امین:
چک بلا محل برجام؛
تقلّب دوباره شریکان جرم
🔹یک روزنامه غربگرا نوشته:
🔻"چرا در یک دولت مذاکره حرام و در دولت بعدی مذاکره و یا هر کلمه و واژه دیگری به جای مذاکره حلال است؟ دولت رئیسی و تیم مذاکره کننده هستهای به ملت توضیح دهد وقتی قرار است همان پیشنویس دولت روحانی و ظریف در مذاکرات برجام ادامه پیدا کند پس چرا اجازه ندادید دولت قبل کار را تمام کند؟ چرا اقتصاد و معیشت اکثریت ملت را فدای ادبیاتِ قدرتتان کردهاید؟
🔻چطور و چگونه و به چه دلایلی حرامها در دولت روحانی، در دولت رئیسی به حلال تبدیل شده است؟ اگر هم بگوئید مذاکرهای صورت نگرفته است و هر چه هست با واسطه صورت میگیرد، با پس و پیش کردنِ کلمات و جملات نمیتوانید واقعیت موجود را کتمان کنید؛ چرا که طرفهای اصلی مذاکرات برجام ایران و آمریکا هستند!".
🔹اولا آقای روحانی، دوره هشت ساله دولتش را در "مذاکره و دیگر هیچ" سپری کرد. نویسنده چگونه می تواند به این سادگی خلاف بگوید و بر مبنای دروغ مسلّم، استدلال کند؟!
🔹ثانیا مذاکره در مفهوم عام، یک موضوع است، مذاکره با آمریکا، چیز دیگر. و البته هر دو مورد در دولت روحانی اتفاق افتاد و کار حتی بعضا به مغازله و اعتماد بی حد و حصر رسید؛ یکی، اوباما را بسیار مودب می نامید، دیگری روی امضای کِری قسم می خورد، سومی (مرحوم) ادعا می کرد آمریکا بدعهدی های توافق موقت را جبران می کند؛ و...
🔹ثالثا جای شاکی و متهم، و بدهکار و طلبکار با این فضا سازی ها عوض نمی شود. زمانی که غربگرایان در شیپور مذاکره با آمریکا می دمیدند، هشت سال قبل بود. اما اکنون باید پاسخگو باشند که چرا "مذاکره به هرقیمت، توافق به هر قیمت و اجرای یکطرفه به هر قیمت" در دستور کارشان بود؟ و چرا بی سابقه ترین رکود و تورم ها را با دو برابر تحریم بیشتر نسبت به قبل از برجام، سر سفره مردم و اقتصاد کشور آوردند؟!
🔹وقتی کسی با وعده های فریبنده، چکی را خرج می کند که بلا محل است و برگشت می خورد (به شهادت صاحب نظران، از ابتدا هم معلوم بود بلا محل است)، نمی تواند طلبکاران شود که درباره آداب معامله و مذاکره و بده بستان کلاس بگذارد! متهم چک بی محل، فقط باید ضمن ابراز شرمندگی، بدهی اش را صاف کند.
🔹رابعا در پیش نویس کذایی شش دور مذاکره، نه موضوع لغو تحریم ها به درستی تعیین تکلیف شده بود، نه راستی آزمایی و نه اخذ تضمین معتبر برای عدم تکرار عهدشکنی غرب. این مصیبت البته حاصل دیکته نویسی در اصل مذاکرات برجام، و مایه شرمندگی بزک کنندگان آن است.
🔹خامسا مسئله امروز، مذاکره نیست؛ خساراتی است که غربگرایان به اعتبار اعتماد به امضای کری و اوبامای مودب (!) پدید آورده اند. آقای روحانی حتی پیش از گستاخی پایانی آمریکا، به خانم موگرینی برای عدم خروج از برجام حتی در صورت خروج آمریکا و بازگشت تحریم ها، تضمین داد و ترامپ را تشجیع به زیر پا گذاشتن تعهدات کرد.
🔹مسئله امروز، مذاکره نیست. مذاکره به توافقی قابل نقض توسط آمریکا ختم شده است. آمریکا، اکنون ناچار است به تعهداتش برگردد تا بتواند به تادیب و تحقیر شدگی خود ساخته در پشت در مذاکرات پایان دهد. و در این مسیر نمی تواند شرط بگذارد یا چانه زنی کند. چانه زنی مربوط به دوره پیش از مذاکره و توافق است.
🔹غربگرایان از مخمصه خود ساخته آمریکا با خبرند و با ترفند "ضرورت مذاکره دوباره"، می خواهند کار آمریکا را بدون پرداخت هزینه عهدشکنی گذشته و بدون ارائه تضمین برای در آینده راه بیندازند! بازگشت آمریکا به توافق، مذاکره نمی خواهد، صداقت و عقب نشینی از "مرزشکنی توافق" می خواهد که ندارد.
@IMANI_mohammad
عقلانیت بدون غیرت دینی و بصیرت عملی ناقص است
https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/150560/%D8%B9%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%BA%DB%8C%D8%B1%D8%AA-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B5%DB%8C%D8%B1%D8%AA-%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%82%D8%B5-%D8%A7%D8%B3%D8%AA.html
م ح:
نگرش حق و راه نجات سخت است:
اگر از نمرود میپرسیدی دشمن شماره یک تو کیست؟ جواب می داد: "ابراهیم"!
اگر در قبیله قریش؛ از ابوسفیان، ابولهب، ابوجهل و دیگران میپرسیدی دشمن شماره یک شما کیست؟میگفتند: "این کسی که اسمش پیامبر است." (منظور حضرت محمد «ص»)!
اگر از معاویه میپرسیدی دشمن شماره یک تو کیست؟میگفت: "علی" بعد از شهادت علی(ع)اگر از معاویهمیپرسیدی دشمن شماره یکت کیست؟میگفت: "حسن" ! اگراز یزید میپرسیدی اولین دشمن تو کیست؟میگفت: "حسین"! و همین طور ادامه بدهید تا به امروز!
سؤال: اگر آن زمان بودیم، کدام را انتخاب میکردیم؟ ابراهیم یا نمرود، پیامبر یا ابولهب، علی یا معاویه، حسین یا یزید؟
مگر نه اینکه: ما امتهای ساکت را لعن میکنیم.وخطاببهامامحسین(ع) میگوییم: "و لعن الله الممهدین بالتمکین من قتالکم." یعنی کسانی که مقدماتِ مقدمات جنگ با شما را هم فراهم کرده اند.
حالا سوال این است که اگر در حال حاضر از آمریکا، اسرائیل، آل سعود، وهابیها و تکفیریهای داعش سؤال شود، چه خواهند گفت؟!
اگر ما بخواهیم بدانیم آمریکا و اسرائیل که دشمنان خدا هستند با چه کسی دشمنی میکنند؟ به یک کلمه خواهیم رسید که دومی ندارد. با تمام احترام، تعظیم و اجلالی که برای تمام مراجع، علما، جریانهای سیاسی، احزاب و فرزندانمان قائل هستیم، دشمن شماره یک آمریکا فقط یک نفر است و او ولی فقیه یعنی حضرت امام خامنهای و جمهوری اسلامی است.
این حقیقتی است که نه میتوانیم و نه باید از آن فرار کنیم. هنگامی که به تاریخ نگاه میکنیم همه چیز واضح است. ولی الان ما کجاییم؟ این که ما شمر و یزید و معاویه و فرعون را بشناسیم کافی نیست. درست آن است که تکلیف امروزمان را بشناسیم و عمل کنیم.
در بارهامروز از ما سوال خواهد شد. در قیامت از ما در مورد کربلا و سال 60 هجری سوال نخواهند کرد. از اتفاقات بعد از وفات پیامبر سوال نخواهند کرد. از کربلا، از آتش ابراهیم، از زندان امام کاظم و ... سوال نخواهند کرد. ما را نگه میدارند و از زمان خودمان سوال خواهند کرد. دو جبهه وجود دارد که سومی ندارد. وسط این دو جبهه قرار گرفتن ممکن نیست.
سخنرانی سید هاشم الحیدری از علمای عراق.
سخني با رئيسجمهور
محمدكاظم انبارلويي
دولت در 100 روزه اول خدمت خود خوش درخشيده است. دولت كرونا را به طرز اعجابانگيزي مهار كرده است. اين در حالي است كه مردم در اروپا و آمريكا و نيز قدرتهاي بزرگ در تب كرونا ميسوزند و هر روز تلفات آنها از روز پيش بيشتر است.
دولت زيرساختهاي لازم براي يك جهش بزرگ در ساخت مسكن را مهيا كرده و بازار ساختوساز مسكن را فعال كرده است. دولت يك آرامش و ثبات نسبي در بازار پديد آورده است و هماكنون پروژههاي بزرگي كه هم به آسايش و هم به آرامش جامعه كمك ميكند را كليد زده است. مردم شاهدند دولت شب و روز كار ميكند؛ در بلاياي طبيعي سيل و زلزله در كنار مردم غمخوارانه ايستاده است.
نظرسنجيها در مورد كارآمدي دولت و اميدآفريني كاركرد دولت درجامعه نوعي افزايش اميدوارانه را نشان ميدهد . دولت در برابر رانتخواران و مفسدين ايستاده و در كنترل هزينهها و بيتالمال حساسيت خود را نشان داده است.
طي 40 سال گذشته سابقه نداشته است رئيسجمهور دو بار براي اداي توضيحات بودجه به مجلس رفته باشد. آقاي رئيسي اوايل هفته به مجلس رفت تا دغدغه خود را در مورد معيشت مردم به نمايندگان محترم بگويد. رئيسجمهور گفت: «بدون فكر براي سفره مردم، ارز ترجيحي حذف نميشود معيشت مردم خط قرمز ماست. نميخواهيم به بازار شوك وارد كنيم.»
***
اينروزها بحث اصلي دولت و مجلس پيرامون حذف ارز ترجيحي در مورد چند قلم كالا در بودجه سال آينده است. هم موافقان هم مخالفان نيك ميدانند با اجراي چنين سياستي يك شوك عظيم به بازار وارد ميشود كه اولين اثر آن كاهش ارزش پول ملي، گراني لجامگسيخته همين چند قلم كالا بهعلاوه كالاهايي كه متأثر از آن است و يك بلبشويي كه تعادل قيمتها را بههم ميريزد و سودجويان و رانتخواراني كه از در برخورداري ارز ترجيحي بيرون شدند از پنجره ديگر وارد ميشوند.
برخي كارشناسان دولت صريح ميگويند : حذف ارز ترجيحي يك انتخاب نيست يك اجبار است و هيچ راه ديگري وجود ندارد! حال آنكه در اين گفته و نيز حذف ارز ترجيحي هيچ اجماعي وجود ندارد. نه درون دولت و نه در مجلس و نه در ميان كارشناسان خبره اقتصادي و كاردانان حوزه مالي و محاسباتي ، فهم دقيقي از صورتمسئله و حل آن ديده نميشود.
ترديدي نيست دولت يك وظيفه بيشتر دراينباره ندارد و آن پاسخ به تقاضاهاي مشروع مردم در حوزه معيشت است. از طرفي دولت در هر تصميمي بايد با حفظ سرمايه اجتماعي به اقتدار ملي فكر كند. براي رسيدن به آن وظيفه و اين مهم در حفظ سرمايه اجتماعي، دولت حتما نياز به تفاهم، تعامل و اجماعسازي دارد.آقاي رئيسي بايد هنر خود را در حكمراني در حل اين مشكل و معضل نشان دهد.
مسئلهشناسي در اين باب خيلي مهم است.حضراتي كه مسئله حذف ارز ترجيحي را از جورچين مشكلات اقتصادي كشور جدا كرده و آنرا در دستور كار قرار دادند چقدر نسبت به درك مسئله و حل آن انديشيدهاند. مشكل اصلي، كاهش روزافزون ارزش پول ملي است. مشكل اصلي كسري بودجه است. مشكل اصلي حجم بهمنوار نقدينگي و افزايش پايه پولي است. چرا براي حل آن به راهحلهاي ساده و عملي آن بدون زمانبري لازم فكر نميكنند؟ مشكل عدم اهتمام دولت به ماليه عمومي است.چرا ماليه عمومي نظم و نسق علمي و حرفهاي ندارد؟
ريختشناسي اعداد و ارقام بودجه 1400 و 1401 نشان ميدهد طراحان و تدوينكنندگان بودجه اهتمامي به نظم و نسق ماليه عمومي ندارند. حاضر نيستند هيچ سؤال و پرسشي را در باب اشكالات دولت در مديريت ماليه عمومي نه بشنوند و نه اگر شنيدند پاسخ دهند.
آقاي رئيسجمهور بايد اصل را روي تغيير از درون و اصلاح ساختارها و فرآیندها و سيستمهاي تصميمگيري در درون دولت بگذارد.اتاق فكر اقتصادي دولت و فرمانده اصلي آن بايد روي چند مسئله براي جبران كسري بودجه در 1400 و 1401 متمركز شود. اين تمركز، كسري را به صفر ميرساند. ماشين چاپ اسكناس را متوقف ميكند.جلوي تصميمات عجولانهاي كه منجر به كاهش ارزش پول ملي ميشود را ميگيرد.كافي است به 4 نكته ضروري زير فكر و عمل نماييد:
1- گزارش تفريغ بودجه سال 99 حكايت از دريافتها و پرداختهاي 345 دستگاه اجرايي دارد كه از طريق حسابهاي افتتاح شده در بانك مركزي انجام نميشود!
همين گزارش حكايت از آن دارد 525 دستگاه اجرايي عليرغم تذكرات لازم حسابهاي خود را نزد بانكهاي ديگر مسدود نكردهاند. با آنكه اصل 53 حكم به تمركز دريافتها و پرداختهاي دولت در خزانه دارد و حكم بند الف تبصره 7 بودجه سال 99 همين الزام را به دستگاههاي اجرايي تأكيد ميكند.دستگاههايي كه حساب و كتاب خود را از خزانه مملكت بيرون بردند نميخواهند دولت را در پيشبيني درآمدهاي واقعي كمك كنند. دولت بايد براي نظم و نسق ماليه عمومي وفق مواد 10 و 11 و 39 و 44 و 45 و 125 قانون محاسبات عمومي هرچه زودتر يك انضباط مالي را در درون دستگاهها كه منجر به كاهش كسري بودجه ميشود را اعمال كند. بنگاههاي اقت
صادي دولتي بخش عظيمي از درآمدهاي ارزي خود را نهتنها به داخل نياوردهاند بلكه در حسابهاي خارجي نگه داشتهاند. اين خود ضعف بنيه مالي دولت را مضاعف ميكند كه بايد به اين تخلف هم دولت هم نهادهاي نظارتي ورود كنند.
معاون اول رئيسجمهور كه سمت فرماندهي اقتصادي دولت را به عهده دارد و خودش نيز سالها دستي در اجراي قدرتمندانه و كارآمدانه داشته است بايد به اين مسئله ورود كند. كساني كه در درون دولت، تحريمهاي ظالمانه دشمن را از طريق محروميت خزانه از درآمدهاي واقعي دولت نمايندگي ميكنند به عنوان كساني كه تصرف غيرقانوني در وجوه عمومي برخورد و به دست مجريان عدالت بسپارد.
2- مسئله قاچاق كالا ، چه كالاهايي كه از كشور «خارج» ميشود و چه كالاهايي كه «وارد» ميشود تير خلاص به توليد ملي است. امسال سال برطرف كردن موانع توليد است. يكي از راههاي تحريم ظالمانه دشمن و مديريت آن توسط خودفروختگان و خائنين در داخل همين بسط و توسعه قاچاق كالا و ارز است.
دولت تحرك جديدي دراينباره ندارد. نهادهاي نظارتي در برخورد با قاچاق كالا فشل هستند. قاچاق كالا و اقتصاد زيرزميني باعث شده است دولت از يك درآمد نجومي در حوزه مالياتها براي جبران كسري خود محروم شود.
شبكههاي عنكبوتي فساد در گمركات و منافذ ورودي و خروجي پيدا و پنهان كشور با قاچاق ميخواهند كمر توليد و توزيع عادلانه را در كشور بشكنند. دولت بايد با برخورد با اين معضل يك قرارگاه اقتصادي داشته باشد و با قوه قهريه جلوي آن را بگيرد.
3- بازيگران اقتصادي، طراحان چپ و راست نظامات اقتصادي در كشور طي 4 دهه گذشته با شوك درماني ميخواستند اقتصاد كشور را اداره كنند . محصول اين شوكدرماني، انتقال ثروت از جيب محرومان به جيب ثروتمندان و پديداري دره وحشتناك فقر و غنا در كشور بوده است. در اين سالها با همين تصميمگيريهاي غلط در دستكاري قيمت ارز و طلا و ... يك طبقه جديد از ثروتمندان پديد آمدهاند كه با اشرافيگري چهره جمهوري اسلامي را زشت كردهاند.
دولتها در بودجههاي ساليانه كه به مجلس ميدهند يك رديفي دارند به نام «ماليات اتفاقي» يعني اگر كسي يك پول قلمبه و ثروت زيادي يك دفعه به دست آورد و حسابهاي بانكي او در حد تركيدن است، بالاخره يك مالياتي به دولت بدهد. وقتي دولت گذشته ارز 4200 توماني را جعل كرد يكشبه هزاران نفر صبح از خواب بيدار شدند ديدند ميلياردها تومان به ثروت و دارايي آنها اضافه شده است. دولت گذشته هيچ چتر مالياتي تحت عنوان «ماليات اتفاقي» روي اين جماعت نداشت. آيا دولت رئيسي هم نميخواهد چتر مالياتي خود را بر سر آنها بگستراند. دولت اگر بخواهد ارز ترجيحي را حذف كند و قيمت پايه ارز را حداقل از 4200 به 23 هزار تومان برساند شمار كساني كه به ثروتهاي بادآورده و نجومي دست خواهند يافت از عدد فعلي فراتر خواهد رفت. آیا دولت نميخواهد در بودجه 1401 حسابي براي ماليات اتفاقي از اينها باز كند؟
مسئله فرار مالياتي يك حكايت تلخ دولتهاي گذشته در ساماندهي ماليه عمومي بوده است آيا دولت اين حكايت تلخ را با اقدامات عملي و قانوني نميخواهد سروسامان بدهد؟!
4- چندي پيش نگارنده در سرمقالهاي 10 پرسش بودجهاي از وزير محترم نفت كردم.(1) از سنگ صدا درآمد از دستگاه عريض و طويل نفت با عمر 100 سال سرمايه گذاري نفتي درنيامد. دولت براي نظم و نسق ماليه عمومي اصلاحات مالي را بايد از همين وزارتخانه با بيش از دهها شركت بزرگ و كوچك نسل اولي و دومي شروع كند. نقطه شروع بازيافت منابع درآمدي دولت و جلوگيري از هرزرفت منابع را از همينجا آغاز كند و سپس آن را به ساير دستگاههايي كه متكفل درآمد حاصل از انفال و اصل 44 و 45 هستند تسري بدهد.
دولت براي حفظ ارزش پول ملي و جبران كسري بودجه راهحلهاي زيادي دارد از جمله 4 نكتهاي كه در بالا به آن اشاره شد.
اگر دولت براي جبران كسري بودجه و جلوگيري از رانتخواري ميخواهد به سمت حذف ارز ترجيحي برود بايد به پرسشها و ابهامات مطرح در اين باره پاسخ دهد و از همه مهمتر صف و ستاد خود را آماده و براي اين عمليات بزرگ كنترل بازار، اطلاعات لازم را داشته باشد. دولت نبايد بيگدار وارد ميداني شود كه هر قدم آن يك مين زير پاي كارآمدي دولت كاشتهاند.
پينوشت :
1- سرمقاله 10 پرسش بودجهاي از وزير نفت - رسالت 5/10/1400
🔻حمایت آمریکاییها از رفع تحریمهای ایران
🔹۵۶ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی مؤسسه مورنینگ کانسالت از برجام اعلام حمایت کردند، ۱۸ درصد نظری نداشتند و ۲۶ درصد با آن مخالف بودند
🔹۴۲ درصد از برداشتهشدن تحریمها علیه ایران حمایت کردند، در حالی که ۲۳ درصد نظری نداشتند و ۳۵ درصد هم مخالف این اقدام بودند.
@khodaya_Shahidam_kon
درآمدي بر كنگره سيزدهم
محمدكاظم انبارلويي
سيزدهمين كنگره حزب مؤتلفه اسلامي پنجشنبه همين هفته در شهر مقدس قم برگزار ميشود . نزديك به 60 سال است حزب مؤتلفه اسلامي در سپهر انقلاب اسلامي از آغاز نهضت اسلامي امام خميني (ره) تاكنون نقشآفريني ميكند.
امام (ره) كه خود بنيانگذار اين جريان سياسي الهي است بر آن بود كه از هيئتهاي مذهبي كه در مساجد از مؤمنين شكل گرفته با يك ائتلاف طبيعي جرياني پديد آید جاي احزاب شرقزده و غربزده آن روزگار را بگيرد. او اين مدل را يك مدل بومي ميدانست و با همين مدل حماسه 15 خرداد محرم سال 1342 را پديد آورد.
حزب مؤتلفه اسلامي تا پيروزي انقلاب يك پاي بزرگ حركت سياسي زبدهترين كادرهاي انقلاب بود كه با شكلگيري حزب جمهوري اسلامي همه اعضاي آن به اين حزب پيوستند. با تعطيلي حزب جمهوري اسلامي با كسب اجازه از امام (ره) مؤتلفه اسلامي فعاليت جديد خود را از سرگرفت از آن زمان تاكنون 12 كنگره برگزار كرده است. روابط و مناسبات دروني حزب كاملا مردمسالارانه ميباشد و داراي يك چينش دموكراتيك است.
كنگره سيزدهم حزب مؤتلفه اسلامي درحالي برگزار ميشود كه انقلابيون در قاب بيانيه گام دوم رهبر معظم انقلاب مأمور به صيانت از انقلاب و بازتوليد مفاهيم نو و انقلابي در سپهر سياست ايران هستند.
انتظارات جامعه سياسي ما از يك حزب كه 6 دهه در انقلاب استخوان خرد كرده آن است كه به پرسشهاي كليدي جامعه باز امروزي پاسخهاي شايسته دهد. حزب نيازمند يك بازاريابي در كلام سياسي است كه در غوغاي تحولات روزافزون و انقلابات پيدرپي كه در وادي«اطلاعات» و «ارتباطات» صورت ميگيرد هم درست ببيند و هم ديده شود.
حزب به يك آیندهانديشي ، آيندهپژوهي و آیندهنگري دقيق نياز دارد تا سهم خود را در صيانت از خود و صيانت از انقلاب اسلامي ادا كند.
حزب مؤتلفه اسلامي در ايران پايهگذار يك نگرش انقلابي، اصيل و معقول در حوزه دين ، جامعه، سياست و سياستورزي است بايد با ذائقه اجتماعي و سياسي امروز ايران در اين كرسي ظاهر شود.
«حزب»، «مطبوعات» و «دانشگاه» سه پديده مدرني بودند كه پس از مشروطه وارد ايران شدند.امروز هرسه دچار تحول و دگرگوني حتي در حال افول هستند. دنياي جديد دنياي مجازي است. ما از دروازههاي مجازي وارد دنياي حقيقي ميشويم. ما مختصات جغرافيايي آنرا نميدانيم. با طول و عرض و ارتفاع مدل هندسي دنياي مجازي بيگانه هستيم.
مدل رياضي چنين دنيايي را تكنولوژيستها تعيين ميكنند.آنها فيلسوفاني كه در قرن بيستم درخشيدند را پشت سر گذاشتهاند. امروز هيچ فيلسوفي در غرب در چند و چون چنين دنيايي حاضر نشده است، حرفي بزند. فيلسوفان سياسي عصر ما در حيرت پديداري «موبوكراسي» از دل «دموكراسي» هستند نميگويند چرا از دل دموكراسي آنان كه قرار بود حكومت مردم بر مردم باشد يك مشت اراذل و اوباش مثل ترامپ، جانسون و ماكرون بيرون آمده است.
حزب مؤتلفه اسلامی در كشور نبايد ابزار و نردبان قدرت باشد و حركت به چنين سمتوسويي با طلوع و غروب قدرتها دچار نوسان ميشود. حزب ، محل ظهور عقلانیت سیاسی وخرد جمعي براي پاسخگويي به پرسشهاي كليدي جامعه است. حزب محل اجتماع نخبگاني است كه درد جامعه را می فهمند و ميخواهند براي درمان آن چارهانديشي كنند.
حزب مؤتلفه اسلامي يك حزب اسلامي است كه خاستگاه اصلي آن مسجد، محراب، منبر و مرجعيت آگاه شيعه است، هرگز سرنخ اين ريسمان الهي را نبايد رها كند.
امروز ما با قدرتهايي در جهان روبهرو هستيم كه قدرت نظامي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي آنها طوري در هم تنيده شدهاند كه مرز جغرافياي طبيعي خاصي ندارند.
آنها ميخواهند براي كل بشريت تعيين تكليف و براي همه دنيا فكر كنند. آنها درصدد پديداري دنيايي هستند كه با ممشاي انبياي الهي و پيامبران و اولياي خدا جور در نميآيد . آنها همان جماعتي هستند كه ميخواستند «اومانيسم» را جاي خدا بگذارند، نتوانستند. حالا با انقلاب در اطلاعات و ارتباطات ميخواهند «تكنولوژي» را جاي آن بگذارند. آنها حتي فيلسوفان عصر خود را كنار گذاشتند اجازه نميدهند روشنگري دراينباره صورت گيرد. آنها اجازه نميدهند انسان به ارتباط به «خود» و «خدا» فكر كند، تا بتوانند انسان را به خود مشغول كنند و از انديشيدن به «ابديت» او را دور كنند.
حزب مؤتلفه اسلامي بايد در دوره جديد در منظومه رفتاري خود تجديدنظر كند، بيشتر به سمت كنش سياسي رود تا واكنش سياسي. حزب بايد مهارت خود را در حل مسائل مردم و جامعه امروز ايران نشان دهد. از روزمرگي فاصله بگيرد و با خرد جمعي و حقپذيري، دريافتهاي عقلي خود را با نخبگان و مردم به اشتراك بگذارد.
حزب بايد هوش و مهارت و دانش كافي خود را براي اصلاح و حل اختلافات مؤمنين در حوزه سياسي نشان دهد و با تجميع نيروهاي انقلابي از نواميس فكري و مباني انقلاب اسلامي دفاع بهنگام داشته باشد.
اينكه حزب مجمع عمومي سيزدهم را در شهر قم در كنار مسجد جمكر
ان برگزار ميكند، بسيار پرمعناست. معناي حقيقي آن اين است حزب خود را براي برپايي يك جامعه مهدوي محیا می کند و به چنين سمتوسويي در حركت است.
اعترافات یک تواب و بریده از مجاهدین خلق به شکست این سازمان در جذب مردم ایران.