آقای ایهود باراک از اسراییل، برای بار سوم میپرسم: آیا به بنده وکالت میدهید که صد دستگاه اتومبیل شما را با کشتی، به دریای مدیترانه ارسال نمایم؟
با اجازه پدر و مادرم و بچههای یمنی، بله
🔺وحید سلطانعلیان🔺
طنزیم| @tanzym_ir
اولین اظهارات توماج پس از آزادی: نه اعتراف کردم، نه همکاری
اولین اظهارات نتانیاهو بعد از آتشبس: نه تلفات دادیم، نه ترسیدیم.
🔺زهرا رضایی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
🔸 آزمون شخصیتشناسی
در تصویر بالا ابتدا چه چیزی توجه شما را جلب میکند؟
۱. ماشینهای در حال حرکت
شکاکید. با خود میگویید مگر هوا آلوده نیست؟ پس چرا مردم آمدند بیرون؟ چرا نفس میکشند؟
مثبت نگاه کنید. شاید اینها شششان (اینکه از روی کلمه قبلی رد شدید یا آن را شِششان خواندید بیشک از عوارض همین آلودگی هوای کذاییست) فیلتر دارد.
۲. چراغ قرمز
صبر کنید ببینم کدام چراغ قرمز؟
آهان آن گوشه بالا سمت چپ تصویر را میگویید.
از شدت وضوح تصویر ندیدمش.
چی؟ شخصیتتان چه شد؟
هیچی در بین پیامبران میگردید دنبال جرجیس.
خدایی در این هوا چشم، چشم را میبیند که شما چراغ قرمز را دیدید؟
کمی شل کنید. نه ... آنجا را نه ... کش ماسکتان را میگویم شل کنید، پشت گوشتان را زخم کرده است. البته حالا زندگی را هم شل گرفتید طوری نیست.
۳. هالهی برج میلاد پشت تودهای از آلودگی.
چرکید. یک عینک کثیف دارید که زمستان به زمستان از گنجه درش میآورید و میزنید.
عینک چرکتان را تمیز کنید تا متوجه شوید پاکی باید در نگاهتان باشد، نه در هوایی که استنشاق میکنید.
هان؟ پس سرفه، سردرد و حالت تهوع چه میگوید؟ حالت تهوع؟ باردار نیستید؟
آهان ... خوب پس شما یک چرک بدبینید.
بدبین نباشید. سرفههایتان هم احتمالا به خاطر شکستگی دنده است. حتما به پزشک مراجعه کنید.
🔺فاطمه بوجار🔺
طنزیم| @tanzym_ir
جراید: اکبر طبری به زندان بازگردانده شد
رئیس زندان: پسر چرا اونجا وایستادی، برو اتاقِ ویایپی رو آماده کن، بعد برو چلو کباب بگیر، اکبر داره میآد.
🔺رضا حاجی محمدی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
🎥
.
.
غم، میگذرد، شادی هم. اما هرچقدر آدمها را بیشتر شاد کنیم، بیشتر بُرد کردهایم.😌
پس بنا بر این اصل، یک بخش ویژه در جشنواره تدارک دیده شده است مخصوص "شادی"!
بخش طنز جشنواره، به شما این امکان را میدهد که آثارتان را در همهی محورها و به خصوص بخش آیتم و فیلمنامه، در حوزه طنز خلق کنید و برای ما بفرستید. پس قلمهای طنّازتان را به راه بیاندازید که "طفلی به نام شادی، دیریست گم شده است..."
پینوشت: برای ارسال اثر در این بخش یادتان نرود که حتما تیک "میخواهم در بخش طنز شرکت کنم" را در بخش بارگذاری فایل فعال کنید.
و یادتون باشه این بخش از جشنواره در محورهای داستانی، انیمیشن، نماهنگ، آیتم تلویزیونی و فیلمنامه قابلیت دریافت اثر داره و شما میتونید تا ۳۰ آذر ماه آثارتون رو برای ما ارسال کنید.
.
#جشنواره
#جشنواره_فیلم
#جشنواره_مدرسه
#مدرسه #نوجوان #آیتم #فیلم_کوتاه #دانشآموز #طنز #فیلمنامه
.
📱https://ble.ir/madresefilmfestival
•
💻 www.madresefestival.ir
🔹 فیل و ابابیل
🔸 چهارمین شماره ضمیمه هفتگی طنز روزنامه ایران، صبح امروز –۸ آذر ۱۴۰۲– منتشر شد.
از مطالب منتشر شده در این شماره میتوان به بخندید موافق باشید و رشد کنید، تکرار مکررات، کجا باید برم؟، کاریکاتور فیل و ابابیل و مطالب متنوع دیگر اشاره کرد.
🌐 از اینجا بخوانید:
https://rahrahtanz.ir/ایران-طنز-۴/
🔸 برای بیمارستانی پس از ۳۴ سال
۳۴ ساله از غرب تهران
کتاب «رستگاری در ۳۴ سالگی» رمانیست پر نشیب و فراز از آدمهای کوتاه و دراز. آدمهایی که پیام هیچ انتخاباتی را درک نکرده و سلامتی خود را به دست تقدیر سپرده بودند تا اینکه کسی که میگویند چند کلاس بیشتر سواد ندارد برایشان بیمارستان افتتاح کرد.
نویسندگان پیشین این کتاب که همواره خود را افرادی سازنده، مصلح، توانا و معتدل معرفی کرده بودند، قهرمان کتاب را زمان تولد تا سن ۳۴سالگی یعنی تولد فرزندش در این بیمارستان رویایی روایت میکنند.
قدیر ناتوان منتقد ادبی و نویسنده کتاب «فواید قورت دادن قورباغه» در وصف این کتاب میگوید: «واضح است اینکه چه کسی قصهی این بیمارستان را تمام کرده اصلاً اهمیتی ندارد زیرا چند نویسنده قبلی با مدرک دکترا در چندین سال آن را به رشته تحریر درآوردهاند ولی آن کسی که آنرا به پایان رسانده یک جا در سخنرانیهایش تُپُق زده که نشان از بیسوادی است. در ضمن ایشان خاطرنشان کرد که مهم آن کسی است که کلنگ اول را زمین زده وگرنه روبان را که همه میتوانند ببُرند.»
شاکر النازیان منتقد ادبی و نویسنده کتاب «قانون شناسی در ۲۱ روز» درباره این کتاب مینویسد: «قدرت نویسندگان قبلی این کتاب اینجاست که نوشتن هر کتابی بیش از بیست و یک سال طول بکشد ارتش باید به نفع ناشر وارد عمل شود، اما ۳۴سال زمانی که صرف نوشتن این کتاب شده را تقصیر نویسنده پایانبند کتاب میداند.»
در جایی از این کتاب میخوانیم:
«پدر با دستان لرزانش نوه پنجمش را در آغوش گرفت و در حالی که آلوچه آلوچه اشک میریخت رو به من گفت: خدا هنوز تو را به ما نداده بود که کلنگ این بیمارستان به زمین خورد. چقدر امید داشتم تو در یک بیمارستان نو به دنیا بیایی. بعد از این همه سال باورم نمیشد که کسی از نسل من اینجا متولد شود.»
از دیگر نوشتههایی که نویسنده جدید میخواهد در آنها کارهای ناتمام دکترهای قبلی را تمام کند میتوان به
فاز دو فرودگاه امام: خواب و بیدار
رشتکاسپین قطار رویاها
دالانِ افسانهای شرق به غرب اشاره کرد.
🔺علیرضا حیدرزادهجزی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
- چرا کُشتیش؟
+ آقای قاضی، همهش دم از پایبندی به سنتها و فرهنگهای باستانی ایران میزد.
- اینکه خوبه!
+ آخه، بعدش اومده بِلَکفرایدی برای آنلاین شاپش اجرا کرده.
- با یکی از سنتهای باستانی بزن به کمرش، مطمئن شو که مُرده.
🔺زهرا رضایی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
اگر یک کشتی اسرائیلی از دریای عمان با سرعت ۷۰ گره دریایی حرکت کند، چه مدت طول میکشد که به دریای مدیترانه برسد؟
۱. ۵ روز
۲. ۱۰ روز
۳. ۱۵ روز
۴. تا نظر بچههای یمن چی باشه
🔺وحید سلطانعلیان🔺
طنزیم| @tanzym_ir
🔸 راهحلهای مختصری جهت بیان خستگی
🔹 چگونه خستگی را گردن نگیریم؟
🟥 _بخشی از متن:_
«...حتماً قبل از هر کاری به حافظ هم تفأل بزنید و تا بیت «بنشین بر لبِ جوی و گذرِ عمر ببین/کاین اشارت ز جهانِ گذران، ما را بس» نیایید دست از تلاش برندارید. بعد از آن با خیال راحت استراحت کنید و بگویید حتی حضرت حافظ هم خسته شدهاند، پس از ما توقع نداشته باشید…»
متن کامل را از لینک زیر بخوانید:
👇🏻
🌐 https://rahrahtanz.ir/چگونه-خستگی-را-گردن-نگیریم؟/
⚠️ چنانچه روی لینک نزنید، کلهتان بهصورت راهراه کچل میشود.
🔷 امین زارعی 🔷
طنزیم| @tanzym_ir