش ما جای آنها باشیم. تلاش هم میکنند که شبیه اینها بشوند. اما نمی دانند که در درون آنها چه می گذرد.
🌺🍃لذتها و شادیهای بخش انسانی حقیقیاند. غمهایش هم غمهای قشنگ و حقیقی است. ولی آدمی که غصه این چهار بخش (جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی) را میخورد، خودش بیقیمت و جهنمی میشود.
🌺🍃همانطور که پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «مَنْ بَكَى عَلَى اَلدُّنْیَا دَخَلَ اَلنَّارَ= هر کس برای دنیا بگرید، داخل جهنم میشود».
❤️🍃هر بار که غصه خوردن برای یکی از این امور پیش بیاید، فشار قبر انسان را زیاد میکند و اخلاق انسان را خراب میکند.
😍 برای همین هم مؤمن همیشه شاد است. این است رمز فرمایش حضرت زینب س که فرمود: «و ما رایت الا جمیل= چیزی جز زیبایی ندیدم» و خیلی ها هنوز آن را درک نکرده اند.
👌پس علامت مؤمن بودن، به نماز خواندن و روزه گرفتن و حرم رفتن نیست. اینها خوبند و باید باشد؛ اما از کجا میتوانیم بفهمیم که چه کسی مؤمن است؟
❤️🍃 از شاد و آرام بودنش.
ادامه این مبحث زیبا
در کانال آرامشی از جنس خدا
🍃
🌺🍃 @takooda
✨﷽✨
✅علت ترس از مرگ چیست ؟
اصلا چرا باید از مرگ بترسیم ؟
✍️ عمدهترین عوامل ترس و نگرانی غیرطبیعی از مرگ عبارتاند از:
1. ناآگاهی از حقیقت مرگ:
حضرت امام هادی علیهالسلام، به یکی از یاران خویش که در بستر بیماری بود و از ترس مرگ بیتابی کرده و میگریست، فرمود: «یا عبدالله تخاف من الموت لانک لاتعرفه»؛ «ای بنده خدا، تو از مرگ میترسی به دلیل آنکه حقیقت آن را نمیشناسی»(1). اگر انسان، مرگ را نابودی و فنا تفسیر نکرده بلکه انتقال از سرای فانی به سرای باقی بداند، از مرگ هراسی به دل راه نمیدهد .
2. دلبستگی شدید به دنیا:
انسانی که شیفتهی دنیا و غرق در مادیات شده است؛ برای بهرهمند شدن هرچه بیشتر از لذایذ دنیوی، به دنبال زندگی ابدی در این دنیاست و همواره از فرارسیدن مرگ خویش در نگرانی و اضطراب به سر می¬برد، زیرا چنین میپندارد که مرگ پایانبخش تمام لذتها و کامیابیهای اوست و او را از علایق و دلبستگیهایش، برای همیشه جدا میسازد .
حضرت امام علی علیهالسلام با گذرا خواندن دنیا و جاودان خواندن آخرت، در همه انسانها این انگیزه را ایجاد میکند که به دنیای زودگذر دل نبندند . میفرمایند: «أیها الناس إنما الدنیا دار مجاز ، و الآخرة دار قرار»؛ «ای مردم، دنیا سرای گذرا و آخرت خانه جاودان است». (2)
3. ترس از حسابرسی اعمال:
قرآن کریم میفرماید: «وَ لا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِین»؛ «ولی آنها هرگز تمنای مرگ نمیکنند به خاطر اعمالی که از پیش فرستادهاند و خداوند ظالمان را بهخوبی میشناسد».دين مقدس اسلام ، برای خنثی کردن این عامل، همواره بر گشودگی در توبه و بخشندگی و توبه پذیری خداوند تأکید میکند .
📚1. معاني الأخبار، النص، ص ۲۹۰ .
📚2. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص۳۲۰
🍃
🌺🍃 @takhooda
*براساس یک جریان واقعی*
موضوع:اعتقادی واخلاقی
توی یکی از بهترین مراکز فروش لپ تاپ و کامپیوتر تهران مغازه گرفته بودم.
روز افتتاح بود، کلی وقت و هزینه صرف کرده بودم تا بهترین دکور ممکن رو برای مغازه طراحی کنم و بسازم.
هر کی رد میشد تبریک میگفت
همه از دکور تعریف میکردن، اون هم توی این پاساژ که هر مغازه برای خودش سمبل زیبایی بود.
تعدادی از همسایهها برای تبریک اومدن توی فروشگاه، بعد از کلی تعریف و ابراز محبت، رفتند.
موقع رفتن یکی از همسایهها که مردی حدوداً 45-50 ساله بود، به من گفت: «دکورت فوق العاده زیباست، اما اون تابلویی که اونجا زدی، کلاس مغازه رو پایین میاره!
دیگه مردم به این چیزای مذهبی اهمیت نمیدن. اگه به جای اون یه بطری خالی مشروب بذاری کلی زیباتر میشه و فروشِت رو بیشتر میکنه
برگشتم دیدم داره به تابلویی اشاره میکنه که بالای سرم زده بودم و نوشته بود:
"اَلا اِنَّ خاتَمَ الْاَئِمَّةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِىَّ"
یه لحظه تمام بدنم یخ کرد
خیلی سعی کردم عصبانی نشم!
توی روی من واستاده داره مهمترین رکن اعتقادی من رو با چی مقایسه میکنه؟!!
خودمو جمع و جور کردم و گفتم: «اگه فرصت دارین چند دقیshabا هم صحبت کنیم؟»
گفت: «موردی نداره»
چند دقیقهای هر چی بلد بودم در دفاع از دین گفتم، ولی زیر بار نمیرفت.
گرم صحبت بودیم که یک آقای شیک پوش به همراه یک خانم نسبتاً بد حجاب وارد شدند و شروع کردن به قیمت کردن و اطلاعات گرفتن
به همسایهام گفتم: «چون من از شما خواستم بمونید، اگه میخواید برید تا بعداً با هم صحبت کنیم.»
گفت: «نه میشینم تا کار اینا تموم بشه»
هی قیمت کردند، تا روی یک مدل به نتیجه رسیدن، وقتی قیمت رو بهشون گفتم، خانمه گفت: «ما همین مدل رو با 30 هزار تومن قیمت کمتر توی یه مغازه دیگه دیدیم، بهمون کمتر بدین
گفتم: نمیشه قیمت ما اینه
گفت: ببین آقا! گرونتر هم بدین ما از شما خرید میکنیم، ولی تخفیف بدین
خلاصه بعد از کلی چونه زدن با 30 هزار تومن تخفیف خرید کردن موقع بیرون رفتن خانمه برگشت و گفت:
میدونید چرا خواستیم از شما خرید کنیم؟ بخاطر اون تابلوی نام امام زمان علیهالسلام که بالای سرتون زدین
من برای بدرقه مشتریها پشت سرشون راه افتادم که دیدم همسایهام پاشد، گفتم:
"آقا حالا بر میگردم صحبت میکنیم"
مشتریا رو که تا دم در مشایعت کردم،
برگشتم دیدم همسایهام رو به تابلو وایستاده اشک تو چشمش جمع شده و با بغض میگه:
«آقا غلط کردم، میخواستین به من بفهمونید،
فهمیدم، غلط کردم، ببخشید»
🍃
🌺🍃 @takhooda