eitaa logo
طرف حق
151 دنبال‌کننده
689 عکس
463 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بی‌سروسامان توام یا حسین! دست به دامان توام یا حسین! جان علی سلسله بندم مکن گردم و، از خاک بلندم مکن عاقبت، این عشق، هلاکم کند در گذر کوی تو، خاکم کند تربت تو بوی خدا می‌دهد بوی حضور شهدا می‌دهد مشعر حق! عزم منا کرده‌ای کعبه شش گوشه بنا کرده‌ای تیر، تنت را ، به مصاف آمده‌ ست تیغ ، سرت را، به طواف آمده‌ ست چیست شفابخش دل ریش ما؟ مرهم زخم و غم و تشویش ما چیست به جز یاد گل روی تو؟ سجده، به محراب دو ابروی تو بر سر نی، زلف، رها کرده‌ای با جگر شیعه، چه‌ها کرده‌ای "محمد رضا آغاسی" Eitaa.com/tarafehagh
ای گدایان رو کنید امشب که آقا قاسم است تا سحر  پیمانه ریز کاسه ی ما قاسم است یادمان باشد اگر روزی بقیع را ساختیم ذکر کاشی های باب المجتبی یا قاسم است از همان روزیکه رزق نوکران تقسیم شد کربلای سینه زنهای حسن با قاسم است این کریمان، با نگاه خود، گره وا میکنند آنکه عمری، درد ما، کرده مداوا، قاسم است گوسفندی ، نذر او کردیم و مرده، زنده شد آنکه نامش میکند کار مسیحا، قاسم است روی ابرویش اگر تحت الهنک بسته حسین در حرم زیباترین فرزند زهرا قاسم است نعره زد: ان تنکرونی ریخت لشکر را بهم وارث شیر جمل، شاگرد سقا، قاسم است مرد نجمه بود و صاحبخیمه شد در کربلا سایه ی روی سر مادر به هر جا قاسم است با اشاره هر کجا میگفت: یا زینب ببین آن سر عمامه بسته روی نی ها قاسم است زیر سم اسبها با هر نفس قد میکشید گفت با گریه حسین، این تن خدایا قاسم است نعل های خاک خورده دنده هایش را شکست مثل مادر این تنی که میخورد پا قاسم است چونکه قاسم بود، بین گرگها تقسیم شد یوسف پاشیده از هم بین صحرا قاسم است Eitaa.com/tarafehagh
🌍 محمد جواد ظریف پدربزرگش بهایی وپدرش ساواکی بوده وهیچگاه امام‌خمینی رو قبل وبعد از انقلاب قبول نداشت.. ظریف (ابوموسی اشعری)مهره امریکایی ها وظیفه اش چیه!!! وحشتناک اما واقعی از عمق یک فاجعه ملی 🔹 ظریف و مسئله نفوذ جناب آقای ظریف ! آیا پدر بزرگ شما ، میرزا علینقی کاشانی ، از ارادتمندان عباس افندی یا همان عبدالبهاء ـ از سرکردگان فرقه ضاله بهائیت ـ نبود ؟! 🔹 آقای ظریف ! آیا پدر جنابعالی ، محمد علی کازرونی ، از طرفداران محمد رضای پهلوی و از ارادتمندان به خاندان سلطنتی نبود ؟! آیا برخی از دوستان صمیمی پدر شما ، مرتبط با ساواک نبودند ؟! آیا پدر جنابعالی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، جزو مخالفین نظام جمهوری اسلامی نبود ؟! 🔹 آقای ظریف ! آیا جنابعالی در طی دوران تحصیل در دبیرستان علوی ، جزو هواداران شیخ محمود حلبی ـ سرکرده فرقه انحرافی انجمن حجتیه ـ نبودید ؟! و آیا در جلسات سخنرانی که در منزل شیخ محمود حلبی تشکیل می شد ، شرکت نمی کردید ؟! 🔹 آقای ظریف ! آیا برخی دوستان پدرتان که با ساواک مرتبط بودند ، پاسپورت و ویزای آمریکا را برای شما آماده نکردند ؟! 🔹آقای ظریف ! آیا در طی سال های 56 و 57 که هزاران تن از مردان و زنان مسلمان ایران توسط رژیم جلاد شاه قتل عام می شدند ، جنابعالی حتی یک روز هم در کنار مردم بودید ؟! یا اینکه در آمریکا در زیر باد خنک کولر مشغول فراگیری علم و دانش بودید ؟! 🔹آقای ظریف ! جنابعالی چگونه در مهر سال 58 از سفارت آمریکا در دانمارک ، یک روزه برای همسر خود ویزای آمریکا را گرفتید ؟ آن هم در شرایطی که طبق اسناد بدست آمده از سفارت آمریکا در تهران ، مسئولین آمریکایی اعلام کرده بودند که در سال 58 فقط به آن دسته از ایرانیان ویزا خواهند داد که با آنان همکاری اطلاعاتی داشته باشند ! 🔹 آقای ظریف ! چطور بعد از ماجرای تصرف سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان خط امام ، دولت آمریکا همه کارکنان کنسولگری ایران در سانفرانسیسکو ـ حتی آنان که پاسپورت سیاسی داشتند ـ را اخراج کرد ، اما از اخراج جنابعالی خودداری کردند ؟! 🔹آقای ظریف ! جنابعالی چطور حدود هفت سال در دفتر نمایندگی ایران در نیویورک ، به عنوان کارمند محلی و با ویزای دانشجویی کار می کردید و هیچ گاه توسط سازمان های اطلاعاتی آمریکا اخراج نشدید ؟! 🔹آقای ظریف ! جنابعالی در طی هشت سال جنگ تحمیلی ، حتی یک روز ـ تأکید می شود حتی یک روز ـ از فاصله 50 کیلومتری جبهه های نبرد حق علیه باطل عبور کرده اید ؟! البته شاید پزشک به شما توصیه کرده بود که تیر و ترکش برای بدن شما ضرر دارد و بایستی برای حفظ سلامت بدن خود ، در آمریکا در زیر باد خنک کولر ، همچنان مشغول فراگیری دانش باشید ؟! 🔹 آقای ظریف ! آیا طبق مطالب کتاب خاطرات شما ، مقامات سرویس اطلاعاتی شوروی در اسفند سال 66 ، در یک ملاقات رسمی با مقامات اطلاعاتی ایران ، اعلام نکردند که گزارش 7 اسفند 66 جنابعالی که برای وزارت خارجه ارسال کرده بودید ، دروغ بوده و در واقع با این کار ، صحنه سیاسی جنگ را به نفع صدام و آمریکا ، تغییر داده بودید ؟ 🔹آقای ! وجود شماره تلفن مقامات اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در دفتر تلفن جنابعالی ، چه معنایی داشته است؟! استادیار دانشگاه تهران و نماینده مجلس دکتر کامران غضنفری" Eitaa.com/tarafehagh
ای اهل کوفه رحمى این طفل جان ندارد خواهد که آب گوید اما زبان ندارد دیشب به گاهواره تا صبح دست و پا زد امروز روى دستم دیگر توان ندارد هنگام گریه کوشد تا اشک خود بنوشد اشکى که ترکند لب دور دهان ندارد رخ مثل برگ پائیز لب چون دو چوبه خشک این غنچه بهارى غیر از خزان ندارد اى حرمله مکش تیر یکسو فکن کمان را یک برگ گل که تاب تیر و کمان ندارد شمشیر اوست آهش، فریاد او تلظّى جانش به لب رسیده تاب بیان ندارد رحمى اگر که دارید یک قطره آب آرید بر کودکى که در تن جز نیمه جان ندارد با من اگر بجنگید تا کشتنم بجنگم این شیر خواره بر کف تیغ و سنان ندارد مادر نشسته تنها در خیمه بین زنها جز اشک خجلت خود آب روان ندارد تا با خدنگ دشمن، روحش زند پر از تن جز شانه امامش، دیگر مکان ندارد Eitaa.com/tarafehagh
بازدلشوره ای افتاده به جانم چه کنم تندترمیزند آخرضربانم چه کنم پسرم رفته و چندیست از او بی خبرم باز هم بی خبری برده امانم چه کنم آه یا راد یوسف پسرم برگردد نگرانم نگرانم نگرانم چه کنم همه ترسم از این است صدایم بزند دیر خود رابه کنارش برسانم چه کنم گرگهادور وبر یوسف من ریخته اند پدری پیرم وافتاده جوانم چه کنم به زمین خورده انار من وصد دانه شده جمع باید کنم او راو ندانم چه کنم جگرسوخته ام را زحرم پوشاندم مانده ام زار که باقد کمانم چه کنم Eitaa.com/tarafehagh
ای نام تو خطبه‌های طوفانی ما ای مایۀ جرئت و رجزخوانی ما خون تو به خاک این شرافت را داد تا مهر شود برای پیشانی ما 📝 Eitaa.com/tarafehagh
چند بیتی می کنم تفسیر عشق با قلم خواهم کنم تصویر عشق   عهد سنگینی بوَد بر گردنم هم زبان لرزد به قلبم، هم دلم بارالها! این زبان، دلداده کن بیت بیتِ شعر من آماده کن   چون قلم عاجز بوَد در رسم عشق دل، قلم باید شود در رسم عشق عشق را کِی می توان ترسیم کرد؟ سال و ماهش کِی توان تقویم کرد؟   عشق یعنی شرع و شرط شرع آن پنج اصل و نیّت ده فرع آن عشق یعنی راه خالق پیش گیر عشق یعنی رنگ حق بر خویش گیر   عشق یعنی تا نفس داری، بگو غمزه می خواهم، نه نان و آبرو خواهم عکس عشق را پیدا کنم تا به تصویر آرم و اجرا کنم   گوییا قدّی به بالایش مباد هرچه گشتم، هیچ همتایش مباد که وِرا حق، خود کشیده با قلم مشک، در یک دست و دستی هم عَلَم   عاری از هر عار و هر رنگش کشید زلف دریا را میان چنگش کشید سَر ، پُر از طاعت، ولیکن سرفراز لب ، لبالب ذکر حق و در نیاز   گردنی، کاوُ در برِ خالق، خم است در بَرَش، گرد و غباری، عالَم است   چشمهایی ، دامِ برنا، پیرکُش بازوانی، فیل افکن، شیرکُش   یک دلی ، دریای زَهره، بی هراس صورتی، زیبا چنان گلبرگ یاس   مرحبا بر روی زیباتر ز ماه می تراود از نگاهش صد پگاه   صورتی ، قرص قمر، لبریز نور سیرتی ، آکنده از شور و شعور   زیر پایش هر دو عالم همچو فرش حق کشیده قامتش را تا به عرش   زانوانش، چون ستونی بر فلک پای بوسش، جنّ و انس و هم مَلک   شمس حق را او قمر گردیده است آنچنان کاوُ کهکشان دارد به دست   گیسوانش ، رشتۀ حبل المتین گوشۀ کنج لبش، ماء مَعین   جسم ، سر تا پا همه روحانیت چهره ای ، یک عالَمه نورانیت   کف زند نقّاش از شهکار خود پس تبارک گوید از این کار خود   وَه که این تمثال، دل از من ربود کاش در قاب دلم جا می گشود   کاش می گفت از کمالاتش به من کاش بخشد از مُوالاتش به من... Eitaa.com/tarafehagh
دشت خالی شده از مرد،عجب دورانیست شعله ی نور سرنیزه،عجب نورانیست میچکد از لب خونین به زمین، رحمت حق شده قاری به سر نیزه،عجب قرآنیست قاریان در پس نور آیه غم انگیزترست وای از نغمه ی این قوم،عجب طوفانیست عصر تاراج حقیقت شده، حالا زینب تیغ برّان شده در دشت،عجب برهانیست دل پر از داغ عزیزان شده اما زینب همه را رحمت حق خوانده،عجب ایمانیست مدد از حیدر کرّار گرفته عمه شده درمان غم قوم،عجب درمانیست Eitaa.com/tarafehagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ ۚ وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (ای مؤمنان) نه شما بلکه خدا کافران را کشت و (ای رسول)، چون تو تیر (یا خاک) افکندی نه تو بلکه خدا افکند (تا کافران را شکست دهد) و برای آنکه مؤمنان را به آزمونی نیکو از سوی خود بیازماید، که خدا شنوا و داناست. Eitaa.com/tarafehagh
با سنگ های تیز بهم خورده روی تو جا خوش نموده نیزه چرا در گلوی تو تا باز شد لبان تو ،قاریِّ محترم پرتاب شد زهر طرفی سنگ سوی تو من تار ، تار، موی تو را شانه می زدم حالا ز چوبِ نیزه کنم جمع موی تو یک بخش ِصورت تو میان تنور سوخت از آن به بعد گشته عوض رنگ و بوی تو خیلی عوض شدی زصدا می شِناسَمَت هربار محملم برِسَد روبروی تو هرروز خونِ تازه می آید ز حنجرت از بس ترک ترک شده شکلِ سبویِ تو قرآن بخوان زحرمتِ زینب دفاع کن بازی نموده شایعه با آبروی تو رجاله ها به صورت تو سنگ می زدند برپرده های محمل ما چنگ می زدند Eitaa.com/tarafehagh