از پشت پنجره،
از میان پرده ی توری،
آنها را می بینم،
برفها،
برفهای بسیار ریز،
از جلوی تیر چراغ برق،
می گذرند.
تاریکند،
نورانی می شوند، و دوباره تاریکند.
سپس بر روی زمین می افتند و دیگر نیستند، درست مثل ما
#پوریا_راد
هدایت شده از تَلاطماِحساس!
روز اول تيشه با فرهاد آتشدست گفت:
سرنوشت عاشقان در خاك و خون غلطيدن است
#محمد_قهرمان
دیدار تو گر صبح ابد هم دهَدَم دست
من سرخوشم از لذت این چشم به راهی
#فریدون_مشیری