eitaa logo
تاملی دیگر
481 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.8هزار ویدیو
81 فایل
با سلام وادب اندیشه و مرام مدیر کانال با قلمش، به صورت موضوعی یا مناسبتی منتشر میشود. ضمنا مطالبی که در کانالها و گروهای دیگر هم اگر مناسب یافت انتشار می دهد لینک گروه تاملی دیگر..👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3901358083Ce31c8a5fc9
مشاهده در ایتا
دانلود
💢ضربه اطلاعاتی که منجر به برکناری شد 🔹🔸در پی کناره‌گیری «دن کوتس» مدیر اطلاعات ملی آمریکا، رسانه‌های این کشور تلاش کردند موضوع را به فشارها درباره پرونده ترامپ و دخالت روسیه در انتخابات مرتبط کنند؛ اما بنا بر اطلاعات دریافتی از یک منبع آگاه در کنگره آمریکا، طرح سؤالات متعدد و ابهامات موجود درباره شکست اطلاعاتی اخیر آمریکا از ایران و ضربه به شبکه جاسوسان سازمان سیا دلیل اصلی این استعفا بوده است. ♦️اطلاعات دریافت شده سند محکمی است که نشان می‌دهد مدیر اطلاعات ملی آمریکا که مجبور به استعفا شده، نخستین قربانی این ضربه اطلاعاتی غیر منتظره به دستگاه اطلاعاتی آمریکاست. گفتنی است، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران هفته گذشته تصاویری مستند از کنترل اطلاعاتی این نهاد بر افسران سازمان سیا در کشورهای مختلف را افشا کرد که به گفته تحلیلگران امنیتی در آمریکا «موجب فرو رفتن بخش مهمی از سیا به دوره نقاهت و تحمیل هزینه‌های سنگین به این سازمان» شده است. ✅ 🆔 @amarha
🔴 دشمن را ناامن کنیم 🔹واقع گرایی از بدیهیات دنیای سیاست است؛ اگر کسی بدیهیات دنیای سیاست را نفهمد نه در میدان مذاکره و دیپلماسی، نه در میدان جنگ نظامی موفق نخواهد بود. 🔸بدیهی ترین واقعیت دنیای روابط بین الملل، « power» است. یعنی روابط بین الملل بر مبنای «قدرت» است. قدرت می تواند نظامی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی باشد که واضح ترین آن «قدرت نظامی» است. 🔹اگر دیدید فردی عادی قوه تشخیص این مسئله را نداشت که «قدرت عامل تعیین کننده در روابط بین الملل است»، بدانید جهالت است. اما اگر دیدید یک سیاستمدار یا یک روشنفکر، تلویحاً یا تصریحاً، به عامل «قدرت» خود حمله می کند و می گوید که: ««قدرت» تأثیری در روابط بین الملل ندارد و بهتر است ما هم سراغ پایه های قدرت نرویم»، بدانید که صرفاً «جهالت» نیست بلکه احتمال «خیانت» وجود دارد. 🔸در جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان، در کنار موفقیت های نظامی خود، گزینه مذاکره و دیپلماسی را هم پیش می برد تا بتواند دست بالا را داشته باشد. با «قدرت نظامی»، سرزمین ها و شهرهای ما را اشغال می کرد و با «مذاکره» هم بدنبال تثبت آنها به نفع خود بود. 🔹در طرف مقابل، جدا از برخی از سیاستمداران انقلابی و بسیج و ارتش و سپاه، اما عده دیگری در کشور، «مذاکره» برایشان مهمتر از «افزایش قدرت نظامی» و «مقاومت» در برابر دشمن متجاوز بود! فکر می کردند دنیای بین الملل و سازمان های بین المللی و دولت ها، دلشان به حال مظلومان می سوزد و «عقل و منطق» و «بیانیه خوانی» در عرصه سیاست پیروز است! در حالیکه اساساً منطق بین الملل، «زور و قدرت» است. هرکسی قدرت بیشتری داشته باشد سیاست هایش را هم پیش می برد. 🔸صدام در کنار اشغال شهرهای ایران، اما در نظر داشت با برگزاری «کنفرانس غیرمتعهدها» در بغداد، ثبات عراق و اقتدار خود را به رخ دولتها بکشاند تا در عرصه سیاسی و دیپلماسی دست برتر را داشته باشد و سطح چانه زنی خود را بالا ببرد. اگرچه آزادسازی خرمشهر در میدان عمل تا حدی توانست موازنه جنگ را به نفع ایران تغییر دهد اما کماکان چیرگی عراق در میدان جنگ و همچنین عرصه بین المللی واضح بود. 🔹در این شرایط بود که «عملیات بغداد» در جلسه مسئولین کشوری و لشکری ایران برای ناامن نشان دادنِ بغداد مصوب شد. اجرای مصوبه به نیروی هوایی ارتش همیشه قهرمان ایران واگذار شد. مامور اجرای دستور نیز کسی نیست جز سرهنگ . 🔸در 30 تیرماه 61، سه فروند جنگنده از همدان به پرواز درآمدند (هواپیماى شماره‌ی ۱: شهید دوران و منصور کاظمیان، هواپیماى شماره‌ی ۲: محمود اسکندرى و ناصر باقرى و هواپیماى شماره‌ی ۳: توانگریان و خسروشاهى). تا آیندگان بدانند ایرانیان هم مرد جنگ اند و هم مرد بهم زدن نقشه های دیپلماسی دشمن! 🔹هدف اصلی مشخص بود: ناامن نشان دادن پایتخت عراق؛ هدف اجرایی: شکست دیوار صوتی بغداد و حمله به پالایشگاه «الدوره». 🔸عملیات موفقیت آمیز بود و هم پالایشگاه مورد هدف قرار گرفت و هم دیوار صوتی بغداد در هم شکست. پدافند هوایی بغداد اما به شدت فعال بود و هواپیمای فرمانده را هدف قرار داد. سرهنگ همیشه جاویدان وطن، یعنی عباس دوران، پس از Eject کردنِ کردن منصور کاظمیان از کابین عقب جنگنده، چون مطمئن بود نمی تواند سالم از عراق خارج شود، هواپیمای خود را به هتلی که قرار بود اجلاس جنبش غیرمتعهدها در آنجا برگزار شود، کوبید و توانست سرنوشت یک جنگ 8 ساله را تعیین کند! بعد از این مسئله بود که اجلاس در عراق کنسل شد و دست تیم مذاکره کننده و دستگاه دیپلماسی ایران برای ادامه مذاکرات باز شد. 🔹منهدم کردن پهپاد آمریکایی » و توقیف بعد از توقیف نفتکش ما، فرصت هایی است که سرنوشت میدان مذاکره را تغییر داده و به دشمنان نشان داده که محاسباتشان درباره ایران اشتباه است و باید ایران را از نو بخوانند! 🔸این حرکت نظامی درست در زمانی اتفاق افتاد که دشمن تمام راه های تحریم را رفت؛ از تحریم نفت و دلار و دارو، تا تحریم شیرخشک و پوشک بچه! و امیدوار بود که ضعیف النفس هایی که چندسالی است سکاندار این کشور شده اند، از ترس، و ایران را همانند «انرژی هسته ای» برباد دهند! 🔹چاره فقط ناامن کردن فضای محاسباتی دشمن است. این بار هم عباس دوران هایی پیدا شدند و سرنوشت یک جنگ تاریخی را تغییر دادند؛ شاید تأثیر این دو اقدام اکنون برای من و شما روشن نباشد اما آیندگان وقتی تاریخ را می خوانند، اگرچه برای برجام حسرت می خورند و گریه می کنند اما به عباس دوران های ما، درود می فرستند. 🔸سرنوشت جنگ را مذاکره تعیین نمی کند بلکه سرنوشت مذاکره در میدان جنگ تعیین می شود. ✍ ✅ با متفاوت بیاندیشید 👇 http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
H. غفاری فر: عزیزان حتما ببینید، بشنوید و ثواب بهره معنوی از صدای قرآنی را نثار امام ره و شهدای مکه کنید
هدایت شده از بیداری ملت
🔴 رفتار رئيس قوه قضاييه نشانه پيشرفت مدني است ⏪ روزنامه اعتماد در گزارشی به نقل از سعید لیلاز ، فعال اصلاح‌طلب و اقتصاددان حامی دولت نوشت:« در حال حاضر ميزان عمق و ژرفاي پيشرفت جامعه مدني در ايران با 15 سال پيش اصلا قابل مقايسه نيست. نمونه آن رفتار رييس جديد قوه قضاييه است كه بسيار مدني است. مجبور نيستيم به ماجرا جناحي بنگريم. ايشان در اعلام موضعي گفته بود، من از هيچ روزنامه‌نگاري شكايت نمي‌كنم». این اظهارات عضو شورای مرکزی حزب اصلاح‌طلب کارگزاران در حالی است که جریان مدعی اصلاحات در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 96 و در راستای رقیب هراسی از هیچ دروغ و تهمت و تخریبی علیه سید ابراهیم رئیسی فروگذار نکردند. نکته قابل تاسف‌تر اینکه رئیس‌جمهور مدعی آزادی بیان و ناقل جمله معروف « از قلم شکسته و دهان بسته کاری ساخته است؟ نشکنیم قلم‌ها را به بهانه‌های واهی، نبندیم دهان‌ها را با بهانه‌های غیراساسی،» نیز که بیشترین تهمت‌ها و ادعا‌های بی‌اساس و دروغ را به وی نسبت داده بود پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری رکورد بی‌سابقه‌ای از مقابله با آزادی بیان و انتقاد و ایجاد فضای امنیتی در دولت خود را به ثبت رساند. 🔴به کمپین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
#نمایندگی_مجلس‌ 📛 *عشق به ملک ری عمر سعد را عمر سعد کرد، نه شهریه!* 🔻 آیت الله مصباح یزدی در دیدار با حجت‌الاسلام و المسلمین محمدیان: 🔹شما اگر در کنار این سه تا مشکل اساسی، مشکل مادی را در نظر بگیرید، اصلا با اینها قابل مقایسه نیست! 🔸در ابتدای طلبگی معمولا شام من یک دانه نان کسمه بود که آن هم سی شاهی بود. یک خشکه پزی در مسیر فیضیه بود؛ از آن یک نان کسمه می‌گرفتم و در راهِ کتابخانه می‌خوردم! *گاهی پول همین را هم نداشتم.* اما بالاخره زندگی کردیم! 🔹 *آن چیزی که را عمر سعد کرد، نداشتن مدرسه یا شهریه و این حرف‌ها نبود؛ عشق به ملک ری بود.* [مثال امروزی‌ش می‌شود عشق به] نمایندگی مجلس، ریاست جمهوری، استاندار شدن و چیز هایی از این قبیل! ۹۸/۵/۱ ✔️ @mesbahyazdi_ir ✅ روانبخش http://eitaa.com/joinchat/2315059211Cdc06065a5f
تحریم ظریف ، تنفس مصنوعی برای غربگرایان یا پایان تاریخ مصرف ظریف برای آمریکا ؟؟؟ ... واقعیت ماجرا چیه آیا تاریخ مصرف ظریف برای آمریکا سر آمده است ؟ یا تنفس مصنوعی میدهند جهت برجام های بعدی ؟ ... البته تلقی بنده از خیمه شب بازی تحریم دکتر محمد جواد ظریف وزیر امورخارجه ایران چیزی دیگری است . با توجه به آثار خسارت محض مذاکرات چند ساله هسته‌ای منتهی به برجام هر دو طرف ایرانی و خارجی ها نهایتاً از زیر بار مسئولیت ها و داده ها و ستانده های آن شانه خالی کرده اند و الآن هم قصد دارند که برجام های دیگری را بر ملت مظلوم ایران تحمیل کنند ، امروز آنچه راهگشای این بن بست داخلی برای جریانات حامی برجام خسارت محض است ، همین قصه طنز تحریم دکتر ظریف است . جریان حزب اللهی و انقلابی باید مواظب باشد در دام این توطئه قرار نگیرد . اگر هم با احتمال کمی این تحریم را جدی بگیریم باید با کمال اطمینان بگوییم که نهایت نوکری و پادویی برای دشمنان اسلام همین است و نهایتاً تاریخ مصرف ظریف سرآمده است .
فوری فوری فوری خواب پریشان غرب پرستان برای حزب الله 👇برجسته سازی علی لاریجانی👇 توسط جریان دگراندیش و غرب گرا ☝️برای حزب الله👆 در مقاله زیر که در روزنامه انتخاب از آرمان چاپ شده سه نکته روشن شده بلکه اعتراف شده است: ۱=اعتراف به خوش رقصی لاریجانی برای باند فتنه گر از خوش رقصی برای مستغرق درآب گرفته تا برای نوکران انگلیس. ۲= اینکه تیر راهبردی حزب الله به هدف اصابت کرده و این خوش رقص را ناکار کرده است تا آنجا که گربه های انگلیسی برای او دارند دلسوزی می کنند. ۳= قصد بازسازی مدل حسن روحانی در قامت علی لاریجانی برای انتخایات مجلس۹۸ و ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را دارند. برای اینکه عزیزان خود این تحلیل را تصدیق کنند متن زیر را از آرمان را بخوانند سرویس سیاسی «انتخاب» / آرمان سلیمی: این روزها جبهه اصولگرایی چنان سرخوش و مطمئن از پیروزی خود در انتخابات جدید مجلس شورای اسلامی، بدون هر گونه راه دادن واهمه به خود، اشخاص و جریان‌های باسابقه حاضر در محور اصولگرایی را از خود می‌رانند. برای آن‌ها تفاوتی نمی‌کند با چه کاراکتری مواجه هستند. پیام اصلی آن‌ها این است: «ما که پیروز میدان رقابت سیاسی در آینده هستیم؛ هر آن کس که با ما باشد، طعم پیروزی را خواهد چشید و هر آن کس موضعی خلاف راهبرد ما باشد، محکوم به شکست است.» جدیدترین کنش معنادار اصولگرایان که رسانه‌ها بازتاب گسترده‌ای را به همراه داشته، در ارتباط با عدم دعوت علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی به نشست‌های شورای وحدت اصولگرایان است. اعضای شاجا (شورای ائتلاف جریان اصولگرایان) که اخیرا خود را میدان‌دار اصلی جبهه اصولگرایان معرفی می‌کنند، مرزهایی جدی را میان حلقه اصولگرایان ناب و غیراصیل ترسیم کرده‌اند که در آن امثال علی لاریجانی، به عنوان سیاست‌مداری نزدیک به جناح معتدل نه تنها جایگاهی ندارند، بلکه باید جایگاه فعلی او را نیز با فردی به اصطلا‌ح اصلح پر کرد. اکنون این رویکرد این مساله را طرح می‌کند که چرا شاجا لاریجانی و همفکران او را در حلقه خودی‌ها قرار نمی‌دهد؟ همچنین در وضعیت جدید، آینده سیاسی لاریجانی در چه مسیر احتمالی قرار خواهد گرفت؟ معمای تنش اصولگرایان با لاریجانی تنش میان جبهه اصولگرایی  و علی لاریجانی بیش از آن‌ که به ماهیت اصولگرا بودن و باور او به ارزش‌های جناح راست مرتبط باشد، نوعی معمای حل شده میان میانه‌روی مبتنی بر منطق عقل‌گرایی با تندروی مبتنی بر احساس است. برخی بر این باور هستند که اصل مساله را باید در ارتباط رئیس سه دوره مجلس با اصولگرایان را باید در دال مرکزی حمایت از دولت تدبیر و امید ارزیابی کرد اما این رویکرد نسبتا درست، بازتاب دهنده تمامی جوانب نیست؛  زیرا نقطه اختلاف رویکرد تندروها در مان اصولگرایان به قبل از سال 1392 و تصدی حسن روحانی بر پاستور بر می‌گردد. نماد بارز این امر در مراسم در ۲۲ بهمن سال ۱۳۹۱ قابل استناد است. در این مقطع زمانی، در سالگرد پیروزی انقلاب در شهر قم که علی لاریجانی نمایندگی شهروندان آن را در مجلس بر عهده داشت، عده ای با پرتاب کردن کفش و مهر به سمت او رئیس مجلس نهم، سخنرانی‌اش را قطع کردند. در آن زمان اصولگرایان تندرو لاریجانی را به خاطر دفاع از استیضاح وزیر کار دولت محمود احمدی‌نژاد، به سرپیچی از دستورات رهبری در مورد کاهش تنش بین دستگاه‌های حکومتی متهم می‌کردند. در ادامه منطق اعتدالی لاریجانی او را به سمت همکاری با دولت یازدهم سوق داد. برآیند این همکاری در جریان تصویب توافق هسته‌ای ایران با کشوهرای 1+5 یا «برجام» در مجلس رقم خورد. زمانی طرح اجرای برجام در 12 مهر 1394 به مجلس آمد، علی لاریجانی در مقام رئیس مجلس با دفاع همه‌جانبه از آن، از لزوم بررسی فوری این طرح و همچنین بندهای طرح، رأی‌گیری در قالب دو فوریتی سخن به میان آورد. در نهایت تصویب کلیات و جزئیات برجام به ترتیب در 19 و 21 مهر 1394، تنش میان تندروها با لاریجانی را دو برابر کرد. در میانه این تنش‌ها، راه‌اندازی «جمنا» یا همان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در سال 1395 از سوی اصولگرایان و خواست آن‌ها برای ایجاد وحدت حداکثری در جبهه خود، معمای اختلاف
تندروها با رئیس مجلس وقت را پیچیده‌تر از همیشه کرد. جمنا که در ابتدا حضور علی لاریجانی را در نشست‌ها خود آرزو می‌کرد، پس از آن‌که متوجه شد که او گرفتار در حلقه آن‌ها نخواهد شد و حاضر به حضور در نشست‌های آن‌ها نیست، مسیر تنش‌افروزی با رئیس مجلس را در پیش گرفت. جمنا در عقده‌گشایی خود علیه لاریجانی، علیه مصوبه مجلس درباره حقوق‌های پرداختی مسئولان بیانیه داد که «مجلسی که باید «عدالت» را از میان سرپنجه ها‌ی ظلم و تبعیض و فاصله طبقاتی آزاد کند، به طرح‌ها و لوایحی رأی می‌دهد که از آن بوی متعفن منجلاب اشرافیت و سرقت از بیت‌المال به مشام می‌رسد... دولت‌مردی که عدالت‌خواه نباشد، یک متجاوز به حریم الهی است...». این بیانیه که با صراحت انگشت اتهام را به سوی رئیس مجلس دراز کرده بود، واکنش سخت علی لاریجانی را به همراه داشت. در پاسخ او بیان کرد: « براي من جالب است برخي تشكل‌هايي كه تازگي‌ها هم به وجود آمده و در فضاي انتخابات فعاليت مي‌كنند با يك بيان بي‌ادبانه نسبت به مجلس حرف‌هاي نادرست زدند.» همچنین، رئیس مجلس در اظهاراتی دیگر در آن زمان عنوان کرد: «دریافتی زمان نمایندگی شما معلوم است. برای مردم جانماز آب نکشید». اشاره لاریجانی به برخی اعضای جبهه مردمی نیرو‌های انقلاب اسلامی (جمنا) بود که زمانی نمایندگی مجلس را بر عهده داشته‌اند. شکست جمنا در انتخابات ریاست جمهوری 96، دوری جدید از تنش را میان اصولگرایان تندرو با علی لاریجانی رقم زد. در دور جدید همکاری میان لاریجانی با دولت دوازدهم، او بار دیگر با اجماع اصولگرایان، اعتدالیون و حتی حمایت برخی اصلا‌ح‌طلبان برای بار سوم ریاست خانه ملت را عهده‌دار شد. در دوران جدید، مطرح شدن لوایح FATF در مجلس و حمایت نسبی لاریجانی از تصویب آن، خشم اصولگرایان را برانگیخت. علی‌الخصوص ویژه پس از تشکیل شاجا یا همان شورای ائتلاف جریان اصولگرایان، شاهد دو رویه عمده بودیم. از یک سو، علی لاریجانی در مقام سیاست‌مداری معتدل، به شدت خاطره تلخ تشنج‌آفرینی جمنا را در حمله به او و مجلس در ذهن داشت و از این رو، با تلقی کردن شاجا به عنوان نمایندگی جریان وابسته به تندروها به حضور در جمع آن‌ها رغبتی نشان نداد. در سوی مقابل، شاجا نیز با طرح مسائلی همچون «تصویب ۲۰ دقیقه‌ای برجام»، «بر‌باد‌دادن منافع ملی با بستن دهان منتقدان در مجلس»، «پیش‌بردن خط استکبار در لوایح FATF» و ... رئیس مجلس دهم را در معرض شدیدترین انتقادات قرار دادند. در واپسین نمود نیز در مراسم 22 بهمن سال گذشته (97) شاهد بودیم، در‌پی اعتراض امام جمعه کرج سخنرانی لاریجانی لغو شد. به هر حال داستان تنش تندروها با اعتدالیونی همانند لاریجانی در جبهه اصولگرایی از ابتدا مساله‌ای غیرمنتظره نبوده و به نظر می‌رسد در آینده نیز ادامه خواهد داشت. کاهش وزن سیاسی شاجا و بازی‌گردانی تندروها در زمین بی‌رقیب خودی در شرایطی که اصولگرایان در نتیجه بحران‌های اقتصادی داخلی، بیش از هر زمان دیگری نسبت به موفقیت خود در انتخابات مجلس یازدهم اطمینان دارند اما رویه طیف وسیعی از آن‌ها در حذف امثال لاریجانی و دیگران که منطقی عقلانی و میانه‌روانه دارند، به نظر می‌رسد آن‌ها را همچون انتخابات گذشته دچار نوعی بازی در زمین بی‌رقیب خودی کرده است. در مقطع کنونی از یک سو شاجا به‌منظور ایجاد وحدت در انتخابات اسفند 1398 ایجاد شده اما همچنان جمنا نیز در موازات آن فعال است. از سوی دیگر برخی شخصیت‌های اصولگرا در پی موازی کاری و پی‌جویی آرمان‌های خود در قالب جریانی سوم هستند. در این میان، مدعیان جبهه پایداری نیز همچنان سازهای خود را برای عرض‌اندام در معادلات کوک می‌کنند. در چنین فضایی که تندروها سرگرم بازی گردانی در زمین بی‌رقیب خودی هستند، طیف‌هایی نظیر جبهه پایداری، جمعیت ایثارگران، جمعیت رهپویان و تشکل‌هایی از این دست، خود را داعیه‌دار میدان دانسته و در پی حذف نام‌های بزرگ همچون لاریجانی هستند. حذف لاریجانی و هم‌قطاران او در جبهه اصولگرایی، زمینه‌ساز تنش فزآینده میان اصولگرایان شده و به نظر می‌رسد نبود یک بزرگ‌تر قابل ارجاع کار را برای آن‌ها بیش از همیشه دشوارتر خواهد کرد. در فضایی که آن‌ها خود را از پیش برنده رقابت سیاسی مجلس جدید می‌دانند، موجی از خودکشی سیاسی داعیه‌داران این جبهه را در بر گرفته که در آینده می‌تواند به طوفانی برای تنش فزآینده میان آن‌ها تبدیل شود. فرجام داستان لاریجانی و اصولگرایی؟ بخشی بزرگ از اصولگرایان بر این باور هستند با عدم علی لاریجانی به نشست‌های شورای وحدت می‌توانند او را در مسیر انتخاب دوگانه میان اصول‌گرایی یا گرایش به اعتدالیون قرار دهند. برخی این امر را نیز با دوگانه انتخاب میان تداوم همکاری با دولت روحانی یا پیوستن به جرگه مخالفان او نیز مورد خطاب قرار می‌دهند. حتی تندروها با این منطق پیش می‌روند که علی لاریجانی باید در جرگه اخراجی‌ها قرار بگیرد و برای همیشه
می‌بایست وداع کرد. با این وجود، تمامی این استدلال‌ها در عرصه معادلات میدانی نسبت به این امر غافل هستند که از یک سو، علی لاریجانی بخشی قابل توجه از بدنه اصولگرایان را در پشتیبانی و حمایت از خود می‌بیند و بر همین اساس می‌توان از او به عنوان یکی از اصلی‌ترین گزینه‌های مورد اجماع اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری 1400 نام برد. بنابراین، می‌توان گفت که لاریجانی و جایگاه او بزرگ‌تر از آن است که تندروها به آسانی او را از دایره معادلات کنار بگذارند. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد علی لاریجانی نیز به خوبی نسبت به این مساله آگاه است که هر گونه چرخش و گذار او از جبهه اصولگرایی به سوی جناح اعتدال‌گرایان در مقام جریان میان اصلاح‌طلبی و اصولگرایی، می‌تواند همچون خودکشی سیاسی برای او باشد؛ زیرا او در میان اعتدال‌گرایان از مقبولیت بسیار پایینی برخوردار است و بیشتر از آن مساله این است که احتمال حمایت جبهه اصلاحات از او نیز بسیار نامحتمل به نظر می‌رسد. در هیمن ارتباط، ابوالقاسم رئوفیان، فعال سیاسی اصولگرا و دبیر حزب ایران زمین درباره موضع اصولگرایان درباره کاندیداتوری علی لاریجانی به ایرناپلاس میگوید: «اصولگرایان یک پارچه نیستند. حمایت طیفی از اصولگرایان از آقای لاریجانی را نمیتوانیم به کل جناح اصولگرایی تعمیم بدهیم. تا الان من به عنوان یک فعال سیاسی، این استنباط را ندارم که الزامات انسجام رعایت شود. لذا اگر طیفی از اصولگرایان از آقای لاریجانی حمایت کند، به معنای حمایت همه اصولگرایان نیست. رئوفیان همچنین معتقد است: «اصولگرایانی که منسوب به جمنا هستند، صد در صد  با نامزدی آقای لاریجانی مخالف هستند.» این اظهارات نشان‌گر آن است که طیفی وسیع از اصولگرایان همچنان در کنار لاریجانی هستند.
🔻روزنه نوشت ♨️برنامه مشکوک آمریکایی برای 🔸هیچ ایرانی غیرتمندی از برخورد اهانت آمیز دشمن با دولتمردان خود خوشنود نمی شود؛ نیز مستثنا نیست اما این ماجرا نباید موجب غفلت یا تغافل از عبرتها و پیامدهای پیدا و پنهان این اتفاق گردد. 🔹در تمام سال های وزارت آقای ظریف، گفتمان مذاکره و ، به غلیظ ترین شکل ممکن پی گیری شده و حالا که خشن ترین رییس‌جمهور آمریکا هم بر سر کار آمده، معلوم شده که راهبرد سازش تنها راه پیش روی همه آمریکایی‌ها ست. طبعا در چنین وضعیتی، هیچ شخصی از کارگزاران ایرانی، مطلوب تر از ظریف برای آمریکایی‌ها نیست؛ این موضوع در نخستین اظهارنظر ظریف بعد از مطرح شدن تحریم او نیز عیان است. 🔸با این تحلیل، ابعاد پنهان تحریم ظریف بسیار پیچیده تر از ظواهر آن است. شاید اکنون برای قضاوت نهایی زود باشد اما این احتمال دور از ذهن نیست که گروهی در آمریکا بخواهند با این قبیل اقدامات، از ظریف شکست خورده، قهرمان ملی بسازند تا به فاصله دو سال مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری، بتوانند شانس سیاستمدار مقبول شان را برای تصاحب کرسی ریاست، تقویت کنند. 🔹با وجود چنین احتمالاتی، بهتر است چهره های سیاسی و مذهبی در موضع گیری خود پیرامون این ماجرا دقتی فوق‌العاده به خرج دهند و نسبت به جو و فضای رسانه‌ای منفعل نشوند. @khabarehowzeh 🔻🔻🔻 ♨️رسانه مستقل خبر حوزه http://eitaa.com/joinchat/3516137473Cc9d671e336
@rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مدیر نظام نوّابی: «پس از ختم استنطاق و محاکمه‌ی شیخ شهید، او را به نظمیه بردیم و روی نیمکتی نشاندیم. آقا گذشته از درد پای ناشی از ترور، مریض و خسته بود، و افزون بر این، از سخن مُستنطِق که هنگام محاکمه تهدید کرده و گفته بود: «هرکس کلمه‌ای از جریان (استنطاق) در خارج نقل کند، به همان مجازاتی می‌رسد که او الآنه خواهد رسید»، و نیز بساطی که موقع برگشتن در توپخانه می‌دید، یقین داشت او را می‌کشند. خود من در این هنگام... به‌کلّی روحیه‌ام را باخته بودم، هیچ امیدی نداشتم. شبِ قبلش دار را در مقابل بالاخانه‌ای که آقایان در آن حبس بودند بر پا کرده بودند. صحنه‌ی توپخانه مملوّ از خلق بود. ایوان‌های نظمیه و تلگراف‌خانه و تمام اطاق‌ها و پشت بام‌های اطراف مالامال جمعیت بود. دوربین‌های عکاسی در ایوان تلگراف‌خانه و چند گوشه و کنار دیگر مجهّز و مسلّط به روی پایه‌ها سوار شده بودند. همه‌چیز گواهی می‌داد که هیچ جای امیدی نیست. تمام مقدمات اعدام از شب پیش تهیه شده بود. یک حلقه مجاهد، دور دار دایره زده بودند. چهارپایه‌ای زیر دار گذاشته شده بود. مردم، مسلسلْ کف می‌زدند و یک‌ریز فحش و دشنام می‌دادند. هیاهوی عجیبی صحن توپخانه را پر کرده بود که من هرگز نظیر آن را نه دیده بودم و نه دیگر به چشم دیدم... ناگهان یکی از سران مجاهدین... به سرعت وارد نظمیه شد و راه‌پله‌های بالا را پیش گرفت تا برود اطاق‌های بالا. آقا سرش را از روی دست‌هایش برداشت و به آن شخص آرام گفت: «اگر من باید بروم آن‌جا (با دست میدان توپخانه را نشان داد) که معطّلم نکنید؛ و اگر باید بروم آن‌جا (با دست اطاق حبس خود را نشان داد) که باز هم معطّلم نکنید». آن شخص جواب داد: «الآن تکلیف معین می‌شود» و با سرعت رفت بالا و بلافاصله برگشت و گفت: «بفرمایید آن‌جا!» (میدان توپخانه را نشان داد). آقا با طمأنینه برخاست و عصازنان به طرف در نظمیه رفت. جمعیت، جلوی درِ نظمیه را مسدود کرده بود. آقا زیر در مکث کرد. مجاهدین مسلّح، مردم را پس و پیش کرده، راه را جلو او باز کردند. آقا همان‌طور که زیر در ایستاده بود، نگاهی به مردم انداخت و رو را به آسمان کرد و این آیه را تلاوت فرمود: «وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللهِ إِنَّ اللهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ» و به طرف دار راه افتاد... آقا هفتادساله بود و محاسنش سفید شده بود. همین‌طور عصازنان با آرامی و طمأنینه به طرف دار می‌رفت و مردم را تماشا می‌کرد تا نزدیک چهارپایه‌ی دار رسید. یک‌مرتبه به عقب برگشت و صدا زد: «نادعلی!» ... ببینید در آن دقیقه‌ی وحشتناک و میان آن‌همه جار و جنجال، آقا حواسش چه‌قدر جمع بود که نوکر خود را میان آن‌همه ازدحام شناخت و او را صدا کرد... هیچ‌وقت آن ساعت را فراموش نمی‌کنم... نادعلی فوراً جمعیت را عقب زد و پرید و خودش را به آقا رسانید و گفت: «بله آقا!...». مردم که یک جار و جنجالِ جهنمی راه انداخته بودند، یک‌مرتبه ساکت شدند و می‌خواستند ببینند آقا چه‌کار دارد. خیال می‌کردند مثلاً وصیتی می‌خواهد بکند. حالا همه منتظرند ببینند آقا چه‌کار دارد... دست آقا رفت توی جیب بغلش و کیسه‌ای درآورد و انداخت جلو نادعلی و گفت: «علی، این مُهرها را خُرد کن!».... الله اکبر کبیراً! ببینید در آن ساعت بی‌صاحب، این مردْ ملتفت چه چیزهایی بوده! نمی‌خواسته بعد از خودش مهرهایش به دست دشمنانش بیفتد تا سندسازی کنند... نادعلی همان‌جا چند تا مهر از توی کیسه درآورد و جلوی چشم آقا خورد کرد. آقا بعد از این‌که از خورد شدن مهرها مطمئن شد به نادعلی گفت «برو!» و دوباره راه افتاد و به پای چهارپایه زیر دار رسید...» مدیر نظام نوابی: پس از اعدام، جنازه‌ی شیخ را به حیاط نظمیه آوردند و «مقابل در حیاط، روی یک نیمکت بی‌پشتی گذاشتند. اما مگر ول کردند؟! جماعت کثیری مجاهد و غیرمجاهد از بیرون فشار آوردند و ریختند توی حیاط. محشری بر پا شده بود. مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می‌رفتند. همه می‌خواستند خود را به جنازه برسانند... آن‌قدر با قنداقه‌ی تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهنش روی گونه‌ها و محاسنش سرازیر شد. هرکه هرچه در دست داشت، می‌زد. آن‌هایی هم که دستشان به نعش نمی‌رسید، تف می‌انداختند. در اثر این ضربات همه‌جوره و همه‌جانبه، جسد از روی نیمکت به زمین افتاد... به همه‌ی مقدسات قسم، که در این ساعت، گودال قتلگاه را به چشم خود دیدم.» @risheh @rozaneebefarda