پنج تا جمله است
1- خدا لعنت کنه فرزندی که عاق پدر و مادرش بشه⚠️
2- خدا لعنت کنه فرزندی که عاق پدر و مادرش بشه⚠️
3- خدا لعنت کنه فرزندی که عاق پدر و مادرش بشه⚠️
4- خدا لعنت بکنه عبدی رو که با اربابش بدی کنه⚠️
5-خدا لعنت کنه اون گوسفندی که از چوپانش جدا بشه⚠️
از منبر بیا پایین
امام حسن (ع) از منبر که میاد پایین مردم دورشون جمع شدن و پرسیدن
🔸آقا منظورت چی بود?!
امام فرمود از امیر المؤمنین بپرسید
بابام دستور داده
مردم جمع شدن دور امیر المؤمنی✔️
🔹فرمود یه روزی من با رسول خدا نشسته بودم
رسول خدا من رو روی سینه خودشون فشردن و گفتن ای علی جان
گفتم بله رسول خدا
🔸فرمود من و تو پدران این امت هستيم
خدا لعنت کسی را که عاق پدر و مادرش شود⛔️⚠️
بگو آمین علی جانم 👌
این آمین را سه بار به من امر کردن تکرار کن و من تکرار کردم
و فرمود این آمین را جبرییل و میکاییل با تو گفتن✅
🔻درد بزرگ اميرالمومنين این بود که مردم زمان آداب پدر و مادر داری بلد نبودم
🔺و همین نابلدی در آداب پدر و مادر داری سرایت کرده بود در نبودن آداب ولایت مداری⛔️
🔹پس نتیجه میگیریم رعایت ادب مقابل پدر و مادر مقدمه رعایت ادب مقابل صاحب الزمان (عج)است
🌸🍀🌸🍀🌸🍀
خدایا به ما در مقابل پدر و مادرمون رعايت ادب بیشتر عنایت بفرما
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
AUD-20220320-WA0016.mp3
1.82M
دعـای عــهــــد ،با صوت زیبای و دلنشین استاد فرهمند
سعی کنیم هر روز حتما دعای عهد را بخوانیم و با امام زمانمان عهد ببندیم که یاور او هستیم چه درزمان غیبت و چه در هنگام ظهور ان شاءالله
اللهّمَ عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج
❤️ https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
#سلام_آقاجانم
🔅تا کی نصیب ماست «اَرَیالخَلق» و «لاتُری»
کی میشود نوای «اَنا المَهدی» تو را
🔅از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان
«عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان»
#حضرت_دلبر
EsteghfarAmirAlmomenin[30].mp3
2.59M
#صوت بند ۳۰ استغفار امیرالمومنین.
🌷#متن بند ۳۰ استغفار🌷
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
۳۰-اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ مَالَأْتُ فِيهِ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ أَوْ أَسَأْتُ بِسَبَبِهِ إِلَى أَحَدٍ مِنْ بَرِيَّتِكَ أَوْ زَيَّنَتْهُ لِي نَفْسِي أَوْ أَشَرْتُ بِهِ إِلَى غَيْرِي أَوْ دَلَلْتُ عَلَيْهِ سِوَايَ أَوْ أَصْرَرْتُ عَلَيْهِ بِعَمْدِي أَوْ أَقَمْتُ عَلَيْهِ بِجَهْلِي فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
بند ۳۰: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که در آن معاونت کردم علیه یکی از بندگانت، یا دیگری را به سوی آن راهنمایی کردم، و یا غیر خود را به سوی آن دلالت نمودم، یا با تعمّد در آن اصرار ورزیدم، یا از روی نادانی در آن مقیم شدم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
22.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣هشدار هشدار!؟
مدتی هست که در جمع های مختلف این موضوع رو مطرح کردم
👈که نشانه های دخالت و ورود شیاطین در زندگی روزمرۀ افراد ظاهر شده وما باید پیشگیری کنیم
و باید قوی تر بشیم
تنها راه مقابله...
(حتی در رفتار برخی رئیس جمهور های غرب دیده شده مثل جوبایدن)
یا علی یاعلی یاعلی
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر قشنگ بود این کلیپ ❤️👌
امروز که فرمانده فراخوانده به قله /فرمود به ما چند قدم مانده به قله 😍❤️
🇮🇷هفته دفاع مقدس را محضر ولی امر مسلمین حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای عزیز و تمامی خانواده های شهدا و جانبازان و ایثارگران و رزمندگان و آزادگان و مدافعین حریم و حرم و تمامی خدمتگذاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران همیشه سرافراز تبریک و خدا قوت عرض می نمایم .
در پناه حضرت حق باشید.🤲.
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
#امام_زمان
الواح هخامنشی، سوغات رئیسی از آمریکا
🔹وزیر میراث فرهنگی: قرار است از رئیسجمهور و ۳۵۰۶ لوح تاریخی مربوط به دوره هخامنشی که در هواپیمای او است استقبال کنم.
🔹پیگیریهای مستمر نتیجه داد و سرانجام ۹ صندوق، هر کدام به وزن ۷۵ کیلوگرم که شامل مجموعهای ارزشمند از میراث فرهنگی و تمدنی کشور است، از آمریکا تحویل گرفته شد.
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
✅✅✅ فووووری: هم اکنون تصاویر پیاده سازی بیش از ۳۰۰۰ هزار لوح باستانی ایران از هواپیما ، از شبکه خبر۲👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای دکتر رئیسی، هر چیزی و هرکسی رو که آمریکا تحریم کرد، همراه خودش برد سازمان ملل....😂
27.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴نمایش طـنـز: بحث داغ بسیجی با خانم بی حیا و مرد بیغیرت
نهیازمنکر جالب بسیجی: به شکلی که زن و مرد کم میارن😂😝😁😂
کاری از تیم پاسخگوی مرتضی کهرمی
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
14.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ گاهی با یه کلیپ میشه به اندازه ده تا کتاب حرف زد...
واقعیت و عاقبت بدحجابی!
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زینت ما باشید❤️
امام صادق (ع):ای شیعیان ما!آبرو و زینت ما باشید، و باعث ننگ و بی آبرویی ما نباشید،با مردم خوب صحبت کنید، زبانتان را حفظ و از حرف های اضافی و زشت بپرهیزید
بحارالانوار،ج 65،ص 151
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_بیست_و_نهم فصل دوم : خودم میدانستم استا
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمت_سی_ام
هر لحظه بودن کنار خانم دکتر مقدم برای من کنجکاو درس دارد.
درسهایی که میدانم هیچ کجای دیگر و کنار هیچ کس دیگری کسب نمی شود.
پنجشنبه صبح ماشینم را برق انداختم و رفتم دنبال استاد ، پیش از رسیدن من جلوی درب خانه بود ، ریموت را زد و اشاره کرد ماشین را داخل ببرم .
سرم را از شیشه بیرون آوردم و بلند گفتم :
+ سلام ... با ماشین من میرفتیم استاد جان
به صورتم لبخند زد و آرام گفت :
_ نه عزیزم ماشینت اذیت میشه اینهمه راه ...
+ چشم هرچی شما بگید .
پارک کردم و با ماشین استاد حرکت کردیم
سر راه استاد مقدم بزرگ ( عمه فاطمه ) و نسرین هم با ما همسفر شدند.
نهار مهمان استاد مقدم رفتیم یک رستوران سنتی داخل قزوین ...
من و نسرین تا مقصد کلی نمک ریختیم تا حال و هوا عوض شود ، استاد یک سبد خوراکی و لوازم پیک نیک برداشته بودند و من و نسرین از سلیقه و کدبانو گری خانم دکتر کلی تعریف کردیم و حسابی خوردیم.
چقدر منظره دریاچه پشت سد سفید رود تماشایی بود ، توربین های بادی سفید بزرگ ، پارادوکس مدرنیته و طبیعت زیبا ، و باغهای همیشه سبز زیتون ، در زمستان دیدن اینهمه سبزی جذاب بود.
از کنار ویرانه های روستای قدیمی رد شدیم
خانه های رها شده
و کوچه های خالی
از دور صدای خاطره ها به گوش میرسید.
گلزار ولی حال همه ی ما بارانی بود .
کنار گلزار شهدا قبرستان روستا قرار گرفته بود.
استاد سر مزار پدر و عزیزانش چند دقیقه فاتحه خواند و همگی به خانه آنها داخل روستا که حالا شهرکی شده بود رفتیم.
میدیدم استاد همه جا مراقب عمه فاطمه هست ، دستانش را میگرفت و قرصهایش را یادآوری میکرد .
موضوع صحبت عمه و برادر زاده کتاب جدید استاد بود ، چقدر استاد مقدم بزرگ نظرات جامع و پخته ای داشتند ، دور و بر ما زنهای این سن و سال عموما به زور سواد خواندن و نوشتن دارند اما استاد دنیای علم و تجربه بود.
آخر شب بود صدای باد میپیچید خوابم نمیبرد
رفتم روی تراس
استاد پشت میز گردی با یک پتو دورش نشسته بود
اشاره کرد که بنشینم کنارش
+ مزاحم خلوتتون نباشم
_ نه نازنین جان
+ بازم که گریه کردید
با خنده گفت :
_ محض ریا کمیل خوندم آخه
صادقانه گفتم :
+ نخوندم تا حالا
_ حتما بخون ، اونم چند بار فقط ترجمه
انقدر ترجمشو بخون تا خوب برات جا بیوفته بعد دیگه نمیتونی رهاش کنی
دعای کمیل و دعای ندبه و زیارت عاشورا درس زندگی میدن ، اصلا مانیفست زندگی هر آدم رو باید از روی این ۳ تا نوشت .
با چنان عشقی حرف میزد که چشمهایش هم ستاره باران می شدند .
+ چشم استاد میخونم حتما ، همچین که شما تعریف میکنید آدم ضعف میکنه
نمیخواهید حالا که اینجا هستیم چیزی برام تعریف کنید ؟
_ خییییرررر ...
خودمو لوس کردم
+ وا استاااااددد چرا آخه ...
_ دختر خوب هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد ، حالا که اومدی از سکوت و طبیعت اینجا استفاده کن رفتیم کرج کلی برات حرف میزنم
+ چشم چشم چشم
شیطنتم گرفته بود ، سردم هم بود بلند شدم که بروم داخل گفتم :
+ حالا یه کم
یه کوچولو میگفتید حداقل چی میشد مگه ؟؟؟
_ برو دختر لوس برو بگیر بخواب نماز صبح خواب نمونی ...
دلم نیامد پیامهای آقا رسول را نشان استاد بدهم چند ساعت استراحت برایش لازم بود.
جمعه برگشتیم کرج
مهدا خانم با پسرش آمدند استقبال و گل از گل استاد شکفت .
هدا خانم هم با کلی شیطنت مادر و عمه فاطمه را با خود برد.
سفر کوتاهی بود اما درسهای زیادی برایم داشت.
شنبه سر وقت رفتم دفتر
رکوردر
رم
باطری اضافه
همه چیز آماده بود
+ خانم دکتر بریم سراغ ادامه داستان
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_سی_ام هر لحظه بودن کنار خانم دکتر مقدم بر
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
_ بسم الله
زندگی با امیر پر از هیجان بود
همیشه چیزی برای سورپرایز من پیدا میکرد
مهدا شیر خواره بود که یک روز با دو چمدان گرون و خوشگل وارد شد
+ به به مبارکه آقای خونه کجا بازم ؟؟
همینطور که با چمدانها بازی میکردم گفتم:
+چه خوشششگلن اینا ...
طبق عادت همیشگی بغلم کرد و مرا روی اپن گذاشت ...
من جیغ جیغ میکردم و از صدای جیغهای من مهدا گریه افتاد و محمد خواهرش را بغل کرد
_ ببین طیبه خوشگله ... درس دارم نداریم .... کار دارم نداریم ....
صداشو کلفت کرد :
اصلا هرچی آقای خونه میگه باید بگی ؟؟؟
+ خانم خونه باید بگه چشششمممم
حالا بگو ببینم چه خوابی دیدی برام ؟
_ هیچ یه سفر کوتاه فقط ، میخوام ببرمتون مالزی سنگاپور ...
از خوشحالی آویزون گردنش شدم ... عاشق سفر بودم به خصوص سفر خارج از کشور که تا آن روز قسمتم نشده بود.
هرچند با دو تا بچه کوچک سفر سختی بود اما با کمکهای امیر حسابی خوش گذرانی کردیم .
امیر مرد سفر بود ، همیه کارهای سفر را خودش انجام میداد و حسابی خسته میشد ولی لذت و رضایت از چشمهایش میبارید.
عروسی حیدر و هدیه نگرانی نداشتیم
همه هزینه ها را امیر پرداخت میکرد و بزرگتری میکرد برای خواهر و برادر من
از آنطرف هم من تا میتوانستم برای پدر و مادرش جبران میکردم .
سال ۸۹ بود کل خانواده دو طرف را بردیم سفر سوریه و لبنان ، عجیب سفری بود
همه لذت بردند و خاطره انگیز شد
فقط به محمد کمی سخت گذشت...
قد محمد از من و پدرش بلند تر شده بود
با آن موهای خرمایی و چشمهای سبزش
روی تخت هتل نشسته بودم که از پشت دستهایش را دور گردنم حلقه کرد و صورتم را محکم بوسید .
داشتم له میشدم
+ چی میخوای ؟؟؟؟ بگو چی میخواییی خفه شدم ...
_ خودت میدونی که ...
+ والا اگه بدونم ... بگو چی میخوای گل پسر طیبه
_ پول بده بهم لطفا برای استاد حفظم یه انگشتر از اینجا بخرم
_تو جون بخواه مامان جان ، چشم فردا بریم از نزدیک حرم حضرت زینب دو تا انگشتر جفت هم بخر یکی واسه خودت یکی واسه استادت
استاد حفظ محمد مرتضی بود ...
✍ صالحه کشاورز معتمدی
#ادامه_دارد ...
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
وای آمریکایی ها چقدر باکلاس و راحتن
چقدر نایسن
خوشبحالشون
ای کاش گاوی بودم در نیویورک و تو ایران بدنیا نمیومدم 😀
#غربزدگی
#حسین_دارابی
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh