eitaa logo
راه و رسم طلبگی
75 دنبال‌کننده
141 عکس
73 ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ی شود روزه ای که از شما خواسته اند محقق نشده است؛ آنچه انجام داده اید روزه عامه حیوانی بوده است. در این ماه شریف، که به مهمانسرای الهی دعوت شده اید، اگر به حق تعالی معرفت پیدا نکردید یا معرفت شما زیادتر نشد، بدانید در ضیافة اللّه درست وارد نشدید و حق ضیافت را به جا نیاوردید. نباید فراموش کنید که در ماه مبارک، که «شهر اللّه» می باشد و درهای رحمت الهی به روی بندگان باز است و شیاطین و اهریمنان- به حسب روایت- (٣۵) در غل و زنجیر به سر می برند، اگر شما نتوانید خود را اصلاح و مهذب نمایید، نفس اماره را تحت مراقبت و کنترل خود درآورید، هواهای نفسانیه را زیر پا گذاشته علاقه و ارتباط خویش را با دنیا و مادیت قطع کنید، بعد از پایان یافتن شهر صیام مشکل است بتوانید این مسائل را به مرحله عمل درآورید. بنابراین، از فرصت استفاده کنید و پیش از آنکه این فیض عظمی سپری گردد، در مقام اصلاح، تزکیه و تصفیه امور خود برآیید؛ خود را برای انجام وظایف ماه صیام آماده و مهیا سازید. طوری نباشد که پیش از فرارسیدن شهر رمضان همانند ساعت به دست شیطان کوک شده در این یک ماه که شیاطین در زنجیرند شما به طور خودکار به معاصی و اعمال خلاف دستورات اسلام مشغول گردید! گاهی انسان عاصی و گناهکار بر اثر دوری از حق و کثرت معصیت آنچنان در تاریکی و نادانی فرو می رود که دیگر نیازی به وسوسه شیطان ندارد، خود به رنگ شیطان در می آید. صبغة اللّه (٣۶) مقابل صبغه شیطان است. و کسی که دنبال هوای نفس رفت و از شیطان متابعت کرد، بتدریج به صبغه او درمی آید. شما تصمیم بگیرید لا اقل در این یک ماه از خود مراقبت به عمل آورید؛ از گفتار و کرداری که خداوند تبارک و تعالی راضی نیست اجتناب ورزید. از هم اکنون در همین مجلس با خدای خود عهد ببندید که در ماه مبارک رمضان از غیبت، تهمت، و بدگویی نسبت به دیگران، خودداری کنید. زبان، چشم، دست، گوش، و سایر اعضا و جوارح، را تحت اراده خود درآورید. اعمال و اقوال خود را مراقبت نمایید، شاید همین عمل شایسته موجب گردد که خداوند تبارک و تعالی به شما توجه فرموده توفیق عنایت کند؛ و پس از سپری شدن شهر صیام که شیاطین از زنجیر رها می گردند شما اصلاح شده باشید و دیگر فریب شیطان را نخورید و مهذب گردید. باز تکرار می کنم تصمیم بگیرید در این سی روز ماه مبارک رمضان مراقب زبان، چشم، گوش، و همه اعضا و جوارح خود باشید، و دایما متوجه باشید این عملی که می خواهید انجام دهید، این سخنی که می خواهید بر زبان آورید، این مطلبی که دارید استماع می کنید، از نظر شرع چه حکمی دارد؟ این آداب اولی و ظاهری صوم است؛ اقلا به این آداب ظاهری صوم پابند باشید. اگر دیدید کسی می خواهد غیبت کند، جلوگیری کنید و به او بگویید ما متعهد شده ایم که در این سی روز رمضان از امور محرمه خود داری ورزیم. و اگر نمی توانید او را از غیبت باز دارید، از آن مجلس خارج شوید؛ ننشینید و گوش کنید. مسلمین باید از شما در امان باشند. کسی که دیگر مسلمانان از دست و زبان و چشم او در امان نباشند، در حقیقت مسلمان نیست (٣٧)؛ مسلمان ظاهری و صوری می باشد؛ لا اله الاّ اللّه صوری گفته است. اگر، خدای نخواسته، خواستید به کسی جسارت کنید، اهانت نمایید، مرتکب غیبت شوید، بدانید که در محضر ربوبی هستید؛ مهمان خدای متعال می باشید، و در حضور حق تعالی به بندگان او اسائه ادب می کنید؛ و اهانت به بنده خدا اهانت به خداست. اینان بندگان خدا هستند؛ خصوصا اگر اهل علم بوده در صراط علم و تقوی باشند. گاهی می بینی که انسان به واسطه این امور به جایی می رسد که در وقت مرگ خدا را تکذیب می کند! آیات الهی را منکر می گردد: ثُمَّ کانَ عاقبةُ الّذین اساؤا السّوای أن کَذَّبوا ب آیاتِ اللَّه و کانوا بها یَسْتَهْزِؤن (٣٨) این امور بتدریج واقع می شود. امروز یک نظر غیر صحیح، فردا یک کلمه غیبت، و روز دیگر اهانتی به مسلمان و ... کم کم این معاصی در قلب انباشته می گردد، و قلب را سیاه کرده انسان را از معرفة اللّه باز می دارد؛ تا به آنجا می رسد که همه چیز را انکار کرده حقایق را تکذیب می نماید. طبق بعضی آیات، به تفسیر برخی از روایات، اعمال انسان به رسول خدا (ص) و ائمه طاهرین (ع) عرضه می شود (٣٩) و از نظر مبارک آنان می گذرد. وقتی که آن حضرت به اعمال شما نظر کنند و ببینند که از خطا و گناه انباشته است، چه قدر ناراحت و متأثر می گردند؟ نخواهید که رسول خدا ناراحت و متأثر شوند؛ راضی نشوید که قلب مبارک آن حضرت شکسته و محزون گردد. وقتی آن حضرت مشاهده کند که صفحه اعمال شما مملو از غیبت و تهمت و بدگویی نسبت به مسلمان می باشد و تمام توجه شما هم به دنیا و مادیت است و قلوب شما از بغض، حسد، کینه و بدبینی به یکدیگر لبریز شده، ممکن است در حضور خدای تبارک و تعالی و ملائکة اللّه خجل گردد که امت و پیروان او نسبت به نعم الهی ناسپاس بوده و این گونه افسار گسیخته و بی پروا به امانات خداوند تبارک و تعالی خی
انت می کنند. فردی که به انسان مربوط است، اگر چه نوکر انسان باشد، اگر خلافی مرتکب شد، مایه خجلت انسان می گردد. شما مربوط به رسول اللّه (ص) هستید، شما با ورود به حوزه های علمیه خود را به فقه اسلام، رسول اکرم، و قرآن کریم مرتبط ساخته اید، اگر عمل زشتی مرتکب شدید، به آن حضرت برمی خورد، بر ایشان گران می آید؛ ممکن است خدای نخواسته شما را نفرین کند. راضی نشوید که رسول خدا (ص) و ائمه اطهار، علیهم السّلام، نگران و محزون گردند. قلب انسان مانند آینه صاف و روشن است، و بر اثر توجه فوق العاده به دنیا و کثرت معاصی کدر می شود؛ ولی اگر انسان لا اقل صوم را برای حق تعالی خالص و بی ریا انجام دهد (نمی گویم عبادات دیگر خالص نباشد، همه عبادات لازم است خالص و بی ریا انجام گیرد.) این عبادت را که اعراض از شهوات، اجتناب از لذات، و انقطاع از غیر خداست در این یک ماه بخوبی انجام دهد، شاید تفضل الهی شامل حال او شده آینه قلبش از سیاهی و کدورت زدوده گردد؛ و امید است که او را از عالم طبیعت و لذات دنیوی منحرف و منصرف سازد؛ و آن گاه که می خواهد وارد «شب قدر» شود، نورانیتهایی که در آن شب برای اولیا و مؤمنین حاصل می شود به دست آورد. و جزای چنین روزه ای خداست؛ چنانکه فرموده است: الصّوم لی و انا اجزی به. (۴٠) چیز دیگر نمی تواند پاداش چنین روزه ای باشد. جنات نعیم در مقابل روزه او بی ارزش بوده نمی تواند پاداش آن به حساب آید. ولی اگر بنا باشد که انسان به اسم روزه دهان را از مطعومات ببندد و به غیبت مردم باز کند و شبهای ماه مبارک رمضان، که مجالس شب نشینی گرم و دایر بوده وقت و فرصت بیشتری است، با غیبت، تهمت و اهانت به مسلمانان به سحر انجامد، چیزی عاید او نمی شود و اثری بر آن مترتب نمی گردد. بلکه چنین روزه داری آداب مجلس مهمانی حق را رعایت نکرده، حق ولینعمت خود را ضایع نموده است- ولینعمتی که پیش از آفرینش انسان، همه گونه وسایل زندگی و آسایش را برای او فراهم کرده؛ اسباب تکامل را تهیه دیده است؛ انبیا را برای هدایت فرستاده؛ کتابهای آسمانی نازل فرموده است؛ برای رسانیدن انسان به معدن عظمت و نور ابهج قدرت داده؛ عقل و ادراک عنایت کرده؛ کرامتها فرموده است، و اکنون از بندگانش دعوت به عمل آورده که به مهمانخانه او وارد شده بر خوان نعمت او بنشینند، و شکر و سپاس حضرتش را تا آنجا که از دست و زبان آنان برمی آید ادا نمایند. آیا صحیح است که بندگان از خوان نعمت او بهره مند گردند، از وسایل و اسباب آسایشی که در اختیار آنان قرار داده استفاده کنند، و با مولی و میزبان خود مخالفت ورزند و بر ضد او قیام نمایند؟ اسباب و وسایلی که او به آنان ارزانی داشته علیه او و بر خلاف خواست او به کار برند؟ آیا این ناسپاسی و نمک ناشناسی نیست که انسان سر سفره مولای خویش بنشیند، و با اعمال و کردار گستاخانه و بی ادبانه خود نسبت به میزبان محترم که ولینعمت او می باشد اهانت و جسارت کند، کارهایی را که نزد میزبان زشت و قبیح است مرتکب گردد؟ مهمان باید لا اقل میزبان را بشناسد و به مقام او معرفت داشته باشد، و به آداب و رسوم مجلس آشنا بوده سعی کند عملی بر خلاف اخلاق و نزاکت از او سرنزند. مهمان خداوند متعال باید به مقام خداوندی حضرت ذی الجلال عارف باشد- مقامی که ائمه، علیهم السّلام، و انبیای بزرگ الهی همیشه دنبال معرفت بیشتر و شناخت کامل آن بوده اند و آرزو داشتند که به چنین معدن نور و عظمتی دست یابند. و أنر أبصار قلوبنا بضیاء نظرها إلیک، حتّی تخرق أبصار القلوب حجب النّور فتصل إلی معدن العظمة. ضیافة اللّه همان «معدن عظمت» است. خداوند تبارک و تعالی برای ورود به معدن نور و عظمت از بندگانش دعوت فرموده است، لیکن بنده اگر لایق نباشد نمی تواند به چنین مقام با شکوه و مجللی وارد گردد. خداوند تعالی بندگان را به همه خیرات و مبرّات و بسیاری از لذات معنوی و روحانی دعوت فرموده است، ولی اگر آنان برای حضور در چنین مقامات عالیه ای آمادگی نداشته باشند، نمی توانند وارد آن شوند. با آلودگی های روحی، رذایل اخلاقی، معاصی قلبیه و قالبیه، چه گونه می توان در محضر ربوبی حضور یافت و در مهمانسرای رب الارباب که «معدن العظمة» می باشد وارد شد؟ لیاقت می خواهد؛ آمادگی لازم است. با روسیاهیها و قلبهای آلوده که به حجابهای ظلمانی پوشیده شده است این معانی و حقایق روحانی را نمی توان درک کرد. باید این حجابها پاره گردد و این پرده های تاریک و روشنی که بر قلبها کشیده شده و مانع وصال إلی اللّه گردیده کنار رود، تا بتوان در مجلس نورانی و با شکوه الهی وارد شد. ارسال شده توسط نرم افزار جهاد اکبر
حجاب های انسان توجه به غیر خدا انسان را به حجابهای «ظلمانی» و «نورانی» محجوب می نماید. کلیه امور دنیوی اگر موجب توجه انسان به دنیا و غفلت از خداوند متعال شود، باعث حجب ظلمانی می شود. تمام عوالم اجسام حجابهای ظلمانی می باشد. و اگر دنیا وسیله توجه به حق و رسیدن به دار آخرت، که «دار التشریف» است، باشد، حجابهای ظلمانی به حجب نورانی مبدل می گردد. و «کمال انقطاع» آن است که تمام حجب ظلمانی و نورانی پاره و کنار زده شود، تا به مهمانسرای الهی که «معدن عظمت» است بتوان وارد گردید. لهذا در این «مناجات» از خداوند متعال بینایی و نورانیت قلبی طلب می کنند، تا بتوانند حجب نورانی را دریده به معدن عظمت برسند: حتّی تخرق أبصار القلوب حجب النّور، فتصل إلی معدن العظمة. ولی کسی که هنوز حجابهای ظلمانی را پاره نکرده، کسی که تمام توجه او به عالم طبیعت است و، العیاذ باللّه، منحرف عن اللّه می باشد، و اصولا از ماوراء دنیا و عالم روحانیت بیخبر بوده و منکوس إلی الطبیعه است، و هیچ گاه در مقام [این ]برنیامده که خود را تهذیب کند، حرکت و نیروی روحانی و معنوی در خویشتن ایجاد نماید، و پرده های سیاهی را که روی قلب او سایه افکنده کنار زند، در اسفل سافلین که آخرین حجب ظلمانیست قرار دارد: ثُمَّ رَدَدْناهُ اسْفَلَ سافلین (۴١). در صورتی که خداوند عالم بشر را در عالیترین مرتبه و مقام آفریده است: لَقَدْ خَلَقْنَا الانسانَ فی احْسَنِ تَقویمٍ. (۴٢) کسی که از هوای نفس پیروی می کند و از روزی که خود را شناخته به غیر عالم ظلمانی طبیعت توجهی ندارد و هیچ گاه فکر نمی کند که ممکن است غیر از این دنیای آلوده تاریک جا و منزل دیگری هم وجود داشته باشد، در حجاب ظلمانی فرو رفته، مصداق اخْلَدَ الی الارْضِ و اتَّبَعَ هواه (۴٣) گردیده است. او با آن قلب آلوده به گناهی که در پرده ظلمانی پوشیده شده و روح گرفته ای که بر اثر کثرت گناه و معصیت از حق تعالی دور گشته، آن هوا پرستیها و دنیا طلبیهایی که عقل و چشم حقیقت بین او را کور کرده است، نمی تواند از حجابهای ظلمانی برهد، چه رسد اینکه حجب نورانی را پاره کرده انقطاع إلی اللّه حاصل نماید. او خیلی معتقد باشد که مقام اولیای خدا را منکر نشود؛ عوالم برزخ، صراط، معاد، قیامت، حساب، کتاب، بهشت و جهنم را افسانه نخواند. انسان بر اثر معاصی و دلبستگی به دنیا بتدریج این حقایق را منکر می گردد؛ مقامات اولیا را انکار می کند، با اینکه مقامات اولیا بیش از این چند جمله ای که در دعا و مناجات وارد شده نمی باشد. ارسال شده توسط نرم افزار جهاد اکبر
علم و ایمان گاهی می بینی که به این واقعیات علم دارد، لیکن ایمان ندارد. مرده شوی از مرده نمی ترسد، زیرا یقین دارد که مرده قدرت اذیت و آزار ندارد؛ آن وقت که زنده بود و روح در بدن داشت کاری از او ساخته نبود، چه رسد اکنون که قالب تهی کرده است؛ ولی آنان که از مرده می ترسند برای این است که به این حقیقت ایمان ندارند؛ فقط علم دارند. به خدا و روز جزا عالم اند، ولی یقین ندارند؛ از آنچه عقل درک کرده قلب بیخبر است. طبق برهان می دانند خدایی است و معاد و قیامتی در کار است، ولی همین برهان عقلی ممکن است حجاب قلب شده نگذارد نور ایمان بر قلب بتابد؛ تا خداوند متعال او را از ظلمات و تاریکیها خارج کرده به عالم نور و روشنایی وارد سازد: اللَّه وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ الَی النُّورِ. (۴۴) و آنکه خداوند تبارک و تعالی ولیّ او بوده و او را از ظلمات خارج ساخته است، دیگر مرتکب گناه نمی شود؛ غیبت نمی کند؛ تهمت نمی زند؛ به برادر ایمانی کینه و حسد نمی ورزد؛ و در قلب خویش احساس نورانیت کرده، به دنیا و ما فیها ارج نمی نهد. چنانکه حضرت امیر (ع) فرمود: اگر تمام دنیا و ما فیها را به من بدهند که پوست جوی از دهان مورچه ای جابرانه و بر خلاف عدالت بگیرم، هرگز نمی پذیرم. (۴۵) ولی بعضی از شماها همه چیز را پایمال می کنید؛ از بزرگان اسلام غیبت می نمایید. اگر دیگران نسبت به بقال و عطار سر کوچه بدگویی و غیبت می کنند، اینان به علمای اسلام نسبتهای ناروا داده اهانت و جسارت می نمایند؛ زیرا ایمان راسخ نشده و کیفر اعمال و کردار خود را باور ندارند. و «عصمت» غیر از ایمان کامل نمی باشد معنای عصمت انبیا و اولیا این نیست که مثلا جبرئیل دست آنان را بگیرد. البته اگر جبرئیل دست شمر را هم بگیرد هرگز مرتکب گناه نمی شود! بلکه عصمت زاییده ایمان است. اگر انسان به حق تعالی ایمان داشته باشد و با چشم قلب خداوند متعال را مانند خورشید ببیند، امکان ندارد مرتکب گناه و معصیت گردد. چنانکه در مقابل یک مقتدر مسلح «عصمت» پدید می آید. این خوف از اعتقاد به حضور است که انسان را از وقوع در گناه حفظ می کند. معصومین، علیهم السّلام، بعد از خلقت از طینت پاک، بر اثر ریاضت و کسب نورانیت و ملکات فاضله همواره خود را در محضر خداوند تعالی، که همه چیز را می داند و به همه امور احاطه دارد، مشاهده می کنند؛ و به معنای لا اله الاّ اللّه ایمان داشته، باور دارند که غیر از خدا همه کس و همه چیز فانی بوده در سرنوشت انسان نمی تواند نقش داشته باشد: کُلُّ شَی ءٍ هالِکٌ الاّ وَجْهَهُ. (۴۶) اگر انسان یقین کند و ایمان بیاورد که تمام عوالم ظاهر و باطن محضر ربوبی است و حق تعالی در همه جا حاضر و ناظر است، با حضور حق و نعمت حق امکان ندارد مرتکب گناه شود. انسان در مقابل یک بچه ممیز گناه نمی کند، کشف عورت نمی نماید، چطور شد که در مقابل حق تعالی و در محضر ربوبیت کشف عورات می کند، از هیچ جنایتی واهمه و مضایقه ندارد. برای این است که به حضور کودک ایمان دارد، ولی به محضر ربوبیت اگر علم داشته باشد ایمان ندارد؛ بلکه بر اثر کثرت معاصی که قلب او تاریک و سیاه شده این گونه مسائل و حقایق را اصلا نمی تواند بپذیرد؛ احتمال صحت و واقعیت آن را هم شاید نمی دهد. واقعا اگر انسان احتمال بدهد- لازم نیست یقین داشته باشد- که این خبرهایی که در قرآن کریم آمده، وعده ها، وعیدهایی که داده شده راست است، که در اعمال و کردار خود تجدید نظر نموده، این طور افسار گسیخته و بی پروا پیش نمی تازد. شما اگر احتمال بدهید که در مسیری درنده ای وجود دارد و ممکن است اذیتی به شما برساند، یا شخص مسلحی ایستاده که شاید متعرض شما گردد، از پیمودن آن راه خودداری ورزیده توقف می کنید، و در مقام تحقیق و صحت و سقم آن برمی آیید. آیا ممکن است کسی وجود جهنم و خلود در نار را احتمال دهد، مع الوصف مرتکب خلاف شود؟ آیا می توان گفت کسی خداوند متعال را حاضر و ناظر دانسته خود را در محضر ربوبی مشاهده کند، و احتمال دهد که برای گفتار و کردار او جزایی باشد، حساب و عقابی باشد و در این دنیا هر کلمه ای که می گوید، هر قدمی که برمی دارد، هر عملی که مرتکب می شود، ثبت و ضبط گردیده ملائکة اللّه که «رقیب» و «عتید» ند (۴٧) مراقب او هستند و تمام اقوال و اعمال او را ثبت می کنند، و در عین حال از ارتکاب اعمال خلاف باکی نداشته باشد؟ درد اینجاست که احتمال وقوع این حقایق هم داده نمی شود. از راه و روش و کیفیت سلوک بعضیها به دست می آید که احتمال وجود عالم ماوراء طبیعت را نمی دهند. چون صرف احتمال کافی است که انسان را از خیلی امور ناشایسته باز دارد. [قدم اوّل در تهذیب ] تا کی می خواهید در خواب غفلت به سر برید، و در فساد و تباهی غوطه ور باشید؟ از خدا بترسید؛ از عواقب امور بپرهیزید؛ از خواب غفلت بیدار شوید. شما هنوز بیدار نشده اید؛ هنوز قدم اول را برنداشته اید. قدم اول در سلوک «یقظه» (۴٨) اس
ت. ولی شما در خواب به سر می برید؛ چشمها باز و دلها در خواب فرو رفته است. اگر دلها خواب آلود و قلبها بر اثر گناه سیاه و زنگ زده نمی بود، این طور آسوده خاطر و بیتفاوت به اعمال و اقوال نادرست ادامه نمی دادید. اگر قدری در امور اخروی و عقبات هولناک آن فکر می کردید، به تکالیف و مسئولیتهای سنگینی که بر دوش شماست بیشتر اهمیت می دادید. شما عالم دیگری هم دارید؛ معاد و قیامتی نیز برای شما هست (مثل سایر موجودات که عود و رجعت ندارند نمی باشید.) چرا عبرت نمی گیرید؟ چرا بیدار و هوشیار نمی شوید؟ چرا این قدر با خاطر آسوده به غیبت و بدگویی نسبت به برادران مسلمان خود می پردازید، و یا استماع می کنید؟ هیچ می دانید این زبانی که برای غیبت دراز می شود در قیامت زیر پای دیگران کوبیده می گردد؟ آیا خبر دارید که الغیبة ادام کلاب النّار (۴٩). هیچ فکر کرده اید که این اختلافات، عداوتها، حسدها، بدبینیها، خودخواهیها، و غرور و تکبر، چه عواقب سوئی دارد؟ آیا می دانید عاقبت این اعمال رذیله و محرمه جهنم بوده، ممکن است خدای نخواسته به خلود در نار منجر شود؟ خدا نکند انسان به امراض بیدرد مبتلا گردد. مرضهایی که درد دارد انسان را وادار می کند که در مقام علاج برآید؛ به دکتر و بیمارستان مراجعه کند؛ لیکن مرضی که بیدرد است و احساس نمی شود بسیار خطرناک می باشد. وقتی انسان خبردار می گردد که کار از کار گذشته است. مرضهای روانی اگر درد داشت باز جای شکر بود: بالاخره انسان را به معالجه و درمان وامی داشت؛ ولی چه توان کرد که این امراض خطرناک درد ندارد. مرض غرور و خودخواهی بیدرد است. معاصی دیگر بدون ایجاد درد قلب و روح را فاسد می سازد. این مرضها نه تنها درد ندارد، بلکه ظاهر لذتبخشی نیز دارد: مجالس و محافلی که به غیبت می گذرد خیلی گرم و شیرین است! حب نفس و حب دنیا که ریشه همه گناهان است (۵٠) لذتبخش می باشد. مستسقی (۵١) از آب تلف می شود، ولی تا آخرین نفس از آشامیدن آن لذت می برد. و قهرا اگر انسان از مرضی لذت برد و درد هم نداشت، دنبال معالجه نخواهد رفت؛ و هر چه به او اعلام خطر کنند که این کشنده است، باور نخواهد کرد. اگر انسان به مرض دنیاپرستی و هواخواهی مبتلا شد، محبت دنیا قلب او را فراگرفت، از غیر دنیا و ما فیها بیزار می شود؛ العیاذ باللّه نسبت به خدا و بندگان خدا و به پیامبران و اولیای الهی و ملائکة اللّه دشمنی می ورزد، و احساس حقد و کینه می کند؛ و آن گاه که فرشتگان به امر خدای سبحان برای گرفتن جان او می آیند، سخت احساس تنفر و انزجار می کند، زیرا می بیند که خداوند و ملائکة اللّه می خواهند او را از محبوبش (دنیا و امور دنیوی) جدا سازند؛ و ممکن است با عداوت و دشمنی حضرت حق تعالی از دنیا برود. یکی از بزرگان قزوین، رحمه اللّه تعالی، نقل می کرد که [به ]بالین مردی که در حال احتضار بود حاضر شدم. در آخرین دقایق زندگی چشم باز کرد و گفت: ظلمی که خدا به من کرد، هیچکس نکرده است! زیرا با چه خون جگری این بچه ها را پرورش داده بزرگ کرده ام؛ اکنون می خواهد مرا از آنان جدا سازد! آیا ظلمی بالاتر از این می شود؟ اگر انسان خود را مهذب نکند و از دنیا منصرف نسازد و حبّ آن را از دل بیرون ننماید، بیم آن می رود که هنگام مرگ با قلبی لبریز از بغض و کینه نسبت به خداوند و اولیای او جان سپرد. با چنین سرنوشت شومی دست به گریبان است. آیا این بشر افسار گسیخته اشرف مخلوقات است، یا در حقیقت شرّ مخلوقات می باشد؟ وَ الْعَصْرِ انَّ الانْسانَ لَفی خُسْر الاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ (۵٢) در این سوره فقط «مؤمنین» را که دارای عمل صالح اند استثنا فرموده است. و «عمل صالح» عملی است که با روح سازش داشته باشد. ولی می بینی که بسیاری از اعمال انسان با جسم سازش دارد. «تواصی» هم در کار نیست. اگر بنا باشد حبّ دنیا و حبّ نفس بر شما غلبه کند و نگذارد حقایق و واقعیات را درک کنید، عمل خود را برای خدا خالص گردانید، شما را از تواصی به حق و تواصی به صبر باز دارد، سدّ راه هدایت شما گردد، در خسران قرار گرفته اید؛ خسر الدنیا و الآخره هستید. زیرا جوانی را داده اید، از نعمتهای جنت و مزایای اخروی نیز محروم مانده اید، و دنیایی هم ندارید. دیگران اگر به بهشت الهی راه ندارند، درهای رحمت خداوندی به روی آنان بسته شده و در آتش جهنم مخلد خواهند بود، اقلا دنیایی دارند؛ از مزایای دنیوی برخوردارند؛ ولی شما ... بپرهیزید از اینکه خدای نخواسته حبّ دنیا و حبّ نفس بتدریج در شما رو به فزونی نهد، و کار به آنجا رسد که شیطان بتواند ایمان شما را بگیرد. گفته می شود تمام کوشش شیطان برای ربودن ایمان است. (۵٣). تمام وسایل و جدّیتهای شبانه روزی او برای این است که ایمان انسان را برباید. کسی سند نداده که ایمان شما ثابت بماند. شاید ایمان «مستودع» باشد، (۵۴) و آخر کار شیطان از شما بگیرد، و با عداوت خداون
د تبارک و تعالی و اولیای او از دنیا بروید. یک عمر از نعمتهای الهی استفاده کرده، سر سفره امام زمان (ع) نشسته، و آخر کار خدای نخواسته بی ایمان و با دشمنی با ولینعمت خود جان بسپرید. بکوشید اگر علقه، ارتباط، و محبتی به دنیا دارید، قطع نمایید. این دنیا با تمام زرق و برق ظاهریش ناچیزتر از آن است که قابل محبت باشد، چه رسد که انسان از همین مظاهر زندگی هم محروم باشد. شما از دنیا چه دارید که به آن دل ببندید؟ شمایید و این مسجد و محراب و مدرسه و یا کنج خانه؛ آیا صحیح است که بر سر مسجد و محراب با یکدیگر رقابت کرده ایجاد اختلاف نمایید و جامعه را فاسد کنید؟ و تازه اگر همانند اهل دنیا دارای زندگی مرفه و مجللی باشید و خدای نخواسته، عمر خود را با عیش و نوش سپری سازید، پس از پایان عمر می بینید که همانند خواب خوشی گذشته است، ولی عقوبات و مسئولیاتش همیشه گریبانگیر شما خواهد بود. این زندگی زودگذر بظاهر شیرین (بنابر این که خیلی شیرین بگذرد) در مقابل عذاب غیر متناهی چه ارزشی دارد؟ عذاب اهل دنیا گاهی نامتناهی است. تازه اهل دنیا که خیال می کنند به دنیا دست یافته و از تمام مزایا و منافع آن بهره مندند، دچار غفلت و اشتباه می باشند. هر کسی دنیا را از دریچه محیط و محل زیست خود می نگرد، و خیال می کند دنیا همان است که او دارد. این عالم اجسام وسعیتر از آن است که بشر تصور کرده بر آن دست یافته، و آن را کشف و سیر می نماید. این دنیا با تمام این ابزار و وسایل در روایت وارد شده که ما نظر إلیها نظر رحمة (۵۵) بنا بر این باید دید عالم دیگر که خداوند تبارک و تعالی به آن نظر رحمت فرموده چه گونه می باشد. «معدن عظمت» که انسان را به آن فرا می خواند چیست و چه گونه است. بشر کوچکتر از آن است که بفهمد معدن عظمت چه می باشد. شما اگر نیت خود را خالص کنید، عمل خود را صالح نمایید، حبّ نفس و حبّ جاه را از دل بیرون کنید، مقامات عالیه و درجات رفیعه برای شما تهیه و آماده می باشد. مقامی که برای بندگان صالح خدا در نظر گرفته شده، تمام دنیا و مافیها، با آن جلوه های ساختگی، در مقابل آن به قدر پشیزی ارزش ندارد. بکوشید به چنین مقامات عالیه برسید. و اگر توانستید، خود را بسازید و ترقی دهید تا آنجا که به این مقامات عالیه و درجات رفیعه هم بی اعتنا باشید؛ و خدا را برای رسیدن به این امور عبادت نکنید، بلکه چون سزاوار عبادت و کبریایی است او را بخوانید (۵۶) و در مقابل او سجده کرده سر به خاک بسایید. آن وقت است که «حجب نور» را پاره کرده به «معدن عظمت» دست یافته اید. آیا شما با این اعمال و کرداری که دارید، با این راهی که می روید، به چنین مقامی می توانید دست یابید؟ آیا نجات از عقوبات الهی و گریز از عقبات هولناک و آتش جهنم ب آسانی ممکن خواهد بود؟ شما خیال می کنید گریه های ائمه طاهرین و ناله های حضرت سجاد (ع) برای تعلیم بوده و می خواسته اند به دیگران بیاموزند؟ آنان با تمام آن معنویات و مقام شامخی که داشتند از خوف خدا می گریستند؛ و می دانستند راهی که در پیش دارند پیمودنش چه قدر مشکل و خطرناک است. از مشکلات، سختیها، ناهمواریهای عبور از صراط، که یک طرف آن دنیا و طرف دیگرش آخرت می باشد و از میان جهنم می گذرد، خبر داشتند؛ از عوالم قبر، برزخ، قیامت، و عقبات هولناک آن، آگاه بودند؛ از این روی هیچ گاه آرام نداشته همواره از عقوبات شدید آخرت به خدا پناه می بردند. شما برای این عقبات هولناک توانفرسا چه فکری کرده و چه راه نجاتی یافته اید؟ چه وقت می خواهید در مقام اصلاح و تهذیب خود برآیید؟ شما که اکنون جوانید، نیروی جوانی دارید، بر قوای خود مسلط می باشید و هنوز ضعف جسمی بر شما چیره نشده است، اگر به فکر تزکیه و ساختن خویش نباشید، هنگام پیری که ضعف، سستی، رخوت و سردی بر جسم و جان شما چیره شد و نیروی اراده، تصمیم و مقاومت را از دست دادید و بار گناه و معصیت قلب را سیاهتر ساخت، چه گونه می توانید خود را بسازید و مهذب کنید؟ هر نفسی که می کشید، هر قدمی که برمی دارید، و هر لحظه ای که از عمر شما می گذرد، اصلاح مشکلتر گردیده ممکن است ظلمت و تباهی بیشتر شود. هر چه سن بالا رود، این امور منافی با سعادت انسان زیادتر شده قدرت کمتر می گردد؛ پس، به پیری که رسیدید دیگر مشکل است موفق به تهذیب و کسب فضیلت و تقوی شوید؛ نمی توانید توبه کنید؛ زیرا توبه با لفظ اتوب إلی اللّه تحقق نمی یابد؛ بلکه ندامت و عزم بر ترک لازم است (۵٧). پشیمانی و عزم بر ترک گناه برای کسانی که پنجاه سال یا هفتاد سال غیبت و دروغ مرتکب شده، ریش خود را در گناه و معصیت سفید کرده اند، حاصل نمی شود. چنین کسانی تا پایان عمر مبتلایند. جوانان ننشینند که گرد پیری سر و روی آنان را سفید کند. (ما به پیری رسیده ایم و به مصایب و مشکلات آن واقفیم) شما تا جوان هستید می توانید کاری انجام دهید؛ تا نیرو و اراده جوانی دارید می توانید هواهای نفسانی، مشتهیات دنیایی، و خواسته های حیو
انی، را از خود دور سازید. ولی اگر در جوانی به فکر اصلاح و ساختن خود نباشید، دیگر در پیری کار از کار گذشته است. تا جوانید فکری کنید؛ نگذارید پیر و فرسوده شوید. قلب جوان لطیف و ملکوتی است و انگیزه های فساد در آن ضعیف می باشد؛ لیکن هر چه سن بالا رود ریشه گناه در قلب قویتر و محکمتر می گردد؛ تا جایی که کندن آن از دل ممکن نیست. چنانکه در روایت است: قلب انسان ابتدا مانند آینه صاف و نورانی است. و هر گناهی که از انسان سربزند، یک نقطه سیاه بر روی قلب فزونی می یابد، (۵٨) تا جایی که قلب را سیاه کرده، ممکن است شب و روزی بدون معصیت پروردگار بر او نگذرد. و به پیری که رسید، مشکل است قلب را به صورت و حالت اول باز گرداند. شما اگر خدای نخواسته خود را اصلاح نکردید و با قلبهای سیاه، چشمها، گوشها، و زبانهای آلوده به گناه از دنیا رفتید، خدا را چه گونه ملاقات خواهید کرد؟ این امانات الهی را که با کمال طهارت و پاکی به شما سپرده شده چه گونه با آلودگی و رذالت مسترد خواهید داشت؟ این چشم و گوش که در اختیار شماست، این دست و زبانی که تحت فرمان شماست، این اعضا و جوارحی که با آن زیست می کنید- همه امانات خداوند متعال می باشد که با کمال پاکی و درستی به شما داده شده است؛ اگر ابتلا به معاصی پیدا کرد آلوده می گردد؛ خدای نخواسته اگر به محرمات آلوده شود، رذالت پیدا می کند. و آن گاه که بخواهید این امانات را مسترد دارید، ممکن است از شما بپرسند که راه و رسم امانتداری این گونه است؟ ما این امانت را این طور در اختیار شما گذاشتیم؟ قلبی که به شما دادیم چنین بود؟ چشمی که به شما سپردیم این گونه بود؟ دیگر اعضا و جوارحی که در اختیار شما قرار دادیم چنین آلوده و کثیف بود؟ در مقابل این سؤالها چه جواب خواهید داد؟ خدای خود را با این خیانتهایی که به امانتهای او کرده اید چه گونه ملاقات خواهید کرد؟ شما جوانید؛ جوانی خود را در این راه گذاشته اید، در صورتی که از نظر دنیوی برای شما چندان نفعی ندارد؛ اگر این اوقات گرانبها و بهار جوانی را در راه خدا و هدفی مقدس و مشخص به کار اندازید، ضرر نکرده اید، بلکه دنیا و آخرت شما تأمین است. لیکن اگر وضع شما به همین منوال باشد که اکنون مشاهده می گردد، جوانی خود را تلف کرده و لباب عمر شما بیهوده سپری شده است؛ و در عالم دیگر در پیشگاه خدا سخت مسئول و مؤاخذ خواهید بود؛ در صورتی که کیفر این اعمال و کردار مفسده انگیز شما تنها به عالم دیگر محدود نمی گردد؛ در این دنیا نیز با مشکلات، مصایب، و گرفتاریهای شدید و گوناگون دست به گریبان بوده در گرداب بلا و تیره بختی خواهید افتاد. ارسال شده توسط نرم افزار جهاد اکبر
هشدار دیگر آتیه شما تاریک است: دشمنان زیادی از هر طرف و هر طبقه پیرامون شما گرد آمده اند؛ نقشه های اهریمنانه خطرناکی برای نابودی شما و حوزه های علمیه در دست اجرا می باشد؛ ایادی استعمار خوابهای خیلی عمیق برای شما دیده اند؛ خوابهای خیلی عمیق برای اسلام و مسلمانان دیده اند؛ با تظاهر به اسلام نقشه های خطرناکی برای شما کشیده اند. شما فقط در سایه تهذیب، تجهیز، و نظم و ترتیب صحیح، می توانید این مفاسد و مشکلات را از سر راه خود بردارید، و نقشه های استعماری آنان را خنثی کنید. من اکنون روزهای آخر عمرم را می گذرانم و دیر یا زود از میان شما می روم، ولی آینده تاریک و روزهای سیاهی برای شما پیش بینی می کنم. اگر خود را اصلاح نکنید، مجهز نگردید، نظم و انضباط در امور درسی و زندگی خود حکمفرما نسازید، در آتیه خدای نخواسته محکوم به فنا خواهید بود. تا فرصت از دست نرفته، تا دشمن بر همه شئون دینی و علمی شما دست نیافته، فکری کنید؛ بیدار شوید؛ به پا خیزید. در مرحله اول، در مقام تهذیب و تزکیه نفس و اصلاح خود برآیید؛ مجهز و منظم شوید؛ در حوزه های علمیه نظم و انضباط برقرار سازید؛ نگذارید دیگران بیایند حوزه ها را منظم کنند؛ اجازه ندهید دشمنان، به بهانه اینکه اینان لایق نیستند، کاری از آنان ساخته نیست و مشتی بیکاره در حوزه ها گرد آمده اند، به حوزه های علمیه دست بیندازند، و به اسم نظم و اصلاحات، حوزه ها را فاسد سازند، و شما را تحت سلطه خود درآورند. بهانه دست آنان ندهید. اگر شما منظم و مهذب شوید، همه جهات شما تحت نظم و ترتیب باشد، دیگران به شما طمع نمی کنند؛ راه ندارند که در حوزه های علمیه و جامعه روحانیت نفوذ کنند. شما خود را مجهز و مهذب کنید؛ برای جلوگیری از مفاسدی که می خواهد پیش بیاید مهیا شوید؛ حوزه های خود را برای مقاومت در برابر حوادثی که می خواهد پیش بیاید آماده سازید. شما خدای نخواسته روزهای سیاهی در پیش دارید؛ این طور که زمینه است، روزهای بدی خواهید دید. ایادی استعمار می خواهند تمام حیثیات اسلام را از بین ببرند، و شما باید در مقابل ایستادگی کنید؛ و با حبّ نفس و حبّ جاه و کبر و غرور نمی توان مقاومت کرد. عالم سوء، عالم متوجه به دنیا، عالمی که در فکر حفظ مسند و ریاست باشد، نمی تواند با دشمنان اسلام مبارزه نماید. و ضررش از دیگران بیشتر است. قدم را الهی کنید، حبّ دنیا را از دل بیرون نمایید، آن وقت می توانید مبارزه کنید. از هم اکنون این نکته را در قلب خود بپرورانید و تربیت کنید که من باید یک سرباز مسلح و اسلامی باشم و برای اسلام فدا شوم؛ من باید برای اسلام کار کنم تا از بین بروم. برای خود بهانه درست نکنید که امروز مقتضی نیست. کوشش کنید تا برای آتیه اسلام به درد بخورید، و خلاصه یک انسان باشید. ایادی استعمار از انسان می ترسند؛ از آدم می ترسند. استعمارگران، که می خواهند همه چیز ما را به یغما ببرند، نمی گذارند در دانشگاههای دینی و علمی ما آدم تربیت شود. از آدم می ترسند. اگر یک آدم در مملکتی پیدا شد، مزاحم آنان می شود و منافع آنها را به خطر می اندازد. شما موظفید خود را بسازید؛ انسان کامل شوید؛ و در مقابل نقشه های شوم دشمنان اسلام ایستادگی کنید. اگر منظم و مجهز نگردید و به مقاومت و مبارزه علیه ضرباتی که هر روز بر پیکر اسلام وارد می آید نپردازید، هم خود از بین می روید، و هم احکام و قوانین اسلام را فانی می سازید؛ و شما مسئول خواهید بود. شما علما، شما اهل علم، و شما مسلمانان، مسئول می باشید. شما علما و طلاب در رأس، و دیگر مسلمانان پس از شما مسئول اند: کلّکم راع و کلّکم مسئول عن رعیّته (۵٩). شما جوانها باید اراده خود را قوی کنید تا در مقابل هر ظلم و بیدادگری ایستادگی نمایید. و جز این چاره ای ندارید: حیثیت شما، حیثیت اسلام، و حیثیت ممالک اسلامی، بسته به این است که ایستادگی و مقاومت نمایید. خداوند متعال اسلام، مسلمین، و کشورهای اسلامی، را از شر اجانب حفظ فرماید. دست استعمار و خائنین به اسلام را از بلاد اسلامی و حوزه های علمیه کوتاه کند. علمای اسلام و مراجع عظام را در دفاع از قوانین مقدسه قرآن کریم و پیشبرد آرمان های مقدس اسلامی موفق و مؤید بدارد. روحانیون اسلام را به وظایف سنگین و مسئولیتهای خطیر آنان در عصر کنونی آگاه و آشنا سازد. حوزه های علمیه و مراکز روحانیت را از دستبرد و نفوذ دشمنان اسلام و ایادی استعمار مصون و محفوظ بدارد. به نسل جوان روحانی و دانشگاهی و به عموم مسلمانان توفیق خودسازی، تهذیب و تزکیه نفس عنایت فرماید. ملت اسلام را از خواب غفلت، سستی و رخوت و جمود فکری برهاند، تا با الهام از تعالیم نورانی و انقلابی قرآن به خود آیند؛ به پا خیزند و در سایه اتحاد و یگانگی دست استعمار و دشمنان دیرینه اسلام را از کشورهای اسلامی قطع نمایند، و به آزادی، استقلال، و مجد و عظمت از دست رفته خود نایل گردند. ربَّنا افْرِغْ عَلَینا صبراً و ثَبِّتْ اقْدامَنا وَ انْصُرْن
ا عَلَی القومِ الکافرینَ. رَبِّنا و تَقَبَّلْ دُعاءَ. (۶٠) فرازهای برگزیده تمام صفات وارسته انسانی در انقطاع کامل إلی اللّه نهفته است. مقامی که برای بندگان صالح خدا در نظر گرفته شده، تمام دنیا و ما فیها- با آن جلوه های ساختگی- در مقابل آن به قدر پشیزی ارزش ندارد. این دنیا با تمام زرق و برق ظاهریش ناچیزتر از آن است که قابل محبت باشد. این زندگی زودگذر بظاهر شیرین در مقابل عذاب غیر متناهی چه ارزشی دارد؟ توجه به غیر خدا انسان را به حجابهای ظلمانی و نورانی محجوب می نماید. کلیه امور دنیوی اگر موجب توجه انسان به دنیا و غفلت از خداوند متعال شود، باعث حجب ظلمانی می شود. حزب اللّه باشید؛ از زرق و برق زندگی و جلوه های ساختگی آن بپرهیزید. روحانیی که خود را پیرو و شیعه علی بن ابی طالب علیه السلام می داند، ممکن نیست به مشتهیات دنیا توجهی داشته باشد. ارسال شده توسط نرم افزار جهاد اکبر
ریشه تمام اختلافاتی که فاقد هدف مشخص و مقدسی باشد به حب دنیا برمی گردد. انبیای خدا برای این مبعوث شدند که آدم تربیت کنند؛ انسان بسازند؛ بشر را از زشتیها، پلیدیها، فسادها و رذایل اخلاقی دور سازند و با فضایل و آداب حسنه آشنا کنند. اگر برای خدا قدم بردارید، خداوند متعال مقلّب القلوب است، دلها را به شما متوجه می سازد. جز به خالق یکتا به احدی توجه نداشته باشید. قلب انسان مانند آینه صاف و روشن است، و بر اثر توجه فوق العاده به دنیا و کثرت معاصی کدر می شود. با آلودگی های روحی، رذایل اخلاقی، معاصی قلبیه و قالبیه چگونه می توان در محضر ربوبی حضور یافت و در مهمانسرای ربّ الارباب که «معدن العظمة» می باشد وارد شد؟ از خدا بترسید؛ از عواقب امور بپرهیزید؛ از خواب غفلت بیدار شوید! دوراندیش باشید؛ عواقب امور را بسنجید؛ عقبه های خطرناکی که دارید به یادآورید، از فشار قبر، عالم برزخ، مشکلات و شدایدی که به دنبال آن است غفلت نکنید! جهنم با اعمال و کردار زشت انسان روشن می گردد. اگر بشر با اعمال و کردار خویش آتش نیفروزد، جهنم خاموش است. باطن این طبیعت جهنم است؛ اقبال به طبیعت اقبال به جهنم است. آنچه در عالم آخرت واقع می شود چیزی است که در این دنیا تهیه گردیده است. پیش از آنکه فرصت از دست برود چاره بیندیشید! شما جوانان رو به پیری و ما پیران رو به مرگ پیش می رویم. هر نفسی که می کشید، هر قدمی که برمی دارید، و هر لحظه ای که از عمر شما می گذرد، اصلاح مشکلتر گردیده، ممکن است ظلمت و تباهی بیشتر شود. تا نیرو و اراده جوانی دارید می توانید هواهای نفسانی، مشتهیات دنیایی و خواسته های حیوانی را از خود دور سازید. قلب جوان لطیف و ملکوتی است و انگیزه های فساد در آن ضعیف می باشد؛ لیکن هر چه سن بالا رود ریشه گناه در قلب قویتر و محکمتر می گردد تا جایی که کندن آن از دل ممکن نیست. توبه با لفظ اتوب إلی اللّه تحقق نمی یابد؛ بلکه ندامت و عزم بر ترک لازم است. با خلق خدا حسن سلوک داشته، نیکو معاشرت کنید و با نظر عطوفت و مهربانی به آنان بنگرید. با بندگان خوب و صالح خدا نیکی کنید. کسی که دیگر مسلمانان از دست و زبان و چشم او در امان نباشند، در حقیقت مسلمان نیست. اهانت به بنده خدا اهانت به خداست. کسی که دنبال هوای نفس رفت و از شیطان متابعت کرد، بتدریج به صبغه او درمی آید. اهل آخرت با هم در صلح و صفا هستند؛ قلبهایشان مملو از محبت خدا و بندگان خداست. محبت بندگان خدا همان ظلّ محبت خداوند است. قرآن کریم امانت بزرگ خداست؛ علما و روحانیون امانتدار الهی هستند. وظایف اهل علم خیلی سنگین است؛ مسئولیت علما بیش از سایر مردم می باشد. در روایت است که وقتی جان به حلقوم می رسد، برای عالم دیگر جای توبه نیست. اگر عالمی منحرف شد، ممکن است امتی را منحرف ساخته، به عفونت بکشد. اگر عالمی مهذّب باشد، اخلاق و آداب اسلامی را رعایت نماید، جامعه را مهذّب و هدایت می کند. در نفسی که مهذّب نشده، علم حجاب ظلمانی است. علم نور است، ولی در دل سیاه و قلب فاسد دامنه ظلمت و سیاهی را گسترده تر می سازد. علمی که انسان را به خدا نزدیک می کند، در نفس دنیا طلب باعث دوری بیشتر از درگاه ذی الجلال می گردد. علم توحید هم اگر برای غیر خدا باشد از حجب ظلمانی است. اگر انسان خباثت را از نهادش بیرون نکند، هر چه درس بخواند و تحصیل نماید نه تنها فایده ای بر آن مترتب نمی شود بلکه ضررها دارد. عالم فاسد است که دنیایی را به فساد می کشاند. ارسال شده توسط نرم افزار جهاد اکبر
خطاب به طلاب اگر خدای نخواسته درس نخوانید حرام است در مدرسه بمانید. هر قدمی که برای تحصیل علم برمی دارید، قدمی هم برای کوبیدن خواسته های نفسانی، تقویت قوای روحانی، کسب مکارم اخلاق، تحصیل معنویات و تقوی بردارید. اگر اخلاص و قصد قربت نباشد، این علوم هیچ فایده ای ندارد. بکوشید پیش از آنکه وارد جامعه گردید خود را اصلاح کنید، مهذّب سازید. از شما توقع است که وقتی از مرکز فقه رفتید، خود مهذّب و ساخته شده باشید تا بتوانید مردم را بسازید. اگر به سبب اعمال و کردار و رفتار ناروای شما یک نفر گمراه شده [و ]از اسلام برگردد، مرتکب اعظم کبایر می باشید. خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیتی پیدا کند که خود را می بازد. قبل از آنکه عنان اختیار از کف شما ربوده شود خود را بسازید و اصلاح کنید. به اخلاق حسنه آراسته شوید؛ رذایل اخلاقی را از خود دور کنید؛ در درس و بحث اخلاص داشته باشید تا شما را به خدا نزدیک سازد. اگر در کارها نیت خالص نباشد، انسان را از درگاه ربوبی دور می کند. در حوزه های علمیه نظم و انضباط برقرار کنید. ایادی استعمار می خواهند تمام حیثیات اسلام را از بین ببرند و شما باید در مقابل ایستادگی کنید. با حبّ نفس و حبّ جاه و کبر و غرور نمی توان مقاومت کرد. عالم سوء، عالم متوجه به دنیا، عالمی که در فکر حفظ مسند و ریاست باشد، نمی تواند با دشمنان اسلام مبارزه نماید. قدم را الهی کنید، حبّ دنیا را از دل بیرون نمایید، آن وقت می توانید مبارزه کنید. ارسال شده توسط نرم افزار جهاد اکبر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 درس اخلاق | انسان چون خودش را خیلی دوست دارد، خیال می‌کند همه‌ کارهایش خوب است 📌 پای حضرت رحمه‌الله ✅ با کانال " راه و رسم طلبگی " همراه باشید. https://eitaa.com/talabeqi 🇮🇷 مدرسه علمیه مصلی یزد🇮🇷 https://eitaa.com/mosalla_yazd
💠 دعوت به سربازی امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه الشریف 🌺‏«تفقه» مقوّم هویت روحانی و از ذاتیات شخصیت صنفی اوست و اگر حد نصاب دین‏شناسی و آگاهی از ‏معارف اسلام در کسی نباشد، اطلاق «روحانی» بر او مَجاز یا دروغ است! کتاب راه و رسم طلبگی ‏ _تازه_ورود ✅ با کانال " راه و رسم طلبگی " همراه باشید. https://eitaa.com/talabeqi 🇮🇷 مدرسه علمیه مصلی یزد🇮🇷 https://eitaa.com/mosalla_yazd
🌀 حفظ نفس 📍شیطان به اتکای نفس اماره و هواهای نفسانی و خودخواهی ها و منیت ها و هوس های ما، ما را از صراط المستقیم الهی منحرف می کند. بالاترین وسوسه های شیطانی وسوسه ی حفظ نفس است. 🔺رهبر معظم انقلاب - 71/08/27 و 69/02/07 ✅ با کانال " راه و رسم طلبگی " همراه باشید. https://eitaa.com/talabeqi 🇮🇷 مدرسه علمیه مصلی یزد🇮🇷 https://eitaa.com/mosalla_yazd
⭕️ 🔸امام صادق (ص): 🔹نماز شب، انسان را خوش‏ سیما، خوش ‏اخلاق و خوش بو می‌کند و روزى را زیاد و قرض را ادا مى‏ نماید و غم و اندوه را از بین مى‏ برد و چشم را نورانى می‌‏کند. (ثواب الأعمال ص ۴۲) 🆔 @YjcNewsChannel
✅ شما امر نفرمودید‏ 🔸 آقای بروجردی بقای بر تقلید میّت را جایز نمی‌دانستند و معتقد بودند انسان باید از مجتهد زنده تقلید کند. دو شخصیت علمی با ایشان بحث کردند که جواز بدهند. آیت‌الله یثربی که از علمای کاشان و از شاگردان مرحوم آیت‌الله آقا ضیاء عراقی که از بزرگان نجف بود و امام. اول آقای یثربی بحث را شروع کرد ولی آقای بروجردی قانع نشدند. امام بسیار مودب و ساکت در آن مجلس نشسته بودند. 🔹 مرحوم آقای بروجردی رو به امام کرده و گفتند: آقا شما صحبتی نمی‌کنید؟ امام پاسخ دادند: «شما امر نفرمودید». از اینجا ادب و شخصیت امام معلوم می‌شود، یکی اینکه اول صحبت نکردند و دوم اینکه با تواضع می‌فرمایند شما امر نفرمودید. آقای بروجردی به ایشان گفتند: خواهش می‌کنم بفرمایید. امام وارد بحث شدند و بعد از بحث ایشان بود که فتوای آیت‌الله بروجردی تغییر پیدا کرد. روش امام این بود که تا سوالی از ایشان نمی‌شد، جواب نمی دادند. 📝منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد پنج، صفحه ۶۴. 🔗 راوی: حجة‌الاسلام فقیه ایمانی. ⚫️ به مناسبت درگذشت حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین آقای حاج سید کمال فقیه ایمانی 🏴 @EMAM_COM :بازنشر از کانال ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ ✅ با کانال " راه و رسم طلبگی " همراه باشید. https://eitaa.com/talabeqi 🇮🇷 مدرسه علمیه مصلی یزد🇮🇷 https://eitaa.com/mosalla_yazd
یکی از اهالی اصفهان نقل می‌کند که روزی به منزل آقا سید صمصام رفته بودم. دیدم ایشان مشغول شکستن مقداری بادام است. حین صحبت، شکستن بادام‌ها تمام شد و او هر بادام را برمی‌داشت، نوکش را می‌کند و به دهان می‌گذاشت و مابقی را درون کیسه‌ای می‌ریخت. کنجکاو شدم که دلیل این کار چیست؟ گفت این بادام‌ها قرار است به تعدادی بچه‌ی صغیر برسد. با خودم گفتم در زمان بی‌کاری، آن‌ها را مغز کنم. بعد فکر کردم نکند یکی از این بادام‌ها تلخ باشد و کام بچه یتیمی را تلخ کند. این است که آن‌ها را می‌چشم تا مبادا تلخ باشند. پ.ن : سمت راست سیدِ معمم آقا سید محمد صمصام می‌باشد و از سمت چپ سومین نفر حاج رحیم آقایِ ارباب می‌باشد. خداوند به درجاتشان بیافزاید ✅ با کانال " راه و رسم طلبگی " همراه باشید. https://eitaa.com/talabeqi 🇮🇷 مدرسه علمیه مصلی یزد🇮🇷 https://eitaa.com/mosalla_yazd
⭕️ پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی در پی درگذشت عالم و متفکر برجسته آقای محمدرضا حکیمی؛ بسم الله الرحمن الرحیم با تأسف و تأثر خبر درگذشت عالم و متفکّر برجسته جناب آقای محمدرضا حکیمی قدّس‌الله‌نفسه را دریافت کردم. ایشان دانشمندی جامع، و ادیبی چیره‌دست، و اندیشه‌ورزی نوآور، و اسلام‌شناسی عدالتخواه بودند. ایشان عمر را فارغ از آرایه‌ها و پیرایه‌های مادی، در خدمت معارف والای قرآن و سنّت گذرانده و آثاری ارزشمند از خود به جا نهادند. بهره‌گیری از محضر پر فیض و نفس گرمِ استادان معرفت و معنویت در مشهد مقدس، ذخیره‌ئی از توکل و تعبّد و غنای نفس در دل و جان این شخصیت عزیز به جا نهاده بود که تا آخر عمر با برکتش وی را استوار میداشت. این‌جانب فقدان اندوهبار این رفیق دیرین را به خاندان مکرّم حکیمی و بازماندگان بویژه برادر بزرگوار ایشان و نیز به همه‌ی دوستان و علاقمندان آن مرحوم تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای وی مسألت مینمایم. سیّدعلی خامنه‌ای ۱ شهریور ۱۴۰۰ ✅ با کانال " راه و رسم طلبگی " همراه باشید. https://eitaa.com/talabeqi 🇮🇷 مدرسه علمیه مصلی یزد🇮🇷 https://eitaa.com/mosalla_yazd
◾️رحلت آيت ‏اللَّه "سيد شهاب الدين مرعشي نجفي" عالم رجالي و مرجع بزرگ تقليد شيعيان (1369 ش) ✍️ آيت‏ اللَّه سيدشهاب الدين مرعشي نجفي، فقيه اصولي و محدث رجالي در سال 1276 ش ( 1315 ق) در شهر نجف به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي و مقدمات علوم را نزد پدرش فرا گرفت و پس از طي سطوح، در درس خارج فقه و اصول حضرات آيات: آقاضياءالدين عراقي، سیدعلی قاضی طباطبایی و شيخ احمد كاشف الغطاء و شماري از استادان و مدرسان برجسته حوزه نجف شركت كرد. ✅ حافظه قوي، هوش سرشار و علاقه شديد به اهل بيت(ع)، از ايشان عالمي ساخت كه نه تنها در علوم ديني از جمله فقه و اصول به مرحله اجتهاد رسيده بود، بلكه در بسياري از علوم مانند: كلام، اديان، انساب، حديث، رجال، درايه و علم حروف نيز مهارت بسيار داشت. ✅ وی در 27 سالگي پس از بازگشت به ايران، در قم رحل اقامت افكند و تا پايان عمر در همانجا به تدريس و تأليف مشغول گرديد. حاصل عمر پربركت ايشان در حدود يكصد و پنجاه اثر نفيس علمي در زمينه‏ هاي مختلف علمي است. در طول بيش از هفتاد سال تدريس، از محضر ایشان، شاگردان فاضلي پرورش يافتند که حضرات آيات: سيد مصطفي خميني، سيد محمود طالقاني، مرتضي مطهري، سيدمحمد بهشتي، شهاب الدين اشراقي، محمد مفتح، امام موسي صدر، سيد مهدي روحاني و... از آن جمله‏ اند. ✅ کتابخانه وی از لحاظ تعداد و کیفیت نسخه‌های خطی کهن اسلامی، نخستین کتابخانه ایران و سومین کتابخانه جهان اسلام به شمار می‌رود. از ديگر خدمات معظم‏ له بناي، مسجد، مدارس، حسينيه‏ ها و مراكز درماني مي‏ باشد. آيت‏ اللَّه مرعشي در طول نهضت اسلامي ايران به رهبري امام خميني(ره)، همواره حامي و پشتيبان نهضت و رهبري آن بود و بارها در حمايت از حضرت امام، اقدام نمود. پس از پيروزي انقلاب نيز، ايشان هماره از نظام اسلامي حمايت مي‏ كرد و در مناسبت‏ هاي مختلف، با ارسال پيام‏ها، به تقويت نظام مي‏ پرداخت. ✅ سرانجام اين اسوه فضيلت و علم، در هفتم شهريور 1369 ش برابر هفتم صفر 1411 ق، در 96 سالگي دار فاني را وداع گفت و پس از تشييعي باشكوه، بر حَسَب وصيت معظم‏ له، در ورودي كتابخانه‏ اش به خاك سپرده شد. ✅ با کانال " راه و رسم طلبگی " همراه باشید. https://eitaa.com/talabeqi 🇮🇷 مدرسه علمیه مصلی یزد🇮🇷 https://eitaa.com/mosalla_yazd
🔘 🔻 💠 امام‌باقر علیه‌السلام: 🍃 إنِّي أُبْغِضُ لِلرَّجُلِ أَنْ يَكُونَ كَسْلاَناً عَنْ أَمْرِ دُنْيَاهُ وَ مَنْ كَسِلَ عَنْ أَمْرِ دُنْيَاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَكْسَلُ! 🌱 «برای من تنفّر‌انگیز است که یک مرد در امور دنیای خویش تنبل و کاهِل باشد. زیرا کسی که در امور دنیای خویش تنبل باشد، در امور آخرتَش تنبل‌تر و کاهِل‌تر است.» 📚 الکافي ج ۵، ص ۸۵ ✅ با کانال " راه و رسم طلبگی " همراه باشید. https://eitaa.com/talabeqi 🇮🇷 مدرسه علمیه مصلی یزد🇮🇷 https://eitaa.com/mosalla_yazd
👓 مرحوم آیت الله سید محمد سعید حکیم، در زمان صدام ملعون، ۸سال رو در زندان و عمدتاً گذروندند! تو همون زندان برای هم بندی ها درس تفسیر رو شروع کردند و بدون دسترسی به منبع خاصی ۴عنوان کتاب تالیف کردند!!: 1 ـ كتاب (تهذيب فى علم الاصول) در سه جلد. 2 ـ كتاب خمس كه بحث فقهى واستدلالى است. 3 ـ كتاب مباحثى در اصول عمليه ((برائت ـ تخيير واحتياط واستصحاب)). 4 ـ كتابى بنام سيرى در سيره وزندگينامه امامان معصوم (عليهم السلام) . 🔹 طلبگی یه همچین چیزیه که تو هیچ شرایطی بن بست نداره! ✅ با کانال " راه و رسم طلبگی " همراه باشید. https://eitaa.com/talabeqi 🇮🇷 مدرسه علمیه مصلی یزد🇮🇷 https://eitaa.com/mosalla_yazd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اخلاقی - خانوادگی کمی صبر کنید شاید در زندگی با همین همسر هم خیر کثیری نهفته باشد ✅ با کانال " راه و رسم طلبگی " همراه باشید. https://eitaa.com/talabeqi 🇮🇷 مدرسه علمیه مصلی یزد🇮🇷 https://eitaa.com/mosalla_yazd
هدایت شده از حلیة النور💮
🌹📖🌹 🔹✴️آموزش تجوید و وقف وابتداء و صوت ولحن قرآن کریم✴️🔹 ♦️خداوند در قرآن کریم پیامبر را به ترتیل خواندن قرآن امر می کند: "و رتل القرآن ترتیلا" ♦️حضرت علی(ع) در حدیثی ترتیل را به حفظ محل های وقف و بیان حروف معنا می کنند : قال علی (ع) :الترتیل حفظ الوقوف و بیان الحروف 🔸علمای قرائت برای تحقق فرمایش حضرت دو علم تجوید و وقف وابتداء را وضع کردند ♦️قال النَّبی (صلی الله علیه و آله): - اقرئوا القرآن بالحان العرب واصواتها... - لکل شیء حلیة وحلیة القرآن الصوت الحسن ♦️پیامبر اکرم (درود خدا بر او و خاندان او باد) فرمودند:قرآن را به الحان و اصوات عربی بخوانید... ♦️و همچنین فرمودند: برای هر چیزی زینتی است وزینت قرآن صدای نیکو است. (لطفا نشر بدهید... در ثواب استفاده دیگران از مطالب سهیم باشیم)✔️🔹 به حلیة النور بپیوندید🌸 🆔https://eitaa.com/Helyatonnoor ─━━━⊱🍃🌺📖🌺🍃⊰━━━─
🌹شهادت عالم مجاهد آيت ‏اللَّه "سيداسداللَّه مدني" دومين شهيد محراب در تبريز (1360 ش) ✍️آيت‏ اللَّه سيداسداللَّه مدني در سال 1292 ش (1323ق) در روستايي در آذرشهر آذربايجان شرقي چشم به جهان گشود و در سنين جواني براي تحصيل علوم ديني به قم عزيمت نمود. وي پس از گذراندن دروس مقدماتي و سطح، در محضر حضرت امام خميني(ره)، راهي نجف اشرف گرديد و در جلسات درس حضرات آيات: سيدابوالحسن اصفهاني، سيد عبدالهادي شيرازي، سيد محسن حكيم و سيد ابوالقاسم خويي شركت نمود. ✅ او سال‏ها پيش از ورود به عرصه مبارزات سياسي، در مقابل افكار ضدديني كسروي مقابله كرده بود و با شهيد نواب صفوي همكاري داشت. با آغاز قيام مردمي ايران به رهبري حضرت امام خميني(ره) و تبعيد آن حضرت به نجف اشرف، در كنار استاد و رهبر خود قرار گرفت. وی در سال 1350 به فرمان امام جهت تدريس علوم ديني به خرم آباد رفت و در آنجا حوزه علميه تأسيس نمود. ✅ چندي بعد بر اثر فعاليت‏هايي كه عليه رژيم ستم‏شاهي داشت به مدت بيش از سه سال به شهرهاي مختلف تبعيد شد و با اوج‏گيري انقلاب اسلامي، از تبعيد به قم بازگشت. اين روحاني مبارز، پس از پيروزي انقلاب به دعوت مردم همدان، راهي اين شهر گرديد و از طرف مردم اين استان به مجلس خبرگان قانون اساسي راه يافت. ✅ او پس از شهادت آيت‏ اللَّه قاضي طباطبايي، از سوي امام خميني(ره) به عنوان نماينده ولي فقيه و امام جمعه تبريز انتخاب شد و در اين سنگر به پاسداري و حراست از آرمان‏هاي انقلاب اسلامي همت گماشت. ✅ اين مجاهد نستوه سرانجام در بيستم شهريور 1360 ش برابر دوازدهم ذي‏قعده 1401 ق در 68 سالگي، در محراب نماز جمعه تبريز، توسط منافقين به شهادت رسيد. و پس از تشييعي با شكوه در تبريز و قم، در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد. ✅ با کانال " راه و رسم طلبگی " همراه باشید. https://eitaa.com/talabeqi 🇮🇷 مدرسه علمیه مصلی یزد🇮🇷 https://eitaa.com/mosalla_yazd
خردورزی 9 - نهایی - کم حجم.pdf
15.45M
📍 📰 ✅پیشنهاد دانلود 💠 موسسه فرهنگی رسانه‌ای شناخت تقدیم کرد: 🔸نهمین مجله خردورزی 🔻در این شماره از مجله تخصصی خردورزی به مناسبت بزرگداشت پژوهشگر ارجمند و فرهیخته حجت الاسلام به بررسی سیره علمی و عملی، ابعاد و ویژگی‌های شخصیتی، خاطرات دوستان و شاگردان و کلام بزرگان در رابطه با شخصیت علمی ایشان پرداخته‌ایم. 🔰این شماره از مجله خواهید خواند: 📌«فرج‌نژاد، یک علامه بود»؛ سخنرانی دکتر در مراسم یادبود استاد فرج‌نژاد. 📌«زمان‌آ گاهی،جزء ویژگی‌های شخصیتی استاد فرج‌نژادبود»؛ سخنرانی آیت‌الله ابوالقاسم پیرامون شخصیت علمی و فرهنگی استاد فرج‌نژاد. 📌«فرج‌نژاد، سرشار از امید بود»؛ سخنرانی دکتر احمد در جلسه بزرگداشت استاد فرج‌نژاد. 📌«عقل تألیفی و تحصیل تحقیقی»؛ سخنرانی دکتر پیرامون ویژگی‌های شخصیتی و علمی استادفرج‌نژاد. 📌«سخت‌کوشی و خستگی‌ناپذیری استاد فرج‌نژاد»؛ سخنرانی دکتر پیرامون ویژگی‌های شخصیتی و علمی استاد فرج‌نژاد و.... •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• لینک شماره نهم خردورزی: 💢fekrat.net/4882/ لینک شماره هشتم خردورزی: ♻️fekrat.net/?p=4767 ┈••••✾•💞🌺💞•✾•••┈┈• 🆔 @farhangimoasese @farhangimoaseseAdmin