eitaa logo
تک رنگ
9.8هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
86 فایل
یه وقتایی می‌شه به درو دیوار می‌زنی که یه آدم☺️ باشه تا حرفاتو براش بگی من رفیقتم، رفیق🥰 به تک‌رنگ خوش اومدی😉 #حال_خوب_من #کانال_نوجوونی ادمین: @yaranesamimi
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از این همه گپ و گفت درباره آزادی، حالا به نظرتون این شعارِ «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» مال کدوم آزادیه؟!❓🤔 آزادی به معنای واقعی کلمه👌 می گه نه تنها افراد باید اسیر و بنده دیگران نباشن، بلکه یه جامعه هم باید اونقدرررر اقتدار داشته باشه که حتی پ.پ.ز هم نتونن🚫 بهش نگاه چپ بندازن و براش تعیین تکلیف کنن!😎 ⭕️اصلا چه‌ معنی داره یه ملت زورِ قلدرها رو بپذیره؟! حس غرور و اقتدار یه ملت🇮🇷✨ از نظر و حرف و سلیقه هر زوووورگویی تو دنیا مهم تره! 🔴 جامعه ی آزاد اون جامعه ایه که خودش برای خودش تصمیم بگیره، خودش، عقیده ی خودش رو اعلام📣 بکنه، و خودش، خودش رو بسازه!🧩 نگاهش به خودش باشه، چشم امیدش به جوونا و نوجوون هاش...😍☺️💫 مستقل و آزاد!💪😇 🇮🇷 @yaran_samimii samimane.blog.ir 🇮🇷
#بریده_کتاب📕✂️ آرش همانطور که خیره ی صفحه ی لب تابش بود، بلند بلند تحلیل های ذهنش را گفت: - گاهی باید یه کاری انجام بدی؛ متفاوت. حالا چرا؟ چون اگه موفق بشی که بردی، اگه هم موفق نشی برد کردی. سینا چشم ریز کرده بود توی صورت آرش: - و این کار متفاوت؟ آرش لب برچیده نگاه از صفحه گرفت. تازه متوجه شده بود که حرف ذهنش را بلند گفته است و وقتی صورت منتظر شهاب و سینا را دید ادامه داد: - الان شکستن فضاست. یعنی یک فضایی را که حد و حدود داره، قانون داره، اگه کاری کنی که همه فکر کنن می شه حدش رو، قانونش رو ندید گرفت. خرابش کرد. شکستش داد... حتی اگر زود هم این حریم شکنی جمع بشه باز هم ریز موج تولید کرده... تصویر بد تو ذهن ها گذاشته... دیگه کات نمی شه و تمام. این اولین هنجارشکنی در حرکت هاست. شکستن ها! باید بتونیم حرکتشون رو متوقف کنیم، اما میشه شکستن حدود رو هم متوقف کرد؟ خرابی ذهنا رو ترمیم کرد؟ یک موسسه شده سه موسسه. بدون تابلو و سروصدا... #زنان_عنکبوتی 🙎‍♀️🕸 #نرجس_شکوریان_فرد 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#ارسالی_از_بر_و_بچ 💞سلام یار صمیمی!💞 این خیلی جواب قشنگیه!...❤️😍🌹 #ما_صمیمی_هستیم 🇮🇷 @yaran_samimii samimane.blog.ir 🇮🇷
وقتی حتی کلنگ⛏ هم بی اثر می شود!!😂😂 #شوخی #خوره_مجازی📱🍔 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#معرفی_کتاب📚 #آن_مرد_با_باران_می‌آید همه نوجوان ‌های امروز به خواندن این کتاب و امثال آن نیاز دارند...👌 💠 «آن مرد با باران می‌آید»💦 تازه‌ترین رمان خانم «وجیهه سامانی» است؛ روایت زندگی پسری به نام «بهزاد». نوجوانی که ناگهان در دل حوادث انقلاب قرار می‌گیرد؛ بدون آن‌که آمادگی این حضور را داشته باشد. بهزاد با همه احساسات، هیجان‌، شور و انرژی دوره نوجوانی💫 در مواجهه با یک اتفاق بزرگ قرارگرفته است؛ آن‌هم اتفاقی به بزرگی یک‌ انقلاب چندین ‌میلیونی. کتاب به خوانندگانش این فرصت را می‌دهد که خودشان را جای بهزاد بگذارند و به سال 1357 بروند و همپای او، تصمیم بگیرید در کدام مسیر حرکت کنند. #📕😍 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بانو..!💝 سلام مادر...🌹 سلام ماهِ خونمون... سلام مادر!🌙💛 #مادر💙🦋 #کلیپ #دست_مادر_بوسیدنی_است😘 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
💞سلام رفیق!💞 قصد نداشتیم اینو👆 به این زودی بذاریم! چون گفتید..!😉😊😍 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir 🌼
💠 جشن عقدِ یه دختر مادری...! 💞سلام یار صمیمی💞 مبارک باشه!❣️ زیر سایه فاطمه(س)...💚🌺🍃✨ 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir 🌼
با تو لــــذت هــا اصیـــل مے شـــوند...❣️ #مهربان_من 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
بی مقدمه: اول ببخشید که دیر به به دیر میشود" سلام" هایم!🍁 💚سلام مهربان من!💚 هفته هایم شلوغ شده است، روزهایم پر از کار و بی کاری، دلم پر از حسرت💔 پر از کدورت، فکرم🗯 در گیر و آشوب... روحم خسته و ناتوان...😔 حال و هوایم سرد و سخت...! 💙یادت نکردن و سراغت را نگرفتن #نتیجه ی این حال و روزِ من نیست!! #دلیل است برای تمام این گم کردن ها...🌪 💓من دلم تو را میخواهد!💓 پس کی خراب می شود دیوار هایی⚡️ که میان خودت و خودم کشیده ام؟! دلم خوش است تو آن کسی هستی که پشت دیوار را می بینی..!💧 من قطع می کنم این ارتباط را، تو مدام وصلش می کنی..!💫 میخواهم به تو وصل🌊 شوم!... #مهربان_من #میخواهم_یار_تو_باشم 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➕تو ایران وقتی یکی مثبتِ هیجده ساله میشه...😜😜😇 #کلیپ #ما_ایرانی_ها🇮🇷✌️ 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#ارسالی_از_بر_و_بچ 💞سلام رفیق!💞 قبووووووووووول باشه...💛✨😍 ✂️📘 اولِ در که می ایستی، اشک خودش ذوق زده در چشمانت حلقه می شود. اشک هم می خواهد امام را ببیند و لب ها همان بیرون صحن، خودی نشان می دهد: اللّهُمَّ إِنّی وَقَفْتُ عَلَی بَابٍ … خدایا من را آوردی، ایستاندی کنار دری از درهای خانه ی رسولت، دلم را اجازه دادی با ذکر، با اشک، با محبت… #ما_صمیمی_هستیم 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
#ارسالی_از_بر_و_بچ 💞سلام یار صمیمی!💞 خیلی عالی و قشنگه عکساتون...😍😍😍 و کتابتون!...😉🌹 #ما_صمیمی_هستیم 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir 🌼
#ارسالی_از_بر_و_بچ 👆👆👆😍❤️
#ارسالی_از_بر_و_بچ 👆👆👆😍❤️
#ارسالی_از_بر_و_بچ 👆👆👆😍❤️
#ارسالی_از_بر_و_بچ 💞سلام رفیق!💞 آفرررررررررررررررین😂😂 خوش بگذررررررررررررررره!😜😜 #ما_صمیمی_هستیم 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir 🌼
و حیات...💚 انعکاس نام توست مادر؛ در جســـم نیمــــه جان عـــالم...🥀 #مادرم_زهرا💗 #من_مادری_ام 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
مهرِ مادرانہ ات💓 افتاد روے صفحہ ے قلبم! از آن وقت هر وقت به ❤️ ام سر مے زنم، هوای #مادر به سرم مے زند! با دلم ڪه تنها مے شوم، من مے مانم و تو! مادر مے ماند و من! پر از احساس رسیدن مے شود نفسم!✨ پناهم🌙 را پیدا مے ڪنم! آرام مےشوم! آرام مے ‌گیرم! همہ ے هستے🌈 خانواده ام مے شود وقتے ڪه مادرم، مادرِ تمام عالم است! #مادرم_زهرا 💚 #من_مادری_ام 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
🎋 با یه "نگاه" هم میشه بزرگ شد!✨✨✨ 🔹خیلی چیزا با مطالعه بدست میان! 📖 🔹خیلی چیزا به وسیله تفکر و اندیشه! 🤔 🔹خیلی چیزا با عمل کردن و تلاش زیاد! 💪 🔹خیلی چیزا با کلاس و دوره و آمووووزش! 📊 🔹خیلی چیزا با نوشتن و تکرار و تمرین! 📝 🔹خیلی چیزا با گذشتن از خواسته ها! 💔 🔹خیلی چیزا با شب نخوابیدن و کار! 🌗 اما همیشه هم کار این قََدَر سخت نیست!☺️ 🌸 با مهربونی یه نگاه به چهره مادر و پدر💕 بندازی، ثواب یه حج خونه ی برات نوشته میشه! ☘️ رشدت میده!☘️ پ.ن: چقدر اینا قشنگ کنار هم چیده میشن! محبت..❤️ مادر..✨ رشد..🌱 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می افتد نگاه من..✨ بر روی تو ماه من..🌙 لبخندت پناه من...💫 ❤️ 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
🔎👀👇👣🗣🔐🎉🎈 این شب عزیز🌒 که برای خیلی ها موقع جشن و قدردانی🎊 از مادره، برای بعضیا در حد یه پرونده ی امنیتی🔑 درجه یک آب می‌خوره! بس که می خوان اصل رو رعایت کنن!😂 عمیقا آرزو می کنیم لو نرن!😜😄 😂 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼
خیلی دوست داشت یک زمانی،‌ یک جایی، یک حالی✨ نصیبش شود. می دانست که چه کار کند! خود حاج قاسم می گوید: _ همیشه دلم می خواست کف پای مادرم را ببوسم، ولی نمیدانم چرا این توفیق نصیبم نمی شد. آخرین بار قبل از مرگ مادرم که دیدنش آمدم، بالاخره سعادت پیدا کردم و کف پای مادرم را بوسیدم. با خودم فکر کردم که حتما رفتنی ام که خدا توفیق داد و این حاجتم برآورده شد. قطره قطره اشک از چشم حاجی می چکید روی صورتش. آرام دستش را بالا آورد و اشک ها را پاک کرد و لب زد: _ نمی دانستم دیگر این پاهای خسته را نخواهم دید تا فرصت بوسیدن داشته باشم.💔 #حاج_قاسم #نرجس_شکوریان_فرد 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌼