روز هفتم محرم، حبیب بن مظاهر برای طلب یاری به قبیله خود «بنی اسد» می رود!👇
@talebieh_tabriz
✅در روز هفتم محرم، یعنی سه روز قبل از عاشورا، عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد نامه نوشت و گفت :
📋《حُلْ بَینَ حُسَینِ(ع) وَ أَصحَابِه و بینَ المَاءِ فَلایَذُوقُوا مِنهُ قَطرَةً، کَما صُنِع بِالتَّقِىِّ الزَّکىِّ المَظلُوُم》
♦️حسین(ع) و یارانش را از آب فاصله بیانداز!
نباید یك جرعه آب بنوشد، هم چنان كه این كار، نسبت به عثمان بن عفان پرهیزكار انجام شد.(۱)
عمر بن سعد نیز بلا فاصله بعد از دستور، عمرو بن حجاج را با پانصد سوارکار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین(ع) و یارانش به آب شدند.
در روز عاشورا، عبدالله بن حصین ازدی خطاب به امام حسین(ع) فریاد کشید و گفت :
📋《يَا حُسَيْنُ(ع)! أَلَا تَنْظُرُ إِلَى الْمَاءِ كَأَنَّهُ كَبِدُ السَّمَاءِ؟!
وَ اللَّهِ لَا تَذُوقُونَ مِنْهُ قَطْرَةً وَاحِدَةً حَتَّى تَمُوتُوا عَطَشاً!》
♦️ای حسین(ع)! آیا این آب را که در صفا و زلالی بسان رنگ آسمانی است، نمی بینی؟
به خدا سوگند، که قطره ای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!
امام حسین(ع) فرمود :
📋《اَللَّهُمَّ اُقتُلهُ عَطَشَاً وَ لَاتَغفِر لَهُ أَبَدَاً》
♦️خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده.(۲)
👤بلاذری می نویسد :
📋《..قَبْلَ قَتْلِ اَلْحُسَيْنِ(ع) بِثَلاَثٍ، لَمَّا اِشْتَدَّ عَلَى اَلْحُسَيْنِ(ع) وَ أَصْحَابِهِ اَلْعَطَشُ دَعَا اَلْعَبَّاسُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَخَاهُ، فَبَعَثَهُ فِي ثَلاَثِينَ فَارِساً وَ عِشْرِينَ رَاجِلاً، وَ بَعَثَ مَعَهُمْ بِعِشْرِينَ قِرْبَةً!
فَجَاءُوا حَتَّى دَنَوْا مِنَ اَلْمَاءِ لَيْلاً وَ اِسْتَقْدَمَ أَمَامَهُمْ بِاللِّوَاءِ نَافِعُ بْنُ هِلاَلٍ اَلْجَمَلِيُّ!》
♦️سه روز قبل از شهادت امام حسین(ع)، هنگامی که محاصره امام حسین(ع) و یارانش از سوی سپاه عمر بن سعد، شدت گرفت و راه ورود به آب نیز بر امام حسین(ع) و یارانش بسته شد. امام حسین(ع) حضرت ابوالفضل العباس(ع) را به حضور طلبید و به ایشان فرمودند که شبانه و به پرچمداری نافع بن هلال با سی سوار و بیست پیاده، به سوی فرات رفته آب به خیمهها برسانند.
هنگامی که به شریعه رسیدند، بین عمرو بن حجاج زبیدی که مسئول منع آب بود، با نافع بن هلال مکالمه ای صورت گرفت.
عمرو بن حجاج گفت : کیستی و چه می خواهی؟
نافع گفت :
📋《جِئْنَا نَشْرَبُ مِنْ هَذَا اَلْمَاءِ اَلَّذِي حَلَّأْتُمُونَا عَنْهُ》
♦️آمده ایم از این آب که ما را از آن منع کرده اید، بنوشیم.
عمرو گفت : گوارایت باد، بنوش![ولی برای حسین(ع) مبر!]
نافع گفت :
📋《لاَ! وَ اَللَّهِ لاَ أَشْرَبُ مِنْهُ قَطْرَةً وَ حُسَيْنٌ(ع) عَطْشَانُ وَ مَنْ تَرَى مِنْ أَصْحَابِهِ [وَ أَشَارَ إِلَى أَصْحَابِهِ] فَطَلَعُوا عَلَيْهِ》
♦️نه به خدا سوگند! قطرهای از آن آب نمینوشم، در حالیکه حسین(ع) و خاندان و یاران همراهش، همه تشنهاند.
عمرو گفت :
📋《لاَ سَبِيلَ إِلَى سَقْيِ هَؤُلاَءِ، إِنَّمَا وُضِعْنَا بِهَذَا اَلْمَكَانِ لِنَمْنَعَهُمُ اَلْمَاءَ》
♦️به هيچ وجه اينها نمىتوانند آب بنوشند، اصلا ما اينجا قرار گرفتهايم تا آب را بر آنها ببنديم.
در این هنگام؛ عمرو بن حجاج و يارانش به سويشان حمله بردند، ولى حضرت عباس(ع) و نافع بن هلال جلويشان را سدّ كردند، و دیگر اصحاب از این فرصت استفاده کردند و مشکهایشان را پر کردند و برگشتند.(۳)
📚منابع :
۱)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، ص۱۸۰
۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۷
۳)انسابالاشراف بلاذری، ج۳، ص۱۸۱
@talebieh_tabriz
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بازخوانی نوحه معروف و نوستالژیک نزار قطری بعد از ۱۷ سال در حسینیه معلی
#روایت_محرم
#محرم
@talebieh_tabriz
💠 فقیه که باشی، قیمت سرت هم فرق میکند
فضيل بن زبير گوید: ميثم تمّار با حبیب بن مظاهر در محلّى كه جمعى از بنى اسد نشسته بودند سوار بر اسب، به هم رسيدند. و با يكدیگر بهطورى نزديك با هم به گفتگو پرداختند كه گردنهاى اسبانشان به هم رسيد.
در این حال حبيب گفت:
فَكَأنّى بِشَيْخٍ أصْلَعَ ضَخْمِ الْبَطْنِ يبيعُ الْبِطّيخَ عِنْدَ دارِالرِّزْقِ، قَدْ صُلِبَ فى حُبِّ أهْلِ بَيْتِ نَبيِّهِ، وَ يبْقَرُ بَطْنُهُ عَلَى الْخَشَبَةِ.
گويا من دارم مىبينم پيرمردى را كه شكمش بر آمده و جلوى سرش مو ندارد، و كنار دار الرّزق خربزه میفروشد. او را به جرم محبّت اهل بيت پيغمبرش بر دار میزنند و شكمش را پاره میکنند.
ميثم در پاسخش گفت:
وَ إنّى لأعْرِفُ رَجُلاً أحْمَرَ لَهُ ضَفيرَتانِ، يخْرُجُ لِنُصرَةِ ابْنِ بِنْتِ نَبيِّهِ فَيُقْتَلُ وَ يجالُ بِرَأسِهِ فى الْكوفَةِ.
و من مىشناسم مردى سرخ چهره را كه گيسوانش از دوسو بافته شده است؛ او براى يارى پسر دختر پيغمبرش خروج مىكند و كشته مىشود و سرش را در کوفه مىگردانند.
اين بگفتند و از يكدیگر جدا شدند.
اهل مجلس با هم گفتند: ما دروغگوتر از اين دو مرد كسى را نديدهايم!
هنوز اهل مجلس از جاى خود برنخاسته بودند كه رُشيد هجرىّ به سراغ آن دو آمد و از اهل مجلس پرسيد: آن دو نفر كجا هستند؟! گفتند: از هم جدا شدند. و ما از آن دو شنيديم كه چنين و چنان مىگفتند.
رشيد گفت:
رَحِمَ اللَهُ مَيْثَمًا؛ أنْسَى: وَ يزادُ فى عَطآءِ الَّذى يجىءُ بِالرَّأسِ مِأةُ دِرْهَمٍ! ثُمَّ أدْبَرَ.
خدا ميثم را رحمت كند؛ فراموش كرد بگويد: و آن اینکه کسی که سر حبیب را میآورد، صد درهم از دیگران بیشتر جایزه میگیرد! اين بگفت و پشت كرد و بازگشت.
آن جماعت مجلس گفتند:
هَذا وَ اللَهِ أكْذَبُهُمْ!
«سوگند به خدا اين دروغگوترين آنهاست!»
سپس گفتند كه:
وَ اللَهِ ما ذَهَبَتِ الأيّامُ وَ اللَيالى حَتَّى رَأيْنا مَيْثَمًا مَصْلوبًا عَلَى بابِ دارِ عَمْرِو بْنِ حُرَيْثٍ، وَ جىءَ بِرَأسِ حَبيبِ بْنِ مَظاهِرٍ وَ قَدْ قُتِلَ.
📚 رجال الکشّی؛ ص۷۸
@talebieh_tabriz
🔹۲۵ مورد از عناوینی که در روایات عزاداری توسط معصومین انجام شده یا بدان صراحتاً دستور داده شده عبارتند از:
❶لباس حزن و مشکی پوشیدن
📗المحاسن، ج۲، ص۴۲۰
❷ترک تبسم
📗کامل الزیارات، ص۱۰۸
❸ترک خنده
📗ألامالي للصدوق، ص۱۷۷
❹همّ و غَم و حزن
📗الأمالی للصدوق، ص۱۳۰
❺احتراق(سوختن قلب)
📗كامل الزيارات، ص۱۲۶
❻تسلّب(تشبه به ماتم زدگان وبازنمودن دکمه لباس وبالازدن آستین)
📗وسائل الشيعة، ج۸، ص۹۰
❼ندبه
📗المزار الكبير، ص۵۰۱
❽تباکی(تشبه و تحمیل نفس بر گریستن)
📗ثواب الأعمال، ص۸۳
❾عبرة، دمعة و ذرفة(قطره اشک ولو به مقدار بال مگس)
📗کامل الزیارات، ص۱۱۱
❿سرازير شدن اشک
📗مثيرالاحزان، ص۵
⓫بکاء
📗كامل الزيارات، ص۱۰۴
⓬إبکاء(گریاندن)
📗همان کتاب
⓭انشاد شعر(سرودن)
📗همان کتاب
⓮مرثیه
📗کامل الزیارات، ص۱۱۳
📗بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۵۷
⓯لطمه
📗تهذيب الأحكام، ج۸، ص۳۲۵
⓰ضجه(صدای بلند)
📗المزار الكبير، ص۵۷۸
⓱عجّه(فرياد)
📗المزار الكبير، ص۵۷۸
⓲صرخه(صیحه شدید)
📗الكافي، ج۵، ص۴۴۶
⓳شهقه(برگرداندن تنفّس عميق)
📗ثواب الأعمال، ص۲۱۶
⓴زفرة(رفت وآمد نفس برآمده از غصه همراه با صدا به گونهای که دندهها بالا و پایین رود)
📗کامل الزیارات،ص۲۴۷
❶❷شق الجیب (گریبان چاک زدن)
📗تهذيب الأحكام، ج۸، ص۳۲۵
❷❷جزع و اظهار جزع (زاری کردن و به طور کلی هر فعلی که دلالت بر بی صبری و بی تابی نماید)
📗الأمالي للطوسي، ص۱۶۲
❸❷هلع(شدیدترین حالت جزع و بی قراری)
📗کامل الزيارات، ص۲۷۴
❹❷برگزاری مجلس روضه
📗بحارالأنوار، ج۴۵، ص۲۵۷
❺❷پخت غذا و اطعام دادن
@talebieh_tabriz
🔰پاسخ به ادعای حضور همه جور آدم در عزاداری امام حسین علیهالسلام توسط استاد حاج شیخ حسین انصاریان:
🔹مجلس عزای امام حسینعلیهالسلام پذیرای همه نوع افکار است، اما نه همه نوع ابزار.
🔹شرابخوار هم شاید به مجلس امام حسین بیاید اما نه با شیشه شراب، قمارباز هم میتواند به مجلس امام حسین بیاید اما نه با آلات قمار.
🔹آن سگباز و میمونباز هم میتوانند به مجلس امام حسین بیایند اما نه با سگ و میمون.
🔹طبیعتا آن کسی هم که کاشف حجاب است و در خیابانها تننمایی میکند هم میتواند به مجلس امام حسین بیاید اما وقتی به مجلس امام حسین وارد شد حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه یعنی با سر لخت و یا تن لخت وارد شود. پس حتماً باید آداب پوشش را رعایت کند.
🔹بله دستگاه امام حسین بزرگ است و پذیرای همه افکار و ادیان است. ولی قاعده و قانون دارد، احترام دارد.
🔹همه نوع آدمی حق دارد وارد مجلس امام حسین شود،حتی آن گنهکار هم حق دارد، اما هیچکس حق ندارد آداب این مجلس را به سخره گرفته و بیحرمتی کند.
🔹هیچ کس حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه وارد این مجلس شود و حرمت این مجلس را بشکند و قبح زدایی کند.
🔹مهمان حرمت دارد به شرط اینکه حرمت صاحب خانه را حفظ کند.
#محرم
#امام_حسین #شبهات
@talebieh_tabriz