سلام میدهم از بام خانه سمت حرم❤️
ببخش نوکرتان را بضاعتش این است😭
"صلی الله علیک یا اباعبدالله"
#قرار_صبحگاهی
@jangjoo_amin تنفس صبح
تنـــــفـس صبـــح
#کتابیسم...✨ #یکشنبه_آخر 📚❤️ تنفــس صبــح @jangjoo_amin
🌱❤️
نزدیک غروب بود و ما هنوز در قبرستان بودیم. به مادرم گفتم آرام باش و نگذار روحیه دیگران تضعیف شود. مادرم فریاد زد من کاری به دیگران ندارم، من بچهام را از دست دادهام، لعنت به صدام، لعنت به آمریکا. گاهی مادرم به زبان لری شروع به مرثیه سرایی میکرد. گاهی از خاطرات زمان کودکی اسماعیل میگفت و اصلا حالت عادی نداشت. آنقدر خاک قبرستان را بر سر و چادرش ریخت که زیر خاک پیدا نبود و مرتب از خدا طلب صبر میکرد، زبان به خاک میزد و از خاک طلب صبر و تحمل میکرد. مادرم اسحاق را صدا میکرد: اسحاق، شهربانو، خدیجه، ابراهیم، فرحناز کجایید! برادرتان شهید شد. امشب آرام نخوابید اسماعیل در قبرستان تنهاست. اسحاق کمرت شکست. برادرت رفت...
📚#یکشنبه_آخر
✍🏻#معصومه_رامهرمزی
تنفــس صبــح@jangjoo_amin
برای کارهایی که هم ظاهر شرعی داشتن هم نیتمون خوب بوده خداروشکر کنیم
وبرا گناهانی که مرتکب شدیم استغفار کنیم
#السلام_علیک_یااباعبدالله_ع
روزی ڪه رو به
بـامِ تو آغاز می شود
زیبـاترین، بخیر ترین
صبـح می شود...❤️🌱
"صلی الله علیک یا اباعبدالله"
#قرار_صبحگاهے
تنفـــس صبــح@jangjoo_amin
🍃تلاش را از پرونده خودمان،
حق نداریم حذف ڪنیم...
مقام معظم رهبرے♥
تنفــس صبــح@jangjoo_amin
تنـــــفـس صبـــح
#کتابیسم...✨ #نای_سوخته 📚❤️ تنفــس صبــح@jangjoo_amin
🍃
...بعد از زیارت عاشورا یکی از بچه ها می رفت غذا می گرفت که مثلا غذا بخوریم, پولشم علی آقا و خانواده می دادن. ما رومون نمی شد جلوی علی آقا غذا بخوریم, دیگه یک ماه و نیم بودش که غذا نمی تونست بخوره. غذا اگر می خورد کارش تمام بود حتی یه دونه برنج, آب هم خیلی کم می خورد, با سرنگ می ریخت توی دهنش یا لبش رو خیس می کرد; علی آقا نمی ذاشت ما اون طرف سفره پهن کنیم و بشینیم غذا بخوریم علی آقا قبل از اینکه رودشون رو عمل کنن و این قضیه پیش بیاد تو خورد و خوراک رو دست نداشت و هر جا بحث بخور بخور بود علی آقا یه پای داستان بود...
📚#نای_سوخته
#شهید_امربه_معروف_علی_خلیلی♥
تنفــس صبــح@jangjoo_amin