🔴 اگر «مضطرّ» نمیشویم، «اضطرار» را ایجاد کنیم!
⭕️ حتی میان دامها و بچّههایشان جدایی افکندند...
🌕 جمیل گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: «خداوند عذاب را از هیچ قومی برطرف نساخت، مگر قوم یونس! و جریان به این صورت بود که یونس آنها را به توحید و اسلام فراخواند، امّا آنها ابا کردند، پس یونس تصمیم گرفت آنها را نفرین کند، لیکن در میان آنها دو مرد عابد و دانشمند وجود داشت به نامهای «ملیخا» و «روبیل» ، مرد عابد یونس را بر نفرین قوم ترغیب کرد، امّا مرد دانشمند او را از این عمل نهی نمود و گفت: «قومت را نفرین نکن، چون خداوند با اینکه دوستدار هلاک بندگان خود نیست دعای تو را اجابت میکند»، امّا یونس قول عابد را پذیرفت ولیکن قول دانشمند را قبول نکرد و قومش را نفرین نمود، خداوند هم به او وحی نمود که عذاب در فلان تاریخ روی میدهد، وقتی زمان عذاب نزدیک شد، یونس به همراه مرد عابد از میان قوم خارج شد، لیکن مرد عالم در میان قوم باقی ماند، وقتی روز عذاب فرا رسید مرد عالم به مردم گفت: «ای قوم به درگاه الهی جزع و فزع و تضرّع کنید، شاید به شما رحم کند و عذاب را از شما برطرف سازد»، مردم گفتند: «چه کنیم»؟ عالم گفت: «بهسوی بیابان بروید و میان زنان و کودکانتان جدایی افکنید و شتران مادّه را از کرّههایشان جدا کنید و میان دامها و بچّههایشان نیز چنین کنید، سپس به دعا و گریه و تضرّع بپردازید و سر به سجده گذارید و طلب رحمت کنید، مردم چنین کردند، خداوند به آنان رحمت نمود و عذاب را از ایشان برطرف نمود و بر کوهها وارد کرد. بعد از فرود عذاب بر کوه، یونس به دهکده بازگشت تا نتیجه نزول عذاب را ببیند، امّا با کمال تعجّب دهقانان را درحال زراعت دید، به آنها گفت: «قوم یونس چه کردند»؟ آنها که یونس را نمیشناختند، گفتند: «یونس به آنها نفرین نمود، خداوند هم دعای او را اجابت کرد و نشانههای عذاب ظاهر شد، امّا آنها اجتماع کرده و گریه و زاری نمودند و به درگاه الهی دعا کردند، خداوند هم به آنها رحم نمود و عذاب را از آنها برطرف کرد و بر کوهها نازل نمود، و اکنون آنها در طلب یونس هستند تا به او ایمان بیاورند»...
📗تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۹۸
📗بحارا لأنوار، ج۱۴، ص۳۸۰
📗قصص الأنبیاءللجزایری، ص۴۳۱،
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
#بهخودتبیامشتی:)
🚫 #مهم
خیلیجاهامیبینیمکهنوشته کپی باذکر ۱۰۰ صلواتمجازاست
کپی بیوحرام
انفالوحقالناس
بابادستبردارینتو رو قرآن!!
مگه شماها مرجعتقلیدین که حکممیدین
چیحرومه چیحلال؟ :/
مذهبیهامونمدارنبهفنامیرن :|
میدونیدما دوازدهمیلیون سایت مستهجن داریم🔪
کهکپیازشونکاملاازاده!
بعداونوقت جوونما مثلا اومده برای امام زمانش کار کنه...
اسمشم گذاشته سرباز گمنامامامزمان
بعدنوشته کپیحرام (حالاخودشم شاید پستو از یه کانال دیگه کپیکرده)
در مقابل اون دوازده سایت مستهجن یه کانال خوب وآموزنده همکه داریم کپیازشحرومه
دیدمکمیگما🔍
دوستعزیزپخشکردنیهمطلبخوب
خودشصدقهجاریست...
#تلنگر :)
#داریمجازیکمکمیکنیتاظهورآقانزدیکبشهدیگهچراخرابمیکنیمومن😅
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
📚توبه یعنی...
هر آن چیزی که روح انسان را یک گام از تعالی و تکامل مورد نظرش باز میدارد، گناه است. غفران یعنی پر کردن این خلأ، این کمبود روح، این زخم روان، این نقیصهای که در نفس او به وجود آمده است، این برطرف شود، چگونه؟ با جبران کردن.
خدای متعال نمیگوید چون تو گناه کردی حالا هرچه کار نیک بکنی، ما آن گناه را اصلا از بین نخواهیم برد. لج نمیکند خدا. (وَ إِنّی لَغَفَّارٌ) ما لجباز نیستیم، ما غافریم، ما خلأها را پر میکنیم، زخمها را التیام میدهیم. اما برای چه کسی؟ «لِمَن تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى» به یقین من آمرزنده کسی هستم که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته نماید و به راه راست رهسپار شود. من بخشندهام برای آن که توبه کند.
توبه کند یعنی چه؟ یعنی برگردد. راه تکامل شما از اینجا بود، شما باید این طرفی میرفتید؛ حاضریم شما را ببخشیم، کِی؟ وقتی بروید بهطرف تکامل، مجددا به راه درست برگردید. (لِمَن تابَ) توبه کند، یعنی برگردد. توبه یعنی برگشتن. ایمان خود را قوی کند، عمل صالح کند. عمل! نباید از عمل غافل بود و به سخن گفتن و دل خوش داشتنِ خود بسنده کرد.
مغفرت این نیست که خدای متعال بیحساب، از روی دلبخواه، یک کسی را مورد لطف بیجایی قرار بدهد، بدون اینکه خود او کوششی در راه این لطف الهی کرده باشد.
👤 رهبر انقلاب
📚 برگرفته از جلسه نخست کتاب
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
نصایحی از عارف بزرگ، مفسر کبیر قرآن ،علامه طباطبایی رحمةالله تعالی علیه:
🔶از #علامه_طباطبايی (ره) سوال کردند چه کار کنيم که در #نماز حواسمان جمع باشد؟؟
فرمود قــبل از نمـــاز مــراقب زبـان خودتان باشيد نماز با حضـور قلب مزد است و آنـرا به هر کسی نمی دهند اين هـــديه را به کسی ميدهند که قبلاً زحمتی کشيده باشد.
🔶من از سکوت آثار گرانبهایی را مشاهده کردم چهل شبانه روز سکوت اختیار کنید و جز در امور لازم سخن نگویید و به فکر و ذکر مشغول باشید تا برایتان صفا و نورانیت حاصل شود.
🔶ایمان به روز جزا (قیامت)، مهمترین عاملی است که انسان را به ملازمت تقوا و اجتناب از اخلاق ناپسند وادار می کند!
چنان چه فـرامـوش ساخـتـن آن ریشـه اصـلی هـر گناهی است.!
🔶 با تمام وجود به سوی خداوند متعال توجه کنید و خود را در برابر او ببینید و تصور کنید.
روزانه با خداوند خلوت کرده و به ذکر او مشغول باشید.
در خوردن، آشامیدن، حرفزدن، معاشرت و خواب از افراط و تفریط بپرهیزید.
فرصت عمر را غنیمت شمرید.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
📘#داستانهایبحارالانوار
امیرالمومنین علی علیه السلام در بالین حارث همدانی
حارث همدانی یکی از دوستان و ارادتمندان مخلص حضرت علی علیه السلام بود، و مقام ارجمندی در نزد امام داشت حارث مریض شد، حضرت علی علیه السلام به عیادت او رفت و پس از احوالپرسی به او فرمود:
«ای حارث! به تو بشارت میدهم که در وقت مرگ و هنگام عبور از پل صراط، و در کنار حوض کوثر، و موقع (مقاسمه) مرا میبینی و میشناسی.»
حارث عرض کرد:
مقاسمه چیست؟
حضرت فرمود:
«مقاسمه، با آتش انجام میگیرد. روز قیامت من با آتش جهنم مردم را تقسیم میکنم، به آتش میگویم:
ای آتش! این دوست من است او را رها کن! و این دشمن من است او را بگیر! »
آنگاه حضرت دست حارث را گرفت و فرمود:
«ای حارث! همین طور که دست تو را گرفته ام، پیامبر صلی الله علیه و آله دست مرا گرفته بود، در آن وقت من از حسد قریش و منافقین به آن حضرت شکایت نمودم، به من فرمود:
هنگامی که روز قیامت برپا میشود من ریسمان محکم خدا را میگیرم، و تو ای علی! دامن مرا میگیری و شیعیان دامن تو را میگیرند...»
سپس سه بار فرمود:
«ای حارث تو با آن کسی که دوستش داری خواهی بود و همراه کردارت میباشی.»
حارث برخاست و از شدت خوشحالی عبای خود را میکشانید و میگفت:
بعد از این، باکی ندارم که من به سوی مرگ روم، یا مرگ به سوی من آید.
📚بحارالانوار، ج ۶، ص ۱۷۹.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
📚ملّیگرای نافرجام
دلاوریها و ایثار و نبرد قهرمانانه یکی از اصحاب به نام قُزمان در جنگ احد را برای پیامبر تعریف کردند. پیامبر به جای این که او را تمجید کند، فرمود: «او، اهل دوزخ است.» یاران، از سخن پیامبر تعجّب کردند؛ چرا که از راز سخن بیخبر بودند تا این که بعضی به حضور پیامبر آمده و گفتند که «قُزمان، مجروح شد.»
فرمود: «همان که گفتم؛ خداوند، آنچه را بخواهد در مورد عذاب او در دوزخ انجام میدهد.» چرا؟ مگر او در رکاب پیامبر با دشمن نجنگیده و در این راه مجروح نشده است؟ طولی نکشید که پاسخ به این سؤال، روشن شد.
آنگاه که قزمان در بستر افتاده بود، جمعی از مسلمانان، به عیادت او آمده به او گفتند: «تو را مژده باد! خوشا به سعادت تو که آن همه زحمت را تحمّل کردی، و اهل بهشت خواهی بود.»
او با عصبانیّت گفت: «مرا به چه چیز، مژده میدهید؟ سوگند به خدا، من برای اسلام و دفاع از آن، نمیجنگیدم، بلکه به قصد دفاع از قبیله و بستگانم میجنگیدم، تا آنها را از گزند دشمن، نجات دهم.»
یاران، تا حدودی به راز سخن پیامبر و پی بردند که قزمان، به سبب این که نیّتش، برای خدا و دفاع از اسلام نبود، اهل دوزخ است. اما هنوز موضوع، به طور کامل، بر ایشان روشن نبود، تا این که خبر رسید او در برابر دردهای زخم بدنش، مقاومت نکرد و تصمیم به خودکشی گرفت و با تیر، خود را کشت. همه فهمیدند که پیامبر راست فرمود که او، از دوزخیان است، زیرا نیّت ناپاک داشت و همان نیّت آلوده، او را به هلاکت رسانید.
پیامبر او را فاسق خواند و فرمود: «خداوند، دین اسلام را به واسطه این مرد فاسق، تأیید کرد.»[٧]
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨