InShot_۲۰۲۲۱۱۰۷_۲۱۲۷۱۶۸۴۴_۰۷۱۱۲۰۲۲.m4a
12.96M
#خاطرات_یک_مشاور
#حضرت_دلبر
#قسمت_سی_و_یکم
شبهای پاییز با 📚داستان حضرت دلبر
#فایل_صوتی
با صدای نویسنده :
✍صالحه کشاورز معتمدی
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_سی_ام هر لحظه بودن کنار خانم دکتر مقدم بر
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمت_سی_و_یکم
جمیله با حمایتها و تشویقهای من پزشکی قبول شد همان سال من هم دفاع کردم و بالاخره دکترای روانشناسی را گرفتم.
البته بلافاصله ارشد الهیات قبول شدم و برای دل خودم الهیات هم خواندم.
مرتضی سر قولش ماند تمام تلاشش را کرد تا با هم رو به رو نشویم ، همه را لطف امام زمانم میدانم ...
خاطرم هست محمد ۸ ساله بود ، مرتضی خودش به امیر زنگ زد و اجازه گرفت تا محمد را در حلقه صالحینی که خودش فرمانده بود ببرد ، استارت اتصال محمد و مرتضی از همان حلقه شروع شد ، محمد جذب روحیه شاد استادش بود و مرتضی به بهترین وجه مباحث دینی را در جان محمدم تزریق می کرد.
رفته رفته شباهت محمد به پدرم و مرتضی بیشتر میشد و همین هم در اتصال این دو بی تاثیر نبود .
محمد به مرتضی دایی میگفت .
هدا را خدا به ما داد دختر زیبای من ، عمه فاطمه در صورت هدا چهره مادرم را میدید .
هنوز هم گاهی برای دریافت آرامش و راهنمایی پیش عمه فاطمه میرفتم.
یکی از همان روزها صحبت ما سمت و سوی خاصی کشیده شد :
+ عمه جانم هرچی تو درسهای رشته الهیات پیش میرم ، هرچی بیشتر تفسیر قرآن میخونم نگران تر میشم
زندگیم خدا رو شکر به خوبی پیش میره
درس و کارم رو خیلی دوس دارم
خدا ۳ فرزند سالم و صالح بهم داده
اوضاع مالی هم الحمدلله خوبه
همسری که عاشقمه و مهربانه
می دونم دنیا اینجوری نمیمونه
من سنتهای خدا را بلدم
دل نگرانم
اما تشخیص نمیتونم بدم قراره ظرف رنج زندگی من از چه جنسی پر بشه
همیشه تو دعاهام از خدا خواستم که با بچه هام امتحان نشم
همیشه از خدا سلامتی خواستم تا بتونم موسسه و خیریه و تدریس مناطق محروم رو حفظ کنم
طبق درسهایی که گرفتم سعی میکنم از صدقه و رفع گره های مردم کوتاهی نکنم ولی دلم آشوبه چرا
عمه با دقت و ته لبخند به صحبتهایم گوش میداد و با حال قشنگی گفت :
_ چه بزرگ شدی دختر باهوش من ...
+ عزیزمی عمه جانم کوچیک شمام
با تفکر ادامه داد :
درست تشخیص دادی عزیز دلم
دنیا بالا و پایین داره
الان تو روزهای خوشی و نعمت هستی و حتما سختی و رنج هم خواهد بود
رنج مقسومه جان من
و خدا هم عادله
پس سهم رنج هر کسی محفوظه
اما یقین بدون خدایی که طیبه رو خوب میشناسه بهش رنجی رو نمیده که از پس اون برنیاد
پس بدون تو قوی تر از هر رنجی هستی که زندگی برات پیش بیاره
با حرفهای عمه دلم آروم گرفت
هر اتفاقی که بیفته من از دل اون رنج رشد میکنم به مدد صاحب الزمانم ان شاءالله
امیر با خوشحالی خبر از معامله جدیدش میداد :
_ طیبه جانم دعا کن حسابی
اگه این معامله انجام بشه نذر کردم از سودش یه مدرسه تو مناطق محروم بسازم
+ خیره ان شاالله بسپارش به خدا
تو دلت بزرگ امیر مهربونم ، خدا هواتو داره
یادم نمیره وقتی ازت اجازه گرفتم تا همه طلاها و ماشینمو برای ساخت مجموعه فرهنگی سیستان بفروشم بدون معطلی قبول کردی
خدا حفظت کنه
_ سلامت باشی طیبه جان اینبار هم دعا کن همه چی به خوبی پیش بره
چند روز بعد طبق معمول امیر خندان وارد شد ، سریع دوش گرفت، لباسهایش بوی دود میداد که عجیب بود، شام خوردیم داشتم میز را جمع میکردم که زنگ خانه زده شد
پدر و مادر امیر بودند با چهره های درهم وارد شدند و با رنگهای پریده نشستند
+ چی شده ؟ آقاجان شما بگید چی شده
پدرش تا آمد صحبت کند امیر به اشاره به پدرش چیزی گفت و او هم ساکت ماند
متوجه شدم خبری هست ولی آرامشم را حفظ کردم و متین پرسیدم :
+ آقاجان به من نگاه کنید لطفا و بگید چی شده من طاقتشو دارم ... واسه کسی اتفاقی افتاده ؟
سریع پاسخ داد :
_ نه طیبه جان همه خوبن خدا رو شکر
ما فکر کردیم تو خبر دار شدی که اومدیم تنها نمونی
+ از چی خبر دار شدم ؟ نصف عمر شدم بگید دیگه
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_سی_و_یکم جمیله با حمایتها و تشویقهای م
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
امیر اشاره کرد که خودم میگم
من را روی مبل نشاند و گفت :
_ نگران نشو ، نگفتم که حرص نخوری ، یه مشکل مالی پیش اومده
هاج و واج نگاهش کردم
+ این مشکل چقدر بزرگه که آقاجون و مامان به این روز افتادن ؟
سرش را پایین انداخت و گفت :
_ امروز هر ۴ سوله آتیش گرفت و تمام باری که وارد کرده بودیم سوخت ...
چند لحظه سکوت کردم
بعد از جا بلند شدم باید قوی می بودم
+ فدای یه تار موی بچه هامون
تنت سلامت باشه
رفتم و چای و میوه آوردم و به همه دلداری دادم
مادر و پدر امیر رفتند
آن شب تا نزدیک سحر هر دو نخوابیدیم
من نگران او بودم و امیر نگران من
کلی صحبت کردیم و نقشه کشیدیم تا از بن بست خارج شویم
کلی سر به سرش گذاشتم
نزدیک سحر بود که گفتم :
+پاشو بریم بیرون یه دور بزنیم
شاید بستنی چیزی باز باشه
رفتیم و دور زدیم و از دکه دو تا فالوده بستنی خریدیم و خوردیم
وسط خوردن بستنی سر به سرش گذاشتم و خندید ، گفتم :
.+ به خدا اگه یه نفر ما رو ببینه فکر نمیکنه ما ورشکست شدیم
امیر همانطور که از خنده ریسه رفته بود گفت :
راست میگی بیشتر شبیه کسایی هستیم که بلیطشون برنده شده
اذان صبح بود
رفتیم مسجد محل و نماز خواندیم
هر دو بعد از نماز با چشمهای سرخ از اشک به هم رسیدیم ...
روزهای سخت مالی ما شروع شد
ولی ما خدا را داشتیم
امیر مرا داشت
و من امام زمانم را ...
✍ صالحه کشاورز معتمدی
#ادامه_دارد ...
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شنبه ۱۴ آبان یک اغتشاشگر با خودرو روبروی مسجد جامع شهر قرچک توقف کرده و خواسته یک کوکتل مولوتوف را به سمت بسیجیها پرتاب کند اما قبل از پرتاب، کوکتل مولوتوف درون ماشین آتش گرفته است. یکی از بسیجیها با شجاعت او را از ماشین بیرون میکشد و او را خاموش میکنند
آری! بسیجی اینطور است....
سوگند اگر تو براى كشتن من دستت را به سويم دراز كنى، من هرگز براى كشتن تو دستم را دراز نخواهم كرد، زيرا من از خداوند، پروردگار جهانيان بيم دارم. آیه ۲۸ سوره مائده
#حسین_دارابی
تنها مسیری شوید 👇
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
عمری است که
پریشان و گرفتارِ تواَم من
در فکرِ تو
وُ دیدنِ رُخسارِ تواَم من
ای شمسِ نهانْ
در پَسِ غیبت ، کجایی؟
بی تابم و
مشتاقِ به دیدارِ تواَم من
🌤#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#سلام_علی_آل_یاسین
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
#نمازشب
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
📕 هر کس هفتاد مرتبه در سحر استغفار کند و #مواظبتنمایدتایکسال👉،
❌خداوند او را از مستغفرین در سحرگاهان شمارد، بهشت را برایش واجب کند و او را بیامرزد.
🌹 استاد فیاض بخش:
⚠️استغفار در سحر، #یکاستغفارخاص است.
انسان در طول روز وقتی با گناهی مواجه می شود، استغفار می کند؛ وقتی چشمش به نامحرم می افتد استغفار می کند،
👈 اما استغفار در نیمه های شب یک استغفار خاص است.
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#تنها_مسیر_آرامش.... 2 #درس هفتاد و نهم 👇 💎 "دستوراتِ الهی، الطافِ خداست..."
#تنها_مسیر_آرامش.... 2
#درس هشتادم
👇
💎 " حسّ توبه "
🌺 زمانی میشه حقیقتاً توبه کنیم که "دستوراتِ خدا رو الطافِ خدا بدونیم"💞
🔻 اونوقت هر دستوری از خدا رو که گوش نکنیم " در واقع یکی از الطافِ خدا رو پس زدیم
و این شرمندگی و توبه ی واقعی رو برای ما رقم میزنه "😓👌
✅✅✔️
☑️ درجه پایین تر از این هم مال کسانی هست که "عالمِ قبر رو میبینن"
🔹یعنی کسی که لحظه جون دادن و داخلِ قبر شدن رو ببینه و با حسرتِ فراوان بگه:
"به هواپرستی هایی که کردم نمی ارزید..."😓
🎗 مرحله پایین تر از این مرحله هم اینه که"آدم شبِ قدر رو در نظر بگیره
و بگه خدایا مقدّرات سالِ جدیدم رو مثل سال گذشتم قرار نده...."😥😢
🌷☘🔶
🔶 فرض کنید که یه جایی نشستی و حضرت امام خمینی (ره) رو به روت نشسته و یه کاری رو بهت میگه انجام بده
🎴 کمی اونطرف تر صدامِ ملعون هم نشسته و یه کارِ زشتی رو بهت میگه 🔞
⭕️ بعد آدم بیاد و یه بی احترامی به حضرت امام(ره) کنه
و بره حرفِ صدامِ نامرد رو گوش بده ❌
🔺💢🔺
🔅در آیه میفرماید: خدا ایمان رو محبوب شما قرار داد.❤️
💖و واقعاً هم ایمان رو همه ما دوست داریم
و از کفر و فسق هم بدمون میاد💯
🔷 اما باید تلاش کنیم از عصیان هم بدمون بیاد
🔶 باید کاری کنیم که "گناه برامون یه کار خیلی زشت باشه"....✔️👌
🌱💖🔸🌺➖✅
🌺 خداوند متعال میفرماید:
✨خدا ایمان را "محبوب" شما قرار داد و آن را در دل هایتان زینت داد
و کفر و فسوق و عصیان را برای شما ناخوشایند قرار داد.✨
وَ لٰكِنَّ اَللّٰهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ اَلْإِيمٰانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ اَلْكُفْرَ وَ اَلْفُسُوقَ وَ اَلْعِصْيٰانَ أُولٰئِكَ هُمُ اَلرّٰاشِدُونَ
📖 سوره مبارکه حجرات/ آیه ۷
✅توبه واقعی مال این گروه👆🏼 هست چون "با معرفتِ عمیق دارن توبه میکنن" 🌠
✔️درجه پایین تر توبه مالِ کسانی هست که "عذابِ جهنم رو میبینن"
🔥🔥👀
🌺 و همونطور که گفتیم، عالی ترین نوعِ توبه اینه که : 👇
💖 در مقابلِ اطاعت از خداوند متعال، اطاعت از هوای نفست رو خیلی زشت بدونی 📛
بعد از یه مدت از هواپرستی متنفر میشی...😌
❎🔞❎
بهترین حسِ توبه اینه که "ببینی چه کسی رو نافرمانی کردی و به جاش فرمانِ چه کسی رو بردی؟!" ✔️👌🏼
🔹برای توضیح بهتر این موضوع، مثالی رو تقدیم میکنیم: 😊
⬇️🌼⬇️
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
چقدر آدم های شکور خوبن 😊
واقعا لذت زندگی رو اونایی نمیبرن که غرق در رفاه مادی هستند.
لذت زندگی رو فقط انسان های شکور میبرند... هر کی که اهل شکره.
چقدر لذت بخشه داشتن احساس شکر...
⭕️ اصلا خیال نکنید که اگه به ثروت های میلیاردی برسید دیگه حالتون همیشه خوبه! نه آدمیزاد اینجوری طراحی شده که اگه شکور نباشه دیگه لذت نمیبره حتی اگه میلیارها نعمت داشته باشه
🔺 یکی از کاربران گفتن که میخواستن ایتا رو حذف کنن از بس کانالای انقلابی مطالب ناامیدکننده میذارن!
بله خب این نامردیه.
🔶 از نظر بنده هم همه کانال های انقلابی که مطالب ناامیدکننده زیادی میذارن رو حذف کنید. حال خوب آدم از همه چیز مهم تره.
کسی حق نداره حال مردم رو بد کنه چه انقلابی باشه و چه ضدانقلابی.
✅ حتما به ادمین های همه کانال ها تذکر بدید که بین اخبار و مطالبشون از حرفای خوب و امیدوار کننده قرار بدن. اگه همه تذکر بدیم مجبور میشن که رویه خودشون رو اصلاح کنند.
ممنون از اینکه در این کار جمعی شرکت میکنید 🌹
⭕️ خط قرمز شما همیشه همین باشه. اگه هر اتفاقی توی زندگیتون افتاد به هیچ وجه ناشکری نکنید.
🔸 بله سختی ها وجود داره ولی با ناشکری سختی ها کم نمیشه و بیشتر هم میشه.
خدا خیلی بدش میاد از آدم ناشکر.
✅ اگه هزار تا آدم واقعا شاکر در کشورمون وجود داشته باشه خدا خیلی از بلاها رو اجازه نمیده نازل بشه. به حرمت اون انسان ها شاکر....
روی خودمون کار کنیم که همیشه شاکر باشیم. حس بسیار خوب و لذت بخشیه. آدم در اوج سختی و فقر هم که باشه بازم از زندگیش لذت میبره.
🔸اصلا چشمتون به خوشی های ظاهری دیگران نباشه. اینا هیچ کدومشون لذت نمیبرن. فقط اداشو در میارن که حرص بقیه رو در بیارن.
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
افرین چه کار خوبی کردید😊
والا این بنده های خدا خودشون هم حواسشون نیست که ذائقه شون فرق کرده. یکی باید بهشون تذکر بده.
وقتی آدم سراسر زندگی رسانه ایش میشه غر زدن و ناشکری اصلا روحیه ش خراب میشه.
همه کمک بدیم که این فضا تغییر کنه 🌹
✍دشمن بنا گذاشته هیچ خبر خوشحال کننده ای به مردم ایران نرسد.
🔹این یک کد است برای تمام موضع گیری های ما . موضع گیری های ما نباید تکمیل کننده #پازل دشمن باشد.
🔸تنهامسیری شوید👇
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh