《تو》
نیستی که ببینی
چگونه عطر تو در عمق
لحظه ها جاری است
چگونه عکس تو در برق
شیشه ها پیداست
چگونه جای تو در جان
زندگی سبز است
هنوز پنجره باز است…
“صبح” یعنی بوی گل مریم
که سراسر شب
را پر کرده بود
و حالا با نوازش
حس بویایی ات
بیدارت می کند
تَلاطماِحساس!
*|در نبودت دلتنگم مثل تمام باران های آمده و نیامده که حال دلش را هیچ چیز خوب نمی کند.|* انتظار
کاش صدای آمدنت
همراه با کاروان باشد
کاش محرم امسال
بوی دیگر بدهد
بوی اسفند
بوی روضه
بوی نرگس زهرا
امسال روضه خوان
توباشیو ما...
سینه زن حسین
#انتظار