فضائل حضرت ام البنین(س)
1. همسری مولا علی علیه السلام
یکی از فضائل حضرت ام البنین(س) لیاقت همسری با مولا امیر المومنین علیه السلام است. بعد از شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، علی (علیه السلام) به عقیل فرمود: زنی را برایم پیدا کن که از خانواده ای نجیب و شجاع باشد. برایم فرزندی شجاع و قهرمان بیاورد تا سالار شهیدان را در کربلا یاری کند. عقیل گفت: با فاطمه دختر حزام کلبی ازدواج کن که در میان عرب شجاع تر از پدرانش وجود ندارد.(مزینانی، 1390، ص 305)
2. فداکاری نسبت به اهل بیت پیامبر علیهم السلام
به جز حضرت ام البنین(س)، این بانوی پاک، تاریخ کسی را به یاد ندارد که فرزندان هووی خود را بر فرزندان خود مقدم بدارد. حضرت ام البنین(س) توجه به اولاد پیامبر را فریضه ای دینی می شمرد؛ زیرا خداوند در کتابش به محبت خاندان رسول الله امر کرده است. ام البنین این عظمت را درک کرده بود لذا حق آنان را ادا کرد. «شهید» از بزرگان فقه امامیه می گوید: ام البنین از زنان با فضیلت و عارف به حق اهل بیت علیهم السلام بود.
حضرت ام البنین(س) محبتی خالصانه به آنان داشت و خود را وقف دوستی آنان کرده بود. آنان نیز برای او جایگاهی والا قائل بودند. زینب کبرا پس از رسیدن به مدینه به دیدار حضرت ام البنین(س) رفت و شهادت چهار فرزندش را به او تسلیت گفت و همچنین در اعیاد برای عرض تسلیت نزد او می رفت. رفتن نواده ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، شریک نهضت حسینی و قلب تپنده ی قیام حسین (علیه السلام), زینب کبرا، نزد ام البنین و تسلیت گفتن فرزندان برومندش، نشان دهنده ی منزلت والای ام البنین نزد اهل بیت (علیهم اسلام) است.
3. ولایت مداری حضرت ام البنین(س)
زمانی که بشیر از کربلا برگشت و اخبار کربلا را آورد خدمت حضرت ام البنین(س) رسید. خبر شهادت فرزندانش را یکی یکی به او می داد. ام البنین هر بار می گفت: از حسین چه خبر؟ فرزندانم و هر آنچه زیر آسمان کبود است به فدای حسین. وقتی خبر شهادت امام حسین علیه السلام را شنید با آهی سوزان گفت: بشیر با این خبر بندهای دلم را پاره کردی. (مزینانی، 1390، ص 306). این اوج معرفت و ولایت مداری حضرت ام البنین(س) نسبت به امام زمانش را نشان می دهد.
حضرت ام البنین(س) دارای فضائلی همچون صبر، ولایت مداری و فداکاری بود
4. شاعری فصیح و اهل فضل و دانش
زمانی که زنان به خاطر سوگ فرزندانش به حضرت ام البنین(س) تسلیت می گفتند، در جواب آنها در قالب شعر این چنین سرود: که ای زنان مدینه دیگر مرا ام البنین نخوانید که با این نام مرا به یاد شیران بیشه ی شجاعت می اندازید. مرا فرزندانی بود که به خاطر آنها مرا مادر پسران می گفتند ولی اکنون دیگر برای من فرزندانی نیست. ( همان، 307)
از ویژگی های مهم اشعار حضرت ام البنین(س)، توجه به رویدادهای سیاسی زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا با استفاده از هنر مرثیه خوانی توانست ندای مظلومیت و حق طلبی حماسه آفرینان کربلا را به گوش نسل های آینده برساند و مردمان غفلت زده را بیدار کند.
5. پرورش دهنده ی پرچمدار کربلا
سِمَتِ مادری، برای شخصیتی همچون عباس بن علی که پرچمدار صحرای سوزان کربلا بود، افتخارِ بزرگی است که نصیب بانوی شایسته ای همچون ام البنین شده است. فرزندی همچون ابوالفضل العباس باید در دامان مادری پاک طینت و نیکو سیرت پرورش یافته باشد که چنان رشادت ها و شجاعت های بی نظیری را از خود بر جای گذارد که تاریخ همتای او را به خود ندیده یا به ندرت دیده است
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشیع باشیم
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
مرثيه ام البنين سلام الله عليها براي فرزندان خود
سپس ام البنين عليه السلام همه روزه به قبرستان بقيع مي آمد و براي چهار فرزندش آنچنان گريه مي كرد كه دوست و دشمن از گريه او به گريه مي افتادند مروان.از قساوت مروان همين قدر كافي است كه در جريان بيعت گرفتن از امام حسين عليه السلام به وليد بن عتبه فرماندار مدينه گفت: حسين را نگهدار و گردنش را بزن مگر اينكه بيعت كند (ترجمه ارشاد ج2 ص30)
با آن قساوت قلب گريه مي كرد و اشكهاي خود را با دستمال پاك مي نمود و با جمعي از اهل مدينه كنار بقيع مي آمد و ندبه ام البنين عليه السلام را مي شنيدند و گريه مي كردند.
هنگامي كه زنها به ام البنين تسليت مي دادند و مي گفتند: اي ام البنين (اي مادر پسرها) خدا به تو صبر و تحمل بدهد او در پاسخ آنها چنين مي خواند:
لاتدعوني ويك ام البنين***تذكريني بليوث العرين
كانت بنون لي ادعي بهم*** واليوم اصبحت ولا من بنين
اربعه مثل نسور الربي***قد واصلوا الموت بقطع الونين
تنازع الخرصان الائهم*** فكلهم امسي صريعا طعين
يا ليت شعري اكما اخبروا*** بان عباسا قطيع اليمين
اي زنان مدينه ديگر مرا ام البنين (مادر پسرها ) نخوانيد كه (با اين عنوان) مرا به ياد شيران بيشه شجاعت مي اندازيد.
مرا فرزنداني بود كه به خاطر انها مرا مادر پسرها مي گفتند ولي اكنون صبح كردم كه ديگر براي من فرزندي نيست.
چهار باز شكاري داشتم كه آنها را آماج تير قرار داده و با قطع كردن رگ گردنشان آنها را كشتند.
دشمنان با نيزه هاي خود بدن پاك آنها را قطعه قطعه كردند و هر چهار پسرم با بدن چاك چاك بر روي خاك گرم كربلا افتادند.
كاش مي دانستم آيا چنين است كه به من خبر دادند كه دست عباس را از بدن جدا كردند؟
ابصار العين مطابق نقل رياحين الشريعه ج3 ص294-منتهي الآمال ج1 ص280-سفينه البحار ج1 ص510-
در بعضي از روايات آمده: ام البنين عليه السلام هر روز عبيدالله پسر عباس عليه السلام را همراه خود به بقيع مي برد و در آنجا مرثيه مي خواند و زنها براي شنيدن مرثيه او در بقيع جمع مي شدند.
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشیع باشیم
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
نوزدهم جمادی الثانی:
سالروز ازدواج حضرت آمنه و حضرت عبدالله؛
(والدین حضرت محمد صلی الله)
آمنه دختر وهب بن عبد مناف از طريق مادر، در قصي به نسبت رسولالله (ص) متصل مي شود. «بره»، مادر آمنه، نيز از خاندان شريف «بنيکلاب» بوده است که در نسب با وهب بن عبد مناف اشتراک دارد. آمنه دارای نسب شريف و خانواده اصيل و اعتقاد توحيدي و موقعيت ممتازی بوده و در بين همگان به بزرگواري معروف است.
برجستهترين صفات حضرت آمنه (س) از زبان عبدالمطلب، اینگونه بیان شده است: عبدالمطلب، قبل از خواستگاري آمنه، نزد عبدالله، جوان برومند بنيهاشم، آمد و چنين گفت: «پسرم، آمنه دختري است از خويشان تو و در مکه مانند او دختري نيست» و سپس فرمود: «سوگند به عزت و جلال خداوند، که در مکه دختري مثل او (آمنه) نيست»؛ زيرا او باحيا و ادب است و نفسي پاکيزه دارد و عاقل و فهيم و دينباور است.
«او (آمنه) در آن روز، از نظر نسب و ازدواج، بافضيلتترين دختران قريش بود». از صفات برجسته ديگر اين بانو، سادهزيستي است؛ بهگونهاي که پيامبر اکرم (ص) ميفرمايد: «همانا من فرزند زني از قريشم که گوشت خشکيده ميخورد».
امام جعفر صادق (ع) نيز ميفرمايد: جبرئيل بر پيامبر نازل شد و گفت: «اي محمد (صليالله عليه وآله)، خداوند تعالي بر تو سلام فرستاد و گفت: من آتش را بر صلب و پشتي که تو را فرود آورد و بطني که حامل تو بود و دامني که تو را تربيت کرد، حرام کردم».
مرحوم مجلسي(ره) مينويسد: اين خبر دلالت بر ايمان عبدالله و آمنه و ابوطالب دارد؛ زيرا خداوند آتش را بر جميع مشرکان و کفار واجب کرده است و اگر اينان مؤمن نبودند، آتش بر آنان حرام نميشد.
بهطور کلی بخشي از صفات برجسته اين بانوی بزرگوار چنين است: دينباوري (دينه)؛ محجوب و باحيا (محتشمه)؛ فرزانگي و فرهيختگي (عاقله)؛ فصاحت و بلاغت (اديبه)؛ طهارت (طاهره، مطهره، عفيفه).
مرحوم شیخ عباس قمی در اینباره میگوید: «چون عبدالله به سن شباب (جوانی) رسید، نور نبوت از جبین او ساطع بود. جمیع بزرگان و اشراف نواحی و اطراف، آرزو میکردند که به او دختر دهند و نور او را بربایند؛ زیرا که در حسن و جمال، یگانه زمان بود و در روز بر هر کس میگذشت، بوی مشک و عنبر از وی استشمام میکرد... و اهل مکه او را «مصباح حرم» میگفتند تا اینکه به تقدیر الهی، عبدالله با آمنه؛ دختر وهب بن عبد مناف بن زهره بن کلاب بن مرّه جفت گردید ...».
عبدالله؛ پدر بزرگوار پیامبر (ص) نیز از لحاظ زيبايي و کمال، در بين عرب معروف بود. او برگزيده فرزندان عبدالمطلب و مورد توجه او بود. عبدالله عمر طولاني نداشت و بعد از ازدواج با آمنه هنگام بازگشت از سفر شام بيمار شد و در مدينه در نزد اقرباي پدري خويش (بني نجار) ماند. وي در سن 25 سالگي همانجا رحلت کرد و در محله (دار النابغه) به خاک سپرده شد.
در اين ازدواج آسماني چند مسئله مهم بايد مورد توجه قرار گيرد:
انتخاب و معيارهاي انتخاب از سوي خانواده «عبدالله»؛ به نظر ميرسد معيارهاي عبدالمطلب و همسرش در انتخاب همسري شايسته براي «ماه» مکه؛ عبدالله، در دو بعد خلاصه ميشد:
1. اصالت خاندان و ويژگيهاي فردي؛ معيارهاي خانواده آمنه نيز بر اساس ماديات نبود، بلکه به کمال و عظمت روحي و معنوي خانواده عبدالله توجه داشتند.
2. ميزان مهريه؛ به گواهي تاريخ پدر آمنه، پس از مراسم خواستگاري، به عبدالمطلب گفت: «دخترم هديهاي است به فرزند شما؛ هيچ مهري نميخواهيم». عبدالمطلب گفت: «خداوند تو را جزاي خير دهد، دختر بايد مهر داشته باشد وکساني از بستگان ما نيز بايد ميان ما گواه باشند.»
آمنه یک سال پس از ازدواج با عبدالله یعنی در عامالفیل، حضرت محمد را به دنیا آورد.
به هر حال ثمره اين ازدواج مبارک تنها يک فرزند بود، و او همان وجود مقدس رسول گرامي اسلام حضرت محمد «ص» بود. روایت شده است که آمنه در دوران بارداری خواب دید نوری از وی به آسمانها میتابد و به او گفته شد که فرزندش پیامبر امت خواهد شد.
پس از ولادت آن حضرت بهفاصله اندکي که در برخي از روايات دو ماه، و در نقل ديگري هفت ماه ذکر شده، براي او دايه فراهم کرد. رسولالله (ص) تا چهار سالگي در نزد دايه بود و بعد از آن به دامن پر مهر مادر بازگشت. آمنه بعد از دو سال به همراه کودک خويش به مدينه براي ديدار خويشان عزيمت کرد. در هنگام مراجعت از مدينه بيمار شد و در سن 30 سالگي بين راه در گذشت و در مکاني به نام (ابوا) که کنار جاده قديم مدينه و مکه قرار دارد، به خاک سپرده شد.
رسولالله (ص) هنگام عزيمت به حج در سال حجهالوداع، بر سر مزار مادر حاضر شدند و گريه کردند و ديگران را هم به گريه آوردند.
پینوشت:
طبقات الکبری،
زنان نامدار، دکتر احمد بهشتی،
رسول الله الگوی زندگی، حبیب الله احمدی
تاریخ یعقوبی،
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشیع باشیم
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
20 جمادی الثانی :
ولادت حضرت زهرا علیه السّلام
ولادت حضرت زهرا علیه السّلام
در چنین روزی حضرت حوراء انسیه عذراء بتول امّ ابیها حضرت فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها در سال پنجم بعثت در مکه مکرمه به دنیا آمد.
(کافی: ج 1، ص 381. اعلام الوری: ج 1، ص 290. تاریخ الائمه علیهم السّلام: ص 6. کشف الغمه: ج 1، ص 449. فیض العلام: ص 273. العدد القویه: ص 219. مصباح کفعمی: ج 2، ص 597. مصباح المتهجد: ص 732. بحار الانوار: ج 95، ص 196، ج 97، ص 199. عوالم العلوم ج سیّده النساء فاطمه الزهراء سلام اللَّه علیها: ج 1، ص 67 66. ریاحین الشریعه: ج 1، ص 59. بحار الانوار: ج 43، ص 10، 14، 17، 19. مستدرک سفینه البحار: ج 2، ص 85)
بنابر قولی ولادت حضرت در دهم جمادی الاخر است.
(بحار الانوار: ج 97، ص 202)
داستان انعقاد نطفه حضرت زهرا سلام اللَّه علیها مراحلی دارد که ذیلاً خلاصه آن آورده می شود:
1 - در شب معراج خداوند سیبی به پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله هدیه داد که از عظمت خلقت و بوی و رنگ و زیبائی آن ملائکه تعجب کردند. خداوند امر فرمود تا پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله آن را میل کند. هنگامی که آن سیب را شکافت، نوری از آن درخشید. جبرئیل گفت: بخور یا رسول اللَّه، که تین نور منصوره فاطمه، دختری است که از صلب تو خارج می شود.
(بحار الانوار: ج 42، ص 18. بیت الاحزان محدث قمی: ص 7. عوالم العلوم: ج فاطمه الزهراء علیها السّلام، ج 1، ص 36 - 37)
در بعضی روایات است که از رطب بهشتی هم خاتم الانبیاء صلّی اللَّه علیه و آله میل فرمودند.
(عوالم العلوم ج فاطمه الزهراء علیها السّلام: ج 1، ص 37)
2 - در 10 شعبان سال چهارم جبرئیل علیه السّلام بر پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در ابطح نازل شد و فرمان کناره گیری از حضرت خدیجه سلام اللَّه علیها را به مدت 40 روز به عنوان مقدمه حمل حضرت زهرا سلام اللَّه علیها ابلاغ فرمود.
(قلائد النحور: ج شعبان، ص 398)
با اینکه آن حضرت علاقه وافری به خدیجه سلام اللَّه علیها داشت و این کار برای آن حضرت پر مشقت بود، ولی برای خدیجه سلام اللَّه علیها پیغام داد که مدتی به منزل نمی آیم و به منزل فاطمه بنت اسد سلام اللَّه علیها می روم. شبها در را ببند و در بستر آسایش کن.
پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله شبها به منزل فاطمه بنت اسد سلام اللَّه علیها می آمد. هر شب هنگام افطار، خرما و انگور و غذای بهشتی می آوردند. با آب بهشتی و حوله دست آن حضرت را شسته و تمیز می کردند. امیر المؤمنین علیه السّلام حسب دستور پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله جلو در می نشست که کسی نیاید و در آن غذا با پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله شریک شود. در شب چهلم دستور رسید به خانه خدیجه سلام اللَّه علیها برو که خداوند به خود سوگند خورده که امشب از صلب تو ذریّه پاک و طیّبه ای بیافریند. حضرت از جا برخاسته و به منزل خدیجه سلام اللَّه علیها آمدند.
حضرت خدیجه سلام اللَّه علیها می فرماید: سوگند به آن کسی که آسمان را برافراشته و آب را از زمین جوشانیده، حضرت از من دور نشده بود که سنگینی فاطمه سلام اللَّه علیها وجود فاطمه سلام اللَّه علیها را در خود احساس کردم.
(بحار الانوار: ج 16، ص 78 - 80)
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشیع باشیم
دوران بارداري خديجه سلام الله عليها
هنگامي كه حضرت خديجه سلام الله عليها دوران آبستني خود را ميگذراند، حضرت فاطمه سلام الله عليها از داخل شكم با مادر صحبت ميفرمود، و او را دلدلري ميداد و به صبر و پايداري دعوت ميفرمود.
پيامبر به خديجه سلام الله عليها فرمودند: «جبرئيل به من بشارت داد كه اين مولود دختر است، و او موجودي پاك و با بركت است. خداوند متعال نسل و ذريه مرا از او قرار ميدهد، و از نسل او اماماني در امت قرار خواهد داد كه بعد از پايان يافتن وحي او، جانشينانش در روي زمين باشند».
هنگام ظاهر شدن آثار وضع حمل، سراغ زنان قريش فرستادند. ولي كسي براي كمك نيامد، چه اينكه آنها راضي به ازدواج حضرت خديجه سلام الله عليها با پيامبر نبودند، و خديجه سلام الله عليها از اين برخورد غمناك شد.
در همين حال چهار زن بلند بالا كه شبيه زنان بني هاشم بودند بر او وارد شدند. يكي از آنان به او گفت: اي خديجه، غمگين مباش كه ما فرستادگان پروردگار تو هستيم. ما خواهران توايم. من ساره هستم، و اين آسيه دختر مزاحم و همنشين تو در بهشت و اين مريم دختر عمران و اين صفوراء دختر شعيب است. خداوند ما را نزد تو فرستاده تا در كارهاي مربوط به زنان به تو كمك كنيم.
(در بعضي روايان هواهم ذكر شده است)
يكي از آنان در سمت راست او، ديگري در سمت چپش، و سومي پيش روي آن حضرت، و چهارمي پشت سر او نشستند.
برگرفته از
تقویم الشیعه
عبدالحسین نیشابوری
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشیع باشیم
https://eitaa.com/taqvim_shiaa