eitaa logo
جان‌فدا برای ایران
698 دنبال‌کننده
74 عکس
16 ویدیو
3 فایل
بستری برای اندیشیدن در سطح «ملی»: پیرامون «مردم»، «ایران قوی»، «منافع ملی» در سطح منطقه‌ای: درباره «مقاومت» در سطح «فراملی و جهانی»: درباره مقاومت در برابر نظم جهانی ناعادلانه‌ موجود در سطح «دینی» و «مذهبی»: درباره «هویت دینی» 👤eitaa.com/ahs_tafreshi
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ بدون پشتوانهٔ قدرت، نمی‌شود افکار و آرمان‌ها و آرزوهای دینی را - بلکه هیچ آرمان و آرزویی را - تحقّق بخشید. 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دام ظله ♦️پس قدم بعدی، تشکیل نظام مبتنی به این تفکّر و بر مایه بعثت است. لذا توجّه میکنید از این ترتیب، خوب میشود فهمید حرف کسانی که سعی میکنند تا دین و بخصوص دین اسلام را جدای از حکومت معرفی کنند، غلط است. البته همه ادیان در این جهت مثل هم هستند؛ لیکن این ادّعا در مورد اسلام، خیلی عجیب است که کسی بخواهد دین اسلام را از زندگی، سیاست، اداره کشور و از حکومت جدا کند؛ کنار بگذارد و بین اینها تفکیک ایجاد نماید. اسلام از روز اوّلی که به وجود آمد، با یک مبارزه دشوار، به سمت تشکیل یک نظام و یک جامعه حرکت کرد. بعد از سیزده سال مبارزه هم، پیغمبر اکرم توانست - اگر چه نه در شهر خود و در نقطه ولادت این بعثت، اما در نقطه دیگری از دنیای آن روز - این نظام را سر پا کند و به وجود آورد. ♦️قدم دوم بعد از آن مبارزات طولانی، همین است. ایجاد یک محیط و فضا و یک نظم و نظام بر مبنای این فکر است. تا این نظام و این قدرتِ پشتوانه تفکّرات الهی و اسلامیْ نباشد، نمیتوان افکار و احکام و مفاهیم الهی را در زندگی مردم منتشر کرد وبسط داد. درست عکسِ نظر کج‌بینانه کسانی که مدّعی هستند اگر قدرت با دین همراه شود، دین فاسد میشود! نه؛ قضیه عکس است. دین اگر با قدرت همراه شود، خواهد توانست گسترش و بسط پیدا کند؛ اهداف و آرزوهای دینی را تحقّق ببخشد و آرمانهایی را که دین شعار آنها را میداده است، در جامعه به وجود آورد. اینها بدون قدرت امکان ندارد؛ با قدرت ممکن است؛ مثلاً شما خیال میکنید عدالت اجتماعی را در جامعه، میشود با نصیحت، توصیه، التماس و خواهش به وجودآورد!؟ عدالت اجتماعی، رفع تبعیض و کمک برای استقرار تساوی در قانون را مگر میشود بدون قدرت، در سطح داخل جامعه - به یک صورت - و در سطح جهان - به صورت دیگر به وجود آورد!؟ ♦️همین که کلمه حقّی در دنیا گفته می‌شود، چنانچه قدرت‌های دنیا قابل دانستند که ضربه خود را به آن وارد کنند، معطّل نمیشوند؛ مگر این که قابل ندانند و آن قدر اهمیت ندهند! همیشه همین طور بوده است؛ مخصوص امروز نیست که شما می‌بینید هر جا صدای اسلام و تفکّر اسلامی بلند میشود، فوراً گوشهای مستکبرین و سرمایه‌دارها و کمپانی‌دارهای عالم تیز میشود که ببینند چیست؛ مبادا خطری آنها را تهدید کند! همیشه همین طور بود که هر جا سخن حقّی از زبانی خارج میشد، یا دلی، روحی و انسان بزرگی تصمیم می‌گرفت که این سخن حق را حتما به گوش‌ها برساند، ناگهان حصارها، دیوارها و مشتهای آهنین از سوی دشمنان و مخالفین به وجود میآمدند و در مقابلش صف میبستند و جبهه‌بندی میکردند. البته شکست میخوردند. باطل - در مقابل حق - شکست میخورد؛ در این تردیدی نیست. اگر حق ایستادگی کند، شکّی نیست که باطل شکست خواهد خورد؛ اما مقصود این است که بدون مبارزه و تلاش و بدون پشتوانه قدرت، نمیشود افکار و آرمانها و آرزوهای دینی را - بلکه هیچ آرمان و آرزویی را - تحقّق بخشید. البته پاره‌ای چیزها را میشود با نصیحت و با زبان خوش انجام داد. ♦️بنابراین پیغمبران هم دنبال تشکیل حکومت بودند. واضحترینش هم، پیغمبر بزرگوار ماست که از روز اوّل، مبارزه و تلاش کرد و ایجاد نظام اسلامی را وجهه همّت قرار داد. بعد هم در یثرب، به آن دست پیدا کرد. بعد هم از آن دفاع کرد؛ دامنه را وسعت بخشید و این حرکت تا سالهای متمادی ادامه پیدا کرد. پس قدم بعدی تشکیل حکومت است؛ اما تشکیل حکومت، هدف نیست. نکته اساسی این جاست. تشکیل حکومت برای تحقّق آرمان‌هاست... 📕بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۷۵/۰۹/۱۹ 🌐https://khl.ink/f/2820 🆔@Asre_jadid_57
📖صفحهٔ 1⃣ ♦️... برخی گمان می‌کنند فقط یک‌سری شبهات نظری در مورد اثبات وجود خدا و نبوت و امامت و... مردم را تهدید می‌کند؛ اما اتفاقاً شبهات نظری خیلی وقت است که در حاشیه قرار گرفته‌است و جای خود را به شبهه‌های عینی و ملموس در زندگی داده‌است؛ یعنی دشمن می‌خواهد مردم را به این نتیجه برساند که اگر این اعتقادات و احکام و اخلاق الهی حق هم باشد، اما در قرن بیستم کاربرد ندارد و تنها همانطور که همه جهانیان زندگی می‌کنند، باید زندگی کرد و زندگی به‌نحو دیگری ممکن نیست. در واقع می‌خواهند این دیدگاه را برجامعه حاکم کنند که زندگی به‌نحو دیگر «امکان عینی» ندارد. یعنی گرچه سخت خدا و پیغمبرش صحیح است اما در عصر حاضر مجبوریم به‌این نحو زندگی کنیم. لذا شبهات اصلی و اساسی، «شبهات عینی» هستند و نه نظری! یعنی غالب مردم ما علی رغم اختلاف ظواهر و سلایق، به توحید و نبوت و امامت و... اعتقادِ ذهنی دارند و بالاتر از آن، در عزاداری‌ها و مراسم محرم و فاطمیه و رمضان و عرفه و امور خیریه و... شرکت می‌کنند؛ اما وقتی می‌خواهند زندگی کنند، احساس می‌کنند که در عمل، گذران زندگی به‌نحو دیگری است. ♦️به‌طور نمونه، اولین چیزی که در موضوع جنگ فرهنگی به ذهن عموم خطور می‌کند، انحراف جوانان است و گفته می‌شود که ظاهر جوانان تغییر کرده و لاابالی شده‌اند و به ظواهر دین توجه ندارند و اهل روابط نامشروع شده‌اند. اما دو نوع نگاه به این مقوله، قابل طرح است: 1⃣ گاه می‌گوییم این جوان نتوانست هوای نفس خود را کنترل کند و شیطان او را فریب داد و نفسِ اماره‌اش براو غلبه کرد و مرتکب گناه شد. 2⃣ اما گاه می‌گوییم با توجه به مدلِ اداره معلوم می‌شود یک محیط و بستر پرورشِ اجتماعی هست که جوانان را به سمتِ گناه می‌کشاند. این مدل می‌گوید با نیروی انسانی چطور باید برخورد کرد: ابتدا در مهدکودک و سپس در دبستان و راهنمایی و دبیرستان باید ۱۲ سال درس بخواند. بعد از آن هم باید ۴ سال یا ۶ سال یا ۸ سال در دانشگاه درس بخواند و بعد از کسب تحصیلات و مهارت‌های لازم، در حوالی ۲۵ سالگی وارد بازار کار شود تا شغل مطلوبی به‌دست آورد. یعنی همه برای تأمین زندگی عملاً باید بر اساس کیفیت خاص از تحصیل و اشتغال حرکت کند. این در حالی است که اگر جوان در یک جامعه دینی مجبور باشد تا سن ۲۵ سالگی درس بخواند و بعد از آن وارد بازار کار شود، در طول این مدت تکلیف نیازِ جنسی و عاطفی او چه می‌شود؟! وقتی اشخاص در سن ۱۵ سالگی بالغ می‌شوند، مگر می‌توان برای همه آن‌ها نسخه‌ای را پیچید که مربوط به درجات بالای عرفان است و از آن‌ها خواست که در طول ده تا دوازده‌سالی که باید برای تحصیلات و کسب مهارت صرف کنند، غرائز خود را کنترل نمایند؟ علاوه بر این که تازه پس از به دست‌آوردنِ یک موقعیت شغلی مناسب، جوانان باید چندسال کار کنند تا سرمایه‌ای برای تشکیل زندگی به‌دست بیاورند. 🔗ادامه دارد... 🆔@Asre_jadid_57
📖صفحهٔ 2⃣ ♦️البته جوامع غربی با این مشکل روبرو نیستند، چرا که آن‌ها برای جوانانِ خود از همان ابتدای بلوغ، فضا و زمینه را برای روابط آزاد جنسی فراهم می‌کنند و با دایرکردن مکان‌های خاصی چون کاباره‌ها و دانسینگ‌ها، پارتی‌ها و...، نیاز عاطفی و جنسی جوانان تخلیه می‌شود. اما در جوامع دینی چه اتفاقی می‌افتد؟! تحت عناوین جذاب «تحصیل و اشتغال» و این که دین هم بی‌سوادی و بی‌کاری را رد کرده، جامعه دچار چالش و دوگانگی می‌شود و جوانان برای تأمین نیازهایشان به روابط نامشروع کشیده می‌شوند. ممکن است گفته شود: خانواده‌ها می‌توانند به فرزندان‌شان کمک کنند تا قبل از اتمام تحصیلات و کار، موفق به ازدواج شوند.» اما باید توجه داشت که مدل ادارهٔ غربی، تعریف فقر و غنی را نیز عملاً تغییر داده‌است. یعنی اگر خانم‌ها ۲۰ سال قبل از این، با گاز پیک‌نیک غذا طبخ می‌کردند وهیچ احساس حقارتی هم نمی‌کردند، امروز اگر در آشپزخانه‌ها گاز رومیزی نباشد، احساس حقارت ایجاد می‌شود! اگر پدری برای دخترِ خود گاز رومیزی و یخچالِ ساید و ماشین لباسشویی و ماسین ظرفشویی و جاروبرقی و ماکروویو و... تهیه نکند، احساس می‌کند که او را تحقیر کرده‌است. لذا حتی اگر والدینِ زوج‌ها به‌آن‌ها کمک مالی کنند، باز هم تهیه چنین زندگی با تمام امکانات هزینه‌ای سنگین خواهد داشت که از عهدهٔ بسیاری برنمی‌آید. چون معنای فقر و غنی و آبرو و بی‌آبرویی و احترام و سرشکستگی، در عمل و با تحول در الگوی مصرف، تغییر پیدا کرده‌است. ♦️پس ساده‌اندیشی است که گمان شود صرفاً با توصیه و نصیحت و ارائه اطلاعات دینی به جوانان، آنان به سمت حجاب و ازدواج و... متمایل شوند؛ چرا که ساختارهای تحصیل و اشتغال و نیز تعریف عینی از فقر و غنی و آبرو و سرشکستگی، مانع اصلی در عمل به این احکام است. یعنی بستری که مدل اداره غربی در تمام جهان به‌وجود می‌آورد، نیروی انسانی را در چنین کانال‌هایی از تحصیل و اشتغال و الگوی مصرف قرار می‌دهد و این کانال‌ها و ساختارها فضایی برای تحقق احکام ازدواج و خانواده‌ و عفاف باقی نمی‌گذارد و امکان عینیِ این امور ارزشی را از بین می‌برد. ♦️پس جنگ فرهنگی چنین عمقی دارد و باید باور کنیم که دنیاپرستی و دچارشدن به لغزشِ کفر و نفاق، فقط به هوای نفس برنمی‌گردد. بلکه ائمهٔ کفر ساکت ننشسته‌اند و اتفاقاً خیلی پُرکار هستند و جاهلیت مدرن، فضای اجتماعی را می‌سازد که مردم را به عمق ظلمات می‌برد: «وَالَّذِينَ كَفَرُوٓا أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ». خدای متعال تصریح می‌کند که اولیاء طاغوت، مردم را از نور به سمت ظلمات می‌برند. ❓این امر چگونه امکان‌پذیر می‌شود؟! ❓آیا با تک‌تک مردم صحبت می‌کنند و آن‌ها را فریب می‌دهند؟! ❓یا اینکه بستر‌های اجتماعی می‌سازند و مردم را در کانال‌ها و ساختارهایی قرار می‌دهند که خروج از آن‌ها، مساوی با انزوا و محرومیت از آبرو و جایگاه اجتماعی است؟! 🔗ادامه دارد 🆔@Asre_jadid_57
📖صفحهٔ 3⃣ ♦️در واقع دوری از احکام و اعتقادات الهی فقط به هوای نفسِ درونی برنمی‌گردد؛ بلکه بیش از آن، این محیط‌سازی و شرایط‌سازی در اجتماع است که می‌تواند به زندگی الهی ضربه بزند و هوای نفس را برای تحرکی چندین برابر تحریک کند. لذا نباید دائماً جنگ فرهنگی را منحصر در ماهواره و اینترنت و موبایل و... کرد! حتی اگر فرض‌شود که ماهواره و اینترنتی وجود ندارد، وقتی تعریف تحصیل و اشتغال و فقر و غنی در عمل -و نه در بحث‌های نظری- به مدل ادارهٔ غربی واگذار شود و نسخه جایگزینی ارائه نشود، قهراً بسیاری از جوانانِ دوستدار دین نیز با محاسبه اقتصادی به این نتیجه می‌رسند که توانِ پرداخت هزینه‌های زندگی را ندارند و روابط نامشروع و غیرقاعده‌مند بسیار ارزان‌تر است و لذا برای تأمین نیازهای عاطفی و جنسی خود به آن رو می‌آورند. خصوصاً با توجه به این که بر اساس احکام اسلام در ازدواج، مرد باید نفقه همسر خود را بپردازد که این امر با الگوی مصرف موجود، هزینه‌های کمرشکنی ایجاد می‌کند. اما در کشورهای غربی، زن و مرد هردو باید به‌صورت اشتراکی خرجِ خانه را تأمین کنند و مرد وظیفه‌ای برای پرداخت نفقه ندارد. یعنی مدل ادارهٔ غربی، احکام انسان‌سازِ اسلام چون ازدواج و پرداخت نفقه توسط مرد را که موجباتِ رشد او را فراهم می‌آورد، عملاً به‌چالش می‌کشد. علاوه بر همهٔ این‌ها، مدل اداره که «تنوع» را مبنای انگیزش قرار داده، این امر را به کالاها محدود نکرده‌است بلکه تنوع‌طلبی در امور جنسی نیز جریان دارد و موجب تضییق فضا برای دوام و پایداری ازدواج می‌شود. ♦️پس جامعهٔ ما به نسبتی که مجبور شده مدل غربی و ساختارهای آن در بخش‌های مختلف از جمله در تحصیل و اشتغال را بپذیرد، مبتلا به ناهنجاری‌های ناشی از آن شده و به نسبتی که آن را نپذیرفته و مقاومت کرده است، دین مردم حفظ شده است. اما اگر این روند ادامه پیدا کند و درک از مشکل اصلی ایجاد نشود، خطرات بیشتر شده و ضرباتِ دشمن کاری‌تر خواهد شد. لذا حساسیت‌های متدینین و انقلابیون و مردم باید بر نقطه اصلی متمرکز شود. 🔗ادامه دارد... 🆔@Asre_jadid_57
📖صفحهٔ 4⃣ (بخش پایانی) ♦️به نظر می‌رسد شناخت صحیح از «جنگ اقتصادی» نیز به‌همین مطلب باز می‌گردد. جنگ اقتصادی فقط به‌این نیست که روابط بانکی ما را قطع کردند و از صادرات و واردات کالاها ممانعت می‌کنند. بلکه عمق هجمه اقتصادی دشمن در این نقطه شکل می‌گیرد که هر کشوری برای دستیابی به زندگی خوب و مرفه و تأمین معیشت مردم باید به تولید ثروت بپردازد اما تولید ثروت، الگوی علمیِ مختص به خود را داراست. یعنی هر کشوری برای تولید ثروت، با تلاش دیگر کشور‌ها مواجه است و باید بر سر تصاحب بازارهای جهانی با آن‌ها رقابت کند. کشورهایی در این رقابت موفق بوده‌اند که سرمایه‌های بزرگ وارد کنند و تکنولوژی‌های جدید بخرند و با نوسازی خطوط تولید از طریق واردات سرمایه و تکنولوژی خارجی، کالاهای باکیفیت تولید کنند و موفق به تصاحب بازار شوند. در واقع کیفیت کالا به نحوی که توانایی رقابت در بازار جهانی را داشته باشد، به تکنولوژی برتر و خطِ تولید جدید و پیشرفته منوط است. لذا محاسبات مدلِ اداره به مردم و مسئولین ایران می‌گوید اگر شما هم میخواهید به ثروت دست پیدا کنید، باید از تکنولوژی جدید در کارخانه‌ها استفاده کنید تا کالای باکیفیت و ارزان تولید کنید. اما خریداری این تکنولوژی و استفاده از آن وابسته به سرمایه‌های بزرگ است و مهم‌ترین صاحبان سرمایه کلان و تکنولوژی برتر، همان کشورهایی هستند که شما را تحریم کردند و روشن است که چنین نیازهای اساسی را برای کشوری که با آن‌ها درگیر است، تأمین نمی‌کنند. ♦️لذا پنهانی و آشکار دائماً گفتند و می‌گویند که از شعارهایتان دست بردارید و سخنان غیرواقعی نزنید و واقعیت تولید ثروت و تأمین معیشت مردم در دنیای امروز را بپذیرید! در این صورت است که مشکلاتتان حل خواهد شد. این سخن از زبان برخی مسئولین نیز شنیده می‌شود؛ البته نه به این معنا که او می‌خواهد کشور را به بیگانه بفروشد، بلکه محاسباتِ کارشناسی برای اداره کشور است که چنین تحلیلی را به او تحمیل می‌کند. در مباحث گذشته بیان‌شد که اگر مقام معظم رهبری حفظه‌الله خطر «نفوذ» را مطرح کردند و آن را به «تغییر محاسبات مسئولین نظام» تعریف‌کردند، باید توجه‌داشت که محاسبات مسئولین نظام در مطالعات کارشناسی و توسط علومی مانند اقتصاد و برنامه ریزی و جامعه‌شناسی و مدل ادارهٔ کشور تحت تأثیر قرار می‌گیرد. این علوم و محاسبات، این حقیقت بزرگ را که جمهوری اسلامی در عصر حاضر پرچم توحید و خداپرستی را به‌دست گرفته‌است، نفی می‌کند و همه دستاوردهای انقلاب را شعاری و غیرواقعی می‌داند و می‌گوید همه کشورهای دنیا برای رسیدن به رفاه روزافزون متحد شده‌اند. فقط شما در این میان لجبازی می‌کنید و چند وقت دیگر هم ازاین لجبازی دست برخواهید داشت! پس عمیق‌ترین سطح جنگ اقتصادی و جنگ فرهنگی نیز به مدل ادارهٔ مادی و الحادی برمی‌گردد. ... 📕قیام حسینی در برابر جاهلیت اولی؛ قیام خمینی در برابر جاهلیت مدرن، از صفحهٔ ۲۰۵ تا ۲۱۱ 🆔@Asre_jadid_57
⭕️ قدرت اسلامی(حکومت اسلامی) اثرش در جذب نفوس به طرفِ اسلام از صدها مبلّغ و مانند آن، بیشتر است. 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حفظه‌الله ♦️وقتی اسلام قدرت خود را نشان داد و معلوم شد که می‌تواند دشمن را منکوب کند، دشمنان اسلام حساب کار خود را می‌کنند و زمامداران دشمن متوجّه می‌شوند که دیگر نمی‌شود با این قدرت جنگید و مبارزه‌کرد. بنابراین قرآن می‌فرماید، با آنها مقاتله کنید، شاید متنبّه شده و برگردند. ♦️این بیان توجّه و التفاتی به نقش قدرت در جذب نفوس به طرفِ حقیقت است. این مطلب همان نکته‌ای است که برخی از متفکّران معاصر می‌گویند: «اگر یک گوشه‌ی دنیا، یک قدرت اسلامی به وجود آید، اثرش در جذب نفوس به طرفِ اسلام از صدها مبلّغ و مانند آن، بیشتر است.» 📕کتاب تفسیر سوره‌ی برائت، ص 63 🆔@Asre_jadid_57
⭕️ ریشهٔ تمامی این معضلات در نظرات ناقص تصمیم‌سازانی قابل پیگیری است که بر مبنای معادلات کارشناسی تصمیم‌سازی می‌کنند. تصمیم‌سازان زمینهٔ تصمیم‌گیری‌ها را فراهم می‌کنند. کسانی که خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه نسخه‌های نامناسبی را برای درمان دردهای صعب‌العلاج فرهنگی و اقتصادی می‌پیچند و بدون توجه به تبعات سوء این کارشناسی‌ها در درازمدت و تحمیل آثار مخرّب آن بر ساختار فرهنگی نظام اسلامی و ارزش‌های مقبول خاص و عام، تنها راه را در پیروی از چنین سیاست‌هایی می‌دانند. اصولاً معادلات مادی غربیْ نه‌تنها قدرت تشخیص اهداف این انقلاب و ملت را نمی‌تواند داشته‌باشد بلکه با انگیزه‌ها و فرهنگ این مردم سازگاری ندارد. 🔰علامه سیدمنیرالدین حسینی هاشمی ♦️«بنابراین تصمیم‌سازی در تمام بخش‌های جمهوری اسلامی بر مبنای معادلات کارشناسی صورت می‌گیرد. من این مطلب را به‌ قوی‌ترین کارشناس‌های نظام که از سیاست‌های اقتصادی دولت انتقاد می‌کردند نیز بیان نموده‌ام که ریشهٔ تمامی این معضلات در همان نظرات ناقص خودتان قابل پیگیری است. اما آن‌ها می‌گويند تصمیم‌گیری بر عهدهٔ مسئولیتی است که شما انتخاب می‌کنید. می‌گوییم آیا غیر ازاین است که تصمیم‌سازی به عهدهٔ شماست و این شما هستید که طرح‌ها و لوایح را تهیه می‌کنید و سپس توسط روحانیون و دیگر تصمیم‌گیران، آن‌ها را به امضا می‌رسانید؟ اشکال کار این‌جاست که اصولاً معادلات شما قدرت تشخیص اهداف این ملت را نمی‌تواند داشته باشد. لذا باید در این جامعه، معادلهٔ متناسب با آرمان‌هایش حاکم باشد. شما این واقعیت را صادقانه برای ملت اعتراف نمی‌کنید؛ نه برای تصمیم‌گیران اعتراف می‌کنید و نه برای عموم مردم! نه به «تصمیم‌گیران» می‌گویید که درد اصلی از جانب «معادلهٔ شناسایی» ماست... اما اگر می‌بینید که مردم ما علی‌رغم فشار زیاد اقتصادی هنوز حاضر به تحمل مشکلات هستند، به‌دلیل این است که انگیزهٔ مذهبی بر آن‌ها حاکمیت دارد‌؛ نه این‌که کار کارشناسی شما شایستگی دارد. اگر برای ملت روشن شود که فسادهای موجود، از ناحیهٔ معادلاتی است که با انگیزه‌ها و فرهنگ این مردم سازگاری نداشته و در واقع مانع اجرای فرمان رهبری نیز می‌باشند، فکر می‌کنید با این مسأله چگونه برخورد می‌کنند؟ پس این معضل، ریشه در وجود همین «مدیریت علمی» دارد که نارسایی آن نسبت به جامعهٔ اسلامی، هر روز در حال روشن‌ترشدن است.»¹ ♦️«امروز نوک حملهٔ تهاجم دشمنان داخلی و خارجی، و شماتت دوستان ناآگاه، متوجه «تصمیم‌گیران» نظام اسلامی و دولت‌مردان دستگاه‌های اجرایی، تقنینی و قضایی است، و حال آن‌که ریشهٔ معضل را باید در «نظام کارشناسی» کشور دانست که زمینهٔ چنین تصمیم‌گیری‌هایی را فراهم می‌کنند. جا دارد از این افراد به عنوان «تصمیم‌سازان» کشور یاد کنیم؛ کسانی که خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه نسخه‌های نامناسبی را برای درمان دردهای صعب‌العلاج فرهنگی و اقتصادی می‌پیچند و بدون توجه به تبعات سوء این کارشناسی‌ها در درازمدت و تحمیل آثار مخرب آن بر ساختارفرهنگی نظام اسلامی و ارزش‌های مقبول خاص و عام، تنها راه را در پیروی از چنین سیاست‌هایی می‌دانند. مسلماً این کلام ما به معنای تخطئه عناصر خدوم و دل‌سوز شعب نظام کارشناسی کشور، نظیر سازمان برنامه و بودجه، و گلوگاه‌های مهم تحقیقاتی نیست. کلام ما متوجه نقصان «روش» موجود و حاکمیت ارزش‌های نامتناسب با آرمان‌های جامعهٔ اسلام بر الگوی عملی فعلی است که خودبه‌خود کارشناسان متعهد و غیرمتعهد جامعه را به سمت چنین نتایجی سوق می‌دهد؛ تا جایی که برخی از این عناصر که از تعهد کمتری برخوردارند، تحقق منویات مقام معظم رهبری را در خصوص برنامهٔ توسعه و نظایر آن، حداقل در شرایط فعلی ناممکن و نامعقول می‌دانند! مسلماً تا زمانی که ابزار کارشناسی، همین ابزار باشد و در معادلات و شاخصه‌ها نیز تحوّلی بنیادین روی‌ نداده‌ باشد، نمی‌توان خواستِ ولیِ اجتماعی نظام اسلامی را که سرپرست توسعه شناخته می‌شود و استراتژی کلی حرکت جامعه را در درازمدت مشخص می‌کند، در سراسر وجود سیاست‌های خرد و کلان نظام جریان داد. در این صورت، طبیعی خواهد بود عده‌ای مدعی شوند که نمی‌توان لااقل بخشی از احکام اجتماعی اسلام را در جامعه پیاده کرد. بله تا زمانی که ابزار و معادلات کاربردی، همین وضع را دارند، هم باید شاهد شماتت‌های ناآگاهان و نااهلان باشیم، و هم خود را از اجرای تمامی احکام نورانی اسلام مغلول‌الید ببینیم.»² ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ▪️١. حسینی الهاشمی، گامی عملی در جهت اسلامی‌کردن فضای دانشگاه‌ها، صفحهٔ ۲۱ و ۲۲ ▪️٢. حسینی الهاشمی، گامی عملی در جهت اسلامی‌کردن فضای دانشگاه‌ها، صفحهٔ ۲۱ و ۲۲ 🆔@Asre_jadid_57
⭕️دانشمندان غربْ پیامبرانی شکست‌خورده‌اند؛ چرا که دانش مدرن مشکلات عدیده‌ای برای جهان و بشریت بوجود آورده است. در واقعْ بیماری‌های فرهنگی، نه علت، بلکه معلول بیماری‌های علمی‌اند. ♦️«روشنفکران غرب پیامبرانی هستند که ناکام مانده‌اند. شکست آنان نه به دلیل بی‌اعتباری دانش که فراهم آورده‌اند و نه به علت بی‌توجهی موجود به موعظه‌های آنان بوده‌است. آنان بیشتر بدین دلیل شکست خورده‌اند که دانش عرضه‌شده به‌وسیلهٔ آنان و موعظه‌هایی که القا کرده‌اند، به‌آن اندازه‌ای که مورد ادعای بعضی از آنان است، به اصلاح اخلاقی و بهبود اقتصادی اجتماعی غرب کمکی نکرده‌است. آنان به این دلیل شکست خورده‌اند که دانش و موعظهٔ ایشان، خود مشکلاتی برای جامعه به‌وجود آورده است. روشنفکران علوم اجتماعی و انسانی مقصودشان این بوده است که دانشی فراهم سازند که بنیانی برای سیاست‌گذاری باشد، سیاست‌هایی که جامعه را به سمت آیندهٔ بهتر هدایت کند. روشنفکران علوم فیزیک و طبیعی منظورشان این بوده است که دانشی عرضه کنند که کاربرد عملی آن دانش، جامعه را به سوی آیندهٔ بهتر راهنمایی کند. هر دو شکست خورده‌اند؛ اما به دلایل متفاوتی... آثار ناگوار علم تجربی نظیر آثار گوارای آن محصول عرضی و فرعی آن نیست، بلکه ذاتی طبیعت آن است.»¹ ♦️ «میان بیماری‌های عام فرهنگی و بیماری‌های خاصی که با علم ارتباط می‌یابند، نه تنها تطابق‌های آشکار و همه‌جانبه وجود دارد، بلکه وقتی به دقت نگاه کنیم خواهیم دید که بیماری‌های عام فرهنگی، نه علت، بلکه معلول بیماری‌های علمی‌اند.» ² 📕۱.ایوا اتزیونی هالوی، روشنفکران و شکست در پیامبری، صفحهٔ ۱۱ و ۱۰۸ 📕۲.آلن تورن، نقد مدرنیته، صفحهٔ ۳۳۶ 🆔@Asre_jadid_57
⭕️خطر تبدیل اسلام به عنصر توجیه‌گر تمدّن غربی؛ امروز نیز این بلیّهْ حاکم و مسلّط بر ذهن بسیاری است. 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حفظه‌الله ♦️بعضی‌ها اسلام را یک‌بُعدی مطرح می‌کنند، درست مثل آن‌ متفکّرین مسلمان مادّی‌گرای قرن نوزدهم میلادی؛ متفکّران مسلمانی که در حقیقت مادّی بودند، اگر چه به‌ظاهر و به ادّعا مسلمان. ... در قرن نوزدهم میلادی که قرن علم و علم‌گرایی بود و علم، میدان‌دارِ همهٔ این جوامع پیشرفته و مترقّی یا آن جوامعی که حسرت آن پیشرفتگی را میخوردند بود، متفکّرین مسلمانی هم پیدا شدند که به جای اینکه سعی کنند اسلام را بفهمند و اسلام را ارائه بدهند و اسلام را بر تمدّن عرضه کنند تا تمدّن، آن را ناگریز و ناچار بپذیرد و به شکل آن در بیاید، سعی کردند اسلام را با تمدّن تطبیق بدهند و تمدّنِ صنعتی مادّی را بر اسلام تحمیل کنند. از جمله‌ی [اینها] سیّداحمدخان هندی است؛ یک دانشمند متفکّر اسلامی در هندوستان و مفسّر قرآن عجیب این است و به‌وجودآورنده‌ی یک دانشگاه بزرگ اسلامی [به‌ نام] علیگر در هندوستان که هنوز هم آن دانشگاه هست؛ یک متفکّر اسلامی و اسلامی‌اندیش است‌، امّا درست در بافت و کوک حرف‌ها و تفکّراتش که می‌روی آن رگه‌های دوری از معنویّتِ اسلام و نزدیکی و گرایش و اعتقاد به مادّیگری را ملاحظه می‌کنی. هر آیه‌ای در قرآن، هر حدیثی در احادیث اسلامی، هر مطلبی از تاریخ اسلام را که با فرمول‌های علمی محدودِ کشف‌شده‌ی تا آن روز که خیلی خیلی کم بود نسبت به آنچه بعدها کشف شد و نسبت به آنچه دانش بشری تا آخر کشف خواهد کرد اندک منافاتی داشت، رد می‌کرد؛ همه‌ی معجزات انبیا را که در قرآن آمده تأویل و توجیه [می‌کرد]؛ چرا؟ چون عقلش نمی‌فهمید؛ عقلش نمی‌توانست درست قبول کند و بپذيرد چیزی را که خارج از فرمول‌های علمی بود‌؛ شکافتن دریا برای موسی، معجزه‌ی عصای موسی و همه معجزاتی که در قرآن به آن‌ها تصریح شده. این یک بلیّه‌ی بزرگی بود! سعی می‌کردند اسلام را تطبیق بدهند با آن مقدار از علمی که تا آن‌ روز کشف شده که همان‌طور که عرض کردم، خیلی هم کم و ناچیز و کم‌ارزش بود نسبت به اندوخته‌های فرهنگی بشر؛ چه قبل از آن و چه بعد از آن. ♦️امروز آن بلیّه حاکم و مسلّط بر ذهن بسیاری است. فرهنگ غربی در ذهنش هست، سعی می‌کند اسلام را با آن تطبیق بدهد. جزو بلیّه‌های بزرگ یکی است: آزادی و دموکراسی با مفهوم غربی‌اش. سعی می‌کنند آزادی‌ای که در انقلاب اسلامی و در حکومت اسلامی لازم است، هر چه ممکن است نزدیک کنند به آزادی‌ای که مثلاً انقلاب کبیر فرانسه [به مردم] داده و امروز در فرانسه رایج است. و آیا آن آزادی است؟ و آیا آن‌چه امروز در دنیای دموکراسی چه در انگلستان که مادرِ دموکراسی است و چه در فرانسه و چه در سایر کشورهای غربی و چه در آمریکا وجود دارد و رایج است، آزادی است؟ آیا واقعاً انسان‌ها در آن‌جا آزادانه می‌توانند آن‌چه لازمه‌ی شخصیّت و منش انسانی و اصالت انسانی است انجام بدهند و بفهمند؟ این درست است؟ و آیا امروز جایز است که ما آن‌چه به‌عنوان آزادی به دست آورده‌ایم در اشکال قانونی با آن‌چه امروز غرب دارد تطبیق بکنیم؟ معنای وفاداری به اسلام همین است؟ اسلام حدود و ثغور را برای ما معیّن کرده. 📕شرح نهج‌البلاغه، شرح خطبه‌ی اوّل (نبوّت‌ها در نهج‌البلاغه)، صفحهٔ ۳۲ الی ۳۴ 🆔@Asre_jadid_57
⭕️جنگ با اقامه‌گران، نسبت به اشاعه‌کنندگان و مرتکب‌شوندگانْ حرف اوّل را می‌زند. امروزه، تمدّن غربْ باطل و مناسک آن را بسیار پیچیده و ظریفْ اقامه می‌کند. 🔰مرحوم علامه سیّدمنیرالدّین حسینی هاشمی ♦️جنگ با اقامه حرف اول را می‌زند، بعدْ جنگ با اشاعه، بعدْ جنگ با تخلف. غرب حتماً جز اقامه‌کنندگان زناست، حتماً جز اقامه‌کنندگان لواط و کلیه خبائث و بالاتر از همه اقامه‌کننده ماده‌پرستی است. 📕«مباحثی پیرامون سازمان دفتر»، جلسه ۱. 🆔@Asre_jadid_57
دشمن‌شناسی آیت‌الله میرباقری، کانال عصر جدید.mp3
2.67M
⭕️دانشگاه‌ها؛ مهم‌ترین ابزار نوین استعمار غرب 🔰حضرت آیت‌الله میرباقری ♦️دشمنیِ استعمار مدرنْ لایه‌های پیچیده‌ای دارد در مقیاس یک تمدّن، شما در لایه‌های‌شان دستگاه‌های امنیتی و نظامی‌شان را می‌بینید اما دانشگاه‌های‌شان را نمی‌بینید، مهم‌ترین ابزار استعمار مدرن دانشگاه‌های‌شان است. پیچیده‌ترین لایۀ استعمار مدرنْ آکادمی‌های‌شان است، مهم‌ترین پشتوانه‌های استعمار مدرنْ دانشمندان‌شان هستند، من نمی‌خواهم همه را متهم کنم، آدم خوب در کاخ فرعون هم هست... بحث من این است که این جریان‌ لایه‌های دیگری نیز دارد که اگر آن‌ها را نشناسیم کار را تمام می‌کنند. 🆔@Asre_jadid_57
⭕️دانشگاه‌ها؛ مهم‌ترین ابزار نوین استعمار غرب 🔰حضرت آیت‌الله میرباقری ♦️لایه‌های دشمنیِ استعمار مدرنْ لایه‌های پیچیده‌ای است در مقیاس یک تمدّن، شما در لایه‌های‌شان دستگاه‌های امنیتی و نظامی‌شان را می‌بینید اما دانشگاه‌هایشان را نمی‌بینید، مهم‌ترین ابزار استعمار مدرن دانشگاه‌هایشان است. پیچیده‌ترین لایۀ استعمار مدرنْ آکادمی‌های‌شان است، مهم‌ترین پشتوانه‌های استعمار مدرنْ دانشمندان‌شان هستند، من نمی‌خواهم همه را متهم کنم، آدم خوب در کاخ فرعون هم هست... بحث من این است که این جریان‌ لایه‌های دیگری نیز دارد که اگر آن‌ها را نشناسیم کار را تمام می‌کنند. ♦️ما باید این تمدن را در جهاز هاضمۀ تمدن اسلامی هضم کنیم، بحث این نیست مثل داعش با آن مبارزۀ کور کنیم. بحث این نیست که منزوی شویم و یا منفعل باشیم یا نخود لوبیایی سوایش کنیم. خوب‌هایش را بگیریم و بدهایش را بگذاریم کنار، تصور کنیم غرب همه چیزش خوب است فقط اخلاق جنسی‌اش بد است،ما بیاییم به آن یک لااله‌الاالله اضافه کنیم‌، اصلاً اینطور نیست، بت‌پرستی مدرن است. همه چیزش بد است، منتهی به همین معنایی که کردم يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ، همه جا حق مغلوب باطل است، دانشگاهش همین است، آکادمی‌اش همین است، آدم خوب در دانشگاهشان هست، حتماً هست، حقی آنجا هست، بله هست، فلسفه‌شان همین است، تمام لایه‌هایش همین است. ♦️شما کود حیوانی را پای درخت سیب می‌ریزید میوه‌اش را مصرف می‌کنید ولی نمی‌شود که به‌آن اسانس بزنید و به‌آن زرورق بپیچید و بیاورید سر سفره بگذارید، بعد بگویید بو بکش ببین اگر بد است نخور، این که حرف نشد، ما با چنین تمدنی مواجه هستیم. 🆔@Asre_jadid_57
⭕️بروز معضلات جدی در امر اداره‌ جامعه، بیانگر عجز و ناتوانی مدل کارشناسی موجود در اداره‌ یک جامعه مذهبی است؛ نه عجز دین در امر اداره. 🔰استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی ♦️باید این واقعیت را روشن کنید که حاکمیت نظام کارشناسی در دست کارشناسان است. اگر می‌بینید که نقائصی در کار تصمیم‌گیران نظام وجود دارد از باب این است که تصمیمِ تصمیم‌سازان نظام، یعنی همان‌هایی که با آمار و ارقام و نمودار سروکار داشته و بر اساس مبانی غیرالهی به ارائه طرح‌های کارشناسی مبادرت می‌کنند، بر سبیل صواب نیست! ♦️لذا اگر امروز شاهد بروز معضلات جدی در امر اداره‌ جامعه هستیم قبل از هر چیز بیانگر عجز و ناتوانی مدل کارشناسی موجود در اداره‌ یک جامعه مذهبی است؛ نه اینکه این نقص را بتوان به عجز دین در امر اداره منسوب کرد. ۳ مهرماه ۱۳‌۷۵ ☑️ @AndisheMonir 🆔@Asre_jadid_57
⭕️«فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْر»؛ با ائمهٔ کفر باید مبارزه کرد. 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حفظه‌الله ♦️قرآن می‌فرماید: «فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْر»؛ ائمّه و امامان کفر را بکُشید؛ نمیگوید «فقاتلوهم»، یا «فقاتلوا الکفر». «امامان کفر»، پیشوایان و زمام‌داران و سردمداران کفرند... «امام کفر»، یعنی «اید‌ئولوگ، تئوریسین، زمام‌دار و هادیِ کفر». آیه‌ی قرآن نمی‌خواهد بگوید با هر کافری که نقض عهد کرد، بجنگید، بلکه مطلب اجتماعی بسیار مهم و دقیقی را بیان‌ می‌کند؛ حکمی در مقیاس جهانی. در واقع امامِ کفر است که نقض عهد میکند، نه آحاد مردم. آیه می‌خواهد بگوید اگر نقض عهد کردند، با ائمّه‌ی آنها بجنگید؛ چون آنها غدّه‌های چرکین اجتماع‌اند که مانع مسلمان‌‌شدن مردم می‌شوند. یکی از مستشرقان مسیحی میگوید: «جنگ اسلام در واقع، جنگ با حکومت‌ها و زمام‌داران و رؤسای زمان بود، نه جنگ با ملّت‌ها.» چه‌ کسی با عیب‌جویی خود از پذیرش اسلام مانع می‌شود؟ آیا توده‌ی مردم مانع‌اند؟ خیر، بلکه کسانی که بر زوایای اجتماع و مردمْ سلطه و قدرت دارند مانع هستند. 📕تفسیر سوره برائت، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، صص ۱۲۵ تا ۱۲۹(خلاصه). 🌐https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=39687 🆔@Asre_jadid_57
⭕️"تنگه احد نظام اسلامی"؛ شکاف میان "اعتقادات نظریِ فردی" با "اعتقادات التزامی و القایی از سوی الگوهای اجراییِ غیراسلامی یا ضدّاسلامی". الگوهای غربی طراحی شده‌اند که مبنای غرب در قطع ارتباط با خداوند متعال را در عرصه حیات اجتماعی تحقق بخشند... ♦️تنگه احد نظام اسلامی شکافی است که میان اعتقادات فردی و نظری و اعتقادات التزامی و القایی از سوی الگوهای اجراییِ غیراسلامی یا ضداسلامی رخ می‌دهد. ♦️مردم از سویی معتقدند ربا اعلام جنگ با خداست، ولی الگوهای مالی و پولی بر مبنای ربا شکل گرفته‌اند. مردم معتقدند افزایش جمعیت مایه مباهات پیامبر است، اما ساختارهای اجتماعی و الگوهای اجراییْ نه‌تنها زمینه و امکان تحقق این امر را فراهم نمی‌آورند، بلکه زمینه و امکان آن را از بین می‌برند. وقتی در الگوی مسکن رسماً این امر به تصویب می‌رسد که خانه استاندارد هر ایرانی یک خانه ۷۵ متری است، این الگو (که البته به علوم انسانیِ غربی متکی است) عملاً به معنای انکار ضرورت و مطلوبیت افزایش جمعیت خواهد بود و نهایتاً به شکل التزامی و در مقام عمل انکار سخن اسلام است و نهایتاً انکار رسالت خواهد بود. ♦️...تنگه احد نظام اسلامی، شکاف میان اعتقادات ذهنی و قلبی مردم در مورد اسلام و التزامات عملی و عینی الگوهای اجرایی غربی در مورد اسلام است که منجر به ناکارآمدی عینی و اسلامیِ نظام شده و به‌تدریج موجب تضعیف و از‌بین‌رفتن مقبولیت نظام اسلامی می‌شود و نظام، انقلاب و اسلام را در معرض خطر قرار می‌دهد. ♦️...باید این تصور را که می‌توان الگوهارا از مبانی جداساخت و به‌اجرا گذاشت، خطا دانست؛ زیرا اساساً الگوهای اجرایی به‌وجود آمده‌اند که تحقق‌بخش مبانی خود باشند و الگوهای غربی طراحی شده‌اند که مبنای غرب در قطع اتصال به آسمان، آخرت و خداوند متعال را در عرصه حیات اجتماعی تحقق بخشند... 📕کتاب تنگه احد معاصر، سیدمرتضی حسینی الهاشمی، انتشارات تمدن نوین اسلامی، قم، ۱۳۹۹،صفحه ۵۱ و ۵۲. 🆔@Asre_jadid_57
اعتماد به پرچمدار.mp3
6.96M
⭕️اعتماد به پرچمدار حق 🔰استاد سیدمهدی میرباقری 🔊 قطعه‌ای از صوت سخنرانی مراسم روز تاسوعا در دفتر مقام معظم رهبری قم در تاریخ ١۴٠١/۰۵/۱۶ 🏠@deraiat 🆔@Asre_jadid_57
⭕️«برکناری از سیاست» از عوامل مؤثر بر پیدایشِ ذهنیتِ فردگرایانهٔ فقها در فقاهت. 🔰آیت‌الله شهید محمدباقر صدر ♦️"برکناری از سیاست، به‌تدریج موجب شد دامنهٔ هدفی که حرکت اجتهاد را پدید می‌آورد در میان امامیه محدودتر گردد و این اندیشه را پیش آورد که یگانه‌ جولانگاه آن ( که می‌تواند در جهان خارج بازتابی بر آن داشته باشد و آن را هدف بگیرد) جولانگاه انطباق فرد است با اسلام و نه جامعه و چنین بود که در ذهن فقیه، اجتهاد با چهرهٔ فرد مسلمان ارتباط یافت، نه با چهرهٔ اجتماع مسلمان." 📕همراه با تحول و اجتهاد، سیدمحمدباقر صدر،ترجمهٔ اکبر ثبوت و دیگران، نشر روزبه، تهران، ۱۳۵۹شمسی، ص ۸.
👤 دکتر حبیب‌؛ استاد دانشگاه لبنان ♦️"من از دانشجویانم در دانشگاه لبنان عذرخواهی می کنم زیرا در تدریس دروس اصول حقوق بین الملل، حقوق بشردوستانه بین المللی و سازمان ملل متحد سختگیر بودم. بعد از جنایات صهیونیسم در غزه دیگر نیازی به تدریس این اصول نیست. «قانون زور»، آقای جهان است." 🆔@Asre_jadid_57
هدایت شده از محمد شهیدی
⭕️ مفهوم «توسعهٔ قدرت» و تأسیس حکومت 🔰 استاد سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی: ♦️"من تعجب می‌كنم از كسانی كه خيال می‌كنند تنها اگر زهد فردی را تبليغ كنيم و به مردم بگوييم انسان‌های خوبی باشند تمام مشكلات و ناهماهنگی‌ها حل می‌شود. خب اين كار در آمريكا هم قابليت شكل‌گيری دارد! يعنی آن جا كه نظام هم در دست شما نباشد و اندكی هم دموكراسی حاكم باشد، اينگونه می‌توان عمل كرد. به نظر ما كسی كه این حرف را می‌زند به معنای «توسعه قدرت» توجه نكرده است. ♦️بايد توجه داشت كه اگر مشکلات با اکتفاء به زهد فردی و تبشير و تنذير روحانيون قابل حل بود، تاسيس حكومت نه تنها در زمان فعلی، بلكه در زمان حضرت نبی اكرم (صلی الله علیه و آله) نيز لازم نبود! " ☑️ @AndisheMonir 🆔@Asre_jadid_57
هدایت شده از محمد شهیدی
⭕️جنگ فلسطین و نقش آن در تغییر نظم جهانی 👤دکتر حسین کچویان 1⃣گفتگو درباره‌ی جنگ غزه(۱) 📺شبکه افق - دقایق ۱:۵۳- ۱:۲۲ 🌐https://telewebion.com/episode/0x978d3cf 2⃣گفتگو درباره جنگ غزه(۲) 📺برنامه جریان| شبکه ۱ - ۱۵ آبان ۱۴۰۲ 🌐https://telewebion.com/episode/0x98253a3 🆔@Asre_jadid_57
⭕️«تقیه‌» ؛ شمشیر نامرئی و ضرورت کاربست آن در سیاست. 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حفظه‌الله ♦️"وقتی از تقیه صحبت می‌کنیم، ممکن است بگویید تقیه متعلق به آن زمانی بود که دولت مسلطی بر سرکار بود و ما هم مخفی بودیم و از ترس او چیزی نمی‌گفتیم. نه، همان‌وقت هم تقیه مسأله‌ی ترس نبود. «التّقیّة ترس المؤمن»: تقیه سپر مؤمن است. سپر را کجا به کار می‌برند؟ سپر در میدان جنگ مورد استفاده قرار می‌گیرد و به هنگام درگیری به کار می‌آید. پس، تقیه در زمینه‌ی درگیری است؛ چون تُرس و حرز و سنگر و سپر است. همان وقت هم این‌گونه بود. وقتی تقیه می‌کردیم، معنایش این بود که ضربه‌ی شمشیر را بر پیکر نحس دشمن وارد می‌کردیم؛ اما طوری که او نه شمشیر و نه دستی که شمشیر را گرفته و نه بلند کردن و نه فرود آمدن آن‌را ببیند و بفهمد، بلکه فقط دردش را احساس کند. تقیه، این بود. آنهایی که در آن روز تقیه می‌کردند، همین‌طور تقیه می‌کردند. آنها مخفیانه و دور از چشم دشمن، در خانه‌های پنهان، با هزار ملاحظه و مراقبت، مثلاً اعلامیه تنظیم می‌کردند که وقتی پخش می‌شد، بکلی آبروی نظام را می‌برد. این کار، مثل ضربه‌ی شمشیر بود که وقتی بلند می‌شد، بر کمر و فرق دشمن می‌خورد. بنابراین، تقیه می‌کردیم؛ یعنی نمی‌گذاشتیم که دشمن بفهمد چه‌کاری انجام می‌گیرد. تقیه سپر بود و تقیه‌کننده پشت سپر مخفی می‌شد. معنای تقیه این‌است. الان هم همین معنا را می‌دهد. ♦️در حال حاضر، استکبار جهانی دارای قدرتی است و شما هم مقاصدی دارید و می‌خواهید کارهایی انجام دهید. هیچ لزومی ندارد که هرکسی دایم از تریبونها اعلام کند و مسابقه بگذارد که فلان کار را می‌خواهیم بکنیم و بعد هم نکند! یکی از رهبران مسلمانِ پخته‌ی واردی که من در طول مدت کارهای سیاسی دیدم، «سکوتره» بود. او آدم بسیار وارد و پخته و مطلعی بود. در چند سفری که به تهران آمده بود و ملاقاتهای متعددی که با او داشتم، خیلی شیفته‌ی انقلاب بود. او گرچه ضعیف بود و نتوانسته بود راه خودش را برود و «گینه کوناکری» را آن‌طور که ایده‌اش بود و دوست می‌داشت، درست کند و بسازد و گرچه استکبار کَت بند و از طرق مختلف محاصره‌اش کرده بود، ولی انسان موفق و سالمی بود و درست می‌فهمید. او این انقلاب را خیلی دوست می‌داشت و حقیقتاً از ته دل به امام ارادت داشت. در ملاقاتهایی که با او داشتم، حرفهایی از او شنیدم که خیلی درست بود. البته ما از خیلی‌ها حرف شنیدیم، ولی این با آنها متفاوت بود. این‌گونه تصور نشود که او برای خوش‌آمد ما حرفی گفته و ما هم باورمان آمده‌است. نه، من در این ده‌ساله با افراد زیادی نشستم و برخاستم و حرف زدم و شنیدم. بعضیها حرف می‌زنند، ولی از زبانشان تجاوز نمی‌کند؛ اما بعضی‌ها این‌طور نیستند. این حقیقت قابل تشخیص است. بنابراین، او راست می‌گفت. یک وقت به من گفت: «فقط شما یک عیب دارید و آن این است که دایماً همه‌ی کارها را می‌گویید و مطرح می‌کنید. همه‌ی کارها که گفتن ندارد. چرا می‌گویید؟ می‌گویید که چه بشود؟». شاید من در سال اول ریاست جمهوری که این حرف را از او شنیدم، اصلاً از ته دل قبول نکردم. با خودم می‌گفتم که این دنیا، دنیایی نیست که او خیال کند ما اگر چیزی را گفتیم، دنیا می‌فهمد و اگر نگفتیم، نمی‌فهمد و گفتنِ ما مشکلی به‌وجود آورد. بعداً تجربه‌ها به من نشان داد که او پخته بوده و می‌فهمیده است. من حالا عقیده‌ام همین است. بعضی از برادران، در جاهایی خیال می‌کنند فقط خودشان هستند و به همین خاطر، مطالب و اهداف و آرزوهایی را به زبان می‌آورند و می‌گویند که دشمن از آن سوء استفاده می‌کند. ما از این‌گونه حرفها داشتیم. شما باید مراقب باشید که بهانه به دست دشمن ندهید. الان دنیا، دنیای مهمی است. در این خصوص، وزارت خارجه و کسانی که با سیاست خارجی سروکار دارند و مجلس و بقیه‌ی اجزای دولت و بعضی از ائمه‌ی جمعه، در درجه‌ی اول اهمیت قرار دارند. پس، مسأله‌ی «تقیه» بسیار مهم است که باید در کار سیاست خارجی به آن توجه کنیم." 📕بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام ۱۳۶۸/۱۱/۰۹ 🌐https://khl.ink/f/20155 🆔@Asre_jadid_57
⭕️تأکید بر مُرّ اسلام و اجتناب از الگوهای غربی و انفعال در نوآوری 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حفظه‌الله ♦️"من یادم می‌آید اوایلی که صحبت‌ آمدن امام بود. ... یک روز اعلامیه نوشته بودیم راجع به جمهوری اسلامی، همه‌ی ماها بودیم؛ مرحوم بهشتی بود، مرحوم باهنر بود، مرحوم مطهّری بود؛ همه بودند و هیچ‌کسی از این حزب‌اللهی‌های درجه‌یک مسلّم، هیچ‌کدام خارج از این حوزه نبودند، امضاء کردیم «جمهوری دموکراتیک اسلامی» (حالا یا امضاء کردیم یا نوشتیم). خب به نظر می‌رسید «دموکراتیک» و «دموکراسی» چیز بدی نیست که؛ ما همه‌اش هی داریم می‌گوییم «دموکراسی نیست توی این مملکت»؛ دموکراسی که چیز بدی نیست. یعنی یهو یک چیز از ذهن‌هامان مغفول‌عنه ماند و دور ماند. گمان می‌کنم سندش را هم بشود پیدا کرد. این در آن سخنرانی مرحوم بهشتی در بهشت زهرا قبل از آمدن امام، ‌[بود]. من هم یک قطعنامه‌ای خواندم بعد از سخنرانی ایشان (قطعنامه را من خواندم)، گمان می‌کنم در همان قطعنامه باشد. ♦️بعد، امام که آمد گفت:«جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» خب ما هم زودی فهمیدیم، یعنی خدا رحم کرد به ما که ما زود فهمیدیم و الا اگر نمی‌فهمیدیم می‌گفتیم «خب چه فرق می‌کند؟» یک جریان انحرافی باز به وسیله‌ی ما به وجود می‌آمد! اما خوشبختانه فهمیدیم. امام، حالا چرا نگفت «دموکراتیک» (چون کلمه‌ی دموکراسی چیز بدی نیست)؟ این برای خاطر این بود که آن مُرِّ شرع و اسلام در نظر امام، [معیار بود]؛ حقیقت این بود که در اسلام، «دموکراسی» به معنای مصطلح معروف دنیایی‌اش مطرح نیست." 📕بیانات در دیدار مدیران عامل مرکز تهیه و توزیع تهران، ۱۳۶۱/٠٩/٠٧ 🆔@Asre_jadid_57
هدایت شده از محمد شهیدی