طنز مناظره انتخاباتی!
مجری: با سلام خدمت عزیزان و همراهان! در خدمت شما هستیم با یکی دیگه از مناظرات جذاب انتخاباتی. آقایونِ نامزدها عبارتند از: 1. آقای شفیعی از حزب اینوریا 2. آقای تفرشیان از حزب اونوریا 3. آقای شجاعی از حزب میانه 4. آقای مشتاق نامزد مستقل مایل به حزب اینوری. همونطور که میدونید موضوع مناظره، مسائل اقتصادی است. خب من طبق قرعهکشی سؤالات رو میپرسم.... لطفا دوستان داخل موضوع صحبت بفرمایند.
ادامه در قسمت بعد
@tanzac
طنزک
طنز مناظره انتخاباتی! مجری: با سلام خدمت عزیزان و همراهان! در خدمت شما هستیم با یکی دیگه از مناظرات
آقای تفرشیان! راهکار شما برای مانعزدایی از تعطیلی کارخانهها چیه؟
- با سلام و صلوات و خسته نباشید خدمت شما مجری گرامی و تمام مردم شریف و سربلند و سرافراز و سر به زیرِ سرسرای ایران. منم اومدم به اینجا یه سری بزنم و سری تو سرا دربیارم هه هه هه! امیدوارم حال همگی خوب باشه. بنده اینجا اومدم تا در خدمت مردم باشم تا بتونم بهشون خدمت کنم و سعی میکنم به نحو احسن وظایفم رو در ردای ریاست جمهوری به انجام برسونم. همه چی تقصیر آقای مشتاق و حزبش که خودشو مستقل جا زده هست. از وقتی اینا اومدن گند خورده به همه چی. البته من احترام میذارم به ایشون ولی اگه من بیام سر کار اینا رو کت بسته تحویل پلیس اینترپل میدم. اصلا اینا عامل اصلی فسادن. اینا فاسد نیستند، اینا خود فسادند. میدونی؟ اینا مصدری فسادند!
- مجری: آقا لطفا پاسخ پرسش رو بدهید.
- پرسش؟ آها پرسش. پرسشتون چی بود؟
- مجری: راهکار شما برای مانعزدایی از بسته شدن کارخانهها چیه؟
- رفتنِ اینا. مردم اگه به من رای بدن همه چی خوب میشه. من بهشون خونه و کارخونه و شغل و زن و بچه میدم.
مجری: بله خیلی متشکرم. نفر بعدی جناب آقای مشتاق هستند. آقای مشتاق! راهکار شما درباره چگونگی مدیریت اصولی بازار بورس چیه؟
- بسم الله الرحمن الرحیم. خدمت شما و تمامی مردم عزیز سلام عرض مینمایم. آقای تفرشیان! به من میگی فاسد؟ اگه من نبودم شما الان داشتی تو سطل آشغال دنبال زباله میگشتی که! ما بودیم که کشور رو از مهلکه نجات دادیم. دهنمو واز نکن آقای تفرشیان! نذار بگم برادر شوهر عمت چند تا تخلف داشته تو دوران مدیریت دبستان! نذار بگم خود شما بله خود شما ساعت 4 و 35 دقیقه بعد از ظهر 5 تیر 1397 با آقای «الف ب ه ی» گفتین و خندیدین! نذار بگم چرا خندیدین! نذار بگم به چی خندیدین! آخه این چه جوکی بود خجالت نمیکشین؟ من از همه چی خبر دارم دهنمو واز نکن که آبروتو میبرم. البته من دوسِتون دارم.
- مجری: آقا لطفا سؤال رو پاسخ بدید.
- من فعلا به خاطر تهمتای ایشون تمرکزمو از دست دادم. البته بورس رو باید خوب مدیریت کرد که فقط دولت ما به خوبی از عهده ش برمیاد.
- مجری: جناب آقای شفیعی! سوخت اتومبیلهای مردم رو چگونه تأمین و مدیریت می کنید؟
- سوخت اتومبیل چیز مهمیه. چون اتومبیل برای حرکت به سوخت نیاز داره و اگر سوختشو نسوزونه نمیتونه حرکت کنه. برای همین باید سوخت اتومبیل به بهترین وجه تأمین بشه. من خودم توی اون سفری که به کهگیلویه و بویراحمد داشتم از نزدیک سوخت ماشین رو تو بشکه دیدم. همون بنزین بود. بنزینم چند نوع هست: سوپر و غیر سوپر. دولت من در آینده بنزین رو تأمین می کنه چون مردم بهش احتیاج دارن. اصولا تأمین بنزین وظیفه دولته. البته دولت من هم مثل سوخت به حمایت مردم احتیاج داره تا حرکت کنه.
- مجری: بله خیلی متشکرم. آقای شجاعی! شما برای درآمدزایی مردم چه برنامهای دارید؟
1. استفاده از بایستههای پایسته های انرژی در امور اقتصادی-سیاسی مدرنِ مُدُن 2. بررسی، رد و قبول اصول سیاسیلیسمی فیزیولوژیکی تئوریک. 3. واکاوی نهادینه نهادههای دامی به صورت سیستماتیک بر اساس پارامترهای کاریزماتیک. 4. نقد اصول امپریالیستی - کمونیستی حزب توده با استفاده از قواعد تانژانت و کسینوس.
- مجری: بله ممنون. این مناظره هم به پایان رسید. تا مناظره بعدی خدا نگهدار.
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#انتخابات
#صندوق_رأی
#مناظره
@tanzac
طنز مناظره انتخاباتی! (قسمت دوم)
مجری: با سلام خدمت عزیزان و همراهان گرامی! موضوع این قسمت مناظره، مسائل سیاسی است. من به قید قرعه از نامزدهای محترم پرسشهایی رو مطرح میکنم. آقای شفیعی نظر شما درباره موضوع چگونگی ارتباط با برخی از همسایههای کشور که دچار بحرانهای سیاسی داخلی هستند نظیر سوریه چیست؟
-با سلام خدمت شما و تمام بینندگان. ببینید بحران کلا خیلی چیز بدیه. آدم نباید بحران داشته باشه. هیچ خانوادهای نباید بحران داشته باشه. هیچ شهری نباید بحران داشته باشه. هیچ کشوری نباید بحران داشته باشه. کلا دنیا نباید بحران داشته باشه. من اینجا اومدم تا به همه بحرانها پایان بدم. مردمم باید کمک کنن.
مجری: بله تشکر. جناب مشتاق! نظر شما درباره تحریمهای آمریکا چیه؟ ما چگونه میتوانیم تحریم های آمریکا رو خنثی کنیم؟
- با تعامل. بده بستون. من زبان دنیا رو بلدم. یه جوری باهاشون مذاکره میکنم که همشون آچمز بشن نفهمن از کجا خوردن. منتها این افرادی که اینجا هستن اصلا نمیفهمند دنیا به چه زبونی حرف میزنه. اصلا تو باغ نیستن.
مجری: خیلی ممنون. جناب آقای تفرشیان! نظر شما درباره چگونگی بهرهگیری از فرصت تحریم ها چیه؟
-با عرض سلام. تحریمها فرصت خیلی خوبی به ما داده. ما الان به بهانه تحریمها که یک ظلم بزرگ در حق ماست و همه دنیا هم قبول دارن به ما ظلم شده، میتونیم هر کار دلمون خواست بکنیم. من مثل بعضیا نیستم بگم زبون دنیا انگلیسیه. چون زبون دنیا زوره و گر نه خود ایشونم میدونن تو این مدت مذاکرهها قد یه اِپسیلون فایده نداشت. پس به نظر من در اولین قدم باید بریم با یک عملیات نظامی پیچیده که البته برای ما خیلی ساده هست بایدن رو دستگیر کنیم و تا پولای بلوکه شده مونو پس ندن آزادش نکنیم. اون وسطها هم اگه شد میزنیم ترامپو میکشیم تا انتقام گرفته باشیم. بعد میریم سراغ رئیس جمهورهای دیگه که ما رو اذیت کردن اونها رو هم گروگان میگیریم همینطور تا آخر تا دنیا دستش بیاد دنیا دست کیه.
مجری: متشکر. جناب آقای شجاعی! شما برای اتحاد احزاب داخلی برای رسیدن به اهداف عالیه کشور چه برنامهای دارید؟
- مرحله اول ساختن یک سازمان ملل کشوری برای احزاب در کشور به نام سازمان احزاب که از سازمان ملل اصلی مستقله. مرحله دوم ساختن یک حزب مشترک به نام "چَپوماست" که ترکیبی از احزاب چپ، میانه و راسته. مرحله سوم به کارگیری افرادی از این حزب که خودم از قبل قبول داشتم و نظراتی که خودم از قبل بهش رسیدم.
مجری: خب این بخش از مناظره هم به پایان رسید. خدانگهدار.
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#انتخابات
#مناظره
#صندوق_رای
#نامزد
@tanzac
طنز مناظره انتخاباتی! (قسمت سوم)
مجری: با سلام و خسته نباشید خدمت همه نامزدهای گرامی و مردم عزیز ایران. هر کدام از نامزدها چند دقیقه فرصت دارند برنامه خودشون رو برای دولت آینده تشریح کنند. آقای شجاعی! بفرمایید.
- سلام علیکم. برنامه مدوّن من برای دولت آینده فقرزدایی، بیکاریزدایی، اعتیادزدایی، تحریمزدایی، خشونتزدایی، اختلاسزدایی، عَزَبزدایی، بوروکراسیزدایی، کولبریزدایی، گورخوابیزدایی، سربازی اجباریزدایی، ایجاد ثروت، ایجاد شغل، ایجاد خانه، ایجاد ماشین، ایجاد رفاه، ایجاد آزادی، ایجاد سربازی حرفه ای، ایجاد شفافیت و ایجاد رابطه با کشورهای همسایه و غیر همسایه است.
مجری: تشکر، جناب مشتاق شما بفرمایید.
- با سلام خدمت شما و تمامی دست اندرکاران این مجموعه که زحمت کشیدن و تونستن این مناظره شکیل رو تشکیل بدن. جا داره از همینجا به مردم عزیزمون بگم که منتظر رایهای شما هستم تا این وضعیت رو سر و سامون بدیم. من چندین سمینار علمی برگزار کردم و هزاران مقاله نوشتم و چگونگی مدیریت کشور رو در اون مقالات شرح دادم. ولی خب وقت نمیشه بگم پس فعلا برای تغییر در ایران به من رأی بدید.
مجری: جناب آقای شفیعی در خدمت شما هستیم.
- با سلام وقتی من رأی بیارم مثل بعضی از دوستان نیستم که به صورت کلی بگم فلان و بهمان می کنم یا بگم برنامهام تو یه پوشه new folder تو رایانهام ذخیره شده مردم برن نگاه کنن. من مرد عملم و همه چیزم روشنه. من وقتی بیام برای هر سرپرست خانوار ماهانه صد میلیون، سرپرست بی خانوار ماهانه 80 میلیون، بی سرپرست با خانوار ماهانه 150 میلیون، بی سرپرست بی خانوار ماهانه 90 میلیون یارانه میدم بدون اینکه ذرهای تورم ایجاد بشه. مردم برن فقط از زندگی لذت ببرن و حال کنن.
مجری: جناب تفرشیان نوبت جنابعالی است.
- با عرض سلام. به این نمودار نگاه کنید. بیکاری در دوره دولت متبوع جناب مشتاق، هشتصد هزار برابر شده. اونوقت ایشون دم از سمینار علمی میزنن. من تعجب میکنم. اما وقتی من بیام اینقدر شغل ایجاد میکنم که مردم از شدت کار از خستگی بمیرن و بگن خدا دولت قبلی رو بیامرزه اینقدر از ما کار نمیکشید. کاری می کنم از اروپا و آمریکا برای کار پاشن بیان ایران.
مجری: بله خیلی متشکرم. مناظره سوم هم به پایان رسید. با تشکر.
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#انتخابات
#مناظره
#صندوق_رای
#نامزد
@tanzac
مکتب سوباسالاری*
در مورد رأی دادن و ندادن تحلیلهای مختلفی شده. ولی این تحلیل با همه تحلیلها فرق داره. تحلیل فوتبالیستهایی. حتما میگویید که فوتبالیستها هیچ ربطی به رای دادن ندارد. خب همین که هیچ ربطی ندارد نشان میدهد که تحلیلگر خوبی هستم. ثانیا مگر نمیخواهید بدانید که چرا بعضی از ما نمیخواهیم رأی بدهیم؟ چرا انقدر به کشور بی تفاوتیم؟
ما بچه های دهه پنجاه، شصت، هفتاد، هشتاد، نود، صد (همین رو برو جلو) بچههای نسل فوتبالیستها هستیم. قهرمان ما سوباسا بود. کسی که توی یک تیم یازدهنفره فقط اون همه کار رو میکرد و همه جا بود. هم تو حمله گل میزد، هم پاس گل میداد، هم ته خط دفاعی جلوی کسی که میخواست گل بزنه میایستاد و حتی به جای دروازهبان هم دروازهبانی میکرد. بعد به جای مربی، تاکتیک جدید رو میکرد و روحیه میداد. کلا کنتراتی تیم دست خودش بود. پس مشکلی نیست اگر بعضی از ما نخواهیم در مورد کشور تصمیم بگیریم. چون فکر میکنیم که یک سوباسایی یک جا هست که کمکاری همه ما رو جبران کنه.
*در معنای این کلام بین لغویون اختلاف است:
1) سوباسا+لاری: سوباسایی که اهل شره لار هست.
2) سوبا+لا+ ری: سوباسایی که اهل شهر ری نیست
3) سو+ با+ سالاری: سالاربودن و قدرت با کسی است که سوسو بزند
4) سوبا+ سالاری: سالار بودن و قدرت با تفکر سوباساییست که موضوع متن ماست.
#محمدحسین_علیان
#انتخابات
#رای
#مشارکت
#انتخاب_اصلح
#انتخابات1400
@tanzac
مکتب سوباسالاری - 2
داشتم میگفتم که سوبا چه ربطی به رای ندادن داشت:
سوبا کسی بود که تمام قوانین فیزیکی، فیزیولوژیکی، شیمی و منطقی دست خودش بود. هر موقع دلش میخواست زخمش دهان باز میکرد و درد میگرفت و از پراید هم ضعیفتر میشد (که معمولا بعد از اینکه کارش تمام شد اتفاق میافتاد) و هر موقع میخواست با همان زخم بدون هر دردی کارش را میکرد. هر موقع میخواست سرعت دویدنش از سرعت توپ هم بیشتر میشد. هر موقع اراده میکرد از داخل زمین طوری حرف میزد که صدایش را مادرش و عمویش (البته درباره عمو! هم حرف بسیار است ولی ولمان کنید نانمان را بخوریم) میشنیدند. حتما میگویید کارتون است دیگر. درست مثل ما که خیلی به قوانین پایبندیم ولی فقط جایی که بخواهیم. موقع ایراد گرفتن از رییس جمهور مدام وظایف قانونیاش را میشماریم ولی موقع رای دادن به فکر وظیفه قانونی خودمان نیستیم.
#محمدحسین_علیان
#انتخابات
#رای
#مشارکت
#انتخاب_اصلح
#انتخابات1400
@tanzac
مکتب سوبا سالاری - 3
یک خاصیت دیگه که سوبا داشت و خیلی ازش الگو گرفتیم این بود که سوبا مرد کارهای یهویی بود. یهویی بازیای که دو هیچ عقب بود را سه دو میبرد. یک هو در برابر فوتبالیستهایی که خیلی ازش بهتر بودند آخر بازی همه را عاجز میکرد. سوبا کسی بود که نشان داد لفظ در معنا تأثیر دارد. بازی را باخته بود، یک حرف میزد یکهو همه روحیهشان عوض میشد میرفتند کلی گل میزدند. اصلا حرفش تکه پاره میکرد. معلوم هم نبود چی میگفت. فقط پنج دقیقه آخر طوری حرف میزد که که تمام روحیههای باخته برمیگشت، خستگیها تمام و زخمها خوب میشد.
اینجوری شد که ما هم منتظر یک سوبایی هستیم که یکهویی تمام مشکلاتمان را درست کند بدون اینکه ما به او رای بدهیم!
#محمدحسین_علیان
#انتخابات
#رای
#مشارکت
#انتخاب_اصلح
#انتخابات1400
@tanzac
انتخاب اصلح!
من از بچگیم روی انتخاب آدما حساس بودم، سال اول راهنمایی مشاور گفت: «یه لیست بردار و اسم همه بچههای کلاس را بنویس» بعد خوبیهای هر کدوم از بچهها را جلو اسمشون مینوشتم تا یکی که از همه بهتر بود را برم سمتش و باهاش دوست بشم.
بعد یک ماه پرس و جو و کنجکاوی کردن از خود بچهها ، به این نتیجه رسیدم صادق از همشون بهتره، چون هم پولدار بود، هم خوراکی خوب میورد، هم پلی استیشن داشت و تازه اهل فوتبال هم بود، بچه بالاشهر هم بود فقط تنها مشکلش این بود که خنگ بود و هیچی از درس و مشق حالیش نبود و به زور کلاسها رو میومد بالا، ظاهرا تا الان هر دو سال یک پایه میاومده بالا که اصلا مهم نبود! مهم انسانیت هست که صادق داشت! این روحیه سختپسندی حتی تا پارسال که 35 سال داشتم، توی وجود من بود و بخاطر همین هیچوقت نتونستم توی انتخابات به نتیجه برسم و طبق معمول، برگه رای من رو همسرم مینوشت!
انتخابات امسال توی لیست تایید صلاحیتشدهها اسمی را دیدم که توجه منو جلب کرد:
دکتر صادق محمودی راد!!
اسم و فامیلش که مث صادق خنگه است! چهرش هم که خیلی شبیه بود! توی گوگل یه سرچ کردم و رزومه محمودیراد رو خوندم! همون صادق خودمون بود! صادق خنگه!
نمیدونم کی و کجا و چجوری دکتر شد! اصلا دکتری چی داره! ولی من کاندید مورد نظر خودم رو پیدا کردم!
با ذوق نشستم پای مناظره اول؛ بعد نیم ساعت فهمیدم، صادق همون آدم خنگ زمان راهنمایی بوده و هست! فقط الان به جای صادق خنگه! شده دکتر محمودی راد! واقعا برام خیلی سوال بود که این صادق چجوری تونسته به این جایگاه برسه، همسرم روانشناسه باهاش صحبت کردم و ماجرا رو تعریف کردم؛ به نظر همسرم، آدمایی مثل من که ملاک دوست خوب دوره راهنماییشون پول داری و بالا شهر و پلی استیشن بوده باعث پیشرفت محمودی رادها شدن که هیچ سوادی ندارن ولی با زبون بازی و سیاست مداری دارن رای جمع میکنن!
حرفای همسرم تاثیر گذار بود و اینبار ملاکم رو تغییر دادم! و دیگه صادق خنگ پلی استیشن دار و پولدار را انتخاب نمیکنم ! این بار با انتخابی آگاه، به کاندید اصلح، دکتر صادق محمودی راد، سیاست مدار جوان رای میدم!
#حسام_سعیدی_گراغانی
#یادداشت_رسیده
@tanzac
اصلح کیه؟
امسال تصمیم گرفتم به عنوان یک رای اولی توی انتخابات شرکت کنم، دنبال این بودم به چه کسی باید رای بدم.
از پدرم مشورت گرفتم گفت به اونی رای بده که همت بلندی داره. پدر بزرگمم میگفت ببین بابات به کی رای میده؛ تو به رقیبش رای بده!!
بابا بزرگم از زمان ازدواج بابام باهاش مشکل داره! چون بابام به جای اینکه با دختر عموش که پدربزرگم پیشنهاد داده بود ازدواج کنه، با مامانم که دختر خالش بود و به عبارتی دختر باجناق بابا بزرگ میشد ازدواج کرد! از همون موقع بابابزرگ همه کارهاش را برعکس بابام انجام میده! تا این حد که زمستون چند سال پیش بابام گفت بریم جنوب داخل دریا شنا کنیم؛ اما بابا بزرگ ترجیح داد بره ارومیه توی دریاچه نمک شنا کنه!
بگذریم....خلاصه اینکه از بابا و بابابزرگ حرف درست و درمونی نصیب من نشد.
ظهر رفتم مراسم روضه خوانی مسجد محلمون که شیخ محل توی سخنرانیش از کربلا یه گریزی به انتخابات زد و گفت: «حاکم اگر اصلح نباشد میشود یزید؛ در انتخابات دقت کنید توی لشگر چه کسی هستین!»
سریع گوشی را در اوردم توی نت زدم اصلح یعنی چه؟
اومد: افعل تفضیل صالح میشود اصلح!!!
گوشی رو دوباره گذاشتم توی جیبم و مشتاقانه به صدای جانسوز شیخ گوش دادم و منتظر بودم که مراسم تموم بشه تا از خودش بپرسم اصلح یعنی چی؟
بعد روضهخونی شیخ، تا لامپها را روشن کردند دیدم شیخ نیست! نفهمیدم شیخ چه وقت و چجوری رفت بیرون که من ندیدمش، بدو بدو رفتم سمت در حیاط مسجد که دیدم شیخ کنار ماشینش وایستاده و میخواد سوار ماشینش بشه.
رفتم سمتش سلام و احوالی کردم و سوالم رو پرسیدم.
شیخ گفت: «ببین عزیزم، به کسی رای بده که خدا پیغمبر رو بشناسه، با دین و حرف خدا آشنا باشه، حلال و حرام بدونه، ظاهر مذهبی و متدین داشته باشه و....» همینجور شیخ داشت نشونههای اصلح رو میگفت که به ذهنم رسید اصلح یعنی کسی که شیخ باشه، چون درس دین خونده و همه اینا رو بلده! تا اومدم این کشف جدیدمو به شیخ بگم؛ شیخ دستی زد روشونم و گفت: «میدونی چرا گفتم این نشونهها رو داشته باشه؟ چون فقط یک همچین آدمی میتونه توی جامعه عدالت ایجاد کنه و خودش رو با دیگران برابر بدونه» و همینجور که این دستش رو از روی شونم برمیداشت با اون یکی دستش، شش پرس غذای نذری را گذاشت داخل ماشینش و با من خداحافظی کرد.
#حسام_سعیدی_گراغانی
#یادداشت_رسیده
@tanzac