بوفه هواپیما😄 پرواز بندر ساعت پنج و نیم صبح بود. گفتیم شب بریم تهران بخوابیم که به پرواز برسیم و الا عملا شب نباید بخوابیم. محل کار یکی از رفقای تهرانی مون رو هماهنگ کردم. از قم با سید محمد و محمد باقر راه افتادیم. شام رو هم مادر سید محمد لوبیا پلو و سالاد ‌در حد تیم ملی درست کرده بود. مادر سید هم خیلی دوست داشتن که در جشن ازدواج ساده بشاگرد شرکت کنن، اما قسمتشون نشد. سید محمد تو راه چند تا از خوابهای معرکه اش رو گفت، فکم افتاده بود،🤔 ساعت دوازده رسیدیم تهران. خواستیم بخوابیم سید فک کرده بود من ساعت گذاشتم و منم فک کرده بودم سید. ساعت پنج از خواب پریدم و گفتم دیگه که پرواز هم پنج و نیم،😬😬 دیگه نفهمیدم چه طوری بچه ها رو بیدار کردم و لباسهام رو پوشیدم. جوراب و ماسک هم کلا یادم رفت. قرقی پریدیم تو ماشین و تخت گاز رفتیم سمت فرودگاه، یک در صد هم احتمال نمی دادم برسیم. نمی دونم چه طور شد زمان کش اومد یا .... ولی پنج و نیم رسیدیم.البته چون دیر کردیم ته هواپیما روی بوفه قسمتمون شد. چند تا از بچه های قدیمی دانشگاه صنعتی اصفهان که کلی خاطره با هم داشتیم هم اومده بودند. الحمدلله به برکت بشاگرد و موج دوم کرونا دور هم جمع شدیم. به مدد امیر مومنان و به نفس پاک این مردم که ذره ذره هزینه این جهیزیه ها و مراسم باشکوه رو دادن، شر این ویروس منحوس رو می کنیم. عکس، کپر زیبای زوج‌های بشاگردیه که مزین به هنر مردم شریف این منطقه و جهیزیه هدیه شماست. #موج_دوم_کرونا #موج_دوم_کمک_رسانی_کرونا #بشاگرد #ازدواج_ساده

تلفنی کار رو برا سد بشیر توضیح دادیم و گفتیم می خوایم موج دوم کمک رسانی به مردم رو قدر توان خودمون راه بندازیم. خیلی سریع قبول کرد. بعد از بیست ساعت ضبط عصر جدید، خودش بلیط گرفت و علی رغم دیسک کمری که داشت با ذوق خودش رو رسوند خمینی شهر. مردم رو از هر جایی که بودند و با هر طرز فکر و ظاهری واقعا دوست می داشت. مردم دوستی اش شوآف نبود، در خلوت هم همین طور بود. با بچه های کوچک بچه می شد و مثل خودشون بازی می کرد، همون دستور پیغمبر. در جشن عروسی واقعا خوشحال بود، به قول خودش از بهترین شب‌های زندگیش بود. مردم هم که حسابی حال کردن. در جلسه شب خاطره با طلاب جهادی فعال در بیمارستان از خالی بودن سنگر کار رسانه ای دردمندانه سخن گفت. شاید همین درد سید رو این چنین به مردم گره زده. #موج_دوم_کرونا #موج_دوم_کمک_رسانی_کرونا #بشاگرد #ازدواج_ساده #ازدواج_آسان #سید_بشیر_حسینی

مردم جنوب خیلی عاطفی اند، خونگرم و مهمان نواز. کادر درمانی هم شش ماهی هست که درگیر کروناست. با سید بشیر حسینی تصمیم گرفتیم یه خدا قوتی به پرستارها و دکترها و خدماتی های بیمارستان شهید محمدی بندرعباس بگیم. بیمارها هم حتما خوشحال میشن. واقعا این سنت عیادت از مریض، خیلی عجیبه. الحمدلله پرواز سید هم، کمی تاخیر داشت و فرصت ما توی بیمارستان بیشتر شد. روحیه شوخ سد بشیر هم خیلی این وقتا به کار میاد. کل کلایی که با آریا داشت رو دست گرفته بود و کلی خنده روی لبان کادر و بیمارها می آورد، خنده هایی که از مدل چشمها زیر ماسک فهمیده میشد. یکی از پرستارها می گفت تنها پسرم رو سه ماهه فرستادم شهرستان و ندیدمش، بهش گفتم پسرت خیلی باید به شما افتخار کنه. دکتر دیگه ای می گفت هنوز با استرس بچه ام رو بغل می کنم. چقدر کم لطفی می کنن، آدمایی که مراعات نمی کنن و زحمت این بندگان خدا رو زیاد می کنن.

شیرین ترین لحظات عمرم در بشاگرد بوده کنار جوانانی که امام امید داشت سربازانی برای امام زمان از این منطقه تربیت شوند. کمک به تشکیل خانواده که محبوب ترین، کانون نزد خداست. همان طور که امام گفت عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین سراغ ندارم. #موج_دوم_کرونا #موج_دوم_کمک_رسانی_کرونا #بشاگرد #ازدواج_ساده #گروه_جهادی_محبین_ائمه #خانه_طلاب_جوان

#دهه_همدلی #هر_هیات_یک_بیمارستان #همه_جا_کربلاست #موج_دوم_کمک_رسانی_کرونا

از زمانی که بیمارستان امام حسین برای ورود هیاتمان و کمک به کادر درمانی جور شد، قند تو دلم آب شد. 🌹 چند تا از خانمهای داوطلب، از کرج خودشون رو ساعت هشت و نیم صبح رسونده بودن بیمارستان امام حسین، برای جلسه آغاز به کار در بیمارستان. بار اولشان بود که بیمارستان آمده بودن. سوپروایزر با دقت مثال زدنی ای، مراقبتهایی رو که باید بچه ها رعایت کنند، توضیح می داد. می گفت در موج اول یک بی دقتی، من را گرفتار کرونا کرد. 🌹بعد معاون پشتیبانی برا صحبت اومد، علی می گفت مدیر جهادی حسابی ایه. کلی از مقدمات حضور هیات رو در بیمارستان، اون فراهم کرد. علی هم به عنوان مسئول بیمارستان از طرف هیات امام حسن صحبت کرد. هیاتی که سابقه اش به روز اول طلبگی ام ینی هفده سال قبل برمی گرده. 🌹دغدغه ما از طرح #هر_هیئت_یک_خدمت را خیلی ساده گفت. اینکه دشمن تلاش می کنه، عزاداری امام حسین رو عامل شیوع کرونا معرفی کنه و از این طریق کینه اش رو نسبت به دستگاه امام حسین نشون بده و ما در نقطه مقابل، لباس مدافع سلامت رو می پوشیم. پسرم عکاس مراسمه و نمک مجلس شده، خوبی کار اینه که از خیلی از سنین و اقشار پا به کار شدن. برنامه های هیات رو برای خدمت به بیماران و کادر توضیح داد. اینکه برای بچه های کادر هم برنامه داریم. شناسایی نیازمندان از بیماران و کمک مردمی به اونها برقراری روضه نمکی و مختصر در اتاق بیماران اینکه بیمارها نیاز دارند با شما حرف بزنند، درد دل کنن، گوشتان شنوا باشد و... ما کار رو شروع کردیم. بلند شدیم. هیاتی ها بسم الله #هر_هیئت_یک_خدمت #هیئت_ما_بیمارستان_امام_حسین #هیئت_امام_حسن #هیئت_کریم_اهل_بیت #خانه_طلاب_جوان

محمد گوهری از بچه های قرارگاه، گوهریه واقعا. مسئول جذب وایساده، تلاش می کنه آدمهای دیگه رو هم مثل خودش، آلوده خدمت موج دوم کرونا کنه،😄 بی سر و صدا دائم با موبایل مشغول مخ زنیه. نمی دونم تا به حال، چقدر از جیب، خرج این کار کرده شب قبل ورودمان به بیمارستان، تا نصف شب بیدار بود تا فرم شناسایی داوطلبین رو طراحی کنه، صبح ها هم چهار و نیم بیدار میشیم و کار رو شروع می کنیم. یک روز داشت با یه نفر تلفنی صحبت می کرد. طرف می گفت پدرم رو باید برا اومدن راضی کنم، محمد گفت: گوشی رو بدید من باهاش صحبت کنم، شما شاید نتونی راضیش کنی. 😄 و راضیش کرد. محمد تعریف می کرد بنده خدایی تماس گرفته بود، بیماری زمینه ای داشته، گفته خطر داره بیرون بیام، ولی تو خونه که می تونم کار کنم، تلفن بزنم، طراحی هم یه کم بلدم، قدر وسعم کمک می کنم. راستی خود محمد هم بیماری زمینه ای داره. ولی تمام قد کمک می کنه. دمش گرم تاریخ گواه این فداکاری ها خواهد بود؟ روایت اینها ما را در جنگ روایتها پیروز می کند. #هر_هیئت_یک_خدمت #دهه_همدلی #دهه_خدمت #موج_دوم_کرونا #هیئت_امام_حسن #خانه_طلاب_جوان

https://www.farsnews.ir/news/13990525000034/%D9%87%D8%B1-%D9%87%DB%8C%D8%A3%D8%AA-%DB%8C%DA%A9-%D8%AE%D8%AF%D9%85%D8%AA-%D9%87%DB%8C%D8%A3%D8%AA%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A8%D8%AA%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF هر هیأت، یک خدمت/ «هیأتی‌ها» همیار بیماران مبتلا به کرونا می‌شوند