#سوژه_سخن_طنز😂
اگه دوست داری چشم خواهر شوهرتو دربیاری😱
اگه دوست داری جاریت حسرتتو بخوره🤨
اگه دلت میخاد مادرشوهرت دیوونه بشه
همش از نشانه های اینه که
حسودی،بدبخت حسود 😐
خاک تو سرشون با این عروس آوردنشون😂😂😂
به نام خدای بیزار از حسد
سلام
خداوند متعال در قرآن میفرماید
اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضاً يَخْلُ لَکُمْ وَجْهُ أَبيکُمْ وَ تَکُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحين
باید یوسف را بکشید یا در دیاری دور از پدر بیفکنید تا روی پدر مال خودتان باشد و بعد از این عمل توبه می کنید و مردمی صالح و درستکار می شوید
َ سوره یوسف آیه 9
با توجه به این آیه شریفه میتوان فهمید:
1. فکر خطرناک، انسان را به کار خطرناک مىکشاند.
2- احساس تبعیض در محبّت از طرف فرزندان، آنها را تا حدّ برادرکشى سوق مىدهد. (گرچه شدّت علاقه ى پدر به یوسف بى دلیل نبود، بلکه به خاطر کمالات او بود، ولى برادران احساس تبعیض کردند و خیال کردند علاقه بی دلیل است و همین احساس، آنان را به توطئه وادار کرد)
3- از منظر کوته نظران، حذف فیزیکى رقیب بهترین راه است.
4 - گناهکاران یکدیگر را در انجام گناه وسوسه کرده و از همداستانى با یکدیگر نیرو می گیرند. (برادران به یکدیگر دستور بکشید و در چاه بیفکنید می دادند)
5. انسان، خواهان محبوبیّت است و کمبود محبّت مایه ى بزرگترین خطرات و انحرافات است.
6. حسودان گمان می کنند که: از دل برود هر آنچه از دیده برفت. (برادران گمان می کردند اگر پدر یوسف را نبیند، از فکر یوسف بیرون خواهد رفت و تمام فکرش در ما متمرکز خواهد شد)
7. با اینکه قرآن راه کسب محبوبیّت را ایمان و عمل صالح معرّفى می کند؛ «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرّحمن ودّا»، امّا شیطان، راه محبوب شدن را برادرکشى ترسیم می کند.
8. حسود خیال می کند با نابود کردن دیگران، نعمتها براى او می شود.
9. شیطان با وعده ى توبه در آینده، راه گناه امروز را باز می کند.
10. علم و آگاهى، همیشه عامل دورى از انحراف نیست. برادران با آنکه قتل یا تبعید یوسف را بد می دانستند؛ امّا اقدام کردند.
11. سخن از توبه قبل از انجام گناه، فریب دادن وجدان و گشودن راه گناه است. (برادران به یکدیگر می گفتند: شما یوسف را نابود کنید بعد با توبه از افراد صالح می شویم)
@saritanhamasir
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت 42 دلهره ای ا
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت 43
اینکه چطور سوار ماشین شدیم
و به بیمارستان رسیدیم را به خاطر ندارم.
توی بیمارستان با چشم،
دنبال جنازه صمد می گشتم که دیدم تیمور دوید جلوی راهمان
و چیزی در گوش پدرش گفت و با هم راه افتادند طرف بخش.
من و مادرشوهرم هم دنبالشان می دویدیم.
تیمور داشت ریزریز جریان و اتفاقاتی را که افتاده بود برای پدرش تعریف می کرد و ما هم می شنیدیم
که دیروز صمد و یکی از همکارانش چند تا منافق را دستگیر می کنند.
یکی از منافق ها زن بوده،
صمد و دوستش به خاطر حفظ شئونات اسلامی ،
زن را بازرسی بدنی نمی کنند و می گویند:
«راستش را بگو اسلحه داری؟» زن قسم می خورد اسلحه همراهم نیست.
صمد و همکارش هم آن ها را سوار ماشین می کنند تا به دادگاه ببرند.
بین راه، زن یک دفعه ضامن نارنجکش را می کشد و می اندازد وسط ماشین.
آقای احمد مسگریان، دوست صمد، در دم شهید، اما صمد زخمی می شود.
جلوی در بخش که رسیدیم، تیمور به نگهبانی که جلوی در نشسته بود گفت: «می خواهیم آقای ابراهیمی را ببینیم.»
نگهبان مخالفت کرد و گفت:
«ایشان ممنوع الملاقات هستند.»
دست خودم نبود. شروع کردم به گریه و التماس کردن.
در همین موقع، پرستاری از راه رسید.
وقتی فهمید همسر صمد هستم، دلش سوخت و گفت:
«فقط تو می توانی بروی تو.
بیشتر از دو سه دقیقه نشود، زود برگرد.»
پاهایم رمق راه رفتن نداشت.
جلوی در ایستادم و دستم را از چهارچوب در گرفتم که زمین نیفتم.
با چشم تمام تخت ها را از نظر گذراندم.
صمد در آن اتاق نبود.
قلبم داشت از حرکت می ایستاد.
نفسم بالا نمی آمد.
پس صمد من کجاست؟!
چه بلایی سرش آمده؟!
یک دفعه چشمم افتاد به آقای یادگاری، یکی از دوستان صمد.
روی تخت کنار پنجره خوابیده بود.
او هم مرا دید، گفت:
«سلام خانم ابراهیمی. آقای ابراهیمی اینجا خوابیده اند و اشاره کرد به تخت کناری.»
باورم نمی شد. یعنی آن مردی که روی تخت خوابیده بود، صمد بود.
چقدر لاغر و زرد و ضعیف شده بود.
گونه هایش تو رفته بود و استخوان های زیر چشم هایش بیرون زده بود.
جلوتر رفتم. یک لحظه ترس بَرَم داشت.
پاهای زردش، که از ملحفه بیرون مانده بود، لاغر و خشک شده بود. با خودم فکر کردم، نکند خدای نکرده...
رفتم کنارش ایستادم. متوجه ام شد.
به آرامی چشم هایش را باز کرد و به سختی گفت:
«بچه ها کجا هستند؟!»
بغض راه گلویم را بسته بود.
به سختی می توانستم حرف بزنم؛
اما به هر جان کندنی بود گفتم:
«پیش خواهرم هستند.
حالشان خوب است.
تو خوبی؟!»
نتوانست جوابم را بدهد. سرش را به نشانه تأیید تکان داد و چشم هایش را بست.
ادامه دارد...✒️
🎀 @saritanhamasir 🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
2.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سخنگوی دولت:
تورمی که تحویل گرفتیم در ۷۰ سال اخیر بیسابقه بود
👤 بهادری جهرمی:
🔺 تورم شهریور ۱۴۰۰ در ۷۰ سال اخیر بیسابقه بوده. آن هم تورمی که طی چهار سال بیش از ۳۵ تا ۴۰ درصد بوده است.
🔹همزمان با این مسئله، دههای را گذراندیم که اسمش را میشود گذاشت «دهه ازدسترفته»، چون میانگین رشد اقتصادی چیزی حدود صفر بوده است.
📍پ.ن : قطعا مشکلات کم نیستند و کاستی ها هم قابل پنهان کردن نیستند اما بیاییم با انصاف به نقد کردن دولت بپردازیم...
🌸⃟📚🔰჻ᭂ࿐✰
@saritanhamasir
⭕️نقشه دشمن برای تضعیف سنتهای دینی
🔻حضرت #امام_خامنه_ای:
🔹امروز هر کاری در کشور علیه سنّتهای دینی و مقدّسات دینی انجام بگیرد، یک انگیزهی سیاسی پشتش هست؛ ممکن است خود طرف نداند، امّا هست و به این راه کشانده شده. تضعیف دین، تضعیف سنّتهای دینی، تضعیف شعائر دینی و مناسک دینی، زیر سؤال بردن اینها، غیر منطقی جلوه دادن اینها، همه چیزهایی است که دشمن از اینها استفاده میکند؛ حالا ممکن است این کسی که [این] کار را انجام میدهد نداند، توجّه نداشته باشد؛ بله، گاهی بعضیها از روی غفلت یک حرکتی انجام میدهند.
۱۴۰۱/۰۳/۲۲
✌️ دو کلام حرف حساب (۱۵)
😱 یکی از خطراتی که ممکن است حضور در زمین دشمن و پیامرسانهای خارجی [مانند اینستاگرام و تلگرام] برای افراد ایجاد کند و معمولا از قلم میافتد و کسی زیاد از آن حرف به میان نمیآورد ، قرار گرفتن در 🌀 #مارپیچ_سکوت است.
👺 باید دانست که دشمن در فضای تحت مدیریت خودش به صورت منسجم و بابرنامه حضور دارد و قطعا افراد آموزش دیده ای را اجیر کرده تا با فعالیت دقیق و🎯#نقطه_زنی در اقناع ، اهدافش را پیاده سازی کنند و افکار عمومی را با خود همراه نمایند. مقابله و در حقیقت جنگیدن با چنین افرادی [که کم هم نیستند] و موج های رسانهای قدرتمندی که میسازند ، کار مشکلیست و نیاز به #آموزش و آمادگی ذهنی بالایی دارد.
👈 نتیجه اینکه افراد زیادی که به مهارت #جنگ_نرم 📲 مجهز نیستند در مواجهه با این افراد و جو حاکم بر پیامرسان های خارجی ، اثر میپذیرند و آرام آرام تفکراتشان همرنگ آنان میشوند و یا در خوشبینانه ترین حالت از بیان مواضع و عقاید صحیح خود اجتناب ، و سکوت اختیار میکنند تا جو حاکم بر آنها #فشار_نیاورد ، و این معنای قرار گرفتن در🤫مارپیچ سکوت است.
✍ مــــــــیخ مِدیــــــــا
🌸⃟📚🔰჻ᭂ࿐✰
@saritanhamasir
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ...
پدرمهربانم، سلام ...
#ايمان_دارم_كه_جوابم_را_ميدهيد
♥️ @Salehe_keshavarz ♥️
به خودم قول دادم!
هر روز ...
هر جا باشم ...
توی هر شرایطی باشم...
حتما و حتما
بهتون بگم که :
خیلی دوستون دارم!
ذکر مجرب هر روز من شده
دوست دارمت
دوست دارمت
دوست دارمت
#سلام_علی_آل_یاسین
#پدر_مهربانم_دوستت_دارم
💢اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ
مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیهما...