eitaa logo
تربیت دینی کودک و نوجوان
20.5هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
543 ویدیو
1.4هزار فایل
✅انواع روش های تربیت دینی 1️⃣ آشنایی با اصول و روشهای تربیت کودک و نوجوان؛ 2️⃣ چگونگی رفتار با نوجوانان و کودکان؛ 3️⃣ چگونگی تربیت دینی کودک و نوجوان و...؛ 💯زیر نظر اساتید و مربیان با تجربه عرصه ی تربیت کودک و نوجوان ارتباط با ادمین : @Mostafa_m_p
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان کودکانه :زندگی فاطمه زهرا سلام الله علیها بعد از مدتی انتظار صدای زیبای دختری بهشتی از خانه بلند شد. پدر و مادر از دیدن نوزاد بسیار شاد و خوشحال شدند. حضرت محمد (ص) به امر خدا نام دخترش را فاطمه به معنی جدا شده از بدیها نهاد.خداوند مهربان تا آن روز و بعد از آن چنین دختر پاک و درستکاری را به هیچکس هدیه نداده بود. حتی فرشته های آسمان نیز برای دیدن فاطمه (ع) به زمین می آمدند و از صحبت کردن با او لذت می بردند.دشمنان پیامبر (ص) با شنیدن خبر تولد حضرت فاطمه (ع) خوشحال شدند و ایشان را آزار داده ، می گفتند: تو ابتر هستی! یعنی پسری نداری که نسل تو ادامه پیدا کند و دیگر کسی نیست که بعد از تو مردم را به دین اسلام دعوت کند.اما خداوند یکتا برای اینکه مقام و بزرگی حضرت فاطمه (ع) را نشان بدهد؛ سوره ی کوثر را بر حضرت محمد (ص) نازل کرد و از آن حضرت خواست که قربانی کند و شاد باشد.در این سوره مبارک پروردگار عالمیان به رسولش فرمود: « نسل تو از همین دختر پاک ادامه پیدا می کند.» پیغمبر هم راضی به امر خداوند بود ودخترش را بسیار دوست می داشت؛همیشه او را در غوش می گرفت و می بوسید و می گفت: « فاطمه بوی بهشت می دهد.حضرت فاطمه (ع) چهره ای نورانی داشت و برای پدر و مادرش دختری خوب و مهربان بود. او زندگی سختی داشت. در کودکی مادر عزیزش خدیجه ی فداکار را از دست داد. خدیجه (ع) در تمام زندگی اش با پیامبر همیشه یار و غمخوار ایشان بود. و هنگامی که مردم بت پرست آن حضرت را مورد اذیت و آزار قرار می دادند با روی خوش به پیامبر گرامی اسلام امیدواری می داد. اما بعد از خدیجه (ع) تنها یار و همراه پیامبر (ص) حضرت فاطمه (ع) بود. وقتی بت پرستان نادان در کوچه و بازار به سوی حضرت محمد (ص) سنگ پرتاب می کردند و به روی مبارک ایشان خاک می ریختند فاطمه (ع) با ناراحتی در حالی که اشک در چشمان نازنینش جمع می شد سر و روی پدر را پاک می کرد و مانند یک مادر از ایشان مراقبت می کرد.به همین خاطر رسول اکم همیشه به دخترش می فرمود «ام ابیها» یعنی فاطمه جان تو مثل مادرم هستی. حضرت فاطمه (ع) پاک ترین زن دنیا بود. او در نوجوانی با بهترین مرد که حضرت علی (ع) بود ازدواج کرد و زندگی ساده و زیبایی را با هم آغاز کردند. پیامبر (ص) هم از دیدن آنها شاد و خوشحال می شد و خدا را شکر می کرد.حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (ع) همیشه یار و یاور پیغمبر بوده و در کنار ایشان به حمایت از او مشغول بودند. پروردگار به این زوج مبارک چهار فرزند پاک و با ایمان داد: امام حسن (ع)، امام حسین (ع) ، امام حسین (ع) حضرت زینب (ع) و ام کلثوم . حضرت فاطمه (ع) و امام علی (ع) به همراه‌فرزندانشان اهل بیت پیامبر هستند به همین علت محبت آنها همیشه در دل های مسلمانان وجود دارد. رسول خدا هنگام بازگشت از هر سفری ابتدا به خانه ی دخترش می رفت و از دیدار او بسیار شاد می شد. حضرت فاطمه (ع) هیچ وقت کسی را ناراحت نکرد و با همه مهربان و خوش رفتار بود. پیامبر در مورد ایشان همیشه می گفت: « خدایا با دوستان فاطمه دوست و با دشمنانش دشمن باش.»چند ماه پس از درگذشت پیامبر خدا به دلیل حوادث تلخ و ناگوار ی که در جامعه اسلامی آن زمان اتفاق افتاد اهل بیت پیامبر اکرم تلخی های زیادی را تحمل کردند و این اتفاقات تلخ موجب صدماتی بر وجود مبارک تنها دختر پیامبر گردید. ایشان بر اثر همان صدمات ایشان به شهادت رسیدند. حضرت فاطمه (ع) بانویی بهشتی بود. او در طول عمر کوتاهش سختی های زیادی را تحمل کرد اما هیچ وقت امید و ایمانش را از دست نداد و همیشه با صبر و آرامش از پروردگار بزرگ یاری می خواست. دختر پیامبر همیشه مهربان و درستکار بود. محبت آن بانوی بزرگواری در دلهای ماست و تمام مسلمانان او را دوست دارند.حضرت محمد (ص) همیشه می فرمود: « فاطمه پاره ی تن من است.» درس به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
🔰چرا کودکان نه نمی گویند؟ بیشتر والدین با خود فکر می‌کنند چرا کودکان ما در هنگام نیاز نمی‌توانند نه بگویند و به شدت نگران این موضوع هستند. این امر دلایل گوناگونی دارد که در ادامه آن را برای شما ذکر کرده ایم. 1⃣ترس از دست دادن موقعیت خود ترس از کوچک و ناتوان دیده شدن میل به عدم رنجش و ناراحت کردن دیگران 2⃣عدم اعتماد به نفس 3⃣عدم عزت نفس 3⃣ترس از تنبیه شدن به دلیل نه گفتن برای کودک خوب به نظر رسیدن فکر می‌کند با نه گفتن بی ادب شمرده می شوند 4⃣آموزش غلط والدین و معلمان تنبیه شدن در هنگام نه گفتن تشویق شدن در زمان بله گفتن بد دانستن حاضر جوابی و نه گفتن ادامه دارد⚪️☑️ به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
🆔فواید نه گفتن کودکان 🛑مهارت نه گفتن کودکان به صورت کاملا به جا و درست، فایده های بسیار زیادی برای والدین و خودشان دارد‌. که ما چند نمونه از آنها را برای شما بیان کردیم. 🛑مصون ماندن از خطرات گوناگون رد پیشنهادات نابه جای دوستان و آشنایان مانند سیگار کشیدن مظلوم واقع نشدن 🛑افزایش اعتماد و عزت نفس اهمیت به ارزش ها و باور های خودش داشتن انواع ارتباطات موثر مورد اهمیت و مشورت قرار گرفتن 🛑افزایش احساس ارزشمندی به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
🛑اهمیت آموزش نه گفتن به کودکان 🔰کودکان ما باید بتوانند به خوبی یاد بگیرد که به در جای درست خود به خوبی بتوانند از حق خود دفاع کرده و نه بگویند. البته باید دقت کنیم که این مهارت بدین معنا نیست که کودک ما در هر شرایطی نه بگوید و به این موضوع عادت کند. چون آن زمان است که به بچه ای لجباز و حرف گوش نکن تبدیل می‌شود. اهمیت آموزش مهارت نه گفتن کودکان به این دلیل است که‌ آن را در مدارس یاد نمی گیرند. 🔰در واقع این پدر و مادر هستند که باید برای داشتن فرزندی سلامت از نظر روحی و جسمی این مهارت را به صورت کاملا جدی به کودک خود آموزش دهند. دقت کنید که اگر کودک ما بتواند به راحتی در مقابل درخواست های غیرمنطقی و نادرست دیگران نه بگوید. در آینده و هنگام بزرگسالی هم به فردی تبدیل خواهد شد که اگر کسی از او خواسته ایی داشته باشد و آن در خواست با ارزش ها و توانایی او در تضاد باشد، به آسانی آن را رد می‌کند. به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
زمانی که اراده کنی و تصمیم به حرکت بگیری تمام قدرت ها با تو هماهنگ میشوند تا تو را به مقصد برسانند 💪با قدرت شروع کن نترس لاتحزن...ان الله معنا 😊 به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
🛑عوامل گرایش جوانان به فرهنگ بیگانه 🔰 عدم شناخت صحیح فرهنگ غرب برخی چنین می پندارند که در پس نظم موجود در غرب ارزشی نهفته است، حال آنکه با دقت در زندگی غربی می بینیم که چنین نیست. نظام اسلامی حقوق بسیاری برای مردم قایل است. اسلام سفارش های بسیاری دارد مبنی بر اینکه نباید حق دیگران از بین برود. ارزش های بسیاری در پس رعایت همین قوانین راهنمایی و رانندگی ما قرار دارد; از جمله حق الناس. اما در غرب چنین ارزش هایی مطرح نیست; نظم موجود متأثر از پولی است که هم از مردم می گیرند و هم صرف این کار می شود; برخی قوانین وضع می شود، فناوری به کار گرفته می شود و به تبع آن، رعایت قوانین. ولی نکته حایز اهیمت این است که برخی تصور می کنند واقعاً جامعه غربی یک جامعه ارزشمند است; یعنی یک سلسله ارزش های اخلاقی، معنوی و دینی باعث می شود که مردم قوانین را مراعات کنند، اما چنین نیست. مردم غرب تافته جدابافته نیستند و اصالتاً با ما تفاوت ندارند; مثلا این گونه نیست که آنها اهل صداقت باشند و ما نباشیم و یا در آنها صافی باشد و در ما آلودگی. همین ها هم که به عنوان نمونه ذکر می کنند مربوط به عوامل نظارتی است که به اینجا منجر شده. برای مثال، در فروشگاه ها به ظاهر کسی ناظر اعمال مراجعه کنندگان نیست، ولی دوربین های مخفی و عوامل غیرمحسوس وجود دارند که اگر کسی مرتکب خلافی شود، برخوردهای شدیدی با او می کنند; افراد مطمئن هستند که تحت مراقبتند و کسانی ناظر آنهایند. یا مثلا، برخورد خوب همراه با روی باز و تبسّم صاحبان مغازه ها با خریداران به این خاطر است که در آنجا پیدا کردن کار بسیار سخت است; اگر کسی کار پیدا کند، شغلی به دست آورد، آن را از موفقیت های بزرگ خودش می داند; چون در آنجا رقابت شدیدی برای به دست آوردن کار وجود دارد. به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
🛑عوامل گریزی نسل نوجوان ،جوان 🔆الف. غفلت، جهل و عدم تفکر جوانان درباره دین جوان از نظر شناختی، دارای تفکر انتزاعی است و از نظر ذهنی به حداکثر کارآیی هوش می رسد. در این دوره، گرایش جوانان به «فلسفه زندگی»، آنان را به سوی مسائل اخلاقی، سیاسی و مذهبی سوق می دهد. جوانان تلاش می کنند هویت مذهبی خود را شکل دهند، اما به دلایل گوناگون ممکن است در فرایند هویت یابی مذهبی با بحران مذهبی مواجه شوند و نتوانند این هویت را خوب تشخیص دهند; در نتیجه، دچار سردرگمی و در نهایت، حالت بی رغبتی و گریز از دین شوند. یکی از علل این بحران، ناهمخوانی سطح شناختی جوان با سطح معارف دینی است که به او ارائه می شود. جوان به دلیل توانمندی های ذهنی خود، دین صرفاً تقلیدی را برنمی تابد. او باورهای دینی را که از دوران کودکی به صورت تقلیدی به او القا شده، کنار می زند و می خواهد دینی را بپذیرد که با سطح تفکر او متناسب باشد. اما بسیاری از اوقات آنچه به عنوان دین به او عرضه می شود برایش قانع کننده نیست. از سوی دیگر، جوان می خواهد همه آموزه های دینی را با عقل خود بسنجد. او فکر می کند اگر آموزه های دینی در قالب های فکری او بگنجد صحیح است، وگرنه درست نیست و باید کنار گذاشته شود. این عوامل موجب می شود هویت دینی جوان به خوبی شکل نگیرد و دچار بحران شناختی نسبت به این آموزه ها شود و راه نجات از این بحران را گریز از دین بداند! قرآن نیز یکی از علل عمده گرایش به کفر و بی ایمانی را جهل و ضعف معرفتی انسان ها می داند. حضرت نوح(علیه السلام)به قوم خود می فرماید:(وَلَـکِنِّیَ أَرَاکُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ)(هود: 29); شما را مردمانی ناآگاه می بینم. امیر مؤمنان(علیه السلام) نیز درباره علت کفر می فرماید: «لو ان العباد حین جهلوا وقفوا، لم یکفروا و لم یضلوا»;اگر مردم در موارد ناآگاهی درنگ و تأمّل می کردند، هرگز به کفر و گم راهی نمی گراییدند. بنابراین، یکی از علل روان شناختی دین گریزی در همه انسان ها، به ویژه جوانان، ضعف معرفتی و عدم تفکر درباره دین است. علت دیگر این بی رغبتی و گریز از دین برداشت های غلط و نادرست از معارف دینی می باشد. بسیاری از اوقات، دین مساوی با معنویتْ لحاظ شده و در حد یک نیاز معنوی صرف بدان نگریسته می شود. سپس چنین نتیجه گیری می گردد که نیاز به معنویت، فقط ویژه مواقع سختی و بحران های شدید است و دین نقش اساسی در زندگی روزمرّه انسان ندارد. این دیدگاه ساده انگارانه و کاهش گرایانه نسبت به معارف دینی، به تدریج باعث حذف دین از زندگی انسان می شود. جوانی که در جستوجوی فلسفه زندگی است، اگر احساس کند دین در معنادهی و جهت بخشی به زندگی او تأثیر مثبتی ندارد به تدریج آن را کنار می گذارد و چه بسا آن را امری زاید و دست و پاگیر انگاشته، از آن گریزان می شود. 🔆ب. تهاجم سازمان یافته فرهنگی دشمن دشمن برای دور ساختن جوانان از دین، از انواع راه ها و شیوه ها استفاده می کند و به هر ترفندی دست می زند. در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود: 💢 تضعیف باورها و اعتقادات دینی: جوانان آینده سازان کشورند و اگر خوب تربیت شوند و باورهای دینی را در قلب پاک خویش بپرورانند، هادیان جامعه خواهند بود. شور و نشاط جوانان وقتی با فرهنگ پاک و پویای اسلام عجین شد، آن گاه به بار خواهد نشست و همگان از ثمرات آن بهره مند خواهند گردید. دشمنان اسلام این نکته را خوب می دانند، از این رو، «باورهای اسلامی» را مورد هجمه قرار می دهند و می کوشند از هر طریق اعتقادات مذهبی را در وجود جوانان سست و کم رنگ کنند; زیرا با وجود فرهنگ اسلامی ـ که با فطرت بی آلایش جوانان سازگار است ـ جای هیچ نفوذی برای فرهنگ بیگانه نیست. مقام معظّم رهبری از این توطئه شوم چنین نقاب برمی گیرند: یکی از راه های تهاجم فرهنگی این بود که سعی کنند جوانان مؤمن را از پای بندی های متعصبانه به ایمان ـ که همان چیزی است که یک تمدن را نگه می دارد ـ دشمنان می خواهند جوانان از دین اسلام منصرف کنند. به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
مقام معظّم رهبری، به زیبایی تمام دوران جوانی را به تصویر می کشند: جوانی، یک پدیده درخشان و یک فصل بی بدیل و بی نظیر از زندگی هر انسانی است. جوان در دوره جوانی، بخصوص در آغاز جوانی، تمایلات و انگیزه هایی دارد: اولا، چون در حال تکوین هویت جدید خود است، مایل است شخصیت جدید او به رسمیت شناخته بشود; که غالباً این اتفاق نمی افتد و پدر و مادرها جوان را در هویت و شخصیت جدید او گویا به رسمیت نمی شناسند. ثانیاً، جوان احساسات و انگیزه هایی دارد; رشد جسمانی و روحی دارد; به دنیای تازه ای قدم گذاشته است که غالباً دور و بری ها، خانواده، کسان، افراد در جامعه، از این دنیای جدید بی خبر و بی اطلاع می مانند، یا به آن بی اعتنایی می کنند; لذا جوان احساس تنهایی و غربت می کند. ثالثاً، جوان در دوره جوانی، چه اوایل بلوغ و چه بعدها، با مجهولات زیادی روبه رو می شود; مسائل جدیدی برای او مطرح می شود که سؤال انگیز است; در ذهن او شبهه ها و استفهام هایی به وجود می آید که مایل است به این شبهه ها و سؤال ها و استفهام ها پاسخ داده بشود. رابعاً، جوان احساس می کند در وجود او انرژی های متراکمی وجود دارد; توانایی هایی را در خود احساس می کند; هم از لحاظ جسمانی، هم از لحاظ فکری و ذهنی. خامساً، جوان برای اولین بار با دنیای بزرگی در دوره جوانی مواجه می شود که این دنیا را تجربه نکرده و از این دنیا چیزهای زیادی نمی داند; بسیاری از حوادث زندگی برای او پیش می آید که تکلیف خودش را در مقابل آنها نمی داند; احساس می کند که احتیاج به راهنمایی و کمک فکری دارد. از بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار با جوانان، اول اردیبهشت 1379 به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
🔰ایجاد محبت اهل بیت علیهم السلام در قلب کودکان و ایجاد محبت اهل بیت علیهم السلام در قلب کودکان و نوجوانان افرادی که وابستگی معنوی داشته و به مظاهر دینی و گفتار و رفتار ائمه اطهار علیهم السلام دلبسته باشند، زمینه بهتری برای تربیت صحیح و کسب سجایای اخلاقی و انسانی دارند. آنان که پای بند روش های مذهبی و عامل به احکام دینی هستند به مراتب کمتر در معرض انحراف و کارهای خلاف و خصلت های ناپسند، آلودگی های اخلاقی قرار می گیرند. بنابراین ایجاد و تقویت ایمان و عشق اهل بیت علیهم السلام در دل های کودکان و نوجوانان می تواند، زمینه تربیت را در وجود آنان شکوفا نموده و از انحرافات و کجروی ها باز دارد. اگر این عشق و محبت در دل های نسل نو عمیق و ریشه دار باشد، در هدایت صحیح و تربیت مطلوب نقش بسزایی خواهد داشت. در مقابل با سست شدن ایمان در وجود آنان و گسسته شدن ارتباط قلبی را ائمه اطهار علیهم السلام، آنان آسیب پذیرترین قشر جامعه در برابر فسادهای اخلاقی و انحرافات اجتماعی خواهند بود. ما عشق به اهل بیت علیهم السلام را از دیدگاه پیشوای دوم در این فراز و ایمان مذهبی را در فراز بعدی مطرح می کنیم. حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در تربیت افراد بر ایجاد عشق و محبت اهل بیت علیهم السلام توجه خاصی داشته و از فرصت های بدست آمده در این مورد کمال استفاده را می نمود. # محبت‌عشق‌به‌اهل‌بیت‌علیهم‌السلام به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
💠 سه عملی که انسان را به هلاکت می‌رساند. 🌷 امام حسن مجتبی(ع): سه چيز مردم را به هلاكت می‌رساند: تكبّر، حرص حسد. 🔹 پس خودبينى و تكبر، دين انسان را از بين می‌برد، همانطورى كه شيطان تكبر كرد و دينش نابود شد و منفور گرديد. 🔸 حرص و آز، دشمن شخصيت هر فرد است؛ همانطور كه آدم ابوالبشر (بواسطه حرصى كه در وى به وجود آمد) از بهشت رانده شد. 🔹 حسد (آرزوى زوال نعمت از ديگران) راهبر بدبختی‌ها و تيره‌روزی‌هاست و بواسطه حسد، قابيل، هابيل را كشت. 🌹 هَلاكُ النّاسِ فى ثَلاثٍ: اَلْكِبْرُ وَالحِرْصُ وَالْحَسَدُ، فَالكِبْرُ هَلاكُ الدّينِ وَ بِهِ لُعِنَ إِبْليسُ وَ الحِرْصُ عَدُوُّ النَفْسِ وَ بِهِ أُخْرِجَ آدَمُ مِنَ الجَنَّةِ وَ الحَسَدُ رائِدُ السُوءِ وَ مِنْهُ قَتَلَ قابيلُ هابيلَ. 📚 کشف الغمة في معرفة الأئمة، ج ۱، ص۵۷۱ ‌ به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
امام مجتبی علیه السلام در یک خطبه مهم، ضمن تبیین جایگاه اهل بیت علیهم السلام و شناخت مقام آنان می فرماید: ماییم حزب خدا که غالبیم، ماییم عترت رسول خدا صلی الله علیه و آله که از همه کس به آن حضرت نزدیکتریم، ماییم اهل بیت رسالت که از گناهان و بدی ها معصوم و مطهریم، ماییم یکی از دو چیز گران بها که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله به جای خود در میان امت به امانت گذاشت و فرمود: انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی؛ ماییم که حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله ما را به همراه کتاب خدا گردانید و علم تنزیل و تاویل قرآن را به ما داد و در قرآن به یقین سخن می گوییم و به ظن و گمان آیات را تاویل نمی کنیم. پس اطاعت کنید ما را که اطاعت ما از جانب خداوند بر شما واجب و لازم شمرده شده است، و اطاعت ما را به اطاعت خود و رسولش مقرون گردانیده است و فرموده: یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم و به این طریق حضرت مجتبی علیه السلام عشق و محبت اهل بیت علیهم السلام در دل های مردم جای داده و آنان را از راه های انحراف و پیروی از افراد منحرف و پست باز می دارد. والدین و مربیان شایسته می توانند از راه های مختلف، زمینه دوستی اهل بیت علیهم السلام را در کودکان و نوجوانان به وجود آورند و از این طریق فرزندان خود را به سوی فضائل و سجایای ستوده اخلاقی سوق داده و از آلوده شدن آنان به خصیصه های ناپسند و رذائل و مفاسد و انحرافات اجتماعی ممانعت به عمل آورند. نامگذاری کودک با نام های زیبای اهل بیت علیهم السلام، بردن به زیارت و مجالس آن بزرگواران، دقت در غذای کودکان، ذکر فضائل و آشنا نمودن فرزندان با مقام والای اهل بیت علیهم السلام، ارتباط دادن خاطرات خوش زندگی با خاندان نبوت و سایر مواردی که می توانیم به وسیله آن خود و فرزندانمان را در ردیف ارادتمندان آل پیامبر صلی الله علیه و آله و شیفتگان حضرات معصومین علیهم السلام قرار دهیم به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
🍎ارتعاش مثبت بدید 🌱به هر کسی می رسید، از شادکامی و سلامتی، از آرامش و شکوفایی و از سعادت و نیکبختی سخن بگید. 🥀به جنبه ی خوشایند هر چیز نگاه کنید. 🌾فقط به بهترین ها فکر کنید، فقط به خاطر بهترین ها کار کنید و فقط در انتظار بهترین ها باشید. 💐با دیدن و شنیدن موفقیت دیگران به همان اندازه شاد و خوشحال شوید که از موفقیت خود شاد و خوشحال می شوید. 🍁از اشتباهات گذشته درس گرفته و آن را به فراموشی بسپارید و با عزم راسخ و ثبات قدم بیشتر به سوی دستاوردهای عظیم آینده بشتابید. به هر کس که می رسید، لبخند بزنید. 😊 ☘برای دیدن چیزهای مثبت در زندگی و اطرافیان به قدری وقت صرف کنید که وقتی برای جستجوی منفیها نداشته باشید. ✅خود را لایق بهترینها بدانید زیرا هر انسان خلیفه الهی است با کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
امام موسی بن جعفر چندین سال از این زندان به آن زندان انتقال می یافتند تا عاقبت در سال ۱۸۳ هجری در سن ۵۵ سالگی به دست مردی ستمکار به نام «سندی بن شاهک» و به دستور هارون، مسموم شده و به شهادت رسیدند. حضرت امام موسی کاظم در طول زندگی خود به وظیفه خود یعنی هدایت مردم به بهترین شکل ممکن عمل نمودند و به تبلیغ دین خداوند و گسترش فرهنگ اسلام پرداختند. از زندگی امام کاظم و رفتار و شخصیت ایشان داستان هایی نقل شده است که همگی بزرگواری، صبوری، علم و دانش و پرهیزگاری ایشان را نشان می دهد. پس از شهادت امام کاظم، فرزند ایشان امام رضا علیه السلام به امامت رسیدند. امیدواریم داستان زندگی امام کاظم برای کودکان خوانده شود و همه کودکان مسلمانان با زندگینامه و شخصیت امامان معصوم بیشتر آشنا شوند. به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
برخی از کارگزاران دولت عباسی از دوستان حضرت‌موسی‌بن‌جعفر (عليه السلام) بودند و به دستورات حضرت عمل می کردند. اما بدخواهانی بودند که به آن حضرت و اجداد گرامی اش بدگویی می کردند و سخنانی دور از ادب به زبان می آورند؛ ولی آن حضرت با صبر و شکیبایی با آنها برخورد می کرد و حتی گاهی با احسان، آنها را به راه راست هدایت می فرمود. به همین دلیل که امام موسی بن جعفر خشمگین نمی‌شدند و بر توهین‌ها و سختی‌هایی که می‌دیدند بسیار صبور بودند به ایشان لقب «کاظم» یعنی فروخورنده‌ی خشم دادند. اگر چه حاکمان دولت عباسی با امامان دشمن بودند اما امام موسی کاظم آنچنان مهربان و خوشرفتار بود که حتی برخی از کارگزاران دولت عباسی از دوستان حضرت موسی بن جعفر (عليه السلام) بودند و به دستورات حضرت عمل می کردند. اما سرانجام بدگویی هایی که بعضی افراد حیله گر از امام کاظم (علیه السلام) کردند، در وجود هارون الرشید عباسی تاثیر گذاشت و خود هارون هم در سفری که در سال ۱۷۹ هجری به حج رفت، متوجه محبوبیت زیاد و احترام خاصی که مردم برای ایشان قائل بودند پی برد، و به این دلیل سخت نگران شد. بنابراین وقتی به مدینه برگشت تصمیم به دستگیری و زندانی کردن امام کاظم (عليه السلام) کرد تا بین امام و مردم فاصله ایجاد کند. هارون ابتدا دستور داد امام کاظم را با غل و زنجیر به بصره ببرند و به «عیسی بن جعفر بن منصور» که آن زمان حاکم شهر بصره بود، نامه نوشت که باید یک سال حضرت امام کاظم (عليه السلام) را زندانی کند. پس از یک سال، عیسی بن جعفر حاکم بصره را به قتل امام کاظم (عليه السلام) مأمور کرد. اما حاکم بصره از انجام دادن این کار خودداری کرد
داستان زندگی# امام‌کاظم برای کودکان امام موسی بن جعفر (موسی کاظم) علیه السلام هفتمین امام شیعیان سال ۱۲۸ یا ۱۲۹ هجری قمری به دنیا آمدند. پدر ایشان امام جعفر صادق هستند و نام مادر ایشان حمیده است که زنی بسیار عالم و فقیه بوده است. امام کاظم زمانی که پدر و مادرشان از حج بازمی‌گشتند، در منطقه ابواء جایی در میان مکه و مدینه، به دنیا آمدند. ایشان از همان کودکی بسیار باهوش و با علم و دانش بودند به طوری که دانشمندان دینی با ایشان به بحث و گفتگو می‌نشستند.امام هفتم شیعیان چندین فرزند پسر و دختر داشته اند که امام رضا (ع) امام هشتم شیعیان یکی از این فرزندان است. شاهچراغ که در شیراز دفن است یکی از برادران و حضرت معصومه که در قم دفن است نیز از فرزندان امام موسی کاظم هستند. نوادگان امام کاظم (ع) به سادات موسوی شهرت دارند. به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
امام موسی بن جعفر چندین سال از این زندان به آن زندان انتقال می یافتند تا عاقبت در سال ۱۸۳ هجری در سن ۵۵ سالگی به دست مردی ستمکار به نام «سندی بن شاهک» و به دستور هارون، مسموم شده و به شهادت رسیدند. حضرت امام موسی کاظم در طول زندگی خود به وظیفه خود یعنی هدایت مردم به بهترین شکل ممکن عمل نمودند و به تبلیغ دین خداوند و گسترش فرهنگ اسلام پرداختند. از زندگی امام کاظم و رفتار و شخصیت ایشان داستان هایی نقل شده است که همگی بزرگواری، صبوری، علم و دانش و پرهیزگاری ایشان را نشان می دهد. پس از شهادت امام کاظم، فرزند ایشان امام رضا علیه السلام به امامت رسیدند. امیدواریم داستان زندگی امام کاظم برای کودکان خوانده شود و همه کودکان مسلمانان با زندگینامه و شخصیت امامان معصوم بیشتر آشنا شوند. به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
!خدا کو؟.mp3
1.77M
💥 خدا کو؟! • طبق نظریه برخی دانشمندان، این جهان تصادفی بوجود آمده، و علم هم نتوانسته وجود خدا را اثبات کند! 📎 📎 📎 📎 📎 📎 به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
تفاوت «تربیت» با «تزکیه» کریمه: «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَینَکمْ وَتَکاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ»، به تعبیر علامه طباطبایی، و به نقل از شیخ بهایی، به پنج دوره حیات انسانی اشاره دارد: 1. دوره خردسالی (لعب و لهو =بازی وسرگرمی) 2. دوره بلوغ و نوجوانی (زینه= آرایش) 3. دوره جوانی (تفاخر=فخرفروشی) 4. دوره میان‌سالی (تکاثر فی الاموال=افزون‌خواهی مال) 5. دوره سالخوردگی (تکاثر فی الاولاد= افزون‌خواهی فرزند). از دیدگاه برخی از صاحب‌نظران، «تزکیه و تربیت, مغایر یکدیگرند, چرا که تربیت, مخصوص دوران کودکی است و تزکیه به دوران خاصی اختصاص ندارد. از سوی دیگر, تربیت با سیئه جمع می‌شود, حال آنکه تزکیه به هیچ وجه باسیئه سازگار نیست.»(3) بدین‌سان، می‌توان گفت: چتر مفهومی واژه «تربیت»، تنها دوران کودکی و نهایت نوجوانی انسان را می‌گیرد به خلاف «تزکیه» که مفهوم آن بر گستره تمامی مراحل و شئون زندگی فرد سایه می‌افکند. به کانال ملحق شوید : @tarbiatkoodak_nojavan
آموزه‌های فرزند پروری برخورد کریمانه با کودک و نوجوان در هندسه معرفتی قرآن، اصل کرامت وجودی انسان، که ناشی از مقام خلیفه‌اللهی اوست، زیرساختی‌ترین اصل تربیتی است. و لقد کرمنا بنی‌آدم...(اسرا/70). بنابراین تمامی هنجارها و رفتارهای تربیت‌ساز کودک و نوجوان، می‌بایست مبتنی بر این نگاه صورت پذیرد. قرآن، آنجا که از فرزندخواندگی سخن به میان می‌آورد، سفارش می‌کند که آن‌ها را به نام و نسبشان، بخوانید تا کرامتشان حفظ شود. ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُکمْ فِی الدِّینِ وَمَوَالِیکمْ...(آن‌ها را به نام پدرانشان بخوانید که این کار نزد خدا عادلانه‌تر است؛ و اگر پدرانشان را نمی‌شناسید، آن‌ها برادران دینی و موالی شما هستند.) به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
2- کمک گرفتن از طبیعت: به خلقت آفریده های خدا اشاره کنیم و او را با عجایب آنها آشنا سازیم. قدرت خداوند را در آفرینش مخلوقاتش در آسمان و زمین و دریاها به فرزندان خود نشان دهیم. در قرآن آیات بسیاری وجود دارد که ما را به تدبر در طبیعت دعوت می کند؛ مثلاً در قرآن می خوانیم: «و خدا به زنبور عسل وحی کرد که از کوه ها و درختان و سقف های رفیع منزل گیرید و سپس از میوه های شیرین تغذیه کنید و راه پروردگارتان را به اطاعت بپویید، آن گاه از درون آنها شربت شیرینی به رنگ های مختلف بیرون آید که در آن شفاء مردمان است».همچنین ما را به دقّت در خلقت شتر و آسمان و کوه ها و زمین و … دعوت می کند و می فرماید: «آیا آنان به شتر نمى نگرند که چگونه آفریده شده است؟ و به آسمان نگاه نمى کنند که چگونه برافراشته شده؟ و به کوه ها که چگونه در جاى خود نصب گردیده! و به زمین که چگونه گسترده و هموار گشته است»؟اگر عجایب و شگفتی های این مخلوقات خداوند را با زبانی ساده و کودکانه بیان کنیم او را تا حد زیادی با خدا آشنا ساخته ایم. به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
در قصه گویی باید ❌❌❌1⃣بدانیم کودکان بین واقعیت و افسانه را نمی دانند و هرآنچه بگویید باور می کنند و گاها خودشان را جای شخصیت ها می گذارند 2⃣ازعذاب نگوییم و بیشتر سعی کنیم از مهربانی های خدا بگوییم 3⃣اگر جایی از داستان سوال داشتند که نمی دانستند بگویید نمی دانم و بعدا می پرسم و برایت توضیح می دهم 4⃣داستان عجیب و سوال برانگیز تعریف نکنیم به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
برخی از راه های شناساندن خدا به کودکان به این شرح است: 1-به پرسش های کودکان می بایست جوابی صحیح و در عین حال ساده و روشن داده شود. ما می توانیم با بیانی ساده و کمک گرفتن از نعمت های خداوند که در اختیار همه بندگانش قرار داده است، به بهترین وجه و ساده ترین شکل خدا و برخی از صفات او را با برهان نظم، برای کودک اثبات کنیم. این برهان ساده ترین و عمومی ترین برهان برای اثبات خدا است، و در قرآن کریم و روایات نیز بسیار به این برهان اهمیت داده شده است. این برهان از مفاهیم و قواعد پیچیده فلسفی خالی است، از این رو همه می توانند از این برهان استفاده کنند. در مورد پرسش و پاسخها مطالعه ی مطلب (پرسش و پاسخ هایی درباره ی خدا) خالی از لطف نیست. ـ البته دوستان عزیز مستحضر هستند که در بخش آموزش مفاهیم دینی به موضوع خدا به صورت گسترده پرداخته شود.. به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
- 🔰بیان داستان های مناسب دینی: کودکان به قصه و داستان بسیار علاقه دارند، به ساده سازی حکایات و داستان های قرآنی و دینی پیام های دینی را می توانیم غیر مستقیم و راحت منتقل کنیم؛ مثل داستان حضرت ابراهیم (ع) و بحث های او با مشرکان و بت پرستان و استدلال های زیبای آن حضرت برای اثبات خدا و یگانگی او. 🔰- استفاده از تجارب خود کودکان: برای تعیین مفهوم دین و نیاز ما به آن می توانیم از تجارب کودکان استفاده کنیم؛ برای مثال با نشان دادن برنامه هفتگی پرسش هایی را مطرح کنیم تا به تدریج کودک را به مقصود خود نزدیک سازیم و بعد نتیجه گیری کنیم، برنامه ای که از طرف خدا و به وسیله پیامبران برای ما آورده شده است، دین نام دارد. به کانال ملحق شوید: @tarbiatkoodak_nojavan
معرفی خدا به زبان کودکانه خدا کيست ؟ وقتي وارد مدرسه اي ميشوي، مديري را ميبيني که آنجا را اداره ميکند وقتي وارد باغي مي شوي، باغباني را ميبيني که مشغول آبياري و رسيدگي به درختان است وقتي وارد شهري مي شوي، شهر داري را ميبيني که شهر را اداره ميکند . در يک پادگان نظامي، يک فرمانده منظم را ميبيني که فرماندهي ميکند. وقتي به کارخانه اي بروي خواهيد ديد که بوسيله يک مدير اداره مي شود. اگر بخواهم خدا را خيلي ساده معرفي کنم، بايد بگويم که خدا هم آفريننده اين دنيا و هم اداره کننده و فرمانده و ناظم آن است در قرآن کريم ميخوانيم : خدا همان کسي است که آسمان ها و زمين را آفريد ...(سوره ابراهيم آيه 32 همه موجوداتي را که مي بيني آفريده خداوند است و اداره جهان بزرگي که در آن زندگي ميکنيم با خداوند مهربان است. بارش باران ،رويش گياهان ، زندگي و مرگ جانوران ، طلوع و غروب خورشيد و ماه و ستارگان ، پرواز پرندگان و تمام حوادث بزرگ و کوچک دنيا به خواست و اراده خدا و زير نظر اوست . ما انسانها هم آفريده او هستيم و توسط او خلق شديم، خدا براي آنکه خودش را به ما معرفي کند، هزاران پيامبر فرستاده است . آخرين پيامبري که او فرستاده حضرت محمد ص است . پس از پيامبر مهربان نيز امامان عزيز و مهربان ما مسئوليت معرفي خدا را بر عهده دارند . خداوند مهربان براي آنکه او را بهتر بشناسيم کتابي را در اختيار ما قرار داد که قرآن کريم است . قرآن کريم در سوره ها و آياتش خدا را به ما معرفي مي کند . قرآن کريم خدا را آفريننده جهان، مهربان، بخشنده، دانا، قوي، روزي دهنده، کامل و آگاه از هر چيز معرفي کرده
با سلام و احترام سالروز شهادت باب الحوائج، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام تسلیت هر کجا مرغ اسیری است، ز خود شاد کنید تا نَمُرده است، ز کنج قفس آزاد کنید مُرد اگر کنج قفس،طایر بشکسته پری یاد از مردن زندانی بغداد کنید قفل و زنجیر گشائید، زپایش دم مرگ زین ستمکاری هارون، همه فریاد کید پسرش نیست که تا گریه کند بر پدرش پس شما گریه بر  آن کشته بیداد کنید نگذارید که معصومه خبردار شود رحم بر حال دل دختر ناشاد کنید (در شب شهادت باب الحوائج، التماس دعا دارم...)