ن حق دفاع و پیگیری کنیم که دچار مشکل نشود.
وی خاطر نشان کرد: خصوصی سازی یا تجاری کرن آموزش و پرورش مسئلهای بود که در این نشست به عنوان یک آسیب از سوی دلسوزان مورد اشاره قرار گرفت.
رییسی تصریح کرد: توجه به مجموعههایی که تربیت معلم را بر عهده دارند، از جمله دانشگاه فرهنگیان باید اجرایی و عملیاتی شود و امیدواریم بخشهای مختلف نسبت به این قضیه وظایفشان را دنبال کنند.
رییس قوه قضاییه با تشریح روند رسیدگی به پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان که از سوی یکی از حاضران مطرح شده بود، گفت: این پرونده با حدود 20 متهم در دادگستری مورد رسیدگی قرار گرفت و احکام نسبت به این افراد صادر شد و از پروندههایی بود که به صورت قاطع مورد رسیدگی قرار گرفت.
وی ادامه داد: بخشی از مبالغی که از این صندوق به یغما برده شده بود، با حکم دادگاه برگشت و بخشهای دیگر هم با قدرت برگشت داده خواهد شد.
رییس قوه قضاییه با اشاره به مسائل حقوقی چهارصدنفر از معلمان که در نشست امروز از سوی جامعه معلمان مطرح شد، گفت: این عزیزان خواسته خود را بنویسند که آن را پیگیری کنیم تا مشخص شود کدام بخش از مجموعه قضایی مسئولیت دارد که این موضوع را بررسی کند.
وی با اشاره به اظهارات صورت گرفته مبنی بر اینکه مساله تعلیم و تربیت شامل مهدکودک تا مدارج عالی علمی است، افزود: این حرف بسیار درستی است؛ امروز علاوه بر مهدکودکها لازم است در همه مراحل نظارتهای درست دولت صورت گیرد تا در این زمینه دچار مشکل نشویم.
وی با اشاره به موضوع عدالت آموزشی تاکید کرد: عدالت آموزشی از مسائل بسیار مهم و محوری است و باید در عمل آن را دنبال کرد تا اتفاق افتد و باید جامعه معلمان و فرهیختگان به این نتیجه برسند که به راستی این عدالت رخ داده است.
رییسی با بیان اینکه برگزاری این نشست سه هدف مهم را در پی داشت افزود: تجلیل از مقام معلم و آشنا شدن با دیدگاه معلمان و فرهیختگان و صاحبنظران از جمله این اهداف بود. همچنین اینکه باید بدانیم هر اندازه در جامعه دانش حقوقی، مسئولیت پذیری و قانون گرایی افزایش یابد، شاهد کاهش جرم و جنایت هستیم و این مهم به دست شما است که به حوزه پیشگیری از وقوع جرم در قوه قضاییه کمک کنید.
وی با بیان اینکه پیشگیری از وقوع جرم در قوه قضاییه حوزهای بسیار جدی به شمار میرود، گفت: انشاءالله این حوزه در دوره فعلی نسبت به گذشته بروز و ظهور بیشتری خواهد داشت و نقش شما در این زمینه بسیار مثال زدنی خواهد بود.
در نشست هم اندیشی با جامعه فرهنگیان و تجلیل از مقام معلم، ارتباط تصویری با شهرستان بروجرد صورت گرفت که در ابتدا "محمد رزم"، رییس کل دادگستری استان لرستان گفت: معلمها امروز باید تنها به تعلیم و تربیت و انسانسازی فکر کنند و نباید دغدغه دیگری داشته باشند.
در ادامه، ارتباط تصویری با "خانم گودرزی" معلم فداکار یک مدرسه استثنایی در شهرستان بروجرد برقرار شد که این معلم به دلیل عدم دسترسی به اینترنت از سوی تعدادی از دانشآموزان استثنایی مدرسه، در منزل آنها حضور یافته بود تا تعلیم و تربیت آنها در ایام شیوع ویروس کرونا نیمه کاره رها نشود.
گودرزی ضمن تشکر از رییس قوه قضاییه گفت: به جهت آنکه دسترسی به تلفن همراه اندروید برای تعدادی از دانش آموزانم فراهم نبود، به منزل آنها رفتم تا وظیفه تدریس خود را انجام دهم و من این کار را بدون هیچگونه چشمداشتی انجام دادم.
گفتنی است در ادامه این نشست حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی با بیان اینکه معلمها سرمایه دارترین انسانهای کره زمین هستند، گفت: شغل معلمی هیچگاه تاریخ مصرف ندارد. معلمها هم تولید و هم توزیع علم میکنند و هم به آن عمل میکنند؛ لذا دولت و ملت باید در خدمت آموزش و پرورش باشند.
این معلم و مفسر قرآن ادامه داد: وزرای آموزش و پرورش در همه دورهها درگیر بوده و همواره به دنبال عزل و نصبها، پاسخگویی به نمایندگان مجلس یا گرفتار کار اجرایی هستند.
وی تاکید کرد: باید شرایطی فراهم شود که بهترین مغزها وارد آموزش و پرورش شوند. ما در تعلیم و تربیت نباید خودمان را فارغ التحصیل بدانیم؛ این موضوع باید از فرهنگ ما برداشته شود؛ چرا که یادگیری در ما نباید مرز داشته باشد.
حجت الاسلام قرائتی با مثبت ارزیابی کردن طرح تحول قوه قضاییه گفت: طرح تحول اقدام خوبی است.
این معلم و مفسر قرآن بر ضرورت آموزش مهارت در مدارس تاکید کرد و گفت: باید برخی از دروس را از مدارس حذف کرد و به جای آن مهارت را یاد داد.
در ادامه، "حمیدی فر"، رییس دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه باید حمایت از دانشگاه فرهنگیان از سوی دولت و مجلس افزایش یابد، افزود: این دانشگاه با حداقل امکانات فعالیت میکند.
وی گفت: حمایت از دانشگاه فرهنگیان باید مورد توجه واقع شود و همچنین باید جذب 25 تا 30 هزار معلم را تا سال 1403 مورد توجه قرار دهیم.
در ادامه "آذین"، پژوهشگر تعلیم و تربیت گفت: رییس قوه قضاییه از
جایگاه فراقوهای میتواند اهمیت تعلیم و تربیت را مطالبه کند؛ چراکه حق تعلیم و تربیت سالم یک حق عمومی است.
وی با بیان اینکه باید پیچیدگیهای نظام تعلیم و تربیت را درک کنیم، گفت: لازم است به تعلیم و تربیت، فرادستگاهی نگاه شود و حداقل دو دولت هشت ساله لازم است که ما بر یک خط مشی تربیتی تمرکز کنیم.
این پژوهشگر افزود: حمایت قوه قضاییه از مطالبهگریهای مجموعههای مردم نهاد در این عرصه نیز امری ضروری است.
در ادامه "سید جواد حسینی"، رییس سازمان مدارس استثنایی گفت: توجه وزارت آموزش و پرورش و قوه قضاییه به "طرح نماد" لازم است؛ چراکه این طرح رویکرد علمی عمیقی دارد و ما خواهان استمرار آن هستیم.
وی افزود: از سوی دیگر میتوان طرح هر قاضی یک مدرسه را اجرایی کنیم؛ بدانگونه که آموزشهای قضایی و توانمندی عمومی را به دانش آموزان آموزش دهیم. همچنین قوه قضاییه میتواند تعدادی از مدارس وابسته را مدیریت کند تا چنین طرحهایی در آنها اجرایی شود.
در ادامه "فرشیدی"، دبیر کانون تربیت اسلامی گفت: باید برای احیای شأن و منزلت معلم تلاش کنیم. رییس قوه قضاییه در صدا و سیما نماینده دارد و در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز عضو است و این فرصت وجود دارد تا برای دیده شدن معلمها تلاش شود. همچنین میتوان کارگروههایی تشکیل داد تا برای احیای شأن و منزلت معلم و رفع دغدغههای آنها تلاش کرد.
به مناسبت سالگرد شهادت شهداي موتلفه* حميدرضا ترقي: ترورمنصور روحي تازه بهکالبد مبارزين دميد.
شهدای ۲۶خرداد فریادی درخفقان، وشجاعتی درفضای ترس آلود بودند.
نایب رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامي گفت:« تصميم موتلفه براي اعدام حسنعلي منصور تنها براي اين بود که جو خفقان پس از 15 خرداد با «صداي گلوله» شکسته شود و دوباره روحي تازه به کالبد مبارزين بدمد و موتلفه هيچ اعتقادي به تداوم اين شيوه در آينده نداشت.»
حميدرضا ترقي، به مناسبت سالروز گراميداشت شهداي موتلفه- شهيدان بخارايي، اماني، صفارهرندي و نيک نژاد- در بيان نحوه شکل گيري هيئت هاي موتلفه اسلامي اظهار داشت:« در دوران اوجگيري مبارزات حضرت امام(ره) در سال 1341، ايشان براي پيگيري منويات خود در مبارزه با رژيم شاه، متکي به افرادي بودند که در هيئت هاي مذهبي* در تهران فعاليت مي کردند و جزو مقلدين ايشان بودند و اعتقادات خاص و محکمي به انديشه، راه و مشي امام(ره) داشتند.»
وي افزود:« حضرت امام(ره) با اين مجموعه ها که سه مجموعه جداي از هم بودند، به صورت مستقل ارتباط داشتند و به هرکدام براي پيگيري مبارزات، از پخش اعلاميه گرفته تا ارتباط با مراجع و علما، مأموريت هايي مي دادند. تا اين که در ارديبهشت ماه سال 1342 قبل از قيام 15 خرداد، شوراهاي مرکزي اين سه گروه را در خانه خود جمع کردند و از آنها خواستند با هم براي مبارزه و فعاليت ائتلاف کنند و هريک نمايندگاني را از شوراي مرکزي انتخاب تا ائتلاف شکل بگيرد. با ائتلاف اين سه هيئت، تشکل موتلفه با عنوان هيئت هاي موتلفه اسلامي سامان گرفت و پيگيري خواسته هاي امام(ره) را در مبارزات برعهده داشت.»
ترقي ادامه داد:« اين مجموعه اولين و مهمترين اقداماتش برگزاري مجالس سخنراني حضرت امام(ره) در فيضيه قم و پخش اعلاميه در تهران و سراسر کشور و بسيج مردم در مسير حمايت از نظرات و ديدگاه هاي سياسي امام(ره) بود و در قيام 15 خرداد هم که اين مجموعه توانست راهپيمايي مردمي در حمايت از امام(ره) را از مسجد بازار تهران ساماندهي کرده و در نقطه اوج و عطف انقلاب – قيام 15 خرداد- حضوري پررنگ داشته باشد.»
وي در ادامه با اشاره به اين که پس از قيام 15 خرداد، مهمترين اقدام هيئتهاي موتلفه به مقتضاي زمان شکل گرفت، تصريح کرد:« تصميم براي اعدام حسنعلي منصور مراحل زيادي را طي کرد. با اقدام نظامي شاه در 15 خرداد و کشتار مردم، بر مبارزان مشخص شد که رژيم، استراتژي را مبتني بر تقدس زدايي از امام(ره)، مقدس کردن شاه، ايجاد رعب و وحشت در مردم از رژيم و ساختن يک بت قدرتمند به نام شاه در افکار عمومي جامعه دنبال مي کند که تحت تأثر آن مردم به خود اجازه اهانت و توهين به شاه را ندهند و در همين راستا پس از 15 خرداد هم همه مبارزين و مجاهدين را سرکوب و دستگير کرد. امام(ره) با سخنراني خود در فيضيه اين استراتژي را شکستند و با حمله مستقيم به شاه و متهم کردن او به خيانت راه را براي مبارزين و ادامه اين روند باز کردند که نشان مي داد اگر شاه به عنوان محور اصلي مورد نظر رژيم شکسته نشود و با او برخورد مستقيم نشود، نمي شود اين فضا را در جامعه شکست.»
وي اضافه كرد :«با دستگيري حضرت امام(ره) و ایجاد جو خفقان پس از 15 خرداد، جمعیت موتلفه اسلامي به اين فکر افتاد که با اين فضا مقابله کند چرا که در غير اين صورت، احتمال اين که مبارزه به نتيجه نرسد و رژيم بتواند به اهداف خود برسد زياد خواهد بود. تلاش وسيعي براي زنده نگهداشتن ياد شهداي 15 خرداد شکل گرفت. تشکيل جلسات مختلف در مجالس و محافل تهران، فعال نگهداشتن مبارزين در صحنه و همکاري با روحانيت براي طرح ديدگاههاي امام(ره) در منابر و محافل در مقطعي که امام(ره) در قيطريه تحت نظر بودند، از فعاليت هاي موتلفه بود تا اين که موضوع کاپيتولاسيون پيش آمد.»
ترقی ادامه داد: «امام پس از 11ماه، از زندان آزاد شدند و دوباره وارد صحنه مبارزه شدند که در اين مرحله با سخنراني عليه "امريکا، اسرائيل و شاه" به عنوان مثلث شومي که عليه اسلام و ملت اسلامي عمل مي کنند، تکليف کاپيتولاسيون و کساني که به آن رأي دادند را به عنوان خائنان به ملت و خودفروختگان به امريکا روشن کردند.»
ترقي افزود: « به دنبال تبعيد امام(ره) و دستگيري ايشان، موتلفه تصميم گرفت که اين فضاي بسيار سنگين را با "صداي گلوله" بشکند و دوباره روحي تازه به کالبد مبارزين بدمد. بر اين اساس در اين مقطع موتلفه به سه شاخه تقسيم شد؛ شاخه سياسي، شاخه نظامي، شاخه امدادي و حمايتي؛ شاخه امدادي و حمايتي، مسئوليت رسيدگي به امور شهدا، زندانيان و دستگيرشدگان و غيره را داشت. شاخه سياسي، مسئوليت پيگيري سياسي، تشکيل جلسات و محافل سياسي و تماس با علما و مراجع و پيگيري خواستهها و رهنمودهاي امام(ره) را بر عهده داشت و شاخه نظامي هم با استفاده از نظرات روحانيت و مراجع تقليد آن زمان همچون آيت الله ميلاني، درصدد ضربه زدن نظامي به رژيم شاه برآ
مد و در واقع برخوردهاي نظامي را طراحي کرد.»
وي ادامه داد: «گروه نظامي توانست به بخشي از اهداف خود برسد؛ هرچند که در رابطه با ترور شخص شاه، توفيق حاصل نشد اما توانست حسنعلي منصور، نخست وزير را اعدام کند. دراثر اين اقدام انقلابي، تعدادي از کادر نظامي حزب که در آن عمليات بودند و برخي از کادر سياسي دستگير شدند ولي بقيه اعضاي چند؟حزب در بيرون فعاليت هاي خود را ادامه دادند.»
وي درخصوص فعاليت هاي موتلفه پس از ترور حسنعلي منصور نيز گفت: «کمک به زندانيان، ارتباط گيري با حضرت امام (ره) و تداوم حرکت هاي مذهبي و سياسي با حفظ تقيه واستتار سياسي از جمله فعاليت هاي موتلفه پس از انجام ترور منصور بود. اين گونه فعاليت هاي حزب در طول سال هاي پس از 43 ادامه داشت و گواه آن، دستگير شدن گاه به گاه اعضاي حزب از سوي رژيم بود.»
ترقي همچنين با تشريح اين که پس از قيام 15 خرداد و ترور حسنعلي منصور هيچ حرکت خاصي در کشور به صورت علني انجام نمیشد
نایب ريبس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامي در ادامه با اشاره به اين که در زمان ترور حسنعلي منصور، حضرت امام(ره) در خارج از کشور در تبعيد به سر مي بردند، در پاسخ به اين سوال که نظر امام(ره) در مورد اين اقدام چه بود، گفت:« موتلفه پيش از اين از حضرت امام(ره) کسب تکليف کرده بود که در نبود ايشان از چه کساني براي حرکت شرعي و اسلامي تبعيت کند و امام (ره)، آيت الله مطهري را معرفي کرده بودند.از طرفي امام(ره) در سخنانشان قبل از تبعيد نظر خود را در رابطه با کاپيتولاسيون و حسنعلي منصور اعلام کرده بودند. کاپيتولاسيون را يک خيانت آشکار و منصور را خائن به ملت و کشور و خودفروخته به امريکا خوانده بودند؛ ولي مشخص نکرده بودند که حکم و مجازات خيانت به کشور و ملت چيست.»
وي افزود :«بر اين اساس اعضاي هيئت هاي موتلفه از هدايت هاي مرحوم مطهري استفاده کردند و به اين نتيجه رسيدند که بايد يکي از عوامل خائن رژيم حذف شود تا اين فضا و جو سنگين سياسي و مبارزاتي در کشور شکسته شود. البته بايد گفت که از مرحوم مطهري هم حکم صريحي در اين زمينه وجود نداشت. ايشان پيش از انجام عمليات، از موضوع کاملا مطلع بودند ولي حکم صريحي در اين زمينه ارائه نکردند. موتلفه از هدايت هاي ايشان استفاده کرد و به اين نتيجه رسيد که بايد يکي از خائنان به ملت حذف شود تا مسير مبارزه ادامه يابد.»
وي ادامه داد: «در نهايت حکم قطعي را مرحوم آقاي خاموشي و يک نفر ديگر از کادر مرکزي موتلفه در ملاقاتي که با آيت الله ميلاني درمشهد داشتند گرفتند. آيت الله ميلاني، يکي از محورهاي مبارزه و از حاميان جدي امام بودند. موتلفه اذن حرکت را از ايشان گرفت و اقدام به اعدام انقلابي منصور کرد.»
ترقي در ادامه اين گفت و گو در پاسخ به اين سوال که آيا حضرت امام(ره) پس از ترور حسنعلي منصور، اين حرکت را تأييد کردند يا نه، گفت:ن ما تأييد حرکت موتلفه را از سوي حضرت امام(ره) بعد از انقلاب داشتيم. اجازه مجدد فعاليت موتلفه در قالب جمعيت موتلفه اسلامي پس از تعطيل شدن حزب جمهوري اسلامي با نظر حضرت امام(ره) صورت گرفت و با اذن ايشان بود. ارتباط سران موتلفه با امام(ره) همواره ارتباطي بسيار نزديک بوده است. حضرت امام(ره)، همان اعتمادي که در15 خرداد و در نوفل لوشاتو به مرحوم عراقي داشتند، همان اعتماد را به آقاي عسگراولادي هم داشتند. جملاتي از حضرت امام (ره)وجود دارد راجع به مرحوم عراقي که حاکي از اعتماد و اعتقاد ايشان به مرحوم عراقي است و نشان مي دهد که موتلفه به عنوان يک جريان اسلامي که در مراحل مختلف مبارزه پاي کار بوده، مورد قبول امام(ره) بوده است. »
وي در خصوص ديدگاه هاي حضرت امام(ره) در مورد نوع و شکل مبارزه نيز گفت: «امام(ره) خود مبارزه را همواره در قالب مبارزه سياسي دنبال مي کردند و به روش نظامي به عنوان يک روش مستمر و دائمي اعتقادي نداشتند، البته زماني که حضرت امام(ره) به شاه مي گفتند که کاري نکن که بگويم از مملکت بيرونت کنند، خود اين جمله تبعاتي مي توانست داشته باشد که اگر به مورد اجرا گذاشته مي شد به طور طبيعي بيرون کردن شاه از کشور نيازمند به مبارزه با عوامل رژيم شاه بود و اين مبارزه امکان نداشت بدون مبارزه نظامي شکل بگيرد.»
ترقي ادامه داد:« اين نوع فرمان ها و اظهارات از سوي امام(ره) چه به صورت تهديد و چه به صورت اعلام نظر صورت گرفته و نشان مي دهد که امام(ره) اين شکل مبارزه را در مواقع خاص و زمان هاي محدود به اقتضاي شرايط مورد تأييد قرار مي دهند، نه اين که مبارزه مسلحانه را به صورت مستمر تجويز کنند. مبارزه مسلحانه، در همان حد ضرورت مورد توجه موتلفه هم بوده است. موتلفه فقط به قصد بلند کردن صداي گلوله براي شکستن فضاي خفقان وارد اين عرصه شد و خود اعضاي موتلفه هم هيچ اعتقاد و اصراري به استمرار آن نداشتند. درست برعکس منافقين (مجاهدين خلق) که اعتقادشان به مبارزه مسلحانه بود و راهي غير از آن را قبول نداشتند
و شعارشان اين بود که تنها ره رهايي جنگ مسلحانه. اين شعار را موتلفه قبول نداشت و تنها در حد ضرورت به اين شيوه مبارزاتي مي پرداخت.»
دبیر حزب موتلفه اسلامي درخراسان، در اين خصوص ادامه داد:«
لایحه کاپیتولاسیون،که به تعبیر امام ،خبانت به ملت ایران و تحقیر ملت در برابر آمریکائی ها بود بقدر عزت و شرافت ملت ایران را خدشه دار. کردن بود که شهادت فرزندان مجاهد این مرز و بوم در مخالف با آن و اعدام نخست وزیر وقت بعنوان خائنی که ملت ایران رابه غرب فروخته است ،بسیا ر. ارزشمند بود.
ترقی با اشاره به جمله ای که روی اسلحه شهید بخارایی حک شده بود گفت ،شهدای موتلفه هدف از این اقدام را مبارزه برای استقرار حکومت اسلامی در ایران دانسته بودند و این نشان از مبانی فکری و اعتقادی اون جند جوان انقلابی بود .
ترقی اثر این اقدام را در افول رژیم شاه وآغاز دور جدید مبارزه ی سیاسی و نظامی علیه رژیم ،بسیار مهم دانست و افزود ،دفاعیات گروه عملیات بدر در دادگاه نظامی و انعکاس مقاومت آنها در برابر افکار عمومی را یک ترم دانشگاهی وبصیرت بخشی به جامعه دانست.
ترقی افزود ؛
روحیه استکبار ستیزی در مبارزات امام
ضدیت با آمریکا بعنوان ام الفساد وقدرت مسلط بر رژیم شاه.
به کیفر رساندن خائنان به ملت ایران
روحیه بخشید ن به مبارزین برای تداوم مبارزه تا سرنگونی رژیم
اهدافی بود که شهدای ۲۶خرداد موتلفه را به ستارگان درخشان در دوران سیاه خفقان ستم شاهی تبدیل کرد .
🔴 تبریز و خوزستان در حال خلق حماسه بزرگی هستند.
مشارکت کل کشور تا این لحظه 52،/.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تجمع ضدانقلاب در آلمان با تمام قوا علیه برگزاری انتخابات در ایران 😂
امین:
"نه به ادامه روحانی"
مقابله با کدام نقشه است؟
♦️لباس میش پوشیدن و کار گرگ کردن، شگرد همیشگی دشمن است. گاه در لباس دوست می آید. بعضی اوقات هم برای نفوذ و گشودن درِ قلعه، اسب تروا پیشکش می کند.
🔹برخی مدعیان اصلاحات، دو دهه قبل وقتی در رادیکالیسم به بن بست خوردند و از چشم مردم افتادند، سراغ ترویج "خروج از حاکمیت" و "تحریم انتخابات" رفتند.
♦️این شگردها، آموزه های افسران اطلاعاتی سیا و MI6 برای ایجاد حاکمیت دو گانه، دو قطبی کردن جامعه و کودتای مخملین بود. اگر ملتی دچار دو دستگی شد، 90 درصد نقشه دشمنانش برای انحلال درونی قدرت، عملیاتی شده است.
🔹هدف کانونی این عملیات، نا امید کردن و ناراضی کردن مردم و کُشتن انگیزه مشارکت در آنهاست. مانند کاری که در این سالها، توسط برخی مدیران انجام شد. در این باره، مدیر شبکه آمدنیوز، هنگام حضور در خارج کشور فاش کرد:
🔻«ما در انتخابات 96 تحلیل داشتیم. این جور نبود که راه بیفتیم و بگوییم اصلاح طلبیم، یا عاشق روحانی هستیم. #مجموعه ما، #تحلیل_امنیتی داشت. آیا اگر رئیسی یا قالیباف سر کار بود، این مشکلاتی که در کشور وجود دارد، الان بود؟ این تظاهراتی که ایجاد شد، آیا بود؟
🔻ما بر اساس تحلیل امنیتی به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت سر فردی مثل روحانی. الان هم از کاری که در انتخابات کردیم، دفاع میکنم. چون با تحلیل این کار را کردیم. کشور باید به نقطه جوش می رسید و اگر آدمی مثل رئیسی یا قالیباف سر کار می آمد، کار به نقطه جوش نمیرسید».
🔹اکنون متهمان ماجرا در داخل، دست پیش گرفته اند تا مواخذه نشوند. آنها هم در مظان اتهام هستند و هم ماموریت دارند فرصت تغییر را از جشم مردم بیندازند.
♦️انتخابات را ملکوک می کنند و نقاب مظلومیت (نداشتن نامزد) می زنند تا پاسخگو نباشند؛ همه توان خود را برای انحراف ذهن مردم از اولویت کفایت و کارآمدی به کار گرفته اند، شاید دوباره توانستند کلاه سر مردم بگذارند.
🔹نفوذی ها، همه خباثت خود را برای رساندن کشور به نقطه انفجار کردند؛ اما همت مجاهدان و خون پاک شهیدان والامقامی مثل شهید سلیمانی، ورق را برگرداند.
♦️عباس عبدی (عضو حزب منحله مشارکت و از متمهان پرونده نظرسنجی سازی برای آمریکا) دو دهه قبل در ترویج پروژه هایی مثل خروج از حاکمیت و تحریم انتخابات پادویی می کرد و در دوره اخیر نیز به ایفای نقشی مشابه، مشغول بوده است.
🔹او اخیرا گفته است: "منع یا تحریک مردم به مشارکت، فقط چند درصد محدود اثر دارد. هیچ تبلیغاتی جانشین قیمت و کیفیت کالا نمیشود. امروز که هشتِ دولت در گروی نُه آن است و فقط برای سال گذشته ۲۰۰ هزار میلیارد تومان اوراق قرضه فروخته تا امورات خود را بگذراند، این اوراق را باید هر چه زودتر مسترد دارد و حتی سود آن را هم بدهد و به قول معروف «بیمایه فطیره»، چگونه میتوان قول و قرار های بی پایه و نابخردانه داد و انتظار داشت که مردم هم باور کنند؟".
♦️مرحبا بناصرنا! آیا کسی نابخردانه تر از وعده های مدعیان اعتدال و اصلاحات را سراغ دارد که فرصت هشت ساله را به پای نقشه دشمن ذبح کردند؟ عبدی می خواهد مردم را از امکان تحول و بهبود اوضاوع مایوس کند، اما اعتراف می کند محصول 8 ساله معطلی در بازی غرب، جز گرفتار و بدهکار کردن کشور نبوده است.
🔹چاره چیست؟ ادامه همین بازی قهقرایی در قالب یاس از انتخابات، یا تمدید مدیریت رو به زوال روحانی؛ یا بسیج ملی در برابر عملیات "ناتوی اطلاعاتی- فرهنگی" و انتخابی مسئولانه برای تداوم راهبرد "ایران قوی"؟
ایمانی
دو متغیر مهم اما مغفول
در میزان واقعی نرخ مشارکت
🔹نرخ مشارکت در انتخابات از سوی دولت، هر قدر که اعلام شد، به خاطر کرونا، دست کم ده درصد به آن رقم اضافه کنید.
♦️در انتخابات برخی کشورهای غربی، تاثیر کرونا در ایجاد هراس و کاهش مشارکت، تا بیست درصد ارزیابی شده است.
🔹در این میان، یادمان نرود که ایام عید، با ادعای ضد کارشناسی "به نظر من از پیک کرونا گذشتیم"، چه تصمیم خطرناکی اتخاذ شد و موج در حال جمع شدن کرونا، به شکلی مرگبار برگشت!
♦️این تصمیم عجیب و غیر قابل دفاع آقای روحانی، میزان مرگ و میر های کرونایی را مجددا به مرز چند صد نفر برگرداند. چنین موجی می توانست حتی به تعطیلی و تعویق انتخابات منتهی شود؛ چنان که بعضی ها آن را زمزمه کردند.
🔹برخی زمزمه کنندگان، همان ها در حزب اتحاد ملت و برخی ائتلافیون دیگر دولت بودند که بعدها مدعی تحریم انتخابات شدند!
♦️بنابراین درصد واقعی مشارکت 49 درصد+ حداقل 10 درصد است و این نرخ می توانست به بالای 60 درصد برسد. در انتخابات سال 98 مجلس هم مسئولان رسمی و مراکز نظرسنجی اعلام کردند ماجرای کرونا 11 درصد در نرخ مشارکت تاثیر داشته است.
🔹اینها البته غیر از تاثیر ویرانگری است که عملکرد مدیریت اشرافی، روی روحیه و اعتماد بخش هایی از طبقات ضعیف گذاشته است.
اصلاح برای رسیدن به چه؟
اصلاح برای رسیدن به چه؟
امتداد-کتایون گلرخ*: روز ۲۹ خرداد ۱۴۰۰، آقای رئیسی، رئیس جمهور ایران شد. آن چه مرا وادار کرد دست به قلم ببرم نه ریاست ایشان بر قوّه مجریه که چگونگی دوپاره شدن ما بود. امری که دولت پنهان برای آن تلاش بسیار کرد و ما نیز با عملکرد انفعالی خود بر آن مهر تأئید زدیم. تاکنون
امتداد-کتایون گلرخ*: روز ۲۹ خرداد ۱۴۰۰، آقای رئیسی، رئیس جمهور ایران شد. آن چه مرا وادار کرد دست به قلم ببرم نه ریاست ایشان بر قوّه مجریه که چگونگی دوپاره شدن ما بود. امری که دولت پنهان برای آن تلاش بسیار کرد و ما نیز با عملکرد انفعالی خود بر آن مهر تأئید زدیم.
تاکنون دولت پنهان در یافتن نقاط ضعف اصلاح طلبان بسیار دقیق عمل کرده، ضعفهایی که خود بر آنها واقف نبودهایم یا اگر از آنها آگاهی داشتیم چون برایمان مهّم نبودند، این آگاهی توانایی رفع آنها را به ما نداده است. در واقع دولت پنهان همان بلایی را بر سر ما آورد که ما سال ۷۶ بر سر او آوردیم. در سالهای سیاه ناامیدی قبل از سال ۷۶ افرادی که در حال حاضر به ایدئولوگهای جریان اصلاحطلبی معروف هستند در یکی از مهّمترین و کلیدیترین بخشهای نظام یعنی دفتر مطالعات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری مشغول به کار بودند و بعد از چهار یا پنج سال کار عمیق مطالعاتی نقاط ضعف حاکمیت را تشخیص و در انتخابات خرداد ۷۶ با تأکید بر آنها و تبدیل آنها به مطالبات مردمی که از اوضاع جاری جان به لب شده بودند، توانستند آقای خاتمی را پیروز میدان کنند.
این که آن نقاط ضعف چهها بودند و هستند در حوصله این متن نیست. آنچه که مهّم است روند کار است. آن سال شاید تنها سالی بود که جریانی که بعدها به دوّم خردادی و بعدتر به اصلاحطلب مشهور شد توانست فعّالانه و خلاّقانه مسیر سرنوشت مردم را با کمک خود مردم تغییر دهد و این پیروزی بسیار شیرین بود. هرچند که در دولت اوّل اصلاحات روند انتقامگیری شروع و در دولت دوّم اصلاحات این روند آن چنان قوّت گرفت که عدّهای از جوانان بدون داشتن درک صحیحی از روند تخریبی موجود خود را منادیان عبور از خاتمی معرفی کرده و در انتخابات سال ۸۴ دست به تحریم گسترده انتخابات زدند و ما هم سرمست از پیروزی، با کاندیداهای متعدّد وارد میدان مبارزه شدیم و شد آن چه که نباید می شد.
امّا روند تخریبی مهّمتری که چند سال پیش از آن اتّفاق افتاده بود و تا الان نیز اثرات عمیق آن ادامه دارد این بود که اصلاحطلبان کنونی و دوّم خردادیهای آن موقع کار فکری و مطالعاتی در حوزههای سیاسی، اقتصادی، جامعه شناسانه و فرهنگی را تعطیل کرده و تقریبا همگی وارد مناسبات قدرت شدند و به همین دلیل است که بعد از دو سه سال اوّل دولت خاتمی، منفعلانه عمل کرده ایم. تقریبا همواره به هنگام مواجه با بازیهای جدید حاکمیت چنان دچار اضمحلال فکری شده ایم که برای باقی ماندن در قدرت مجبور به بازی در زمین آنان شده و مواقعی هم که ظاهرا موّفق بودیم امّا در نهایت بازی را واگذار کرده ایم.
از جمله نقاط ضعف اصلاح طلبان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ـ مهّمترین نقطه ضعف ما (به گمان من) تمایل به حضور دائمی در قدرت است و دولت پنهان از این نقطه ضعف ما نهایت استفاده را کرده است.
۲ـ هم چنین نداشتن تفکّر استراتژیک، رها کردن مطالعات و تحقیقات عمیق فرهنگی و اجتماعی و در نتیجه عدم شناخت کافی جامعه کنونی. نبود تفکّر استراتژیک در گم گشتگیهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بازتاب دارد. اصلاحطلبان خصوصا اصلاحطلبان پیشرو همواره بر آزادی به مثابه کالایی لوکس در فعّالیّتهای سیاسی خود تأکید دارند. غافل از این که آزادی به مثابه کالا، قابل خرید و فروش در مناسبات سیاسی نیست. آزادی باید هدف باشد.
به بیان دیگر چون هدف نهایی و استراتژیک خود را مشخّص نکردهایم نمیتوانیم مسیر صحیح رسیدن به آن را تشخیص دهیم. در نتیجه در دوگانه میان بازار آزاد و اقتصاد چپ هروله می کنیم (به عنوان مثال). یا نمیتوانیم بدانیم در فرهنگ و جامعه از چه نوع آزادیهایی قرار است حمایت کنیم. اوج آزادی اجتماعی را در حجاب اختیاری زنان یا آزادی سبک زندگی تعریف کردهایم. امّا قادر به تشخیص اینکه در منظر عمومی چگونه آزادیهایی برایمان مهّم یا قابل تصوّر است، نیستیم. در انتخابات به دموکراسی باور عمیق داریم، غافلیم که پیش شرط اصلی دموکراسی آزادی است. از آزادیست که عدالت سر بر میآورد و افق های بیپایان توسعه را میتوان دید. بنابراین اگر هدف اصلی خود را معیّن کنیم آنگاه درکی درست از اهداف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ….. خواهیم داشت.
۳ـ مشکل دیگری که اصلاحطلبان با آن درگیر هستند نبود یا کمبود منابع مالی است. در مواردی نادر هم نداشتن منابع مالی شفاف و آشکار. بسیاری موارد عدم توانایی در تامین هزینههای جاری به دلیل کمبود منابع مالی همواره باعث شده است که بسیاری از احزاب دست به عصا باشند.
آن دسته از احزاب اصلاح طلبی که دارای منابع مالی قوی هستند متأسفانه به دلیل مشکل اوّل یعنی تمایل به حضور دائمی در قدرت، در مسائل و تصمیمات سیاسی از سطح عمومی جامعه عقبتر هستند و صرفا به فکر حفظ منابع مالی خود می باشند.
۴ـ احزاب اصلاحطلب اتاق فکر ندارند. دفتر سیاسی احزاب و در اشل بزرگتر، جبهه اصلاحات اتاق فکر نیستند. اینان صرفا رصد کننده اتفاقات سیاسی و تصمیم سازان اصلی این جریان هستند. ولی همانطور که قبلا گفته شد متأسفانه همواره منفعلانه و در زمین بازی از پیش تدارک دیده شده بازی کرده اند. داشتن اتاق فکری که اعضای آن خواهان حضور در قدرت نباشند، مهّمترین نیاز این جریان سیاسی است. از دل این اتاق فکر باید هدف نهایی احزاب اصلاحطلب (آزادی) و زمینههای دیگر فعّالیّتهای این جبهه برای رسیدن به آن هدف مشخّص شود.
البتّه از آن جایی که اعضای جبهه اصلاحات دارای گرایشهای گوناگون سیاسی و اقتصادی و حتّی متعلق به طبقات مختلف اجتماعی هستند و از آن جا که افراد حقیقی عضو جبهه نیز هر یک به یک یا چند حزب از جبهه اصلاحات گرایش فکری دارند نمیتوان انتظار داشت که همگی بر سر یک هدف مشخص به توافق برسند و در نتیجه مطالعات استراتژیک در این جبهه به سرانجامی مناسب نخواهد رسید. مگر این که یک یا دو حزب چنین رکنی را تشکیل بدهند.
۵ ـ یکی دیگر از نقاط ضعف اصلاحطلبان به گمان نگارنده عدم درک صحیح مشکلات موجود در جامعه و مردم است. از جمله مهّمترین راهکارهای شناخت مسائل و مشکلات، نظرسنجیهای دورهای از مردم است. در میان اعضای همه احزاب اصلاحطلب جامعهشناس و روانشناس کم نیستند. با کمک این عزیزان میتوان مرکز افکار سنجی مطابق با استاندارهای موجود تأسیس و نظر سنجیهای دورهای برگزار کرد. از نتایج این نظر سنجیها برای انتخابات و داشتن برنامه مناسب برای کاندیداهای مجلس، شورای شهر و حتّی ریاست جمهوری به خوبی میتوان استفاده کرد. از نظر من حتیّ اگر جبهه اصلاحات چنین نیازی را احساس نکند احزابی مثل حزب اتحاد باید چنین مرکزی را برای خود در اشلی کوچک تعریف کرده و در آغاز کار، افکار سنجی را از اعضای خود و یا هواداران نزدیک به خود شروع کند.
نتیجه آن که:
الف) هدف اصل خود را برای تشکیل حزب و فعّال سیاسی بودن مشخص کنیم. این که گفته شود ما به دنبال اصلاح هستیم کافی نیست. اصلاح برای رسیدن به چه؟ نمیتوان در دل چیزی خواست و در عمل به گونهای دیگر عمل کرد. اصلاح طلبیم؟ خیلی هم عالی، اما اصلاح چه و برای رسیدن به چه؟
ب) ما اصلاح طلبان باید وضعیّت خود را از جهت حضور یا عدم حضور در مناسبات قدرت و از آن مهّمتر چگونگی این حضور را برای خود روشن کنیم.
ج) داشتن تئوری (نظریه) در حوزههای سیاسی، افتصادی، فرهنگی و اجتماعی متناسب با هدف اولیّهای که در نظر گرفته شده از جمله مهّمترین عوامل برای پیشبرد اهداف اصلاحطلبانه هست. تا منظومه فکری متناسب با هدف اولیّه نداشته باشیم نخواهیم توانست درکی صحیح از مشکلات و مسائل موجود داشته باشیم و در نتیجه مسائل موجود جامعه ایرانی همواره برای همگان پیچیده و غیرقابل حلّ باقی خواهد ماند. شناخت دقیق مسئله مهّمترین قدم برای حل آن است.
گلرخ
عضو هیات داوری حزب اتحاد
هدایت شده از رَهبـرانِ شیـعِه (کانون ولائیون بصیرت افزا)
🔵 رهبران شیعه | شکوه رهبری
🔺رهبر انقلاب با تزریق به نوبت واکسن ایرانی کرونا، چهار پیام مهم به جامعه و جهان مخابره کردند:
۱. همسانی حاکم اسلامی با مردم
۲. اعتماد کامل به دانشمندان جوان ایرانی
۳. زدن مهر اطمینان بر محصولی که صادرات آن کمک بزرگی به اقتصاد ایران است
۴. کشیدن خط بطلان بر جریان افراطی و علم ستیز
•┈••✾••┈•
💠 #رهبران_شیعه | #کانون_ولائیون_بصیرت_افزا 👇👇
🌐 https://eitaa.com/joinchat/1155334144Cf760c8fad1