#ذکرروزیکشنبه ..🍄••
« یـٰاذَالجَـلالِوَالاِڪرآم '🌸'»
‹ ای صاحب شڪوه و بزرگواری ..'🌞'›
🖤سلام مولای سوگوارمان ، مهدی جان
🕯اینک آن خانه از عطر دلنشین یاس خالی شده ... ما مانده ایم و دری سوخته و کوچه ای با خاطره ای تلخ و مکرر و ... انعکاس صدای تازیانه های قنفذ و جای لگد روی در و رد خون روی دیوار ...😭
🥹ما مانده ایم و جای طناب روی دستان حیدر و رد اشک روی گونه های کوچک بهانه های بزرگ خلقت ...
ما مانده ایم و انتظار روز انتقام...💔
•🏴• @tarid_media|طَـریـد
از امامرضاع پرسيدند :
توکل یعنی چه ؟
فرمودند:
‹ أنلاتخـٰافمعاللهأحداً ›
وقتی خدا را داری ؛
از هیچکس نترس :)!🌱
طَـریـد|ᴛᴀʀɪᴅ
__
جادههای کردستان🌱🙂 آنقدر ناامن بود که وقتی میخواستی از شهری به شهر دیگر بروی، مخصوصاً توی تاریکی، باید گاز ماشین را میگرفتی، پشت سرت را هم نگاه نمیکردی؛✨🥲 اما زین الدین که همراهت بود، موقع اذان، باید میایستادی کنار جاده تا نمازش را بخواند. اصلاً راه نداشت. بعد از شهادتش، یکی از بچهها خوابش را دیده بود؛ توی مکه داشته زیارت میکرده.🕊❤️ یک عده هم همراهش بودهاند. گفته بود «تو اینجا چی کار میکنی؟» جواب داده بوده «بهخاطر 👀🫀نمازهای اول وقتم، اینجا هم فرماندهام.»
[♡شهید مهدی زین الدین♥🥹]
#خاطرهایازشهیدبهبهانهی
#چهلمینسالگردشهادت
یہآقایۍهستخیلۍغریبہ,💔!
منوتواگردرستبشیم
مھدوےزندگۍڪنیم
وراھورسمشھداروتوزندگیامونبہڪار
بگیریمخیلۍزودمیاد:)
غرق زخمیم ، کمی قامتمان خم شده است ؛
تا [علی] هست ، خیالی ز زمین خوردن نیست💛'☘️ .