✅ #سوژه_سخن 6
💠 امام صادق علیه السلام فرمودند:
هر کس مومنی را به خاطر تنگدستی و ناداریش خوار شمارد، خداوند او را در برابر همه خلائق رسوا خواهد ساخت.
مَنْ اِسْتَذَلَّ مُومِناً وَ حَقَّرَهُ لِقِلَّةِ ذَاتِ یَدِهِ وَ لِفَقْرِِهِ شَهَّرَهُ اللهُ یَوْمَ القِیامَةِ عَلَی رُوُوسِ الْخَلائِقِ. (ثواب الأعمال، ص 570)
✅ به هیچ بنده ای از بنده های خدا نباید به چشم کوچکتر و حقیرتر نگاه کنیم.
زیادند فقیرهایی که از ما بخشنده ترند؛ کودکانی که از ما شجاعترند؛ جوانهایی با ظاهر امروزی که از ما با ایمانترند.
اینهایی که گفتم فقط در ذهنِ ما شکل میگیره و بده. ولی بدتر از اون اینه که این ذهنیاتِ اشتباهمون رو به روی طرف بیاریم و به قولی تحقیرش کنیم.
😁لطیفه😁
مرد پولداری اومد کنار کشاورزی که داشت بذرپاشی میکرد؛ با حالت غرور و برای تحقیرش گفت: بکار که از تو کاشتن و از ما خوردن.
کشاورز لبخندی زد و گفت: دارم یونجه میکارم😂😂😂
💠 @saritanhamasir
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت 44 این شد تمام حرفی که بین من و او زده شد. چشمم به سِرُم و کیسه خونی بود ک
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت ,45
دو تا کیسه نایلونی دادند دستم و دستور و ساعت مصرف داروها را گفتند و رفتند.
آن ها که رفتند، صمد گفت:
«بچه ها را بیاور که دلم برایشان لک زده.»
بچه ها را آوردم و نشاندم کنارش.
خدیجه و معصومه اولش غریبی کردند؛
اما آن قدر صمد ناز و نوازششان کرد
و پی دلشان بالا رفت و برایشان شکلک درآورد
که دوباره یادشان افتاد این مرد لاغر و ضعیف و زرد پدرشان است.
از فردای آن روز، دوست و آشنا و فامیل برای عیادت صمد راهی خانه ما شدند.
صمد از این وضع ناراحت بود.
می گفت راضی نیستم این بندگان خدا از دهات بلند شوند
و برای احوال پرسی من بیایند اینجا.
به همین خاطر چند روز بعد گفت:
«جمع کن برویم قایش. می ترسم توی راه برای کسی اتفاقی بیفتد.
آن وقت خودم را نمی بخشم.»
ساک بچه ها را بستم و آماده رفتن شدم.
صمد نه می توانست بچه ها را بغل بگیرد،
نه می توانست ساکشان را دست بگیرد. حتی نمی توانست رانندگی کند.
معصومه را بغل کردم و به خدیجه گفتم خودش تاتی تاتی راه بیاید.
ساک ها را هم انداختم روی دوشم و به چه سختی خودمان را رساندیم به
ترمینال و سوار مینی بوس شدیم.
به رزن که رسیدیم، مجبور شدیم پیاده شویم و دوباره سوار ماشین دیگری بشویم. تا به مینی بوس های قایش برسیم،
صد بار ساک ها را روی دوشم جا به جا کردم.
معصومه را زمین گذاشتم و دوباره بغلش کردم، دست خدیجه را گرفتم و التماسش کردم راه بیاید.
تمام آرزویم در آن وقت این بود که ماشینی پیدا شود و ما را برساند قایش.
توی مینی بوس که نشستیم، نفس راحتی کشیدم.
معصومه توی بغلم خوابش برده بود،
اما خدیجه بی قراری می کرد.
حوصله اش سر رفته بود.
هر کاری می کردیم، نمی توانستیم آرامَش کنیم.
چند نفر آشنا توی مینی بوس بودند.
خدیجه را گرفتند و سرگرمش کردند.
آن وقت تازه معصومه از خواب بیدار شده بود و شیر می خواست.
همین طور که معصومه را شیر می دادم، از خستگی خوابم برد.
فامیل و دوست و آشنا که خبردار شدند به روستا رفته ایم، برای احوال پرسی و عیادت صمد به خانه حاج آقایم می آمدند.
اولین باری بود که توی قایش بودم و نگران رفتن صمد نبودم.
صمد یک جا خوابیده بود و دیگر این طرف و آن طرف نمی رفت.
هر روز پانسمانش را عوض می کردم. داروهایش را سر ساعت می دادم.
کار برعکس شده بود.
حالا من دوست داشتم به این خانه و آن خانه بروم،
به دوست و آشنا سر بزنم؛ اما بهانه می گرفت و می گفت:
«قدم! کجایی بیا بنشین پیشم. بیا با من حرف بزن.
حوصله ام سر رفت.»
بعد از چند سالی که از ازدواجمان می گذشت، این اولین باری بود که بدون دغدغه و هراس از دوری و جدایی می نشستیم و با هم حرف می زدیم.
ادامه دارد...✒️
💞 @saritanhamasir 💞
751.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خاکسپاری دسته جمعی جانباختگان زلزله در گیان ولایت پکتیکا افغانستان
🔹سخنگوی طالبان از افزایش تلفات زلزله چهارشنبه در افغانستان به بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ کشته و زخمی خبر داد.
🔹وی همچنین افزود که دسترسی به مناطق زلزله زده بسیار دشوار است و به ابزارآلات ویژه نیاز دارد.
🔹سخنگوی طالبان در عین حال گفت که تمام کمکهایی که از سوی کشورها اعلام شده تنها وعده بوده و تاکنون اجرایی نشده است.
✍🏻پ.ن:
چرا به مردم مظلوم این دیار کمک نمی شود؟!
کمک به سرشان بخورد، لااقل پولهای خودشان که بلوکه کرده اند را برگردانند...‼️
▪️خدا نکند در دنیایی که قانون جنگل حاکم است، کشوری ضعیف باشد.
🌿⃟🌸؎•°
@saritanhamasir
21.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ...
پدرمهربانم، سلام ...
#دلخوشم_به_آمدنت
دوست دارم
این آخرین اولين روزاي تابستان
یه بارون حسابی بیاد
پشت پنجره اتاقم بشینم و
به یاد تموم عاشقات
یه دل سیر گریه کنم!
اونایی که رفتن و اومدنتُ ندیدن...
عاشقانی که مدام از فرجت می گفتند
عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری...
🌺 @saritanhamasir 🌺
#سلام_علی_آل_یاسین
#ترسم_چو_باز_گردی_از_دست_رفته_باشم
اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ
مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیهما...🤲🤲
سلام آدینه تون مهدوی
بی مقدمه ...
کدوم بهونه مال تو بود !!!
یا اینکه کدوم بهونه رو تو با تلاشت نابود کردی !!!
🌐 @saritanhamasir 📚
#جشنواره_تابستانه
#محرک_انگیزشی
بنویس که برا بقیه هم انگیزه بشه 😉👇