عزیز همراهم سلام!
کلام «خودِ» خدا
«قیامت» را اینگونه وصف میفرماید:
آن روزی که آدمی «فرار» میکند از: «برادرش»؛ «مادرش»؛ «پدرش»؛ «همسرش» و «فرزندانش».
عبس/۳۴. معارج۱۱.
(نستجیربالله) قرآن سند ندارد یا خدا...
پس چه شده ما را؟
«۹» ماهه از هم فرار میکنیم تا «جان» خود را در «امان» بداریم!
مگر زندگی«دنیا» زود«گذر»نیست.
عنکبوت/۶۴
مگر زندگی آخرت «جاودانه» نیست؛
اعلی/۱۷
«عقل» و قلب «سلیم» نسبت به زندگی «آخرت» و سرنوشت ما در این «دنیا» چه میگوید؟
انعام/۳۲ شعراء/۸۹
پس چه شده ما را که هیج «تفکُّری» نسبت به «پروتکلهای» خدا در «دنیا» و هیچ ترسی از «منع» رفت آمد؛ در فردای «قیامت» نداریم؟
حاج قاسمِ❤عزیز خوب درس خواند که میفرمود: میخواهم پاکِ پاک، به «ملاقات» خدا بروم.
عزَّتتان پاینده باد
✍علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
عزیز همراهم سلام!
«از مذاکره بگم»؟
اشعث بن قیس، «فرمانده» سپاه «امام» که بزرگِ «طایفه» بزرگی هم بود.
به همراه «عدِّه» دیگری از به اصلاح نو«اندیشان» و «تسلیم» طلبان؛ حتَّی نپذیرفتند که ابن عباس، نماینده جبهه «مقاومت» عَلَوی بشود.
تا حَکَميَّت تحمیلی به امام مسلمین را «داوری» نماید.
امام «اشتر» اسلام را پیشنهاد داد.
عاشقان «مذاکره»؛ مالک را «سرهنگ» خواندند.
او را برای «دیپلماسی» لبخند، مناسب ندانستند.
همصدا با معاویه، برای مذاکرهِ حکمیَّت گفتند: ابوموسی اشعری باید برود؛ رفت و قرارداد «امضا» شد
حُجَّت خدا؛ نه خوشبین بود و نه شرایط او، رقم خورده بود.
اِقتضای جامعه اسلامی هم؛ در آن رعایت نشده بود.
هنوز رنگ «مُرَکَّب» عهدنامه «کِذایی» خشک نشده بود که «معاویه» از آن خروج کرد.
مالک بن الحارث را، در ۱/۲۰ دقیقه بامداد، با «پهبادِ» شربتِ عسل؛ در قُلزُمِ «فرودگاه» بغداد «ترور» کرد.
شرح ابن ابیالحدید، ج۲، ص۳۱۰. ج۶، ص۷۷. ج۱۵، ص۹۸.
پس «عالِمانه» دَم از «صُلحِ» و مذاکره امام «حسن» بزنیم!
ادامه دارد...
ممنون نگاهتانم
✍علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
عزیزهمراهم سلام!
«مُراقب باشیم»
ابوموسی پشت میزِ «مذاکره» نشست.
«جنتلمنهای» مذاکرهِ حکمیَّت؛ با «عباهای» یَمَانی و «دَشدَاشِه»های عیانی، به «ریشه» انقلاب «پیامبر» خندیدند!
چرا که «ولی» خدا تنها شد.
«اشترِ» اسلام «ناب»را؛ بلافاصله ترور کردند.
«مفاد» حکمیَّت در «اتحادیه» بنیاُمَیِّه کیلویی «دَرهَم» هم؛ خریدار نداشت.
اصلاً قوم «تزویر»، مذاکره را اعتقاد ندارد؛
«مذاکره» بهانه است اصل اسلام «ناب» نشانه است.
سخن از «سانتریفیوژ» نوک شمشیر ابن ابیطالب نبود.
سخن، زدنِ «ولایت» بود که دُرست بعدِ «مُذاکره» حکمیَّت؛ سر «حُجَّت» خدا دو نیم گردید.
تا صدای «عدالت» خاموش گردد و اموال مسلمین به یغما برود.
حال تو دَم از صُلح امام «حسن» میزنی؟
ممنون نگاهتم
✍️علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
عزیز همراهم سلام!
#بسیج_کارِ_عشقه
نه به «یُمن» راستیها دلبستیم و نه از «یُسر» چپیها!
بهره بُردیم!
بسیجیام؛ «۳۰» سال «نون» امام «زمان» خوردم.
برا همین از «عُمق» جانم صدا میزنم: «یا صاحبَ الزمان»
«نوکر» دین آقا هستم، دین خطر بیفتد، زحمت کفن نیست؛ به سر داریم.
اگر دوستان اصلاحطلب و یا اصولگرا از «نیش» و «نوش» قلمم آزرده شدند...
تبیین «دینم» میکنم با سادهترین «قلم»؛ ولی شکرخدا طرفدار «هیچ» جناحی نیستم.
«چپ» و «راست» کارگردانی انگلیس است.
از فرماندهام در جبهه آموختم: #بسیجی بیادِّعا باشم.
دَم زدن اون آقا از «صُلحِ» تنهاترین «سردار»؛ بر من سخت گذشت خواستم بیشتر بنویسم که امکان تایپ نیست...
«فقط یک قسمت دیگر در خدمتم...»
#هفته_بسیج گرامی🌸
ممنون نگاهتم
✍️علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
عزیز همراهم سلام!
«کدام صُلح»؟
بنیاُمَیِّه، «دو» شاخه دارد: سُفیانی و مروانی!
ابوسفیان که زنش هند جگرخوار است سرسلسله «سُفیانی» است که فتح مکه به «ظاهر» اسلام آورد.
آقاجانمون میفرماید:
این «کذَّاب» اسلام «نیاورده» بود.
نهج/نامه۱۶.
شاخه مروانی؛ «کثیفتر» از «سُفیانی» است.
مروانیان همهشون «دو» تابعیتی هستند؛ یعنی «تابعیَّت» یهود دارند.
روزگار «خونین» را برای اسلام رقم زده و خواهند «زد».
(نهج/خطبه۷۲)
«خدا» هم در قرآنش «مذاکره» با یهود و نصاری را با حرف «لَن»؛ نفی «اَبَد» فرموده است:
«لَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ»؛ «یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمیشوند تا اینكه از مرام و روششان پیروی كنی!» (بقره/۱۲۰)
پس «عالِمانه» دم از «صُلح» امام حسن بزن؛ «علَّت» و سرانجام آن «صُلح» را؛ درحماسه عاشورا «مطالعه» کن!
درعمر«۱۰۰۰» ساله حوزهها؛ «عالمان» دین، «ریشه» و شناسنامه دارند.
ممنون نگاهتانم
✍علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
رزمنده دفاع مقدس، دکتر علیرضا قزوه کولاک کرده است
👇👇👇👇👇
👈فخر ایرانست فخریزادهها
👇👇👇👇👇
✊کاسب تحریم لم داده ست بر سجادهها
میخورد تا هفت پشت از لقمهی آمادهها
✊اُف به این اصحاب فتنه، تُف به این تکرار شوم
آن سلبریتی جماعت، وین مُخَنَّث مادهها
✊دستشان با تولههای خرس در یک کاسه است
میزنم چون شیر امشب در صف وادادهها
✊باده پنهان خوردهاند و باده پنهان میکنند
نعرهاش باقی ست، داد از مستی آن بادهها
✊روزگاری شد که در موج بلا افتاده است
با گرفتاران دنیا، کار ما آزادهها
✊آن که از دیوار میترساند مردم را کجاست؟
بازی جمعی قُرُمساق است و مُشتی سادهها!
✊تُف به این برجام و فرجام و به تَکرار دروغ
سوخت ایرانم به دستِ از نفس افتادهها
✊ شهریاری را شما تقدیم دشمن کردهاید
حاج قاسم را شما کشتید! آقازادهها!!
✊این وزیران و وکیلان نارسیده میروند
"شهریاری" فخر ایران است و "فخریزاده"ها
✊جادهها باز است و راه رستگاری بازتر
میرسد فردا سواری تازه از این جادهها
@taqavi57
عزیز همراهم سلام
«امام عشق»
در زیارت «عاشورا»، اوج ارتباط با حضرت «پروردگار»، سربه «سجده» نهادن است.
یعنی همه «وجودت» را سرازیر نمایی تا هیچ «ناخالصی» در «درون» وجودت باقی نماند.
با «طهارت»، نیّت «احرام» کردی و لبیک «عاشقی» را در زیارت «عرشی» عاشورا با «سلام» به وجود مقدَّس امام سر«جدای» خود آغاز نمودی!
خروج از این «احرام» آسمانی؛ سر به «سجده» نهادن است.
«سلطان» بدن باید به «خاک» بیفتد.!
«حمدی» همانند «حمد» امام سجاد بجا میآوری!
«حمدالشاکرین»
چون روحت در «زیارت» عشقِ «قُبِّهی» استجابت همه دعاهای «هستی» صفایی خاص گرفته است.
در هنگام خروج از «احرام»، جسم باید سرازیر گردد تا «چیزی» غیر«خدا» در «دل» باقی نماند و «روح» بزرگتر گردد.
هنگام خروج از «احرام» هم؛ خدا بهت لیاقت «طلب» رزقِ شفاعت «هدیه» میفرماید.
اونهم از چه «کسی»؟ شفاعةَ«الحسین»!
کِی؟ «یومالورود» روزی که هیچ کس، به فکر «هیچ» کس نیست.
ممنون نگاهتم
✍علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
عزیز همراهم سلام!
💜«سجده آخر»💖
فراز «آخرِ» زیارتِ «عرشی» عاشورا؛ درسِ توحید؛ نبوَّت؛ امامت و «معاد» است.
خروج از «ظلمت» کُفر، بسوی نورِ «ایمان» است.
این «خروج» اگر حاصل شود؛ خدا ولی «انسان» میگردد.
«اللهُ وَلِیُّالَّذِینَ آمَنُوا».
در فراز «آخر» انسان سر به «سجده» دارد.
«طلبی» از خدایش میکند که «طلب» همه انبیا و اولیا بوده است.
«قدم صدق در راه عبودیَّت و بندگی»
آنهم در کنار «امام» سرجدایی که «خون» خدا و عزیز همه «هستی» است.
لازمه رسیدن به این «مقام»؛ خانه «تکانی» جان و تن است.
در حال «سجده»، دلِ از «غیر» خدا «خالی» میشود. «ته» دل؛ متوجِّه خداست.
#ماملت_امام_حسینیم
ممنون نگاهتم
✍علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
عریز همراهم سلام!
#دعای_هفتم
آقاجانمان در نهج میفرماید:
«خدا را از «سُست» شدن ارادههاى قَوى، «گشوده» شدن «گِره»هاى بازنشدنی و درهَمْ شكسته شدن «تصميم»ها، شناختم.»
(حکمت/۲۵۰)
زین العِابد «هستی» در دعای «هفتم» صحیفه؛ این «زبور» آل محمد میفرماید:
ای خدایی که «گِره» مشکلات عالم به او «گشایش» مییابد. خدایی که سختیهای همه عالَم به «وسیله» او آسان میشود.»
گرچه «عصر» حاضر، عصر «ترور» و «وحشی»گری آمریکا و اسرائیل است؛ امَّا باز شدن همه گرههای «عالَم» بدست خداست و خدا هم «وعده» نابودی آنان را داده است.
این که «فقیهی» نام آشنا؛ در شروع این «اپیدمی» خطرناکِ «کرونا»، دستور به خواندن «دعای» هفتم صحیفه دادند؛ بخاطر «عُمق» شناخت این انسان وارسته، به معارف بلند اسلام «ناب» مُحَمَّدی و خدامحوری رهبرِ تنها «حکومت» شیعی در جهان است.
با همه «مشغلهها» و فشارهای «داخلی» و «خارجی» که بر دوش این «فقیه» وارسته سنگینی میکند؛ امَّا ارتباط با خدایش، هیچ «لحظه» قطع نمیشود.
ممنون نگاهتم
✍علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
هدایت شده از مدرسه علمیه (جانبازان) حضرت ابوالفضل علیه السلام
#معرفی_کتاب
📙مردمداری در حکومت اسلامی
🌸عهدنامه مالک اشتر
🌸ترجمه، شرح و دسته بندی مفاد نامه 53 نهج البلاغه
✅ تنظیم کتاب در قطع رقعی و 116 صفحه، با قیمت شش هزار تومن
✅چاپ انتشارات نگاه تعالی، سال 1396
☎️025 32912487
#مردمداری_در_حکومت_اسلامی
✍🏻مؤلف: علی تقوی دهکلانی؛ از دانش آموختگان واساتید مدرسه علمیه حضرت ابوالفضل علیه السلام (جانبازان)
#مؤسسه فرهنگی هنری #تعالی
#افتخارات
🆔 @H_janbazan
May 11
عزیز همراهم سلام
#نفوذ_نفوذ»
آقاجانمون امیرالمؤمنین میفرماید:
«هيچ قوم و ملَّتی در درون خانههایشان مورد هجوم دشمن واقع نشدند؛ مگر اينکه خوار و ذليل گشتند» (خطبه/۲۷)
این کلام پُر مغز را، «ابننباته» در کلام خود میآورد؛ ولی نامی از امام ما نمیآورد.
ابن ابیالحديد در مُحَاجِّه با اُستاد خود میگويد:
«به اين جمله بنگر و ببين چگونه از ميان تمام خطبه «ابننباته» فرياد ميکشد، فرياد فصاحت و بلاغت و به شنوندهاش اعلام میدارد که از معدنی غير از معدنِ بقيه خطبه برخاسته است.»
(ابن ابیالحدید، ج۲، ص۸۴.)
راستی! بعد از «ترور» حاج محسن فخر ایران؛ در بیخ «گوشِ» پایتخت کشور، آنهم با «سلاح» اسرائیلی؛ آیا وقت آن نرسیده که این کلام علی را بخوانیم و به حال و روز خود گریه کنیم؟
ما روزی مُجرم را، از «آسمان» به «زمین» میکشیدیم.
دانیالزاده را؛ از «اروپا» بر میگرداندیم.
«مُتَّهم» فراری به «شاخ» آفریقا را، به «دُم» رَخش پاسدارانِ «گمنام» اطلاعات سپاه میبستیم و در «شهرها» میگردانیدیم.
چه شده است؟
«پدر» علم هستهای ما را؛ بی«پدر»ترین جانیان «تاریخ» ترور میکنند و ما به «تشریح» آن میپردازیم؟
ممنون نگاهتم
✍علی تقوی دهکلانی
@taqavi57