eitaa logo
هنرکده ترنم || کانال فیلم کلیپ آموزش سفارش مجسمه خمیری تاپر کیک ماگ مگنت گیره حجاب گل سر رز سازی تهران
3.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
58 ویدیو
2 فایل
مدیر: @taranom_sa سفارش فیلم عکس اموزش آموزش کسب درامد درآمد فروش خرید ماگ خمیر مجسمه سازی خمیری رزین تاپر عروسکی تاپرکیک مگنت تاپر کیک گیفت جاکلیدی فوندانت پیکسل روسری کیک سازی سوغاتی هنر روز هدیه کادو تولد ولنتاین خاص همسر زن شوهر عروس داماد مادر خواهر
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا به عشـق تو پرده صبح را از پنجره احساسم که روبه بیکرانه‌های آسمان و دریـای توست باز میکنم و آرامـش را از تو طلب میکنم پس به یادت میگویم زندگے سلام سلام دوستان روزتون بخیر
شازده کوچولو پرسید : دوست داشتن بهتره یا دوست داشته شدن؟ روباه گفت : برای پرنده کدومش مهمتره؟ بال راست یا بال چپ؟!
تو با صبح شکوفا می شوی نفس نفس، در من جان می گیری و آفتاب را، با چشمانت به خانه ام می آوری بگذار این صبح یادگار مهر تو باشد...
😍 دلـم یک عشق می خواهد یک " تو " یک من یک گندم زار طلایی که عطرش پر باشد از نفس های تو...♥️🍃🌸 @aks_porofaile
هدایت شده از کانال صراط نور
💠 خواب عجیب رهبر انقلاب: بنده در طی مبارزات، خواب‌های عجیبی دیدم که یکی‌شان درسال ۱۳۴۶ است. در آن زمان، وضع سیاسی مشهد در نهایت شدت برای مبارزان بود و جز چند تن، بقیه عرصه را رها کردند. در آن شرایط، خواب دیدم که امام خمینی وفات کرده و پیکرشان در یکی از خانه‌های نزدیک خانه پدرم درمشهد بر زمین است. دردی جانکاه قلبم را می‌فشرد؛ تابوت را روی دوش گرفتیم؛ در بین انبوه تشییع‌کنندگان، بسیاری از علما بودند اما چیزی که بر درد من می‌افزود، این بود که برخی از علما بدون هیچ اندوهی با هم صحبت می‌کردند و می‌خندیدند. پیکر امام به آخر شهر رسید؛ بیشتر افراد بازگشتند و فقط ۲۰نفر ماندند. پیکر امام را به بیرون از شهر برده و به تپه‌ای رسیدند؛ اما بیشتر تشییع‌کنندگان، در پایین تپه ماندند. جنازه را با ۵نفر بالای تپه برده و روی تپه قرار دادیم. من پایین پای امام رفتم تا با او وداع کنم؛ اما ناگهان امام، انگشت سبابهٔ دست راست‌شان را به سمت بالا حرکت داد و با چشمان بسته شروع کرد به نشستن، تا اینکه انگشت اشاره‌اش را بر پیشانیم قرار داد و دو بار گفتند: "تو میشوی!" 🌐 کتاب «خون دلی که لعل شد»/ص۲۶۲ به کانال بصیرتی_معنوی 🇮🇷 صراط نور 🇮🇷 بپیوندید https://eitaa.com/serat_e_noor
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈• وا نکن پیراهنت را "ماه " می افتد زمین! خَم نشو از "گردنت" "الله" می افتد زمین ! باز و بسته می شود پلکت و یا خیام مست گاه بر می خیزد و آنگاه می افتد زمین!؟ تا تو غمگین می شوی یک آن جهان می ماندو با صدای خنده هایت راه می افتد زمین "برگ ریزان" می‌کنی همزاد پاییزی مگر ؟؟ برگِ سرو از دیدنت چون "کاه" می افتد زمین ! مِه تمام کوچه های شهر را خواهد گرفت بسکه از عمق وجودم " آه" می افتد زمین! خواستم در بازی شطرنج دل کیش ات کنم صفحه می ریزد به هم تا "شاه " می افتد زمین! هر پلنگی پنجه سمت روی ماهت می برد گرنمیرد دست کم یک "ماه'می افتد زمین ...!