eitaa logo
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
1.8هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
10.2هزار ویدیو
333 فایل
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز اول ماه قمری هست ، ازامام جواد علیه‌السلام روایت شده است: هر گاه ماه جدید قمری آمد در روز نخست آن دو رکعت نماز بگزار و در رکعت اول آن پس از حمد ۳۰ بار سوره توحید و در رکعت دوم پس از حمد ۳۰ بار سوره قدر را بخوان؛ سپس صدقه بده که اگر این کار را کنی سلامتی در آن ماه را از خداوند متعال خریده‌ای. و در روایتی آمده است این دعا را پس از نماز بخوان: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی اللَّهِ رِزْقُهَا وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ یُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا، مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ، وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللَّهِ، إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ، رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ، رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ. 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 *یک نفر از سپاه فرعون غرق نمی‌شه!! می‌دونید چه کسی بود و چرا غرق نشد؟؟؟* چه نکته‌ی زیبایی! واقعاً بعضی‌ها تخصص‌شان امر به معروف و نهی از منکر است. از جمله استاد فرهنگ! ما هم میتونیم شبیه محبوب خدا باشیم.... 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹بخشی از سرود بسیجیان در حضور رهبر انقلاب؛ هم‌اکنون این ناله تکبیر که نه، غرش شیر است روی لب ما نصر من‌الله است به والله سودای شهادت به سر ماست به والله موجیم که آسودگی ما عدم ماست جمهوری اسلامی ایران، حرم ماست دیدند همه غیرت ایرانی‌مان را باید بشناسند سلیمانی‌مان را چون فاطمه در عشق تو بی‌نام و نشانیم با رهبر دلسوز بر این عهد بمانیم دست ولی‌الله به روی سرمان است تا سید علی خامنه‌ای رهبرمان است
#⭕️پنجم آذر سالروز تشکیل بسیج مستضعفین به فرمان امام خمینی (ره) گرامیباد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
📹 بسیج، فرهنگ مجاهدت بدون توقع است
همه ما باید این فرهنگ رو در خودمون گسترش بدیم. بدون توقع کارهای خوب رو انجام بدیم بدون توقع زندگی جمعی داشته باشیم. بدون توقع جهاد تبیین کنیم و...
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✅ روحیه بسیجی را حفظ کنید، مغرور نشویم به اسم
اینم موضوع خیلی مهمیه. ما نباید در اسم و رسم ها باقی بمونیم. نگیم ما که بسیجی یا طلبه هستیم پس کافیه! نه مدام آدم باید به خودش بگه الان من کجای کارم؟ آیا دارم مسیر رو درست میرم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب: دیروز بچه‌های تیم ملی ما چشم ملت ما را روشن کردند؛ ان‌شاءالله چشمشان روشن باشد... 🏷
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
📹 رهبر انقلاب: دیروز بچه‌های تیم ملی ما چشم ملت ما را روشن کردند؛ ان‌شاءالله چشمشان روشن باشد... 🏷
چقدر خوبه که امام جامعه در حق آدم دعا کنه. ان شالله این دعا در اون ها اثر بذاره و از این به بعد خیلی بهتر عمل کنند.
تمام سخنرانی های جهاد تبیین رو در این کانال به طور مرتب ببینید 👇🏼👇🏼👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/2483814412Cae54e6aa21
خداوند این شهید عزیز رو سر سفره سیدالشهدا مهمان کنه🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درگیری شدید میان هواداران انگلیس و ولز در شب گذشته! ⭕️ چیزی نیست، فقط دارند گوشه‌ای از فرهنگ زیبایی اروپایی‌ها رو به دنیا نشون میدن!!! 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
InShot_۲۰۲۲۱۱۲۶_۱۹۴۸۲۳۶۹۷_۲۶۱۱۲۰۲۲.m4a
17.78M
📚 شبهای پاییز با داستان حضرت دلبر با صدای نویسنده : ✍صالحه کشاورز معتمدی 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_چهل_و_سوم چادرم را سر کردم جلوی آینه خودم
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان 🔍 او رفت و من همان پشت دروازه دلم برایش تنگ شد . کاغذ مچاله شده در دستم بود . رسید هدیه ی مرتضی ... اشکهایم را پاک کردم و رفتم بالا فردا محمد پیغام داد که : _ سلام مامان جان دونستید که آقا سید دیشب رفتن ماموریت ؟ + علیک سلام نور دیده بله مادر ... گفت بهم ... عمه و جمیله هم تماس گرفتن و صحبت کردیم . به عمه که شرمنده بود گفتم : + تنتون سلامت باشه عمه جان هیچ اشکالی نداره ... به امید حق دو سه هفته دیگه که برگشتن کار رو پیش می‌بریم . اما خودم تب داشتم . دائم تلگرام آنلاین میشدم و چک میکردم دو سه بار پیغام داد و از حالش باخبرم کرد . دانستم که نزدیک شهر بوکمال است . محمد برایم گفته بود که آن شهر آبان سال گذشته آزاد شده ولی گویا هنوز داعش شیطنتهایی داشت. آخر شب با هم چت کردیم . کلی قربان صدقه اش رفتم تا مراقب خودش باشد. _ طیبه جانم ! اگه منو واقعا دوست داری نگران شهادتم نباید باشی . حرف سنگینی بود . دلم میخواست بگویم : خیلی نامردی خیلی بیشعوری با منی که دیشب محرمت شدم از شهادت حرف میزنی ؟ اما باید جوابی میدادم که به او قوت دهد . پس حرف دلم را گفتم : + من همیشه به شهادت تو فکر کردم همه این سالهایی که با محمد و رسول آمدید و رفتید ... _ واقعا !!! با گریه برایش می‌نوشتم . + حتی عکس شهادت تو و بچه ها رو انتخاب کردم . مرتضی شهادت توفیقه و لیاقت میخواد . ان شاءالله نصیب همه آرزومنداش بشه ... به وقتش ... _ راس میگی طیبه اینو فقط میتونم به تو بگم من همیشه دنبال شهادت بودم به خصوص از وقتی که تو رفتی از دنیا سیر بودم . رفتم تفحص شاید قسمتم بشه نشد . اومدم سوریه داعش پارسال تموم شد ولی شهادت نصیب من نشد . نماز شب خوندم . چله گرفتم . به مامان فاطمه گفتم برام دعا کنه ولی نشد که نشد . نمی‌خره منو تازه الان دلیلش رو متوجه شدم . حدس می‌زدم دلیلش چه بوده اما ترجیح دادم سوال کنم . + چی بوده عشقم ؟ _ دلیلش تو بودی . + وا یعنی چی من بودم ... من به این خوبی ... _ دلیلش تو بودی از این نظر که من عشقی تو دنیا نداشتم و به خدا میگفتم منو ببر . من تعلقی نداشتم . نه عشقی... نه بچه ای ... نه مال و منالی .... یکی که هیچی نداره پس دل بریدن از دنیاش ارزش نداره . واسه همین به مراد نمی‌رسیدم . حرفهایش برایم گوارا بود مثل تشنه ای که به آب رسیده باشد . _ طیبه دیروز تو جلسه وقتی از حساسیت این ماموریت گفتن فقط تصویر تو جلوی چشمهام بود . سخت بود پذیرفتن این ماموریت اما چیزی هم نبود که بتونم دست بچه ها بسپارم . برای اولین بار دل کندن واقعی رو تجربه کردم . تو هم که آخر شب تکمیلش کردی با اون پیشنهادت 😉 + خوب کردم ... آفرین به من .... 😇😇 الان اگه شهید بشی اجرش دو برابره احتمالا 😂 بالاخره یه بغلم غنیمته 😉 _ عزیزمی ... دختر دایی دانای من طیبه ی عاقل من زن مومن من خدا میدونه چقدر خوشحالم که خدا بازم تو رو بهم داد . الان اگه شهید بشم سرم بالاست میگم من از طیبه گذشتم خدایا به عشق خودت ... اشک هایم را پنهان میکردم . باید پیام هایم پر امید بود . + فرمانده ی من ... آخه کجای دنیا فرمانده به خوشگلی تو دیدن با اون قد و بالا و چشم‌های قشنگ 😍 به اون زنهای سوری بگو به تو میرسن چشمهاشونو درویش کننااا... 😏 _ بااااشه ... اصلا همش ماسک و کلاه می‌گذارم.... خوبه حسود خانم 😂😂 + حسودی نیست غیرته تو دلبر منی اگه دوستم داری حسابی مراقبت کن . _ طیبه جان یه چیزی میخوام اعتراف کنم . + زود باش ... زود زود ... _ اینو میگم که اگه شهید بشم روم بشه روز قیامت نگات کنم . + وا ... کشتی منو ... بگو ... _ من یه دلبر دیگه هم دارم . ببخش ولی باید میگفتم بهت ... یک لحظه تپش قلب گرفتم . من آرکیتایپ هرای بالایی دارم که حسابی روی مردش حساس است ، اما صدم ثانیه دستش را خواندم . + زهر ماااااررررر مرض _ باور کن راس میگم ... + بله باور میکنم . ای من به فدای اون دلبر شما بشم . من و بچه هام و کل ایل و تبارم به فدای دلبر شما ... اصلا ایشون حضرت دلبر هستن ... _ عااااااشقتمممم ... خدایا شکرت که تو این دنیا یکی رو قسمت من کردی که به دلبر من میگه حضرت دلبر ... +دیگه لوسم نکن حالا 😊 ان شاءالله امام زمان نگامون میکنه . ان شاءالله می‌خره و میبره دلبر جان شما ولی به وقتش ... من و تو کلی کار داریم دیگه گروه جهادی... جوون‌ها... کارهای فرهنگی ... پس بگیر بخواب که فردا خواب آلو نباشی گیرت بندازن نامردااا ... 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_چهل_و_چهارم او رفت و من همان پشت دروازه
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️ _ باشه مهربون ... شبت بخیر ... + شبت بهشت ... _ ای خدااااا شب بخیر گفتنت هم خاصه ... + معلومه که خاصه شب مرتضای باتقوای من بهشت باشه ان شاءالله ولی فقط یه حوری داشته باشه تو بهشتش اونم طیبه ... خدااااا شاهده مرتضی شهید بشی بری حوری بازی و از اینجور حرفها ، بالاخره که میمیرم ، میام چشم‌های دونه دونشونو در میارم 😏 _ چشم ... چشم ... اصلا من غلط بکنم تو بهشت منتظر میمونم تا بیایی بشی خانوم قصر من ... خوبه ؟ + آره این شد یه چیزی ... حالا که از من دل کندی و رفتی پس حقته تو بهشت تنها بمونی تا برسم خدمتت 😏 همینطوری چت میکردیم که دیگر چشم‌هایم بسته شد ... صبح برای نماز دیدم او دیرتر از من خوابش برده و برایم پیغام گذاشته که زود می‌رود و تا ظهر امکان پیغام ندارد و خواسته بود که نگران نباشم . صبح با درد دست چپ از خواب بیدار شدم . پشت کمرم هم درد میکرد . رفتم دانشگاه ... بعد از تدریس رفتم موسسه بچه ها داخل کلاسها بودند و مربیها مشغول تدریس ... رفتم داخل دفتر و چادرم را درآوردم . بهار ( خانم منشی ) برایم چای آورد . _ استاد جانم ، امروز دو تا جلسه دارید و دو تا مشاوره که یکیش تلفنیه ... + باشه نازنینم ... ممنون ازت مهربون ... _ خواهش میکنم... تا نماز بخونید نهارتونم میارم . + خیر ببینی ... الان میلم نیست ... میگم بهت حالا ... رفتم سرویس و وضو گرفتم سجاده ام را پهن و چادر سفیدم را سر کردم . برای آخرین بار تلگرام و واتساپم را نگاه کردم . آنلاین نشده بود ... رکعت دوم یا سوم بودم که تلفنم زنگ خورد . صدای آهنگش مشخص می‌کرد که تماس تصویری واتساپ است ... سر نماز دلشوره گرفتم ... اشکهایم بی اختیار می‌ریخت چرااا ... در همان چند دقیقه یاد زنهایی افتادم که همسرشان سرباز این مسیر است . خدایا توان آن زنهای صبور را به منم عنایت کن ... سلام نماز را دادم . برای سلامتی امام زمان صلوات فرستادم گوشی را برداشتم . تماس از مرتضی بوده ... تصویری گرفتمش جواب نداد ... تماس صوتی برقرار شد . + مرتضی ... مرتضی ... ✍ صالحه کشاورز معتمدی ... 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا