11.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨💥💥هیولای قرن ؛
🔻اسرائیل اعضای بدن و پوست فلسطینی ها را هم میدزدد ...
😭😡😭😡
#مرگ_برآمریکا
#مرگ_اسرائیل
#مرگ_براسرائیل
#مرگ_برمنافق
#مرگ_برضدولایت_فقیه
💫پویندگان مسیر ظهور🇮🇷
🌍#جهاد_تبیین
#نشر_حداکثری🌪
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️⁉️چقدر تفریح کردن و گشت وگذار خنده داره مگه همچین چیزی وجود داره !!!!
🤔🤔
💫پویندگان مسیر ظهور🇮🇷
💫✅آرامش روحی و روانی خانواده و جامعه ایرانی 🇮🇷با نشر واقعیّات
🌍#جهاد_تبیین
#نشر_حداکثری🌪
2.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴چالش آتش زدن عکس رهبر انقلاب رو گذاشته
+ما سمت درست تاریخ ایستاده ایم...
#لبیک_یاخامنه_ای
#کلیپ_تصویری
https://eitaa.com/joinchat/2635793446Cfe4758fae5
🌍#جهاد_تبیین
#نشر_حداکثری🌪
5.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❗️چگونه دولت
سودان توسط زنان سقوط کرد،،،
چقدر این داستان تلخ برای ما ایرانیها آشناست...😱😱😭😭
هدایت شده از ترنم حضور مهدوی🇮🇷 حسینی
🚨🔰 در کتاب دارالسلام عراقی از سید جلیل القدر سید هاشم نجفی معروف به سید خارکن(زیرا که امر معاش آن سید جلیل، غالبا به خارکنی و هیزم فروشی می گذشت) نقل می کند:(و بعضی آن جناب را سید تبری نیز می گفته اند)؛
💥روزی در کشتی بوده است ناگاه باد مخالف می وزد. سید تبر هیزم کنی خود را به جانب هوای مخالف نموده و امر به آرامش می کند، هوای مخالف به اذن خدای متعال، موافق شد.
این سید کسی است که نادرشاه به او گفت شما خیلی همت کرده اید،که از دنیا گذشته اید. سید فرمود: بلکه نادر همت کرده است زیرا از آخرت و دار باقی گذشته است.
♨️در نجف کیسه پول یک زائر غریب را مرد جیب بری دزدید، زائر پریشان و حیران شکایت خود را به امیرالمؤمنین علیه السلام نمود.
شب در خواب دید امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود فردا برو فلان جا هر کس را دیدی پولت را از او بگیر.
صبح در آن محل سید هاشم نجفی را دید اما فکر کرد سید محترمتر از آن است که من ادعای پول خود را بنمایم.
چیزی نگفت:
باز شکایت خود را به مولی علیه السلام تکرار نمود. همان خواب را دید پس از مراجعه مصادف با سید نجفی شد.
پس چیزی نگفت تا سه مرتبه بالاخره فکر می کند، جریان خود را نقل کند و از ایشان چاره جویی نماید.
داستان خود را خدمت ایشان نقل کرد و خواب مکرری که دیده بود اظهار نمود. سید می فرماید جدم امیر المؤمنین علیه السلام راست فرموده است فردا به مسجد بیا، تا پول تو را بدهم.
دستور می دهد منادی در نجف اعلان کند فردا سید هاشم به منبر می رود حاضر شوند روز بعد پس از انجام نماز ظهر و عصر،
همه مردم نجف جمع شدند،
🔹️سید هاشم بر منبر گفت مردم!
بدانید؛
روزی به بغداد رفتم با یک مرد یهودی معامله کردم پول جنس او را پرداختم اما یک پاره بغدادی (که چهار آن یک شاهی است) باقی ماند، بدهکار شدم به کاظمین آمدم چند روزی از این جریان گذشت، باز به بغداد رفتم که طلب یهودی را بدهم. دیدم دکان او بسته است و اعلام فوت او را نوشته اند آن مبلغ را از روزنه دکان به داخل انداختم به امید آنکه ورثه او بردارند.
از بغداد برگشتم. به بستر رفتم در عالم خواب قیامت را دیدم و خلق اولین و آخرین همه برای حساب جمع شده بودند. هول ها و گرفتاری های قیامت را آن که طوری من دیدم نمی توانم شرح بدهم حتی یک دهم آن را نیز نمی توانم باز گو کنم .
پس از طی مراحل،عبورم به صراط افتادکه خداوند می فرماید:(وَإِنْ مِنْکُمْ إِلاَّ وارِدُها کانَ عَلى رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیًّا ) (مریم ۷۱) چه بگویم گه چه دیدم مویی بر بالای جهنم کشیده اند که سر وته آن معلوم نیست و آتش جهنم در زیر آن شعله ور است.اگر آتش را به دریا تشبیه کنم از هزار یک آن را نگفته ام.🔥
چیز دیگری ندیده ام که به آن تشبیه کنم دیدم مردم بر آن وارد می شوند و مانند پروانه به آتش فرو می ریزند و ملائکه اطراف ایشان را گرفته اند می گویند “رب سلم امه محمد صلی الله علیه و آله” گروهی به دست آویخته اند، بعضی به سینه خود فرو می روند و برخی به پا و طایفه ایی چون پیادگان و گروهی مانند سواره ها و جمعی مثل باد تند می گذرند.
بالاخره من با نهایت خوف وارد شدم. خداوند مرا کمک و یاری فرمود روانه گردیدم ولی از دیدن آن آتش بی پایان،دلم می تپید و هوش از سرم می پرید، خود را تا وسط راه رسانیدم
ناگاه دیدم چیزی مانند کوه آتش🔥 از قعرجهنم بلند شد و در جلو من قرار گرفت راه را بر من مسدود کرد،
نه راه برگشتن و نه راه رفتن داشتم. خوب که نگاه کردم، دیدم همان یهودی بغدادی است که عظیم و بزرگ شده است و یک پارچه آتش 🔥است.
چشمش که به من افتاد بر خود لرزیدم،
گفت: سید! یک پاره پول مرا بده..بعد بگذر!
گفتم؛بگذار بروم اینجا که پول ندارم گفت:
اگر نداری مرا با خود ببر
گفتم این ممکن نیست زیرا خداوند بهشت را بر کفار حرام فرموده است.
گفت تو بیا با من باش
گفتم ای مرد!بر من رحم کن.
آمدن من پیش تو و سوختنم برایت چه فایده ای دارد؟
گفت دلم تسلی می یابد.
هر چه الحاح (پا فشاری) و التماس کردم مفید نیفتاد.
وقتی به طول انجامید گفت:
سید! بگذار تو را در آغوش بگیرم وقدری به سینه خود بچسبانم تا خنک شوم.
دست های خود را گشود که مرا بغل کند،
دیدم اگر با من چنین معامله کند مانند مس گداخته می شوم،
باز شروع به التماس کردم.
در این هنگام پنجه خود را باز کرد و پیش آورد گفت:
بگذار پنجه ی خود را روی سینه ات بگذارم دیدم نمی توانم طاقت بیارم.
آنگاه انگشت سبابه خود را پیش آورد و
بر سینه من گذاشت از شدت حرارت آن گویا جمیع اعضاء و جوارحم سوخت از خواب بیدار شدم جای انگشت او را در سینه ی خود یدم.
هدایت شده از ترنم حضور مهدوی🇮🇷 حسینی
در این موقع سید سینه خود را گشود و آن محل را به حاضرین نشان داد. فرمود از آن وقت که سینه من چنین شده تا کنون آن را معالجه کرده ام ولی هنوز بهبودی نیافته است. مردم از دیدن سینه سید بسیار تحت تاثیر قرار گرفتند.
فرمود: مردم!خداوند از حق الناس نمی گذرد
اگر چه پاره ای پول یهودی باشد، از سید نجفی.
حالا چگونه خواهد بود حال کسی که پول زائر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را برده باشد.
هر کس از کیسه ی پول این زائر غریب خبر دارد به او برساند. شخصی از حاضرین حرکت کرد. گفت من خبر دارم و به او بر می گردانم زائر را برد و پولش را پرداخت
در این باره حضرت امیرالمؤمنین امام على علیه السلام می فرمایند:
💫🚨أدُّوا الأمانهَ و لَو إلى قَتَلهِ أولادِ الأنبیاءِ علیهم السلام
امانت را [به صاحبانش] برگردانید،هر چند قاتل فرزندان پیامبران علیهم السلام باشند.
📚بحار الأنوار: جلد۷۵صفحه۱۱۵/ ۸
🔺️لطفا با نذر پنج صلوات به نرجس خاتون مادر بزرگوار امام زمان و حضرت ام البنین علیهم السلام این متن را برای گروه ها و دیگران بفرستید.
🌟ان شاء الله اجرتان با فاطمه زهرا سلام الله علیها
🌍#جهاد_تبیین
#نشر_حداکثری🌪
🚨🔰 در کتاب دارالسلام عراقی از سید جلیل القدر سید هاشم نجفی معروف به سید خارکن(زیرا که امر معاش آن سید جلیل، غالبا به خارکنی و هیزم فروشی می گذشت) نقل می کند:(و بعضی آن جناب را سید تبری نیز می گفته اند)؛
💥روزی در کشتی بوده است ناگاه باد مخالف می وزد. سید تبر هیزم کنی خود را به جانب هوای مخالف نموده و امر به آرامش می کند، هوای مخالف به اذن خدای متعال، موافق شد.
این سید کسی است که نادرشاه به او گفت شما خیلی همت کرده اید،که از دنیا گذشته اید. سید فرمود: بلکه نادر همت کرده است زیرا از آخرت و دار باقی گذشته است.
♨️در نجف کیسه پول یک زائر غریب را مرد جیب بری دزدید، زائر پریشان و حیران شکایت خود را به امیرالمؤمنین علیه السلام نمود.
شب در خواب دید امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود فردا برو فلان جا هر کس را دیدی پولت را از او بگیر.
صبح در آن محل سید هاشم نجفی را دید اما فکر کرد سید محترمتر از آن است که من ادعای پول خود را بنمایم.
چیزی نگفت:
باز شکایت خود را به مولی علیه السلام تکرار نمود. همان خواب را دید پس از مراجعه مصادف با سید نجفی شد.
پس چیزی نگفت تا سه مرتبه بالاخره فکر می کند، جریان خود را نقل کند و از ایشان چاره جویی نماید.
داستان خود را خدمت ایشان نقل کرد و خواب مکرری که دیده بود اظهار نمود. سید می فرماید جدم امیر المؤمنین علیه السلام راست فرموده است فردا به مسجد بیا، تا پول تو را بدهم.
دستور می دهد منادی در نجف اعلان کند فردا سید هاشم به منبر می رود حاضر شوند روز بعد پس از انجام نماز ظهر و عصر،
همه مردم نجف جمع شدند،
🔹️سید هاشم بر منبر گفت مردم!
بدانید؛
روزی به بغداد رفتم با یک مرد یهودی معامله کردم پول جنس او را پرداختم اما یک پاره بغدادی (که چهار آن یک شاهی است) باقی ماند، بدهکار شدم به کاظمین آمدم چند روزی از این جریان گذشت، باز به بغداد رفتم که طلب یهودی را بدهم. دیدم دکان او بسته است و اعلام فوت او را نوشته اند آن مبلغ را از روزنه دکان به داخل انداختم به امید آنکه ورثه او بردارند.
از بغداد برگشتم. به بستر رفتم در عالم خواب قیامت را دیدم و خلق اولین و آخرین همه برای حساب جمع شده بودند. هول ها و گرفتاری های قیامت را آن که طوری من دیدم نمی توانم شرح بدهم حتی یک دهم آن را نیز نمی توانم باز گو کنم .
پس از طی مراحل،عبورم به صراط افتادکه خداوند می فرماید:(وَإِنْ مِنْکُمْ إِلاَّ وارِدُها کانَ عَلى رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیًّا ) (مریم ۷۱) چه بگویم گه چه دیدم مویی بر بالای جهنم کشیده اند که سر وته آن معلوم نیست و آتش جهنم در زیر آن شعله ور است.اگر آتش را به دریا تشبیه کنم از هزار یک آن را نگفته ام.🔥
چیز دیگری ندیده ام که به آن تشبیه کنم دیدم مردم بر آن وارد می شوند و مانند پروانه به آتش فرو می ریزند و ملائکه اطراف ایشان را گرفته اند می گویند “رب سلم امه محمد صلی الله علیه و آله” گروهی به دست آویخته اند، بعضی به سینه خود فرو می روند و برخی به پا و طایفه ایی چون پیادگان و گروهی مانند سواره ها و جمعی مثل باد تند می گذرند.
بالاخره من با نهایت خوف وارد شدم. خداوند مرا کمک و یاری فرمود روانه گردیدم ولی از دیدن آن آتش بی پایان،دلم می تپید و هوش از سرم می پرید، خود را تا وسط راه رسانیدم
ناگاه دیدم چیزی مانند کوه آتش🔥 از قعرجهنم بلند شد و در جلو من قرار گرفت راه را بر من مسدود کرد،
نه راه برگشتن و نه راه رفتن داشتم. خوب که نگاه کردم، دیدم همان یهودی بغدادی است که عظیم و بزرگ شده است و یک پارچه آتش 🔥است.
چشمش که به من افتاد بر خود لرزیدم،
گفت: سید! یک پاره پول مرا بده..بعد بگذر!
گفتم؛بگذار بروم اینجا که پول ندارم گفت:
اگر نداری مرا با خود ببر
گفتم این ممکن نیست زیرا خداوند بهشت را بر کفار حرام فرموده است.
گفت تو بیا با من باش
گفتم ای مرد!بر من رحم کن.
آمدن من پیش تو و سوختنم برایت چه فایده ای دارد؟
گفت دلم تسلی می یابد.
هر چه الحاح (پا فشاری) و التماس کردم مفید نیفتاد.
وقتی به طول انجامید گفت:
سید! بگذار تو را در آغوش بگیرم وقدری به سینه خود بچسبانم تا خنک شوم.
دست های خود را گشود که مرا بغل کند،
دیدم اگر با من چنین معامله کند مانند مس گداخته می شوم،
باز شروع به التماس کردم.
در این هنگام پنجه خود را باز کرد و پیش آورد گفت:
بگذار پنجه ی خود را روی سینه ات بگذارم دیدم نمی توانم طاقت بیارم.
آنگاه انگشت سبابه خود را پیش آورد و
بر سینه من گذاشت از شدت حرارت آن گویا جمیع اعضاء و جوارحم سوخت از خواب بیدار شدم جای انگشت او را در سینه ی خود یدم.
در این موقع سید سینه خود را گشود و آن محل را به حاضرین نشان داد. فرمود از آن وقت که سینه من چنین شده تا کنون آن را معالجه کرده ام ولی هنوز بهبودی نیافته است. مردم از دیدن سینه سید بسیار تحت تاثیر قرار گرفتند.
فرمود: مردم!خداوند از حق الناس نمی گذرد
اگر چه پاره ای پول یهودی باشد، از سید نجفی.
حالا چگونه خواهد بود حال کسی که پول زائر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را برده باشد.
هر کس از کیسه ی پول این زائر غریب خبر دارد به او برساند. شخصی از حاضرین حرکت کرد. گفت من خبر دارم و به او بر می گردانم زائر را برد و پولش را پرداخت
در این باره حضرت امیرالمؤمنین امام على علیه السلام می فرمایند:
💫🚨أدُّوا الأمانهَ و لَو إلى قَتَلهِ أولادِ الأنبیاءِ علیهم السلام
امانت را [به صاحبانش] برگردانید،هر چند قاتل فرزندان پیامبران علیهم السلام باشند.
📚بحار الأنوار: جلد۷۵صفحه۱۱۵/ ۸
🔺️لطفا با نذر پنج صلوات به نرجس خاتون مادر بزرگوار امام زمان و حضرت ام البنین علیهم السلام این متن را برای گروه ها و دیگران بفرستید.
🌟ان شاء الله اجرتان با فاطمه زهرا سلام الله علیها
https://eitaa.com/joinchat/2635793446Cfe4758fae5
🌍#جهاد_تبیین
#نشر_حداکثری🌪
1.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣📣مخاطب ما دشمنان داخلی و خارجی امامین انقلاب ،اسلام و کشور است که ؛
شما عکس امام خامنه ایی عزیز ما را اگر پاره میکنید 😡😡
ولی ما ؛
🔺️🚀بلایی سر اربابتون آمریکا و اسرائیل آوردیم که با کمک نفوذی های داخلی هم هیچ غلطی نمیتونند بکنند
🔺️🚀که اعلام آتش بس که نه ، اعلام تسلیم خودشون رو در برابر نظام مقدس جمهوری اسلامی اعلام کردند
🇮🇷💪🇮🇷💪🇮🇷
چنانکه ؛
🔺️دیگه غلط بکنند دیگه به جمهوری اسلامی نگاه چپ نکنند چه برسه به این که حمله کنند😁😁
✍"سادات حسینی"
"س.ف.ر"
#ترنم_حضور_مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/2635793446Cfe4758fae5
🌍#جهاد_تبیین
#نشر🌪