اعمال روز 17 ربیع الاول:
1- غسل.
2- روزه: از برای آن فضیلت بسیار است و روایت شده هر که این روز را روزه بدارد ثواب روزه ی یک سال را خدا برای او می نویسد و این روز یکی از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است.
3- زیارت: زیارت حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم و همچنین زیارت امام امیرالمؤمنین علیه السّلام .
4- نماز: دو رکعت نماز که در هر رکعتی یک مرتبه حمد و 10مرتبه سوره قدر و ده مرتبه سوره اخلاص است، بگزارد و پس از نماز در محلّ نماز بنشیند و دعائی که روایت شده است بخواند : اَللَّهُمَّ اَنتَ حَی لاَ تَمُوتُ ...
5 - تصدّق و خیرات: مسلمانان این روز را تععظیم بدارند و تصدّق و خیرات نمایند و مؤمنین را مسرور کنند و به زیارت مشاهد مشرّفه بروند. (مفاتیح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربیع الأّوّل)
6- عید گرفتن: به آنچه موافق حقیقت عید است (عمل کند) یعنی به آنچه که در شرع وارد گشته نه آنچه خلاف مقرّرات شرع باشد همچنان که عادت و سنّت پاره ای از نادانان است که به لهو و لعب بلکه پاره ای از افعال حرام می پردازند. برای هر مجلسی لباس مخصوصی و زینتی مناسب آن لازم است و لباس شایسته ی اهل چنین مجلس(ی)، لباس تقوا و تاج آنها، تاج کرامت و وقار می باشد؛ یعنی لباس اهل این مجلس تخلّق به اخلاق حسنه و تاج معارف ربّانیه و تطهیر آنها، پاکیزه ساختن دل از اشتغال به غیر خدا و بوی خوش ایشان، ذکر خدا و درود بر رسول خدا و آل طاهرین او{علیهم السّلام} است.
( المراقبات .ص81 – 84)
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
فضیلت روزه 17 ربیع الاول: کسی که این روز را روزه بدارد خداوند برای او ثواب روزه یکسال را مقرر فرماید.
مفاتیح الجنان
«کانال تقویم شیعه »
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
انوشیروان پادشاه ایران و ماجرای ولادت حضرت پیامبر اکرم
سه شب قبل از ولادت پیامبر انوشیروان پادشاه ایران در رویا دید که تعدادی از طاق های قصرش فرو ریخت و در شب ولادت ایوان قصر لرزید و چهارده طاق از آن فرو ریخت.
هنگام صبح انوشیروان از خواب برخاست و با دیدن منظره ی قصر وحشت کرد. لذا صلاح دید با وزیران و منجمان وکاهنان به مشورت بنشیند به همین منظورلباس سلطنت خودرا پوشیدوتاج برسرگذاشت وبرتخت نشست آنگاه همه را به مجلس دعوت کرد و آنچه اتفاق افتاده بود به آنان خبر داد.
در همین حال سه خبر دیگر برای او آوردند:«یکی خاموش شدن آتش هزار ساله آتشکده فارس و دیگری خشک شدن دریاچه عظیم ساوه که مردم آن را می پرستیدند و سومی جاری شدن آب در بیابان سماوه که سال ها در آن آب نبود.
انوشیروان از بروز این حوادث عجیب بسیار هراسان شد.
او رئیس کاهنان قصر به نام سائب را صدا زد و گفت این چه وقایعی است که اتفاق می افتد؟
سائب به همراه کاهنان و ساحران و منجمان هرچه علوم خود را به کار گرفتند اثری نبخشید و هیچکدام از کارهایشان به نتیجه نرسید چرا که در روز ولادت پیامبر علم ساحران و کاهنان باطل شده بود. در این میان خبر رسید که دیشب نوری از سوی حجاز به آسمان رفته و آسمان ایران و روم را روشن کرده است.
انوشیروان به یکی از کارگزاران خویش به نام نعمان بن منذر چنین نامه نوشت:
(از انوشیروان به نعمان بن منذر مردی عالم و دانا نزد من بفرست که می خواهم از او سوالاتی بپرسم که پاسخ همه آنها را بداند!)
نعمان به منذر شخصی به نام عبدالمسیح بن عمرو بن حیان بن نفیله غسانی را که سن او نزدیک به 300 سال بود نزد انوشیروان فرستاد شاه از او پرسید آیا آنچه بپرسم می دانی؟ عبدالمسیح پاسخ داد هرچه پادشاه بپرسد اگر بدانم می گویم و اگر ندانستم شخصی را می شناسم که پاسخ آن را خواهد دانست آنگاه اتفاقاتی را که واقع شده بود برای او شرح داد و دلیل آن را جو.یا شد عبدالمسیح گفت: شخصی به نام سطیح که از کاهنان بزرگ است و اینک در سرزمین شام زندگی می کند و پاسخ این سوال را می داند پادشاه گفت: پس نزد او برو و داستان را شرح بده و پاسخ آن را بیاور. عبدالمسیح از ایران به شام سفر کرد و نزد سطیح آمد و او را در حال احتضار دید وقتی به او سلام کرد پاسخی نشنید لذا خود را معرفی کرد و مقصودش را از آمدن بیان کرد ناگهان سطیح چشم گشود و گفت:
پادشاه ایران عبدالمسیح را فرستاده تا از شکستن چهارده طاق ایوان و جوشیدن آب در بیابان و خشک شدن دریاچه ساوه و خاموش شدن آتش هزار ساله بپرسد؟
ای عبدالمسیح هنگامی که در بیابان سماوه آب بجوشد و دریاچه ساوه خشک شود و آتش معبد فارس خاموش شود دیگر کشور شام برای سطیح کشور نخواهد بود و آرزوی مرگ خواهد کرد، چرا که پیامبری به نام محمد متولد شده است.
آنگاه جان به جان آفرین تسلیم کرد. عبدالمسیح از شام به ایران بازگشت و نزد انوشیروان آمد و سخنان سطیح را برای او گفت و متولد شدن آخرین پیامبر را خبر داد.
برگرفته ازکتاب بحارالانوارجلد15
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
جملههاي قصاراز حضرت امام صادق علیه السلام
«و گفت: «مَكر خداي ـ عزّوجلّ ـ در بنده، نهانتر است از رفتن مورچه در سنگ سياه، به شب تاريك».
و گفت: «از نيكبختي مرد است كه خصم او خردمند است».
حكمت: «و گفت: «از صحبت پنج كس حذر كنيد:
- يكي از دروغگوي، كه هميشه با وي در غرور باشي.
- دوم از احمق، كه آن وقت كه سود تو خواهد، زيان تو بود و نداند.
- سوم بخيل، كه بهترين وقتي از تو ببُرد.
- چهارم بددل، كه در وقت حاجت، تو را ضايع كند.
- پنجم فاسق كه تو را به يك لقمه بفروشد و به كمتر لقمهاي طمع كند».
حكمت: «گفت: «حق ـ تعالي ـ را در دنيا بهشتي است و دوزخي؛ بهشت، عافيت است و دوزخ، بلاست. عافيت آن است كه كار خود به خداي ـ عزّوجلّ ـ باز گذاري و دوزخ آن است كه كار خداي با نفس خويش گذاري»
منبع
تذكره الاولياء
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
معروف ترین شاگرد ایرانی امام صادق(ع) که بود؟
تعداد شاگردان امام صادق(ع) حدود ۴هزار نفر ذکر شده است که از این تعداد، حدود ۵۰۰ نفر ایرانی بوده اند.
مجله مهر: شاگرد ایرانی مکتب امام صادق(ع) که پدر علم شیمی شد. «جابربن حیان» شاید یکی از معروف ترین شاگردان امام صادق(ع) باشد. دانشمندی که در میان ۴هزار شاگرد پیشوای ششم شیعیان و در دوران شکوفایی علمی و کلاس های درس پرشمار امام صادق(ع) در علم کیمیاگری چهره شد و حالا سالهاست که از او به عنوان «پدر علم شیمی» یاد می شود. چهره ای که یکی از مشهورترین دانشمندان ایرانی نیز به شمار می رود.شهرت جابر نه تنها به جهان اسلام محدود نمیشود و غربیها او را تحت عنوان «گبر» می شناسند.
پدر ایرانی شیمی
بوموسی جابر بن حیان، کیمیاگر برجستهٔ ایرانی، در سال ۱۰۰هجری شمسی در شهر توس از توابع خراسان متولد شد. پدر او یک داروساز شناخته شده و از پیرو ان اهل بیت (ع) بود که به دلیل تلاش در بر اندازی حکومت بنی امیه دستگیر شد و به قتل رسید. جابر در زمان قتل پدرش کمتر از یک سال سن داشت. علاقه مندی جابر به حرفه و نوشته های باقی مانده از پدرش، سبب شد تا او نیز به داروسازی پرداخته و البته همزمان با ان، به یادگیری علوم دیگر هم بپردازد. برای همین، ایران را به مقصد عراق ترک کرد تا در کوفه، تحقیقات خود را دنبال کند. به همین دلیل به او صفت «کوفی» داده اند که البته اشاره به زادگاه او نیست.جابر، علاوه بر علم داروسازی، از کیمیاگران و فیلسوفان بنام عصر خود بود و البته بیشتر این شهرت را مرهون شاگردی پیشوای ششم شیعیان می دانست. ذبیح الله منصوری در کتاب ترجمه شده «امام صادق مغز متفكر شيعه» از قول جابر می نویسد: «همه این علم (شیمی یا کیمیاگری) را از محضر مولايم جعفر بن محمد(ع) آموخته ام.» «برتلو» شیمیدان فرانسوی که به «پدر شیمی سنتز» مشهور است هم، سخت تحت تاثیر جابر واقع شده و می گوید: «جابر در علم شیمی همان مقام و پایه را داشت که ارسطو در منطق .» جورج سارتون می گوید: «جابر را باید بزرگترین دانشمند در صحنه علوم در قرون وسطی دانست.»
جابر نخستین شیمیدان ایرانی است. اواولین کسی است که به علم شیمی شهرت و آوازه بخشید و بیتردید نخستین مسلمانی است که شایستگی کسب عنوان شیمیدان را دارد.
شهرت جابر نه تنها به جهان اسلام محدود نمیشود و غربیها او را تحت عنوان «گبر» میشناسند.ابن خلدون درباره جابر گفته است: «جابربن حیان پیشوای تدوین کنندگان فن کیمیاگری است. »
شاگرد، دوست و همراه امام ششم
جابربن حیان ، کتابی مشتمل بر هزار برگ و ۵۰۰ رساله ، تالیف کرده است. جابر شاگرد و دوست امام صادق (ع) بود و امام را شخصی والا و مهربان یافت؛ بطوری که نمیتوانست از او جدا ولی بی نیاز بماند. جابر میکوشید تا با راهنمایی استادش ، علم شیمی را از بند افسانههای کهن مکاتب اسکندریه برهاند و در این کار تا اندازهای به هدف خود رسید. برخی از کتابهایی که جابر در زمینه شیمی نوشته عبارتند از : الزیبق ، کتاب نارالحجر ، خواص اکسیرالذهب ، الخواص ، الریاض و ... .
وی به آزمایش بسیار علاقه مند بود. از این رو ، می توان گفت نخستین دانشمند اسلامی است که علم شیمی را بر پایه آزمایش بنا نهاد. جابر نخستین کسی است که اسید سولفوریک یا گوگرد را از تکلیس زاج سبز و حل گازهای حاصل در آب بدست آورد و آن را زینت الزاح نامید. جابر اسید نیتریک یا جوهر شوره را نیز نخستین بار از تقطیر آمیزهای از زاج سبز ، نیترات پتاسیم و زاج سفید بدست آورد.
جابر سرانجام در سال 194 هجری شمسی در کوفه درگذشت.
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
چرا حضرت معصومه (س) به ایران آمد ؟
پاسخ:
علت ورود حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ، به مسئله مهاجرت برادر بزرگوارش حضرت امام رضا ـ علیه السّلام ـ به ایران مربوط است. یعنی در راستای سفر آن حضرت انجام گرفته.
مأمون در سال 200 هـ .ق امام رضا (ع) را به مرو فرا خواند و بنا به نقلی بعد از استقرار آن حضرت در ایران نامهای خطاب به خواهر گرامیاش حضرت فاطمه معصومه (س) مرقوم فرمودند و آن را توسط یکی از غلامانش به مدینه منوره ارسال فرموده است. امام (ع) به غلامش دستور داد که در هیچ منزلی توقف نکند تا در اندک زمان ممکن آن نوشته را به مدینه برساند. غلام خود را به مدینه منوره رسانید و نامه امام هشتم را به خدمت حضرت معصومه (س) تسلیم نمود. و آن حضرت به مجرد رسیدن نامه برادرش خود را آماده سفر نمود. این روایت در کتاب های دست اول و قدیمی ذکر نشده است.(1)
بنا به نقل دیگر حضرت معصومه (س) بعد از یک سال از ورود حضرت رضا (ع) به سرزمین خراسان به قصد زیارت و دیدار با برادر خود از مدینه به قصد خراسان حرکت کرد. این روایت معتبر تر است.(2)
طبق این دو نقل حضرت معصومه (س) به شوق دیدار برادر و امام زمان خود در سال 201 هـ با گروهی از اطرافیان خود از مدینه حرکت کرد و وقتی به ساوه رسید مریض شد. سؤال فرمود: تا قم چقدر راه است» گفتند: ده فرسخ، فرمود مرا به قم برسانید. او را به قم رسانیدند.(3) بنا به نقل دیگر وقتی آن حضرت به ساوه رسیدند عدهای از دشمنان اهل بیت (ع) با اشاره مأمون عباسی راه را بر آنان بستند و در یک درگیری نابرابر، همه برادران و اکثر همراهان مرد آن حضرت را به شهادت رساندند و حضرت معصومه از شدت تأثر و تألمات به سختی بیمار گشتند به نحوی که ادامه سفر برایشان ناممکن گردید.(4)
اگرچه برخی نقلهای ضعیف این جریان را نقل میکنند ولی این مطالب در منابع معتبری به چشم نمیخورد و هیچ یک از منابع معتبر تاریخی چنین درگیری را گزارش نکردند و همچنین این مطالب با توجه به موقعیت امام رضا (ع) در آن موقع بعید به نظر میرسد.
حال این سؤال مطرح میشود که آیا مردم قم از آمدن حضرت معصومه به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفتهاند و با تجلیل و احترام به قم آوردند، یا خود او به طرف قم حرکت کرده است؟ طبق نقل کتاب معتبر تاریخ قم، روایت صحیح این است که چون خبر به آل سعد رسید با هم اتفاق کردند که از آن حضرت درخواست کنند به قم بیاید و موسی بن خزرج بن سعد اشعری بیرون آمد و چون به شرف ملازمت حضرت فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به در سرای خود فرود آورد. محل و سرای موسی بن خزرج و حجرهای که حضرت معصومه در آن به عبادت پرداخته، اکنون مشخص و زیارتگاه است.(5)
بنابراین آنچه از منابع معتبر بر می آید اینست که حضرت معصومه برای دیدن برادر خود به طرف ایران حرکت کرده است. شاید وضع نامطلوب مدینه برای زندگی (از جهت آزار و اذیت علویان توسط حکومت) و محدودیت های آن در مصمم شدن حضرت معصومه تاثیر داشته باشد. همچنین در طول مسیر ایشان به تبلیغ امامت و تشیع نیز پر داخته باشد. ولی عمده دلیل مسافرت حضرت معصومه، زیارت برادر بوده است.
پاورقی:
1. میرعظیمی، بارگاه فاطمه معصومه، انتشارات نهضت، ص 24.
2. ناصرالشریعه، تاریخ قم، کتابفروشی اسلامی، ص 50.
3. همان.
4. فقیه، محمدمهدی، انوار پراکنده، انتشارات مسجدجمکران، ج 6، ص 123.
5. قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، تهران، انتشارات توس، ص 213. اعیان الشیعه، چاپ بیروت، ج 8، ص 391.
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
۲۳ربیع الاول
ورود حضرت معصومه (ع) به قم
در این روز در سال ۲۰۱ ه کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (ع) به قم تشریف فرما شدند که ۱۷ روز قبل از رحلت آن حضرت است.
آن حضرت با قدوم مبارک خود این شهر را متبرک گردانیدند، و به درخواست جناب موسى بن خزرج پسر سعد اشعرى که از بزرگان قم بود، منزل او را منور نموده در آنجا نزول اجلال فرمودند. در همان مکان تشریف داشتند و زنهای قم مخصوصاً علویات به خدمت آن حضرت میرسیدند و از وجود آن حضرت استفاده میکردند تا بعد از ۱۷ روز از دنیا رحلت فرمودند. عبادتگاه حضرت معروف به «ستیه» در میدان میر قم معروف است.
یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار ایشان، ادای رسالت زینبی و پیام ولایت، به همراه عدهای از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کردند و در هر شهر و محلی با استقبال مردم واقع شدند.
زمانی که کاروان حضرت به شهر ساوه رسیدند، عدهای از مخالفان اهل بیت که از پشتیبانی مأموران حکومت برخوردار بودند، سر راه ایشان را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند. در این نبرد همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتی بنابر نقلی حضرت (س) معصومه را نیز مسموم کردند.
این بانوی بزرگوار بر اثر مسمومیت یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه دادن راه به طرف خراسان میسر نبود، قصد رفتن به شهر قم را کردند. بزرگان شهر قم وقتی از این خبر مسرت بخش مطلع شدند، به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالی که «موسی بن خزرج» بزرگ خاندان اشعری، زمام ناقه آن حضرت را به دوش میکشید و عده فراوانی از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند، به روایتی در روز ٢٣ ربیع الاول سال ٢٠١ هجری قمری حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلی که امروز «میدان میر» نامیده میشود، شتر آن حضرت در جلوی منزل «موسی بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانی حضرت نصیب او شد.
آن بزرگوار به مدت ١٧ روز در این شهر زندگی کردند و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بودند. محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» هم اکنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.
سرانجام در روز دهم ربیع الثانی و بنا بر قولی دوازدهم ربع الثانی سال ٢٠١ هجری پیش از آن که دیدگان مبارکش به دیدار برادرشان، امام رضا(ع) روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فروبستند و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاندند.
مردم قم با تجلیل فراوان پیکر پاکش را به سوی محل فعلی که در آن روز بیرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشییع کردند.
برگرفته از تقویم الشیعه
عبدالحسین نیشابوری
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
☘ ۲۳ ربیع الاول، سالروز ورود بابرکت حضرت معصومه (س)به شهر قم تهنیت باد🌼💐🌹
قال موسي بن جعفر (ع):قُمْ عُشِّ آل محمَّد وَ ماوَي شيعَتِهِم
قم آشیانه آل محمد و پناهگاه شیعیانشان میباشد
کانال تقویم شیعه
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
احادیثی درباره حضرت معصومه سلام الله علیها
روى القاضى نور اللّه عن الصادق عليه السلام قال:
إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ أَلَا إِنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِينَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ أَلَا وَ إِنَّ قُمَّ الْكُوفَةُ الصَّغِيرَةُ أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا إِلَى قُمَّ تُقْبَضُ فِيهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَى وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِيعَتِي الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ.
خداوند حرمى دارد كه مكه است پيامبر حرمى دارد و آن مدينه است و حضرت على (ع) حرمى دارد و آن كوفه است و قم كوفه كوچك است كه از 8 درب بهشت سه درب آن به قم باز مى شود - زنى از فرزندان من در قم از دنيا مى رود كه اسمش فاطمه دختر موسى (ع) است و به شفاعت او همه شيعيان من وارد بهشت مى شوند . بحارالانوار(ط-بیروت) ج 57 ، ص 228 ، ح 59
عن سعد عن الرضا(ع) قال:
يا سعد من زارها فله الجنة
بحارالانوار(ط-بیروت) ج 57 ، ص 228 ، ح 60
حَدَّثَنَا أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالا حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ
قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنْ زِيَارَةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ.
عیون اخبار الرضا ج 2 ، ص 267
امام رضا (ع) فرمود- كسى كه حضرت فاطمه معصومه را زيارت كند پاداش او بهشت است .
حَدَّثَنِي أَبِي وَ أَخِي وَ الْجَمَاعَةُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ وَ غَيْرِهِ عَنِ الْعَمْرَكِيِّ بْنِ عَلِيٍّ الْبُوفَكِيِّ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنِ ابْنِ الرِّضَا ع قَالَ:
مَنْ زَارَ قَبْرَ عَمَّتِي بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّةُ.
کامل الزیارات ص 324
امام جواد علیه السلام - كسى كه عمه ام را در قم زيارت كند پاداش او بهشت است .
امام رضا علیه السلام :
من زارها عارفاً بحقّها فله الجنة
( بحارالانوار ج۴۶)
كسى كه آل حضرت را زيارت كند در حالى كه آگاه و متوجه شأن و منزلت او باشد به بهشت مى رود.
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
صلح امام حسن مجتبى علیه السلام (41 ق)
تاریخ وقوع: 25 ربیع الاول
امام حسن مجتبى علیهالسلام در 21 رمضان سال 40 قمرى، پس از شهادت پدر ارجمندش حضرت علي علیهالسلام بنا به درخواست ياران اميرمؤمنان علیهالسلام و ساير مردم خلافت اسلامى را پذيرفت و ادامه سيره و روش حكومتى اميرمؤمنان علیهالسلام و سياست عدالت گسترى وى را سرلوحه كار خويش قرار داد.
"معاوية بن ابىسفيان" كه در ايام خلافت اميرمؤمنان علیهالسلام از حكومت مركزى سرپيچى و اقدام به ايجاد حكومت مستقل و خودخوانده در شام نمود و به برخى از مناطق اطراف از جمله مصر چنگ انداخته بود، از آغاز حكومت امام حسن علیهالسلام اقدام به دشمنى و فتنهانگيزى نمود و با ارسال جاسوسان و نفوذ در ميان بزرگان قبيله ها و طايفه ها و تطميع آنان، زمينه نبرد ديگرى را فراهم ساخت.
از سوى ديگر، نفاق و خيانت برخى از سران سپاه امام حسن علیهالسلام و پيوستن آنان به سپاه معاويه و ناخرسندى مردم به ادامه جنگ و خونريزى، دشمن را جسورتر كرده و وى را به تهاجم همه جانبه نظامى وادار نمود.
امام حسنمجتبى علیهالسلام كه به ساماندهى حكومت و امور معيشتى مردم و برقرارى قسط و عدل در جامعه اسلامى پرداخته بود با دشمنى ها و تهاجم سراسرى سپاه شام روبرو شد. آن حضرت نيز در مقام دفاع برخاست و در ميان مردم اعلان بسيج عمومى نمود و رزمندگان كوفه و ساير شهرها را براى دفع تهاجم دشمن فراخواند. هنگامى كه دو سپاه در برابر يكديگر قرار گرفتند و درگيرى هاى پراكنده اى ميان آنان به وقوع پيوست، برخى از سران سپاه امام حسنمجتبى علیهالسلام از جمله "عبيدالله بن عباس" كه فرماندهى كل را بر عهده داشت به سپاه معاويه پيوست و از اين راه توان روحى و فيزيكى سپاه امام حسن علیهالسلام را كاهش دادند.
نفوذى هاى معاويه در ميان سپاهيان امام حسن علیهالسلام و در ميان عامه مردم شهرها، اقدام به شايعه پراكنى و گمانهزنى هاى خلاف واقع كردند و به تدريج جامعه اسلامى و رزمندگان را از داخل، دچار ترديد و تزلزل نمودند. به طورى كه برخى از سپاهيان، شبانه از اردوگاه ها و پادگان ها گريخته و صحنه نبرد را ترك مى كردند و برخى از فريبخوردگان "خوارج" در شهرهاى پشت جبهه اقدام به آشوب مى كردند و حتى در "ساباط مداين"، به خيمهگاه امام حسن علیهالسلام هجوم آورده و اقدام به غارت و بى نظمى نمودند و در يك رويدادى، امام حسن مجتبى علیهالسلام را ترور كرده و وى را به شدت زخمى نمودند.
ريشسفيدان و صاحبنفوذان عراق و حجاز و برخى از فرماندهان سپاه امام حسن علیهالسلام مخفيانه نامههايى به معاويه داده و اظهار اطاعت و پيروى مى نمودند و حتى نوشتند كه حاضرند امام حسن علیهالسلام را تسليم وى كرده و يا او را به قتل رسانند. امام حسنمجتبى علیهالسلام كه از تمامى نفاق ها و خيانت هاى سپاه خويش خبردار بود، با گردآورى آنان و ايراد خطبه و روشن نمودن اذهان آنان از دسيسه هاى دشمن، تلاش وافر نمود كه روحيه مردانگى و رزمآورى را در آنان، بار ديگر زنده كرده و توطئه هاى دشمن را نقش بر آب كند.
ولى رسوخ شرمآور نفاق و خيانت، سپاه آن حضرت را از كارايى لازم انداخته و توازن نظامى را به كلى دگرگون كرده بود و سرانجام، امام حسن علیهالسلام را وادار به پذيرش صلح ناخواسته كرد[۱] و آن حضرت به ناچار در 25 ربيع الاول و به قولى در نيمه جمادى الاول سال 41 قمرى بر اساس شرايطى، خلافت را به معاوية بن ابىسفيان واگذاشت و خود از آن كناره گرفت.
اسدالغابه، ج 2، ص 14؛ تاريخ الطبرى، ج 5، ص 324؛ العقد الفريد، ج 4، ص 361؛ الثقات، ج 2، ص 305؛ المصنف (للصنعانى) ج 5، ص 461؛ شرح الأخبار فى فضايل الائمة الاطهار، ج 2، ص 122.
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
قرار داد امام حسن مجتبى (ع) با معاویه ملعون در ۲۵ ربیع الاول بوده [۱] و بعضى در ۲۶ این ماه نقل کردهاند[۲]، که شامل موارد زیر بود[۳]
۱. به على (ع) دشنام ندهند.
۲. خون شیعیان محترم و محفوظ بماند و حقوقشان پایمال نگردد.
۳. معاویه یک میلیون درهم بین یتیمان جنگ جمل و صفین تقسیم کند.
۴. امام (ع) معاویه را امیرالمؤمنین نخواند.
۵. معاویه باید بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) عمل کند.
۶. معاویه پس از مرگ، خلافت را به دیگرى واگذار نکند.
معاویه این شرایط و شرایط دیگر مربوط به حفظ اسلام به ویژه شیعیان را پذیرفت و جنگ پایان یافت، اما آن ملعون به هیچیک از شروط این قرار داد عمل ننمود، بلکه خلاف تمام آنها عمل کرد.
برگرفته از کتاب «تقویم شیعه»
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
اول ربیع الثانی
شروع قيام توابين
در اين روز در سال 65 ه سليمان بن صرد با گروهي از توابين كه نام شانزده هزار نفر آنان در دفتر سليمان ثبت شده بود براي خونخواهي امام حسين عليه السلام قيام كردند.
(مستدرك سفينة البحار: ج 4، ص 68)
در روز دوم ربيع الثاني، از «نخيله» كوفه براي جنگ با ابن زياد ملعون حركت كردند. در شب جمعه 5 ربيع الثاني از كوفه خارج شدند و روز بعد كنار قبر حضرت اباعبدالله رفتند. يك يا سه شبانه روز در كربلا ماندند و گريستند و استغفار نمودند و ضجه و ناله كردند، به طوري كه مثل آن روز و به آن اندازه صداي ضجه در آن وادي شنيده نشده بود.
هنگام وداع، كنار قبر حضرت مانند ازدحام كنار كعبه شلوغ بود. هركس با حالتي شعر ميخواند و ناله ميكرد و با آن حضرت وداع ميكرد و خود را براي جنگ با ابن زياد آماده مينمود.
(بحار الانوار: ج 45، ص 359)
سليمان از شيعيان علي بن ابي طالب و امام حسن و امام حسين عليهم السلام بود و در جميع جنگها در ركاب امير المؤمنين عليه السلام حضور داشت. آخر الامر با لشكر ابن زياد رو به رو شدند، و بعد از كشتن عده زيادي از آنان و مبارزات و جانفشانيهاي فراوان، سليمان در سن 93 سالگي در عين الورد به شهادت رسيد.
(قلائد النحور: ج ربيع الثاني، ص 168)
از اصحاب سليمان هم فقط 27 نفر كه مجروح و خسته و تشنه بودند جان سالم به در بردند، و بقيه همه به شهادت رسيدند.
(طالبين تفصيل اين ماجرا به كتابهاي روضة الصفا و ناسخ التواريخ و قلائد النحور جلد ربيع الثاني مراجعه كنند)
حصين بن نمير ملعون كه در كربلا دلهاي اهل بيت عليهم السلام را سوزاند در عين الورد به دست ابراهيم پسر مالك اشتر كشته شد و به جهنم واصل گرديد.
(قلائد النحور: ج ربيع الثاني، ص 191)
نتیجه قیام
ثمره قیام توّابین عبارت بود از:
1. ایجاد رعب و وحشت بر قلوب جنایتکاران اموی؛ چون قیام آنها شدیدترین نهضتی بود که تا آن موقع به وقوع پیوست.
2. زمینه سازی سیاسی و نظامی برای قیام مهم تری که توسط مختار به وقوع پیوست. در واقع، قیام توّابین «تشیّع» را قدمی دیگر به طرف وجودی مستقل به پیش برد.
3. این قیام سبب شد تا خاکستر از روی آتش تشیّع برداشته بود و آتش دل های داغدیده آنها فروزان تر شود و در نهایت، منجر به نابودی حکومت امویان گردد
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
مختار و قیام توابین
مختار پس از ورود به کوفه با دعوت سلیمان بن صرد وقیام توابین مواجه شد، از آنجا که سلیمان را برای قیام مناسب نمیدید از همکاری با آنان خوداری کرد، وی بهکوفیان نیز میگفت سلیمان در زمینه جنگ تجربه نداشته و رموز جنگ را نمیداند، عمر بن سعد نیز نزد حاکم کوفه رفته و از بی ضرر بودن توابین و در مقابل، خطر آفرین بودن مختار سخن گفت. بدین جهت در هنگام وقوع قیام توابین، مختار در زندان عاملان عبدالله بن زبیر بود.
بقایای توابین
پس از شکست قیام توابین، مختار در نامهای بازماندگان قیام را به بیعت با خود دعوت کرد، آنان نیز ضمن پاسخ مثبت به درخواست مختار، به وی پیام دادند حاضرند به زندان حمله کرده و مختار را آزاد کنند، مختار از آنان خواست دست نگه دارند زیرا تا چند روز دیگر خود آزاد خواهد شد. وی نامهای به عبدالله بن عمر شوهر خواهر خود صفیه بنت ابی عبید نوشت از وی خواست تا میانجیگری کرده و موجبات آزادی وی را فراهم کند، عبدالله بن عمر نیز چنین کرد و مختار از زندان آزاد شد.
تعهد به حاکم کوفه
حاکم کوفه ابراهیم بن محمد به هنگام آزادی مختار از وی تعهد گرفت که اقدامی علیه حکومت انجام ندهد و سوگند بخورد که اگر اقدامی علیه حکومت انجام داد، هزار شترقربانی کرده و بردگان خود از زن و مرد همه را آزاد نماید، مختار نیز سوگند یاد کرد و از زندان آزاد شد.
پس از آزادی گفت قربانی کردن هزار شتر در مقابل هدف من چیز کوچکی است و همچنین حاضرم به هدفم برسم و هرگز مملوکی نداشته باشم. این گفت و به راهش ادامه داد.
برگرفته از
ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر -دار بیروت، ۱۹۶۵م.
ابن حجر، احمدبن علی عسقلانی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۵ق.
ابن خلدون، العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبد المحمد آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چ اول، ۱۳۶۳ش.
ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق
...............................................
اما نقل قول ها مختلف
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
سوم ربیع الثانی:
سفر امام حسن عسكري عليه السلام به جرجان
در اين روز امام حسن عسكري عليه السلام براي وفا به وعدهاي كه فرموده بودند و آشكار شدن معجزاتي از آن بزرگوار به طي الارض از سامراء به جرجان تشريف فرما شدند.
(بحار الانوار: ج 50، ص 263)
جعفر بن شريف ميگويد: سالي قصد حج كردم، و قبل از حج به زيارت امام حسن عسكري عليه السلام در سامراء رفتم. اموالي از شيعيان همراهم بود كه بايد به آن حضرت ميرساندم. خواستم از آن حضرت بپرسم اموال را به چه كسي بدهم، ولي پيش از آنكه من صحبت كنم حضرت فرمودند: «به مبارك خادم بده». عرض كردم: «همين كار را كردهام»، و سپس بيرون آمدم و گفتم: «شيعيان شما در جرجان به شما سلام ميرسانند». امام عليه السلام فرمود: مگر بعد از مراسم حج به جرجان بر نميگردي؟ عرض كردم: بر ميگردم.
فرمودند: 170 روز ديگر اول روز جمعه سوم ربيع الثاني به جرجان وارد ميشوي. آن وقت به مردم اعلام كن كه من در آخر همان روز به جرجان ميآيم. برو به سلامت.
خداوند متعال تو را و آنچه با توست به سلامت به اهل و اولادت خواهد رسانيد. پسري براي پسرت متولد شده است. نام او را «صلت » بگذار، كه خداوند به زودي او را به حد كمال ميرساند و او از اولياء ما خواهد بود.
من گفتم: يابن رسول الله، ابراهيم بن اسماعيل جرجاني از شيعيان شماست و به دوستان شما هر سال بيش از صد هزار درهم احسان ميكند، و در جرجان از اشخاصي است كه متنعم به نعمتهاي الهي است. امام عليه السلام فرمودند: «خداوند به ابواسحاق ابراهيم بن اسماعيل در مقابل احساني كه به شيعيان ما ميكند جزاي خير بدهد و گناهان او را بيامرزد و او را پسري صحيح الاعضاء روزي فرمايد كه قائل به حق باشد. به ابراهيم بگو: حسن بن علي ميگويد: نام پسر خود را احمد بگذار».
راوي ميگويد: از خدمت حضرت مرخص شدم و حج رفتم و بازگشتم، و در روزي كه حضرت معين فرموده بودند به سلامت وارد جرجان شدم. هنگامي كه اصحاب ما براي تهنيت آمدند، به ايشان گفتم: امام عليه السلام مرا وعده داده كه در آخر امروز به اينجا تشريف ميآورند. پس مهيا شويد و مسائل و حوائج خود را آماده كنيد.
شيعيان چون نماز ظهر و عصر را به جا آوردند، در خانه من جمع شدند. ناگاه امام عسكري عليه السلام در همان ساعتي كه فرموده بودند وارد شدند. هنگام ورود بر ما سلام كردند و ما به استقبال شتافتيم و دست آن حضرت را بوسيديم. آنگاه حضرت فرمودند: من به جعفر بن شريف وعده كرده بودم كه در آخر اين روز نزد شما بيايم. من نماز ظهر و عصر را در سامراء به جا آوردم و نزد شما آمدم تا با شما تجديد عهد نمايم. اكنون شما حوائج و مسائل خود را بياوريد.
اول كسي كه ابتدا به سؤال كرد نضر بن جابر بود. او گفت: يابن رسول الله، پسر من از هر دو چشم نابيناست، دعا فرمائيد تا خداوند ديده هايش را به او برگرداند. حضرت فرمودند: او را حاضر كن. او را حاضر كرد و حضرت دست مبارك بر چشمان او كشيد و چشمانش روشن شد.
پس از او يك يك آمدند و حاجت خود را بيان كردند و حضرت حاجتهاي آنان را برآورده مينمودند، تا اينكه حوائج همه را بر آوردند و مسائل آنها را جواب فرمودند و همان روز به سامراء مراجعت نمودند.
تقویم شیعه
عبدالحسین نیشابوری
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
زندگی نامه شاه عبدالعظیم حسنی (ع)
ولادت:
حضرت عبدالعظیم حسنی
در چهارم ربیع الثانی سال 173هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ایشان فرزند عبداللّه بن علی، از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) بود که نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت می رسید.
عبدالعظیم، از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین (ع) و نیز از چهره های بسیار محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به شمار می رفت. دوران وی، گر چه عصر حاکمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سخت گیری نسبت به شیعیان بوده است، ولی مدافعان دین و حافظان مکتب که روایات امامان را ثبت و نقل می کردند، نقش عمده ای در پاسداری و صیانت از فرهنگ والای اهل بیت (ع) داشتند و این بزرگوار نیز یکی از سنگربانان عقیده تابناک تشیع محسوب می شود که در حفظ و انتشار سخنان ائمه اطهار، سخت کوشا بود و ستایش های فراوان ائمه (ع) از وی، نشان دهنده شخصیت والای علمی و معنوی وی می باشد
درمحضر سه امام:
یکی از ویژگی های مهم در زندگی حضرت عبدالعظیم (ع) این بود که توفیق یافت محضر پرفیض سه حجّت الهی؛ امام رضا، جواد و امام هادی (ع) را درک نماید، از تعالیم آن بزرگواران بهره مند گردد و سخنان و روایات آنان را به نسل های بعد منتقل نماید.
وقتی امام رضا (ع) در مدینه به سر می برد، برای حضرت عبدالعظیم (ع) امکان دیدار با حضرتش فراهم بود؛ پس از شهادت آن حضرت، که امامت به امام جواد (ع) رسید، در آن مدت که امام نهم در مدینه بود، این سعادت و توفیق همچنان برای حضرت عبدالعظیم (ع) فراهم بود که با آن حضرت، تماس و دیدار داشته باشد و از دانش آن بزرگوار، بهره گیرد. گاهی نیز سؤالات خود را به صورت نامه از امام می پرسید و جواب مکتوب از امام دریافت می کرد.
سرشارترین و حسّاس ترین مقطع حیات حضرت عبدالعظیم، دوران امام هادی (ع) بود؛ گرچه امام هادی (ع) بخشی از عمر خویش را در یک منطقه حفاظت شده نظامی و تحت نظر، در «سامرا» گذراند و در آن دوران، امکان ارتباط شیعیان با آن حضرت، کمتر و با مشکلاتی همراه بود؛ امّا عبدالعظیم حسنی (ع) درهمان زمان هم به محضر امام هادی(ع) می رسید و از او رهنمود می گرفت.
. علت هجرت به ری:
علت مهاجرت حضرت عبدالعظیم (ع) از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر، جستجو کرد.
خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر (ص) و شیعیان ائمه (ع) بسیار سخت گیری می کردند. یکی از خشن ترین و بد رفتارترین این خلفا، «متوکل» بود که دوران خلافتش، نه تنها چندین بار مزار سیّدالشهداء (ع) را در کربلا تخریب کرد، از زیارت قبر آن حضرت نیز جلوگری می نمود. امام هادی (ع) با پنج نفر از خلفای عباسی از جمله متوکّل هم عصر بود.
متوکّل، برای مصون ماندن از خشم انقلابی مردم مظلوم و جلوگیری از تجمع شیعه بر محور وجود امام هادی (ع) آن حضرت را از مدینه به سامرا برد، تا تمامی فعالیت ها و ارتباطات آن امام را زیر نظر داشته باشد. حتّی چندین بار مأموران خلیفه به خانه امام ریختند و با گستاخی تمام، به تفتیش خانه آن حضرت پرداختند. وقتی نسبت به امام معصوم، با آن موقعیت حساس، اینگونه برخوردهای تند وجود داشت، درباره پیروان آنان و شخصیت های رده بعدی، سختگیری و خوف و خطر بیشتری بود.
از آنجا که حضرت عبدالعظیم (ع) گاهی به خدمت امام هادی (ع) در سامرا می رسید و از محضرش استفاده می نمود، جاسوسان خلیفه ارتباط ایشان را با امام هادی (ع) گزارش نمودند و در پی آن، خلیفه دستور تعقیب و دستگیری وی را صادر کرد و لذا حضرت عبدالعظیم حسنی برای مصون ماندن از خطر خلیفه عباسی، خود را از چشم مأموران پنهان می کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس، رفت و آمد می کرد و این وضع ادامه داشت تا اینکه حضرت عبدالعظیم به شهر «ری» رسید و در آنجا قصد اقامت نمود.
حضرت عبدالعظیم در «ری»:
حضرت عبدالعظیم به صورت یک مسافر ناشناس، وارد رِی شد و در محله ی «ساربان» در کوی «سکةالحوالی» به منزل یکی از شیعیان رفت. مدتی در زیر زمین آن خانه به سر می برد و مردم از حضورش بی خبر بودند و تنها افراد انگشت شماری از شیعیان او را می شناختند و از حضورش در آن محله، مطلع بودند که آنان هم می کوشیدند که این خبر، فاش نشود تا خطری جان ایشان را تهدید نکند. امّا با گذشت زمان، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم (ع) را می شناختند و به خانه اش رفت و آمد می کردند تا از علوم و روایاتش بهره گیرند وعطر خاندان عصمت را از او ببویند.
آری! شیعیان آن خطّه، حضرت عبدالعظیم را یادگاری از امامان خویش می دانستند و پروانه وار به گرد شمع وجودش طواف می کردند و بر موقعیت علمی و دینی او ارج می نهادند و مسائل شرعی و مشکلات دینی خویش، را بوسیله او حل می نمودند.
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
حدیثی از عبدالعظیم حسنی(ع)؛ کیفیت پیوستن ۳۱۳ نفر به امام زمان(عج)
امام جواد(ع) در روایتی با اشاره به آیهای از قرآن درباره ویژگی قائم(عج) و کیفیت حضور ۳۱۳ نفر نزد امامشان سخن گفت.
«عبد العظیم حسنى گفت: به امام جواد(ع) گفتم: امیدوارم شما قائم اهلبیت محمّد باشید،کسى که زمین را پر از عدل و داد کند همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد. فرمود: اى أبو القاسم هیچ یک از ما نیست جز آنکه قائم به امر خداى تعالى و هادى به دین الهى است، امّا قائمى که خداى تعالى به توسّط او زمین را از اهل کفر و انکار پاک و آن را پر از عدل و داد کند...
او کسى است که زمین برایش در پیچیده و هر دشوارى برایش هموار شود و از اصحابش ۳۱۳ تن به عدد اصحاب بدر از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند و این همان قول خداى تعالى است که فرمود: «أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛ هر کجا که باشید، خداوند همگى شما را [به سوى خود باز] مىآورد؛ در حقیقت، خدا بر همه چیز تواناست.» و چون این تعداد از اهل اخلاص به گرد او فراهم آیند، خداى تعالى امرش را ظاهر کند و چون عقد که عبارت از ۱۰ هزار مرد باشد، کامل شد به اذن خداى تعالى قیام کند و دشمنان خدا را بکشد تا خداى تعالى خشنود شود.
عبد العظیم گفت: اى سرورم چگونه مىداند که خداى تعالى خشنود شده است؟ فرمود: در قلبش رحمت مىافکند و چون به مدینه درآید لات و عزّى را بیرون کشیده و آن دو را بسوزاند.»
منبع:
کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۳۷۷.
کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، ص۲۸۲.
الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج۲ ، ص۴۴۹
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
هشتم ربیع الثانی سالروز میلاد امام حسن عسگری (ع) بر تمام عاشقان آن حضرت مبارک باد.
زندگینامه امام حسن عسکری (ع):
نام : حسن
شهرت : عسگری، زکی، هادی ، سراج ، رفیق
لقب : الخاص
کنیه : ابو محمد معروف به « ابن رضا»
نام پدر :امام علی النقی (ع)
نام مادر: سوسن یا حدیثه یا سلیل
تاریخ ولادت : هشتم ماه ربیع الثانی سال ۲۳۲ هجری یا ۲۳۱ هجری
محل ولادت : مدینه طیبه
مدت امامت : ۶ سال
تاریخ شهادت : هشتم ماه ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری
محل دفن : سامراء
دوران زندگی کوتاه امام حسن عسگری بر سه دوره مشخص تقسیم میگردد:
۱- پنج سال در مدینه در شهر زادگاه خود در حضور و مراقبت پدر بزرگوارش.
۲- شانزده سال در عراق قبل از دوران امامت و پیشوائی .
۳- هفت سال دوران کوتاه و پربار امامت و زعامت در عراق .
امام (ع) در زمینه نظارت بر پایگاههای مردمی خود و پشتیبانی از آن پایگاهها و بالابردن درجه آگاهی آنها و مجهز کردن آن با همه اسلوبها و روشهای پایداری و بالابردن به سطح پشتازان متعهد بود.
امام (ع) به وضوح میدید که اراده الهی برای ایجاد دولت الله بر روی زمین و در برگرفتن همه جهان انسانیت و گرفتن دست مستضعفان در زمین، تا خوف آنان به امنیت خاطر تبدیل گردد و خدای را عبادت کنند و هیچ چیز را شریک او نگیرند.
فعالیت امام حسن عسکری (ع) و برنامه ریزی او در تحقق بخشیدن هدف مزبور به سه کار مقدماتی نیازداشت:
۱- مخفی کردن امام مهدی (عج) از چشم مردم و نشان دادن وی فقط به بعضی از خواص؛
۲- به هر ترتیبی، فکر غیبت را در اذهان و افکار رسوخ دهد و به مردم بفهماند که این مسئولیت اسلامی را باید تحمل کنند و مردم را به این اندیشه و متفرعات آن عادت دهند؛
۳- راه دیگری که امام برای آمادگی غیبت دراذهان مردم انجام داد پنهان نمودن خود و برقراری رابطه با دوستان و طرفداران ازطریق مکاتبه و مراسله بوده است. همچنین نظام و روش وکالتی و وساطتی که امام حسن عسکری (ع) با پایگاههای مردمی خود برگزید، روشی دیگر از روشهایی بود که برای فهماندن مسئله غیبت آماده شده بود.
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
شیعیان مژده كه از پرده برون یار آمد
عسكرى پورنقى مظهر دادار آمد
گشت از كان كرم گوهر پاكى ظاهر
ز صدف آن دُر تابنده به بازار آمد
ولادت امام حسن عسکری مبارکباد
«کانال تقویم شیعه »
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
معرفی امام زمان عج توسط امام حسن عسکری ع
معرفی امام به شیعیان
به دلیل فشارهای فراوان عباسیان برای یافتن فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) تولد حضرت به صورت مخفیانه صورت گرفت. این تولد مخفیانه مانع دستیابی دژخیمان بنیعباس به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شد، ولی از آنجا که تلاش عباسیان برای یافتن حضرت یک تلاش دائمی بود، حضرت باید زندگی خود را نیز به صورت مخفیانه ادامه میداد و ممکن بود که این روند مخفیانه، جامعه شیعیان را در شناخت امام دوازدهم با مشکل مواجه کند؛ به همین منظور امام حسن عسکری(علیه السلام) فرزند خود را بارها [گاه در ملاقات عمومی و گاه خصوصی] به شیعیان معرفی کرد.
الف) ملاقات عمومی
سه نفر از بزرگان شیعه به نامهای «معاویه بن حکیم»، «محمد بن ایوب» و «محمد بن عثمان» میگویند: «ما چهل نفر بودیم که در منزل امام حسن عسکری(علیهالسلام) بودیم و او فرزندش را به ما عرضه کرد و فرمود: «او امام شما پس از من و خلیفه من بر شماست، از او اطاعت کنید و پس از من در دین خود متفرق نشوید که هلاک خواهید شد، بدانید که بعد از این او را نخواهید دید» از محضر امام بیرون آمدیم و پس از چند روز امام حسن عسکری(علیهالسلام) در گذشت».[1]
ب) ملاقات خصوصی
یکی از بزرگان شیعه به نام «احمد بن اسحاق» میگوید: «نزد امام حسن عسکری(علیهالسلام) رفتم و می خواستم از جانشین پس از وی پرسش کنم که حضرت فرمود: ای احمد بن اسحاق خدای تعالی از زمان آدم(علیهالسلام) زمین را خالی از حجت نگذاشته است و تا روز قیامت نیز خالی نخواهد گذاشت، به واسطه اوست که بلا را از اهل زمین دفع می کند و به خاطر اوست که باران می فرستد و برکات زمین را بیرون می آورد». احمد بن اسحاق در ادامه میگوید: «از حضرت پرسیدم: ای فرزند رسول خدا، امام و جانشین پس از شما کیست؟ حضرت شتابان برخاست و داخل خانه شد و سپس برگشت در حالی که بر شانهاش کودکی سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده می درخشید، فرمود: ای احمد بن اسحاق اگر نزد خدای تعالی و حجتهای او گرامی نبودی، این فرزندم را به تو نشان نمیدادم، او هم نام و هم کنیه رسول خدا(صلیاللَّهعلیهوآله) و کسی است که زمین را پر از عدل و داد می کند همچنان که پر از ظلم و جور شده».[2]
دعا برای امام زمان
یکی از سیاستهای امام حسن عسکری(علیه السلام) برای تقویت اعتقادات شیعیان در دوران غیبت، تشویق و ترغیب شیعیان و محبان به دعا برای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. شیخ طوسی در کتاب ارزشمند مصباح المتهجد از شخصی به نام عبدالله بن محمد نقل میکند: «در سال 255 هجری قمری نزد امام حسن عسکری(علیه السلام) رفتم و از حضرت خواستم تا دعایی درباره پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و امامان (علیهمالسلام) را به من آموزش دهد تا آنرا یادداشت کرده و بخوانم. حضرت هم دعایی به من آموخت ...» امام حسن عسکری(علیه السلام) در این دعا زمانی که آخرین جانشین پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) میرسد با عبارتی دلنشین و پر محتوا شیعیان را متوجه امر غیبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) میکند و آنان را به دعای برای حضرت تشویق میکند. در فرازهایی از این دعا میخوانیم: «خداوندا او را از شر هر تجاوزکار و طغیانگری و از شر همه خلایق نگهدار و او را از پیش رو و از پشت سر و از راست و چپ حفظ کن و مانع رسیدن بدیها به او باش ... و به سبب او عدالت را آشکار کن، با یاریات او را پشتیبانی کن، یاورانش را یاری کن و...».[3]
مرجعیت علمی
امام حسن عسکری(علیهالسلام) برای آنکه جایگاه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در میان شیعیان مستحکم کند و به آنان نشان دهد که پس از وی فرزندش زمام هدایت مسلمانان را بر عهده میگیرد، برخی از شیعیان را به حضرت ارجاع میداد تا سؤالات علمی خود را از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بپرسند و هم به جواب سؤال خود برسند و هم به مقام و منزلت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پی ببرند. سعد ابن عبدالله قمی یکی از این افراد است که به همراه احمد بن اسحاق به محضر امام حسن عسکری(علیهالسلام) رسیدند تا سؤالات خود مطرح کرده و جواب بگیرند. امام حسن عسکری(علیهالسلام) آنان را به فرزندش ارجاع داد و آنان پاسخهای خود را از حضرت دریافت کردند.[4]
سخن آخر
همانطور که گذشت دوران امامت امام حسن عسکری(علیه السلام)، مرحله گذار از دوران حضور به دوران غیبت بود و حضرت کوشید تا در مناسبتهای مختلف امام دوازدهم را به شیعیان معرفی کند تا شیعیان در دوران غیبت حجت خدا و امام خود را بشناسند.
منابع
[1]. کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق،
[2]. همان، ص384.
[3]. مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، شیخ طوسی، موسسه فقه الشیعه، چاپ اول بیروت، 1411ق، ج1
[4]. کمال الدین،
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
دهم ربیع الثانی:
وفات حضرت معصومه عليه السلام
در اين روز در سال 201 ه بنابر مشهور سالروز رحلت شهادت گونه حضرت ولية الله خاتون خلق جهان، عابده زاهده كامله مستوره حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها دختر امام موسي كاظم عليه السلام است.
(مراقد المعارف: ج 2، ص 163. منتخب درياي سخن: ص 34. زندگاني كريمه اهل بيت عليهم السلام: ص 83)
آن حضرت 17 روز پس از ورود به شهر قم، با دلي شكسته و غصه دار از داغ پدر و فراق برادر، رحلت فرمودند. در عزاي آن حضرت شهر قم را يكپارچه غم و ماتم فرا گرفت. بدن مطهر آن حضرت را غسل داده كفن كردند، و به طرف باغ موسي بن خزرج مكان فعلي حرم مطهر آوردند. دو سوار نقتبدار از بيرون شهر آمدند و بر بدن آن حضرت نماز خواندند. آنگاه داخل سرداب شده بدن مطهر را دفن كردند و رفتند، و كسي آنان را نشناخت.
موسي بن خزرج آن باغ را وقف حضرت معصومه عليه السلام نمود، و از بوريا و حصير سقفي بر روي قبر مطهر آن حضرت قرار داد. اين بنا بود تا آنكه زينب دختر امام جواد عليه السلام بر روي قبر شريف قبهاي بنا نهاد. سپس جماعتي از دختران ائمه عليهم السلام در آن مكان دفن شدند. هنگامي كه ام محمد دختر موسي بن محمد بن علي الرضا عليه السلام فوت كرد، در كنار آن حضرت دفن شد. بعد از آن ميمونه خواهر ام محمد از دنيا رفت، و آن بزرگوار هم در جنب ام محمد دفن شد. روي اين دو قبر يك گنبد ديگر بنا كردندبه گونهاي كه دو گنبد چسبيده به هم بر روي قبر حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها و ام محمد و ميمونه بوده است.
به جز دختران معصومين عليهم السلام، دو كنيز هم دفن شدهاند كه در هنگام مرمت كف حرم مطهر در زمان ناصرالدين شاه، روزنهاي به سردابي پيدا ميشود و چند زن صالحه، وارد سرداب ميشوند. پيكر پاك ميمونه و دو تن از كنيزان را پس از هزار سالتر و تازه مشاهده ميكنند. اين سرداب جنب سرداب حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام قرار دارد.
(بحار الانوار: ج 60، ص 220 219. اجساد جاويدان: ص 105)
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
شفیعه ی روز جزا یا معصومه
ای زینب امام رضا یا معصومه
مزار تو بود مرا یا معصومه
مدینه و کرب و بلا یا معصومه
رحلت شهادت گونه حضرت فاطمه ی معصومه (س) تسلیت باد
«کانال تقویم شیعه »
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
نگاهی کوتاه به رحلت و یاشهادت حضرت معصومه سلام الله علیها
چه چیزی موجب بیماری آن حضرت شد؟
بعضی علت بیماری آن حضرت را چنین نوشتهاند: مردم ساوه در آن عصر از دشمنان سرسخت خاندان نبوت بودند، از این رو وقتی که موکب حضرت معصومه علیهاالسلام و همراهانش به ساوه رسید، به آن حمله کردند و جنگ سختی درگرفت، برادران و برادرزادگان حضرت معصومه علیهاالسلام در این جنگ به شهادت رسیدند، حضرت معصومه همچون عمهاش زینب علیهالسلام وقتی که بدنهای پاره پاره آنها را که 23 تن بودند دید، به شدت غمگین گشته و بر اثر آن بیمار شد و سپس روانه قم شد و در قم بیماری او ادامه یافت و پس از 16 یا 17 روز رحلت کرد.
و در روایت دیگر آمده: هارون بن موسی بن جعفر علیهالسلام همراه 23 نفر از بستگانش که یکی از آنها خواهرش حضرت معصومه علیهالسلام بود، در یک کاروانی وارد ساوه شدند، دشمنان اهل بیت علیهالسلام به هارون که در حال غذا خوردن بود، حمله کردند و او را به شهادت رساندند و افراد دیگر کاروان را مجروح و پراکنده ساختند.
نقل شده: در غذای حضرت معصومه علیهالسلام زهر ریختند و آن بانوی گرامی، مسموم گشته و بستری شد و طولی نکشید که در قم به شهادت رسید و این روایت یا زخمی شدن حضرت معصومه علیهاالسلام از نظر نویسنده صحیحتر است. مطابق نقل بعضی، مسموم کردن آن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد.
زمین حرم مال چه کسی بوده و چه کسی ایشان را دفن کرد؟
زمینی که آستانه حضرت معصومه علیهاالسلام در آن واقع است، بابلان نام داشته و این زمین پیش از آنکه مرقد مطهر آن حضرت شود، بنایی نداشته است، فقط ملکی از ملکهای موسی بن خزرج بوده است، این زمین را موسی بن خزرج که هم مهماندار حضرت معصومه علیهاالسلام بود و هم در عصر خویش رئیس و محترم بود، برای دفن آن حضرت معین کرد.
آل سعد در این سرزمین سردابی حفر کردند تا آن را مقبره حضرت معصومه علیهالسلام قرار دهند، پس از آنکه جنازه مطهر آن بی بی بزرگوار را غسل داده و کفن کردند، آن را به آن سرزمین آوردند، در این وقت میان آل سعد گفتوگو شد که چه کسی داخل قبر شده و جنازه را در سرداب به خاک بسپارد، سرانجام اتفاق کردند که شخصی به نام «قادر» که پیرمرد پرهیزکار و صالح و سید بود داخل قبر شود آن گوهر پاک را دفن کند.
چون به سراغ آن مرد رفتند، ناگاه از جانب صحرا دو سوار نقاب دار پیدا شدند، همین که به نزدیک رسیدند، از مرکب خود پیاده شدند و بر جنازه حضرت معصومه علیهالسلام نماز گزاردند، سپس داخل سرداب شده و جنازه را دفن کردند، آن گاه بیرون آمده و رفتند و کسی نفهمید که آنها چه کسی بودند.
حرم را چه کسی ساخته است؟
آنگاه موسی بن خزرج سقف و سایبانی از بوریا بر سر قبر برافراخت تاهنگامی که حضرت زینب علیهاالسلام دختر امام نهم علیهالسلام وارد قم شد و قبهای بر آن مرقد مطهر بنا کرد.
بعد از مدتی ام محمد دختر موسی پسر امام جواد علیهالسلام وفات کرد، جنازه او را در کنار مرقد حضرت معصومه علیهاالسلام به خاک سپردند.
مدتی بعد، میمونه خواهر ام محمد وفات کرد، او را نیز در کنار مرقد حضرت معصومه علیهاالسلام به خاک سپردند و قبهای جداگانه بر روی قبر آن دو بانو، بنا کردند سپس بْریهیه دختر موسی بن امام جواد علیهالسلام وفات کرد، او را نیز در آنجا به خاک سپردند.
چه کسی از امام زادگان در حرم مدفونند؟
مرحوم محدث قمی، غیر از بانوان فوق، از بانوان دیگر نیز نام برده که در کنار مرقد مطهر حضرت معصومه علیهالسلام مدفون هستند، مانند: زینب دختر امام جواد علیهالسلام، ام اسحاق کنیز محمد بن موسی مبرقع علیهالسلام و ام حبیب کنیز محمد بن احمد بن موسی مبرقع علیهالسلام.
بنابراین در مجموع شش تن از امامزادگان و منسوبین به امامان علیهالسلام در کنار مرقد مطهر حضرت معصومه دفن شدهاند از این رو شایسته است آنان که مرقد شریف حضرت معصومه علیهالسلام را زیارت میکنند، از آنها نیز یاد کنند، گرچه با این جمله کوتاه باشد:
«اَلسَلامُ عَلَیْکُنَ یا بَناتِ رَسُولِ اللهِ، اَلسَلامُ عَلَیْکُنَ وَ رَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ؛
سلام بر شما ای دختران رسول خدا، سلام و رحمت و برکات خدا به شما باد.»
--------------------------------
منابع و مآخذ
بحار الانوار ج6 و84و57 - امالی شیخ مفید - امالی شیخ طوسی ج1
اصول کافی ج1 - کریمه اهل بیت علیهالسلام، علی اکبر مهدیپور
حیات سیاسی امام رضا علیهالسلام، مرتضی جعفر عاملی
ریاحین الشریعه، شیخ ذبیح الله محلّاتی
تاریخ قم، ناصر الشریعه
مستدرک السفینه البحار، نمازی /ج8
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
💠 جایگاه حضرت معصومه سلام الله علیها
🌿 در کلام معصومان علیهم السلام
🔻 امام صادق علیه السلام فرمودند:
🔹 إنَّ لَنا حَرَماً و هُوَ بَلَدَةُ قُمَّ و سَتُدفَنُ فيهَا امْرَأةٌ مِن أولادِي تُسَمّي فاطِمَةَ، فَمَن زارَها وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ.
🔸 ما را حرمی است و آن "قم" است، و به زودی بانويی از فرزندان من به نام فاطمه در آن دفن خواهد شد. هر كس او را زيارت كند، بهشت بر او واجب شود.
📚 بحارالأنوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶
🔻 امام صادق علیه السلام فرمودند:
🔹 و تَدخُلُ بِشَفاعَتِها شِيعَتي الجَنَّةَ بِأجمَعِهِم.
🔸 همه شيعيان من با شفاعت او (فاطمه معصومه عليها السلام) وارد بهشت خواهند شد.
📚 بحارالأنوار، ج ۶۰، ص ۲۲۸
🔻 امام رضا علیه السلام فرمودند:
🔹 من زارَها بِقُمَّ كَمَن زارَني.
🔸 هر كس (حضرت معصومه عليها السلام) را در قم زيارت كند، چنان است كه مرا زيارت كرده است.
📚 كامل الزيارات، ص ۵۳۶
🔻 امام رضا علیه السلام فرمودند:
🔹 من زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الجَنَّةُ.
🔸 هر كس او را با شناخت زيارت كند، بهشت پاداش او خواهد بود.
📚 بحارالأنوار، ج ۱۰۲، ص ۲۶۶
🔻 امام جواد علیه السلام فرمودند:
🔹 من زارَ قَبرَ عَمَّتي بِقُمَّ، فَلَهُ الجَنَّةُ.
🔸 هر كس قبر عمّه ام (حضرت معصومه عليها السلام) را در قم زيارت كند، بهشت پاداش او است.
📚 كامل الزيارات، ص ۵۳۶
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
12.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نابغه قرآنی کشور و بین الملل (بسیار دیدنی)
با 5 سال سن
خانم حنانه خلفی
#نابغه_قرانی
«کانال تقویم شیعه »
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
شب یلدا فرصتی است که می توان با آن یکی از زیباترین مفاهیم اسلامی یعنی صله رحم را زنده نگه داشت
🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉
قال الامام علی بن الحسین – علیه السلام – : ما مِنْ خُطْوَهٍ أحبُّ الی اللهِ من خُطْوَتین: خُطْوَهٌ یُسَرُّ بِها صفَّا فی سبیلِ الله تعالی وَ خُطوَهٌ الی ذی رَحم قاطعٍ. «بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۸۷»
امام سجاد – علیه السلام – فرمودند: دو گام نزد خداوند، محبوب ترین گام هاست؛ گامی در راه خدا برای تحقق لشکر اسلام (برای جهاد) برداشته شود و گامی به سوی خویشاوندی که با انسان قطع رابطه کرده است.
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – : اَلصّدَقَهُ بِعَشرَهٍ و القَرضُ بثَمانیهَ عَشَرَ و صلَهُ الرَّحم بأربعهٍ و عِشْرین وَ صلهُ الِاخوان بِعِشْرینِ. «بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۳۱»
رسول خدا – صلی الله علیه و آله – فرمودند: پاداش صدقه در راه خدا، ده برابر است و قرض دادن، هیجده برابر و پاداش صله و پیوند با خویشاوندان، بیست و چهار برابر و پیوند با برادران دینی، بیست برابر است.
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – : مَنْ مَشی الی ذی قرابهٍ بنفسِهِ و مالِهِ لیَصِلَ رَحِمَه أعطاهُ الله عزّ و جلّ اجرَ مِأه شهیدٍ. «وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۸۶»
پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – فرمودند: کسی که با جان و مالش در پی صله رحم بر آید، خداوند متعال اجر صد شهید را به او عطا می کند.
قال الامام علی – علیه السلام – : صِلوُا أرحامَکُم و لو بالتّسلیمِ. «الکافی، ج ۲، ص ۱۵۵»
امام علی – علیه السلام – فرمودند: با بستگان و خویشان صله رحم کنید، هر چند با سلام کردن باشد.
قال الامام الصادق – علیه السلام – : … أفضَلُ ما توصَلُ بِهِ الرَّحِم کفُّ الأذی عَنْها. «الکافی، ج ۲، ص ۱۵۱»
امام صادق – علیه السلام – فرمودند: برترین چیزی که با آن صله ارحام انجام می گیرد، خودداری کردن از آزار و اذیّت آنان است.
قال الامام الصادق – علیه السلام – : صِلَهُ الارحام تُحسِّنُ الخُلقَ و تُسَمِّحُ الکَفَّ و تُطَیِّبُ النَّفسَ و تَزیدُ فی الرّزقِ و تُنسئُ فی الأجلِ. «الکافی، ج ۲، ص ۱۵۸»
امام صادق – علیه السلام – فرمودند: صله ارحام، اخلاق را نیکو، دست را با سخاوت، دل و جان را پاک و روزی را زیاد می کند و مرگ را به تأخیر می اندازد.
قال الامام الصادق – علیه السلام – : اِنَّ صلهَ الرَّحم و البرّ لیُهَوِّنانِ الحسابَ و یَعصِمانِ من الذُّنوبِ.
«بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۱۳۱»
امام صادق – علیه السلام – فرمودند: صله رحم و نیکی کردن، حساب رسی را آسان می کنند و انسان را از گناه باز می دارند.
قال الامام الباقر – علیه السلام – : صِلَهُ الارحام تُزَکّیِ الاعمال و تَدفَعُ البلْوی. «الکافی، ج ۲، ص ۱۵۲»
امام باقر – علیه السلام – فرمودند: صله ارحام، اعمال را پاک و بلاها را دور می سازد.
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – : اُوصِیَ الشّاهِدَ مِنْ اُمَّتی و الغائِبَ مِنهُم و مَن فی اصلابِ الرجالِ و أرحامِ النّساءِ الی یوم القیامَهِ أن یَصِلَ الرَّحم … . «الکافی، ج ۲، ص ۱۵۸»
رسول خدا – صلی الله علیه و آله – فرمودند: سفارش می کنم حاضران و غائبان از امتم را و کسانی را که در پشت پدران و در رحم مادران خویش هستد تا روز قیامت، که صله رحم نمایند گر چه به فاصله یک سال راه باشد؛ زیرا صله رحم جزو دین است.
قال الامام الرّضا – علیه السلام – : یَکونُ الرّجل یَصِلُ رَحِمَهُ فیکونُ قَد بَقِیَ من عمرِهِ ثلاثُ سنین فَیُصَیِّرُها اللهُ ثَلاثینَ سَنَهً … . «الکافی، ج ۲، ص ۱۵۰»
امام رضا – علیه السلام – فرمودند: چه بسا مردی که سه سال از عمرش بیش نمانده، ولی صله رحم به جا آورد و خدا به خاطر این کار، عمرش را به سی سال افزایش دهد و خدا آنچه را می خواهد انجام می دهد.
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
زندگینامه حضرت عیسی علیه السلام
عیسی(ع) نام این بزرگوار در ردیف چهار پیامبر اولوالعزم دیگر قرار دارد. او خلقتی شبیه به آفرینش حضرت آدم دارد؛ به این معنا که خداوند او را بدون اینکه پدری داشته باشد، از مادرش، مریم عذراء(س) که دختری پاکدامن بود، به دنیا آورد.[1]
تولد
پدربزرگ حضرت عیسی، عمران نام داشت. همسر او هنگامی که باردار شد، به تصوّر اینکه فرزندی که در شکم دارد، پسر خواهد بود، نذر کرد که او را به خدمت بیتالمقدس بگمارد. وقتی نوزاد متولد شد، دید که دختر است؛ لذا نامش را مریم گذاشت و با این حال، پس از اینکه مقداری بزرگ شد، او را به خدمت بیتالمقدس فرستاد. حضرت زکریا سرپرستی او را بر عهده گرفت. طی این مدت، مریم به چنان مقام والایی دست یافت که خداوند از آسمان برایش روزی میفرستاد.[2] البته افراد دیگری غیر از حضرت زکریا(ع) هم داوطلب نگهداری از حضرت مریم بودند و میخواستند این افتخار را نصیب خود کنند؛ از اینرو برای انتخاب شدن شخص نگهداریکننده، از طریق قرعه کشی و با استفاده از قلمهایشان، قرعه به نام حضرت زکریا زده شد.[3]
تا اینکه روزی حضرت مریم، از مردم کناره گرفت و به قسمت شرقی بیتالمقدس رفت و خود را از دید مردم مخفی داشت. خداوند فرشتهای را به شکل انسانی به سراغ او فرستاد تا حضرت عیسی را به او بدهد. بدین ترتیب، بدون اینکه حضرت مریم با مردی تماس داشته باشد، باردار شد.[4] در برخی از روایات آمده، حضرت مریم از طریق خوردن دو دانه خرمایی که حضرت جبرئیل(ع) برایش آورده بود، باردار شد.[5]
مدت زمانی که حضرت مریم، فرزندش را حمل میکرد، متفاوت ذکر شده؛ برخی روایات آنرا شش ماه دانستهاند[6] و برخی دیگر آنرا نُه ساعت به ازای نُه ماه گفتهاند.[7] وقتی زمان تولد حضرت عیسی فرا رسید، درد زایمان، حضرت مریم را به پای نخل خشکیدهای کشاند. حضرت مریم از اینکه به زودی آماج تهمتهای مردم قرار خواهد گرفت، بسیار نگران بود؛ به اندازهای که آرزوی مرگ کرد. اما حضرت عیسی که تازه متولد شده بود، به امر خدا به سخن آمد و مادرش را دلداری داد. او گفت: «نگران نباش که خدا برایت چشمه گوارایی در زیر پایت جوشانده است. تنه این نخل را به سمت خود تکان بده تا برایت رطب تازه بریزد. از این نعمتها تناول کن و خوشحال باش. هر کس تو را دید، به او بگو که من امروز روزه سکوت گرفتهام و با کسی حرف نخواهم زد».[8]
حضرت مریم با قلبی مطمئن، در حالیکه فرزندش را در آغوش گرفته بود، به سمت قوم و قبیلهاش برگشت.
مردم ظاهر بین، با دیدن این صحنه، نسبت به مریم بدگمان شده و به او گفتند: «تو کار خیلی بدی انجام دادی. ای خواهر هارون! پدر و مادرت افراد منحرفی نبودند. تو چرا به این فساد مبتلا شدی؟!».
حضرت مریم با اشاره به آنان فهماند که روزه سکوت گرفته و باید سؤال خود را از نوزادی که در آغوش دارد بپرسند.
مردم با تعجب گفتند: «ما چه طور میتوانیم با کودکی که تازه متولد شده، سخن بگوییم؟!».
اینجا بود که مردم برای اولین بار، معجزه عیسای تازه متولد شده را با چشم و گوش خود دیدند و شنیدند. به قدرت الهی، حضرت عیسی زبان به سخن گشود و با مردم صحبت کرد و گفت: من بنده خدا هستم. او مرا به پیامبری برگزیده و به من کتاب آسمانی عطا کرده است. او مرا مخلوقی مبارک و پُر خیر و برکت قرار داده و مرا به خواندن نماز تا زمانی که زنده هستم، سفارش کرده است. او دستور داده تا با مادرم مهربان باشم و مرا سرکش و بدبخت قرار نداده. درود بر من، آن روزی که متولد شدم و آن روزی که خواهم مرد و آن روزی که مبعوث خواهم شد.[9]
حضرت عیسی با این سخنان، آن تهمت بزرگ را از مادر خود دور کرد و پیامبری خود را برای مردم ثابت ساخت.
مرحله رشد
تنها رسالت حضرت عیسی(ع) در ساعات اوّلیه پس از ولادت، اثبات بیگناهی حضرت مریم و مقام پیامبری خود بود. اما هنوز مسئولیت هدایت و تبلیغ دین الهی، بر عهده او قرار داده نشده بود. در عین حال خطراتی از جانب گروهی از یهودیان، جان حضرت عیسی را تهدید میکرد. خداوند آن دو را به مکانی امن و مناسب راهنمایی کرد؛ سرزمین مرتفعى که داراى امنیّت و آب جارى بود[10] تا حضرت عیسی مراحل رشد و نمو خود را طی کند و آماده تبلیغ رسالت آسمانی خود شود. در برخی از روایات آمده که آن مکان، منطقه «نجف» بود.[11]
منابع:
1]. آل عمران، 59: «مَثَل عیسى در نزد خدا، همچون آدم است که او را از خاک آفرید، و سپس به او فرمود: "موجود باش!" او هم فوراً موجود شد».
[2]. آل عمران، 35 – 37.
[3]. آل عمران، 44.
[4]. مریم، 16 - 22.
[5]. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج 2،
[6]. کلینی، الکافی، محقق، غفارى، على اکبر، آخوندى،
[7]. البرهان فی تفسیرالقرآن
[8]. مریم، 23 - 26.
[9]. مریم، 27 - 33.
[10]. مؤمنون، 50.
[11]. البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4
«کانال تقویم شیعه »
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
زندگینامه حضرت عیسی علیه السلام
قسمت دوم
دوران نبوت
حضرت عیسی در دامان پاک حضرت مریم پرورش یافت تا اینکه به سن هفت یا هشتسالگی رسید. در این هنگام مأموریت یافت تا بنیاسرائیل را هدایت کند و آنان را از گمراهی نجات دهد.[12]
خداوند به حضرت عیسی کتاب تورات را تعلیم داد و انجیل را به او آموخت و حکمت و علوم مخصوص خود را به او عطا کرد.[13]
خداوند همانگونه که به پیامبران دیگر، معجزاتی عطا کرده بود، به حضرت عیسی نیز معجزات بزرگی عطا کرد تا پیامبری او را به مردم اثبات کند.
یکی از معجزات او این بود که با گِل، پرنده میساخت. سپس در آن میدمید و آن مجسمه، به اذن الهی تبدیل به پرندهای زنده میشد. خداوند به او این اجازه را داده بود تا نابینایان و کسانی که دچار بَرص هستند، شفا دهد. یکی از شگفتانگیزترین معجزه حضرت عیسی، زنده کردن مردگان بود. او به امر الهی، افراد متعددی را زنده کرد. او حتی از غذاهایی که مردم در خانه خود میخوردند و یا ذخیره میکردند به آنها اطلاع میداد.
«مائده آسمانی» معجزه دیگری از حضرت عیسی بود که با درخواست حواریون(شاگردان خاص عیسی مسیح) انجام شد. این سفره غذا از آسمان نازل شد و با اینکه فقط نُه قرص نان و نُه ماهی کوچک در آن بود،[14] چهار هزار و هفتصد نفر را سیر کرد.[15]
با وجود این همه معجزات، عده کمی از مردم به حضرت عیسی ایمان آوردند که در صدر آنها حواریون بودند. تعداد حواریون دوازده نفر بود و عالمترین آنها «الوقا» نام داشت.[16] اما کسانی که از بنیاسرائیل راه کفر را در پیش گرفتند، مورد لعن حضرت عیسی قرار گرفته[17] و بنابر نقلی مسخ شده و تبدیل به میمون شدند.[18]
سرانجام حضرت عیسی
برخی از یهودیان که دشمنی حضرت مسیح را در دل داشتند، کمر به کشتن او بستند. با خیانت یکی از حواریون به نام یهودای اسخریوطی که قلباً به او ایمان نیاورده بود و منافق محسوب میشد، محل اختفای حضرت عیسی افشا شد و دشمان به آنجا رفته و شخصی که در ظاهر شبیه به حضرت عیسی بود را دستگیر کردند. مسیحیان و دیگر افراد چنین اعتقاد دارند که دشمنان حضرت مسیح، او را در روز جمعه به صلیب کشیده و او را کشتند. اما پس از گذشت سه روز از مرگ حضرت عیسی، روز یکشنبه، او دوباره زنده شده و به آسمان رفته است.[19]
اما کتاب آسمانی قرآن، کشته شدن و به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح را رد میکند و میفرماید: «آنها مسیح را نکشتند و به صلیب نکشاندند بلکه شخص دیگری را اشتباهاً به جای او به صلیب کشاندند و خودشان هم یقین به این موضوع نداشتند، بلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد».[20] آری، خداوند او را از شر دشمنانش حفظ کرده و به آسمان برد تا اینکه در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) به زمین برگرداند و او پشت سر آنحضرت نماز بخواند.[21]
منابع قسمت دوم:
[12]. عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، محقق، رسولى محلاتى، هاشم، ج 1،
[13]. آل عمران، 48.
[14]. مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، ج 14،
[15]. تفسیر المنسوب الی الامام الحسن العسکری،
[16]. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید،
[17]. مائده، 78.
[18]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج 1،
[19]. انجیل یوحنا ، باب ۲۰ ، آیه ۲۵.
[20]. نساء، 157 - 158.
[21]. ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الاخبار فی مناقب امام الابرار،
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
.
💠 سنّتی های که از مسیح و انبیا علیهمالسلام ، که در امام عصر عجل الله فرجه، به یادگار مانده است...
🔸 سعید بن جبیر می گوید: امام زین العابدین علیه السلام فرمودند:
🔹 في القائِمِ سُنَنٌ مِن سَبعَةِ أنبياءَ، سُنَّةٌ مِن أبينا آدَمَ، وَ سُنَّةٌ مِن نوحٍ، وَ سُنَّةٌ مِن إبراهيمَ، وَ سُنَّةٌ مِن موسي، وَ سُنَّةٌ مِن عيسى، وَ سُنَّةٌ مِن أيّوبَ، وَ سُنَّةٌ مِن مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللهِ عَلَيهِم، فَأمّا مِن آدَمَ وَ نوحٍ فَطولُ العُمُرِ، وَ أمّا مِن إبراهيمَ فَخِفاءُ الوِلادَةِ وَ اعتِزالُ النّاسِ، وَ أمّا مِن موسي فَالخَوفُ وَ الغَيبَةُ، وَ أمّا مِن عيسى فَاختِلافُ النّاسِ فيهِ، وَ أمّا مِن أيّوبَ فَالفَرَجُ بَعدَ البَلوي، وَ أمّا مِن مُحَمَّدٍ فَالخُروجُ بِالسَّيفِ.
🔰 در قائم ویژگی هایی از هفت تن از پیامبران وجود دارد:
♦️ یک ویژگی از پدرمان آدم، و یک ویژگی از نوح، و یک ویژگی از ابراهیم، و یک ویژگی از موسی، و یک ویژگی از عیسی، و یک ویژگی از ایوب، و یک ویژگی از محمد صلوات الله علیهم اجمعین.
🌾 اما از آدم و نوح طول عمر است،
🌾 و از ابراهیم پنهان بودن ولادت و کناره گیری از مردم است،
🌾 و از موسی ترس و غایب زیستن است،
🌾 و از عیسی اختلاف مردم درباره ی اوست،
🌾 و از ایوب فرج و گشایش بعد از بلا و مصیبت است،
🌾 و از محمد صلی الله علیه و آله خروج با شمشیر است.
📚 کمال الدین ۳۲۱/۱ ب۳۱، ح۳
📚 اثبات الهداة ۴۶۶/۴ ب۳۲، ف۵، ح۱۲۴
📚 إعلام الوری ر۴ ق۲ ب۲ ف۲
📚 بحارالأنوار ۲۱۷/۵۱ ب۱۳، ح۴
#حضرت_مهدی (عج)
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
نقش حضرت عیسی (ع) در زمان ظهور حضرت مهدی (عج)
طبق روایات وارده پس از ظهور حضرت حجت (عج) حضرت عیسی (ع) به اذن خداوند به زمین نزول خواهد کرد و در حضور همگان به عنوان یکی از یاران حضرت قائم (عج) پشت سر او به نماز خواهد ایستاد. [1] چنان که در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: "سوگند به آن کسی که مرا مژده آور راستین قرار داد، اگر از عمر جهان، جز یک روز نمانده باشد، خداوند همان یک روز را آن قدر طولانی می کند، تا فرزندم مهدی خروج کند. پس از خروج او، عیسای روح الله فرود می آید و در پشت سر وی نماز می گزارد، آن گاه زمین با فروغ پروردگار خویش روشن می شود و حکومت مهدی به شرق و غرب گیتی می رسد". [2]
از آن جا که در این دوران عده بسیار زیادی از مردم را پیروان حضرت عیسی (ع) تشکیل می دهند و ایشان، آن حضرت را به عنوان منجی و مصلح جهانی می دانند با دیدن این صحنه و به پیروی از پیامبر خود به حضرت مهدی (عج) علاقه مند شده و به حضرتش گرایش و ایمان می آورند و این مطلب، خود یکی از اسباب پیروزی آن حضرت، در این حرکت و قیام عظیم جهانی او است.
حضرت عیسی(ع)، وزیر امام زمان(عج)
در حکومتی که رهبری آن بهعهده حضرت مهدی(عج) است، کارگزاران و مسئولان حکومت او نیز باید از بزرگان و نیکان امت باشند؛ لذا طبق آنچه در روایات آمده است، ترکیب دولت حضرت مهدی(عج) را پیامبران، جانشینان آنان، تقواپیشگان و صالحان روزگار تشکیل خواهند داد.
در روایتی میخوانیم که حضرت عیسی(ع) به حضرت مهدی(عج) میگوید: «همانا من به عنوان وزیر فرستاده شدهام نه امیر و فرمانروا».(ملاحم، ابنطاووس، ص83؛ و الفتن، ابنحماد، ص160)
همچنین در روایتی آمده است که حضرت عیسی(ع)، وزیر حضرت مهدی(عج) و پردهدار و جانشین آن حضرت است. (غایةالمرام، ص697؛ و حلیةالابرار، بحرانی، ج2، ص620)
و نیز در روایتی دیگر آمده است: «... آنگاه عیسی فرود میآید و مسئول دریافت اموال حضرت قائم میشود و اصحاب کهف نیز در پشت سر او خواهند بود». (غایةالمرام، ص697؛ حلیةالابرار، بحرانی، ج2، ص620)
[1] مقدس شافعی، عقدالدرر، ص292.
[2] شیخ صدوق، کمال الدین، ص 163، بنقل از در انتظار خورشید ولایت، نوشته عبدالرحمن انصاری،
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
22 ربیع الثانی وفات حضرت موسی مبرقع علیه السلام است
جناب موسي مبرقع عليه السلام پسر حضرت جواد عليه السلام در سال 296 ه در شهر قم
(بحار الانوار: ج 50، ص 162 161. تاريخ سامراء: ج 3، ص 302)
وفات يافت. به نقلي وفات آن جناب در 8 ربيع الثاني بوده است.
(مستدرك سفينة البحار: ج 5، ص 230)
بنابر قول ديگري در 14 ربيع الثاني وفات موسي مبرقع واقع شده است. قبر آن بزرگوار در چهل اختران قم خيابان آذر مشهور است.
(قلائد النحور: ج ربيع الثاني، ص 226. مرآة العقول: ج 6، ص 128)
نام: موسي، كنيه: ابوجعفر، لقب: مبرقع كه از فرط زيبائي بر جمال مبارك نقاب ميزد. نام پدر: جواد الائمه عليه السلامو مادر آن حضرت كنيز بود.
ايشان از اولين سادات رضوي بود كه در سال 256 ه وارد قم گرديد. او دائما بر صورت خود برقعي داشت، ولي مردم عرب ساكن قم او را از قم بيرون كردند، و او به كاشان رفت و در آنجا مورد احترام قرار گرفت.
بعد از آمدن ابوالصديم حسين بن علي بن آدم و مرد ديگري از رؤساي قم، عربهاي قم متوجه شدند موسي چه كسي بوده است، و آن بزرگوار را به قم باز گرداندند و خانهاي براي او آماده كردند. همچنين در روستاهاي متعدد زمين و باغ براي او خريدند و خواهرانش زينب و ام محمد و ميمونه، دختران حضرت جواد عليه السلام به قم آمدند، و بر او وارد شدند.
هنگامي كه جناب موسي مبرقع در قم از دنيا رفت، امير قم عباس بن عمرو غنوي بر او نماز خواند، و در محل كنوني كه در قم معروف است و قبلا خانه محمد بن حسن بن ابي خالد اشعري ملقب به شنبوله بود، دفن شد.
كليني رحمة الله در كافي به سند معتبر نقل كرده كه جناب موسي مبرقع توليت اوقاف را از جانب امام عليه السلامداشتهاند.
(كافي: ج 1، ص 261)
«کانال تقویم شیعه »
بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشید
https://eitaa.com/taqvim_shiaa
ضریح مطهر
موسی مُبَرْقَع فرزند (بلا فصل)امام جواد(ع) و برادر کوچکتر امام هادی(ع) در قم
«کانال تقویم شیعه »
https://eitaa.com/taqvim_shiaa