می‌گن به «پایگاه ۸۲۰۰» اسرائیل حمله شده و احتمال می‌ره کارمنداش ضربه‌ی مغزی ملایم شده باشن، نگران پیج‌های وطن پرست آریایی و سلطنت‌طلب شدم، نکنه دیگه مطلب نذارن! 🔺مریم پدرام🔺 طنزیم| @tanzym_ir

#پویش_خاطرات_اربعین #اسیرتیم_گرچه_گرمه_ولی_تو_مسیرتیم! خدا توفیق داد امسال خانوادگی در پیاده‌روی اربعین حضور داشته باشیم. موکبی که در نجف ساکن بودیم روبه‌روی مقبره شهید صدر و نزدیک وادی السلام بود. برای رفتن به حرم مطهر امام علی مجبور بودیم سوار موتور های عراقی بشیم. اونم از وسط تونل وحشت قبرستان وادی السلام رد می‌شد تا ما رو به حرم برسونه. یک‌بار موقع برگشت از حرم به سمت موکب، تنها بودم وقتی رسیدم به نزدیکی وادی السلام که سوار ماشین بشم همه یا خالی بودن یا فقط مسافر مرد داشتن منم روم نمی‌شد سوار بشم سه تا خانم ایرانی که داشتن پیاده از وادی السلام عبور می‌کردن بهم گفتن بیا باهم بریم منم باهاشون همراه شدم که وسط راه اونا ماشین گرفتن و دست من بدبخت رو گذاشتن توی پوست گردو. دیگه فقط من بودم و من! هوا هم تاریک شده بود و وسط ترسناک‌ترین قبرستان زمین گیر افتاده بودم. یکم که دقت کردم دیدم یک آقای میانسال عراقی با دشداشه مشکی حدود ۱۰۰ متر جلوتر از من داشت پیاده می‌رفت. پیش خودم گفتم خدا رو شکر یک آدمی‌زاد این‌جا هست برم نزدیکش تا از این‌جا خارج بشم با همین فکر سرعتم رو تند کردم که خودم رو بهش برسونم اون بنده خدا هم پشت سرش رو نگاه کرد یک موجود سر تا پا مشکی پوشیده با یک پوشیه کامل عراقی داره می‌دوئه به سمتش، بنده خدا هم ترسید و شروع کرد به دویدن. حالا من بدو ایشون بدو هر دقیقه هم برمی‌گشت پشت سرش رو نگاه می‌کرد شاید منتظر بود محو بشم یا برم سراغ یک قربانی دیگه. تا رسیدیم به ورودی وادی السلام یکم منتظر موند ببینه من از کدوم سمت میرم خودش جهت مقابل رو انتخاب کرد و دوید رفت. ان‌شاءالله که سالم رسیده به مقصد و خونش گردن من نیفتاده باشه. 🔺زهرا جعفری اردکان🔺 طنزیم مخاطبان| @tanzym_ir     

در انتظار ترکیدن! 🔺علی زارع🔺 طنزیم| @tanzym_ir

اونایی که از پیاده روی اربعین برگشتن، واسشون «ممنون» گفتن به جای «شکراً» از حل کردن معادله دیفرانسیل هم سخت‌تره! 🔺عطیه صابری🔺 طنزیم| @tanzym_ir

ما چون خونه‌مون دوبلکس نیست و پله نداره، وقتی با خانواده‌ حرفم می‌شه دستم رو می‌گیرم جلوی دهنم و دور خونه می‌دوَم. 🔺زهرا محمودی🔺 طنزیم| @tanzym_ir

وقتی یکی داره با سشوار کشیدنش، همه‌ی موهات رو از جا در میاره، روانشناس می‌پرسه: «دخترم با کدوم غم و غصه این‌جوری موهات ریخته؟!» 🔺 ریحانه یزدی‌راد🔺 طنزیم| @tanzym_ir

ولی اگه روز قیامت از من بپرسن که: «جوونیت رو تو چه راهی خرج کردی؟»، می‌گم: «تو سایت وام ازدواج». 🔺زینب سادات جزایری🔺 طنزیم| @tanzym_ir

عالی شد، الان استرس دارم که استرس نداشته باشم. 🔺معصومه کیخامقدم🔺 طنزیم| @tanzym_ir

خستم مثل اون سرباز اسرائیلی که نمی‌دونه نگران انتقام حزب‌الله باشه یا از انتقام سخت ایران سکته بزنه. 🔺عطیه صابری🔺 طنزیم| @tanzym_ir

واکنش تلاویو به اولین پاسخ نظامی حزب‌الله: 🔺فاطمه دماوندی🔺 طنزیم| @tanzym_ir

🔸️ ترسِ پاسخ استرس دارم چه خواهد شد، هوار! من نمی‌خواهم بمانم بی‌قرار ترسِ پاسخ، زَهره‌ها را آب کرد عده‌ای رفتند و گفتند: الفرار! گُنبدی سوراخ داریم و فقط می‌دهد هر دم نتانیاهو شعار شهر شد چون شهرِ ارواح و بد است کسب و کار و لحظه‌های انتظار ارتشِ چارُم از آخر مال ماست چون همه هستیم در اعماقِ غار سهمم از خا خوابِ شب، بدخوابی است من لُ لُک لُکنت گرفتم بی‌شمار وقتِ خوابم پوشکم چون برکه است می‌خورد موشک به ما ده‌ها هزار؟ کاشکی موشک بیاید زودتر! صاف بر روی نتانیاهوی هار ✍️ جواد قره‌محمدی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷

نیروگاه‌های برق یه جوری دارن می‌گن خسته شدیم که تمام رگ‌های بدن ما داره براشون می‌سوزه. 🔺فرزانه فولادی🔺 طنزیم| @tanzym_ir