#داستان_امروز
«معادلات غلط عمرو عاص زمان!»
🔻نقل است که روزی معاویه برای نماز درمسجد آماده میشد.به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند نگاهی از سرغرور انداخت.
عمروعاص در گوشش نجوا کرد که:بیدلیل مغرور نشو!اینها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمیآمدند و«علی»را انتخاب میکردند.
معاویه برافروخت.
عمروعاص قول داد که حماقت نمازگزاران را ثابت کند.پس ازنماز،برمنبر رفت و در پایان سخنرانی گفت:از رسول خدا(ص)شنیدم هرکس نوک زبان خود را به نوک بینیاش برساند،خدا بهشت را براو واجب مینماید و بلافاصله مشاهدهکرد که همه تلاش میکنند نوک زبانشان را به نوک بینیِشان برسانند تا ببینند بهشتیاند یا جهنمی؟
عمروعاص برگشت تا حماقت جمعیت را به معاویه نشان دهد،دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد سعی میکند نوک زبانش را به نوک بینی برساند
عمروعاص در گوش«معاویه»نجوا کرد:این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو میخواهند. «علی»برای این جماعت حیف است!
📌نکته:
در تقلید خود یک اشتباه استراتژیک دارند.
گویا هنوز درک نکردند که:
« این بار مردم #علی را برگزیدند»
✅ @tanzefarhangian
جیگرمن کجاااااااسس؟؟؟ 😍
.
.
.
.
.
.
.
پیداش کردم... ☺️
.
.
.
.
.
.
.
.
بالای کلیه هامه٬ سر جاشه!!!!! 😊
چیه ؟؟
هااااااان؟؟؟؟
نکنه فکر کردی تویی😂😂😂😜😜😜
گفت از حادثه ای لبریزم، من پر از فریادم، در درونم غوغاست
🤣🤣🤣🤣
گفتم این حال تو را میفهمم، دستشویی آنجاست!
🙁🙁😂😂
تو مترو خیلی شلوغ بود وایستاده بودیم طرف به بغلیش گفت آقا شما تو مترو آشنا دارید؟
گفت نه.
گفت دادگستری و شهرداری چی؟گفت نه.
گفت نماینده مجلس که نیستی؟ گفت نه.
گفت پس کلا آدم کله گندهای نیستی؟
با عصبانیت گفت نه آقا چطور مگه؟؟؟
گفت هیچی پس یه لطفی کن پاتو از رو پام وردار 😳😂😂😂😜
😂😂
دیدین تو فیلما میرن رستوران گرون قیمت وسطاش دعواشون میشه غذاها رو ول میکنن میرن بیرون؟
والا ما با دوستامون میریم فلافلی هر چی سس هست رو خالی خالی که میخوریم هیچ دستمال کاغذی هارم میذاریم تو جیبمون که ضرر نکنیم😂
✍آسمان؛
آبی ترین لباسش را پوشید.
و ...
به استقبال یازدهمین خورشید رفت!
خورشیدی
که یک پرتو از وجودش،
روزی تمام زمین را روشن خواهد کرد.
خورشید سامرا؛ تولدت مبارک🌞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
زن رفت پیش دکتر گفت:
آقای دکتر شوهرم توی خواب حرف می زنه چی بهش بدم
دکتر گفت: فرصت
زن گفت: فرصت چی
دکتر: بهش فرصت بده وقتی بیداره حرف بزنه😂😂